فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک توسط مهران متقی
بخش بسیار مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال هستند که علاوه بر کاربرد زیاد در تحلیل و معامله، مباحث پایه ای و مهمی برای ورود به مباحث تخصصی تر از جمله امواج الیوت محسوب می شوند. از این رو، یادگیری صحیح و اصولی الگوهای کلاسیک، از ضرورت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. نگاه الگویی به نمودار قیمت، یک نگاه کارا و مفید است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران در سطح جهانی دارد. بنابراین سوالی که ایجاد می شود این است:
تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی چگونه تعریف می شود؟
الگوها در تحلیل تکنیکال، حاصل شکل گیری نوعی رفتار خاص در قیمت هستند که این رفتار، در اکثر موارد، یک نتیجه ی خاص و معین را به دنبال دارد. به بیان دیگر، نوعی از رفتار یا شکل گیری قیمت، به گونه ای اتفاق افتاده است که برای معامله گران بازار، به صورت یک اتفاق آشنا و تکرار شونده در آمده است. در نتیجه، در تعریف تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی، می توان گفت که مهمترین عنصری که تعریف آن را شکل می دهد، تکرار سلسله رفتارهایی است که قبلا اتفاق افتاده است و به بیانی دیگر، گذشته ی قیمت تمایل به تکرار شدن دارد.
عنصر اساسی بعدی، الگوها هستند. همانطور که گفته شد، الگو نوعی مدل یا رفتار خاص است که در نمودارها اتفاق می افتد و به مرور زمان و با بررسی ها و تحقیقات مختلف، مشخص شده است که هر الگو، چه نتیجه ای را به دنبال خواهد انواع الگو های ادامه دهنده داشت.
نتیجه ی تمام مطالب گفته شده، این است که یک تحلیل گر الگویی، با پیدا کردن انواع الگوهایی که در نمودار اتفاق افتاده یا احتمالا در حال اتفاق افتادن هستند، سعی می کند که جهت و هدف احتمالی قیمت را مشخص کند. این صرفا منحصر به الگوهای کلاسیک نیست و این دسته از تحلیل گران و معامله گران، از تمامی انواع الگوهایی که به آنها در این زمینه کمک کند، مانند الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی، الگوهای الیوتی و… استفاده می کنند. حال به بررسی کامل تر الگوهای کلاسیک خواهیم پرداخت.
الگوهای کلاسیک و انواع آن
همان گونه که گفته شد، یک تحلیل گر الگویی، باید بتواند با انواع مختلف الگوها کار کند و آشنایی داشته باشد تا بتواند از نوسانات قیمت، بهترین استفاده را برای معامله و کسب سود داشته باشد. الگوها دارای انواع گوناگونی هستند که به دلیل گستردگی مبحث، صرفا به بررسی الگوهای کلاسیک قیمتی و انواع دو گانه ی آن خواهیم پرداخت.
در مجموع، الگوهای کلاسیک، به دو دسته ی ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو، یعنی قیمت پس از خروج از الگو، مسیر قبلی خود را ادامه خواهد داد. یعنی مثلا در الگوی مثلث افزایشی، قیمت قبل از ورود به الگو، مسیری صعودی داشته است و پس از خروج از الگو هم به مسیر صعودی ادامه خواهد داد. بر خلاف الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که مسیر حرکت را تغییر خواهند داد.
برای مثال، در الگوی سر و شانه، اگر حرکت قیمت، قبل از ورود به الگو یک حرکت صعودی باشد، پس از خروج از الگو، مسیری نزولی در پیش خواهد گرفت. نکته ای که لازم به ذکر است، این است که بعضی از الگوها، هم می توانند ادامه دهنده باشند و هم بازگشتی؛ به عبارتی، هنگام ورود به الگو، نمی توانیم با احتمال زیاد پیش بینی کنیم که قیمت از کدام جهت خارج می شود و نقش ادامه دهنده خواهد داشت یا بازگشتی. برای نمونه، الگوی مثلث متقارن از این دسته است.
در الگوهای کلاسیک، بیش از هر چیز، ظاهر نمودار و اتفاقاتی که در حجم معاملات رخ می دهد اهمیت دارد. یعنی هر الگو، یک فرم ظاهری کلی دارد و در اکثر الگوها، اتفاقات مشخصی در حجم معاملات رخ می دهد.
برای مثال در بعضی از الگوها، در زمان اتفاق افتادن الگو، حجم معاملات کاهشی می شود. هر کدام از الگوهای کلاسیک، دارای یک هدف قیمتی هستند که اگر الگو به درستی تشخیص داده شود، قیمت پس از خروج از الگو، به هدف خود خواهد رسید. از این رو، مزیت بزرگ الگوهای کلاسیک، قابل تشخیص بودن و داشتن هدف قیمتی برای معامله ی راحت تر و سودمندتر است.
در این دوره، تلاش شده است که با نگاهی ساده اما دقیق، به بررسی مهمترین و کارآمدترین الگوهای کلاسیک پرداخته شود.
چکیده مطلب
الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم. اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلث یا… باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای بازگشتی).
الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو است که کاربرد بسیار زیادی در انجام معاملات دارد و در بین تحلیلگران فنی از محبوبیت زیادی برخوردار است. از نامهای دیگر این الگو میتوان به سقف دوگانه و الگوی M اشاره کرد. به طور کلی الگوهای قیمتی جنبه بصری دارند و شکل آنها در انواع چارت قیمتی ظاهر میشود و به واسطهی اینکه رفتار قیمت پس از تشکلیل این الگوها در گذشته آنالیز شده است، میتوان با مشاهدهی دوباره آنها در نمودار یک دارایی مثل سهام، آیندهی حرکت قیمت را به صورت احتمالاتی پیش بینی کرد. در این مقاله به معرفی و آموزش الگوی سقف و کف دوقلو خواهیم پرداخت و روش معامله با این الگو را آموزش خواهیم داد.
فلسفه به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای بصری تکنیکالی در چارت قیمتی انواع دارایی ظاهر میشوند که علاوه بر شکل ظاهری مشخص، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. معمولا این الگوها بر اساس شکل ظاهری انها نامگذاری شدهاند. اما فلسفهی به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیزی نیست جز اینکه تکنیکالیستها اعتقاد دارند “تاریخ تکرار میشود”!
الگوهای تکنیکالی در گذشتهی نمودارها بررسی شدهاند و طبق آمار در بیشتر مواقع پس از شکلگیری آنها، قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. مثلا از 1000 باری که فلان الگو در چارت قیمت دیده شده است 700 بار آن قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. بنابراین با مشاهده دوباره آن الگو در نمودار میتوانیم با احتمال 70 درصد حرکت آتی قیمت را پیش بینی کنیم.
توجه کنید این فقط یک احتمال است و هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما در تعداد بالای استفاده از آن الگو ما در 70 درصد مواقع توانستهایم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و همین موضوع برای اینکه بازدهی برایند معاملات ما سودده باشد کافی است.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (Reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (Continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده روند در واقع نشان دهنده حرکت قیمت پس از یک وقفه کوتاه در جهت روند قبلی است. به عبارتی الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند حرکتی است. اگر با مفهوم روند و خطوط روند آشنا نیستید مقاله ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
اما الگوهای بازگشتی نشانه تغییر احتمالی روند هستند و زمانی که یک الگوی بازگشتی در چارت قیمت شکل میگیرد، میتوان با توجه به اعتبار الگو، پس از تایید شدن آن به معامله وارد شد و طبق همان الگو حد ضرر و حد سود را برای معامله مشخص کرد.
هر کدام از این دسته الگوها (برگشتی و ادامه دهنده) خود شامل تعداد زیادی الگو هستند که الگوی سقف دو قلو و کف دوقلو یکی از انواع الگوی برگشتی است و به علت سادگی و البته تعداد زیاد آنها در چارت سهام، بسیار کاربردی است. در ادامه به معرفی این الگوی بازگشتی خواهیم پرداخت.
الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟
همان طور که از نام این الگو مشخص است الگوی سقف یا کف دوقلو از دو دره یا دو سقف هم اندازه تشکیل شده است که الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی است و الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و بیانگر این است که روند نزولی به اتمام رسیده است و روند صعودی آغاز شده است. اصول کلی این دو الگو یکسان است.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی سقف دو قلو از دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل شده است که پایان روند صعودی را نشان می دهد. شکل ظاهری این الگو در تصویر زیر مشخص است (به شکل حرف M).
الگوی سقف دوقلو
قیمت در یک روند صعودی به نقطهای میرسد که توان عبور از ان را ندارد. بعد از کمی افت، دوباره تلاش میکند تا از سقف قبلی عبور کند ولی باز هم شکست میخورد و افت میکند. اگر افت قیمت از افت دفعه قبل بیشتر باشد الگوی سقف دوقلو فعال شده است.
خط گردن
توجه کنید سطحی که قیمت در افت اول آن را تجربه میکند به خط گردن مشهور است و تا زمانی که این خط شکسته نشده است هنوز الگوی سقف دوقلو تایید نشده است. شکست خط گردن به معنی تایید الگوی سقف دوقلو است و اگر این الگو را در چارت سهم خود دیدی باید سهم را بفروشید. اما عجله نکنید! نکتههای زیادی در این زمینه وجود دارد.
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms)
الگوی کف دوقلو دقیقا بر عکس الگوی سقف دوقلو است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشانه تغییر روند نزولی به صعودی است. هر انچه در مورد الگوی سقف دوقلو گفته شده در مورد الگوی کف دوقلو صادق است، اما به صورت معکوس. شکل ظاهری این الگو را در تصویر زیر مشاهده میکنید. شکل ظاهری این الگو شبیه حرف W است.
الگوی کف دوقلو
استراتژی معامله با الگوی سقف و کف دوقلو
افراد مبتدی با دیدن شکل ظاهری این الگو در چارت قیمتی فورا اقدام به معامله میکنند در صورتی که سه مسئله در اینجا بسیار قابل توجه است:
- اولا تایید شدن الگو نیازمند علائمی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
- دوما اعتبار تمامی الگوها با هم یکسان نیستند.
- سوما هر شکلی که در نمودار دارای دو قله یا دو دره هم اندازه بود الگوی سقف و کف دوقلو نیست!
تاییدیه الگوهای سقف و کف دو قلو چیست؟
نکته بسیار مهم درباره معامله با الگوهای قیمتی تایید شدن الگو است و تا زمانی که یک الگو تایید نشده است ما مجاز به باز کردن پوزیشن نیستیم. به عبارت دیگه اگر قصد داریم به کمک این الگو در بورس به معامله بپردازیم تا وقتی که به طور کامل الگوی سقف یا کف دوقلو تایید نشده است ما مجاز به خرید یا فروش سهام بر طبق این الگو نیستیم. اما تاییدیه این الگو چیست؟
زمانی الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است که خط گردن الگو شکسته شود. شکست یک سطح قیمتی یعنی عبور قدرتمند قیمت از سطح مورد نظر (عبور قیمت با یک کندل با بدنه بلند) و بسته شدن حداقل یک کندل دیگر در آن سمت سطح مورد نظر. به این ترتیب میتوانیم بگوییم خط گردن شکسته شده است و الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است و حالا مجاز به انجام معامله هستیم. از علائم شکست خط گردن افزایش حجم معاملات است که این امر البته الزامی نیست.
توجه کنید قرار نیست ما پیش داوری کنیم و به محض اینکه قیمت نتوانسته است از قله یا دره قبلی عبور کند بگوییم الگوی سقف یا کف دوقلو در حال شکل گیری است. این کار کاملا غیر حرفهای است و در بلند مدت به ضرر شما خواهد بود. معاملهگر حرفهای تا تشکیل کامل الگو صبر میکند و هیچ عجلهای در انجام معامله ندارد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اعتبار الگوهای سقف یا کف دوگانه
اعتبار همه الگوهای سقف یا کف دوقولو یا دوگانه با هم برابر نیستند. اما چه مواردی است که اعتبار این الگوها را افزایش میدهد. از این موارد میتوان به دو مورد بسیار مهم توجه کرد:
- سرعت بیشتر حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن حرکت میکند؛
- افزایش حجم معاملات در زمانی که قیمت در حال حرکت به سمت خط گردن است.
سرعت حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن نزدیک میشود بسیار مهم است. اگر سرعت حرکت نسبت به حرکت صعودی برای تشکیل قله یا کف دوم بیشتر باشد اعتبار الگو بیشتر است.
برای مثال الگوی کف دوقلوی زیر را نگاه کنید.
اگر به تصویر دقت کنید متوجه خواهید شد قیمت در زمانی که برای تشکیل کف دوم حرکت کرده است 10 کندل زمان برده است تا خود را از خط گردن به کف دوم رسانده است ولی زمانی که از کف دوم به سمت خط گردن حرکت کرده است تنها با 6 کندل خود را به خط گردن رسانده است و به این ترتیب مشخص است سرعت حرکت در زمان حرکت به سمت خط گردن بیشتر بوده و همین مسئله میتواند اعتبار این الگوی کف دوقلو را بیشتر کند. حال اگر این افزایش سرعت با افزایش حجم معاملات نیز همراه باشد اعتبار الگو بازهم دوچندان خواهد بود.
توجه به این نکات کوچک میتواند در بلند مدت تاثیر زیادی در بازدهی معاملات یک معاملهگر تکنیکالی داشته باشد.
هر گردی گردو نیست!
بسیاری مواقع شکل ظاهری چارت شبیه الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو است اما به واقع اینگونه نیست. یکی از این موارد که بسیار دیده میشود این است که الگو نسبت به روند قبل از آن بسیار بزرگ است و در واقع به لحاظ زمانی تشکیل الگوی سقف یا کف دوقلو در این مواقع فاقد اعتبار است. برای روشن شدن مطلب به تصویر زیر نگاه کنید.
الگویی که میبینید الگوی سقف دوقلو نیست چراکه نسبت به مرتبه زمانی روند صعودی قبل از خودش بسیار بزرگ است (تقریبا هم اندازه با مرتبه روند قبل خودش است)، در صورتی که زمانی این شکل در نمودار الگوی سقف دوقلو در نظر گرفته میشود که نسبت به زمان حرکت روند صعودی قبلی کوچکتر باشد.
بهترین زمان معامله با الگوی سقف یا کف دوقلو
در صورت شکست خط گردن و تایید الگو میتوان به معامله ورود کرد. بنابراین با شکست خط گردن در الگوی سقف دوقلو سیگنال فروش و با شکست خط گردن در الگوی کف دوقلو سیگنال خرید صادر میشود.
شکست خط گردن و سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو
البته گاهی شکست خط گردن چنان سریع است که فرصت معامله را از ما میگیرد. در این مواقع بهترین کار این است که صبر کنیم تا قیمت به خط گردن شکسته شده پولبک بزند و در آن زمان میتوانیم به معامله وارد شویم.
حد سود و حد ضرر در استراتژی معامله با الگوهای دوقلو
در یک استراتژی معاملاتی کامل در هنگام ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود مشخص شود. حد سود یا هدف قیمتی در هنگام معامله با الگوهای دوقلو بسیار جالب است. در بالا گفتیم که با شکست خط گردن میتوانیم وارد معامله شویم. در این صورت هدف قیمتی که میتوانیم حد سود خود را در آن نقطه قرار بدهیم به اندازه ارتفاع الگو است. منظور از ارتفاع الگو فاصله بین خط گردن تا سقف یا کف الگو است. به تصویر زیر نگاه کنید.
منبع تصویر: rasabourse.com
در تصویر بالا یک الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. H فاصله بین کفها تا خط گردن است. با شکست خط گردن سیگنال خرید صادر میشود و هدف قیمت (حد سود) به اندازه H تعیین میشود.
تعیین حد ضرر
در خلال این مقاله گفتیم بهترین زمان برای ورود به معامله بر اساس این الگو زمانی است که قیمت به خط گردن پولبک زده است. این پولبک میتواند داخلی، خارجی یا انواع الگو های ادامه دهنده معمولی باشد (برای آشنایی با انواع پولبک مقاله پولبک چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد چیست را مطالعه کنید). در این صورت برای تعیین حد ضرر میتوانیم سقف یا کف همان پولبکی که به خط گردن زده شده است را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
اگر پولبکی اتفاق نیافتاده و با شکست خط گردن وارد معامله شدهایم، شکست دوباره خط گردن در جهت معکوس حد ضرر ما خواهد بود.
جمع بندی
در این مقاله به اموزش کامل الگوی سقف و کف دوقلو پرداختیم و نحوه معامله با این الگو را ذکر کردیم. در این زمینه توجه کنید در وهلهی اول تا تایید کامل الگو نباید بر اساس آن اقدام به معامله کرد و در وهله دوم اعتبار الگوهای دوقلو در چارت قیمتی با یکدیگر متفاوت هستند.
همچنین توجه کنید این الگو یک الگوی بازگشتی است اما قرار نیست با تشکیل هر الگوی سقف یا کف دو قلو قیمت بدون استثنا تغییر روند دهد، بلکه این فقط یک احتمال قوی است و از این رو تعیین حد ضرر و حد سود بسیار اهمیت دارد. این ذات تحلیل تکنیکال است و تمامی روشها و تحلیلهای تکنیکالی در فضای احتمالات بیان میشود. اگر این موضوع را درک نکنید به زودی مایوس خواهید شد.
در بین افراد مبتدی بسیار شنیده میشود که تحلیل تکنیکال در بورس ایران کار نمیکند! این جملات خندهدار از عدم درک احتمالاتی بودن متدهای تحلیل تکنیکال نشآت میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
آموزش معامله با الگوی مثلث و انواع مثلث ها در نمودار
در الگوی مثلث قیمت با گذشت زمان در محدوده تنگتر و تنگتری جابجا شده و بعبارتی، تصویری از نمایش نبرد بین گاوها و خرسها را نشان میدهد. در این درس از دورهی آموزش فارکس به انواع الگوی مثلث میپردازیم. الگوی مثلث به طور کلی به عنوان “الگوی ادامه دهنده” دسته بندی شده، به این معنی که پس از تکمیل الگو، فرض بر این است که قیمت در همان حهت قبل از ظهور الگو، حرکت را ادامه خواهد داد.
انواع الگوی مثلث
یک الگوی مثلث معمولا زمانی قوام یافته و شکل میگیرد که شامل حداقل پنج لمس و تست به حمایت و مقاومتها باشد. برای مثال، سه بار لمس خط حمایت و دو بار لمس خط مقاومت. یا برعکس. درست مثل شنگول و منگول و حبه انگور، سه نوع آرایش نموداری برای مثلث ها وجود دارند: مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی. در ادامه، تمامی انواع این الگوهای پرکاربرد، آموزش داده میشود.
الگوی مثلث متقارن
مثلث متقارن یک سازه و یا آرایش نموداری است که در آن، شیب سقفهای قیمتی و شیب کفهای قیمتی به هم همگرا شده و به نقطهای میرسند که سازه شبیه یک مثلث میشود. آنچه در طول این ساختار و آرایش اتفاق میافتد این است که بازار در حال ساختن سقفهای پایین تر و کفهای بالاتر است. این بدان معناست که نه خریداران و نه فروشندگان آنقدر قیمت را فشار نمیدهند تا روند مشخصی ایجاد گردد. اگر آن را نبردی بین خریداران و فروشندگان در نظر بگیریم، نتیجه کار یک تساوی خواهد بود. بعبارتی نوعی تثبیت قیمتی است.
مثالی از نحوه عملکرد متقارن
در نمودار بالا می بینیم که نه خریداران و نه فروشندگان نمیتوانند قیمت را به سمت خود سوق داده وقتی چنین اتفاقی میافتد و نتیجتا: سقف های پایین تر و کف های بالا تر تشکیل میشود. هرچه این دو شیب بیشتر به یکدیگر همگرا شوند، به این معناست که شکست به یک سمت نزدیک است. ما نمیدانیم شکست در چه جهتی خواهد بود، اما میدانیم که به احتمال زیاد، بازار از یک سمت خواهد شکست. بالاخره، یک طرف بازار تسلیم خواهد شد.
بنابراین چگونه می توانیم از چنین ساختاری بهره بریم؟ ساده است. ما میتوانیم سفارشات ورودی خود را در بالای شیب سقفهای پایینتر و زیر شیب کفهای بالاتر مثلث متقارن قرار دهیم. از آنجا که میدانیم قیمت، نیت شکسته شدن به یک سمت را دارد، میتوانیم در هر مسیر و جهتی که بازار حرکت میکند، سواری بگیریم.
در این مثال، اگر یک سفارش ورود در بالای شیب سقفهای پایینتر قرار میدادیم، یک سواری زیبا به سمت بالا میگرفتیم. اگر سفارش ورودی دیگری را در زیر شیب کفهای بالاتر قرار داده بودید، به محض اینکه سفارش اولی فعال میشد، آن را لغو میکردید.
الگوی مثلث صعودی یا افزایشی
مثلث صعودی نوعی الگوی نموداری مثلث است که در صورت وجود یک سطح مقاومت و شیب کف های بالاتر، رخ میدهد. آنچه در طول این مدت اتفاق می افتد این است که سطح خاصی وجود دارد که به نظر نمیرسد خریداران از آن فراتر روند. با این حال، به تدریج شروع به افزایش دادن قیمت کرده که وجود کفهای بالاتر گواه این مدعاست. نمونهای از تشکیل این الگو در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قدرت خریداران کم کم دارد افزایش مییابد، زیرا آنها کفهای بالاتری ساخته و مدام به آن سطح مقاومت فشار وارد آورده و در نتیجه، شکست به یک سمت ناگزیر است.
جهت شکست قیمت پس از تشکیل مثلثی صعودی
حال سوال این جاست، “قیمت به کدام سمت میرود؟ آیا خریداران میتوانند آن سطح را شکسته یا مقاومت بیش از اینها قدرتمند خواهد بود؟”. بسیاری از کتابهای نموداری به شما میگویند که در اکثر موارد، خریداران در این نبرد پیروز شده و قیمت از سد مقاومت عبور میکند. با این حال، تجربه ما این بوده است که همیشه هم اینطور نیست.
گاهی اوقات سطح مقاومت بسیار قوی بوده و قدرت خرید کافی برای عبور از آن وجود ندارد. در بیشتر مواقع، طبق تجربه قیمت در واقع بالا میرود. نکتهای که ما سعی داریم بیان کنیم این است که شما نباید وسواس داشته باشید و نگران باشید که قیمت به کدام سمت میرود، بلکه باید برای گرفتن پوزیشن در هر جهت آمادگی داشته باشید. در این مثال، ما یک سفارش ورود را بالای خط مقاومت و در زیر شیب کف های بالاتر قرار میدهیم.
در این سناریو، خریداران در نبرد شکست خوردند و قیمت ریخته است! میبینید که ریزش قیمت تقریبا همان مقدار یعنی ارتفاع سازه مثلث بوده است. اگر سفارش فروش خود را در زیر کف مثلث قرار دهیم، میتوانستیم از این ریزش قیمتی استفاده برده و پیپهای خوبی بزنیم.
الگوی مثلث نزولی یا کاهشی
همانطور که احتمالاً حدس زدید، مثلث نزولی دقیقاً برعکس مثلث صعودی است (می دانستیم که باهوشید!). در الگوهای نموداری مثلث نزولی، یک رشته از سقف یا قلههای پایینتر وجود داشته که خط بالایی را تشکیل میدهند. خط پایینی سطح حمایتی است که به نظر نمیرسد که قیمت در آن شکسته شود. نمونهای از تشکیل الگوی مثلث نزولی در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قیمت به تدریج در حال ساختن قلههای پایینتر بوده که به ما میوید که فروشندگان در نبرد با خریداران در حال پیشروی کردن و بدست گرفتن اوضاع هستند. بیشتر اوقات، و تاکید می کنیم بیشتر اوقات، قیمت در نهایت خط حمایت را شکسته و ریزش ادامه مییابد.
با این حال، در برخی موارد، خط حمایت بسیار قوی بوده و قیمت به آن واکنش نشان داده و یک حرکت صعودی قوی را در پیش میگیرد. خبر خوب این است که برای ما مهم نیست که قیمت کجا میرود. ما فقط میدانیم که قرار است قیمت یک جایی برود. در این حالت، ما سفارشات ورودی را بالای خط بالایی (سقف های پایین تر) و زیر خط حمایت قرار می دهیم.
در این حالت، قیمت در نهایت سر از شکستن از بالای سقف الگوی مثلث در میآورد. پس از شکست صعودی، قیمت تقریبا با همان مقدار ارتفاع مثلث، اقدام به بالا رفتن میکند. قرار دادن یک سفارش ورودی بالای سقف مثلث و گذاشتن هدف به اندازه ارتفاع سازه، سود خوبی به همراه خواهد داشت.
الگوهای سه کندلی
تا به اینجا در مورد الگوهای شمعی پایهای، الگوهای تک کندلی و الگوهای دو کندلی صحبت کردیم؛ نوبتی هم باشد نوبت الگوهای سه کندلی است. برای شناسایی الگوهای سه کندلی ژاپنی، درست مثل موارد قبلی باید به دنبال فرمهای خاصی در چارت باشید که در مجموع از سه کندل تشکیل شده باشد.
این چیزی که به عنوان فرم کندلی از آن صحبت میکنیم، به معاملهگران کمک می کند تا نحوه رفتار آینده قیمت را بهتر پیشبینی کنند.
سه عدد از این الگوها، برگشتی هستند که نشان دهنده پایان روند فعلی و شروع روند جدید در جهت مخالف است.
و سه الگوی شمعی دیگر، الگوهای ادامهدهنده هستند که نشان دهنده یک مکث و سپس ادامه روند فعلی است.
بیایید نگاهی به الگوهای سه کندلی ژاپنی بیندازیم.
ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی
ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی، الگوهای سه کندلی ای هستند که معمولاً در انتهای روند فعلی شکل میگیرند. اینها نشانههایی سهتایی از برگشت هستند.
ما از الگوی ستاره عصرگاهی، در سمت راست تصویر به عنوان نمونه ای از این دو مورد برای مثال زدن استفاده میکنیم:
- کندل اول صعودی است ، که بخشی از روند صعودی اخیر است.
- کندل دوم بدنه کوچکی دارد که نشان می دهد در بازار می تواند بلاتکلیفی وجود داشته باشد. این شمع می تواند صعودی یا نزولی باشد.
- کندل سوم به منزله تأیید وقوع یک برگشت عمل میکند، زیرا این کندل پایینتر از نصف کندل اول بسته شده است.
الگوهای سه کندلی : سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه
الگوی سه سرباز سفید زمانی شکل می گیرد که سه شمع بلند صعودی در ادامه یک روند نزولی شکل بگیرد و نشان می دهد که یک وارونگی اتفاق افتاده است.
این نوع الگوهای سه کندلی به عنوان یکی از قویترین سیگنالهای صعودی در نظر گرفته می شود، به ویژه هنگامی که بعد از روند نزولی طولانی و پس از تثبیت شدن قیمت رخ داده باشد.
اولین نفر از “سه سرباز” شمع معکوس نامیده می شود. این روند نزولی را به پایان می رساند یا حاکی از آن است که دوره تثبیت روند نزولی به پایان رسیده است.
برای اینکه الگوی سه سرباز سفید معتبر شناخته شود ، شمع دوم باید بزرگتر از بدنه شمع قبلی باشد.
همچنین ، شمع دوم باید نزدیک به high خود بسته شود ، و دارای یک فتیله فوقانی کوچک یا بدون فیتیله باشد.
برای تکمیل الگوی سه سرباز سفید ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای فتیله کوچک یا بدون فتیله باشد.
الگوی کندلی سه کلاغ سیاه درست برعکس سه سرباز سفید است.
الگوی سه کلاغ سیاه وقتی تشکیل می شود که سه شمع نزولی به دنبال یک روند صعودی قوی تشکیل که نشان می دهد یک وارونگی در حال وقوع است.
بدنه شمع دوم باید بزرگتر از شمع اول باشد و باید در Low یا نزدیک آن بسته شود.
سرانجام ، شمع سوم باید به همان اندازه یا بزرگتر از بدن شمع دوم باشد که سایه آن بسیار کوتاه یا بدون سایه است.
برای تکمیل الگوی سه کلاغ سیاه ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای سایه ای کوچک یا بدون سایه باشد.
سه شمع درونی بالا و پایین (Three Inside Up and Down)
فرم تشکیل three inside Up یک الگوی معکوس کردن روند است که در پایین روند نزولی تشکیل میشود.
این الگوی شمعدان سه گانه نشان می دهد که روند نزولی احتمالاً به پایان رسیده و روند صعودی جدیدی آغاز شده است.
برای یک Three Inside Up معتبر، به دنبال این خصوصیات باشید:
- اولین شمع را باید در پایین روند نزولی پیدا کرد و نشانه آن یک کندل نزولی بلند است.
- شمع دوم حداقل باید تا نقطه میانی کندل اول پیش برود.
- شمع سوم برای تأیید اینکه خریداران بر قدرت روند نزولی غلبه کرده اند ، باید بالای High شمع اول بسته شود.
فرم کندل درونی رو به پایین درست برعکس است و در بالای یک روند صعودی یافت می شود.
این بدان معناست که روند صعودی احتمالاً به پایان رسیده و روند نزولی جدیدی آغاز شده است.
تحلیل تکنیکال 10 (الگوی وج)
الگوی وج یکی از الگو های کمیاب در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال به شمار میرود که درصد خطای بالای آن نیز موجب شده است که تحلیل گران در استفاده از این الگو دقت بیشتر و با احتیاط عمل کنند.
شکل الگو
الگوی وج یا به عبارتی کنج متشکل از دو خط روند میباشد که شیب یکی از دیگری بیشتر بوده و این دو خط همگرا هستند، نمودار قیمتی در داخل این الگو حداقل باید چهار برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی درون آن را پر کند. این الگو را میتوانیم به الگوی مثلث متقارن تشبیه کنیم.
نوع الگو
الگوی وج از نوع الگو های بازگشتی به شمار میرود ولی این اتفاق همیشه صادق نیست و احتمال ادامه دادن روند توسط این الگو نیز وجود دارد.
اعتبار الگو
برای پیدا کردن اعتبار ااین الگو میتوانیم به حجم معاملات دقت کنیم که بایستی همواره در حال کاهش باشد تا زمانی که الگو شکسته شود، در این زمان حجم معاملات بالا رفته و الگو به سوی هدفش حرکت خواهد کرد. مورد دیگری که به الگوی وج ما اعتبار میدهد برخورد های هرچه بیشتر قیمت با خطوط روند این الگو و همچنین طول زمانی شکل گیری این الگو هرچه بیشتر باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است و معمولا این الگو در کندل های روزانه بیشتر از یک ماه طول نمیکشد و الگو شکسته خواهد شد.
هدف الگو
هدف این الگو در زمانی که به عنوان الگوی بازگشتی عمل بکند تا جایی پیش خواهد رفت که به قیمت اولیه در شروع شکل گیری الگو برسد؛ در زمانی که این الگو در نقش الگوی ادامه دهنده باشد الگو به اندازه ی فاصله ی دو خط روند در ابتدای شروع الگو به روند خود ادامه خواهد داد.
انواع الگو های وج
این الگو دو نوع دارد که در زیر به آنها میپردازیم:
- الگوی فالینگ وج
- الگوی رایزینگ وج
الگوی فالینگ وج
این الگو از دو خط نزولی تشکیل شده است که شیب خط بالایی بیشتر از خط پایینی بوده و همگرا هستند که در نهایت یک دیگر را قطع میکنند ولی الگو قبل وقوع این اتفاق شکسته خواهد شد و در 70% مواقع این الگو رو به بالا و در 30% مواقع رو به پایین شکسته خواهد شد. درصد خطای این الگو چیزی در حدود 12% خواهد بود و همچنین این نکته قابل ذکر است که در 60% از مواقع این الگو احتمال پولبک و بازگشت به الگو را دارد و سپس شروع به رشد خود خواهد کرد.
در شکل زیر میتوانید یک نمونه از الگوی فالینگ وج را ببینید:
همه چیز راجع انواع الگو های ادامه دهنده به الگوی فالینگ وج و کاربرد هایش
الگوی رایزینگ وج
این الگو از دو خط صعودی که شیب خط بالایی بیشتر از خط پایینی بوده و همگرا هستند و همانطور که میدانید قبل از قطع کردن این دو خط نمودار الگو را خواهد شکست تا آن زمان هم حجم مبادلات در حال کاهش خواهند بود. این الگو برعکس الگوی فالینگ وج در 70% مواقع رو به پایین و تنها در 30% مواقع رو به بالا شکسته پیدا میکند. درصد خطای این الگو در شکست رو به بالا چیزی در حدود 12% و همین درصد خطا در شکست رو به پایین در حدود 20% میباشد که برای الگو های تحلیل تکنیکال عدده بالایی به حساب می آید.
درصد خطا
شاید برایتان سوال پیش بیاید که درصد خطا به چه معنی میباشد؟!
درصد خطا در الگو های تحلیل تکنیکال به معنی این میباشد که در زمان شکسته شدن الگو نمودار قیمت به هدف الگو توجه نکرده و روند دیگری را پیش میگیرد و این بر خلاف چیزی است که ما انتظار آن را داریم به همین دلیل پارامتری را به عنوان درصد خطا برای الگو های قیمتی بیان میکنند تا تحلیل گران در استفاده از این الگو ها متوجه مقدار ریسک معاملاتشان باشند.
در زیر میتوانید یک نمونه از الگوی رایزینگ وج را مشاهده بکنید:
همه چیز راجع به الگوی رایزنیگ وج و کاربرد هایش
کلام آخر
این الگو ریسک بالایی دارد پس در استفاده از این الگو احتیاط لازم را به عمل بیاورید و همچنین بدانید الگو هایی که بعد از شکست پولبک به خود الگو میزنند از بازدهی کمتری برخوردار هستند و ضعیف تر از بقیه الگو ها عمل میکنند.
دیدگاه شما