فاکتورهای انتخاب سهام در شرایط فعلی
سهامداران حقیقی در روزهایی که بازار سرمایه در حال یک اصلاح قیمتی است، باید بیشتر مراقب معاملات خود باشند تا ضرر کمتری متحمل شوند.
به گزارش بورس تابناک، بازار سرمایه در روزهایی که تقریبا همه شاخصهای عملکردی خود را سبزپوش میبیند، با تغییر روندی که در نیمه معاملات روز دوشنبه داشت، به نظر میرسد وارد فاز اصلاح کوتاه مدت، به صورت اصلاح ریزموج قیمتی شده است.
بورس تحت تاثیر عوامل بنیادین و ارزندگی، مجددا از اسفند ماه مورد توجه قرار گرفت و بازده خوبی را به همراه داشته است. از جمله نکات مثبت بورس در روزهای گذشته میتوان به افزایش ارزش معاملات خرد، تمایل بیشتر سرمایه گذاران حقیقی به خرید سهام که نشانه آن در ورود پول به سهام توسط حقیقی ها و خروج پول از صندوق های درآمد ثابت بوده است، اشاره کرد. به عبارت دیگر، جریان ورود پول سهامداران حقیقی نیز در روزهای گذشته تائید کننده همین مساله است.
عواملی از جمله افزایش درآمد شرکتها، برگزاری مجامع عادی در ماه های آینده، رشد قیمتهای جهانی، افزایش نرخ ارز و فضای آرام سیاسی که دولت سیزدهم به وجود اورده است، شرایط را برای حضور سرمایهگذاران در بازار سهام در این مقطع زمانی مهیا کرده است.
* سهامداران احتیاط کنند
اصلاح قیمتی که از روز دوشنبه در بازار سرمایه رخ داده است، باعث شده است، شاخص کل در روز سه شنبه نیز قرمزپوش شده و بورس یک تغییر روند برای بازگشت به حمایت قوی در نیمه کانال 1.4 میلیون واحدی را ایجاد کرده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند سهامداران در شرایط فعلی باید بیشتر مراقب معاملات خود باشند تا دوباره ضرر و زیان بیشتری متحمل نشوند.
این اصلاح قیمتی به دلیل اینکه برای کل بازار رخ نداده است، تنها باعث کم شدن سرعت روند صعودی بازار خواهد شد. در هفته دوم فروردین ماه بازار بازدهی بالای 1.5 درصد در هر روز به ثبت می رساند، اما در دوره اصلاح قیمتی برای برخی سهمها، رشد بازار محدود شده و کمتر از پنج هزار واحد رشد خواهد کرد.
به عبارت دیگر، کارشناسان بازار سرمایه به سرمایهگذاران توصیه میکنند باتوجه به رشدهای صورت گرفته در بازار سرمایه در برخی نمادها مخصوصا سهم انتخاب سهام برای سرمایه گذاری های بزرگ و شاخص ساز، باید با احتیاط بیشتری به خرید و فروش اقدام کنند.
* هدف بازار سرمایه در میان مدت
بازار سرمایه در وضعیت فعلی درگیر چندین مقاومت برای رشد است. به عبارت دیگر، محدوده فعلی از منظر نموداری بسیار مهم و حیاتی است و در صورت گذر از نیمه دوم کانال 1.4 میلیون واحدی، می توان هدف 1.5 میلیون واحدی برای شاخص در میان مدت متصور شد. بنابراین به سرمایه گذاران توصیه می شود با توجه به رشد سریع بازار در روزهای اخیر با احتیاط به سهام جدید ورود پیدا کنند.
بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، در روزهای آتی همچنان بازار سبز رنگ باشد و صنایع فلزات اساسی، سیمان، خودرویی و صندوق های سهامی از استقبال خوبی برخوردار شوند.
دلیل این موضوع نیز به انتشار گزارشات ماهانه فروش ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۰ بر میگردد که بسیاری از شرکت ها عملکرد خوبی در این دوره داشته اند. عملکرد گروه فلزات اساسی به دلیل رشد قیمت های جهانی در سال گذشته بسیار مناسب بوده است.
کارشناسان معتقدند، در مجموع روند بازار مثبت ارزیابی می شود، اما با توجه به رشد اخیر و رسیدن قیمت ها به سطوح مقاومت احتمال تشدید عرضه وجود دارد که این موضوع را می توان از نیمه دوم بازار در روز دوشنبه مشاهده کرد.
* فاکتورهای انتخاب سهام در شرایط فعلی
رضا گلستانی خواه، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس معتقد است: در مقطع فعلی، سهامداران تمایل بیشتری به ورود پول به گروهها و نمادهایی دارند که از تحولات بازار جهانی منتفع شدهاند؛ عمدتا گروههای فلزات اساسی، پتروپالایشی ها و زنجیره فولاد و نمادهای وابسته جزء گروه های مورد توجه بودهاند.
وی ادامه داد: همچنین صنایعی نظیر سیمان نیز به واسطه عملکرد مثبت بنیادی، بهبود روند فروش و افزایش نرخ ها مورد توجه سهامداران قرار گرفتهاند؛ از جمله وجه تشابه در فاکتورهای انتخابی سهام در مقطع کنونی می توان به انتخاب نمادهایی اشاره کرد که از نسبت سودآوری بالاتر، نسبت قیمت به عایدی پایین و تقسیم سود حداکثری در مجامع برخوردار هستند که مورد توجه بیشتر در این بازه قرار داشتهاند.
این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: نکته دیگر که در کلیت بازار اثر گذار است میتواند به معافیت مالیاتی سود صندوقهای سرمایهگذاری اشاره کرد که میتواند محرکی برای انتقال بخشی از سپردههای حقیقیها و حقوقیها از بانک به سمت صندوقها باشد و در کل میتواند عامل مثبت و موثر برای شرکتهای تامین سرمایه تلقی شود و از سوی دیگر تجمیع منابع در صندوقها میتواند قدرت ورود منابع به سهام را نیز افزایش دهد.
انتخاب سهام برای سرمایه گذاری
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / چگونه بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص دهیم؟
چگونه بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص دهیم؟
افراد برای انتخاب بهترین سهام معمولا از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و یا ترکیب آن دو کمک می گیرند اما خیلی از افراد با توجه به پیچیدگی های موجود در این روشها، از معیارهای معینی برای تشخیص بهترین سهام شرکتها استفاده می کنند.
معیارهایی همانند سودآوری،آینده سهام، وضعیت نقدینگی ، مقدار نقدشوندگی، سیاست تقسیم سود، بدهیهای شرکت ، P/E هر سهم، درصد سهام شناور آزاد و ترکیب سهامداران. اما چگونه بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص دهیم؟
چگونه بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص دهیم؟
برای اینکه سهم خوب و سودمند را در بازار بورس تشخیص دهید به نکات مهم و اساسی پیش از خرید سهام در بورس توجه کنید.
۱. چگونگی وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت مورد نظر
یکی از مواردی که برای انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس یک شرکت باید در نظر بگیرید، وضعیت حقوق صاحبان سهام، بدهی ها و دارایی ها می باشد.
هرچقدر وضعیت مطلوب تر باشد، بیان کننده شرایط مناسب شرکت برای سرمایه گذاری میباشد. که برای بررسی و تجزیه و تحلیل وضعیت دارایی بدهی حقوق صاحبان سهام، می توانید ترازنامه شرکت را مورد بررسی قرار دهید.
۲. میزان سود نقدی هر سهم
میزان سودی که شرکت به هر سهم خود اختصاص می دهد از موارد مهمی میباشد که باید به آن توجه نماییدو در انتخاب سهم خوب، آن را لحاظ کنید.
۳. تداوم روند سودآوری
همانطور که سودآور بودن شرکت در انتخاب سهام موضوع مهمی است تداوم روند سودآوری، مهم تر می باشد در واقع سودآوری شرکت باید یک فرآیند مداوم و مستمر باشد، نه مقطعی.
۴. توجه به نسبت قیمت به درآمد سهم (P/E)
پیش از خرید سهم به نسبت قیمت به درآمد سهم توجه نمیاد. این نسبت بیانگر این موضوع می باشد که قیمت سهام شرکت، چند برابر مقدار سود نقدی است که شرکت به هر سهم خود اختصاص می دهد.
به زبان ساده تر، نسبت قیمت به درآمد سهم ( P/E ) نشان می دهد که آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزشمند است؟
۵. صنعتی که شرکت به فعالیت در آن میپردازد
قبل از انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس بررسی کنید که آیا صنعتی که شرکت در آن به فعالیت می پردازد از شرایط مناسبی در الان و آینده برخوردار می باشد یا نه؟ آیا شرایط بین المللی و خارجی بر این صنعت تأثیر مثبت یا منفی میگذارند؟ و…
۶. قابلیت نقدشودنگی
قابلیت نقدشوندگی سهام از مواردی که خیلی در انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس خوب باید دقت شود، قابلیت نقدشوندگی آن سهام می باشد، به بیان ساده یعنی هر زمان که دارنده سهم بخواهد سهامش را بفروشد به راحتی بتواند، این کار را انجام دهد.
هرچقدر دفعات خرید و فروش روزانه یک سهم افزایش یابد قابلیت نقدشوندگی آن سهم هم افزایش می یابد.
۴ پیشنهاد عالی برای تشخیص بهترین سهام
- انتخاب و خرید سهام ارزشی در بلند مدت و سهام رشدی در کوتاه مدت با استفاده از فرصت نوسان گیری و رشد بلندمدت به طور هماهنگ.
- بیش از اندازه به اطلاعات و وقایع اخیر واکنش نشان ندهید
- تا جایی که امکان دارد اطلاعات واقع بینانه و زیادی در مورد سهم مورد نظر خود بهدست آورید.
- استفاده از مشاورههای سرمایهگذاری و میزان ظرفیت پذیرش ریسک و … برای تخصیص بهینه داراییها.
بهترین سهام برای خرید در بورس از نظر تحلیل بنیادی و تکنیکال
افراد برای انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس معمولا از دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال کمک میگیرند. اما خیلی از افراد با توجه به پیچیدگی های موجود در این روشها، از معیارهای معینی برای تشخیص بهترین سهام شرکتها استفاده می کنند.
معیارهایی همانند سودآوری،آینده سهام، وضعیت نقدینگی ، مقدار نقدشوندگی، سیاست تقسیم سود، بدهیهای شرکت ، P/E هر سهم، درصد سهام شناور آزاد و ترکیب سهامداران
بهترین سهام برای خرید در بورس با روش تکنیکال
افرادی که از طریق تحلیل تکنیکال به بررسی سهم میپردازند اعتقاد دارند که در بازار سهام، افراد با تمرکز و تجزیه تحلیل قیمتهای دوره های گذشته و در حال حاضر و پیش بینی آینده آن سهام میتوانند بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص دهند
تحلیلگران تکنیکال فقط به یک روند قیمتی نیاز دارد که در تحت عنوان چارت یا نمودار عرضه میگردد و آنها معتقدند که قیمتهای در حال حاضر یک سهم ممکن است به تدریج و دوباره به الگوهای قابل تکراری تبدیل گردند.
افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند باید یک ذهن باز و بدون تعصب به سهام شرکت مورد نظر داشته باشند تا تحت تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست و گمراه کننده قرار نگیرد.
برای تحلیل تکنیکال شما برای تحلیل روند سهام باید از انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها در نرم افزار تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
مراحل بررسی قیمت سهام توسط تکنیکالیست ها :
- انتخاب نوع نمودار از نظر بعد زمانی و آشنایی و انتخاب اشکال نمودار مانند نمودار خطی، میلهای، شمعی. توجه داشته باشید که در ایران معمولا از نمودار میلهای و شمعی استفاده می نمایند.
- بررسی روند شاخص کل
- بررسی روند شاخص ۵۰ شرکت برتر
- روند قیمتی سهم که برای معاملات در دوره های میانمدت و کوتاهمدت و بلند مدت در نظر گرفته میشود
- تعیین سطح مقاومت و سطح حمایت
مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال:
- مناسبترین و بهترین زمان ورود یا خروج را در کوتاهمدت نشان میدهد
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرتها اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
انتخاب بهترین سهام با روش تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی برای تحلیل سهام هایی که قصد سرمایه گذاری بر روی آنها را دارید باید به سه مرحله اساسی زیر که ارکان اصلی و مهم تحلیل بنیادین است توجه نمایید:
وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور در حال حاضر و آینده تاثیر زیادی بر سود آوری شرکتها دارد. بر این اساس در تحلیل بنیادی در مرحله اول باید اوضاع اقتصادی در حال و آینده اوضاع اقتصادی کشور بطور دقیق مورد بررسی قرار گیرد و از این طریق بتوان بهترین سهام برای خرید در بورس را تشخیص داد.
این بررسی و تجزیه و تحلیل تحت عنوان بررسی شاخص های کلان اقتصادی مانند تولیدات ملی، واردات و صادرات، نرخهای رشد اقتصادی، نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ بهره، میزان بیکاری، سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار میباشد
تحلیلگران اقتصادی با بررسی موارد نام برده شده پیشبینیهای دقیقتری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص ارائه می نمایند و از وضعیت آینده سهام موجود در بازار و به خصوص سهام شرکت مورد نظر مطلع خواهند شد.
- تجزیه و تحلیل صنعت مورد نظر
تحلیلگران بعد از بررسی مرحله اول یعنی بررسی اوضاع اقتصادی کشور به بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آینده آن میپردازند.
باید به استحضارتان برسانم که سهامداران و معاملهگران برای شرکتهایی که فعالیتشان در حوزه صنایع روبه رشد و سود آور است ارزش بیشتری قایل هستند و بهترین سهام برای خرید در بورس را از بین این شرکت ها انتخاب میکنند.
در تجزیه و تحلیل صنعت عوامل مطلوب آن بصورت زیر می باشد :
- رو به رشد بودن و روند افزایشی برای محصولات یا خدمات آن صنعت
- توجه به اینکه برای محصولات موجود در آن صنعت، مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی وجود نداشته باشد.
- ویژگی های ممتازی نسبت به بقیه داشته باشد این ویژگی ممتاز میتواند اسم و رسم تجاری مناسب، نیروی کار متخصص، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار باشد.
- به دلیل اینکه هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت، بهتر است، پس نبود یا محدودیت کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت نشان برتری آن صنعت است
- ارگانهای تصمیمگیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات دخالت محدودی داشته باشند
- صنعت مورد نظر طوری باشد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نشوند و بازار صنعت تحت تاثیر نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد.
- تجزیه و تحلیل شرکت
تحلیلگر بازار سهام پس از انتخاب صنعت مورد نظرش باید یک شرکت را از میان شرکتهای موجود در آن صنعت انتخاب نماید.
از نظر رقابتی برتر باشد: از بین شرکت های موجود در یک صنعت که تعداد آنها زیاد هم می باشد امکان دارد فقط چند شرکت عمده موفقیت چشمگیری در بازار به دست آورده باشند.
تحلیلگران در انتخاب شرکت مورد نظر باید به عواملی مانند موقعیت رقابتی شرکت شامل سهم بازار شرکت از صنعت، میزان فروش و نرخ رشد آن، کیفیت محصولات یا خدمات و … توجه نمایند
در واقع تحلیلگران باید به بررسی عواملی مانند نسبتهای بدهی، سودآوری، نقدینگی، کارایی و سپس مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت بپردازند.
در تحلیل بنیادی فاکتورهای بسیار زیادی باید بررسی شود. این نوع تحلیل نیاز به انرژی، زمان، تخصص و جمعآوری دادههای بسیار زیاد دارد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
چند ویژگی یک سهم خوب که برای معاملات سودآور باید مد نظر قرار دهید
برای یک سرمایه گذار و سهامدار ( ائم از تازه کار یا حرفه ای ) که تنها هدف آن از فعالیت در بازار بورس کسب سود بیشتر در زمان کمتر با زحمت کمتر است بسیار مهم است که چه سهام یا نمادی را خریداری کند و این سهام یا نماد باید در آینده ای نزدیک به سود خوبی بیانجامد و این سهم خوب باید دارای ویژگی هایی باشد و در این پست قصد داریم که چند ویژگی یک سهم خوب را برای شما توضیح دهیم.
نکات مهم
افرادی که قصد سرمایه گذاری در بازار بورس را دارند باید یک استراتژی مناسب برای خود و معاملات خود طراحی کنند به طور مثال برای سرمایه گذاری در بورس باید به میزان سرمایه، مدت زمان سرمایهگذاری، بازده مورد انتظار و ریسکپذیری خود را مشخص کرد. البته قبل از بیان چند ویژگی یک سهم خوب باید به این نکته توجه کنید که برای هر معامله خود که در بازار بورس و فرابورس انجام می دهید حتما حد ضرر و حد سود را برای خود مشخص کنید که اگر قیمت به حد ضرر رسید از سهام خارج شوید. البته در این میان بسیار مهم است که سرمایه گذار یا سهامدار حتما با تحلیل تکنیکال و بنیادی آشنا باشد و استراتژی ها را به خوبی بشناسد.
( از اولین قدم هایی که باید انتخاب سهام برای سرمایه گذاری برای ورود به بازار بورس بگذارید اسن است که کد 10 رقمی سجام و کد معاملاتی خود را دریافت کرده باشید و با انتخاب یک کارگزاری خوب ثبت نام خود را در بورس به پایان برسانید)
بهترین روش ها برای خرید سهم خوب
- سعی کنید سبد سهام خود را به چند سهام تبدیل کنید.
- از یک صنعت فقط خریداری نکنید و روی تک سهام سرمایه گذاری نکنید.
- سهام هایی را انتخاب کنید که نقدشوندگی بالایی دارند.
- بهترین زمان برای خرید سهام ساعت 12 به بعد است.
- نزدیک به نقطه حمایت خرید پله ای کنید.
- تعداد خریداران حقیقی از فروشندگان حقیقی بیشتر باشد.
چند ویژگی یک سهم خوب
در بازار بورس و فرابورس همانطور که ذکر کردیم بسیار مهم است که سرمایه خود را بر روی یک سهم خوب و مناسب سرمایه گذاری کنیم و به هیمن دلیل در این پست قرار است که چند ویژگی یک سهم خوب را معرفی کنیم.
تکنیکال یا بنیادی / بهترین روش انتخاب سهام
بحث بین تکنیکال یا بنیادی، یک بحث قدیمی است. هر روش طرفداران خود را دارد و معمولا هر گروه معتقد است که روش خودش، بهترین روش انتخاب سهام است.
تحلیلگران تکنیکال در بسیاری از موارد عوامل بنیادی را کنار میگذارند. تحلیلگران بنیادی نیز نمودار قیمتها را بیارزش میدانند و معتقدند که در قیمت تقریبا هیچ اطلاعاتی یافت نمیشود.
در این نوشته، نگاهی کوتاه میاندازیم به این دو روش و در پایان سعی میکنیم بهترین گزینه انتخاب سهام برای سرمایه گذاری را معرفی کنیم.
هدف از تحلیل چیست؟
چه بخواهید از تحلیل بنیادی استفاده کنید، یا به سراغ تحلیل تکنیکال بروید، درنهایت یک هدف دارید: سود بیشتر.
با این وجود، خواستهای تا این اندازه روشن و صریح، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. برای مثال به این دو سرمایهگذار توجه کنید:
آقای الف یک سهم را در قیمت 1000 تومان میخرد و آن را 1400 تومان به فروش میرساند. او توانسته است 40 درصد سود کند. با پول حاصل از فروش این سهم، یک سهم دیگر میخرد.
خانم ب همین سهم را میخرد. قیمت سهم هر سال بهطور میانگین 20 درصد بالا میرود و بعد از ده سال به 6200 تومان میرسد. اما دوست ما هم به کمک سود تقسیمی شرکت، هر سال انتخاب سهام برای سرمایه گذاری تعداد سهم خود را 20 درصد افزایش داده است. بعد از ده دارایی او 40 برابر شده است. (یک میلیون تومان امروز معادل است با 6 میلیون تومان ده سال بعد.)
همانطور که میبینید هر دوی این افراد سود کردهاند. اما بهترین روش انتخاب سهام برای این دو فرد یکسان نیست. آقای الف به دنبال سهامی میگردد که در مدتی کوتاه، رشد قابل توجهی داشته باشد. در حالی که خانم ب به دنبال سهمی با سود تقسیمی مناسب با رشدی پایدار است.
درک تفاوت دو سرمایهگذار
شاید فکر کنید که اگر همهچیز درست پیش برود، الزاما آقای الف در بلندمدت برنده بازی خواهد بود. او اگر بتواند همیشه در یکسال، چندین بار همین سود را کسب کند، میتواند بازدهی چندسالِ خانم ب را در زمانی کوتاه به دست بیاورد.
اما روش خانم ب هم جذابیتهایی دارد.
اول: سود نمایی
فرض کنید شما هر سال 20 درصد سود کنید. پس از 30 سال سود شما برابر نمیشود با 20 ضربدر 30.
در این حالت سود شما برابر خواهد بود با 1.2 (بیست درصد سود) به توان 30، یعنی در حدود 24 هزار درصد.
در واقع اگر 10 میلیون تومان در این معادله قرار بگیرد، پس از 30 سال به رقم 2.37 میلیارد تومان خواهد رسید.
“درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر است.”
اگر در همین مدت، بجای 20 درصد، بتوانید 21 درصد سود کنید، 3 میلیارد پول خواهید داشت. این اختلاف 630 میلیونی، از 1درصد سود بیشتر حاصل میشود.
اگر روشی پیدا کنید که سود سالانه خود را به 40 درصد برسانید، بعد از 30 سال، ده میلیون تومان شما 242 میلیارد تومان خواهد شد.
در واقع برای خانم ب، شرکتی با 1 درصد سود بیشتر، خیلی معنی دارد.
درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر است.
دوم: سرمایههای بزرگ
شاید بتوانید به سادگی با چند ده میلیون تومان در بازار نوسانگیری کنید و سود مناسبی هم عاید شما شود. اما بهکار بستن این روش برای سرمایههای چند ده میلیاردی ممکن نیست.
اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید میخواهید دمای یک قطره آب را اندازهگیری کنید. برای این کار، قصد دارید از یک دماسنج نسبتا بزرگ خانگی استفاده کنید. اگر دماسنج با قطره در تماس باشد، اتفاقی که میافتد این است که دمای قطره کاهش پیدا میکند و شما به نتیجه اشتباهی میرسید.
سرمایه بزرگ در بازار، نقش همین دماسنج را دارد. یعنی نمیتواند بر موجهای ایجاد شده سوار شود، بلکه خودش موج درست میکند.
به همین دلیل مدیران صندوقهای سرمایهگذاری تحلیل بنیادی و کمی را بهترین روش انتخاب سهام میدانند.
سوم: آرامش روانی
خانم ب شغل دیگری دارد. باید به کارهای خانه برسد. بچههایش مدرسه میروند. نمیتواند هر شب پای نمودار بنشیند و صبحها تا ساعت 12 به خریدوفورش سهام بپردازد. برای او بهترین روش انتخاب سهام روشی است که وقت زیادی نگیرد.
برای خیلیها، سود کمتر اما آرامش بیشتر، مطلوبیت بالاتری دارد.
پس برای خانم ب، تحلیل بنیادی روش معقولتری است تا نوسانگیری با تحلیل تکنیکال. اما در ادامه میگوییم که خانم ب، چطور میتواند بهترین سهمها را انتخاب کند، بدون آن که وقت و انرژی زیادی تلف کند.
چهارم: هزینه فرصت
تصور کنید که خانم ب بخواهد 20 میلیون تومان را سرمایهگذاری کند و در یک سال نسبتا خوب، 100% سود بگیرد. او ماهانه کمتر از 2 میلیون تومان در آورده، که برای یک شغل تمام وقت، کافی نیست.
خانم ب ترجیح میدهد سر کار برود، حقوق بگیرد، و زمان اندکی را برای انتخاب سهم بگذارد. از نظر او خریدن یک سهم معمولی، و گرفتن سودی معقول در زمانی طولانی، بهتر است تا صرف وقت زیاد به امید درصد سود بالاتر. اما قبل از این که به او یک روش را پیشنهاد کنیم، بگذارید ببینیم که هر کدام از دو روش چه معنایی دارند.
تحلیل بنیادی در مورد چیست؟
بسیاری از مردم، در مورد تحلیل بنیادی تصورات اشتباهی دارند.
تحلیل بنیادی را با یک مثال شرح میدهم:
تصور کنید میخواهید در نیمی از مغازه یکی از دوستانتان شریک شوید. میخواهید بدانید که چه مبلغی برای شراکت، منصفانه است. چه کار میکنید؟
گام اول شما این است که در مورد فروش مغازه تحقیق کنید. یعنی ببینید که چه اجناسی در این مغازه به فروش میرسد، میزان فروش چقدر است، حاشیه سود چطور است، چند روز طول میکشد تا تمام اجناس داخل مغازه به فروش برسند و در نهایت چقدر زمان میبرد تا وجوه حاصل از فروش دریافت شوند.
سوالهای دیگری نیز برای شما مطرح میشود: بدهیهای این مغازه چقدر است؟ مثلا ماهانه چقدر اجاره پرداخت میشود. مغازه چقدر دارایی دارد؟ آیا این داراییها در خدمت فروش هستند یا فقط منابع مالی را هدر میدهند؟
اما شاید مهمترین سوال شما این باشد که در ازای پولی که میگذارید، چقدر سود میکنید و آیا این سود، دستکم از بهره بانکی بیشتر است؟
تحلیل بنیادی به دنبال همین سوالها است. یعنی میخواهند بداند که در بلندمدت، از سرمایهگذاری بر یک شرکت، چه میزان سودی به دست میآید و با توجه به این میزان سود، چه قیمتی برای سهام منصفانه است.
تحلیل تکنیکال در مورد چیست؟
تحلیل تکنیکال، شامل بررسی نمودار، ترسیم خطوط عجیب، تلاش برای پیشبینی قیمت از یک مجموعه الگوهای جادویی و غیره نیست!
تحلیل تکنیکال، به مطالعه رفتار آدمها در بازار میپردازد و سعی میکند الگوهای رفتاری افراد را تشخیص دهد.
به عنوان یک مثال ساده، تصور کنید قیمت دلار 15 هزار تومان باشد. هر بار دیدهاید که وقتی قیمت به زیر 10 هزار تومان میرسد، فشار تقاضا بار دیگر قیمت را بالا میبرد. اما به نظر نمیآید که خریداران حاضر باشند بیشتر از 16 هزار تومان برای هر دلار پرداخت کنند.
همین جملات، دارد ذهنیت خریداران دلار را بررسی میکند. این جادوی نمودار نیست که قیمت را از ده هزار تومان بر میگرداند و در 16 هزار تومان متوقف میکند. بلکه چیزی که قیمت را محدود میکند، ذهن خریداران و فروشندگان است.
پس، هدف اصلی تحلیل تکنیکال درک الگوی نمودار نیست، درک ذهنیتی است که این الگوها را تشکیل میدهد.
چرا تحلیل بنیادی؟
اگر به تحلیل بنیادی به چشم بهترین روش انتخاب سهام نگاه کنیم، دلایلی محکم داریم که از دیدگاه خود دفاع کنیم:
تحلیل بنیادی بر مبنای واقعیت است نه حدس و گمان. اگر یک شرکت بیدلیل در مورد آینده کسبوکار خیالپردازی کند، تحلیلگر بنیادی فریب نمیخورد. چرا که نگاهش به اعدادی واقعی است که دارند شرایط یک شرکت را توصیف میکنند.
تحلیلگر بنیادی هیجانزده نمیشود. او میداند که ارزش ذاتی یک شرکت چقدر است، در قیمتهای پایین خریدار است و در قیمتهای بالا فروشنده. در نتیجه، نه با کاهش قیمت سهم حالش بد میشود و نه با افزایش شدید قیمت، مشعوف.
چرا تحلیل تکنیکال؟
همانطور که میدانید اخبار مثبت و منفی، روی قیمت سهم تاثیر میگذارد. پس شاید دنبال کردن اخبار بهترین روش انتخاب سهم باشد. اما اینطور نیست.
آیا اطمینان دارید که میتوانید تمام اخبار را به صورت مداوم دنبال کنید؟
آیا ارتباط اخبار را به درستی درک میکنید؟
آیا اخبار به موقع به دست شما میرسد؟ یا وقتی باخبر میشوید که دیگر اخبار سوخته هستند؟
اخبار مهم، حتی اگر از آنها مطلع نشوید، قیمتها را تغییر میدهد. شاید ندانید چه اتفاقی دارد میافتد، اما میدانید که خبر خوبی وجود دارد که باعث ورود پول به سهم شده است.
بهترین روش انتخاب سهام
شاید حرفهایی که مطرح شد، برای شما گنگ باشد. بالاخره بهترین روش انتخاب سهام چیست؟ بنیادی یا تکنیکال؟
بهترین روش از نظر من این است: سهم را بنیادی انتخاب کنید، اما تکنیکال بخرید!
معنی این حرف چیست؟ از بین صدها شرکت بورسی، اگر با نگاه بنیادی پیش بروید، در نهایت به 10 یا 20 نماد میرسید که ارزش خرید دارند.
بعد تصمیم میگیرید که بین 5 تا 10 نماد را به پرتفوی خود بیاورید. اینجا است که به تحلیل تکنیکال نیاز پیدا میکنید.
وارن بافت چگونه سهام را انتخاب می کند ؟
وارن بافت تا کنون به عنوان یکی از بهترین سرمایه گذاران سهام شناخته شده است. نا گفته نماند همه ی سرمایه گذاران از مبتدی گرفته تا حرفه ای می توانند با مطالعه ی دقیق افکار وارن بافت در مورد چگونگی انتخاب سهام و مزایای آن اطلاعات خوبی کسب کنند.
آیا به عنوان یک سرمایه گذار واقعا مایلید به مطالعه ی چگونگی انتخاب سهام به وسیله ی وارن بافت بپردازید ؟
متاسفانه این مرد بزرگ هیچ کتابی از خود ننوشته است . اما نامه های بسیاری به سهامداران فرستاده که در مقالات مختلف منتظر شده اند. کتابهای زیادی نیز در مورد او نوشته شده است. در این کتابها بهترین روشهای سرمایه گذاری را از زبان خودش بازگو کرده اند. تعدادی از این کتابها مستقیما نقل قول از خود وی بوده است.
در اینجا نامه ای که وارن بافت در تاریخ 29 فوریه 2008 برای سهامدارانی که به دنبال خرید سهام یک شرکت هستند آورده شده است.
(( بیاید به مشاغلی نگاه کنیم که ما را به وجد می آورند. و همانطور که این کار را می کنیم بیایید در مورد آنچه که نمیخواهیم بحث کنیم)).
من و چارلی به دنبال شرکت هایی هستیم که اولا، دارای کسب و کاری باشند که ما قادر به درک آن هستیم. دوما، از لحاظ اقتصادی مطلوبیت بلند مدت دارند و سوما، قیمت معقولی نیز دارد. ما دوست داریم کل آن شرکت را خریداری کنیم، یا حداقل 80 درصد آن را به خود اختصاص دهیم. زمانی که نتوانیم خریدی کنیم که از لحاظ کیفیت در سطح خیلی مطلوبی نباشد می توانیم حداقل بخش کوچکی از مشاغل بزرگ را از طریق بورس خریداری کنیم. بهتر است عاشق الماس باشیم تا اینکه صاحب مقدار زیادی بدلیجات باشیم.
یک تجارت واقعا عالی باید جزو مشاغل پایدار و ماندگار باشد تا بتوان از یک بازده عالی سرمایه گذاری به خوبی محافظت کنیم. یک سرمایه گذاری پویا می تواند درآمد خوب را تضمین کند. تاریخچه ی تجارت پر است از شرکت های نا موفقی که در کوتاه مدت وضعیت خوبی داشته اند اما با گذشت زمان ناپدید شده اند.
ملاک ماندگار ما باعث می شود تا شرکت هایی که در صنعتی قرار دارند که مدام دچار تغییر و تحول می شوند را رد کنیم. اگر چه این نوع شرکتها نیز برای چامعه بسیار سودمندند زیرا دارای خلاقیت و نوآوری هستند اما یقینا این شرکتها برای سرمایه گذاری مناسب نیستند.
(( دریچه ای که مدام نیاز به تعمیر دارد قطعا نمی تواند مطمئن و کارساز باشد)).
همچنین معیار داشتن یک مدیر خوب می تواند باعث شود ما بسیاری از شرکتها را حذف کنیم. البته یک مدیر عامل فوق العاده می تواند یک سرمایه گذار بزرگ برای هر بنگاه اقتصادی باشد و ما در بسیاری شرکتها این مدیرها را داریم. این مدیران توانایی این را دارند تا میلیاردها دلار ارزش ایجاد کنند و اگر شرکتها مدیر عاملان معمولی را انتخاب کنند قطعا چنین هدفی محقق نمی شود.
اما اگر یک کسب و کار برای رسیدن به نتایج عالی به یک فوق ستاره نیاز دارد، خود کسب و کار نیز می تواند بزرگ تلقی شود. مزیت رقابتی بلند مدت در یک صنعت پایدار همان چیزی است که ما در یک کسب و کار به دنبال آن هستیم. اگر رشد کسب و کار سریع و طبیعی باشد عالی می شود. اما حتی بدون رشد طبیعی نیز چنین کسب و کارهایی پر از پاداش و مزایا هستند. خیلی راحت می توانیم از کسب و کارها درآمد کسب کنیم و از درآمد آنها برای خرید مشاغل دیگر استفاده کنیم. هیچ قانونی وجود ندارد که به شما بگوید باید درآمدتان را در جایی سرمایه گذاری کنید که درآمدتان را از آن کسب کرده اید. در واقع، کلا این کار اشتباه است. مشاغل بزرگ با بازده بالا و دارایی های ملموس نمی توانند برای مدت طولانی به شما درآمد و بازده بالایی بدهند.
پس وارن بافت چگونه می تواند سهام را طبق گفته های خودش انتخاب کند ؟
وارن بافت در سال 2013 به سهامداران گفت:
وقتی من و چارلی سهامی را خریداری میکنیم، به آن به عنوان بخش کوچکی از یک کسب و کار نگاه می کنیم. تجزیه و تحلیل ما خیلی شبیه روشی است که میخواهیم یک کسب و کار را خریداری کنیم. ما ابتدا باید تصمیم بگیریم که آیا می توانیم محدوده سود را برای پنج سال گذشته یا بیشتر ارزیابی کنیم. اگر جواب مثبت باشد، آن را خریداری می کنیم. اگر توانایی تخمین درآمد در آینده را نداشته باشیم، که معمولا هم همینطور است خیلی راحت روی دیگر چشم اندازهایمان حرکت میکنیم. در طی 54 سالی که ما با هم کار کرده ایم به دلیل شرایط اقتصادی کلان، شرایط اقتصادی و یا دیدگاه افراد دیگر هرگز از خرید یک سهام جذاب دست نکشیده ایم. در حقیقت ما هنگام تصمیم گیری این موارد را در نظر نمیگیریم.
با این وجود خیلی مهم است که محیط پیرامون خود را بشناسیم و به آن توجه کنیم. حتی پس از در نظر گرفتن این موارد باز هم امکان وقوع اشتباه وجود دارد، چه در مورد سهام و چه در مورد کسب و کارها. اما اگر هم اشتباهی رخ دهد فاجعه نیست. مثل زمانی که یک بازار تا مدتها بر اساس پیش بینی های قیمتی افراد باعث می شود خرید زیادی انجام شود و در نتیجه قیمتها مرتبا بالاتر برود.
در سال 2013 وارن بافت دیدگاههای دیگری را نیز درباره سرمایه گذاری بیان کرد. پیش از این او در یکی از نامه هایش در سال 1987 خرید سهام را به صورت زیر شرح داده بود:
هر وقت من و چارلی می خواهیم سهام مشترکی را برای شرکت برکشایر خریداری کنیم طوری به معامله نگاه می کنیم که انگار می خواهیم برای خودمان خرید کنیم. ما به چشم انداز اقتصادی آن کسب و کار، مسئولین اجرایی آن و بهایی که باید برای آن بپردازیم نگاه می کنیم. ما هیچ زمان و یا قیمتی را برای فروش در نظر نمیگیریم. در واقع، ما مایلیم سهام را به مدت نامحدود نگهداریم تا زمانی که آن کسب و کار ارزش ذاتی خود را با نرخی رضایت بخش کسب کند و در هنگام سرمایه گذاری ما مثل یک تحلیل گر تجارت ظاهر می شویم نه مثل یک تحلیل گر بازار، حتی نه به عنوان یک تحلیل گر اقتصاد کلان و یا تحلیل گر امنیتی.
دیدگاه ما یک بازار فعال و مفید را برایمان به وجود می آورد، در این شرایط فرصتهای بیشتری به صورت دوره ای برای ما به وجود می آورد. اما این بدین معنی نیست که این کارها خیلی ضروری هستند. تعلیق طولانی مدت معاملات در بورس باعث می شود کمتر هم اذیت شویم. اما در کل سرنوشت اقتصادی ما با سرنوشت اقتصادی کسب و کارها تعیین می شود، خواه مالکیت جزئی باشد خواه کلی.
به نظر من موفقیت سرمایه گذاری با استفاده از فرمول ها و برنامه های کامپیوتری و سیگنالها به وجود نمی آید بلکه یک سرمایه گذار از طریق قضاوت درست در مورد کسب و کارها و توانایی کسب تجربه در درست فکر کردن و رفتار تجاری صحیح و کنترل احساسات می تواند موفق شود.
من و چارلی اجازه می دادیم سهام با نتایج عملیاتی خود پیش برود نه از طریق حرفها و قیمتهای روزانه و سالانه زیرا نتایج عملیاتی هر سهام خود به ما می گوید آیا این سرمایه گذاری موفق است یا نه. ممکن است بازار برای مدتی موفق نباشد ، اما در نهایت به موفقیت خواهد رسید. همانطور که بن گراهام می گوید: بازار در کوتاه مدت فقط یک دستگاه رای گیری است اما در دراز مدت به تعادل خواهد رسید. سرعت موفقیت یک کسب و کار در طول مدت افزایش میابد. در حقیقت تاخیر در این موفقیت می تواند یک مزیت باشد و این امکان را به ما می دهد تا سهام بیشتری با قیمت مناسب خریداری کنیم.
البته گاهی اوقات ممکن است بازار یک تجارت را با ارزش تر از قیمت واقعی خود تشخیص دهد. در چنین حالتی باید آن را بفروشیم. همچنین گاهی اوقات ما یک سهام دارای شرایط مطلوب را می فروشیم چون ارزش آن از ارزش واقعی اش خیلی کمتر می شود. زیرا ما برای سرمایه گذاری در سهامی که هنوز ارزش کمی دارد و فکر میکنیم شرایطش بهتر میشود نیاز به بودجه داریم.
با این حال به این نکته تاکید می کنیم که فقط به خاطر اینکه یک سهام را برای مدت طولانی نگهداشته ایم را نمی فروشیم. ما تا زمانی که امنیت کامل به وجود بیاید سهام را نگه میداریم.
در واقع تفاوت زیادی بین خرید مشاغل وجود ندارد. در هر حالت سعی می کنیم به تجارتمان با دید بلند مدت نگاه کنیم. هدف ما یافتن یک تجارت معقول و برجسته است نه یک تجارت متوسط با قیمت مطلوب. من و چارلی فهمیده ایم که ساختن یک کیف پول ابریشمی بهترین کاری است که می توانیم انجام دهیم. اگر بخواهیم با گوشهایمان ببینیم شکست می خوریم.
با خرید شرکتها و یا سهام ها در کل سعی میکنیم فقط خوب ها را بخریم . این گونه مشاغل نیز توسط مدیران درجه یک و با استعداد اداره میشوند.
اما بسیاری از مفسران به محض مشاهده وقایع اخیر نتیجه گیری ناصحیحی دارند. این افراد دوست دارند بگویند سرمایه گذاران کوچک هیچ فرصتی در بازار ندارند. این نتیجه گیری اشتباه است: چنین بازارهایی برای هر سرمایه گذاری، چه کوچک و چه بزرگ، ایده آل است البته تا زمانی که به سرمایه گذاری خود پایبند باشد. بی ثباتی ناشی از مدیریت پول که منجر به هدر رفتن مبالغ هنگفت پول میشود به سرمایه گذاران واقعی شانس بیشتری برای سرمایه گذاری هوشمندانه می دهد. زیرا می تواند در این شرایط مجبور شود با فشارهای روحی و روانی شدید سهام خود را بفروشد و از چنین بی ثباتی هایی آسیب ببیند.
وارن بافت در نامه خود در سال 1996 آموزش های مورد نیاز برای موفقیت را توضیح می دهد:
برای موفقیت در سرمایه گذاری نیازی به درک فرمول ها و بازارهای کارآمد و نظریه های مدرن و قیمت گذاری ها و بازارهای نوظهور نیست. در حقیقت اصلا بهتر است چیزی در این مورد هم ندانید. قطعا این دیدگاه در مدارس کسب و کار غالب نیست اما از نظر من دانش آموختگان سرمایه گذاری به دو دوره ی آموزشی نیاز دارند. یکی چگونگی ارزش گذاری یک تجارت ، دوم ، چگونگی فکر کردن در مورد قیمت های بازار.
بافت در نامه ی سال 1997، در باره ی چگونگی فکر کردن در مورد قیمت های بازار می گوید:
اگر انتظار دارید که در طی پنج سال صرفه جویی بتوانید به مبلغ خوبی برسید آیا این انتظار برای بازار سهام نیز صدق میکند؟ بسیاری از سرمایه گذاران این تفکر اشتباه را دارند. اگر چه آنها سالهاست که انتظار دارند که به یک خریدار خوب تبدیل شوند اما وقتی قیمت سهام بالا می رود دچار افسردگی میشوند و وقتی قیمت پایین می آید خوشحال میشوند زیرا می توانند سریع سهام مورد نظر را بخرند. این واکنش بسیار بی معنی است. فقط کسانی باید از افزایش قیمت سهام خوشحال باشند که بخواهند در آینده ای نزدیک آن را بفروشند. خریداران بلند مدت و آینده نگر باید قیمت های خیلی بالاتر را ترجیح بدهند.
دیدگاه شما