-
شاخصهای بهره وری تعریف شده در این مدل اصولاً بر سه نوع می باشند که عبارتند از:
الف ) شاخص بهره وری کل:
Productivity Measurement Models
Productivity Management System
1- مدل های بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و عوامل جزئی:
-
مدلهای مزبور مدلهایی هستند که برای اندازه گیری بهره وری موسسات، ارتباط بین خروجی های کل و یا ارزش افزوده سیستم به کل ورودیها و یا تک تک ورودیهای مورد استفاده در سیستم بکار می روند.
مدلها بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و عوامل جزئی خود در دو دسته قرار می گیرند که عبارتند از:
1-1- مدلهای جامع :
-
مدلهای مذکور بهره وری موسسه را با یک شاخص کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و معمولاً عوامل و پارامترهای مختلف کمی و کیفی را جمع بندی می نمایند. مدلهایی که در رده مدلهای جامع قرار می گیرند عبارتند از:
1-1-1- مدل سومانث (مدل بهره وری کل):
-
این مدل اثر تمام ورودیها و خروجیها را نشان می دهد و نه تنها در سطح موسسه به عنوان ابزاری جمعی، بلکه در سطح عملیاتی نیز بکار برده می شود. مدل مذکور نه تنها شاخص بهره وری کل را برای کنترل مورد خاص تعیین می کند با استفاده از محاسبه شاخصهای بهره وری جزئی بلکه می تواند منابعی که باید میزان بهره وری به کمک آنها بهبود یابد را نیز مشخص نمود. این مدل علاوه بر استفاده در کارخانجات، قابلیت استفاده در موسسات خدماتی را نیز دارا می باشد. شاخص بهره وری کل در این مدل به صورت زیر تعریف می گردد.
-
کل خروجی های سازمان
-
= بهره وری کل(TP)
-
کل ورودی های سازمان
-
سایر درآمدها+ بهره اوراق قرضه+ سود سهام+ ارزش محصولات نیمه ساخته+ ارزش محصولات تولید شده= خروجیها
سایر هزینه ها+ سرمایه (ثابت و در گردش)+ انرژی+ مواد و قطعات خریداری شده+ نیروی انسانی = ورودیها
-
در این مدل علاوه بر شاخص بهره وری کل، شاخصهای بهره وری کل به ازای هر محصول و همچنین شاخصهای بهره وری جزئی هر محصول با توجه به هر یک از ورودیهای ذکر شده در بالا محاسبه می گردد. واضح و مشخص است که شاخص بهره وری کل برابر با شاخص بهره وری کل به ازای تک تک محصولات می باشد.
توجه: در این مدل کلیه ارزشهای خروجیها و ورودیهای مدل بر اساس قیمت های تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه سال پایه محاسبه می گردند.
1-1-2- مدل اندازه گیری بهره وری گروهی:
-
در این مدل شاخصهای بهره وری مناسب برای بخش مهندسی، فروش و تولید توسط گروه های مجری سیستم بهره وری تعریفی می شود و مجریان کمیته ای تشکیل می دهند تا اجرای سیستم را پیگیری نمایند. هدف این مدل ارائه بازخورد عملکرد افراد به آنهاست تا بتوانند موقعیتهای خود را بهتر بشناسند. اجرای این مدل بدون پشتیبانی مدیریت و کارکنان موفقیت آمیز نخواهد بود. این مدل در پنج مرحله به اجرا در می آید و برای سازمان هایی که می خواهند مدل بهره وری فعلی را بهبود دهند مناسب می باشد.
1-2- مدلهای شاخص:
-
دسته دیگری از مدلها، که در رده مدلهای طراحی شده بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و جزئی قرار می گیرند. مدلهای شاخص می باشند. در این روش کسری که صورت آن ستانده (خروجی) و مخرج آن نهاده (ورودی) است، میزان بهره وری داده ها را نشان می دهد. مدلهایی که در رده مدلهای شاخص قرار می گیرند عبارتند از:
1-2-1- مدل کندریک – کرایمر:
-
شاخصهای بهره وری تعریف شده در این مدل اصولاً بر سه نوع می باشند که عبارتند از:
الف ) شاخص بهره وری کل:
ب) شاخص بهره وری عوامل کل :
-
داده های واسطه ای (خدمات، انرژی، مواد) - خروجی = خروجی خالص
ورودی سرمایه + ورودی نیروی کار = ورودی عوامل کلی
ج) شاخص بهره وری جزئی :
1-2-2- مدل کریگ – هریس:
-
شاخص بهره وری کلی تعریف شده در این مدل بصورت زیر می باشد.
1-2-3- مدل هاینس:
-
هاینس به طور خلاصه دلیل اندازه گیری بهره وری در سطح سازمانها را نیز به اندازه گیری و بهبود کارکردها می داند. هاینس عقیده دارد که یک موسسه برای دستیابی به بهره وری تولید بایستی گسترش فعالیتهای مدیریتی را مد نظر قرار دهد. در این مدل خروجیها فقط محصول تولید شده نهایی می باشند و ورودیهای آن همانند مدل کریگ و هریس است. در این مدل نیز همانند سایر مدلهایی که دسته بندی مدلها در گروه مدلهای شاخص قرار می گیرند ورودیها و خروجیها به قیمت تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه های سال پایه محاسبه می گردد.
1-2-4- مدل مرکز بهره وری در آمریکا (APC):
-
این مدل، امکان تحلیل سود دهی را بر حسب دو جزء اساسی آن یعنی بازیافت قیمت و بهره وری فراهم می کند بدین سان این مدل حلقه ارتباطی تحلیل بهره وری و صورتحساب سود و زیان است در این مدل داریم:
عامل بازیافت X بهره وری =
قیمت ها
X
مقادیر خروجی
قیمت ها X مقادیر خروجی
کل فروش
= سود دهی
هزینه های واحد
مقادیر ورودی
هزینه های واحد X مقادیر ورودی
کل هزینه ها
1-2-5- مدل تیلور – دیویس:
-
در مدل بهره وری ارائه شده توسط تیلور و دیویس شاخص بهره وری عوامل کل مورد محاسبه قرار می گیرد که بصورت زیر بیان شده است:
تحلیل مالی شرکتی چیست؟
تحلیلگری مالی شرکتی با ساختار سرمایه یک شرکت سر و کار دارد، به مواردی همچون روشهای استفاده شده در موارد لزوم به تأمین مالی و اقداماتی که مدیریت برای افزایش ارزش شرکت انجام میدهد ساختار سرمایه شرکت گفته میشود. تحلیل مالی شرکتی همچنین شامل ابزارها و تحلیلهای مورد استفاده برای اولویتبندی و توزیع منابع مالی است.
هدف نهایی تحلیل مالی شرکتی، شناختن روشهای به حداکثر رساندن ارزش یک کسب و کار از طریق برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و در عین حال متعادل کردن ریسک و سودآوری است.
فعالیتهای مهم و تأثیرگذار بر تحلیل مالی شرکتی چیست؟
سه فعالیت مهم بر تحلیل مالی شرکتی تأثیرگذار است، مورد اول آن تحلیل سرمایهگذاری و بودجهبندی سرمایهای است. سرمایه گذاری و بودجه بندی (بودجه ریزی) سرمایه شامل برنامهریزی برای قراردادن داراییهای سرمایهای بلندمدت شرکت به منظور ایجاد بالاترین بازده تعدیل شده با ریسک است که عمدتاً شامل تصمیمگیری در مورد این موضوع میشود که آیا فرصت سرمایهگذاری را دنبال کنید یا نه. تحلیل سرمایهگذاری و بودجهبندی سرمایهای از طریق تجزیه و تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه تحلیل مالی گسترده انجام میشود.
با استفاده از ابزار حسابداری مالی، یک شرکت مخارج سرمایهای را شناسایی میکند، جریانهای نقدی پروژههای سرمایهای پیشنهادی را تخمین میزند، سرمایهگذاریهای برنامهریزی شده را با درآمد پیشبینی شده مقایسه میکند و تصمیم میگیرد که کدام پروژهها را در بودجه سرمایهای خود در نظر بگیرد.
مدلسازی مالی برای برآورد تأثیر اقتصادی یک فرصت سرمایهگذاری و مقایسه پروژههای جایگزین استفاده میشود. یک تحلیلگر اغلب از نرخ بازده داخلی (IRR) در ارتباط با ارزش فعلی خالص (NPV) برای مقایسه پروژهها و انتخاب بهینه یک پروژه استفاده میکند.
تأثیر روش تأمین مالی سرمایه
مورد دوم تأثیرگذار بر تحلیل مالی شرکتی، روش تأمین مالی سرمایه است. این فعالیت اصلی شامل تصمیمگیری در مورد چگونگی تأمین مالی بهینه سرمایهگذاریهای مذکور است که از طریق حقوق صاحبان سهام، بدهی یا ترکیبی از هر دو میباشد. منابع مالی بلندمدت برای مخارج یا سرمایهگذاریهای عمده، ممکن است از فروش سهام شرکت یا انتشار اوراق بدهی در بازار از طریق بانکها به دست آید.
ایجاد تعادل بین دو منبع تأمین مالی (حقوق صاحبان سهام و بدهی) باید به دقت مدیریت شود، زیرا داشتن بدهی بیش از حد، ممکن است خطر نکول در بازپرداخت را افزایش دهد در حالیکه وابستگی بیش از حد به حقوق صاحبان سهام ممکن است سود و ارزش را برای سرمایهگذاران اصلی پایین بیاورد.
در نهایت، این وظیفه متخصصان تحلیل مالی شرکتی است که ساختار سرمایه شرکت را با میانگین موزون هزینۀ سرمایه (WACC) تا حد امکان بهینه کنند.
تأثیر سود سهام و بازگشت سرمایه
مورد سوم تأثیرگذار بر تحلیل مالی شرکتی، سود سهام و بازگشت سرمایه است. این از مسئولیتهای مدیران شرکت است تا تصمیم بگیرند که آیا سود مازاد کسب وکار را برای سرمایهگذاریهای آتی و الزامات عملیاتی حفظ کنند یا اینکه سود را در قالب سود سهام یا انواع دیگر قابل تقسیم بین سهامداران توزیع تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه کنند.
سود انباشتهای که بین سهامداران توزیع نمیشود ممکن است برای تأمین مالی توسعه یک کسب و کار استفاده شود. این اغلب میتواند بهترین منبع مالی باشد، زیرا بدهی اضافی را متحمل نمیشود و با انتشار سهام بیشتر ارزش سهام را کاهش نمیدهد. اگر مدیران شرکت معتقدند که میتوانند نرخ بازدهی سرمایهگذاری سرمایهای بیشتری از هزینه سرمایه شرکت به دست آورند، باید به دنبال انجام آن باشند، در غیر این صورت، آنها باید سرمایه مازاد را از طریق سود سهام یا بازخرید سهام به سهامداران برگردانند.
ساختار سرمایه یک شرکت در تحلیل مالی شرکتی چقدر مهم است؟
ساختار سرمایه یک شرکت برای به حداکثر رساندن ارزش کسب و کار بسیار مهم است. ساختار سرمایه شرکت میتواند ترکیبی از بدهی بلندمدت و کوتاهمدت و یا سهام مشترک و ترجیحی باشد. نسبت بین بدهی یک شرکت و حقوق صاحبان سهام آن اغلب مبنایی برای تعیین میزان متعادل یا مخاطرهآمیز بودن روش تأمین مالی سرمایه شرکت است.
شرکتی که به شدت از طریق بدهی تأمین مالی میشود، ساختار سرمایه تهاجمیتری دارد و بنابراین ریسک بیشتری برای سهامداران خواهد داشت. با این حال، پذیرش این ریسک اغلب دلیل اصلی رشد و موفقیت یک شرکت نیز خواهد بود.
تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
- امیرحسین قاضی
- آذر ۰۶, ۱۴۰۰
- بدون دیدگاه
تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی، فرایند جمعآوری با ارزشترین دادهها از رسانههای اجتماعی و گرفتن تصمیمات مهم بر اساس آن است.
برای اینکه بیشترین بهره را از فعالیتهای خود ببرید، باید دادههایی را که در طول فعالیت خود جمعآوری کردهاید، تجزیهوتحلیل کنید.
در این مقاله ابتدا شبکه های اجتماعی را تعریف میکنیم، سپس درباره ضرورت و روشهای تحلیل شبکه های اجتماعی صحبت خواهیم کرد.
تحلیل شبکه های اجتماعی چیست؟
به بررسی و ارزیابی ساختار شبکه ای از انسانها که با خطوط ارتباطی به یکدیگر متصل هستند تحلیل شبکه های اجتماعی میگویند.
منظور از خطوط ارتباطی، همان روشهایی است که به وسیله آن با هم ارتباط برقرار میکنند و در اینجا صرفا بر پلتفرمها (اینستاگرام، توییتر، تلگرام و…) تمرکز داریم و راجعبه تحلیل روابط کاربران در این فضا صحبت میکنیم.
در رسانه های اجتماعی به طور معمول با دو نوع داده روبهرو هستیم:
1- دادههای ساختاری:
این دادهها اطلاعاتی از ساختار شبکه به ما میدهند. مثلا اینکه پستهای توییتر میتواند حداکثر 280 کارکتر باشد یک داده ساختاری است.
2- دادههای رفتاری:
رفتار کاربران در رسانه های اجتماعی که در قالب محتوا بروز پیدا میکند.
محتوایی که کاربران منتشر میکنند – از نام و نام خانوادگی، سن و موقعیت جغرافیایی که در پروفایلشان مشخص میکنند تا پستها و استوریهایی که هر روز منتشر میکنند – حاوی اطلاعات زیادی است.
تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی به شما میگوید که روی کدام نوع محتوا باید تمرکز کنید.
آمار و ارقام تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی، به شما کمک میکند تا درک کنید که شرکت شما در شبکه های اجتماعی چگونه دیده میشود و چه کاری میتوانید انجام دهید تا تصویر و ویترین شرکت خود را بهبود دهید.
5- به شما در شناسایی و درک مخاطب کمک میکند:
شرط حضور قوی در رسانه های اجتماعی، دسترسی به مخاطب مناسب در پلتفرم مناسب است.
بدون وجود محتوای قانعکننده، جذب مخاطب دشوار خواهد بود.
بخش مهمی از استراتژی محتوای شما، درک مخاطبان است.
هنگامی که بدانید با چه کسی صحبت میکنید، تهیه محتوای جذاب بسیار راحت خواهد بود.
با انجام تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی متوجه میشوید که چه کسی با محتوای شما تعامل بیشتری دارد.
پس از آن است که قادر خواهید بود محتوایی (عکس، فیلم، گیف، کتاب الکترونیکی یا گزارش) تهیه کنید که مخاطب شما را درگیر کند.
کاربران به صورت روزانه حجم زیادی از اطلاعات را در رسانه خود به اشتراک میگذارند؛ انجام تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی، تمام دادههایی که نیاز دارید را به صورت قانونی و اخلاقی به شما ارائه میدهد.
6- به شما در شناخت صنعتی که در آن فعالیت میکنید کمک میکند:
تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی نه تنها بینشی درباره وضعیت فعلی صنعت شما ارائه میدهد، بلکه میتواند مسیری که صنعت شما در آن حرکت میکند را هم مشخص کند.
با تجزیه و تحلیل صحبتها درباره جایگاه کسبوکارتان، نیازهای مشتریان و انتظاراتی که راجعبه محصول یا خدمات شما مطرح میکنند، میتوانید تصویر شفافی از حوزه فعالیت خود به دست آورید.
توجه داشته باشید که این مشتریان هستند که صنعت شما را شکل میدهند. اگر محصول شما نیازهای آنها را برآورده نکند، آنها به دنبال جایگزین خواهند بود.
پیشنهادات مشتریان به شما یک ایده کلی میدهد از اینکه صنعت شما به کجا میرود. توجه به انتخاب آنها، شما را به یک پیشرو در صنعت تبدیل میکند و میتواند سهم شما را در بازار افزایش دهد.
تجزیه و تحلیل فعالیتهای رسانه های اجتماعی شما میتواند به شما در جلوگیری از کاهش تعامل و در نتیجه کاهش هدر رفتن سرمایه کمک کند.
با تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی میتوانید تغییرات را تشخیص دهید و آنها را از مشکلات و چالشها متمایز کنید.
در دنیای رسانه های اجتماعی که مدام در حال تغییر است، به صورت مداوم باید انگشتتان را روی نبض شبکه های اجتماعی نگه دارید تا به اهداف بازاریابی خود برسید.
چند توصیه مهم در تجزیه و تحلیل و انتخاب برنامه های سرمایه گذاری هایپ HYIP
در انتخاب یک برنامه سرمایه گذاری باید به چندین قانون پایبند باشید و به آنها عمل کنید. هنگام تجزیه و تحلیل و انتخاب یک پروژه هایپ برای سرمایه گذاری، یادگیری یک سری از قوانین اعمال شده، که باید رعایت شوند، ضروری است.
قانون اول
هیچ وقت تمام پول خود را در یک پروژه به صورت یک جا وارد نکنید. هرچقدرم که یک پروژه خوب باشد و هرچقدرم که تبلیغات آن پروژه زیاد باشد و یا این که چندین نفر آن پروژه را به شما توصیه کرده باشند، مخصوصا اگر راه های ارتباطی با آن پروژه از طریق یک ایمیل باشد و راه های ارتباطی دیگری وجود نداشته باشد.
این نوع پروژه ها معمولا از یک وب سایت رایگان استفاده می کنند که شرکت هایی مانند Homestead، Tripod، Geocity این خدمات را می دهند. حتی ممکن است این موضوع در ظاهر سایت های بسیار حرفه ای هم صدق کند.
پس شما باید از سایت هایی که هیچ اطلاعاتی در مورد تماس با خودشان به شما نمی دهند را جلوگیری کنید. شما باید وقتی که می خواهید یک سرمایه زیادی را وارد یک پروژه کنید باید حتما اطمینان داشته باشید که پروژه مورد نظر نوعی امنیت سرمایه را به شما اطمینان بدهد. شما همچنین باید سعی کنید جلسه ای با مدیران آن برنامه یا سایت ترتیب دهید. و اگر شما یک اسپانسر قوی دارید، از آنها بخواهید که آیا این اطلاعات را دارند یا خیر.
قانون دوم
اگر یک برنامه در ابتدای فعالیت خود به مشکلی برخورد کرد سریع هجمه ها را شروع نکنید و داد و بیداد در مورد کلاهبرداری آنها نکنید. به مدیریت پروژه مقداری زمان بدهید تا خود را با سرعت معاملات و ثبت نام ها همگام و هماهنگ کنند مخصوصا زمانی که میزان نام نویسی ها افزایش می یابد. بسیاری از این نوع پروژه ها با تیم مدیریت کوچکی که دارند، در مراحل اولیه، درک و تخمین دقیقی از تعداد شرکت کنندگان ندارند و زمان زیادی طول نمی کشد که به یک جمع بندی و تصمیم مدیریتی مناسب برسند.
قانون سوم
سریع وارد پروژه های تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه جدید نشوید. حقیقت این است که بسیاری از برنامه ها هرگز آن را صرفا از طریق راه اندازی یک سایت انجام نمی دهند. چرا باید وقت خود را برای ترویج برنامه ای که یک یا دو ماه دیگر قرار است ناپدید شود، هدر دهید قبل از اینکه بتوانید یک نفر را در آن ثبت نام کنید ، حتی با فرض بر اینکه این برنامه به وعده های خود در چارچوب زمانی تعیین شده، پایبند باشد.
اگر یک پروژه یک هفته خوب باشد هفته های بعد نیز خوب خواهد بود. بگذارید برنامه قبل از اینکه شما شروع به سرمایه گذاری با آنها کنید ، سابقه پرداخت و خدمات مشتریان خوبی از خود ارائه کند. با برخی استثناء، ما مستقیماً به برنامه های جدید نمی پیوندیم. اگر آنها با گذشت یک ماه هنوز برقرار هستند و هر کس که شرکت می کند از این برنامه راضی است ، پس وقت آن است که نگاه دیگری به آن بیندازیم.
بگذریم از چند استثناء ، ما هیچگاه نباید بی درنگ و با عجله عضو برنامه یا پروژه ای شویم. اگر آنها پس از گذشت یک ماه همچنان پا برجا مانده و افرادی که در آنها شرکت کرده اند، از این مشارکت راضی اند، آنگاه وقت آن رسیده که به آن برنامه نگاهی متفاوت داشته باشیم.
قانون چهارم
اجازه ندهید که مبلغ زیادی از سرمایه های خود در در پروژه ها جمع شود. هر چند وقت یکبار سودهای کوچکتر را از برنامه برداشت کنید. حتی از پایدارترین برنامه های کوچکتر ، به تناوب وجوه را پس بگیرید و برداشت کنید. کسب مبالغ اندک سود در جریان کار و قبل از ناپدید شدن و شکست خوردن برنامه ، برعکس اینکه اجازه دهید مبلغ سود بیشتری در سایت جمع شود ، به شما این امکان را می دهد که به جای از دست دادن آنچه که فکر می کنید داشته اید، سود خود را ببینید.
قانون پنجم
با برنامه های کوچکتر ، شما باید در اسرع وقت اصل پول خود را که در سرمایه گذاری های دیگر به خطر افتاده ، جبران کنید. وقتی به 2/1 یا 3/1 رسیدید ، اصل پول خود را از حساب بکشید. و از این به بعد با پول آنها و نه مال خود به سرمایه گذاری در آن برنامه ها ادامه دهید. خیلی از برنامه های کوچک خیلی خوب شروع می شوند ، ما با آنها راحتیم و قبل از بازگشت سرمایه و رسیدن به بازه آخر چرخه سود دهی ، پول اضافی را وارد می کنیم و اندکی بعد از آن، برنامه شکست می خورد. تا زمانی که سود سرمایه اول را دریافت نکرده اید، پول بیشتری را برای بار دوم سرمایه گذاری نکنید. یک قانون خوب که می توانید از آن تبعیت کنید این است که هرچه سریع تر سرمایه اصلی خود را از برنامه برداشت کنید و تنها با نیمی از سود به دست آمده حاصل از هر چرخه، به سرمایه گذاری ادامه دهید.
قانون ششم
بار دیگر تکرار میکنیم. هرگز تمام سرمایه خود را در یک شرکت هایپ HYIP کوچک که فقط منشأ مجازی دارد، قرار ندهید. شما باید تنها بخشی از کل سرمایه خود را در برنامه های سرمایه گذاری متنوع قرار دهید تا اگر یکی از آنها با مشکل مواجه شد، با بقیه سرمایه خود که هنوز دست نخورده باقی مانده به کسب درآمد بپردازید. بسیاری از برنامه های کوچک تعطیل خواهند شد. سرمایه گذاری هنگفت در دو یا سه برنامه کوچک ، در واقع یک نوع خودکشی است.
روی برنامه کلی خود متمرکز باشید نه روی یکی دو برنامه، مگر اینکه یک برنامه برتر یافته باشید که بازده خوبی را همراه با امنیت سرمایه ارائه دهد.
لیست برنامه های کوچکتر خود را به کمتر از ده عدد برسانید ، این ممکن است زمان ببرد ، اما این روش صحیحی برای سرمایه گذاری در برنامه های کوچک هایپ است. اگر می خواهید به موفقیت های بزرگی دست یابید ، ذهن خود را از سرمایه گذاری هایی که در آن هستید ، دور کنید و روی برنامه خود متمرکز شوید. هدف نهایی شما این است که نهایتا در 15-20 برنامه با بازده خوب سرمایه گذاری کنید و به محض اینکه برخی از آنها تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه سود شما را پرداخت کردند آنگاه می توانید لیست برنامه های خود را گسترش دهید. روی طرح و برنامه تمرکز کنید نه سایت ها.
قانون هفتم
تا آنجا که ممکن است در آن برنامه خاص دقت و هوشیاری لازم را به خرج دهید. اگر با یک میلیون دلار وارد شوید، می توانید با اثبات غیرقابل انکار، برای خود مشروعیت جلب کنید ، چون از این راه مستقیماً با مدیران ارشد سر و کار خواهید داشت. معمولاً یک سرمایه گذار با 100000 دلار می تواند یک برنامه را که با استفاده از یک نفر صاحب امضاء که تنها از طریق یک سیستم معاملاتی خارج از کشور اداره می شود، تضمین کند و به اطلاعات محرمانه بیشتری دسترسی. داشته باشد ، اما این وضعیت همیشه اینگونه نیست. در مورد بقیه شما چطور؟ فراموشش کن.
هیچ ثبت نام عمومی، هیچ لیست BBB، هیچ بانکی یا دلالی وجود ندارد که هر چیزی را تأیید کند. برای سرمایه گذار کوچک، این تجارت مبتنی بر اعتماد و روابط شخصی است: شما من را می شناسید ، من A را می شناسم ، “A” “B” را می شناسد، که با مدیر “C” کار می کند، “C” که تسهیل کننده تجارت “D” را می شناسد و … . شما فقط می توانید بهترین کار را صرفا با اطلاعات موجود در آن برنامه انجام دهید.
برای اطلاع از اینکه آیا شکایتی صورت گرفته یا خیر ، با هیچ مقام نظارتی تماس نگیرید ، زیرا این امر به سادگی منجر به توقف یک برنامه سالم می شود. از انجمن هایی که در پیوست ها ذکر شده اند استفاده کنید تا هرچه بیشتر اطلاعات کسب کنید و یک تصمیم عاقلانه بگیرید. آنچه شما به دنبال آن هستید ، توصیه های بی طرفانه است که متاسفانه یافتن آن در انجمن های HYIP سخت است ، اگرچه وب سایت بیگ والت کاملاً بی طرف است ، بنابراین می توانید از آن استفاده خوبی کنید.
قانون هشتم
اغلب سرمایه گذاران از سرمایه گذاری مجدد به درستی استفاده نمیکنند که به طور مداوم همه پول را در پروژه سرمایه گذاری مجدد میکنند. به هر حال بهتر است که فقط سودی را که از طریق سرمایه گذاری در آن پروژه کسب کرده اید را دوباره سرمایه گذاری کنید. این باعث میشه که اگه حتی سود هم نکردید حداقل پولتان را از دست ندهید.
قانون نهم
به داستان های ادمین های سایت هایپ اعتماد نکنید، کار ادمین این است که تا آنجایی که امکان دارد سرمایه جذب کند. بنابراین ادمین هایپ در مورد موفقیت شرکتش و اینکه چقدر صادق است و پرداخت ها منظم انجام می شوند حرف میزند، اما لازم است که با اینگونه ادعاها با چاشنی شک برخورد شود!
اهمیت دوره بازپرداخت بدهی در تجزیه و تحلیل صورت مالی (قسمت دوم)
به جهت اهمیت دوره بازپرداخت بدهی ها در ادامه قسمت اول تحلیل پرداخت بدهی به تشریح عملکرد این شاخص در صورت های مالی خواهیم پرداخت.
همه فعالیت های تجاری یک شرکت از نظر مالی، سرمایه گذاری و عملیاتی بر توانایی باز پرداخت بدهی های آن تاثیر می گذارند.
یکی از مهم ترین بخش های تجزیه و تحلیل توانایی بازپرداخت بدهی ها، بررسی ساختار تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه سرمایه شرکت می باشد.
ساختار سرمایه، منابع تأمین مالی شرکت و ویژگیهای اقتصادی آن را در بر می گیرد.
تحلیل دوره بازپرداخت بدهی
تجزیه و تحلیل توانایی باز پرداخت بدهی های یک شرکت (دوره بازپرداخت بدهی) در بلند مدت با تجزیه و تحلیل نقدی تفاوت آشکاری دارد.
در تجزیه و تحلیل نقدینگی برای پیش بینی های دقیق تر افق های زمانی کوتاه مدت در نظر میگیرند.
پیش بینی های بلند مدت قابلیت اتکای کمتری دارند
در نتیجه توانایی باز پرداخت بدهی های بلند مدت با دقت کمتر ولی شاخص ها و معیارهای تحلیلی بیشتری همراه است.
تجزیه و تحلیل توانایی باز پرداخت بدهی ها شامل چند عنصر کلیدی است که یکی از آنها تجزیه و تحلیل ساختار سرمایه میباشد.
گستره اشکال تامین مالی، از سرمایه مالکانه دائمی تا منابع تأمین مالی کوتاه مدت موقتی که با ریسک بیشتری همراه است را در بر می گیرد.
هنگامی که شرکتی اقدام به تامین مالی جدیدی می نماید. مثلا در دارایی های مختلف، سرمایه گذاری می کند.
دارایی ها منابع ثانویه ضمانت برای تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه وام دهندگان هستند و می توانند پشتوانه ای برای دریافت وام جدید باشند.
عنصر کلیدی دیگر توانایی باز پرداخت بدهی ها در بلند مدت، عایدات و با قدرت سودآوری است
شاخص های پایه ریزی شده بر مبنای عایدات معیارهای مهم و قابل اتکای قدرت مالی هستند.
عایدات قابل اتکاء مناسب ترین منبع نقدی برای پرداخت اصل و بهره بدهی بلند مدت هستند.
عایدات به عنوان معیار جریان نقدی ورودی، شاخص پوشش بهره و هزینه های ثابت دیگر است.
جریان ثابت عایدات، شاخص مهمی برای توانایی وام گیری شرکت در مواقع کمبود نقدینگی می باشد.
این معیار نشان میدهد که شرکت احتمالا قادر است از وضعیتهای نابهنجار مالی جهش نماید.
وام دهندگان برای حفاظت خودشان در مقابل عدم توانایی باز پرداخت بدهی ها و مضیقه های مالی شرکت، شروط مشخص و یا وثیقه هایی از دارایی های خاص شرکت را برای تضمین در قرارداد وام می گنجانند.
اگر شروط وام که اکثرا به وسیله اطلاعات حسابداری تعریف می شوند، رعایت نشوند، وام دهنده فرصت می یابد تا قبل از مشکلات مالی جدی، وام پرداخت شده را وصول نماید.
تمامی این موارد نشان میدهد بررسی دقیق و صحیح موضوع میتواند برای شرکت های اعتباردهنده و همچنین بدهکاران قابل اهمیت باشد
شرکت پالایشگاه نفت تهران (شتران)
به جهت مثال در زمینه نمونه عملی و کاربردی دوره پرداخت بدهی را برای نماد بورسی شتران آورده شده است
جهت تحلیل دقیق تر موضوع میتوانیم مشاهده کنیم متوسط دوره بازپرداخت بدهی این شرکت در سال ۱۳۸۶ به طور متوسط ظرف ۲۳ روز تسویه شده است
و این روند از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ روند افزایش داشته و به میزان حداکثر خود ۹۰ روز رسیده است
در تحلیل این مقدار میتوان عنوان نمود ریسک دریافت بدهی برای این شرکت در این سال در حداکثر میزان خود است
به طوری که میتوان انتظار داشت شرکت در صورتی که روند فعالیت ایشان ادامه داشته باشد
بدهی های خود را به طور متوسط در ۹۰ روز بازپرداخت میکند.
این شرکت توانسته از پس از ۷ سال نسبت دوره پرداخت بدهی های خود را از سال ۸۹ به طور مستمر کاهش دهد
تا سرانجام در سال ۱۳۹۵ به مقدار ۱۵ روز تقلیل دهد که این مقدار کاهش بسیار چشمگیر است
و نوید چشم انداز مثبتی برای پالایشگاه نقت تهران می باشد.
در انتها به شما پیشنهاد میکنیم تحلیل این شرکت را برای دوره بازپرداخت بدهی ماهانه پالایشگاه تهران را مشاهده کنید
دیدگاه شما