آموزش تحلیل تکنیکال از صفر تا صد | الگوی سقف و کف دو قلو | موسسه آوای مشاهیر
الگوی سقف دوقلو یا (Double Top) الگوی سقف دوقلو باعث بازگشت قیمت از حالت صعودی به نزولی خواهد شد. پس بنابراین باید به دنبال شکل گیری این الگو بعد از یک حرکت صعودی باشیم. الگوی سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی یا Bearish Reversal است. این الگو در انتهای روند صعودی در بورس تشکیل شده و میتواند باعث منفی شدن بازار می شود . اسامی متنوعی برای این الگو وجود دارد که بعنوان مثال میتوان به نامهایی مانند سقف دوگانه سقف دوقلو، ،دوقلوی سقف، سقف مضاعف، دوگانهی سقف ، الگوی Mو غیره اشاره کرد. الگوی سقف دوقلو از دو قله همسطح، مشابه، متوالی، هماندازه و مجاور بهم تشکیل می گردد . این قلههای همسطح درواقع اصابت قیمت را به یک سطح مقاومت مستحکم نشان میدهد. قلهها باید هردو ماژور و اصلی بوده و راس آنها تقریبا با یکدیگر هم ارتفاع باشد. اندازه قلهها چه از لحاظ ارتفاع عمودی و چه از لحاظ تعداد کندل، نباید با یکدیگر تفاوت چندانی داشته باشند. انتظار ما از یک بازار صعودی در یک بازار صعودی انتظار داریم سقفها و کفها مرتبا بالاتر بیایند. بنابراین اولین باری که معاملهگران دچار شک و تردید میشوند زمانی است که ناتوانی قیمت را برای تولید سقف بالاتر مشاهده میکنند. سپس هنگامیکه بازار در آخرین نزول، کف قبلیاش را از دست میدهد، شک معاملهگران تبدیل به یقین گشته و از به پایان رسیدن روند صعودی مطمئن میشوند. فروش جمعی معاملهگران در این شرایط منجر به افزایش فشار نزولی سنگینی میشود که روند نزولی جدید و قدرتمندی را آغاز خواهد کرد . الگوی سقف دوقلو Head معمولا به قله ها در این الگوی سقف دوقلو Head یا «سر» گفته می شود . به همین دلیل یکی دیگر از اسم های متنوع این الگو «الگوی دو سر» یا Double Heads
الگوهای سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی یا Bearish Reversal است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و میتواند باعث منفی شدن بازار بشود. نامهای متنوعی برای این الگو وجود دارد که بعنوان مثال میتوان به نامهایی مانند سقف دوقلو، سقف دوگانه، سقف مضاعف، دوقلوی سقف، الگوی M، دوگانهی سقف و غیره اشاره کرد.
الگوی سقف دوقلو از دو قله همسطح، روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو مشابه، متوالی، هماندازه و مجاور بهم تشکیل میشود. این قلههای همسطح درواقع اصابت قیمت را به یک سطح مقاومت مستحکم نشان میدهند. قلهها باید هردو ماژور و اصلی بوده و نوک آنها تقریبا با یکدیگر هم ارتفاع باشد. اندازه قلهها چه به لحاظ ارتفاع عمودی و چه به لحاظ تعداد کندل، نباید بایکدیگر تفاوت خیلی زیادی داشته باشد.
در یک بازار صعودی انتظار داریم سقفها و کفها مرتبا بالاتر بیایند. بنابراین اولین باری که معاملهگران دچار شک و تردید میشوند هنگامی است که ناتوانی قیمت را برای تولید سقف بالاتر مشاهده میکنند. سپس هنگامیکه بازار در آخرین نزول، کف قبلیاش را از دست میدهد، شک معاملهگران تبدیل به یقین گشته و از به پایان رسیدن روند صعودی مطمئن میشوند. فروش جمعی معاملهگران در این شرایط منجر به افزایش فشار نزولی سنگینی میشود که روند نزولی جدید و قدرتمندی را آغاز میکند.
معمولا به قله ها در این الگو Head یا «سر» میگویند. به همین دلیل یکی دیگر از نامهای متنوع این الگو «الگوی دو سر» یا Double Heads است. به درهای که در وسط الگو جای دارد اصطلاحا خط گردن یا Neck Line میگوییم. این خط در واقع آخرین سطح حمایت و آخرین کفِ دست نخوردهی بازار را نشان میدهد. سیگنال فروش دقیقا پس از شکسته شدن خط گردن به وقوع خواهد پیوست. در تصویر زیر میتوانید تشکیل الگوی سقف دوقلو را بر روی نمودار زوج ارز یورودلار در تایم فریم پنج دقیقه مشاهده نمایید.
پس از شکسته شدن خط گردن معمولا شاهد ریزش قیمت خواهیم بود. این نزول ممکن است بلافاصله ویا متعاقب بوسه وداع به خط گردن، رخ بدهد. شکسته شدن خط گردن در بازارهای دوطرفه، معمولا با افزایش حجم معاملاتی همراه میشود. سرعت گامهای حرکت قیمت نیز هنگام شکسته شدن خط گردن تندتر خواهد شد. همین امر موجب میشود شیب نزولی نمودار در آخرین حمله به سمت خط گردن بیشتر از شیب آخرین صعود باشد. اغلب بازیگران اصلی در همان قله نخست از بازار خارج شده اند بنابراین حجم معاملاتی در قله دوم به مراتب کمتر از قله اول است.
ممکن است قله ها دقیقا با همدیگر همسطح نباشند و معمولا تفاوت جزیی بین ارتفاع قلهها توسط تحلیلگران مورد اغماض قرار میگیرد. در بازار بورس که عموم معاملهگران اغلب از تایمفریم روزانه در معاملات خود استفاده میکنند، فاصله زمانی بین قلهها معمولا دو الی شش هفته به طول میانجامد. اختلاف ارتفاع عمودی قلهها نیز اگر بین ۲ تا ۵ درصد باشد مورد پذیرش تحلیلگران قرار میگیرد.
الگوی دوقله قرار است روند صعودی را بطور کامل معکوس نماید بنابراین بین اندازه این الگو با اندازه روندصعودی، باید یک تناسب معقول وجود داشته باشد، به اینصورت است که اندازه الگوی دوقله باید حدودا ۲۰ الی ۲۵ درصد اندازه روند صعودی قبلی باشد. بنابراین از الگوهای دوقله که بیش از حد کوچک ویا بیش از حد بزرگ باشند نمیتوان انتظار داشت که نقش بازگشتی خود را به خوبی ایفا نمایند.
قانون الگوی سقف دوقلو
هنگامیکه خط گردن به سمت پایین شکسته شود، روند صعودی کاملا معکوس گشته و تبدیل به روند نزولی خواهد شد. در اینصورت انتظار داریم قیمت حداقل به اندازه فاصله قله ها تا خط گردن، به نزول خودش به سمت پایین ادامه دهد. هرچند که این صرفا کمترین تارگت مورد انتظار است و معمولا حرکت نزولی قیمت بسیار بیشتر از این نیز ادامه خواهد یافت.
نقض شدن الگوی سقف دوقلو
همانطور که قبلا گفته شد کلیه قواعد و قوانین تحلیل تکنیکال صرفا جنبه آماری داشته و هیچ قانون کاملا ایده آل و صددرصد در مارکت وجود ندارد. الگوی دوقله نیز از این قاعده مستثنی نیست و ممکن است در برخی مواقع نقض گشته و نتواند عملکرد مورد انتظار را به درستی انجام دهد. نقطه نقض شدن الگوی سقف دوقلو اندکی بالاتر از سطح «سر ها» قرار دارد. اگر قیمت پس از شکستن خط گردن، ویا حتی قبل از آن، به جای آنکه نزول کند، شروع به صعود نموده و سطح مقاومت متشکل از قلهها را به سمت بالا بشکند، در اینصورت الگوی سقف دوقلو بطور کامل نقض یا اصطلاحا Fail خواهد شد.
نکته مهم این است که الگوی سقف دوقلو ذاتا یک الگوی بازگشتی نزولی است اما درصورتیکه این الگو Fail بشود نقش آن کاملا معکوس گشته و تبدیل به یک الگوی ادامه دهندهی صعودی بسیار قدرتمند خواهد شد، به حدی قدرتمند که حتی یک سیگنال خرید اندکی بالاتر از سطح قلهها صادر خواهد شد. در بازارهای دوطرفه نیز باید حدضرر معامله Sell را اندکی بالاتر از سطح قلهها قرار بدهید
الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو یا الگوی «دو دره» یک الگوی بازگشتی صعودی یا Bullish Reversal است که در انتهای روند نزولی تشکیل گشته و میتواند باعث مثبت شدن بازار بشود. تمام نکاتی که درخصوص الگوی سقف دوقلو بیان کردیم عینا درباره الگوی کف دوقلو نیز صادق هستند با این تفاوت که الگوی کف دوقلو میتواند در بازارهای یکطرفه مانند بورس ایران برای ورود به بازار نیز مورد استفاده قرار گیرد و جذابیت آن برای بورسبازان ایرانی به مراتب بیشتر از الگوی دوقله است. در تصویر زیر میتوانید تشکیل الگوی کف دوقلو را بر روی نمودار ین ژاپن(usdjpy) مشاهده نمایید
الگوی کف دوقلو را با اسامی دیگری نیز مانند کف دوگانه، الگوی دو دره، دوگانهی کف، الگوی W و غیره میخوانند. به لحاظ روانشناسیِ بازار، الگوی کف دوقلو هنگامی به وقوع میپیوندد که فروشندهها پس از یک دوره تسلط کامل بر بازار، سرانجام به محدودهای میرسند که علیرغم تمام تلاششان نمیتوانند آخرین کف را بسمت پایین بشکنند. از سوی دیگر خریداران تازهنفس موفق به شکستن آخرین سقف بسمت بالا میشوند و این موجب تقویت اعتماد به نفس خریداران و آغاز فاز تازهای از حرکات صعودی خواهد شد. در الگوی کف دوقلو نیز مانند الگوی سقف دوقلو، انتظار داریم پس از شکسته شدن خط گردن، قیمت بتواند حداقل به اندازه فاصله درهها از خط گردن، به صعود خود به سمت بالا ادامه دهد.
در بازار بورس ایران باید فاصله عمودی درهها از خط گردن حداقل به اندازه ده درصد باشد. ممکن است کف اول و دوم با یکدیگر اختلاف ارتفاع جزیی، حداکثر به اندازه ۲ الی ۵ درصد، داشته باشند و این تفاوت اندک از دید اکثر تحلیلگران قابل قبول تلقی میشود. دره ها به لحاظ زمانی میتوانند فاصلهای بین ۲ تا ۶ هفته از یکدیگر داشته باشند. شیب آخرین صعود بیشتر از آخرین نزول است. همچنین حجم معاملاتی در دره دوم قاعدتا کمتر از دره نخست است که به معنی کاهش قدرت روند نزولی و خروج اکثر فروشندگان و بازیگران اصلی در همان دره نخست میباشد. این نکته را اندیکاتورها نیز بصورت وقوع دیورژانس روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو بر روی درهها نمایش میدهند.
پس از شکسته شدن خط گردن میتوانید اقدام به خرید کنید اما عجله نکنید و ابتدا منتظر بمانید تا از معتبر بودن شکست مطمئن شوید. به این منظور باید قیمت بتواند حداقل به اندازه ۳ الی ۴ درصد از خط گردن عبور نموده و دست کم برای یک روز معاملاتی مثبت در بالای خط گردن، تثبیت بشود. برای انتخاب حدضرر از درهها بعنوان یک سطح حمایت مطمئن استفاده کنید. بسیاری از نوآموزان به اشتباه حدضرر خود را بر روی خط گردن انتخاب میکنند، درست است که قاعدتا انتظار شکست مجدد خط گردن را نداریم اما این کار توصیه نمیشود زیرا احتمال اینکه حدضرر در این حالت به اشتباه زده شود بسیار زیاد است. انتخاب حدضرر اندکی پایینتر از سطح درهها گزینه به مراتب کمریسکتری خواهد بود. برای انتخاب حد سود نیز کافی است فاصله درهها از خط گردن را اندازهگیری نمایید و قرینه آنرا نسبت به خط گردن، بعنوان تارگت الگو در نظر بگیرید. در صورتیکه قیمت به زیر سطح درهها نزول نماید، الگوی کف دوقلو بطور کامل Fail میگردد و یک سیگنال فروش صادر خواهد شد. در تصویر زیر مثال دیگری از تشکیل الگوی کف دوقلو را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا در تایمفریم پانزده دقیقه مشاهده میکنید.
در تحقیقاتی که اخیرا توسط توماس بولکوفسکی انجام شده مشخص گردید که برخلاف آنچه قبلا تصور میشد، بهتر است تارگت الگوهای سقف و کف دوقلو را اندکی کوچکتر از آنچه در تحلیل تکنیکال کلاسیک توصیه میشد، انتخاب نماییم، در اینصورت میزان موفقیت آماری این الگوها به بیشترین حد ممکن خواهد رسید. این تارگتها که برمبنای آنالیزهای کامپیوتری بدست آمدهاند به ترتیب برای سقف دوقلو برابر ۷۲ درصد و برای کف دوقلو برابر ۶۶ درصدِ تارگت کلاسیک هستند. نکته جالب این است که برطبق تحقیقات بولکوفسکی، تارگت ایدهآل برای الگوی سقف دوقلو اندکی بلندتر از تارگت کف دوقلو است، احتمالا به این دلیل که مردم به هنگام سقوط بازار، شتابزدهتر عمل میکنند.
تکنیکال مقدماتی - الگوهای تکنیکال
در این مقاله قصد دارم تا یکی از کاربردی ترین مباحث تکنیکال را خدمت شما دوستان ارائه کنم. الگوها یا پَتِرنهای تکنیکال یکی از جذابترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که هر تحلیلگر تکنیکالی نیاز به آنها دارد. درواقع میتوان الگوهای تکنیکال را یکی از سریعترین ابزارهای مورد استفاده در تکنیکال نام گذاری کرد.
آنچه در این مقاله بیان خواهد شد عبارتست از:
1- دیدگاه پترنی نسبت به چارتها
اگر شما به عنوان یک تحلیلگر چارتهای زیادی را ببینید، بعد از گذشت مدتی ناخودآگاه متوجه بعضی از شکلها و الگوهای موجود در نمودار خواهید شد. این نظم موجود همان الگوهایی هستند که در تحلیل به شما کمک میکنند. به عنوان مثال به نمودار زیر توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید نمودار در یک شیب صعودی در حال تشکیل کفها و سقفهای بالاتر از قبل است. شما این نکته را بدون استفاده از هیچ ابزار یا ترفندی و تنها با استفاده از درک شهودی خود انجام دادید و این همان دیدگاه در مورد الگوهاست که بسیار کاربردی و سریع است.
2- سطوح حمایت و مقاومت (Support and resistance)
بعضی مواقع در یک نمودار قیمت با رسیدن به یک سطح قیمتی خاص نسبت به آن واکنش نشان میدهد. این واکنش میتواند از نوع کاهش یا افزایش قیمت باشد. اگر قیمت با رسیدن به یک سطح خاص کاهش پیدا کند اصطلاحا به آن سطح یک سطح مقاومت میگویند و اگر افزایش یابد به آن سطح یک سطح حمایت گویند.
3- خطوط روند (trend lines)
یک خط روند، خطی است که از اتصال چند نقطه حمایتی یا مقاومتی به یکدیگر تشکیل میشود. خطوط روند این قدرت را دارند که از آنها بتوان برای پیش بینی نقاط حمایت یا مقاومت بعدی استفاده کرد. خط روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
هرچه تعداد نقاط برخورد به یک خط روند بیشتر باشد یا به عبارتی نقاط بیشتری را پوشش دهد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4- کانالها (channels)
اگر نموداری را بتوان توسط دو خط روند حمایتی و مقاومتی محصور کرد اصطلاحا نمودار توسط یک کانال محصور شده است. کانالها نیز مانند خطوط روند ماهیت صعودی و نزولی دارند و میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت استفاده کرد. اگر خط میانی یک کانال را رسم کنید در اکثر مواقع خواهید دید که قیمت نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
دقت داشته باشید هرگز نباید در یک کانال نزولی به قصد شکار اصلاح جزئی قیمت اقدام به خرید نمایید و در بازارهای دوطرفه در سقف یک کانال صعودی اقدام به فروش نمایید.
5- شکست معتبر سطوح
یکی از مباحث مهمی که در باید در استفاده از الگوها در نظر گرفت، شکست سطوح قیمتی است. اینکه شما بدانید که آیا با شکست یک سطح مقاومت یا حمایت وارد یک معامله شوید نیاز به آموزش و تجربه دارد. در این بخش برخی از نکات مربوط به شکست سطوح را خدمت شما بیان میکنم.
به عنوان مثال فرض کنید قیمت در حال نوسان درون یک کانال صعودی باشد. آیا باید به محض برخورد قیمت به کف کانال اقدام خرید کرد؟ جواب این سوال بستگی به مواردی دارد که باید یک معامله گر آنها را در بگیرد. از نظر تکنیکال تمامی شکستهای سطوح معتبر نیستند.
برای تشخیص شکستهای معتبر شما باید حتما از ابزارهایی مانند الگوهای شمع ژاپنی، اندیکاتورها و حجم معاملات استفاده کنید. به نمودار زیر توجه کنید.
قیمت در یک کانال صعودی پس از برخورد به کف کانال با یک کندل مارابوزوی قوی خط حمایت را به سمت پایین شکسته است. و سپس یک بازگشت یا pull back به خط روند حمایتی داشته است. شما باید بدانید در این ناحیه هرگز نباید اقدام به خرید کنید تا زمانیکه دوباره قیمت در بالای خط روند تثبیت شود. اگر بازار دو طرفه باشد میتوانید یک معامله فروش پایین تر از نقطه حمایت قبلی باز کنید. بنابراین در این نمودار با استفاده از نمودار شمع های ژاپنی میتوان تغییر روند را متوجه شد. برای آشنایی با الگوهای شمع های ژاپنی به مقاله زیر بروید.
6- الگوی کف و سقف دو قلو و سه قلو
اگر در نمودار قیمتی یک سهم ، قیمت پس از برخورد به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی بازگشت کند و دوباره به همان سطح قبلی برخورد کند اصطلاحا یک الگوی کف یا سقف دو قلو تشکیل میشود.
نکتهای که باید در معامله روی این الگو در نظر گرفت خط گردن است. این خط به عنوان خط سیگنالی جهت ورود به معامله تلقی میشود. شما برای ورود به یک معامله حتما باید در نظر داشته باشید که قیمت این سطح را به سمت پایین یا بالا بشکند و این شکست معتبر باشد.
اگر الگو دارای سه سقف یا سه کف متوالی باشد به آن سقف یا کف سه قلو میگویند و شرایط آن مانند کف و سقف دوقلو است.
7- الگوی آدم و حوا (Adam and Eve)
این الگو مشابه الگوی کف و سقف دوقلو است با این تفاوت که در این الگو یکی از کفها کمی کشیده تر از کف مجاور قبلی است.
8- الگوی سر و شانه
الگوی سرو شانه یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود و میتواند آن را نزولی کند. این الگو از سه قله متوالی و مجاور هم تشکیل میشود که اندازه قله میانی از همه بزرگتر است. که اصظلاحا به قله بزرگتر سر (Head) و به قله های مجاور شانه (Shoulder) گفته میشود.
در صورتیکه قیمت بتواند خط گردن را به سمت پایین بشکند روند صعودی به طور کامل نزولی گشته و قیمت حداقل به اندازه فاصله سر تا خط گردن به نزول خودش ادامه میدهد. اگر الگوی سروشانه به صورت معکوس شکل بگیرد به آن الگوی سر و شانه معکوس میگویند.
9- الگوی مثلث
الگوی مثلث ممکن است به اشکال متقارن، صعودی، نزولی و بازشونده تشکیل شود. الگوی مثلث متقارن از محصور شدن قیمت بین دو خط همگرا و هم زاویه تشکیل میشود به گونهای که شیب یکی از این دو ضلع صعودی بوده و شیب ضلع دیگر نزولی باشد.
اگر دو خط دارای شیب واگرا باشند دهانه مثلث باز خواهد شد و روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو تشکیل الگوی مثلث بازشونده را خواهد داد.
در صورتیکه بازار در امتداد یک روند صعودی به سطح مقاومت مستحکمی اصبت کند که موجب ثابت ماندن سقف بازار شود اما در عین حال کف بازار مرتبا بالاتر بیاید با مثلث قائم الزاویهای مواجه هستیم که ضلع فوقانی آن افقی بوده و ضلع پایینی آن رو به بالاست. این الگو اصطلاحا الگوی مثلث صعودی نامیده میشود.
10- الگوی کُنج صعودی و نزولی
الگوی کُنج حالت خاصی از همان الگوی مثلث است با این تفاوت که این بار هر دو ضلع آن شیب یکسان و همسو پیدا روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو کرده اند. در کنج صعودی در عین حال که بازار مرتبا کف های بالاتر میسازد، سقف بازار نیز دائما بالاتر میرود اما شیب بالاتر رفتن دره ها از شیب بالاتر رفتن قلهها سریعتر است.
11- الگوی پرچم
الگوی پرچم یک الگوی ادامه دهنده است که از یک مثلث که میلهای بلند به ابتدای آن متصل شده است تشکیل میگردد. این الگو هنگامی تشکیل میشود که بازار یک روند پر قدرت و ادامه دار را انجام دهد و سپس وارد فاز تثبیت و استراحت بشود.
در این بخش آموزش تکنیکال مقدماتی مفاهیم پایه مربوط روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو به تکنیکال خدمت شما دوستان ارائه شد. در مقالات بعدی وارد مبحث آموزش تکنیکال پیشرفته خواهیم شد. برای مطالعه مقالات قبلی به مقالات زیر مراجعه فرمایید.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگو سقف و کف
در طی زمان روندها تغییر میابند اما نکته هیجان انگیز آن است که پایان هر روند کاهشی یا افزایشی به وسیله یک سری الگوهای قاعده مند و عمومی قابل شناسایی و بررسی است با این حال مزیت این الگوها تنها پی بردن به توقف یا تغییر روندها نیست و معامله گران بر اساس پیامدهای معنی داری که از آنها بدست می آورند، این توانایی را خواهند داشت که در مورد احتمالات حرکت های بعدی قیمت قضاوت کنند.
ویزگی الگوها
ویژگی الگوهای سقف و کف همومی بودن آنها در هر بازار و هر روند است. آنها به آسانی شناسایی می شوند. با توجه به تعریف دقیق و مشخصی که دارند ، معامله گران را به شک و تردید نمی اندازد. الگوهای اصلی سقف و کف به دوره زمانی خاصی وابسته نیستند و به همین دلیل بر اساس کاربرد و شناختی که از آنها بدست خواهیم آورد، نقش اساسی در تحلیل و پیش بینی روندهای مختلف بازی می کنند.
www.fxcma.con , Double Pattern
شش الگو
- شتاب بازار پیش از آنکه تشکیل آخرین سقف یا کف جدید
- پشتیبانی در سقف قبلی، مقاومت در کف پیشین
- پشیمانی سریع
- پشتیبانی در کف قبلی ، مقاومت در سقف قبلی
- تصحیح بزرگ
- دو سقف همسان یا دو کف همسان
نکات پایانی الگوها
- مهمترین این الگوها دو سقف همسان و تصحیح بزرگ هستند که هشدارهای جدی را در مورد پایان روند و یا تغییر روند ایجاد می کنند.
- در مورد الگو دو سقف همسان هیجان انگیز ترین بخش آن است که بدانیم پس از تشخیص روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو هر کف، اگر حرکت روندی بعدی به آخرین سقف نفوذ کرد، اما قیمت پایانی در محدوده سقف بسته شد علامتی برای پایان روند است با این حال لازم که شیب روند را هم اندازه گیری کرده باشیم تا دقت بررسی های ما افزایش یابد همین طور لازم است که ابزارهای تکنیکی مربوط به الگوها را هم بکار بگیریم.
توضیحات تکمیلی در این زمینه در دروس تخصصی و دوره های خصوصی میتوانید پیگیر باشید.
با تشکر – خلیل رحمانی
کلمات مرتبط: الگوی سقف دوقلو، الگوی سقف سه قلو، الگوی سقف و کف دوقلو، دابل تاپ، دابل باتام؛ دابل باتووم
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند روند افزایشی الگوهای سقف و کف دو قلو قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
دیدگاه شما