صورت های مالی مهم برای مدیران
صورت مالی یک سند رسمی از فعالیت های مالی کسب و کار است. صورت های مالی به ویژه صورت های مالی مهم معمولا پایان هر سه ماه (گزارش سه ماهه) و همچنین در پایان سال تهیه می شوند (گزارش سالانه).
هدف یک صورت مالی ارائه اطلاعات در مورد کسب و کار به مردم است تا بتوانند تصمیمات درستی در زمان درست بگیرند. منظور از مردم سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، بستانکاران و همچنین مدیریت است. برخلاف باور عامه این تنها سهامداران نیستند که با استفاده از صورت های مالی تحلیل مالی انجام می دهند. مدیریت نیز در چنین اموری دخالت می کند. این امور برای تصمیمات مهم کسب و کار برای عملکرد بهتر و رشد انجام می شوند. به علاوه ورود شرکت ها به بورس اوراق بهادار مستلزم به اشتراک گذاشتن صورت های مالی مبتنی بر اصول حسابداری پذیرفته شده در آن کشور است.
پنج صورت مالی اساسی وجود دارد :
- صورت سود و زیان
- ترازنامه
- صورت جریان وجوه نقد
- صورت حقوق صاحبان سهام
- صورت سود و زیان جامع
ارزش هر یک از این صورت های مالی مهم و اینکه چرا هر کسب و کار با هر اندازه ای به آن احتیاج دارد در زیر آمده است :
1. صورت سود و زیان
این یکی از صورتهای اولیه است که برای سنجش عملکرد یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. این صورت مالی میزان رشد در فروش یا درآمد و همچنین درآمد خالص یا دریافتی خالص شرکت را نشان می دهد. درآمد خالص معیاری است که معمولا برای فهمیدن اینکه چقدر شرکت در یک بازه زمانی مشخص که صورت حساب برای آن تنظیم شده در پول درآوردن موفق عمل کرده است مورد استفاده قرار می گیرد. یکی دیگر از عناصر مهم که بخشی از این صورت مالی را تشکیل می دهد هزینه های ایجاد شده به وسیله شرکت برای تولید درآمد است.
در صورت سود و زیان مدیر باید فروش ها و هزینه های یک دوره را با دوره پیشین مقایسه کند تا تغییر قابل توجهی نداشته باشد. به عنوان مثال اگر هزینه های اجرایی بدون هیچگونه افزایش در میزان فروش، رشد چشمگیری داشته باشند توسط صورت سود و زیان آشکار می شود و مدیر می تواند به دنبال راهی برای کاهش هزینه ها باشد.
دیگر هزینه های قابل توجه در صورت سود و زیان هزینه تحقیق و توسعه و بهره پرداخت شده برای وجوه قرضی است. اگر مقدار مورد دوم بالا باشد شرکت می تواند به دنبال یک منبع مالی ارزان تر بگردد. به این ترتیب صورت سود و زیان می تواند روندهایی در فروش و هزینه را نشان دهد که منجر به تصمیماتی برای عملکرد بهتر و رشد کسب و کار گردد.
2. ترازنامه
این صورت مالی را با نام صورت وضعیت مالی نیز می شناسند چرا که اطلاعاتی درباره دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام سازمان ارائه می کند. در حالی که صورت سود و زیان برای یک دوره زمانی خاص ایجاد می شود، ترازنامه در یک تاریخ مشخص تهیه می شود (معمولا در پایان یک سال مالی). از این جهت ترازنامه را می توان به یک عکس از وضعیت مالی شرکت در یک نقطه خاص از زمان تشبیه کرد.
عناصر ترازنامه (دارایی ها، بدهی ها و سرمایه) منابعی که متعلق به شرکت است و نحوه تامین مالی آنها را نشان می دهند. مدیریت باید این صورت مالی را با دوره های گذشته مقایسه و هر گونه افزایش یا کاهش عمده هر یک از عناصر آن را بررسی کند. به عنوان مثال در مورد دارایی ها اگر موجودی ها با سرعت بیشتری نسبت به فروش رشد کنند، مدیر باید به دنبال راهی باشد که هرچه سریع تر موجودی ها را تبدیل به فروش کند. به این ترتیب ترازنامه جنبه هایی را مشخص می کند که وضعیت مالی شرکت را بهتر کند.
3. صورت جریان نقدینگی
این صورت مالی با نام صورت جریان وجوه نقد نیز شناخته می شود. صورت جریان نقدینگی اطلاعاتی در مورد جریان نقدی ورودی و خروجی سازمان در طول یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند.
جریان نقدی ممکن است به سه شکل متفاوت باشد :
- جریان نقدی عملیاتی که جریان های وجوه نقد مربوط به درآمدها و هزینه های شرکت را نمایش می دهد.
- جریان نقدی سرمایه گذاری که سرمایه گذاری صورت گرفته روی دارایی های بلندمدت است.
- جریان نقدی تامین مالی که مربوط به حقوق صاحبان سهام است. مانند پرداخت سود سهام
جریان های نقدی برای تعیین نقدینگی موجود برای پرداخت بدهی ها مفید هستند. معمولا افزایش جریان نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی نشان دهنده یک وضعیت جریان نقدی سالم برای شرکت است.
4. صورت حقوق صاحبان سهام
این صورت حساب اطلاعاتی درباره توازن حقوق صاحبان سهام که در ترازنامه آورده شده اند به همراه توضیحی در مورد چرایی تغییر این موارد ارائه می کند. تغییرات این صورت مالی معمولا به دلیل توزیع سود سهام، صدور سهام جدید و بازخرید سهام خزانه اتفاق می افتند. مدیریت باید مدام سود سهام پرداخت شده و سود انباشته را بررسی کند. اگر سود انباشته کاهش یابد مدیریت باید بررسی کند که بودجه کافی برای پرداخت بدهی های خود داشته باشد.
5. صورت سود و زیان جامع
این صورت حساب اطلاعاتی در مورد درآمد جامع که نمی توان در صورت سود و زیان آورد ارائه می کند. مواردی چون درآمد یا هزینه تحقق نیافته، حقوق، سرمایه گذاری ها و معاملات ارزی بخشی از این صورت حساب می باشند. این صورت مالی به مدیریت کمک می کند که منابع نقدینگی احتمالی در آینده را شناسایی کند.
همانطور که مشخص است صورت های مالی و گزارش های مالی دقیق دیدگاه های متعددی برای بهبود عملیات، افزایش درآمد، کاهش هزینه ها و تضمین موافقت ارائه می کند. مدیران باید تلاش کنند تا روندهای موجود در فروش، هزینه ها و سایر جنبه های مهم را شناسایی کنند تا بتوانند عملکرد را بهبود ببخشند و کسب و کار را در مسیر سودآوری قرار دهند.
جریان نقدی چیست؟
بیانیه جریان نقدی یک بیانیه مالی است که داده های جمع آوری شده را در رابطه با تمام جریان های نقدی که شرکت از عملیات در حال انجام و منابع سرمایه گذاری خارجی دریافت می کند، و نیز تمام جریان های نقدی که برای فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری در طول یک دوره معین پرداخت می شود، فراهم می کند.
بیانیه جریان پول نقد، حسابداری نقدی متمرکز است، در حالی که دو نوع حسابداری وجود دارد: تعهد و پول نقد. اکثر شرکت های دولتی از حسابداری تعهدی استفاده می کنند، بدین معنا است گزارش درآمد، مشابه موقعیت نقدی شرکت نیست.
جریان های نقدی از عملیات
این بخش اول بخشنامه جریان پول نقد است و شامل معاملات از تمام فعالیت های تجاری عملیاتی است. جریان نقدی از بخش عملیات با درآمد خالص آغاز می شود و سپس تمام اقلام غیر کالایی را به اقلام نقدی که شامل فعالیت های عملیاتی هستند، مصالحه می کند. به عنوان مثال، حساب های دریافتی یک حساب غیرقابل پرداخت است. اگر حساب های دریافتی در طول یک دوره افزایش یابد، به این معنی است که فروش در حال افزایش است، اما در زمان فروش هیچ نقدی دریافت نشده است. بیانیه گردش پول نقد درآمد خالص را کسر می کند، زیرا پول نقد نیست. جریان نقدی بخش عملیات همچنین می تواند شامل حساب های قابل پرداخت، استهلاک و اقلام متعدد پیش پرداخت که به عنوان درآمد یا هزینه ثبت شده اند اما بدون جریان نقدی مرتبط است.
جریان نقدی از سرمایه گذاری
این بخش دوم گزارش بی سابقه پول نقد است و می تواند پول نقد شامل صرف ملک، کارخانه و تجهیزات شود. این جایی است که تحلیلگران به دنبال تغییرات در هزینه های سرمایه (CAPEX) هستند. در حالی که جریان های نقدی مثبت در این بخش می تواند خوب در نظر گرفته شود، شرکت ها ، سرمایه گذارانی را ترغیب می کنند که جریان های نقدی را به عملیات تجاری ترجیح دهند، نه فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی. شرکت ها با فروش تجهیزات و یا اموال می توانند جریان نقدی را در این بخش تولید کنند.
جریان نقدی از تامین مالی
جریان نقدی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی از تامین مالی آخرین قسمت از صورت حساب جریان نقدی است. مقدمه ای را درباره نقدی که در تامین مالی کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد، ارائه می دهد. تحلیلگران از جریان نقدینگی بخش تامین مالی استفاده می کنند تا تعیین کنند که چه مقدار پول، که شرکت از طریق سود سهام یا پرداخت سهام به آنها پرداخت کرده است. پول نقد به دست آمده از تلاش های سرمایه جمع آوری شده از قبیل سهام یا بدهی بازپرداخت می شود، همانطور که وام گرفته شده یا پرداخت می شود.
جریان نقدی عاملی، منبع تغذیه یک شرکت و مهمترین شاخص سنجشی است که سرمایه گذاران دارند. اگر چه بسیاری از سرمایه گذاران به سمت درآمد خالص حرکت می کنند، جریان های نقدی عملیاتی، به دو دلیل اصلی، معیار بهتر سلامت شرکت است. اول، جریان نقدی سخت تر است که تحت GAAP از درآمد خالص دستکاری کرد (اگر چه می توان آن را به میزان معینی انجام داد). دوم، "پول نقد پادشاه است" و یک شرکت که در بلند مدت پول نقد تولید نمی کند، در بستر مرگ است.
اما جریان نقدی عملیاتی به معنای EBITDA (درآمد قبل از استهلاک و استهلاک مالیات بر بهره) نیست. در حالی که EBITDA گاهی به عنوان "جریان نقدی" نامیده می شود، این واقعا درآمد قبل از تأثیرات سرمایه گذاری و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری است. این تغییرات سرمایه در گردش (موجودی، بدهی و غیره) را ضبط نمی کند. جریان واقعی نقدی عملیاتی، تعدادی است که در بیانیه جریان نقدی بدست آمده است.
بررسی اظهارنامه جریان نقدی
بیانیه جریان نقدی شرکت های غیر مالی شامل سه بخش اصلی است:
جریانهای عملیاتی - خالص حاصل از عملیات (درآمد خالص و تغییر در سرمایه کار).
سرمایه گذاری جریان - نتیجه خالص هزینه های سرمایه، سرمایه گذاری، خرید، و غیره.
جریان های مالی - نتیجه خالص جمع آوری پول نقد برای جبران جریان های دیگر و یا بازپرداخت بدهی.
با در نظر گرفتن درآمد خالص و تنظیمات مربوط به تغییر در حسابهای گردش کار ترازنامه (بدهی ها، بدهی ها، موجودی) و سایر حساب های جاری، جریان بخش نقدی عملیاتی نشان می دهد که چگونه پول نقد در طول دوره تولید شد. این فرایند تبدیل یا انتقال از حسابداری تعهدی به حسابداری نقدی است که جریان بدهی عملیاتی را بسیار مهم می سازد.
حسابداری تسویه حساب در مقابل جریان نقدی
تفاوت کلیدی بین حسابداری تعهدی و جریان نقدی واقعی با مفهوم چرخه نقدی نشان داده شده است. چرخه نقدی شرکت فرایندی است که فروش (بر اساس حسابداری تعهدی) را به صورت نقدی به صورت زیر تبدیل می کند:
برای ساختن موجودی از پول نقد استفاده می شود.
موجودی به فروش می رسد و به حساب های دریافتی تبدیل می شود (به دلیل اینکه مشتریان 30 روز به پرداخت می پردازند).
وقتی که مشتری پرداخت می کند، پول نقد دریافت می شود (که همچنین بدهی ها را کاهش می دهد).
فرمول محاسبه ارزش خالص فعلی (NPV) چیست؟
ارزش خالص فعلی (NPV) روشی است که برای تعیین ارزش فعلی همه جریانهای نقدی آتی (Future cash flows)، شامل سرمایه اولیه، حاصل از یک پروژه استفاده میشود. این روش به طور گستردهای در محاسبه بودجه یک سرمایه گذاری برای مشخص کردن این که کدام پروژه قابلیت بازگرداندن بیشترین سود را دارد، استفاده میشود.
ارزش خالص فعلی (Net present value) تفاوت بین ارزش فعلی جریان نقدی ورودی و ارزش فعلی جریان خروجی پول نقد در طی یک دوره زمانی است. NPV در بودجهبندی سرمایه برای تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی تجزیه و تحلیل سودآوری یک سرمایهگذاری یا پروژه مطرح شده استفاده میشود. در روش ارزش خالص فعلی، ابتدا تمامی هزینهها و درآمدها بسته به اینکه در چه زمانی به وقوع خواهند پیوست، با نرخ بهره مناسبی طبق رابطه زیر تنزیل میشوند.
در این رابطه t زمان انجام هزینه یا واقع شدن درآمد، i نرخ بهره (حاصلضرب نرخ سود، نرخ ریسک و نرخ تورم قابل پیشبینی) و R_t مقدار کمی درآمد یا هزینه بر اساس جریان نقدینگی است.
سپس با تفریق هزینههای تبدیل شده از درآمدهای تبدیل شده، عدد خالصی بهدست خواهد آمد که به آن NPV گفته میشود. اگر این عدد مثبت باشد، طرح سودآور و قابل قبول بوده و اگر منفی باشد، طرح زیانده و غیر قابل اجرا (از نظر اقتصادی) است.
یکی از اصلیترین کاربردهای ارزش خالص فعلی، مطالعات اقتصاد مهندسی و ارزیابی توجیه فنی و اقتصادی پروژهها است. به عنوان مثال اگر یک کارخانه برای ایجاد خط تولید محصول جدیدی پیشبینی کند که در سال اول نیاز به ۱۰۰ میلیون تومان هزینه سرمایه (جهت راهاندازی خط تولید) داشته باشد خط تولید تا پایان سال به بهرهبرداری برسد و طی ۶ سال بعدی، از محل فروش محصول تولیدی درآمدی برابر سالانه ۳۰ میلیون تومان ایجاد شود و همچنین هزینههای جاری تولید و عرضه آن محصول (مانند مواداولیه، آب و برق و گاز، دستمزد، حمل و نقل، بازاریابی، . ) سالانه ۵ میلیون تومان باشد و نرخ بهره سالانه (شامل حاصلضرب نرخ تورم سالانه، نرخ سود و نرخ ریسک) نیز ۱۰٪ منظور شود، نحوه محاسبه ارزش خالص فعلی چنین خواهد بود.
فرمول ارزش خالص فعلی (NPV) بسته به تعداد و ثبات جریانهای نقدی آتی متفاوت است. اگر یک جریان پول از یک پروژه وجود دارد که بعد از گذشت یک سال از الان پرداخت خواهد شد، ارزش خالص فعلی طبق فرمول زیر محاسبه میشود:
- i=نرخ ثابت نزول بانکی یا مقدار سود درخواستی
- t=تعداد دوره های زمانی
اگر یکپروژه بلند مدت تر با چندین جریان پولی در حال بررسی باشد، فرمول ارزش خالص فعلی یک پروژه این چنین است:
- Rt= جریان پول خالص ورودی – جریان پول خروجی در یک دوره
- i =نرخ نزول بانکی یا سودی که میتوانست در در سرمایه گذاری جایگزین به دست بیاید
- t =تعداد دوره های زمانی
اگر شما با علامت جمع نا آشنا هستید، در اینجا یک راه ساده تر برای به یاد داشتن مفهوم NPV وجود دارد:
NPV =(ارزش امروز پول سرمایه گذاری شده)- (ارزش امروزی جریان پول مورد انتظار)
بسیاری از پروژهها در طول زمان با نرخ های مختلفی سود دهی میکنند. در این مورد، فرمول NPV میتواند برای هر جریان پول به طور انفرادی محاسبه شود. به عنوان مثال، پروژهای را در نظر بگیرید که ۱۰۰۰ دلار هزینه دارد و سه جریان پولی ۵۰۰ و ۳۰۰ و ۸۰۰ دلاری را در سه سال اینده فراهم می کند. فرض کنید ارزش بازیافتنی در پایان پروژه وجود ندارد و نرخ درخواستی سود بازگرداندن وجه ۸٪ است.NPV این پروژه این گونه محاسبه میشود:
نرخ سود بازگرندان وجه به عنوان نرخ ثابت نزول بانکی برای جریان های نقدی آتی استفاده می شود تا ارزش روز پول را محاسبه کند. یک دلار امروز ارزش بیشتری از یک دلار فردا دارد چون یک دلار میتواند امروز برای بدست آوردن سود سرمایه گذاری شود. بنابراین زمانی که ارزش فعلی درآمدهای آتی را حساب میکنیم، جریان پولی که در آینده بدست خواهد آمد، متناسب با مقدار دیرکرد باید کم شود.
NPV در محاسبه بودجه سرمایه گذاری استفاده میشود تا پروژهها بر اساس سود بازگشتی مورد انتظار، سرمایه مورد نیاز و سود پیش بینی شده در طول زمان با هم مقایسه شوند. معمولا پروژههای با NPV بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. به عنوان مثال دو پروژه بالقوه را برای کمپانی ABC در نظر بگیرید:
پروژه X یک سرمایه اولیه ۳۵۰۰۰ دلاری نیاز دارد، اما انتظار میرود سودی معادل ۱۰۰۰۰ ،۲۷۰۰۰ و ۱۹۰۰۰ دلار به ترتیب برای سالهای اول، دوم و سوم داشته باشد. سود بازگرداند وجه ۱۲٪ است. از آن جایی که جریانهای پول مساوی نیستند، فرمول NPV برای هر جریان پول یه صورت جدا گانه حساب میشود:
هم چنین پروژه Y یک سرمایه اولیه ۳۵۰۰۰ دلاری نیاز دارد و در هر دو سال اول سودی معادل ۲۷۰۰۰ دلار به همراه خواهد داشت. سود بازگرداندن وجه هدف ۱۲٪ باقی می ماند. به خاطر اینکه هر دو دوره سود یکسانی را حاصل میکنند، فرمول اولیه بالا قابل استفاده است:
هر دو پروژه میزان سرمایه اولیه یکسانی نیاز دارند، اما پروژه X مجموع درآمد بیشتری نسبت به پروژه Y دارد، هر چند پروژه Y، NPV بیشتری دارد چون این در آمد سریع تر حاصل شده است (این به این معناست که نرخ ثابت نزول بانکی تاثیر کمتری دارد).
به طور خلاصه چگونه ارزش خالص فعلی را حساب کنیم ؟
ارزش خالص فعلی همه جریان های نقدی آتی یک پروژه را از قبل محاسبه میکند و از مقدار سرمایه مورد نیازش کم می کند. این تجزیه و تحلیل در بودجه بندی سرمایه برای مشخص کردن اینکه آیا یک پروژه باید اجرا شود، استفاده و با استفادههای جایگزین از سرمایه مورد نظر یا با پروژههای دیگر مقایسه میشود.
صورت جریان وجوه نقد
طبق استاندارد حسابداری شماره یک ایران (نحوه ارائه صورتهای مالی )مجموعه کامل صورتهای مالی شامل اجزای زیر است :
الف. صورتهای مالی اساسی :
۲ .صورت سود و زیان،
۳ .صورت سود و زیان جامع، و
۴ .صورت جریان وجوه نقد .
ب .یادداشتهای توضیحی.
همانطور که مشاهده می شود صورت جریان وجوه نقد یکی از اجزای صورتهای مالی اساسی می باشد.
تعاریف طبق استاندارد حسابداری شماره ۲ ایران
صورت جریان وجوه نقد :
پابلو فرناندز اعتقاد دارد یک اصل حسابداری و مالی وجود دارد که اگر چه نمیتوان آن را بهطور مطلق صحیح دانست، اما میتوان آن را بهعنوان دیدگاهی خوب به شمار آورد. آن اصل، این است که سود خالص فقط یک عقیده، اما جریان وجوه نقد یک واقعیت است .
جریان وجوه نقد (cash flow) درواقع انتقال منابع مالی (پول نقد) به درون سازمان یا پروژه یا خروج آن اطلاق می شود. جریان وجوه نقد در صورتهای مالی تحت عنوان صورت جریان وجوه نقد منعکس می شود . جریان وجوه نقد بر خلاف صورت سود وزیان و ترازنامه که بر مبنای تعهدی تهیه می شوند، بر اساس مبنای نقدی تهیه می شود . صورت جریان وجوه نقد ( cash flow statement ) در حسابداری مالی به یک صورت مالی که حاوی گزارش جریان نقدینگی در فعالیتهای عملیاتی، مالی و سرمایهگذاری یک شرکت است، اطلاق میگردد . صورت جریان وجوه نقد باید منعکس کننده جریانهای نقدی طی دوره تحت سرفصلهای اصلی زیر باشد:
ـ فعالیتهای عملیاتی : فعالیتهای عملیاتی عبارت از فعالیتهای اصلی مولد درآمد عملیاتی واحد تجاری است. فعالیتهای مزبور متضمن تولید و فروش کالا و ارائـه خدمات است و هزینهها و درآمدهای مرتبط با آن در تعیین سود یا زیان عملیاتی درصورت سود و زیان منظور میشود.
ـ بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی بابت تأمین مالی : کلیه مبالغ دریافتی و پرداختی در رابطه با سود سهام، درآمد سرمایهگذاری و سود و کارمزد تأمین مالی.
ـ مالیات بر درآمد : تنها منحصر به پرداختها یا علیالحسابهای پرداختی از بابت مالیات بر درآمد و یا استرداد مبالغ پرداختی از همین بابت است و در برگیرنده جریانهای نقدی مربوط به سایر انواع مالیاتها از قبیل مالیاتهای تکلیفی نمیشود.
ـ فعالیتهای سرمایهگذاری : جریانهای مرتبط با تحصیل و فروش سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، سرمایهگذاریهای بلندمدت و داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود و نیز پرداخت و وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص مستقل از واحد تجاری بجز کارکنان میباشد .
ـ فعالیتهای تأمین مالی : جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تأمین مالی شامل دریافتهای نقدی از تأمین کنندگان منابع مالی خارج از واحد تجاری (شامل صاحبان سرمایه) و بازپرداخت اصل آن است.
*.این نکته حایز اهمیت است که در کشورهای اروپا و آمریکا صورت جریان وجوه نقد مشتمل بر ۳ طبقه می باشد ولی در ایران مشتمل بر ۵ طبقه است .
وجه نقد :
عبارت است از موجودی نقد و سپردههای نزد بانکها و مؤسسات مالی اعم از ریالی و ارزی (شامل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت بدون سررسید)
جریـان وجه نقد :
عبارت است از افزایش یـا کاهش در مبلـغ وجه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل از شخصیت حقوقی واحـد تجـاری و ناشی از سایـر رویدادها.
فعالیتهای عملیاتی :
عبارت از فعالیتهای اصلی و مستمر مولد درآمد عملیاتی واحد تجاری است.
فعالیتهای سرمایهگذاری :
عبارت است از تحصیل یا واگذاری سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت، داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود و نیز پرداخت و وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص مستقل از واحد تجاری غیر از کارکنان .
فعالیتهای تأمین مالی :
عبارت از فعالیتهایی است که منجر به تغییرات در میزان و ترکیب سرمایه و استقراضهای واحد تجاری گردد.
معادل وجه نقد :
بنابر تعریف رایج عبارت از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت سریعالتبدیل به وجه نقد است که احتمال خطر کاهش در ارزش آن ناچیز بوده و به آسانی و بدون اطلاع قبلی قابل تبدیل به مبلغ معینی وجه نقد باشد و موعد آن در زمان تحصیل تا سررسید حداکثر سه ماه باشد منهای وامها و قرضالحسنههای دریافتی از بانکها و سایر اشخاص که ظرف سه ماه از تاریخ تحصیل قابل بازپرداخت است
انواع صورت جریان وجوه نقد
واحدهای تجاری باید جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی را با بکارگیری یکی از روشهای زیر گزارش کنند:
الف . روش مستقیم که به موجب آن ناخالص وجوه نقد دریافتی و پرداختی بر حسب طبقات عمده افشا میشود. مزیت اصلی روش مستقیم این است که دریافتها و پرداختهای نقدی عملیاتی را نشان میدهد.
ب . روش غیرمستقیم که به موجب آن سود یا زیان عملیاتی با انجام تعدیلات زیر به خالص جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی تبدیل میشود:
اثر معاملات و رویداد هایی که دارای ماهیت غیر نقدی است (هزینه استهلاک ، ذخیره بازخرید پایان خدمت کارکنان … ) و اثر اقلامی که در محاسبه سود یا زیان عملیاتی دوره جاری منظور شده باشد، لیکن جریانهای نقدی مرتبط با آنها در دورههای قبل حادث شده یا در دورههای آینده حادث خواهد شد و بالعکس. مزیت اصلی روش غیرمستقیم این است که تفاوت بین سود عملیاتی و جریان وجه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی به گونه برجستهای نشان داده میشود.
روش تهیه صورت جریان وجه نقد در ایران
وجوه نقد حاصل از فروش = حسابهای دریافتنی پایان دوره – حسابهای دریافتنی ابتدای دوره + فروش
وجوه نقد حاصل از ارایه خدمات = حسابهای دریافتنی پایان دوره – حسابهای دریافتنی ابتدای دوره + درآمد خدمات
وجوه نقد پرداختی بابت مواد اولیه = موجودی پایان دوره – موجودی ابتدای دوره + هزینه مواد اولیه
وجوه نقد پرداختی بابت حقوق و دستمزد = حقوق پرداختنی پایان دوره – حقوق پرداختنی ابتدای دوره + هزینه حقوق
(برای تمامی درآمد ها و هزینه های عملیاتی) از جمله پرداختی بابت حق امتیاز ، اجاره عملیاتی و هزینه های تجدید ساختار و هرنوع پرداختی به کارکنان از جمله وام و خسارت دریافتی از بیمه از بابت حتی اقلام سرمایه ای .
۲٫ روش غیر مستقیم
(تهیه صورت تطبیق سود عملیاتی با جریان وجوه نقد حاصل از عملیات (
تعیین سود عملیاتی(صورت سود و زیان (
تعدیل هزینه های غیر نقدی
ب) مزایای پایان خدمت
تعدیل از بابت اقلام عملیاتی ترازنامه
الف) افزایش و کاهش در داراییهای مرتبط با عملیات
ب) افزایش و کاهش در بدهیهای مرتبط با عملیات
تعدیل از بابت درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی
** مواردی که در هیچ سرفصل دیگری قرار نمیگیرند(حمل موردی مواد اولیه)
تعدیلات سنواتی موثر بر اقلام جاری
بدهکار = خروج وجه نقد
بستانکار= ورود وجه نقد
الف) اگر نقدی باشد ، ورودی یا خروجی وجه نقد
ب) در غیر این صورت اثر آن به این وسیله خنثی میشود .
در مواقعی که حسابهای عملیاتی با سایر سرفصلها درگیر شود
بازده سرمایه گذاریها و سود پرداختی بابت تأمین مالی :
سود سهام دریافتی = سود سهام دریافتنی ابتدای دوره + در آمد مربوط به سود سهام – سود سهام دریافتنی پایان دوره
از بابت بکارگیری روش ارزش ویژه میبایست تعدیلات لازم صورت گیرد .
سود سهام پرداختی=سود سهام پرداختنی ابتدای دوره + سود سهام تصویب شده –سود سهام پرداختنی پایان دوره
بهره دریافتی=بهره دریافتنی ابتدای دوره + درآمد بهره –بهره دریافتنی پایان دوره
بهره پرداختی=بهره پرداختنی ابتدای دوره +بهره منظور شده به دارایی+ هزینه بهره – بهره پرداختنی پایان دوره
تعدیلات سنواتی موثر بر این سرفصل(دریافتنی یا پرداختنی)
مالیا ت بر درآمد :
کلیه وجوه نقدی که واحد تجاری از بابت عملکرد پرداخت کرده است .
حتی از بابت سنوات قبل (تعدیلات سنواتی)
مالیات پردرآمد پرداختی
مالیات پردرآمد پرداختی = ذخیره مالیات ابتدای دوره +پیش پرداخت مالیات پایان دوره+ مالیات دوره جاری –ذخیره مالیات انتهای دوره – پیش پرداخت مالیات اول دوره+ تعدیلات سنواتی موثر – تعدیلات سنواتی غیر موثر
فعالیتهای سرمایه گذاری
وجوه مرتبط با داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود
وجوه پرداختی بابت تحصیل=حسابهای پرداختنی مرتبط در ابتدای دوره + افزایش در دارایی ثابت – حسابهای پرداختنی مرتبط در پایان دوره
وجوه دریافتی بابت فروش=سود (- زیان)حاصل از واگذاری+ کاهش در دارایی ثابت(ارزش دفتری) +حسابهای دریافتنی مرتبط در ابتدای دوره – حسابهای دریافتنی مرتبط در پایان دوره
اعمال تعدیلات از بابت تعدیلات سنواتی موثر
اعمال تعدیلات از بابت تغییر طبقه بندی و تعدیلات جاری که بر افزایش و کاهش داراییها موثر است .
** در صورتیکه بتوان به طور مستقیم از طریق اطلاعات مالی دریافتها و پرداختهای مرتبط با تحصیل یا واگذاری داراییها را مشخص کرد فرمولهای فوق میتواند کنترل کننده مناسبی باشد .
وجوه مرتبط با سرمایه گذاریها(سهام ، سپرده بانکی یا اوراق مشارکت (
** دقیقاً شبیه ردیف داراییهای ثابت مشهود عمل میشود اما حتماً باید اثرات ناشی از بکارگیری روشهای سرمایه گذاری (ارزش ویژه یا ارزش بازار و …..) مد نظر قرار کیرد .
فعالیتهای تأمین مالی :
وجوه مرتبط با افزایش و کاهش سرمایه
** صرفاً مبالغ نقدی ، (شامل علی الحساب افزایش سرمایه) مد نظر قرار میگیرد .
فعالیتهای تأمین مالی :
دریافت تسهیلات مالی و بازپرداخت اصل تسهیلات مالی و حصه اصل اقساط پرداختی اجاره به شرط تملیک .
باز پرداخت اصل تسهیلات مالی=مانده اصل در ابتدای دوره + اصل تسهیلات مالی دریافتی–مانده اصل در پایان دوره
*** تسعیر ارز از این بابت بابد تعدیل شود. یعنی منهای سود تسعیر و به اضافه زیان تسعیر ارز
*** تسهیلات مالی دریافتی با سررسید کمتر از سه ماه را میتوان بطور خالص و جداگانه نمایش داد .
اعمال تعدیلات از بابت تعدیلات سنواتی موثر
مبادلات غیر نقدی
معاملاتی که مستلزم استفاده از وجه نقد نیست نباید در صورت جریان وجوه نقد انعکاس یابد .
این معاملات ، به استثنای معاملات مربوط به فعالیتهای عملیاتی ، در صورت با اهمیت بودن بایددر یادداشتهای توضیحی به نحو ی مناسب افشا شود .
نمونه غیر نقدیهایی که باید در یاداشتها افشاء شوند :
تحصیل داراییهای ثابت مشهود در قبال تسهیلات مالی
تحصیل داراییهای ثابت مشهود در قبال صدور سهام
مبادله موجودی مواد اولیه یا موجودی کالای ساخته شده با دارایی ثابت مشهود
افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده بستانکاران
جایگزینی وامهای بلند مدت با وامهای بلند مدت دیگر
تغییرات در چارچوب حقوق صاحبان سرمایه که مبین طبقهبندی مجدد حسابهای تشکیل دهنده حقوق صاحبان سرمایه است از قبیل افزایش سرمایه از محل اندوختهها و تخصیص اندوخته از محل سود انباشته، در زمره معاملات غیر نقدی مستلزم افشا تلقی نمیشود .
هرگاه بخشی از سود یا زیان ناشی از تسعیر معاملات عملیاتی تسویه شده و یا مانده های عملیاتی تسویه نشده به موجب استانداردهای حسابداری یا قوانین آمره به سود و زیان عملیاتی دوره منظور نشده باشد .
هرگاه سود یا زیان ناشی از تسعیر معاملات غیرعملیاتی تسویه شده یا مانده های غیرعملیاتی تسویه نشده در محاسبه سود عملیاتی دوره منظور شده باشد .
در موارد فوق ، تعدیلات انجام شده در محاسبه جریانهای نقدی تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی در سرفصلهای اصلی مربوط منظور می شود .
هرگاه سود یا زیان ناشی از تسعیر وجه نقد (صرفاً وجه نقد)در محاسبه سود یا زیان عملیاتی دوره منظور شده باشد .
** مورد فوق به عنوان یکی از عوامل تطبیق بین مانده اول دوره و پایان دوره وجه نقد درصورت جریان وجوه نقد ارائه می شود .
مانده وجه نقد ابتدا و پایان دوره
** مانده وجه نقد ابتدا و پایان دوره در ذیل صورت جریان وجوه نقد درج میگردد .
با بررسی حاشیه سود، سود خود را افزایش دهید
حاشیه سود، یکی از شاخصههای اصلی فاندامنتالی برای سرمایه گذاری در یک شرکت است.
هنگامی که بخواهید تحلیل فاندامنتال (بنیادی) انجام دهید، دو رویکرد سر راه شما وجود دارد:
رویکرد اول، بررسی بالا به پایین هست و دیگری نگاه از پایین به بالا است. در رویکرد بررسی بالا به پایین، هنگامی که شما وارد تحلیل فاندامنتال یک پروژه شوید، ابتدا وضعیت جهانی (سیاسی، اقتصادی و…) را بررسی میکنید، سپس وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و در پایان به بررسی شرکت مورد نظر خواهید پرداخت.
شما برای شناسایی پروژه های آیندهدار باید از منابع اطلاعاتی گوناگون و معتبر استفاده کنید. و ما در این مقاله شما را با بهترین منابع آماری برای بررسی سابقه اقتصادی شرکتهای مختلف آشنا میکنیم.
حاشیه سود که یکی از عوامل مؤثر در تحلیل بنیادی هست، که در این مقاله به بررسی کامل آن میپردازیم. همچنین نحوه محاسبه انواع حاشیه سود را بیان میکنیم.
در این مقاله میآموزید:
- آشنایی با انواع گزارشهای مالی
- آموزش محاسبه حاشیه سود در معاملات
- کاربرد و تحلیل حاشیه سود
- تأثیر حاشیه سود بر معاملات
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- افرادی که به بررسی گزارشهای مالی و تحلیل فاندامنتال علاقهمند هستند.
- معاملهگران و سرمایه گذاران بلند مدت.
- سرمایهگذاران حرفهای که میخواهند شخصاٌ، یک پروژه ارزنده برای سرمایهگذاری را تحلیل کنند.
منابع مهم تحلیل شرکت برای تعریف حاشیه سود
قبل از تعریف اینکه حاشیه سود چیست، تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی باید با برخی شاخصههای مهم در هر پروژه یا شرکت که در تحلیل اوضاع و شرایط آن مهم هستند آشنا شویم.
برای مثال زمینه فعالیت شرکت، مکان شرکت، نوع محصولات تولیدی، فروش محصولات و مشتریان شرکت، مواردی هستند که قبل از سرمایه گذاری در یک مجموعه باید اطلاعاتی درباره آنها کسب کنیم. یکی از این منابع، گزارشهای مالی منتشر شده توسط خود شرکت است.
گزارشهای مالی چیست؟
گزارشهای مالی شرکت شامل گزارش هیئت مدیره، صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی هست که توسط شرکت تهیه و مورد استفاده مخاطبین قرار میگیرد. اساس و پایه تحلیل بنیادی، وابسته به این گزارشات است.
به عنوان مثال برای بازار بورس ایران، سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران یا سایت کدال، سایتی معتبر و مورد اطمینان است که گزارشات مالی شرکتهای تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی بورسی در آن منتشر میشود.
در بازار ارزهای دیجیتال نیز وبسایتهایی مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap)، گلاسنود (Glassnode)، کوین گلاس (Coinglass) و… به عنوان منابع اطلاعاتی موثق برای تحلیل شرایط مالی رمز ارزها استفاده میشوند.
معتبرترین منبع برای تحلیل شرایط اقتصادی، صورتهای مالی شرکتها میباشند. در صورتهای مالی، وضعیت و عملکرد مالی شرکتها در قالب اعداد و ارقام بیان میگردد. از جمله صورت های مالی مهمی که باید در نظر داشته باشید، ترازنامه و صورت سود و زیان است.
ترازنامه توانایی شرکت را برای برقراری تعادل بین داراییها و میزان بدهیاش به سایر نهادهای مختلف را نشان میدهد. میزان درآمد و مخارج شرکت در یک بازه زمانی مشخص در صورت حساب درآمد نمایش داده میشود. شما از طریق این صورتحساب متوجه میشوید شرکت درآمدی از دست داده است یا کسب کرده است و میزان نقدینگی شرکت برای خرید هر آنچه که برای بهبود یا گسترش لازم هست، مشخص شده است.
حاشیه سود چیست؟
در امور حسابداری و مالی، میزان سودآوری شرکت را نسبت به درآمد آن با استفاده از مارجین اندازهگیری میکنند. حاشیه سود خالص یا مارجین، یکی از نسبتهای سودآوری هست و از تقسیم سود خالص بر درآمد یا فروش به دست میآید.
حاشیه سود به شکل درصدی بیان میشود و مشخص میکند هر شرکت به ازای هر 100 میلیون تومان فروش، چند میلیون سود به دست میآورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، مشخص میشود این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب کرده است.
محاسبه انواع حاشیه سود
حاشیه سود انواع مختلفی دارد. اصلیترین آنها حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص است. در این بخش از مقاله با انواع حاشیه سود آشنا میشویم و نحوه محاسبه آنها را بیان میکنیم.
حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)
برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میکنیم.
حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده
حاشیه تفاوت درآمد خالص و جریان نقدینگی سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN)
مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار میگیرد. در حقیقت به کنترل هزینههای عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت میپردازد.
هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینههای عملیاتی بیشتر است. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده میکنیم.
حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده
حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN)
مارجین سود خالص یکی از پرکاربردترین نسبتهای مالی است که تحلیلگرهای مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمدهای شرکت مورد ارزیابی قرار میدهند. هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینههای شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است. روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر است.
حاشیه سود خالص | آکادمی آینده
تحلیل حاشیه سود
از حاشیه سود کم و پایین، اینطور تعبیر میشود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، در فروش دچار افت شود، حاشیه سود آن حتی کمتر هم خواهد شد و ممکن است منفی شود.
مارجین سود پایین میتواند نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند.
کم بودن حاشیه سود، میتواند نشاندهنده آن باشد که آن شرکت فروش کمتری از سایر شرکتها در همان صنعت داشته است (سهم بازار کمتر) و یا اینکه صنعت مورد نظر، متأسفانه شرایط وخیمی دارد.
همچنین میتوانند جنبههای خاصی از استراتژی قیمتگذاری یک شرکت را مشخص نمایند و نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمتگذاری کرده است.
مارجین سود همچنین به نکاتی راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینههایش اشاره دارد.
مخارج بالا نسبت به درآمد، ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، به خاطر مشکلات مدیریتی، سعی در پایین نگهداشتن هزینهها دارد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت، کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضایی بزرگتر از نیاز فعالیت میکند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و… .
مقایسه بین حاشیه سود شرکتها
با وجود اینکه مارجین سود، نسبت مفید و محبوبی برای اندازهگیری سودآوری شرکتها است، اما مانند هر معیار مالی دیگری دارای محدودیتهایی است که سرمایه گذاران باید آن را در نظر بگیرند.
افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکتها در یک صنعت خاص و با مدلهای کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. غیر از این، تفسیر مقایسهای بین حاشیههای سود آنها تقریباً بیمعنی است.
فرض کنید شرکتی اجناس لوکس میفروشد. این شرکت، اغلب درصد سود بالایی در اجناس خود دارد، در حالی که موجودی کالا و هزینه کم دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از مارجین سود بالایی برخوردارند.
در شرکتی دیگر که تولیدکننده کالاهای اساسی هستند، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه نسبتاً بالایی دارند. ممکن است درآمد بالایی داشته باشند، اما حاشیه سودشان کم است.
آیا افزایش درآمد، موجب افزایش حاشیه سود میشود؟
معمولاً اعدادی مثل فروش یا درآمد، نمیتوانند اطلاعات خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار شما قرار دهند؛ یعنی نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل جریان دارایی و نقدینگی شرکت را تعریف نمیکند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش درآمد به معنی افزایش حاشیـه سود شرکت نیست.
بهطور مثال، فرض کنید درآمد یک سال شرکتی ۱۰۰ میلیارد تومان بوده و ۷۵ میلیارد تومان هزینه داشته باشد که حاشیه سود او ۲۵% میشود. (۲۵%=۱۰۰/(۷۵-۱۰۰)).
اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینههای آن به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% میشود (۲۰%=۱۲۵/(۱۰۰-۱۲۵)). همانطور که مشخص است بااینکه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریعتر هزینهها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.
عاملی مؤثر در کاهش حاشیه سود
کم شدن درآمد شرکت موجب کاهش حاشیه سود میشود.
فرض کنید درآمد و مخارج شرکتی در یک سال به ترتیب ۲۰۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیارد تومان باشد. در این صورت مارجین سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام میدهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش میدهد، لذا درآمد کل هم کاهش مییابد. اگر درآمد و مخارج شرکت در سال دوم ۱۵۰ میلیارد و ۱۲۰ میلیارد دلار باشد، مارجین سود آن ۲۰% خواهد شد.
در این مثال، اگرچه شرکت توانست هزینههای خود را به شکل قابل توجهی کاهش دهد، ولی مارجین سود بیشتر از تصور تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریعتر از مخارج با کاهش روبرو شد.
بررسی حاشیه سود در شرکت مهندسی صنعتی روان فنآور
از آنجایی که مبحث حاشیه سود در صورت های مالی نمادهای بورسی بهتر بیان میشود، برای درک آسانتر این مبحث، نمونه آن را در یک شرکت بورسی بررسی میکنیم.
مثال: میخواهیم مارجین سود خالص و عملیاتی را محاسبه کنیم. ابتدا نماد شرکت مورد نظر را در سایت کدال جستجو میکنیم. سپس از آیتم گروه اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت مالی سالیانه و از آیتم نوع اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای را انتخاب میکنیم.
صورت های مالی | آکادمی آینده
آخرین صورت سود و زیان (۹ ماهه ۱۴۰۰) برای شرکت مهندسی صنعتی روان فنآور را استخراج کردهایم:
صورت مالی 9 ماهه 1400 | آکادمی آینده
حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم بر فروش: ٪۱۱.۲۳- =۲۸۳۱۱-/۶۵۴۴-
حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم بر فروش: ٪۱۹.۹۲-=۲۸۳۱۱/۵۶۴۲-
دوره ۶ ماهه ۱۴۰۰
صورت مالی 6 ماهه 1400 | آکادمی آینده
حاشیه سود خالص: ٪۸۸.۹۲- =۱۸۶۱۴-/۱۶۵۵۳-
حاشیه سود عملیاتی: ٪۸۵.۴۲- =۱۸۶۱۴/۱۵۹۰۱-
همانطور که مشخص است از میزان حاشیه زیان خالص و حاشیه زیان عملیاتی در دوره ۹ ماهه کاسته شده است. در حالت کلی محاسبه مارجین سود برای شرکتهایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آنها هیچ سودی ندارند.
نتیجه گیری
در این مقاله به بررسی انواع حاشیه سود و تأثیرات کاهش و افزایش آن پرداختیم. یاد گرفتیم حاشیه سود (Profit margin) نسبتی است که سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه میکنند.
توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد. نسبتهای مارجین سود، بجای برآورد کردن میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت؛ مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار میدهد.
یک تحلیلگر بنیادی خوب باید مسلط بر مفاهیم آماری در صورتهای مالی باشد و بتواند به درستی روابط بین اعداد و ارقام منتشر شده را درک نماید.
از جنبههای کیفی که نباید نادیده گرفته شود، مزیت رقابتی بودن و کیفیت مدیریت شرکت است. تحلیلگران میتوانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وبسایت کدال و یا جست و جو در اینترنت به دست آورند.
اگر در ترید و معاملهگری مهارت دارید ولی هنوز نمیدانید که بر روی چه سهمی معاملاتتان را انجام دهید، آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس پاسگوی تمامی سوالات شما عزیزان است.
دیدگاه شما