بورس اوراق بهادار تهران در قیاس با بورسهای کشورهای توسعه یافته با مشکلاتی در حوزههای ساختار، شیوههای اداره و مقررات مواجه است.
تفاوت بورس ایران با بورسهای پیشروی جهان
به گزارش بانک اول اکبر ادهم کارشناس بازار سرمایه ، در رابطه با بورسهای دیگر دنیا گفت: بورس در کشورهای توسعه یافته دو سویه بوده و قوانین و مقرراتی از جمله دامنه نوسان، حجم مبنا، گره معاملاتی، صفوف خرید و فروش و سرخطی دیده نمیشود و سهامداران با توجه به دو سویه بودن معاملات از هر جهت منفی و مثبت اوراق بهادار بازدهی کسب میکنند و تحلیل، جایگاه واقعی خود را در خرید و فروشها دارد.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که رابطه دولت با بورس های دیگر به چه صورت است؟ بیان کرد: در بورس کشورهای توسعه یافته جریان نقدینگی زیادی در معاملات با توجه به عدم وجود قوانین محدود کننده وجود دارد.
وی افزود: در شرکت های توسعه یافته سود مجمع تقسیم شده را در درون شرکت برای گسترش طرح های مهم توسعه نگهداری می کنند دقیقا برخلاف تصور سهامداران کشور ما، که تقسیم سود حداکثری را یک مزیت مهم و برجسته برای سهامداری شرکت ها محسوب می کنند.
ادهم در پاسخ به این پرسش که آیا در بورس های دیگر، سهامداران می توانند اقدام به خرید اوراق بهادار سایر کشورها کنند؟ تشریح کرد: در بورس های سایر کشورها شما امکان خرید و فروش اوراق بهادار شرکت های دیگر کشورها را دارید و خرید و فروش اوراق بهادار مختص به شرکت های آن کشور نیست، نکته جالب توجه در این معاملات این است که در تصمیم گیری سهامداران برای خرید و فروش، بحران و سیاست های جهانی تاثیر مستقیمی می گذارد.
در بورس کشورهای دنیا شرکت های خصوصی بسیار فعال هستند
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که در بورس های دیگر دنیا بیشتر شرکت ها وابسته به دولت تفاوت بازارهای جهانی با بورس یا خصوصی هستند؟ تاکید کرد: در بورس های دیگر کشورها دنیا شرکت های خصوصی بسیار فعال تر هستند و عمده بورس اکثر کشورها را شرکت های خصوصی تشکیل می دهند و دولت فقط بر بورس نظارت کلی دارد، نکته دارای اهمیت این است، که بسیاری از سهام های مطرح دنیا که در تفاوت بازارهای جهانی با بورس دست سهامداران مختلف است و در کشورهای گوناگون معامله می شود، برای شرکت های خصوصی است.
درخواست توقف عرضههای اولیه در بورس به دلیل شیوع کرونا
وی در رابطه با تنوع اوراق ها در بورس های مشهور دنیا گفت: در بازارهای بورس جهانی، برای موضوعات خاص اوراق بهادار گوناگونی وجود دارد که می توان آن ها را معامله کرد. در بورس سایر کشورهای دنیا، شاهد صدها نوع اوراق بهادار، هستیم که این اوراق شامل، سهام بی نام، ممتاز و اقسام اوراق قرضه دولتی و غیردولتی می شود، که معامله گران آنها را خرید و فروش می کنند.
مقایسه ساختار بازار سرمایه کشورمان با کشورهای توسعه یافته / ١٢ انحراف بورس از خطکش جهانی
بورس اوراق بهادار تهران در قیاس با بورسهای کشورهای توسعه یافته با مشکلاتی در حوزههای ساختار، شیوههای اداره و مقررات مواجه است.
«دنیای اقتصاد» در این گزارش به بررسی تفاوتهای عمده بورس کشورمان و سایر بورسهای پیشرفته میپردازد. بررسیها نشان میدهند عدم استقلال مدیریتی و نقش پررنگ دولت، قوانینی چون حجم مبنا و دامنه نوسان و محدودیتهایی در حوزه سهام شناور، پایین بودن گردش مالی و تعداد سهامداران از جمله موانعی هستند که با رفع آنها مسیر توسعه بورس بیش از پیش هموار خواهد شد.
استقلال بازار سهام از طریق بررسی تفاوت بازارهای جهانی با بورس چند عامل قابل تحلیل است. استقلال در حوزه اقتصادی با تامین منابع مستقل حاصل میشود به شکلی که سازمانهای درگیر در بورس از منابع مالی دولت استفاده نکنند. بورس اوراق بهادار تهران اما از این نظر مستقل نیست زیرا به کمکهای مالی دولت وابسته است.
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای استقلال بورسها، استقلال سیاسی از دولت است به شکلی که سازمان و نهادهای مربوط به بازار سرمایه بتوانند به شکل مستقل و به دور از نفوذ دولت تصمیمگیری کنند. به باور بسیاری از کارشناسان قانون فعلی بازار سرمایه به شکلی تدوین شده که شورای عالی بورس و اعضای سازمان بورس از طریق دولت منصوب میشوند و به این ترتیب بازار سهام کشور از استقلال واقعی سیاسی برخوردار نیست.
بررسیها نشان میدهد سهامداران عمده در بسیاری از شرکتهای بزرگ بورس تهران دولتی یا شبهدولتی هستند به شکلی که عمده سهام این شرکتها در اختیار نهادهای معدود دولتی همچون بانکها، صندوقهای بازنشستگی و سایر نهادهای مشابه است. به این ترتیب وابستگی شدید بازار سهام به شبکه بانکی و دولت باعث شده سازمانهای کوچکتر بخش خصوصی و نهادهای تامین مالی مستقل قادر به رقابت با این نهادها نباشند و از وارد کردن سرمایههای قابل توجه به بورس بپرهیزند. در حالی که این نهادها در سایر بورسهای جهان باید با سهامداران خرد یا موسسات و نهادهای مالی در سطح خود رقابت کنند. رقابتی که انگیزه فعالیت را برای آنان افزایش میدهد.
بورس تهران در حوزه ارتباطات بینالمللی با محدودیتهایی جدی مواجه است. ریال واحد پول کشور، بهعنوان پول بینالمللی شناخته نمیشود و این عامل جذابیت سهام بورس تهران را در بازارهای بینالمللی کاهش میدهد. بخش دیگری از محدودیتهای ارتباطات بینالمللی تحت تاثیر عوامل اقتصادی و سیاسی است. از یکسو روابط سیاسی کشور در سالهای گذشته در این باره نقشی محدودکننده ایفا کردهاند و از جهت دیگر توسعهنیافته بودن زیرساختهای اقتصادی امکان مبادلات گسترده جهانی را کاهش داده است.
رفع تحریمها یکی از مواردی است که در این شرایط میتواند زمینه مناسبی را برای بهبود وضعیت بورس تهران ایجاد کند. بهطوری که ارتباط بیشتر با بورسهای بینالمللی و حتی امکان معامله سهام شرکتها در چند بازار میتواند زمینههای توسعه بازار سهام در جامعه جهانی را فراهم کند. این موضوع نه تنها به افزایش عمق بازار کمک میکند، بلکه اطمینان سرمایهگذاران برای ورود را نیز بهبود میبخشد.
بورس تهران در قیاس با سایر بورسهای جهان ابزارهای مالی بسیار محدودی در اختیار دارد. بهعنوان نمونه میتوان به مهجور بودن بازار بدهی در بورس اشاره کرد. در بازار سرمایه کشور، بازار سهام 60 برابر بزرگتر از بازار بدهی است در حالی که در بورسهای توسعهیافته جهان بازار بدهی نقش بسیار پررنگتری دارد به شکلی که بهصورت متوسط بازار بدهی در جهان دو برابر بازار سهام است. خلأ این ابزار در بورس کشور به اندازهای عمیق است که تا پیش از انتشار اخیر اسناد خزانه، بازار بدهی در مفهوم متعارف آن که شامل امکان دادوستد و تعیین نرخ سود براساس مکانیزم بازار است، اساسا وجود نداشت.
در بازار سهام کشور حجم معاملات نسبت به ارزش بازار در مقایسه با بورسهای قدرتمند جهان بسیار پایین است. بر اساس تعریف، نسبت ارزش کل معاملات در یک دوره مشخص به ارزش کل بازار در همان دوره را نسبت گردش مالی گویند ( turn over ). گردش مالی در بورسهای جهان به شکل متوسط از یک بیشتر است؛ یعنی مجموع ارزش معاملات یک سال تقسیم بر متوسط ارزش بازار در آن یکسال بزرگ تر یا مساوی یک است(در برخی بورسهای معتبر جهان به بیش از 2 نیز میرسد). به این ترتیب هر سهمی در این بازار دست کم یک بار معامله شده است. اما این نسبت در بورس تهران کمتر از 2/ 0 درصد است. این نسبت یکی از معیارهای اصلی تعیین نقدشوندگی در بازار سهام است.
دلایل این رقم ناچیز را میتوان دو عامل دانست. پایین بودن سهام شناور در بورس تهران را میتوان بهعنوان یکی از این عوامل مطرح کرد و از سوی دیگر پایین بودن نقدشوندگی و عمق کم بازار جذابیت خرید را کاهش و ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد. مسالهای که متعاقبا امکان افزایش نرخ گردش مالی را محدود کرده است.
بورس اوراق بهادار تهران از نظر ارزش بازار نسبت به تولید ناخالص داخلی نیز در رده بسیار پایینی قرار دارد. بهعنوان مثال در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ( OECD ) متوسط این نسبت در پنج سال اخیر حدود 79 درصد بوده و این در حالی است که در بورس تهران، این رقم در همین بازه زمانی رقم 19 درصدی را نشان میدهد. رقم ناچیزی که نشاندهنده قدرت اندک بازار سهام کشور است. از طرف دیگر پایین بودن این نسبت که بیان میکند بازار سهام تا چه حد آینه اقتصاد یک کشور است، بیانگر این نکته است که بخش خصوصی سهم بسیار بزرگی از اقتصاد کشورمان ندارد.
حجم مبنا به حداقل تعداد سهامی اشاره دارد که باید در یک روز معامله شود تا تغییرات قیمت سهم در طول یک روز، بهطور واقعی در قیمتها اعمال شود. به عبارت دقیقتر، اگر حجم معاملات یک سهم کمتر از حجم مبنا باشد، میزان تغییرات ثبت شده در قیمت سهام، ضریبی از تغییرات واقعی قیمت خواهد بود. این قانون برای کنترل رشد شدید قیمت سهام در سال 1382 به تصویب رسید. قانون حجم مبنا باعث ایجاد صفهای خرید و فروش شده و باعث کاهش نقدشوندگی و بلوکه شدن سرمایه معاملهگران در سهمها میشود. از سوی دیگر تلاش برای کنترل قیمتها از طریق این قانون در شرایط بازگشایی نمادها و گرههای معاملاتی بدون کاربرد خواهد بود، به این ترتیب این قانون صرفا در کوتاهمدت قادر به کنترل قیمتها است. دامنه نوسان نیز از دیگر قوانینی است که برای کنترل نوسانات شدید قیمتی و کاهش عکسالعملهای هیجانی سهامداران به کار میرود (در حال حاضر دامنه نوسان 5 درصدی بر قیمتها اعمال میشود). این قانون نیز عموما در سایر بورسهای معتبر جهان اجرا نمیشود یا در کشورهای محدودی اعمال میشود که در اغلب آنها نیز دامنه نوسان از دامنه نوسان در بورس تهران بیشتر است (بهعنوان نمونه میتوان به بورسهای کره و یونان اشاره کرد. بورس کره دامنه نوسان 15 درصدی خود را در سال 2014 به 30 درصد در سال 2015 تبدیل کرد. دامنه نوسان بورس آتن نیز 30 درصد است. این در حالی است که در بسیاری از بورسهای معتبر جهان همچون بورس کشورهای آمریکا، آلمان و انگلستان دامنه نوسان قیمتی وجود ندارد). دامنهنوسان مانع از تنظیم طبیعی قیمتها شده و باعث ایجاد قیمتهای غیرواقعی در بازار میشود. از سوی دیگر این قانون نقدشوندگی بازار و حجم معاملات را بهشدت کاهش میدهد. به این ترتیب کاهش سیالیت بازار باعث صدمهزدن به بورس تهران شده است. به این ترتیب امکان رسیدن به تعادل طبیعی میان فروشندگان و خریداران در بورس محدود شده است. صفنشینی نیز از آفتهای دیگر این قانون است، گرچه این قانون برای جلوگیری از نوسانات قیمت در یک روز وضع شده اما مطالعات نشان میدهد قیمتها در بازه زمانی بلندمدت نهایتا به سوی قیمتهای تعادلی و طبیعی میل میکنند و این محدودیتها صرفا زمان رسیدن به قیمتهای تعادلی را افزایش میدهد.
سهام شناور آزاد، یعنی آن قسمت از سهام که قابلیت معامله شدن را بهصورت آزادانه در بازار ثانویه دارد (کل سهام یک شرکت منهای سهام سهامداران عمده) یکی دیگر از معیارهایی است که بر نقدشوندگی و سودآوری شرکتها اثرگذار است. تحقیقات نشان میدهد این مقیاس در زمره مقیاسهای سنجش سیالیت و کارآیی بازارهای سهام جا دارد. یکی از دلایل پایین بودن نقدینگی در بورس تهران نیز کمبود سهام شناور است. عاملی که کم عمقی و نقد شوندگی بسیار پایین این بازار را تشدید کرده است. با وجود تاکید فراوان کارشناسان بر اثرات مثبت سهام شناور آزاد بالا اما در بازار سهام کشورمان، سهام شناور بسیار پایینتر از کشورهای توسعه یافته است (متوسط 20 درصد). این در حالی است که تحقیقات نشان میدهند متوسط این نرخ در بازارهای توسعهیافته و رو به رشد حدود 70 تا 90 درصد متغیر است. آماری که نشاندهنده فاصله عمیق کشور با استانداردهای جهانی است. ریشه وضعیت فعلی را میتوان در چند عامل دید؛ یکی از این عوامل شیوههای نادرستی است که در حوزه خصوصیسازی به کار رفتهاند. مسالهای که باعث شده شرکتهای دولتی در اختیار نهادها یا سرمایهگذاران دولتی و شبهدولتی دیگر قرار گیرند و عدم خصوصیسازی واقعی موجب شده، مالکان عمده تمایلی به عرضه درصد بالای سهام در بورس نداشته باشند.
از سوی دیگر سازمان بورس و اوراق بهادار نیز در این زمینه چندان سختگیری به خرج نمیدهد. تساهل سازمان به شکلی است که حتی درصدهای تعیین شده سهام شناور بر اساس قوانین بورس تهران نیز چندان رعایت نمیشوند. اغماضی که در شرایط رکودی بازار به بهانه حمایت مالکان از سهام خود حتی شدیدتر میشود. به عبارت دقیقتر، شرکتها بر اساس قوانین بازار ابتدا درصد سهام شناور تعیینشده را رعایت میکنند و در بورس عرضه میشوند، اما مجددا سهامداران عمده اقدام به خرید بخشی از سهام شناور میکنند؛ این مساله که عموما در شرایط رکودی مورد توجه منتقدان قرار میگیرد، بهانهای چون حمایت از سهم به همراه دارد که به معنای عدم سختگیری در این خصوص است.
براساس آمار منتشره از سوی مدیریت امور ناشران شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه (سمات) تعداد کدهای سهامداران بازارسرمایه در شهریور سال 94 از مرز 8 میلیون نفر گذشت. به این ترتیب با فرض فعال بودن تمام این کدها (در حالی که حدودا نیمی از این کدها فعال نیستند) نیز درصد سهامداران به جمعیت کشور حدودا 10 درصد خواهد بود. این در حالی است که در بورسهای توسعه یافته این آمار بین 40 تا 50 درصد و در مواردی بیش از 50 درصد متغیر است.عامل پایین بودن سهام شناور آزاد که پیشتر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت از جمله موانعی است که سر راه افزایش تعداد سهامداران بورس تهران قرار دارد. به جز این مساله میتوان به فرهنگ سهامداری و شناخت بازار سهام نیز اشاره کرد. کشورهایی که در آنها تعداد سهامداران بخش قابل توجهی از جمعیت را تشکیل میدهند دارای فرهنگ قوی و سابقه طولانی سهامداری هستند. آموزش و ترویج سرمایهگذاری در بازار سهام از دیگر عواملی است که میتواند باعث افزایش اطلاعات و محبوبیت این بازار شود.
در بیشتر بورسهای معتبر جهان شاهد تقسیم سود نقدی به شکلی که در بورس تهران به چشم میخورد، نیستیم. سود تقسیمی در بورسهای توسعه یافته بسیار پایین است یا اساسا در بسیاری از دورههای مالی شرکتها سودی تقسیم نمیکنند. این نسبت که در بازارهای سهام معتبر زیر 50 درصد است (کمتر از نیمی از سود محقق شده هر سهم تقسیم میشود) در بورس تهران به 75 درصد (یا حتی بیشتر) میرسد؛ رقمی که با استانداردهای جهانی فاصلهای قابل توجه دارد.
در بورسهای توسعه یافته، اطمینان شرکت نسبت به سودآوری سرمایهگذاری در سهام شرکت، نسبت به بدیلهای سرمایهگذاری سهامدار، باعث کم بودن این سود نقدی است. این مساله نشان میدهد شرکتها در بورس کشور بهرهوری بالایی ندارند و دارای مزیت نسبی در مقایسه با سایر فرصتهای سرمایهگذاری نیستند. همچنین، سهم بالای سهامداران عمده در یک شرکت باعث میشود، آنها تمایل بیشتری به خروج سرمایه (از طریق پرداخت سود نقدی) داشته باشند که باعث شده است توجه کمتری به توسعه شرکتها طی سالهای اخیر شود.
در بورس تهران قیمت پایانی (قیمتی که نماد بر اساس آن بسته و در روز بعد بازگشایی میشود) با آخرین قیمت (قیمتی که آخرین معامله در آن صورت گرفته است) تفاوت دارد. این تفاوت در سایر بورسهای جهان به چشم نمیخورد. در واقع، در بورس تهران میانگین قیمت معاملات در طول یک روز بهعنوان قیمت پایانی ثبت میشود که با لحاظ کردن قانون حجم مبنا، بعضا قیمت پایانی سهام در بورس تهران با آخرین قیمت معامله اختلاف زیادی پیدا میکند. بر اساس این قانون سهمی که در ساعاتی از روز مورد اقبال معاملهگران بوده اما در نهایت و در ساعات پایانی سقوط کرده است در روز آینده سقوط قیمتی را به شکل روشنی نشان نمیدهد. به این ترتیب میانگین قیمتهای روزانه باعث میشوند قیمت پایانی در روز معاملاتی بعد واقعی نباشد. این در حالی است که تغییرات قیمت سهام بهصورت لحظهای بوده و اخبار ناگهانی که در طول روز منتشر میشوند میتوانند نوسانات سنگینی را به قیمتها وارد کنند. بنابراین مبنا قرار دادن قیمت میانگین، روند طبیعی قیمتها را برهم میزند. بهعنوان مثال فرض کنید در بازار ارز، نرخ دلار در ساعات ابتدایی حدود 3000 تومان باشد، اما در ادامه به علت یک شوک قیمتی (مثلا نگرانی از سمت عرضه) نرخها تا 3500 تومان نیز افزایش یابند. حال اگر بازار ارز نیز مشابه بورس تهران عمل میکرد، باید قیمت پایانی روز را میانگینی از 3000 و 3500 تومان در نظر میگرفت که نشانهای نادرست است. در شرایطی که نرخ پایانی بیانگر روند واقعی قیمتها است، در نظر گرفتن میانگین قیمتها، ذهنیت سرمایهگذاران را مخدوش میکند.
بازار بورس نزدک کجاست و چه تفاوتی با بورس نیویورک دارد؟
بازار بورس نزدک یک بازار سهام آمریکایی است که سرمایهگذاران میتوانند در سهام شرکتهای پذیرفته شده در آن سرمایهگذاری و آنها را خرید و فروش کنند. نزدک پس از بورس نیویورک (NYSE) دومین بازار بورس بزرگ در دنیا به شمار میرود. تمام معاملات نزدک به جای آنکه به صورت مستقیم و در یک مکان فیزیکی میان معاملهگران انجام شوند، به صورت الکترونیکی و از طریق کارگزاریها صورت میگیرد.
بازار بورس نزدک در مقایسه با سایر بازارهای سهام، معمولا بیشتر شرکتهایی را جذب میکند که در زمینهی تکنولوژی فعالیت دارند و رشدمحور هستند. اما نزدک چطور کار میکند و چطور با بورس نیویورک مقایسه میشود؟
بازار بورس نزدک چیست؟
بازار سهام نزدک یک بازار الکترونیکی جهانی است که سرمایهگذاران میتوانند در آن به خرید و فروش سهام بپردازند. این بازار نخستین بورس سهام تمامالکترونیکی در سراسر جهان بود. نزدک برخلاف بسیاری از بازارهای سهام، تالار معاملات فیزیکی ندارد. بازار نزدک برخی از بزرگترین کسبوکارهایی را از سراسر جهان به خود جذب میکند که در سطح ملی در زمینه کیفیت، اعتماد مشتری، قابلیت و سودآوری شهرت دارند. با اینکه بیشتر سهام این بازار مربوط به شرکتهای فعال در حوزه نرمافزار با تکنولوژی پیشرفته، اینترنت و کامپیوتر است، شرکتهای سایر بخشها نیز در این بازار دادوستد میکنند.
مایکروسافت، آمازون، اپل، شرکت داروسازی گیلیاد، فیسبوک، تسلا و استارباکس برخی از مهمترین سهامی هستند که در نزدک معامله میشوند. از آنجا که بورس نزدک مشاغل بسیار رشدگرا را به خود جذب میکند، چنین به نظر میرسد که سهمهای پذیرششده در آن در مقایسه با سهام سایر بازارهای اوراق بهادار نوسان بیشتری دارند. نزدک همچنین برای اشاره به نزدک کامپوزیت (Nasdaq Composite) که شاخص حدودا ۳۰۰۰ سهام پذیرفته شده در بورس نزدک هستند نیز استفاده میشود.
عملکرد و ساعات کاری بورس نزدک چگونه است؟
بورس نزدک از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۴:۰۰ بعدازظهر (به وقت منطقه زمانی شرقی) برای معامله سهام باز است. این بازار به معاملهگران اجازه میدهد که سهام پذیرششده در این بورس را در جلسات معاملاتی پیش از بازار و ساعات پس از بازار داد و ستد کنند. ساعات معاملاتی پیش از بازار از ۴:۰۰ تا ۹:۳۰ صبح است. اما ساعات معاملاتی پس از بازار از ۴:۰۰ بعداز ظهر آغاز میشود و تا ساعت ۸:۰۰ شب ادامه دارد.
مقایسه نزدک و بورس اوراق بهادار نیویورک
بازار نزدک و بورس اوراق بهادار نیویورک به همراه یکدیگر بخش عمدهای از معاملات سهام ایالات متحده آمریکا را تشکیل میدهند. با اینهمه تفاوتهایی میان این دو بازار وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
- بازار بورس نزدک بازار معاملهگران است. در حالیکه بورس نیویورک یک بازار حراج است که تجارت مستقیم را تسهیل میکند. در بازار بورس نزدک، خرید و فروش سهام به صورت الکترونیکی از جانب معاملهکنندگان انجام میشود. در بورس نیویورک بالاترین قیمت پیشنهادی با پایینترین نرخ درخواست شده برای فروش مطابقت پیدا میکند و مچ میشود و معامله انجام میشود.
- سهام پذیرفتهشده در نزدک سهامی با رشدگرایی و نوسانهای بیشتر محسوب میشوند. اما سهام شرکتهای برجسته حاضر در بورس اوراق بهادار نیویورک به عنوان سهامی با نوسان کمتر شناخته میشوند.
- نزدک را معمولا به عنوان بازار تکنولوژیهای پیشرفته میشناسند که شرکتهایی مانند مایکروسافت، اپل و فیسبوک را که با اینترنت یا فناوریهای الکترونیکی سروکار دارند را جذب میکند. در سوی دیگر، سهام شرکتهای برجستهای که در بازار بورس نیویورک حضور دارند، پایدارتر هستند و کمتر دچار نوسانمیشوند. شرکتهایی مانند اکسانموبیل (ExxonMobil) و برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) از جمله این شرکتها هستند.
- تا ماه جولای سال ۲۰۱۷ حدود ۳۸۰۰ شرکت با ارزش بازار ۱۱ تریلیوندلاری در بازار بورس نزدک پذیرش شدهاند. در سمت دیگر، ارزش بازار حدود ۲۴۰۰ شرکت حاضر در بورس نیویورک از ۲۱.۳ تریلیون دلار تجاوز میکند.
عملکرد کلی نزدک
از آنجا که نزدک بیشتر از سهام بخش تکولوژی تشکیل شده است، عملکرد کلی آن قدرتمند است. نزدک دارای دو شاخص است؛ یکی با نام نزدک ۱۰۰ و دیگری با نام نزدک کامپوزیت. نزدک ۱۰۰ شاخصی است که از ۱۰۰ شرکت برتر از نظر ارزش بازار تشکیل شده است که سهام آنها در نزدک مبادله میشود. شاخص نزدک کامپوزیت هم شامل اغلب سهمهایی است که در بازار بورس نزدک دادوستد میشوند.
تا روز جمعه، ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۲۰، شاخص نزدک ۱۰۰، بازده یکساله به میزان ۴۰.۴ درصد و همچنین بازده ۲۵.۸ درصدی را طی یک سال منتهی به ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۰ ثبت کرده است. همچنین شاخص نزدک کامپوزیت نیز بازده یکساله ۳۳.۵ درصدی و همچنین بازده ۲۰.۸ درصدی را طی یک سال منتهی به ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۰ به ثبت رسانده است.
بورس تهران چه تفاوتی با بورسهای دنیا دارد؟
دکتر بهمن آرمان رئیس اسبق اداره مطالعات و بررسیهای اقتصادی بورس تهران بورس اوراق بهادار ایران شاید در جهان تنها نمونهای باشد که در آن تعداد زیادی شرکتهای دولتی وجود دارد که این شرکتها نقش کلیدی در تغییرات شاخص بورس و حجم معاملات ایفا میکنند، در حالی که این شرکتها اصولا خود را موظف به ارائه گزارشهای شفاف ندانسته و متاسفانه سازمان بورس هم نظارتی در این راستا نداشته است. نمونه این عدم تعهد به ارائه گزارشهای شفاف، در صنایع بزرگ فولادسازی مشاهده میشود که این صنایع عملا گزارشهایی را در اختیار بورس قرار میدهند که با برنامهها و مصوبههای آنها، فاصله زیادی دارد و این عدم شفافیت در ارائه گزارشها در مورد پالایشگاهها و خودروسازیها هم صادق بوده و بنابراین، بورس تهران در عمل هیچ کنترلی روی ۸۰ درصد ارزش جاری بازار سهام ندارد.
دکتر بهمن آرمان رئیس اسبق اداره مطالعات و بررسیهای اقتصادی بورس تهران بورس اوراق بهادار ایران شاید در جهان تنها نمونهای باشد که در آن تعداد زیادی شرکتهای دولتی وجود دارد که این شرکتها نقش کلیدی در تغییرات شاخص بورس و حجم معاملات ایفا میکنند، در حالی که این شرکتها اصولا خود را موظف به ارائه گزارشهای شفاف ندانسته و متاسفانه سازمان بورس هم نظارتی در این راستا نداشته است. نمونه این عدم تعهد به ارائه گزارشهای شفاف، در صنایع بزرگ فولادسازی مشاهده میشود که این صنایع عملا گزارشهایی را در اختیار بورس قرار میدهند که با برنامهها و مصوبههای آنها، فاصله زیادی دارد و این عدم شفافیت در ارائه گزارشها در مورد پالایشگاهها و خودروسازیها هم صادق بوده و بنابراین، بورس تهران در عمل هیچ کنترلی روی ۸۰ درصد ارزش جاری بازار سهام ندارد.
نکتهای که این مساله را جدیتر میکند، این است که به دلیل ارائه نشدن اطلاعات مناسب، سرمایهگذاران بزرگ به سوی اطلاعات میدانی (اطلاعاتی که خودشان به دست میآورند) هدایت میشوند و به این دلیل مشاهده میشود عدهای از اطلاعات درونی شرکتها به صورت غیررسمی استفاده میکنند و این مقدمه ایجاد یک مشکل حاد است زیرا در این میان برخی که اطلاعات کافی دارند به سودهای کلان دست مییابند در حالی که سهامداران خرد از این قضیه متضرر شده و گاهی تمام سرمایه خود را از دست میدهند.
نکته دیگری که بورس تهران را از سایر بورسها متمایز میکند این است که تنها بورس تکمحصولی در دنیا، بورس تهران است و تنها سهام مورد استفاده، سهام با نام است در حالی که در سایر بورسها صدها نوع سهام مورد دادوستد قرار میگیرد که هر کدام برای مورد خاصی ایجاد میشود؛ مثلا مقامات بورس نیویورک، اوراق بهادار جدیدی را برای ایجاد تحرک در بازار مسکن (به نام ریتس) طراحی کردند و این اوراق برای مدتی توانست بازار مسکن را رونق بخشد، در حالی که با توجه به رکود در بخش مسکن در ایران عملا در بورس تهران برای تحرک در این بازار اتفاقی نمیافتد و حتی بورس کالا هم متاثر از این رکود است چراکه معامله خاصی در این بازار روی میلگرد و شمش انجام نمیشود.
نکته دیگر اینکه در سایر بورسها علاوهبر صدها نوع اوراق بهادار، سهام بی نام، ممتاز و انواع و اقسام اوراق قرضه دولتی و غیردولتی مورد دادوستد قرار میگیرد بنابراین میتوان به راحتی مشاهده کرد که آنچه در ایران داریم، شبیه دنیا نیست در حالی که زمانی، حجم اوراق خزانه و اوراق دولتی ۴۵ درصد حجم معاملات بورس را تشکیل میداد.
بهرغم انقلاب ارتباطاتی که موجب دسترسی منابع مربوطه کشوری به آمار و ارقام شده، ولی مسوولان این مساله را در نظر نمیگیرند و به آمار و ارقام در بورسهای جهان توجهی ندارند.
در بودجه سال ۹۳ رقمهای سنگینی در راستای انتشار اوراق مشارکت برای وزارتخانههای کلیدی نیرو و مسکن در نظر گرفته شد به طوری که هرکدام اجازه انتشار ۲۰ هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت را دارند اما باوجود گذشت سه ماه از سال هیچ اقدامی در این مورد صورت نگرفته و عملا از این ابزار کارآمد استفادهای نشده و آگهی مشخصی نیز در این رابطه منتشر نشده است، در حالی که در کشورهایی مثل آمریکا که توانسته بحران اقتصادی را پشت سر بگذارد هر ماه ۸۵ میلیارد دلار اوراق قرضه به بازار تزریق میشد.
بورس تهران ناچار است قواعد بازی را بپذیرد و برای بهبود شرایط فعلی و خروج بورس از تک محصولی بودن باید از مشاوران بورسهای ترکیه، مالزی و حتی پاکستان و سایر بورسهایی که عملا در چارچوب بورسهای جهان به فعالیت میپردازند، استفاده کند؛ ضمن اینکه باید بعد نظارتی را خود بر شرکتهای بزرگ که بسیار هم پایین است، بهبود ببخشد.
نکته دیگر در زمینه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم است که در حال حاضر در مجلس در حال بررسی است اما متاسفانه بورس از این فرصت استفاده چندانی نکرده است. در حالی که در سایر بورسها شرکتها سود را درون شرکت نگه میدارند و به همین دلیل اقدام به بخشودگی مالیاتی روی سود میکنند که صرف افزایش سرمایه شرکتها میشود. در بورس تهران سود هنوز به صورت نقدی پرداخت میشود. شرکت مایکروسافت که از بهترین شرکتهای بورسی جهان است تاکنون فقط یک بار سود نقدی آن هم در حد یک دلار پرداخت کرده و شرکت اپل نیز که در صدر بهترین شرکتهای جهان است تا کنون سود نقدی پرداخت نکرده است.
نکته دیگر تفاوت بورس تهران با سایر بورسهای دنیا این است که گردانندگان بورس تهران در سایر کشورها، بانکهای سرمایهگذاری هستند اما در ایران شرکتهای تامین سرمایه وجود دارند که هیچ شباهتی به بانکهای سرمایهگذاری دنیا ندارند و بهتر بود سازمان بورس تهران اساس نامه برخی شرکتها مثل جی پی مورگان، گلدمن ساکس و مورگان استنلی که به ترتیب بزرگترین بانکهای سرمایهگذاری جهان هستند را به عنوان الگو انتخاب میکرد و به جای شرکتهای تامین مالی از بانکهای سرمایهگذاری استفاده میکرد.
یکی دیگر از کاستیهای بورس تهران عدم تکامل آن در روشهای کاملا شناخته شده انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهم است به طوری که در گذشته و در اولین دوره مدیریت پس از انقلاب برای شرکتهای پتروشیمی خارک و پلیاکلیل برای اجرای طرحهای توسعه آنان، اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهم منتشر شد و بسیار موفقیتآمیز بود ولی متاسفانه در حال حاضر متوقف شده است.
چرا معاملات فارکس: مقایسه فارکس با بازار بورس
به طور تقریبی بیش از ۲۸۰۰ سهام در بورس نیویورک فهرست شده است. بیش از ۳۳۰۰ سهام دیگر در بورس نزدک فهرست شده است.
شما کدام سهام را معامله میکنید؟ آیا آنقدر وقت دارید این همه شرکت را به دقت بررسی کنید؟
در بازار فارکس ارزهای خیلی زیادی معامله میشود ولی اکثریت بازیگران این بازار فقط هفت جفت ارز پایه را معامله میکنند.
تحت نظر گرفتن هفت جفت ارز پایه خیلی آسانتر از تحت نظر گرفتن چند هزار سهم نیست؟
به آقای فارکس نگاه کن. پر از اعتماد به نفس و خواستنی است. آقای بورس در مقابلش هیچ شانسی ندارد!
این فقط یکی از مزایای فراوان بازار فارکس در برابر بازار بورس است. چند مورد دیگر در زیر آروده شده است:
بازار ۲۴ ساعته
بازار بورس به ساعات باز بودن یک بورس محدود میشود. برای مثال در ایالات متحده بیشتر بورسها ساعت ۹:۳۰ صبح به وقت شرقی باز و ساعت ۴:۰۰ عصر به وقت شرقی بسته میشوند.
بازار فارکس یک بازار بیوقفه ۲۴ ساعته است. بیشتر کارگزاریها از یکشنبه ساعت ۵:۰۰ بعد از ظهر به وقت شرقی تا جمعه ساعت ۵:۰۰ عصر به وقت شرقی فعال هستند و خدمات مشتری معمولاً به صورت ۲۴/۷ ارائه میگردد.
وقتی میتوانید در ساعات کاری بازار ایالات متحده، آسیا و اروپا معامله کنید، میتوانید برنامه زمانی معاملات خود را به دلخواه خودتان تنظیم کنید.
حق کمیسیون حداقلی یا بدون کمیسیون
از آنجا که در حال حاضر کارگزاریهای آنلاین بورس حق کمیسیون صفر ارائه میدهند فاکتور مهمی محسوب نمیشود.
بیشتر کارگزاریهای فارکس کمیسیون یا کارمزدهای معاملاتی اضافی برای معاملات آنلاین ارزها یا معاملات تلفنی دریافت نمیکنند.
هزینههای معاملات فارکس با توجه به گسترههای [۱] Spread فشرده، با ثبات و کاملاً شفاف، از هزینههای هر بازار دیگری کمتر است.
بیشتر کارگزاریهای هزینه خدمات خود را از محل گستره دریافت میکنند.
حجم معاملات و نقدشوندگی بالاتر
گردش مالی روزانه بازار فارکس به طور متوسط ۶.۶ تریلیون دلار است.
گردش مالی بازار بورس فقط کسری از این مبلغ است.
فروش استقراضی بدون بهای بالاتر
بر خلاف بازار سهام، فروش استقراضی [۲] Short Selling در بازار ارز هیچ محدودیتی ندارد. بدون در نظر گرفتن اینکه معاملهگر خرید داشته باشد یا فروش و بازار در هر جهتی که حرکت کند، فرصتهای معاملاتی در بازار ارز همیشه وجود دارد.
از آنجایی که معاملات ارز همیشه مستلزم خرید یک ارز و فروش یک ارز دیگر است، هیچ تعصبی در مورد جهت گیری بازار وجود ندارد. بنابراین فرصت معامله در بازار سعودی و نزولی همیشه یکسان است.
دستکاری حداقلی در بازار
تا به حال چند بار شنیدهاید که «صندوق فلان» در حال فروش «X» یا خرید «Z» بود؟ بازار بورس نسبت به خرید و فروش صندوقهای بزرگ بسیار حساس است.
ولی در بازار فارکس به دلیل عظمتش، احتمال کنترل یک ارز خاص توسط یک صندوق یا بانک بسیار تفاوت بازارهای جهانی با بورس تفاوت بازارهای جهانی با بورس اندک است.
نقدشوندگی بازار فارکس به اندازهای است که در طول ساعات معاملاتی جفت ارزهای پایه، هیچ نهادی هرگز به تنهایی نمیتواند دستکاری قابل توجهی در آن داشته باشد.
بانکها، صندوقهای پوشش ریسک [۳] Hedge Funds ، دولت ها، موسسات تبدیل ارز خرد و اشخاصی که ارزش خالص دارایی آنها خیلی بالاست، اینها فقط بخشی از مشارکت کنندگان بازارهای نقدی ارز هستند که نقدشوندگی در آن بینظیر است.
احتمال تاثیرگذاری شرکتهای تحلیلگر و واسطه بر بازار خیلی کم است
اخیراً تلویزیون تماشا کردهاید؟ تا به حال اخبار سهام یک شرکت اینترنتی خاص را نشنیدهاید که تحلیلگر یک شرکت واسطهگری معتبر، متهم شده وقتی سهام آن شرکت به سرعت در حال ریزش بوده همچنان توصیه به «خرید» آن میکرده است؟
ماهیت این روابط همین است. هر قدر هم دولت دخالت کند و از این نوع فعالیتها جلوگیری کند، باز هم آخرین مورد آن نخواهد بود.
عرضههای اولیه [۴] Initial public offering هم برای شرکتهایی که سهامی میشوند و هم برای موسسات واسطهگری، تجارت بزرگی محسوب میشوند.
منافع این نوع روابط دو طرفه است و تحلیلگران برای موسسات واسطهگری کار میکنند که به این شرکتها به عنوان مشتری نیاز دارند. این وضع بغرنج هرگز از بین نخواهد رفت.
مبادله ارز به عنوان یک بازار بنیادی، برای بانکهای جهانی، میلیاردها دلار درآمد ایجاد میکند و یکی از ضرورتهای بازارهای جهانی است. تحلیلگران مبادله ارز تاثیر چندانی بر نرخهای مبادله ندارند؛ آنها فقط بازار فارکس را تحلیل میکنند.
مزایا | فارکس | بورس |
---|---|---|
معاملات ۲۴ ساعته | بله | خیر |
حق کمیسیون حداقلی یا بدون کمیسیون | بله | شاید |
نقدشوندگی | خیلی بالا | نه خیلی زیاد |
فروش استقراضی بدون بهای بالاتر | بله | خیر |
بدون دستکاری در بازار | بستگی دارد | خیر |
در مبارزه بین فارکس و سهام، به نظر می رسد بر اساس برگه امتیازات آقای فارکس و آقای بورس، آقای فارکس مقتدرانه پیروز است. با آقای قراردادهای آتی ۲-۰ نمیشود؟
دیدگاه شما