اهرم (Leverage)
اهرم یا لورج (به انگلیسی Leverage) به معنی استفاده از سرمایه قرضی برای انجام معاملات است. در معاملات اهرمی قدرت خرید یا فروش شما چند برابر میشود و میتوانید با چندین برابر موجودی حسابتان اقدام به معامله کنید. اما بهطور دقیقتر منظور از Leverage چیست و چه نکاتی در رابطه با استفاده از آن وجود دارد؟
شاید با خودتان فکر کنید که استفاده از اهرم چه فرصت خوبیست! اما در حالی که به کمک اهرم میتوانید سود بالقوه معاملاتتان را چند برابر حالت عادی کنید، به همان اندازه ضرر معاملات نیز افزایش پیدا میکند.
هنگام استفاده از اهرم در معاملات باید کاملاً مراقب باشید چرا که اگر بازار برخلاف پیش بینی شما حرکت کند، ممکن است پوزیشن معاملاتی شما لیکوید (Liquidation) شود یا ضررهای قابل توجهی متحمل شوید.
استفاده از اهرم در معاملات، به خصوص برای افراد تازه کار، میتواند بسیار گیج کننده باشد. قبل از استفاده از اهرم اکیداً به شما توصیه میکنیم با ماهیت اهرم و نحوه کارکرد آن آشنا شوید. در این مطلب عمدتاً در مورد استفاده از اهرم در بازارهای کریپتوکارنسی صحبت خواهیم کرد، اما بخش بزرگی از اطلاعات ارائه شد در بازارهای دیگر مانند فارکس نیز صدق میکند.
Leverage در معاملات چیست؟
اهرم یا لورج ابزاری است که به کمک آن میتوان از صرافی سرمایه قرض گرفت و با آن اقدام به معامله ارزهای دیجیتال یا سایر داراییهای مالی کرد.
به کمک اهرم خرید یا فروش شما چندین برابر میشود و میتوانید با سرمایهای بیشتر از آنچه در حال حاضر در کیف پولتان دارید معامله کنید. بسته به صرافی ارز دیجیتالی که در آن معامله میکنید، میتوانید با استفاده از اهرم تا 100 برابر موجودی حسابتان از صرافی وام بگیرید!
مقدار اهرم به صورت یک نسبت نشان داده میشود: مثلاً میگوییم اهرم 1:5 (5 برابر سرمایه اصلی)، 1:10 (10 برابر)، یا 1:20 (20 برابر). این نسبت نشان میدهد که با استفاده از اهرم سرمایه اولیه شما چند برابر شده است.
به عنوان مثال، تصور کنید که 100 دلار در حساب صرافی خود دارید اما میخواهید پوزیشنی به ارزش 1000 دلار روی بیت کوین (BTC) باز کنید. با انتخاب اهرم 10 برابری، 100 دلار شما 10 برابر شده و میتوانید به اندازه 1000 دلار خرید یا فروش کنید!
از اهرم میتوان برای معامله مشتقات مختلف ارزهای دیجیتال استفاده کرد. انواع رایج معاملات اهرمی شامل معاملات مارجین، توکنهای اهرمی و قراردادهای آتی یا فیوچرز است.
نحوه انجام معاملات اهرمی
قبل از اینکه بتوانید با استفاده از اهرم اقدام به قرض گرفتن سرمایه و انجام معامله کنید، باید به حساب معاملاتی خود پول واریز کنید.
سرمایه اولیهای که برای معاملات اهرمی در نظر میگیرید «وثیقه» (Collateral) نام دارد. میزان وثیقه مورد نیاز برای انجام معامله به اهرمی که استفاده میکنید و ارزش کل پوزیشنی که میخواهید باز کنید (که مارجین نامیده میشود) بستگی دارد.
فرض کنید میخواهید با اهرم 10 پوزیشنی به ارزش 1000 دلار روی اتریوم (ETH) باز کنید. مارجین مورد نیاز برای این معامله یک دهم از 1000 دلار خواهد بود، به این معنی که باید 100 دلار به عنوان وثیقه برای وجه قرض گرفته شده در حسابتان داشته باشید.
اگر از اهرم 20 استفاده کنید، مارجین مورد نیاز شما بسیار کمتر خواهد شد (یک بیستم از 1000 دلار، معادل 50 دلار). اما به خاطر داشته باشید که هر چه اهرم بزرگتر باشد، خطر لیکویید شدن (از دست رفتن موجودی حساب) بیشتر خواهد بود.
به غیر از سپرده اولیه مارجین، شما همچنین باید یک آستانه مارجین مشخصی را برای هر معامله اهرمی رعایت کنید. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پوزیشن شما حرکت میکند و میزان مارجین به آستانه لیکویید نزدیک میشود، برای جلوگیری از لیکوید شدن معامله باید پول بیشتری را به حسابتان واریز کنید. این آستانه به «مارجین حفظ معامله» (Maintenance Margin) معروف است.
از اهرم میتوانید برای باز کردن پوزیشنهای شورت (Short) و لانگ (Long) استفاده کنید. هنگامی که روی یک دارایی پوزیشن لانگ باز میکنید به این معنی است که انتظار دارید قیمت دارایی افزایش یابد. در مقابل، باز کردن پوزیشن شورت به این معنی است که شما معتقدید قیمت دارایی کاهش خواهد یافت.
اگرچه ممکن است معاملات فیوچرز در نگاه اول مانند معاملات اسپات (Spot) معمولی به نظر برسد، اما دو تفاوت اصلی بین این دو بازار وجود دارد:
- اولاً، در بازار فیوچرز میتوانید با استفاده از اهرم معاملاتی به ارزش چند برابر موجودی واقعیتان باز کنید.
- دوماً، در بازار فیوچرز -بر خلاف بازار اسپات که فقط میتوانید داراییهای موجود را بفروشید- اگر پیش بینی کنید قیمت یک دارایی کاهش خواهد یافت، میتوانید آن دارایی را از صرافی قرض گرفته و بفروشید. با این کار که به آن معامله شورت (Short) گفته میشود، از کاهش قیمت دارایی در آینده سود خواهید کرد.
منظور از پوزیشن لانگ با استفاده از Leverage چیست؟
فرض کنید که میخواهید با اهرم 10 یک پوزیشن لانگ به ارزش 10000 دلار روی بیت کوین باز کنید. برای انجام این معامله باید 1000 دلار از سرمایه واقعیتان را به عنوان وثیقه در کیف پولتان داشته باشید.
اگر قیمت بیت کوین 20 درصد بالا برود، سود معامله شما 2000 دلار (منهای کارمزد صرافی) خواهد بود که بسیار بیشتر از 200 دلاری است که با سرمایه 1000 دلاری واقعیتان بدون استفاده از اهرم به دست میآوردید.
با این حال، اگر قیمت بیت کوین 20 درصد کاهش پیدا کند، پوزیشن شما وارد ضرر 2000 دلاری میشود. از آنجا که سرمایه اولیه (وثیقه) شما فقط 1000 دلار است، افت 20 درصدی قیمت باعث لیکوید شدن حسابتان میشود (تمام سرمایهتان را از دست میدهید). در واقع، حتی اگر قیمت بیت کوین فقط 10 درصد هم کاهش پیدا کند، لیکوید خواهید شد. قیمت دقیق لیکوید شدن به صرافیای که در آن معامله میکنید بستگی دارد.
برای جلوگیری از لیکوید شدن باید پول بیشتری را به کیف پولتان اضافه کنید تا میزان وثیقه معامله شما افزایش پیدا کند. در بیشتر موارد، صرافی قبل از لیکوید شدن معامله، یک پیام کال مارجین برای شما ارسال میکند (مثلاً، با ارسال یک ایمیل از شما میخواهد برای لیکوید نشدن حسابتان را شارژ کنید).
منظور از پوزیشن شورت با استفاده از Leverage چیست؟
حالا تصور کنید که میخواهید با اهرم 10 برابری، یک پوزیشن شورت به ارزش 10000 دلار روی بیت کوین باز کنید.
در این صورت از آنجا که خودتان بیت کوین ندارید، آن را از شخص دیگری قرض میگیرید و آن را به قیمت فعلی بازار میفروشید. وثیقه شما 1000 دلار است، اما از آنجا که با اهرم 10 برابری معامله میکنید، میتوانید به اندازه 10000 دلار بیت کوین بفروشید.
با فرض اینکه قیمت فعلی بیت کوین 40000 دلار است، شما با اعتبار قرضیتان میتوانید 0.25 بیت کوین قرض کرده و آن را بفروشید. اگر قیمت بیت کوین 20 درصد کاهش پیدا کند (به 32000 دلار برسد)، میتوانید 0.25 بیت کوین را با قیمت کمتر (با پرداخت 8000 دلار) بخرید و آن را به صرافی پس دهید. در این صورت از اختلاف قیمت فروش و خرید بیت کوین 2000 دلار (منهای کارمزد صرافی) سود دریافت خواهید کرد.
با این حال، اگر قیمت بیت کوین 20 درصد افزایش پیدا کند و به 48000 دلار برسد، برای خرید 0.25 بیت کوینی که قرض گرفتهاید باید 2000 دلار بیشتر پرداخت کنید. در این صورت پوزیشن شما لیکوید میشود چون موجودی حسابتان فقط 1000 دلار است. در این شرایط هم برای جلوگیری از لیکوید شدن، باید قبل از رسیدن قیمت بازار به قیمت لیکوید شدن پول بیشتری را به کیف پولتان انتقال دهید.
دلیل استفاده از Leverage در معاملات چیست؟
همانطور که گفتیم، معاملهگران از اهرم یا لورج برای افزایش اندازه پوزیشنهای معاملاتی و کسب سود چند برابری استفاده میکنند. اما دلیل استفاده از Leverage چیست؟
یکی دیگر از دلایل استفاده معاملهگران از اهرم، افزایش نقدینگی سرمایه است. به عنوان مثال، معاملهگران به جای باز کردن یک پوزیشن با اهرم 2 برابری، میتوانند همان پوزیشن را با اهرم 4 برابری و با درگیر کردن وثیقه کمتر باز کنند.
آنها با این کار میتوانند بخش دیگر پول خود را در موقعیتهای دیگری از جمله باز کردن معامله روی یک دارایی دیگر، سهامگذاری یا استیکینگ (staking)، تأمین نقدینگی برای صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)، سرمایهگذاری در NFT و غیره سرمایهگذاری کنند.
نحوه مدیریت ریسک در معاملات اهرمی
اگرچه با استفاده از اهرم در معاملات به سرمایه اولیه کمتری نیاز است، اما اهرم احتمال لیکوید شدن حساب را به طرز نگرانکنندهای افزایش میدهد. اگر از اهرمهای بزرگ استفاده کنید، حتی یک درصد حرکت قیمت در خلاف جهت پوزیشن شما میتواند منجر به ضررهای بزرگ شود.
هر چه اندازه اهرم بیشتر باشد، تحمل نوسانهای قیمتی شما کمتر خواهد بود. با استفاده از اهرم کمتر حاشیه خطای بیشتری در معاملات خواهید داشت. به همین دلیل است که صرافیهای بزرگ ارزهای دیجیتال از جمله صرافی بایننس حداکثر اهرم در دسترس را برای کاربران جدید محدود کردهاند.
با دنبال کردن استراتژیهای مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر و حد سود میتوانید ریسک معاملات خود را به حداقل برسانید. به کمک تعیین حد ضرر میتوانید به صرافی دستور دهید پوزیشن معاملاتی شما را با رسیدن بازار به یک قیمت مشخص به صورت خودکار ببندد؛ این قابلیت زمانی که بازار در جهت خلاف پوزیشن شما حرکت میکند بسیار مفید است.
با تعیین حد ضرر میتوانید به راحتی جلوی ضررهای ناخوشایند را بگیرید. در مقابل سفارش حد ضرر، سفارش حد سود را داریم که به معنای بسته شدن خودکار پوزیشن معاملاتی پس از رسیدن سود معامله به یک حد مشخص است. به کمک سفارش حد سود میتوانید قبل از تغییر جهت قیمت، بخشی از سود معامله را ذخیره کنید.
با خواندن این مقاله تا به اینجا باید به خوبی دریافته باشید که اهرم در معاملات مانند یک شمشیر دو لبه است که میتواند سود و زیان شما را به طور تصاعدی چند برابر کند. استفاده از اهرم با ریسک بسیار زیاد، به ویژه در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال، همراه است.
ما در بورسینس به شما توصیه میکنیم تا با درک خطرات اهرم، رفتار مسئولانهتری در هنگام انجام معاملات داشته باشید. در واقع باید از خود بپرسید دلیل استفاده از Leverage در معامله چیست و همچنین در مورد نحوه استفاده صحیح از اهرم و تهیه استراتژیهای معاملاتی به خوبی تحقیق کنید.
در پایان، نباید از اهمیت مسائل روانشناختی در انجام معاملات غافل شوید. یکی از بزرگترین عوامل دخیل در انتخاب اهرمهای بزرگ طمع کسب سود بیشتر است که باید بر آن غلبه کنید.
سخن پایانی
Leverage چیست؟ اهرم یا لورج در بازارهای مالی به معنای دریافت اعتبار از صرافی به صورت قرضی برای انجام معاملات اهمیت لبه معاملاتی در تجارت است. به کمک اهرم میتوانید با سرمایه اولیه کمتر اقدام به انجام معاملات بزرگ کرده و پتانسیل سود معاملات را افزایش دهید. از اهرم میتوان در بسیاری از بازارهای جهانی مانند ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده کرد.
با این حال، استفاده از اهرم -به ویژه اهرمهای بسیار بزرگ مانند 50 یا 100 برابری- همراه با نوسانهای قیمت میتواند به راحتی باعث لیکوید شدن (از دست رفتن تمام سرمایه) معاملهگران شود. توصیه نهایی ما به شما این است که همیشه با احتیاط معامله کنید و قبل از استفاده از اهرم ریسک معاملات را ارزیابی کنید. مهمتر از همه اینکه هرگز نباید با پولی معامله کنید که نگران از دست رفتن آن هستید، به خصوص در هنگام استفاده از اهرم.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
اگر حداقل کمی معامله کرده اید ، می دانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع ، جلوگیری از ضرر و زیان برای هیچ معامله گر غیرممکن است ؛ حتی باتجربه هایی که خطاهای کمتری مرتکب می شوند.
با این اوصاف ، اشتباهات پیش پا افتاده ای وجود دارد که تقریباً هر مبتدی هنگام شروع مرتکب می شود. بهترین معامله گران همیشه ذهن باز ، منطقی ، آرام باقی می مانند. آنها برنامه بازی خود را درک می کنند و به راحتی به خواندن آنچه بازار به آنها می گوید ادامه می دهند.
اگر می خواهید موفق شوید این همان کاری است که باید انجام دهید! اگر این ویژگی ها را پیدا کنید ، می توانید ریسک را مدیریت کنید ، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنید ، با نقاط قوت خود بازی کنید و مرتباً پیشرفت کنید. سعی کنید آرام ترین فرد در اتاق باشید ، مخصوصاً وقتی اوضاع ناخوشایند به نظر می رسد.
بیایید ببینیم که چگونه می توانید از بارزترین اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال جلوگیری کنید! تا انتهای این آموزش همراه ما باشید.
مقدمه
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای پرکاربرد برای تحلیل بازارهای مالی است. تکنیکال را می توان در هر بازار مالی اعم از سهام ، فارکس ، طلا یا ارزهای دیجیتال استفاده کرد .
در حالی که درک مفاهیم اساسی تجزیه و تحلیل فنی نسبتاً آسان است ، اما تسلط بر آن هنری دشوار است. وقتی مهارت اهمیت لبه معاملاتی در تجارت جدیدی را یاد می گیرید ، طبیعی است که در راه اشتباهات زیادی انجام دهید. این امر می تواند به ویژه در مورد تجارت یا سرمایه گذاری مضر باشد. اگر مراقب نیستید و از اشتباهات خود درس می گیرید ، خطر از دست دادن قسمت قابل توجهی از سرمایه خود را دارید. یادگیری از اشتباهات خود عالی است ، اما حتی المقدور پرهیز از آنها حتی بهتر است.
این مقاله شما را با رایج ترین اشتباهات در تجزیه و تحلیل فنی آشنا می کند. اگر تازه وارد تجارت هستید ، چرا اصول تجزیه و تحلیل فنی را ابتدا انجام ندهید؟ مقاله ما را در مورد تجزیه و تحلیل فنی چیست بررسی کنید؟ و 5 شاخص اساسی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال فنی .
بنابراین ، مرگبارترین اشتباهاتی که مبتدیان هنگام تجارت با تجزیه و تحلیل فنی تکنیکال انجام می دهند کدامند؟
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
1. کاهش ضرر و زیان
بیایید با یک نقل قول از Ed Seykota تاجر کالا شروع کنیم:
“عناصر تجارت خوب عبارتند از:
“اگر بتوانید از این سه قانون پیروی کنید ، ممکن است فرصتی داشته باشید.”
این یک مرحله ساده به نظر می رسد ، اما تأکید بر اهمیت آن همیشه خوب است. وقتی صحبت از تجارت و سرمایه اهمیت لبه معاملاتی در تجارت اهمیت لبه معاملاتی در تجارت گذاری می شود ، حفظ سرمایه باید همیشه اولویت اول شما باشد.
شروع کار با تجارت می تواند اقدامی دلهره آور باشد. یک رویکرد محکم که باید هنگام شروع به کار آن به روش زیر توجه کنید :
اولین قدم پیروزی نیست ، نباختن است.
به همین دلیل است که می توان با اندازه گیری موقعیت کوچکتر شروع به کار کرد و یا حتی سرمایه های واقعی را به خطر انداخت. به عنوان مثال BingX.com دارای یک توکنVST آزمایشی است که می توانید استراتژی های خود را قبل از به خطر انداختن سرمایه های سخت بدست آمده امتحان کنید. به این ترتیب ، می توانید از سرمایه خود محافظت کنید و فقط درصورتی که مرتباً نتایج خوبی بدست آورید ، آنوقت سرمایه حقیقی خود را در معرض خطر قرار دهید.
تنظیم حد ضرر و ضرر منطقی ساده است. معاملات شما باید دارای یک نقطه اعتبار باشد. این جایی است که شما “گلوله را گاز می گیرید” و قبول می کنید که ایده تجارت شما اشتباه بوده است. اگر این طرز فکر را در معاملات خود اعمال نکنید ، در بلند مدت عملکرد خوبی ندارید. حتی یک معامله بد نیز می تواند برای نمونه کارها شما بسیار مضر باشد و در پایان ممکن است کیسه ای را در دست داشته باشید ، به امید بهبود بازار.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
2. اضافه کاری
هنگامی که شما یک معامله گر فعال هستید ، تصور اینکه همیشه باید در یک معامله حضور داشته باشید یک اشتباه رایج است. تجارت شامل بسیاری از تجزیه و تحلیل ها و بسیاری از ، خوب ، نشستن ، با صبر و حوصله در انتظار! با استفاده از برخی استراتژی های معاملاتی ، ممکن است لازم باشد مدت طولانی منتظر بمانید تا سیگنالی مطمئن برای ورود به معامله دریافت کنید. برخی از معامله گران ممکن است سالانه کمتر از سه معامله انجام دهند و باز هم بازدهی چشمگیر داشته باشند.
این نقل قول از معامله گر جسی لیورمور ، یکی از پیشگامان تجارت روز را بررسی کنید:
“پول با نشستن حاصل می شود ، نه تجارت.”
سعی کنید فقط به خاطر آن از ورود به تجارت جلوگیری کنید. شما همیشه نباید در یک تجارت حضور داشته باشید. در واقع ، در برخی شرایط بازار ، در واقع سودآوری بیشتری دارد که هیچ کاری انجام ندهید و منتظر فرصتی برای ارائه خود باشید. به این ترتیب ، سرمایه خود را حفظ کرده و پس از ظهور مجدد فرصت های مناسب تجاری ، آن را برای استفاده آماده می کنید. لازم است به خاطر داشته باشید که فرصت ها همیشه برمی گردند ، فقط باید منتظر آنها باشید.
یک اشتباه تجاری مشابه ، تأکید بیش از حد در بازه های زمانی کمتر است. تجزیه و تحلیل انجام شده در بازه های زمانی بالاتر به طور کلی قابل اعتماد تر از تجزیه و تحلیل در بازه های زمانی کوچک است. به همین ترتیب ، چارچوب های زمانی کوچک ، صدای زیادی در بازار ایجاد می کنند و ممکن است شما را وسوسه کنند که بیشتر اوقات وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از افراد موفق و معامله گران سودآوری کوتاه مدت وجود دارد ، معاملات در بازه های زمانی کوچک معمولاً نسبت خطر / پاداش بدی را به همراه دارد. به عنوان یک استراتژی تجارت پر خطر ، مطمئناً برای مبتدیان اکیدا توصیه نمی شود.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
3. معامله انتقام
این کاملاً معمول است که می بینید تاجران سعی می کنند فوراً ضرر قابل توجهی را متحمل شوند. این همان چیزی است که ما آن را تجارت انتقام می نامیم. فرقی نمی کند که می خواهید یک تحلیلگر فنی باشید ، یا یک تاجر روز و یا یک معامله گر نوسان هستید.
اجتناب از تصمیمات احساسی بسیار مهم است.
آرامش وقتی که همه چیز خوب پیش می رود یا حتی وقتی اشتباهات کوچکی مرتکب می شوید آسان است. اما آیا وقتی اوضاع کاملاً اشتباه پیش می رود می توانید آرام باشید؟ آیا می توانید به برنامه معاملات خود پایبند باشید ، حتی وقتی دیگران وحشت می کنند؟
در تجزیه و تحلیل فنی به کلمه “تجزیه و تحلیل” توجه کنید. به طور طبیعی ، این به معنای یک رویکرد تحلیلی به بازارها است ، درست است؟ بنابراین ، چرا می خواهید در چنین چارچوبی تصمیمات عجولانه و عاطفی بگیرید؟
اگر می خواهید جزو بهترین معامله گران باشید ، باید حتی پس از بزرگترین اشتباهات نیز بتوانید آرامش خود را حفظ کنید. از تصمیمات احساسی اجتناب کنید ، و تمرکز خود را بر حفظ یک ذهنیت منطقی و تحلیلی بگذارید.
معاملات بلافاصله پس از متحمل اهمیت لبه معاملاتی در تجارت شدن ضرر بزرگ منجر به ضرر بیشتر می شود. به همین ترتیب ، ممکن است برخی از معامله گران حتی برای مدتی به دنبال یک ضرر بزرگ ، معامله نکنند. به این ترتیب ، آنها می توانند شروع تازه ای داشته باشند و با ذهنی روشن به معاملات بازگردند.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
4. خیلی لجباز باشید و نتوانید نظر خود را تغییر دهید
اگر دوست دارید یک تاجر موفق شوید ، از تغییر عقیده خود نترسید. شرایط بازار می تواند واقعاً به سرعت تغییر کند و یک چیز قطعی است. آنها مدام تغییر خواهند کرد. وظیفه شما به عنوان یک تاجر شناخت این تغییرات و انطباق با آنها است. یک استراتژی که در یک محیط خاص بازار واقعاً خوب کار می کند ، ممکن است در راهبرد دیگر اصلاً کارساز نباشد.
بیایید بخوانیم آنچه تاجر اهمیت لبه معاملاتی در تجارت افسانه ای پل تودور جونز در مورد مواضع خود گفت:
“هر روز تصور می کنم هر موقعیتی که داشته باشم اشتباه است.”
این یک تمرین خوب است که سعی کنید طرف دیگر بحث های خود را بگیرید تا نقاط ضعف احتمالی آنها را ببینید. به این ترتیب ، پایان نامه های سرمایه گذاری و تصمیمات شما می توانند جامع تر شوند.
این نکته دیگری را نیز به همراه دارد: سوگیری های شناختی. تعصبات می تواند به شدت بر تصمیم گیری شما تأثیر بگذارد ، قضاوت شما را محو کند و دامنه امکاناتی را که می توانید در نظر بگیرید محدود کند. اطمینان حاصل کنید که حداقل سوگیری های شناختی را که ممکن است بر برنامه های تجاری شما تأثیر بگذارد ، درک کنید ، بنابراین می توانید پیامدهای آنها را به طور موثرتری کاهش دهید.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
5. نادیده گرفتن شرایط شدید بازار
زمان هایی وجود دارد که کیفیت پیش بینی تکنیکال از قابلیت اطمینان کمتری برخوردار می شود. اینها می تواند حوادث قو سیاه یا انواع دیگر شرایط شدید بازار باشد که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی جمعی قرار دارند . در نهایت ، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند و می تواند مواقعی پیش بیاید که از یک طرف به شدت ناموزون باشند.
از شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، یک شاخص حرکت استفاده کنید. به طور کلی ، اگر میزان قرائت زیر 30 باشد ، ممکن است دارایی نمودار بیش از حد فروخته شود. آیا این به این معنی است که وقتی RSI به زیر 30 می رسد ، یک سیگنال تجاری فوری است؟ قطعا نه! این فقط به این معنی است که حرکت بازار در حال حاضر توسط طرف فروشنده دیکته می شود. به عبارت دیگر ، این فقط نشان می دهد فروشندگان از خریداران قویتر هستند.
RSI در شرایط خارق العاده بازار می تواند به سطوح شدید برسد. حتی ممکن است به یک رقمی کاهش یابد و نزدیک به کمترین میزان خوانش ممکن (صفر). حتی چنین قرائت بیش از حد افراطی ممکن است لزوماً به معنای قریب الوقوع بودن تغییر نباشد.
تصمیم گیری کورکورانه بر اساس ابزارهای فنی رسیدن به قرائت شدید می تواند هزینه زیادی را از دست بدهد. این امر به ویژه در رویدادهای قو سیاه که خواندن عمل قیمت آن بسیار دشوار است ، بیشتر صدق می کند . در چنین مواقعی ، بازارها می توانند در یک جهت یا مسیر دیگر حرکت کنند و هیچ ابزار تحلیلی مانع آنها نمی شود. به همین دلیل است که همیشه مهم است عوامل دیگر را نیز در نظر گرفت و به یک ابزار متکی نبود.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
6. فراموش کردن اینکه تکنیکال یک بازی احتمالاتی است
تجزیه و تحلیل فنی با موارد مطلق سروکار ندارد. با احتمالات سروکار دارد. این بدان معناست که شما رویکرد فنی خود را بر اساس هر استراتژی خود تنظیم کنید ، هرگز تضمینی برای رفتار بازار مطابق انتظار شما وجود نخواهد داشت. شاید تجزیه و تحلیل شما نشان دهد که احتمال حرکت بازار به سمت بالا یا پایین بسیار زیاد است ، اما این هنوز قطعیت ندارد.
هنگام تنظیم استراتژی های معاملاتی خود ، باید این مورد را در نظر بگیرید. مهم نیست که چقدر باتجربه هستید ، هرگز ایده خوبی نیست که فکر کنید بازار از تجزیه و تحلیل شما پیروی می کند. اگر این کار را انجام دهید ، مستعد بزرگ نمایی و شرط بندی روی یک نتیجه هستید و خطر ضرر مالی زیادی را متحمل می شوید.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
7. پیروی کورکورانه از معامله گران دیگر
اگر می خواهید به هر مهارت مسلط شوید ، پیشرفت مداوم کار خود ضروری است. این امر به ویژه در مورد تجارت بازارهای مالی بیشتر صدق می کند. در واقع ، تغییر شرایط بازار آن را به یک ضرورت تبدیل می کند. یکی از بهترین راههای یادگیری ، پیروی از تحلیلگران فنی و بازرگانان باتجربه است.
با این حال ، اگر دوست دارید دائماً خوب شوید ، باید نقاط قوت خود را نیز پیدا کنید و بر اساس آنها پیشرفت کنید. ما می توانیم این لبه خود را بنامیم ، چیزی که شما را به عنوان یک تاجر از دیگران متفاوت می کند.
اگر بسیاری از مصاحبه ها را با معامله گران موفق بخوانید ، مطمئناً متوجه خواهید شد که استراتژی های کاملاً متفاوتی دارند. در حقیقت ، یک استراتژی که کاملاً برای یک معامله گر کار می کند ، ممکن است توسط دیگری کاملاً غیرممکن تلقی شود. روش های بی شماری برای سود دهی از بازارها وجود دارد. شما فقط باید پیدا کنید که کدام یک از آنها بیشتر به شخصیت و سبک تجارت شما می آید.
ممکن است چند بار انجام یک معامله بر اساس تجزیه و تحلیل شخص دیگر انجام شود. با این حال ، اگر فقط کورکورانه معامله گران دیگر را بدون درک زمینه اصلی دنبال کنید ، قطعاً در طولانی مدت کار نخواهد کرد. البته این بدان معنا نیست که شما نباید دیگران را دنبال کنید و از آنها بیاموزید. نکته مهم این است که آیا شما با ایده تجارت موافق هستید و آیا آن در سیستم تجارت شما جای می گیرد. شما نباید کورکورانه دنبال سایر تاجران باشید ، حتی اگر آنها باتجربه و معتبر باشند.
اشتباهات مرگبار در تحلیل تکنیکال
کلام آخر
ما برخی از اساسی ترین اشتباهاتی را که باید هنگام استفاده از تجزیه و تحلیل فنی اجتناب کنید ، انجام داده ایم. به یاد داشته باشید ، تجارت آسان نیست ، و به طور کلی امکان پذیر است که با ذهنیت بلند مدت به آن نزدیک شوید.
به طور مداوم خوب در معاملات بودن فرایندی است که به زمان نیاز دارد. این نیاز به تمرین زیادی در اصلاح استراتژی های معاملاتی و یادگیری نحوه تدوین ایده های تجاری خود دارد. به این ترتیب می توانید نقاط قوت خود را پیدا کنید ، نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و تصمیمات سرمایه گذاری و معاملات خود را کنترل کنید.
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح جدول زیر میباشند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، توجه شما را به دو معاملهگر فرضی جلب مینماییم. شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل، سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد. بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
۲- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
۳- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود. مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
۴- تفکرات شخص
روحیات فردی معاملهگران بازار بورس، تأثیر بهسزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آنها خواهد داشت. علیرغم اینکه مفاهیم مرتبط با معاملهگری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارتهایی در وجود افراد تبدیل میشوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافتهاند، غیرقابل انکار است!
به طور مثال معاملهگری در تایمفریمهای دقیقهای به دلیل نوسانات شدید میانروزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه میکند، به احتمال زیاد مناسب انجام اینگونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیانهای پیاپی و…، در عمل امکان تصمیمگیری صحیح را از معاملهگر سلب میکند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگیهای فردی خود دقت کنید!
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها، اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند، از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایدهآل در یک تایمفریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رساندهاید و با مراجعه به تایمفریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شدهاید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایمفریم، کاهش احتمال غافلگیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.
امروزه برخی معاملهگران در حالت حرفهایتر، از سه یا چند تایمفریم معاملاتی استفاده میکنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایمفریمهای تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایمفریمهای نموداری باید به گونهای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.
به طور کلی، مبحث انتخاب تایمفریم همواره یکی از چالشهای مهم تحلیلگران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیلهای نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معاملهگری در بازار و خودشناسی فردی دقیق میباشد.
مناطق آزاد تجاری-صنعتی؛ شمشیر دو لبه اقتصادی
پس از کش و قوسهای فراوان، هفته گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ایجاد هشت منطقه آزاد تجاری -صنعتی و دوازده اهمیت لبه معاملاتی در تجارت منطقه ویژه اقتصادی جدید موافقت کردند. موافقان و مخالفان ایجاد مناطق آزاد جدید، استدلالهای گوناگونی داشتهاند ولی صرف نظر از افزایش تعداد این مناطق، استفاده بهینه از ظرفیت مناطق آزاد و ایفای نقش موثر آنها در تقویت صادرات و توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور ضرورت دارد. زیرا در غیر اینصورت، مناطق آزاد، ممکن است به پایگاهی برای افزایش بیرویه واردات و تهدیدی برای اقتصاد کشور تبدیل شوند. در این یادداشت یکی از ظرفیتهای بالقوه مناطق آزاد، یعنی تسهیل انتشار صکوک (اوراق بهادار اسلامی) با ایجاد مراکز مالی آفشور مورد توجه قرار گرفته است.
مراکز مالی آفشور در برخی مناطق دنیا برای جذب سرمایههای خارجی از طریق مشوقهای گوناگون همچون مزایای مالیاتی، ثبات سیاسی، قوانین و مقررات منعطفتر و حفظ محرمانگی ایجاد میشوند. جزایر کیمن، برمودا، لوکزامبوگ، جرسی، جزایر بریتیش ویرجین از جمله مهمترین این مراکز به شمار میآیند که در زمینه ابزارهای مالی متعارف معروفاند. همچنین مرکز مالی و تجاری بینالمللی لبوان مالزی، مرکز مالی بینالمللی دبی، مرکز مالی قطر و بندر مالی بحرین از دیگر نمونههای این مراکز هستند که در آنها علاوه بر مبادلات مالی متعارف، قوانین و مقرراتی برای تسهیل معاملات ابزارهای مالی اسلامی همانند صکوک نیز وضع شده است و تلاش میکنند تا به عنوان مرکزی برای مبادلات مالی اهمیت لبه معاملاتی در تجارت اسلامی مطرح باشند.
یکی از کارکردهای مهم مراکز مالی آفشور در انتشار صکوک، تشکیل نهاد واسط در این مناطق و بهرهمندی از مزایای در نظر گرفته شده برای آن است. واسط ایجاد شده در مرکز آفشور، یک موجودیت مستقل است که جدا از سایر ارکان صکوک و بر اساس اصل استقلال کامل (دست باز) اداره میشود. چنین شرکتی میتواند در نگهداری داراییها، ایجاد تضامین و انجام پرداختها موثر باشد و به دلیل استقلال خود، امکان اجرای تعهدات بدون تاثیرپذیری از سایر ارکان به ویژه در مواردی همچون بروز نکول برایش وجود دارد. این امر در مورد صکوک که بیشتر بر مبنای داراییهای واقعی منتشر میشود و لازم است بانی و ناشر در آن از هم مستقل باشند، اهمیت زیادی دارد و میتواند به اجرای بهتر معاملات صکوک و جذب بیشتر سرمایهگذاران در سطح بینالمللی کمک نماید. نهاد واسط در مراکز آفشور معمولاً به شکل یک شرکت با مسئولیت محدود تشکیل میشود که سهام آن متعلق به یک تراست است و منافع حاصل از آن نیز معمولاً صرف اهداف خیریه و دیگر اهداف تعیین شده در زمان تاسیس میشود. برخی مراکز مانند مرکز مالی بینالمللی دبی با وجود اینکه به معنی واقعی، آفشور نیستند ولی بسیاری از مزایای مالیاتی و دیگر مزایا را همانند مراکز آفشور ارائه میدهند تا سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جذب نمایند.
انتشار صکوک بینالمللی با استفاده از ظرفیت مراکز آفشور از جمله انتخابهای پیش روی ناشران است که میتواند آنها را از مزیتهای در نظر گرفته شده در این مراکز بهرهمند سازد. ثبت واسط آفشور، خدمات امانی، کاهش هزینههای معاملاتی، حمایت از سرمایهگذاران، ایجاد ساختارهای تصکیک و معافیتهای مالیاتی و گمرکی از جمله مزیتهای موجود در مراکز آفشور است که میتواند در انتشار صکوک مورد استفاده قرار گیرد.
طبق ماده ۱ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی مصوب شهریور ۱۳۷۲، اهداف تشکیل مناطق آزاد تجاری-صنعتی عبارتند از: تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی. با وجود پیشرفتهای حاصل شده در برخی ابعاد همانند گردشگری در مناطق آزاد، به نظر میرسد تاکنون ظرفیت این مناطق به ویژه در ابعاد مالی و سرمایهگذاری به حد کافی فعال نشده است. از این رو مناسب است تا در کنار افزایش تعداد مناطق آزاد، اثربخشی این مناطق نیز بیشتر مورد توجه قرار گیرد و از ظرفیت آنها در زمینههای اهمیت لبه معاملاتی در تجارت مالی و سرمایهگذاری از جمله انتشار صکوک یا دیگر نوآوریهای مالی مانند فینتک، ارز دیجیتال و غیره استفاده شود.
مناطق آزاد تجاری-صنعتی؛ شمشیر دو لبه اقتصادی
پس از کش و قوسهای فراوان، هفته گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ایجاد هشت منطقه آزاد تجاری -صنعتی و دوازده منطقه ویژه اقتصادی جدید موافقت کردند. موافقان و مخالفان ایجاد مناطق آزاد جدید، استدلالهای گوناگونی داشتهاند ولی صرف نظر از افزایش تعداد این مناطق، استفاده بهینه از ظرفیت مناطق آزاد و ایفای نقش موثر آنها در تقویت صادرات و توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور ضرورت دارد. زیرا در غیر اینصورت، مناطق آزاد، ممکن است به پایگاهی برای افزایش بیرویه واردات و تهدیدی برای اقتصاد کشور تبدیل شوند. در این یادداشت یکی از ظرفیتهای بالقوه مناطق آزاد، یعنی تسهیل انتشار صکوک (اوراق بهادار اسلامی) با ایجاد مراکز مالی آفشور مورد توجه قرار گرفته است.
مراکز مالی آفشور در برخی مناطق دنیا برای جذب سرمایههای خارجی از طریق مشوقهای گوناگون همچون مزایای مالیاتی، ثبات سیاسی، قوانین و مقررات منعطفتر و حفظ محرمانگی ایجاد میشوند. جزایر کیمن، برمودا، لوکزامبوگ، جرسی، جزایر بریتیش ویرجین از جمله مهمترین این مراکز به شمار میآیند که در زمینه ابزارهای مالی متعارف معروفاند. همچنین مرکز مالی و تجاری بینالمللی لبوان مالزی، مرکز مالی بینالمللی دبی، مرکز مالی قطر و بندر مالی بحرین از دیگر نمونههای این مراکز هستند که در آنها علاوه بر مبادلات مالی متعارف، قوانین و مقرراتی برای تسهیل معاملات ابزارهای مالی اسلامی همانند صکوک نیز وضع شده است و تلاش میکنند تا به عنوان مرکزی برای مبادلات مالی اسلامی مطرح باشند.
یکی از کارکردهای مهم مراکز مالی آفشور در انتشار صکوک، تشکیل نهاد واسط در این مناطق و بهرهمندی از مزایای در نظر گرفته شده برای آن است. واسط ایجاد شده در مرکز آفشور، یک موجودیت مستقل است که جدا از سایر ارکان صکوک و بر اساس اصل استقلال کامل (دست باز) اداره میشود. چنین شرکتی میتواند در نگهداری داراییها، ایجاد تضامین و انجام پرداختها موثر باشد و به دلیل استقلال خود، امکان اجرای تعهدات بدون تاثیرپذیری از سایر ارکان به ویژه در مواردی همچون بروز نکول برایش وجود دارد. این امر در مورد صکوک که بیشتر بر مبنای داراییهای واقعی منتشر میشود و لازم است بانی و ناشر در آن از هم مستقل باشند، اهمیت زیادی دارد و میتواند به اجرای بهتر معاملات صکوک و جذب بیشتر سرمایهگذاران در سطح بینالمللی کمک نماید. نهاد واسط در مراکز آفشور معمولاً به شکل یک شرکت با مسئولیت محدود تشکیل میشود که سهام آن متعلق به یک تراست است و منافع حاصل از آن نیز معمولاً صرف اهداف خیریه و دیگر اهداف تعیین شده در زمان تاسیس میشود. برخی مراکز مانند مرکز مالی بینالمللی دبی با وجود اینکه به معنی واقعی، آفشور نیستند ولی بسیاری از مزایای مالیاتی و دیگر مزایا را همانند مراکز آفشور ارائه میدهند تا سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جذب نمایند.
انتشار صکوک بینالمللی با استفاده از ظرفیت مراکز آفشور از جمله انتخابهای پیش روی ناشران است که میتواند آنها را از مزیتهای در نظر گرفته شده در این مراکز بهرهمند سازد. ثبت واسط آفشور، خدمات امانی، کاهش هزینههای معاملاتی، حمایت از سرمایهگذاران، ایجاد ساختارهای تصکیک و معافیتهای مالیاتی و گمرکی از جمله مزیتهای موجود در مراکز آفشور است که میتواند در انتشار صکوک مورد استفاده قرار گیرد.
طبق ماده ۱ قانون چگونگی اداره مناطق اهمیت لبه معاملاتی در تجارت آزاد تجاری-صنعتی مصوب شهریور ۱۳۷۲، اهداف تشکیل مناطق آزاد تجاری-صنعتی عبارتند از: تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی. با وجود پیشرفتهای حاصل شده در برخی ابعاد همانند گردشگری در اهمیت لبه معاملاتی در تجارت مناطق آزاد، به نظر میرسد تاکنون ظرفیت این مناطق به ویژه در ابعاد مالی و سرمایهگذاری به حد کافی فعال نشده است. از این رو مناسب است تا در کنار افزایش تعداد مناطق آزاد، اثربخشی این مناطق نیز بیشتر مورد توجه قرار گیرد و از ظرفیت آنها در زمینههای مالی و سرمایهگذاری از جمله انتشار صکوک یا دیگر نوآوریهای مالی مانند فینتک، ارز دیجیتال و غیره استفاده شود.
دیدگاه شما