معامله گران رنج


مفهوم رِنج کشیدن در بورس چیست؟

اگر در بازار بورس فعالیت می‌کنید و یا قصد دارید به این بازار ورود پیدا کنید، بهتر است شناخت بیشتری از مفاهیم و اصطلاحات پر کاربرد آن داشته باشید. یکی از مفاهیمی که ممکن است چندین بار در فضای معاملاتی بازار بورس، بشنوید، مفهوم رِنج کشیدن سهم می‌باشد. این عمل باعث می‌شود تا قیمت سهام توسط افرادی به یکباره بالا یا پایین برود، به همین خاطر آگاهی از آن اهمیت خاصی در معاملات بازار دارد. در این مقاله سعی داریم تا با مفهوم رنج کشیدن در بورس بیشتر آشنا بشویم و نکات مربوط به آن را بیان کنیم. مطالبی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:

مفهوم رنج کشیدن در بورس

انواع رنج در بورس

مثال از رنج کشیدن در بورس

هدف از رنج کشیدن در بورس

مفهوم رنج کشیدن در بورس

گاهی اوقات در معاملات بازار بورس، پیش میاید که خریداران قدرتمند در سهم، پس از خریداری مقدار سهم مورد نیاز خود در قیمت مشخص، اقدام به رنج کشیدن مثبت در سهم می کنند تا قیمت سهم به یکباره افزایش پیدا کند و خریداران را برای خرید سهم ترغیب نمایند. رنج کشیدن سهام در بازار بورس به معنای حرکت دادن قیمت یک سهم به سوی قیمت‌های بالاتر یا پایین‌تر از قیمت فعلی بوده و ممکن است این کار در نهایت به صف خرید و یا صف فروش سهم برسد.

رنج کشیدن در سهام اغلب توسط بازیگران سهم انجام می‌شوند. این بازیگران به دلیل داشتن قدرت خرید یا فروش بالا، جزو سهام‌داران کلان سهم محسوب می‌شوند و می‌توانند به راحتی قیمت سهام را به سمت و سوی هدف خود سوق دهند که احتمالاً قصد دست‌کاری قیمتی و یا فریب معامله گران دیگر را دارند. بازیگر سهم می‌تواند افراد حقیقی و یا شرکت‌های حقوقی باشند. رنج کشیدن در بورس، هم در سهام کوچک و هم در سهام قدرتمند و بزرگ، می‌تواند صورت بگیرد و باعث تغییرات و نوسانات زیاد قیمتی در سهم می‌شود. به شکلی که در لحظه ای می‌تواند سهم را از منفی به مثبت و یا از مثبت به منفی ببرد.

انواع رنج در بورس

در معاملات بورس دو نوع رنج اتفاق می‌افتد: رنج کشیدن مثبت و رنج کشیدن منفی.

در رنج کشیدن مثبت، بازیگر سهم که از قدرت خریداری بالایی برخوردار است، بنا بر استدلال خود، سهام را در قیمت‌های پایین خریداری می‌کند و با رنج مثبت، قیمت سهام را به سمت مثبت و قیمت‌های بالا، می‌برد. گاهی ممکن است این رنج مثبت، تا صف خرید شدن سهم پیش برود.

رنج منفی کشیدن در بورس، زمانی اتفاق می‌افتد که بازیگر سهم قصد دارد تا قیمت سهم را از قیمت‌های مثبت، به سمت قیمت‌های پایین سوق دهد و افزایش فروش در سهم ایجاد کند و از طرفی خود در قیمت‌های پایین خریدار باشد تا دوباره قیمت سهم افزایش پیدا کند. رنج منفی در سهم می‌تواند تا صف فروش سهم هم پیش برود. اما این صف فروش چندان پایدار نمی‌ماند. چرا که بازیگر سهم می‌خواهد تمام سهام را در صف فروش جمع آوری کند.

مثال از رنج کشیدن در بورس

تابلوی معاملاتی سهمی را در نظر بگیرید که آستانه قیمتی آن بین 5250-4750 تومان است و حداکثر حجم سفارش 50 هزار سهم می‌باشد. در حالت عادی و بدون در نظر گرفتن سفارشات مخفی، انواع سفارشات در این بازه در تابلوی معاملات وجود دارد و فروشندگان به ترتیب در قیمت‌های مختلف ثبت سفارش کرده‌اند. مثلاً ممکن است در قیمت 5000 تومان فروشنده وجود داشته باشد و در سر لیست خریداران قیمت 4950 تومان باشد. اما اگر در این لحظه، خریداری به میزان 50 هزار سهم، در قیمت 5250 تومان، ثبت سفارش کند، تمام فروشندگانی که در قیمت‌های پایین در تابلو جمع شده بودند، توسط این سفارش خریداری می‌شوند. اگر همین شخص، حجم خرید را تا جایی بالا ببرد که دیگر هیچ فروشنده ای در صف فروشندگان نباشد، عملا سهم را به یکباره صف خرید می‌کند.

عکس این عمل هم می‌تواند صورت بگیرد، رنج منفی در سهم اتفاق می‌افتد. به طوری که فروشنده سهام، به میزانی از حجم فروش برسد تا سهم را تا آستانه صف فروش پیش ببرد و خریداری در سیستم باقی نماند و قیمت سهم به یکباره افت کند.

نکته‌ای که باید بگوییم این است که رنج کشیدن در بورس همواره به صف خرید یا صف فروش نمی‌رسد. ممکن است فقط در آستانه قیمتی همان روز، در نوسان باشد.

هدف از رنج کشیدن در بورس

حالتی را متصور شوید که شخصی به مقدار بسیار زیادی سهام یک سهم را خریداری کرده و حالا قیمت سهام به میزان مطلوب او رسیده است. حال چگونه می‌تواند این حجم سنگین را به فروش برساند؟

او برای لحظه‌ای رنج مثبت می‌کشد تا ترغیب خرید در سهم بالا برود. حالا زمانی که سهم در آستانه صف خرید می‌رسد. سرمایه گذار یا بازیگر قدرتمند سهم، سفارشات فروش خود را می‌گذارد تا در بالاترین قیمت آن روز، سهام از قبل خریداری شده خود را خالی کند.

حالت دیگری امکان پذیر است. به این شکل که سرمایه گذار قدرتمند در سهم، به میزان قابل توجهی رنج منفی می‌زند تا در قیمت پایین دوباره خریدار باشد و سهام زیادی را از دست فروشندگان خارج کند. به نوعی ایجاد ترس کاذب در بعضی از معامله گران می‌کند تا برای جلوگیری از ضرر و یا افت قیمت، سهام خود را بفروشند و سرمایه گذار با حجم بسیار بالا سهام را در قیمت پایین خریداری می‌کند.

سناریو دیگری که ممکن است بازیگر سهم تدارک ببیند، خروج نوسان گیران از سهم با چند بار رنج کشی و چندبار صف کردن سهم، است. شاید بارها مشاهده کنیم که سهمی با صف سبک چند هزارتایی مواجه شده و بسیار شکننده است. بازیگر سهم چند بار صف را می‌شکند تا نوسان گیران به هوای اینکه احتمال افت قیمت سهم هست، سهام خود را با سود کم بفروشند. در این حلت بازیگر سهم، بازهم سهم را از دستان فروشندگان خارج می‌کند.

جمع بندی

رنج کشیدن در بورس، اتفاقی است که معمولاً در سهام کوچک و بزرگ توسط سرمایه گذاران قدرتمند حقیقی و حقوقی اتفاق می‌افتد. رنج منفی و رنج مثبت در سهام اغلب با هدف و استراتژی معاملاتی خاصی صورت می‌گیرد. اگر این رنج کشیدن‌ها با هدف دستکاری قیمتی انجام بگیرد، می‌تواند باعث اخطار از طرف سازمان بورس همراه باشد چرا که به لحاظ قوانین بورسی این امر مشکل دارد و جایز نیست. در این مقاله سعی کردیم تا به بررسی مفهوم رنج کشی در بورس و نکات مربوط آن بپردازیم تا درک بهتری از آن داشته باشیم.

کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه طولانی در بازار بورس آماده ارائه مشاوره‌های خود به علاقه مندان به حوزه سرمایه گذاری می‌باشد و کافی است برای این امر با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.

درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟

درآمد روزانه معامله گر

درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟ سوالی‌ست که قطعا به فکرتان خطور کرده. در جواب این سوال باید گفت: درآمد یک معامله گر با توجه به میزان سرمایه اولیه، مدیریت ریسک، بازار معاملاتی و استراتژی‌های معاملاتی، مختلف است حتی درآمد امروز معامله گر با فردایش متفاوت است.

از طرفی تعداد معامله گران بسیار کمی درآمد روزانه شان را گزارش می‌کنند بدین ترتیب نمی‌توان عدد دقیقی به‌صورت دلاری برای درآمد روزانه معامله گران متصور شد و اگر هم قرار است گزارشی اعلام شود باید به‌صورت درصدی بیان شود که بازهم به توجه به میزان سرمایه اولیه و بازار معاملاتی رنج گزارش این عدد بسیار زیاد خواهد بود. تیم تحلیل معامله گران رنج همیار کریپتو در این مقاله، نگاهی دقیق‌تر به نحوه کار معامله‌گران حرفه‌ای و میزان درآمد آن‌ها خواهید داشت.

آیا می‌توان از طریق معاملات روزانه امرار معاش کرد؟

درآمد روزانه معامله گر اصولاً ثابت نیست. می‌توان در معامله گری درآمدی منظم و پایدار داشت، اما نه درآمد ثابت؛ زیرا در هر لحظه عوامل مختلفی بر موفقیت و سودآوری معامله گر و درآمدش تأثیر گذار است.

روزی که بازار روند مشخصی دارد، طبیعتا کسب سود راحت‌تر از روزی است که بازار نه حجم خوبی دارد و نه روند مشخصی! یا روزی که معامله گر از لحاظ احساسی ثبات دارد قطعا به بازار منطقی‌تر از روزی که عصبانی است نگاه می‌کند. حتی زمانی که یک معامله گر در بازار فارکس معامله می‌کند با زمانی‌که در بازار ارز دیجیتال فعالیت دارد، درآمد متفاوتی خواهد داشت چرا که ماهیت و روش کسب درآمد در این دو بازار باهم متفاوت است. در ادامه مهم‌ترین عوامل مؤثر بر درآمد روزانه معامله گر را شرح می‌دهیم.

برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.

درآمد روزانه معامله گر

۱- نقش میزان سرمایه در درآمد روزانه معامله گر

همانطور که گفتیم مهم‌ترین عامل در درآمد روزانه معامله گر میزان سرمایه ای است که با آن در حال معامله گری است. هر چه یک معامله گر از سرمایه بیشتری برخوردار باشد، درآمد او به‌طور بالقوه بالاتر خواهد بود. فرض کنید شخص A مقدار 5000 دلار سرمایه دارد و در یک ماه 10درصد سرمایه‌اش را سود کسب کرده است. سود آخر ماه او 500 دلار خواهد بود. حال شخص B را فرض کنید که 50.000 دلار دارد و همان 10درصد سرمایه‌اش را سود می‌کند ولی سود آخر ماه او 5000 دلار خواهد بود! به اندازه کل سرمایه شخص B!

البته باید یادآوری کرد که در بازار فارکس و ارز دیجیتال امکان استفاده از اهرم وجود دارد. با استفاده از اهرم، می‌توان به‌طور بالقوه امکان کسب سود را افزایش داد اما ریسک و مقدار ضرر نیز افزایش می‌یابد و به‌طورکلی هرچه اهرم بیشتر باشد اصل سرمایه در ریسک بیشتری قرار می‌گیرد، بدین ترتیب می‌توان گفت که میزان سرمایه عامل اصلی تعیین میزان درآمد روزانه معامله گر است.

برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.

۲- نقش میزان تخصص در درآمد روزانه معامله گر

معامله گری یک حرفه بسیار تخصصی است و اگر هدفتان از معامله گری کسب مخارج روزمره زندگی‌تان است باید در این حرفه بسیار تمرکز کرده و به‌طور تخصصی اصول آن را یاد بگیرید. یک سؤال، چرا حتماً باید آموزش فارکس یا آموزش ارز دیجیتال را دید و بعد معامله گری را شروع کرد؟

یک دکتر قبل از اولین جراحی مستقلش سال‌ها درس‌خوانده و دستیار بوده. یک وکیل پس از گرفتن مدرک تحصیلی‌اش باید مجدد در آزمون درگیری شرکت کند تا بتواند مجوز وکالت بگیرد و شروع به کار کند. یک دندان‌پزشک، یک سرآشپز و هر کدامیک از مشاغل سال‌ها آموزش دیده‌اند، تمرین کرده‌اند تا به یک آدم موفق در حوزه خود تبدیل‌شده‌اند.

حال چرا افراد بدون دیدن آموزش اصولی وارد حرفه معامله گری می‌شوند و فکر می‌کنند می‌توانند یک‌شبه پول‌دار شوند؟ معامله گری هم مانند هر تجارت دیگری در قدم اول احتیاج به آموزش صحیح و اصولی داشته و پس‌ازآن احتیاج به تمرین و ممارست دارد.

تجربه معامله گری

مثالی از تاثیر داشتن استراتژی معاملاتی صحیح

با فرض آن که به اصول تکنیکالی و فاندامنتالی معامله گری آشنا هستید تاثیر مدیریت سرمایه بر نتایج معاملات را بررسی می کنیم. مدیریت سرمایه در معاملات عاملی است که اگر آن را رعایت نکنید قطعاً در حرفه معامله گری ورشکسته می‌شوید. فرض کنید شما یک معامله گر روزانه با سرمایه 1000دلار هستید و در روز 2 معامله می‌کنید اگر دو روز در هفته هم استراحت کنید، یعنی در ماه 44 معامله انجام می‌دهید.

مدیریت سرمایه شما بدین شکل است که 1 درصد از کل حساب را با احتساب کارمزد ریسک کرده (حد ضررتان است) که مقدار دلاری آن 10 دلار می‌شود و تارگت شما 2 درصد از کل حساب است که مقدار دلاری آن 20 دلار می‌شود (در این حالت نسبت ریوارد به ریسک 2 می‌شود). تعداد معاملات برنده و بازنده هم برابر است یعنی در این مثال شما در ماه 22 معامله برنده و 22 معامله بازنده دارید.

میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با 22 ضربدر 20 یعنی 440 دلار

میزان ضرر آخر ماه برابر است با 22 ضربدر 10 یعنی 220 دلار

بنابراین میزان سود خالص آخر ماه یا به عبارت دیگر میزان درآمد ماهانه شما 220= 220-440 برابر 220 دلار می‌شود.

حال اگر فقط نسبت ریوارد به ریسک برابر شود (یک به یک)، شما هیچ سودی کسب نمی‌کنید. اینجاست که اهمیت مدیریت سرمایه با معاملات 50-50 درک می‌شود.

برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.

اگر شما شخصی باشید که پشتکار داشته دارید و آموزش دیدن را ادامه دهید و سطح تحلیل صحیح تکنیکال و فاندامنتال خود معامله گران رنج را افزایش دهید، می‌توانید تعداد معاملات برنده را نسبت به بازنده را افزایش دهید و نزدیک 60 به 40 کنید، یعنی 60 درصد معاملات برنده و 40 درصد معاملات شما بازنده باشد. در این حالت با ثابت مانده بقیه مفروضات میزان سود خالص آخر ماه معاملات شما

تعداد معاملات برنده 26.4 عدد

تعداد معاملات بازنده 17.6 عدد

میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با 26.4 ضربدر 20 یعنی 528 دلار

میزان ضرر آخر ماه برابر است با 17.6 ضربدر 10 یعنی 176 دلار

بنابراین میزان سود خالص آخر ماه شما 352 = 176 -528 برابر 352 دلار می‌شود.

این مثال تفاوت یک فرد حرفه‌ای که آموزش صحیح دیده و با تمام مفاهیم بازار فارکس و ارز دیجیتال و اصول معامله گری در این بازارهای مالی کاملاً آشنا است، با فردی که معاملات 50-50 دارد مشخص می‌شود.

دقت داشته باشید که عملکرد حد ضرر مانند بیمه است و از اصل سرمایه محافظت می‌کند. وقتی شما ماشینتان را بیمه می‌کنید دیگر خیالتان در برابر حوادث ناگوار راحت خواهد بود. اگر شما برای معاملاتتان حد ضرر نگذارید ممکن است سرمایه عظیمی را از دست دهید به‌طوری‌که جبران آن برایتان بسیار دشوار خواهد بود.

برای آموزش پرایس اکشن در مشهد به‌صورت حضوری و غیرحضوری همچنین برای دریافت بهترین سیگنال ارز دیجیتال به‌صورت رایگان همین حالا فرم پیش ثبت نام را پر کنید.

۳- داشتن ژورنال معاملاتی و تحلیل روزانه معاملات

یک معامله گر حرفه‌ای همیشه معاملاتش را ثبت می‌کند تا با بررسی آن‌ها بتواند نقاط ضعف و قوت خود را در فرآیند معامله گری پیدا کند. حتی ثبت احساسات و شرایط روحی در زمان انجام معاملات مهم است. عادت دیگری که معامله گران حرفه‌ای دارند آن است که در پایان روز معاملاتی یا قبل از شروع روز کاری خود، نتایج معاملات دیروز را ارزیابی می‌کنند و با استفاده از تجربیاتشان، سعی می‌کنند روز کاری بهتری را داشته باشند.

ژورنال معاملاتی

سخن آخر

در مثال‌های بالا دیدی که عملاً نمی‌توان درآمد ثابتی برای یک معامله گر گزارش کرد زیرا پارامترهای زیادی در تعیین درآمد معامله گر نقش دارند. این پارامترها حتی در روزهای مختلف تغییر می‌کنند مثلاً یک روز به خاطر اخبار فاندامنتالی بازار نوسان زیادی دارد یا روز دیگر به شما خبر خاصی رسیده که احساساتتان را شدیداً درگیر کرده است. نهایتاً برای داشتن نتیجه مناسب در حرفه معامله گری، دانش و مهارت حرف اول را می‌زند.

سوالات متداول

1- درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟

درآمد روزانه معامله گر ها ثابت نیست و به پارامترهای توضیح داده شده در مقاله بستگی دارد.

2- آیا داشتن ژورنال معاملاتی در درآمد روزانه معامله گر تاثیر گذار است؟

ژورنال معاملاتی به معامله گران کمک می‌کند بتوانند عملکرد معاملاتی شان را تحلیل کنند و با توجه به خروجی از تحلیل و بررسی‌ها، عملکرد معاملاتی‌شان را بهینه کنند. داشتن ژورنال معاملاتی به طور مستقیم در درآمد روزانه معامله گر ها تاثیر نمی‌گذارد اما قطعا درآمد کلی را (به دلایل گفته شده) افزایش می‌دهد و باعث کسب سود مستمر از بازار می‌شود.

معامله گران رنج

شناسایی روند رنج سایدوی و چاپی + نحوه تشخیص تغییر و پایان آن

اصول شناسایی روند رنج سایدوی و چوپی معامله گران رنج به همراه نحوه تشخیص تغییر و پایان آن، موضوع این جلسه است.

از طریق لینک زیر می توانید به همه جلسات دوره پرایس اکشن جبل عاملی به زبان ساده دسترسی داشته باشید.

آموزش پرایس اکشن جبل عاملی

در این جلسه با انواع روند رنج آشنا خواهید شد، نحوه رفتار صحیح با هر یک را نیز خواهید آموخت.

علاوه بر این، نحوه دقیق زمان ورود به معامله بعد از پایان روند رنج را نیز درک می کنید.

اگر آماده اید بریم سراغ درس این جلسه؛

اصول تشکیل روند رنج سایدوی (Sideway) و چوپی ( Choppy )

به صورت کلی روند رنج برخلاف روند صعودی و نزولی دارای یک جهت خاص نیست.

مثلا مثل روند صعودی به سمت بالا حرکت نمی کنید و یا مثل روند نزولی به سمت پایین؛

بلکه حرکت روند رنج بیشتر به صورت مستقیم و بدون جهت است.

روند رنج سایدوی

روند رنج پرایس اکشن جبل عاملی jabalamelipriceaction

همانطور که در تصویر بالا می بنید، قیمت جهت خاصی نداشته و به صورت کلی مستقیم حرکت کرده است.

رنج سایدوی زمانی رخ می دهد که:

معامله گرهای سازمانی و بازیگران اصلی بازار دستوری برای رساندن قیمت از جای فعلی به جای دیگری ندارند.

اگر خاطرتان باشد در جلسه درک عمق بازار گفته شد که قیمت بر اساس تئوری حراج حرکت می کند.

این حرکت بر اساس دستوراتی است که نهادهای مالی از نتیجه قراردادهای و سیاست های داخلی خود دریافت می کنند.

در این لحظه اینها نمی خواهند که نرخ برابر ارز خود را به قیمتی مشخص برسانند.

در نتیجه قیمت به صورت مستقیم و بدون روند حرکت می کند.

نکته مهم و اساسی که تفاوت اصلی رنج سایدوی و چاپی می باشد در این است که:

در رنج سایدوی بازیگران اصلی بازار بنا به سیاست هایی روند نمی سازند،

ولی در بازار حضور دارند.

یعنی از طریق انجام معامله با هدف کسب درآمد، در حال فعالیت کردن هستند.

زمانی که معامله گران اصلی بازار حضور داشته باشند، پس ما هم می توانیم حضور داشته باشیم و معامله کنیم.

نحوه تشخیص روند رنج سایدوی

رنج ساید وی پرایس اکشن جبل عاملی jabalamelipriceaction

خیلی ساده، حرکت قیمت باید به شکلی باشد که بتوان در سقف ها فروخت و در کف ها خرید.

یعنی اگر،بازار ما یک طرفه است بتوانیم از طریق خرید در کف و نقد کردن آنها در سقف، سود کسب کنیم.

و اگر بازار ما،دو طرفه است بتوانیم از طریق فروش در سقف و خرید در کف، سود کسب کنیم.

پس رنج سایدوی نوعی از رنج است که:

فاصله بین سقف و کف بازار به حدی است که می توان معامله انجام داد.

روند رنج چوپی ( Choppy ) به همراه نحوه تشخیص آن

رنج چاپی پرایس اکشن جبل عاملی priceactionjabalameli

زمانی که به هر علتی معامله گرهای بزرگ در بازار حضور نداشته باشند، رنج چوپی شکل می گیرد.

نتیجه نبود معامله گرهای سازمانی و بزرگ در بازار این است که:

قیمت حرکتی چشمگیر ندارد و بدون جهت خاصی حرکات نامنظم انجام می دهد.

به تصویر دقت کنید:

هیچ سقف و کفی وجود ندارد که فاصله بین آنها به حدی باشد که بتوانید معامله انجام دهید.

یعنی مثل رنج سایدوی در سقف ها بفروشید یا در کف ها بخرید.

علت نامگذاری این رنج به choppy این است که حرکات کاملا نامنظم و بدون جهت هستند.

دقیقا مثل آشفتگی و تلاطمی که در زیر بالگرد یا کمباین ایجاد می شود؛

ما در بازاری که اینقدر آشفته است و بازیگران اصلی در آن حضور ندارند، معامله انجام نمی دهیم.

چون دلیلی ندارد که وقتی بزرگان بازار بنا به هر دلیلی حضور ندارند،ما بخواهیم فعالیتی انجام دهیم.

پس اگر به محض باز کردن پلتفرم معاملاتی خود با بازار چوپی مواجه شدید، خیلی راحت از آن عبور کنید.

روند رنج سایدوی و چوپی چطور تغییر و پایان می پذیرند؟

تغییر و پایان رنج سایدوی و چاپی پرایس اکشن جبل عاملی priceactionjabalameli

رنج سایدوی و چوپی هر دو زمانی تغییر و پایان می پذیرند که حرکت پرقدرت صعودی یا نزولی ایجاد شود.

یعنی گام پرقدرت و اصلاح ضعیف را بتوانید در جهت صعود یا نزول مشاهده کنید.

دقیقا مثل زمانی که روند صعودی و نزولی پایان پیدا می کند؛

به تصویر بالا دقت کنید:

با روند سایدوی شروع و بعد با روند رنج چوپی ادامه و در نهایت از طریق حرکت صعودی پایان یافته است.

دقت کنید که در رنج سایدوی ما روندی نداریم که با علامت ضربدر این موضوع تاکید شده است؛

جمع بندی و یادآوری 1 نکته مهم

نکته بسیار مهمی که همیشه باید آن را به خاطر بسپارید این است که:

ما در بازار به دنبال رد پای پول های بزرگ هستیم؛

هر آنچه که تا این لحظه آموختید و در آینده می آموزید فقط با هدف یافتن این ردپا می باشد.

شما تا این لحظه با انواع روند و نحوه ادامه، تغییر و پایان آن آشنا شده اید.

به عنوان تمرین اول، ویدیو زیر را که در ارتباط با موضوع این جلسه است را مشاهده کنید.

و سپس پلتفرم معاملاتی خود را باز کنید و آنچه که تا این جلسه آموختید را روی بازار واقعی تمرین کنید.

چگونه بر اشتباهات خود غلبه کنیم

             بازار های مالی (فارکس) محل آزمایش ما هستند. در صورتیکه از تریدرهای موفق جهان بپرسید مهمترین عامل موفقیت در آموزش فارکس چیست قطعا به شما خواهند گفت : روانشناسی فردی و بازار. اگر در آموزش بورس در بخش روانشناسی ترید،تمامی اشتباهاتی که یک معامله گر انجام می دهد را بشمارید بیشتر از ده مورد نیست.عامل اصلی ضرر تکرار این اشتباهات است.

مغز انسان‌ها در شرایطی شکل گرفته که به کل متفاوت از آن چیزی است که معامله‌گران با آن سر و کار دارند. بسیاری از مشخصه‌های الگوهای تصمیم‌گیری برای مغز در فشار بازار بیشتر آسیب‌رسان هستند تا مفید. در این مقاله مثال‌هایی بیان می‌شوند که نشان می‌دهند چگونه نیازهای جدی ذهنی یک معامله‌گر می‌تواند منجر به ضرر و زیان شود.

می‌خواهم لذت ببرم

سیستم غرایز انسان مطابق اصل “چماق و هویج” عمل می‌کند. پس از انجام یک عمل خوب (غذا خوردن، ورزش کردن و غیره)، شخص با انتشار هورمون‌های شادی و سرخوشی به نام سروتونین و دوپامین تشویق و ترغیب می‌شود و بعد از ارتکاب یک کار اشتباه، با درد و رنج و انتشار هورمون کورتیزول احساس ناخوشی به او دست می‌دهد.

بنابراین در حالت “پیش‌فرض” مغز انسان همواره در جستجوی فرصتی برای دریافت بسته دیگری از شادی و سرخوشی است. اگر معامله‌گری موفق شود حداقل یک مرتبه سود قابل توجهی کسب کند و احساس خوشحالی به او دست دهد، در این صورت مغز او زنجیره منطقی را تشکیل داده است: “یک معامله انجام داد و از آن لذت برد”. اتصال مشابهی در مغز افرادی که معتاد به قمار هستند ایجاد می‌شود.

بعلاوه به عنوان یک قانون، پیچیدگی تحلیل بازار ساده می‌شود و تنها واقعیتی با بیشترین برجستگی در حافظه ذخیره می‌شود. برای مثال “معامله در جهت روند انجام شد.”

و حال معامله‌گر با یک پیش‌بینی خوشایند وارد معامله‌ای در جهت روند می‌شود، بدون اینکه متوجه عملکرد خود باشد و از استراتژی یا تحلیل‌های خود استفاده کند و تنها در جستجوی احساس لذت و شادمانی حاصل از سود آسان و راحت است.

می‌خواهم جبران کنم، قادر به تحمل ضرر و زیان نیستم

تصور کنید که معامله‌گر پس از صبر و انتظاری طولانی، در عوض دریافت سود با ضرر مواجه شود و پس از آن ضرری دیگر. در این هنگام توقع لذت و شادی با بهت و حیرت جایگزین می‌شود: “چه اتفاقی افتاد؟ من دقیقا مشابه همین معامله را قبلا انجام داده‌ بودم!”. و این ضرر کوچک کمتر از احمق به نظر رسیدن در نظر دوستان و آشنایان شما را وحشت‌زده می‌کند، یعنی کسانی که معامله‌گر پیش از این در برابر آن‌ها از موفقیت خود لاف زده بود و خودستایی کرده بود.

در این موقع یک معامله سودآور در نظر معامله‌گر دیگر سود محسوب نمی‌شود، بلکه تنها افتخار و غرور به همراه دارد. در واقع راهی برای التیام اعتماد به نفس آسیب دیده است. در این حالت، مغز زمان لازم برای تفکر درباره موقعیت‌های سودآور، ارزیابی نسبت سود به ضرر و بررسی دیگر مسائل ندارد. هدف اصلی کسب سود در سریع‌ترین زمان ممکن و برگشت به ناحیه آسایش و راحتی است. و برای کسب سود، لازم است معامله دیگری انجام دهید. به نظر می‌رسد ذهن ناخودآگاه معامله‌گر را وادار به ورود به معاملات می‌کند، حتی در شرایطی که بازار وضعیت مساعدی ندارد.

ترس از دست رفتن فرصت

اشاره کردیم که مغز اغلب اوقات معاملات موفق را ساده‌سازی می‌کند و به صورت چند نکته آسان ثبت می‌کند، برای مثال “معامله در جهت روند”. گاهی اوقات، به ویژه پس از چندین فرصت از دست رفته معاملاتی، معامله‌گر دچار بیم و هراس از دست رفتن سود می‌شود. معامله‌گر به شدت در جستجوی الگوها و سیگنال‌ها است، به تایم‌فریم‌های پایین‌تر رجوع می‌کند و مدام نمودارها را به‌روزرسانی می‌کند.

کاملا منطقی است که اگر در مورد یک معامله معامله گران رنج شک و تردیدی وجود دارد، بهتر است از هر گونه اقدامی خودداری کنیم و صرفا نظاره‌گر بازار باشیم. اما ترس از دست دادن سود، بر این منطق غلبه می‌کند. یادآوری کمرنگی از “معامله در جهت روند” ناگهان انگیزه بسیار قدرتمندی برای ورود به معامله ایجاد می‌کند.

در این شرایط محدود کردن نفس به انقیاد از نظم و برنامه معاملاتی بسیار دشوار است، چرا که گاهی اوقات بعضی از موارد “معامله در جهت روند” واقعا اجرا می‌شوند و در نتیجه بر معاملات اشتباه صحه می‌گذارند. در همین هنگام اضطراب رو به افزایش معامله‌گر به او امکان تمرکز بر عوامل دیگری که بر موقعیت بازار موثر هستند را نمی‌دهد.

می‌خواهم از درد دور باشم. حلقه‌های منطقی

معاملات ناموفق متوالی تجربه بسیار ناگواری است. اما هر معامله‌گری یک مرتبه دچار ضررهای پشت سر هم می‌شود که می‌تواند به شدت دردآور باشد. همزمان ذهن ناخودآگاه به سختی تلاش می‌کند که از شما در برابر احساسات منفی محافظت کند و به همین منظور راه‌حل‌های منطقی پیشنهاد می‌دهد: یک تکه شکلات بخور (دریافت اندورفین)، از معامله‌ کردن فاصله بگیر، درباره مشکلی به دوستانت اعتراض کن، چیزی برای خود بخر (به ویژه برای خانم‌ها)، قدری بخواب و غیره.

تحت تاثیر ذهن خودآگاه، پیشنهادهای دیگری ارائه می‌شود: در چند دوره آموزشی دیگر ثبت نام کن، در اینترنت جستجو کن استراتژی‌های معاملاتی “معامله گران رنج معامله گران رنج سودآور” و به جفت‌ارزهای دیگر هم توجه کن. اما همه این موارد برای یافتن راه‌حلی سریع به ذهن می‌رسند، در حالیکه بخش بزرگی از معامله‌گری موفق را جستجو‌های شخصی درباره بازار شکل می‌دهد.

بازار پیوسته در حد جزئیات کوچک اما در عین حال قابل توجه در حال تغییر است. بسته به تمایلات بازار، از دسته سیگنال‌های مشابه می‌توان در جهات مختلف بهره برد. بدون نظارت دقیق بر بازار، پی بردن به این اختلاف بسیار مشکل است.

افزایش سطح استرس، تمرکز بر بازار را غیرممکن می‌سازد. بدن انسان تحت فشار و استرس بیشتر تمایل به جنگ یا گریز دارد تا تفکر عمیق و کار خلاقانه. در نتیجه معامله‌گر بازار معامله گران رنج را بصورت کاملا سطحی تحلیل می‌کند و اسیر و گرفتار “حلقه‌های منطقی” متعددی می‌شود.

برای مثال، معامله‌گری با ۲ درصد سود از معامله خارج می‌شود و قیمت به اندازه ۱ درصد دیگر پیشروی می‌کند. مرتبه دیگر که تحلیل می‌کند، تصمیم می‌گیرد معامله را به قصد دریافت سود بیشتر برای مدت زمان طولانی‌تری باز نگه دارد. اما نمودار قیمت تغییر مسیر می‌دهد و در خلاف جهت معامله حرکت می‌کند و در نهایت معامله با لمس حد ضرر بسته می‌شود. دفعه بعد پس از تحلیل بازار تصمیم می‌گیرد با سود ۲ درصدی از بازار خارج شود، و به همین ترتیب این حلقه تکرار می‌شود.

مثال‌های زیادی از چنین حلقه‌هایی وجود دارد، اما بطور خلاصه تمام حلقه‌ها حاکی از این هستند که معامله‌گر یک اشتباه را مرتب تکرار می‌کند و متحمل ضرر و زیان می‌شود. با قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی، بسیار مشکل بتوان با نگاه از جانب ناظر بیرونی وضعیت را قضاوت کرد و عملکرد خود را به نحوی سودمند و سازنده تغییر داد.

می‌خواهم از درد و رنج دور باشم.

وجود حلقه‌های منطقی و در نتیجه عدم رضایت از نتایج معاملات، می‌تواند خستگی و فرسودگی روحی و روانی را به دنبال داشته باشد. معامله‌گر دیگر نمی‌داند چگونه معامله کند و به چه نکاتی توجه کند و صرفا به باز و بسته کردن معاملات ادامه می‌دهد و تلاش می‌کند به ناحیه امن و مثبتی برسد.

مغز بطور فزاینده از انسان در برابر آسیب‌های روانی محافظت می‌کند و تلاش می‌کند او را از معامله کردن منصرف سازد و به کار دیگری مشغول کند. در نتیجه تمرکز کاهش پیدا می‌کند و ضرر و زیان افزایش.

در ذهن ناخودآگاه یک بن‌بست شکل می‌گیرد: هیچ فرصتی برای انجام معامله‌ای سودآور وجود ندارد، اما در عین حال ذهن را به کناره‌گیری از معامله کردن ترغیب نمی‌کند. در این هنگام تنها یک تصمیم اتخاذ می‌شود و آن کاهش موجودی حساب به صفر و در نهایت اجتناب از استرس است. از نقطه نظر ذهن ناخودآگاه، این تصمیم و رفتار به منظور رهایی از فشار و استرس کاملا توجیه‌پذیر است.

و حال معامله‌گر بیش از پیش به انجام معامله‌ای با حداکثر حجم ممکن فکر می‌کند. یا به سرعت ثروتمند می‌شود و به تمام رنج و عذاب خود خاتمه می‌دهد، یا اینکه تمام موجودی حساب خود را از دست می‌دهد و می‌تواند استراحت کند. دیر یا زود معامله‌گر تسلیم این میل و خواسته می‌شود و پس از یک یا دو معامله با حجم سنگین تمامی سرمایه خود را از دست می‌دهد. دیگر پولی وجود ندارد، اما سلسله اشتباهات و درد و رنج به پایان رسیده است. مغز در محافظت و مراقبت از صاحب خود کاملا موفق عمل کرده است.

برای اجتناب از معاملات احساسی چه اقداماتی انجام دهیم

در این قسمت دلایل احساسی اصلی ورود به معاملات به ترتیب زمانی بیان می‌شوند، اما در واقع همه چیز به این ترتیب رخ نمی‌دهد. اغلب معاملات منطقی و احساسی بطور متوالی تکرار می‌شوند که در نتیجه باعث کاهش نتیجه نهایی می‌شود.

بسیار دشوار بتوان کاری را بدون وجود دستورالعمل مشخصی به درستی انجام داد. در ابتدا برای اینکه سرمایه خود را به دلیل کلیشه‌های ناکارآمد ذهنی از دست ندهید، لازم است برای ورود به هر معامله معیارهای کاملا مشخصی داشته باشید. هرچه استراتژی معاملاتی صورت رسمی‌تر و وضوح بیشتری داشته باشد، راحت‌تر می‌توان در برابر انگیزه‌های احساسی ذهن ناخودآگاه مقاومت کرد.

مجموعه‌ای از موقعیت‌هایی که می‌توانید با استفاده از آن‌ها کسب سود کنید را جمع‌آوری کنید. تعیین کنید که در هر معامله استاندارد با چه حجمی ورود کنید. تمام الگوهای تجربی را زیر نظر داشته باشید، یا اینکه با کمترین حجم ممکن معاملات را انجام دهید. از “بازی حدس و گمان” جدا پرهیز کنید و به مغز خود فرصت ندهید از طریق کسب سود تصادفی، اندورفین دریافت کند.

سود و ضرر از طریق معاملات رندوم و تصادفی هر دو به یک اندازه برای معامله‌گر مضر هستند. ضرر بزرگ باعث می‌شود معامله‌گر به فکر جبران باشد و سود کلان سبب می‌شود در گوشه ذهن این تفکر شکل بگیرد که همیشه می‌توان با این روش موفق بود.

ذهن خود را آموزش دهید. فراموش نکنید که علیرغم قدرت و توانایی بالای هوش و ذکاوت انسان مدرن، همواره بخشی از فرایند معاملاتی توسط غرایز و احساسات اداره می‌شوند. اگر پس از ورود به یک معامله ناگهان متوجه شدید که شتاب‌زده عمل کرده‌اید و تصمیم عجولانه‌ای گرفته‌اید، بلافاصله و بدون توجه به نتیجه از معامله خارج شوید. با این کار ذهن ناخودآکاه یاد می‌گیرد که باید از ورود به موقعیت‌های مشکوک اجتناب نمود و نباید انتظار داشته باشد که بخش خودآگاه ذهن فرصتی برای انجام “بازی حدس و گمان” در اختیار او قرار ‌دهد.

در صورتیکه نمودار قیمت به حد ضرر معامله می‌رسد، اگر دلایل فاندامنتالی دیگر موثر نیستند، به سرعت و با خونسردی ضرر وارده را برطرف کنید. به این طریق مغز شما عادت می‌کند و مرتبه بعدی خیلی راحت نخواهد بود که ضرر را به تعویق بیاندازید.

حالات روانی خود را هنگامی که مشغول معامله کردن هستید، دنبال کنید. تنبلی نکنید و از خود بپرسید: “الان چه احساسی دارم؟ آیا این معامله به خوبی انجام شد یا من کسل شده‌ام؟ آیا به قدر کافی تمرکز دارم یا اینکه مدام افکار من متوجه مسائل دیگری می‌شود؟ آیا اکنون زمان تصمیم‌گیری برای معاملات است؟”

اگر شما یک معامله‌گر فعال و پویا هستید، می‌توانید دفتری برای ثبت حالات روانی خود اختصاص دهید. این دفتر می‌تواند دربرگیرنده توصیفاتی از حالات روانی شما در طول یک روز کاری، به هنگام ورود به معامله و در حین فرایند مدیریت آن معامله باشد. زمانی که حالات روانی خود را ثبت و ضبط می‌کنید، می‌توانید به اشتباهات روانی رایج خود پی ببرید و همچنین متوجه می‌شوید که تحت چه شرایطی بهتر است از معامله کردن دست بکشید.

بعلاوه می‌توانید قوانینی مختص به خود وضع کنید که به شما امکان ‌دهد با دقت و احتیاط بیشتری معامله کنید. این قوانین می‌تواند فهرستی از شرایطی باشد که تحت آن‌ها سراغ معامله‌گری نمی‌روید (برای مثال خستگی، هیجان زیاد و غیره) و همینطور تمرینات و تکنیک‌های ویژه‌ای به منظور کسب آرامش و پایدارسازی عواطف و احساسات.

اگر موفق شوید این توصیه‌ها را اجرا کنید، قطعا سود مستمر خیلی دور نخواهد بود.

این کتاب با تفصیلات عمیق و توصیه های عملی، شما را به معامله گری موفق تبدیل می کند.

معامله گران میلیونر

با استفاده از این کتاب به عنوان راهنما، شما را به سرعت با انواع استراتژی هایی آشنا می کند که می توانند برای کسب درآمد در بازارهای مالی امروز استفاده شوند.

  • برند: انشارات آراد
  • دسته بندی :

این یک محصول اورجینال ( اصل ) است.

این محصول 0 ستاره از 0 تعداد نقد و بررسی

  • وضعیت انبار: موجود در انبار آماده ارسال از انبار فروشگاه

ارسال به تمامی نقاط کشور

جزییات محصول

ارسال دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.