PMPT از انحراف معیار بازدههای منفی به عنوان معیار ریسک استفاده میکند؛ در حالی که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمام بازدهها ملاک و معیار اندازهگیری ریسک است.
بررسی اثر نقدشوندگی بر قیمتگذاری دارایی با استفاده از مدل اپستین- زین در بازار سهام ایران
نقدشوندگی از مهمترین جنبههای توسعه بازارهای مالی و یکی از عوامل ریسک داراییهای مالی به شمار میرود. در این مطالعه نیز از ریسک نقدشوندگی به عنوان عاملی تاثیرگذار بر قیمتگذاری دارایی همچنین برای تعدیل مدل اپستین-زین سنتی استفاده میشود و عملکرد این مدل در برابر مدلهای قیمتگذاری دارایی مبتنی بر مصرف سنتی مورد ارزیابی قرار میگیرد. به منظور تعدیل مدل اپستین-زین در این مطالعه عوامل نقدشوندگی لئو (2006)، نرخ گردش سهام، گوپالان و همکاران و گیبس به کار گرفته شده و دادههای مورد استفاده نیز مربوط فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ به 48 شرکت بورس اوراق بهادر تهران از فروردین 1388 تا اسفند 1396 است. نتایج بیانگر این است که مدل تعدیل شده، تعدیل شده مقطعی بالاتری نسبت به مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای مبتنی بر مصرف سنتی (CCAPM) و مدل اپستین-زین سنتی دارد و نشاندهنده این است که نقدشوندگی عامل ریسک معنیداری است و قدرت توضیحدهندگی قابل توجهی را به مدل اضافه میکند. بنابراین در کل نتایج این مطالعه نشان میدهد که ریسک نقدشوندگی یک عامل قیمتگذاری است و ورود آن به مدلهای قیمتگذاری منجر به بهبود عملکرد مدل میشود.
کلیدواژهها
- ریسک نقدشوندگی-مدل اپستین-زین- مدل CCAPM سنتی- تعدیل شده طبقه بندی JEL: G12
- G14
عنوان مقاله [English]
Analyzing the Effect of Liquidity on Asset Pricing: using Epstein-Zin Model in the Iranian Capital Market
نویسندگان [English]
- sedighe alizadeh 1
- mohammad nabi shahiki tash 2
Liquidity is one of the most important aspects of development in financial markets and one
of the risk factors of financial assets. In this study, liquidity risk is also used as a factor to
modify the Epstein-Zin model, and its performance is evaluated against traditional
consumption-based asset pricing models. In order to adjust the Epstein-Zin model in this
study, the liquidity factors of Liu (2006), Turnover ratio, Gopalan and cGibbs have been
applied and the used data are for 48 stock companies from 2009 to 2017. The results
indicate that the adjusted model has a higher adjusted- than the traditional consumptionbased
capital asset pricing model and the traditional Epstein-Zin model, and indicates that
liquidity is a significant risk factor and adds a significant explanatory power to model.
Thus, overall, the results of this study show that liquidity risk is a pricing factor and its
incorporation into pricing models leads to improved model performance.
کلیدواژهها [English]
- liquidity risk
- Epstein-Zin model
- the traditional CCAPM- adjusted- JEL classification: G14
- G12
مراجع
احمدپور، احمد و مرویزاده، فرشته (1395). ریسک نقدینگی و تاثیر آن بر بازده مازاد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت مالی و تامین مالی، سال 4، شماره 3، صص.77-90
بهرامفر، نقی و فاضلی، نقی (1390). بررسی رابطه شاخصهای نقدینگی و نرخ بازده مورد انتظار. فصلنامه بورس اوراق بهادار، شماره 29،صص. 55-46
رادنیا، مرجان؛ پهلوانی، مصیب؛ شهیکی تاش، محمد نبی و روشن، رضا (1395)، قیمتگذاری فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف با استفاده از توابع مطلوبیت بازگشتی، مجله ایرانی مطالعات اقتصادی، دوره 5، شماره1، صص. 78-65
زمانی، شیوا و فغانی کندری، پگاه (1395)، محاسبه میزان نقدشوندگی سهام بورس تهران و بررسی عوامل اثرگذار بر آن، چشمانداز مدیریت مالی، دوره 6، شماره 13، صص. 80-61
قائمی، حسین. و طوسی، سعید (1385). بررسی عوامل موثر بر بازده سهام عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پیام مدیریت، دوره 18، شماره 17، 175-159
قالیباف، حسن و پورفرد، شهروز (1395)، قیمتگذاری ریسک نقدشوندگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه سیاستهای مالی و اقتصادی، دوره4، شماره 16، صص. 65-29
محمدزاده، اعظم؛ شهیکی تاش، محمد نبی و روشن، رضا (1394)، مقایسه مدلهای قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف (CCAPM) و مبتنی بر مخارج مصرفی مسکن (HCCAPM) در توضیح بازده سهام در ایران، فصلنامه نظریههای کاربردی اقتصاد، دوره2، شماره 3، صص. 72-49
Abhyankar, A., Klinkowska, O. & Lee, S., (2015), Consumption risk and the cross-section of government bond returns, Journal of Empirical Finance, Vol. 32, pp. 180-200
Acharya, V.V & Pedersen, L.H. (2005), Asset pricing with liquidity risk, Journal of Financial Economics, Vol. 77, No. 2, pp. 375–410
Altay, E. & Calgici, C. (2019), Liquidity adjusted capital asset pricing model in an emerging market: Liquidity risk in Borsa Istanbul, Borsa Istanbul Review, Vol. 19, No. 4, pp. 297-309
Amihud, Y. & Mendelson. (1986), Illiquidity and stock return cross sectional and time-series effect, Journal of Financial market, Vol. 5, pp. 31-58
Amihud, Y. (2002), Illiquidity and stock returns: cross-section and time-series effects, Journal of Finance Market, Vol. 5, pp. 31–56
Baker, M., & Stein, J. (2003), Market Liquidity as a Sentiment Indicator, Journal of Financial Market, Vol. 7, pp. 271-299
Epstein, Larry G. & Stanley E Zin. (1991), Substitution, risk aversion, and the temporal behavior of consumption and asset returns: An empirical analysis, Journal of Political Economy, Vol. 99, pp. 263-286.
Epstein, Larry G., & Stanley E. Zin. (1989), فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ Substitution, risk aversion, and the temporal behavior of consumption and asset returns: A theoretical framework, Econometrica, Vol. 57, pp. 937-969.
Fama, E. F., & French, K. R. (2004), The Capital Asset Pricing Model: Theory and Evidence, Journal of Economic Perspectives, Vol. 18, No. 3, pp. 25–46
Fama, E. F., & MacBeth, J. D. (1973), Risk, Return, and Equilibrium: Empirical Tests, Journal of Political Economy, Vol. 81, No. 3, pp. 607–636
Fama, E. F., & French, K. R. (1992), The Cross-Section of Expected Stock Returns, Journal of Finance, Vol. 47, No. 2, pp. 427–465
Gopalan, R.; Kadan, O. & Pevzner, M. (2009), Managerial Decisions, Asset Liquidity, and Stock Liquidity, EFA 2009 Bergen Meetings Paper.
Hasbrouck, J. (2004), “Liquidity in the futures pits: inferring market dynamics from incomplete data”, Journal of Financial and Quantitative Analysis, Vol. 39, No. 2, pp. 305-326
Hasbrouck, J. (2009), Trading costs and returns for U.S. equities: estimating effective costs from daily data, Journal of Finance, Vol. 64, No. 3, pp. 1445–1477
Kandel, S., Stambaugh, R.F, (1995), Portfolio inefficiency and the cross-section of expected returns, Journal of Finance Vol. 50, pp. 157–184.
Lam K.S.K. & Tam, L.H.K. (2011), Liquidity & Asset Pricing: Evidence from the Hong Kong Stock Market, Journal of Banking & Finance, No. 35, pp. 2217–2230
Liu, W. (2006), A liquidity augmented capital asset pricing model, Journal of financial Economics, Vol. 82, pp. 631–671
Liu, W., Luo D. & Zhao H. (2015), Transaction costs, liquidity risk, and the CCAPM, Journal of Banking & Finance, Vol. 63, pp. 126–145
Liu, W., Luo D. & Zhao H. (2016), The Epstein-Zin Model with Liquidity Extension, The Financial Review, Vol. 51, No. 1, pp. 113-146
Márquez, E., Nieto, B & Rubio, G., (2014), Stock returns with consumption and illiquidity risks, International Review of Economics and Finance, Vol. 29, pp. 57–74
Merton, R. C. (1969), Lifetime portfolio selection under uncertainty: The continuous-time case, Review of Economics and Statistics, Vol. 51, pp. 247-257
Pastor, L & Stambaugh, R.F. (2003), Liquidity risk and expected stock returns, Journal of Political Economy, Vol. 111, pp. 642–685
Roll, R. (1984), A Simple implicit Measure of the effective Bid-Ask Spread in an Efficient Market, The Journal فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ of Finance, Vol. 39, No. 4, pp. 1127-1139
Sadka, R. (2006), Momentum and Post-Earnings-Announcement Drift Anomalies: The Role of Liquidity Risk, Journal of Financial Economics, Vol. 80, No. 2, pp. 309-349.
Yogo, M. (2006), A consumption-based explanation of expected stock returns, Journal of Finance, Vol. 61, pp. 539-580
فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟
یک از فاکتورهایی که میتوانید در سرمایه گذاری در بورس در نظر داشته باشید، بزرگی یا کوچکی شرکتهاست. زیرا رفتار شرکتهای بزرگ و کوچک در شرایط یکسان با همدیگر متفاوت است.
اندازه شرکت، فاکتوری است که میتوان آنرا فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ با سایر شرکتها و صنعت مقایسه کرد.
یک طرز فکر غلط در میان سرمایهگذاران وجود دارد و آنهم این است که هرچقدر قیمت سهام شرکتی بالاتر باشد (گرانتر باشد) آن شرکت بزرگتر است. درست است که قیمت سهام از عواملی تاثیرگذار بر بزرگی و کوچکی شرکت محسوب میشود ولی همه موضوع نیست.
در واقع اندازه شرکت نشان دهنده این است که اگر شخصی بخواهد تمام سهام منتشر شده آن شرکت را خریداری کند، چقدر پول باید بپردازد؟
روش تخمین اندازه شرکتها
برای تخمین اندازه شرکتها (چه بورسی و چه غیربورسی) دو راه وجود دارد.
- راه اول: تخمین درآمد شرکت
- راه دوم: محاسبه ارزش بازار
بسیاری از افراد، درآمد شرکت را شاخص مناسبی برای سنجش اندازه آن نمیدانند، زیرا با ترفندهایی میتوان با تحریف اطلاعات و تغییر روشهای حسابداری، درآمد کسب شده توسط شرکت را بیشتر یا کمتر از مقدار واقعی نشان داد.
به همین دلیل توجه به ارزش بازار برای تعیین اندازه شرکت، بیشتر در بین سرمایهگذاران رایج است.
در حقیقت کلیه سرمایهگذاران فعال در بورس هستند که باعث میشوند ارزش بازاری شرکت مشخص شود. برای محاسبه ارزش بازار یک شرکت کافیست کل سهام منتشر شده توسط شرکت در قیمت بازار آن ضرب شود.
مثلا شرکت سرمایه گذاری ساختمان ایران 1,090,296,000 سهم دارد، اگر قیمت سهام آن در بازار 2350 ریال باشد، ارزش بازار شرکت معادل 2,562,195,600,000 ریال خواهد فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ بود. (حدودا 256 میلیارد تومان)
ارزش بازار هر شرکت در سایت tsetmc در صفحه هر نماد مشخص است.
دلیل اهمیت ارزش بازار
با سنجش ارزش بازار، میتوانیم اندازه شرکتها را با هم مقایسه کنیم، اینکار به کمک میکند ارزش بازار را با مجموع داراییهای آن مقایسه کنیم و عملکرد شرکتها را نسبت هم تحلیل کنیم.
نقطه کور در ارزش بازار
ارزش بازار شرکت هیچ صحبتی از بدهیهای شرکت نمیکند. ممکن است ارزش بازار یک شرکت 20 میلیارد تومان باشد و شما تصور کنید با پرداخت این مبلغ میتوانید کل سهام را فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ خریداری کنید ولی این طرز تفکر اشتباه است زیرا با تصاحب شرکت، شما متعهد به پرداخت بدهیهای آن نیز هستید و شرکت ممکن است 5 میلیارد تومان بدهی داشته باشد.
دستهبندی شرکتها بر مبنای ارزش بازار
شرکتها برحسب ارزش بازارشان به شرکتهای بزرگ، متوسط و کوچک تقسیم میشوند. در ادامه با خصوصیات هر کدام از این شرکتها میپردازیم.
شرکتهای بزرگ: خرید سهام این شرکتها معمولا ریسک کمتری دارد. سرمایهگذارانی که به دنبال سود مناسب و منطقی هستند معمولا در این شرکتها سرمایهگذاری میکنند.
نقدشوندگی بالای سهام این شرکتها از مزایای آنهاست، بنابراین افرادی که سرمایه زیادی دارند و نمیخواهند به اصطلاح در سهمی گیر بیفتند (امکان فروش سهم را به راحتی داشته باشند) به خرید سهام این شرکتها علاقه نشان میدهند.
مزیت دیگر سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگ این است که به دلیل شناخته بودن این شرکتها در بازار سرمایه، توجهات بیشتری روی آنها وجود دارد و تحلیلها و اخبار بیشتری از آنها موجود است.
برخی از این شرکتهای بزرگ در بورس تهران شامل هلدینگ خلیج فارس، فولاد خوزستان، پالایشگاه بندرعبارس، مخابرات ایران هستند.
شرکتهای متوسط: این شرکتها ترکیبی از ویژگیهای شرکتهای بزرگ و کوچک را دارا هستند.
شرکتهای کوچک: معمولا سرمایهگذاری در این شرکتها نسبت به شرکتهای بزرگ از ریسک بیشتری برخوردار است. ریسک نقدشوندگی در این سهام بالاتر است و باعث میشود سهامدارانی که سرمایه سنگینی دارند نتوانند به راحتی مقادیر زیادی از سهام آنها را خرید و فروش نمایند.
با این حال، این شرکتها مزایایی نیز دارند و آنهم پتانسیل رشد سریعتر است. به دلیل کم بودن ارزش بازار آنها، در این شرکتها اغلب اوقات فعالیتهای سفتهبازان نیز به چشم میخورد.
زمانی که سهام یک شرکت کوچک کمتر از ارزش واقعی خود قیمتگذاری شده و در حال معامله باشد، فرصت خوبی برای سرمایهگذاران به وجود میآید تا سود بسیار بالایی کسب کنند.
نتیجهگیری
برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری در بورس، باید به اندازه شرکتها و ارزش بازار آنها توجه کنید.
در صورت وجود شرایط ثابت، سهام شرکتهای بزرگ گزینه کم ریسکتری هستند ولی از طرفی پتانسیل سودآوری کوتاهمدت در آنها نیز کمتر است. این نکته کلی است و در همه شرایط برای همه شرکتهای بزرگ صدق نمیکند.
در تصمیم به سرمایه گذاری باید به میزان سرمایه خودتان و میزان نقدشوندگی سهام نیز توجه کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک و سرمایه اولین چیزیه که باید در بورس یاد بگیرید.
حتما در این موضوع دان و آگاهی خودتون را افزایش بدید.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟
ریسک در بورس و یا هر نوع کسب و کار دیگه به معنای احتمال رخ دادن یک مساله پیش بینی نشده است .
به عبارتی ریسک از عدم قطعیت میاد، هر جایی که اطمینان کافی نداشته باشیم، واژه ریسک وارد آن موضوع میشه.
از آنجایی که روش های تحلیل سهام در فضای احتمالات هست، هیچ قطعیتی ندارند، پس همیشه در معاملات ما در بورس ریسک وجود دارد.
ما نمی توانیم ریسک را حذف کنیم، اماخبر خوب اینکه میتوانیم آن را مدیریت کنیم.
انواع ریسک در بازار بورس:
1. ریسک سیستماتیک:
ریسکی که با توجه به نوع بازار و فاکتورهای مختلفی که بر نوسانات کلی بازار اثر می گذارد، و این نوع ریسک همیشه وجود دارد.
این ریسک به علت اتفاقات پیش بینی نشده بر روی تمام بازار و سهام مورد نظرتان اثر می گذارد و محدود به یک سهم خاص و یا صنعتی خاص نمی باشد.
به عنوان مثال: امکان بروز جنگ یک ریسک سیستماتیک تلقی میشه و ما به عنوان سهامدار روی آن کنترلی نداریم .
2. ریسک غیر سیستماتیک:
بر خلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است . این ریسک ناشی از خصوصیات خاص یک شرکت از جمله نوع محصول، ساختار شرکت و . است.
در این نوع ریسک شما میتوانید با متنوع سازی سبد سهام، میزان این ریسک را کاهش و یا مدیریت کنید.
قانون 1 مدیریت ریسک:
اولین قانون در مدیریک ریسک و سرمایه در بورس، تشکیل سبدی از سهام می باشد.
یعنی چند سهم از گروه های مختلف بورسی را برای خرید انتخاب کنید تا این تنوع باعث کاهش ریسک شود.
قانون 2 مدیریت ریسک:
در دو کارگزاری ثبت نام کنید و سرمایه خودتون رو در بین دو کارگزاری تقسیم کنید تا در صورتی که یکی از آن ها دچار اختلال شد، ریسک کمتری را متحمل شوید.
قانون 3 مدیریت ریسک:
بر اساس مستندات و تحلیل تکنیکال و بنیادی تصمیم به خرید و فروش بگیرید.
بر اساس شنیده ها و چیزهایی که به صورت مستند نیست خرید و فروش نکنید.
در این روزها دیده شده که اکثر افراد فقط بر اساس شنیده های شفاهی دیگران خرید و فروش می کنند.
سخن آخر:
یک سرمایه گذار حرفه ای اولین الویت خودش را در حفظ سرمایه می داند، و ریسک های غیرسیستماتیک خود را کاهش و یا مدیریت می کند.
دوست عزیزی که می خواهی وارد خرید و فروش در بورس شوی، در بازار بورس نباید ریسک کنید مگر اینکه قبل از آن حساب و کتابش رو انجام داده باشی، و حد سود و ضررت را مشخص کرده باشی.
نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟ بازده منفی به عنوان معیار اندازهگیری ریسک
توضیح نظریه سبد سهام پست مدرن
چیدمان سبد سهام چنان اهمیتی دارد که نظریههای زیادی برای آن مطرح شدهاند. نظریههایی که هر یک در پی کاهش ریسک و افزایش بازده بودهاند. هر یک از این نظریهها به شیوههایی مشخص عمل میکنند. به عنوان مثال نظریه سبد سهام پست مدرن روشی است که به منظور بهینهسازی پرتفوی از آن استفاده میشود و از ریسک نزولی بازده کمک میگیرد. این نظریه در مقابل نظریه پورتفوی مدرن قرار دارد. هر دو نظریه جزئیات ارزشگذاری داراییهای پرخطر را در نظر میگیرند و در همین حال بر مزایای تنوع بخشیدن به سبد سهام نیز تمرکز دارند. اما نحوهی تعریف ریسک و تاثیر آن بر بازده است که میان این دو نظریه تفاوتهایی را ایجاد میکند. در ادامه این مقاله از اخبار بورس بیشتر با این نظریه آشنا خواهیم شد.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟
نظریه سبد سهام پست مدرن یا PMPT روشی برای بهینهسازی پورتفوی است که به جای استفاده از واریانس میانگین بازده سرمایهگذاری، از ریسک نزولی بازده استفاده میکند. واریانس میانگین فاکتوری است که در نظریه سبد سهام مدرن (MPT) مورد استفاده قرار میگیرد. هر دو نظریهی مذکور توضیح میدهند که داراییهای خطرناک چگونه باید ارزشگذاری شوند و سرمایهگذاران منطقی چطور باید به منظور بهینهسازی سبد سرمایهگذاری خود اقدام به متنوع کردن آن کنند. اما تفاوت میان این دو نظریه در هنگام تعریف ریسک و چگونگی تاثیر آن بر بازده موردانتظار مشخص میشود.
PMPT از انحراف معیار بازدههای منفی به عنوان معیار ریسک استفاده میکند؛ در حالی که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمام بازدهها ملاک و معیار اندازهگیری ریسک است.
درک نظریه سبد سهام پست مدرن (PMPT)
در سال ۱۹۹۱ بود که دو طراح نرمافزار به نامهای برایان رام (Brian M. Rom) و کاتلین فرگوسن (Kathleen Ferguson) به فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ این نتیجه رسیدند که در نرمافزارهایی که بر پایهی نظریه سبد سهام مدرن طراحی شدهاند، نواقص و محدودیتهای قابل توجهی وجود دارد. در پی این مسئله آنها بر آن شدند تا نرمافزارهای ایجاد پرتفوی را که در شرکت آنها یعنی Sponsor-Software Systems Inc طراحی میشود، به گونهای از سایر نرمافزارها متمایز کنند.
این نظریه از انحراف معیار بازده منفی به عنوان معیار ریسک استفاده میکند. این در حالی است که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمامی بازدهها در نظر گرفته میشود. اقتصاددانی به نام هری مارکوویتز (Harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ مفهوم MPT را ارائه کرد. او بعدها جایزهی نوبل اقتصاد را بخاطر فعالیتهایش دریافت کرد. مارکوویتز به دنبال ایجاد یک چارچوب کمّی برای ریسک و بازده بود تا بر اساس آن بتوان در خصوص سرمایه گذاری تصمیمگیری کرد. پس از آن و برای چندین دهه نظریهی MPT برای مدیران مالی همچنان مکتب فکری اصلی و اولیه در مدیریت پورتفوی تلقی میشد.
دو طراح نرمافزار به نامهای برایان رام و کاتلین فرگوسن در سال ۱۹۹۱ نظریه سبد سهام پست مدرن را ارائه کردند. آنها معتقد بودند در طراحی نرمافزار به کمک نظریه سبد سهام مدرن مشکلات و نواقصی وجود دارد و از این رو نظریهی خود را ارائه کردند.
از نظر رام و فرگوسن نظریه سبد سهام مدرن دو محدودیت قابل توجه داشت. هر دو محدودیت به مفروضات این نظریه ربط دارد:
- فرض اول این است که بازدههای سرمایهگذاری تمام پورتفویها و اوراق بهادار را میتوان به کمک یک توزیع بیضوی مشترک همچون توزیع نرمال به شکلی دقیق نشان داد.
- فرض دوم به واریانس بازدههای پورتفوی مربوط است که به عنوان یک معیار صحیح برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود.
بیشتر بخوانید
پس از آن رام و فرگوسن در یک مقاله که در سال ۱۹۹۳ در مجلهی مدیریت عملکرد (Journal of Performance Management) منتشر کردند، نظریهی خود را تحت عنوان سبد سهام پست مدرن معرفی کردند. تکامل و گسترش این نظریه تا کنون نیز ادامه داشته است. چرا که دانشگاهیان و افراد آکادمیک در سراسر دنیا این نظریه را آزمایش کردهاند. آنها با انجام این آزمایشها شایستگی و صلاحیت PMPT را مورد تایید قرار دادهاند.
اجزای نظریه پورتفوی پست مدرن
تفاوت در ریسک بین این دو نظریه همانگونه که با انحراف استاندارد بازده اندازهگیری میشود مهمترین مولفه در تشکیل سبد سهام است. در نظریه MPT با ریسک متقارن سروکار داریم. در نظریهی PMPT ریسک به صورت نامتقارن در نظر گرفته میشود. نیمه انحراف از هدف که اغلب از آن به عنوان انحراف نزولی یاد میکنند، معیاری از ریسک نزولی است. این مولفه نشانگر مسئلهای است که سرمایهگذاران بیش از هر چیزی از آن میترسند؛ یعنی وجود بازده منفی.
نسبت سورتینو نخستین مولفهی جدیدی بود که رام و فرگوسن آن را در دستورالعمل نظریه سبد سهام پست مدرن ارائه کردند. این نسبت طراحی شده بود تا جایگزینی برای نسبت شارپ باشد. یعنی نسبتی که در نظریه MPT به عنوان معیاری برای بازده تعدیلشده با ریسک در نظر گرفته میشود. نسبت سورتینو همچنین با تکیه بر توانایی رتبهبندیاش منجر به بهبود نتایج سرمایهگذاری نیز شد.
دومین معیار تجزیه و تحلیل پورتفوی که در دستورالعمل PMPT معرفی شد، چولگی نوسان بود. این معیار نسبت درصد توزیع واریانس کل را از بازده بالاتر از میانگین به بازده کمتر از میانگین اندازه میگیرد.
نظریه MPT در مقابل PMPT
نظریه MPT بر ایجاد سبد سرمایهگذاری با داراییهایی تمرکز دارد که با هم همبستگی ندارند. یعنی اگر یکی از داراییها تاثیری منفی روی پورتفوی بگذارد، داراییهای دیگر لزوما نباید چنین رفتاری از خود نشان دهند. این همان نظریهای است که در پشت استراتژی تنوع بخشی به سبد سهام دیده میشود. به عنوان مثال فرض کنید سرمایهگذار سهامی در حوزهی نفتی و فناوری در سبد خود داشته باشد. اگر مقررات دولت جدید اثری منفی بر سودآوری شرکتهای نفتی بگذارد، سهام آنها با افت ارزش مواجه خواهد شد. اما با این همه سهام حوزهی فناوری تحت تاثیر این مقررات قرار نخواهد گرفت. سودهایی که از جانب سهام مربوط به عرصهی فناوری نصیب سرمایهگذار میشود، زیانهای سهام نفتی را جبران خواهد کرد. این همان عدم همبستگی است.
نسبت سورتینو (Sortino ratio) به عنوان دستورالعمل و پروتکل استاندارد PMPT معرفی شد تا جایگزین نسبت شارپ (Sharpe ratio) شود که در نظریهی سبد سهام مدرن مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت به عنوان معیار بازدهی تعدیلشده با ریسک در نظر گرفته میشود و میتواند موجب بهبود توانایی رتبهبندی نتایج سرمایهگذاری شود.
MPT امروزه روشی اساسی و اصلی در ایجاد سبدهای سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع مبنای سرمایهگذاری غیرفعال همین نظریه سبد سهام مدرن است. هرچند سرمایهگذاران زیادی هستند که به دنبال بازدهی بیش از سرمایهگذاری غیرفعال یا کاهش ریسک به شکلی قابل توجه هستند. این مسئله در قالب آلفا مطرح میشود. یعنی بازدهی که بازار را شکست میدهد. این همان ایدهای است که پورتفوهای فعال اغلب آن را مدنظر قرار میدهند. مدیران سرمایهگذری به ویژه صندوقهای پوشش ریسک نیز اغلب چنین ایدهای را اجرا میکنند. درست در همین نقطه است که نظریه سبد سهام پست مدرن قدم به میدان میگذارد. جایی که مدیران پورتفوی به دنبال آن هستند تا بازده منفی را درک کنند و آن را در محاسبات مربوط به سبد خود بگنجانند.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
نظریهای است که بر اساس ریسک نزولی بازده طراحی شده است و به کمک آن میتوان سبد سرمایهگذاری را به گونهای ایجاد کرد که در سطح معینی از ریسک، بازدهی مطلوب داشته باشد.
دو طراح نرمافزار به نامهای فرگوسن و رام در پی درک و دریافت ضعفهای نظریه پورتفوی مدرن بر آن شدند تا با انجام تغییراتی همچون استفاده از نسبت سورتینو به جای نسبت شارپ، این ضعفها و محدودیتها را پوشش دهند.
تفاوت این دو نظریه در نحوه نگرش آنها به ریسک است. در نظریه مدرن انحراف معیار تمام بازدهها در نظر گرفته میشود اما در نظریه پست مدرن انحراف معیار بازدههای منفی به عنوان ملاک اندازهگیری ریسک تلقی میشود.
نحوه شناسایی سهام کم ریسک و پرریسک در بورس چگونه است؟
هدف از انتشار این مقاله بررسی یکی از چالش برانگیزترین موضوعات بورسی می باشد. اینکه چگونه سهام کم ریسک و پر ریسک را تشخیص دهیم و یا چگونه سهام با ارزش در بورس را شناسایی کنیم، بسیار حائز اهمیت می باشد و بسیاری از سرمایه گذاران با توجه به این موارد اقدام به خرید و فروش سهام می نمایند.
در مطلب آموزش بورسی که در گذشته منتشر نمودیم، گفتیم که سرمایه گذاران با توجه به میزان ریسک پذیری به دو دسته ریسک گریز و ریسک پذیر تقسیم می شوند از این رو شناسایی سهام پر ریسک و کم ریسک در بازار بورس مهم می باشد.
چگونه سهام پرریسک و کم ریسک در بورس را تشخیص دهیم؟
معامله گران بازار بورس خوب می دانند که پیش از خرید سهام باید با استفاده از روش های تحلیل همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال سهام خوب و زمان مناسب ورود و خروج آن را شناسایی نماییم و با مراجعه به سامانه کدال و مشاهده وضعیت بنیادی شرکت ها ، سودآوری شرکت و ثبات آن، بررسی رشد گذشته سهم طی دوره های مختلف ، بررسی تابلو سهام و تحلیل نسبت ها و ضرایب مالی می توان سهام های پریسک و کم ریسک را شناسایی کرد.
نحوه شناسایی سهام کم ریسک در بورس
شناسایی سهام کم ریسک و با ارزش برای تمامی سرمایه گذاران (ریسک پذیر و ریسک گریز) اهمیت داشته زیرا اینگونه سهم ها دارای قیمت بازاری پایین تر از ارزش واقعی (ارزش ذاتی) می باشند.
در شرایطی که روند رشد سهامی در دوره های مختلف بویژه در بازه زمانی یکساله ممکن است که قیمت آن پایین تر از ارزش ذاتی قرار داشته باشد. به عبارت ساده تر سهامی کم ریسک و خوب بازده می باشند که بنیادی باشند.
جهت شناسایی سهام با ریسک کم و بنیادی باید به مواردی همچون ثبات سودآوری شرکت ، میزان سودآوری شرکت ، نسبت سود تقسیمی هر سهم ، استهلاک ماشین آلات یک شرکت و ساختار تامین مالی شرکت دقت نمایید در ادامه تمامی این موارد را شرح می دهیم.
برای شناسایی سهام بنیادی کم ریسک باید در گام اول میزان سودآوری شرکت را مورد بررسی قرار دهید. می توانید با مراجعه به سامانه کدال سودآوری سهام را مشاهده نمایید.
طبیعی است که بسته به نوع صنعتی که برای سرمایه گذاری در بورس انتخاب می کنید هر چه میزان استهلاک ماشین آلات یک شرکت بیشتر باشد، سودآوری شرکت کم می شود و در نتیجه امتیاز سهام بنیادی شرکت را کاهش خواهد داد.
از آنجایی که امکان دارد سود حاصل شده از شرکت ادامه دار باشد، بررسی ثبات سودآوری شرکت نیز از فاکتور های مهم تشخیص سهام کم ریسک می باشد.
نمی توان با بررسی کوتاه مدت سود تقسیمی، یک سهم بنیادی و کم ریسک را تشخیص داد بلکه باید آن را در دراز مدت بررسی نمود.
ساختار تامین مالی شرکت های بورسی متشکل از بدهی ها و حقوق صاحبان سهام می باشد که در عملکرد و سود سازی شرکت بسیار موثر است.
نحوه شناسایی سهام پرریسک و گران
به سهامی پرریسک گویند که قیمت در حال حاضر آنها بالاتر از ارزش واقعی آنها بالاتر باشد. برای اینکه بتوانیم سهام پرریسک در بازار بورس را شناسایی کنیم باید به موارد زیر دقت نمایید.
- رشد گذشته سهم طی دوره های مختلف را مورد بررسی قرار دهید
اولین قدم برای شناسایی سهام پرریسک در بازار بورس ، بررسی رشد گذشته سهم طی دوره های مختلف می باشد. اگر پس از بررسی دریافتید که رشد سهم در دوره های متفاوت ، مخصوصا در بازه زمانی 1 ساله از هم رده های خود بیشتر باشد امکان دارد قیمتش بالاتر از ارزش ذاتی آن باشد و بر این اساس یک سهم پرریسک تلقی می شود.
- بررسی وضعیت بنیادی شرکت در سامانه کدال
فعالان بازار بورس می دانند که با مراجعه به سامانه کدال می توانند به اطلاعاتی همچون صورت های مالی شرکت ها ، سود و زیان انباشته ، تولید و فروش شرکت ، درآمدهای عملیاتی و غیر عملیاتی درآمدها و هزینه ها فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ و جریان های نقدی شرکتها دسترسی پیدا کنند و با کمک این اطلاعات سهام های پرریسک را شناسایی کنند.
معامله گران می توانند با کمک تحلیل نسبت ها و ضرایب مالی سهام پرریسک و گران را تشخیص دهند. p/e ، p/s ، p/b از اصلی ترین نسبت ها مالی می باشند که با کمک آنها می توانیم به مقایسه سهام بپردازیم و سهام ارزنده و پر ریسک را تشخیص دهیم.
سهامداران می توانند بازه قیمت سالیانه ، رفتار حقوقی ها ، قدرت نقدشوندگی، تعداد سهام و شناوری سهام شرکت ، ارز بازار سهام شرکت و حجم معاملات را با توجه تابلوی سهام بررسی کنند و سهام با ارزش و پر ریسک را تشخیص دهید.
کلام آخر
با توجه به مواردی که در این مقاله گفته شد ، می توانید سهام پر ریسک را فاکتورهای ریسک سهم چی هست؟؟ از سهام کم ریسک تشخیص دهید. اگر به هر دلیل زمان و فرصت این کار را ندارید می توانید به روش غیر مستقیم از طریق شرکت های سبدگردان وارد بازار بورس شوید و مسئولیت شناسایی اینگونه سهام را به کارشناسان حرفه ای این مراکز بسپارید.
دیدگاه شما