مکدی و پیوتهای ماژور
یکی از مهمترین مباحثی که از همان نخستین بخشهای دوره مقدماتی مرتبا با آن مواجه بودیم، بحث قلهها و درههای ماژور بود. اینکه کدامیک از قلهها و درههای نمودار، جزو نقاط اصلی مسیر به حساب میآیند و کدامیک مینور و فاقد اهمیت هستند. اینکه الگوهای تکنیکال باید بر روی کدامیک از قلهها و درهها ترسیم بشوند، و کدامیک از قلهها و درهها باید مورد چشمپوشی قرار بگیرند. اینکه کدامیک از قلهها و درهها نشانگر روند اصلی بازار هستند و کدامیک صرفا حرکات اصلاحی و زودگذر را نشان میدهند. اینها سوالاتی بودند که مرتبا مجبور به پاسخگویی به آنها بودیم. در بخش مقدماتی برای تشخیص بهتر قلهها و درههای اصلی نمودار از اندیکاتوری به نام زیگزاگ استفاده کردیم که در آن زمان، نیازهای ما را به عنوان یک تحلیلگر نوآموز تا حد زیادی برطرف مینمود. اما هم اکنون نیاز به تعریف به مراتب دقیقتری برای امواج و ریزموجهای اصلی یک نمودار داریم.
پیوتهای ماژور، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدی یعنی قیمت حداقل به اندازه یک سوم از مسیر رفت خود را مجددا بازگشت نماید. سایر نقاطی روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت که چنین تاثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی مینور و کم اهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند. یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی، صرفا با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کم اهمیت تفکیک نماید. اما فعلا نیاز به تعریف دقیقتری و مدونتری برای پیوتهای ماژور داریم.
تعریف پیوت ماژور:
پیوت ماژور میتواند هر دو مفهوم قله و دره را شامل بشود، و بطور کلی به معنی Reversal Point یا نقطه بازگشت روند است. در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن میتواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
به تمام قلهها و درههای اصلی بر روی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحا پیوت ماژور میگوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجددا بازگشت نماید.
روش تشخیص پیوتهای ماژور:
سه نکته زیر را برای تشخیص بهتر پیوتهای ماژور به خاطر داشته روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت باشید:
- در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل 38% از مسیر قبلی خود را مجددا بازگشت نماید.
- به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه 38% از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
- بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
با استفاده از سه نکته فوق میتوانید بسیاری از قلهها و درههای مینور و فرعی را به سادگی حذف نموده و کنار بگذارید و صرفا پیوتهای ماژور را به عنوان مسیر اصلی قیمت باقی نگه دارید. فرض کنید بازار مطابق تصویر فوق، ابتدا از A به B رفته و سپس تا C بازگشت کرده باشد. در این صورت برای اینکه قله B یک سقف ماژور باشد باید لااقل دو شرط از شروط فوق بطور همزمان برقرار باشند. به عنوان مثال تصویر زیر، مسیر رفت و برگشت قیمت را از A تا B و سپس از B تا C نمایش میدهد. مسیر AB موج رفت و مسیر BC موج برگشت را نشان میدهد.
همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید میزان ریتریس قیمت در موج BC برابربا 38% بوده است. یعنی بازار 38% از سودی را که قبلا به مردم رسانده، مجددا از آنها پس گرفته است! دقت کنید که شیب پاره خط BC هیچ تاثیری در میزان ریتریس قیمت ندارد و صرفا ارتفاع عمودی موجهای BC و AB است که میزان بازگشت قیمت را مشخص میکند. برای اینکه سقفB یک پیوت ماژور باشد باید ارتفاع عمودی موج BC حداقل به اندازه 38% از ارتفاع موج AB باشد. این کمترین مقدار مجاز برای ماژور بودن سقف B است و اندازه BC میتواند هر مقدار بیشتر از این را نیز داشته باشد.
برای اندازهگیری دقیق میزان بازگشت قیمت میتوانید از ابزاری موسوم به فیبوناچی ریتریسمنت[54] استفاده کنید. این ابزار درواقع یک خطکش عمودی است که برای اندازهگیری روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت تغییرات قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. کافیست دو سر ابزار فیبوناچی را بر روی دو انتهای موج AB بگذارید و میزان بازگشت موجBC را به سادگی، برحسب درصدی از اندازه موجAB محاسبه و بیان نمایید. ابزار فیبوناچی یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال برای اندازهگیری نسبتهای بین امواج متوالی است که در تمامی نرمافزارهای تحلیلی میتوانید به راحتی به آن دسترسی داشته باشید. در این کتاب نیز در فصل بعدی، مفصلا به نحوه کار با این ابزار خواهیم پرداخت.
به لحاظ زمانی نیز موج BC باید فرصت کافی برای اصلاح و استراحت داشته باشد. تعداد کندلهای موج BC باید حداقل به اندازه 38% از کندلهای موج AB باشند تا بازار فرصت لازم را در اختیار فروشندگان جهت خروج از بازار و تخلیه کامل فشار عرضه، قرار دهد. این بار نیز میتوانید برای اندازهگیری موجهای AB و BC به لحاظ افقی از ابزار دیگری بنام فیبوناچی زمانی[55] استفاده کنید.
بنابراین یک سقف یا کف ماژور برای تشکیل، نیاز به گذشت مدت زمان کافی دارد و این تایم بستگی به مدت زمانی دارد که موج قبلی سپری کرده است. هرچه مدت زمان موج رفت بیشتر باشد، موج برگشت نیز به مدت زمان بیشتری برای اصلاح و استراحت نیاز خواهد داشت. یک روند صعودی بفرض سه ماهه، حداقل به یکماه اصلاح و استراحت نیاز دارد تا فرصت کافی را به کلیه معاملهگران قبلی بدهد تا درصورت تمایل بتوانند نسبت به خروج از بازار تصمیمگیری نمایند و شرایط بازار مجددا برای صعود جدید مهیا بشود. اگر مدت زمان بازگشت کمتر از این مقدار باشد نشان میدهد صرفا با یک اصلاح موقت و زودگذر مواجه بودهایم که احتمالا ناشی از انتشار یک خبر یا شایعه ناگهانی بوده است.
به عنوان مثال در تصویر زیر، موج BC نتوانسته ظرف زمانی لازم را پر کند و در مدت زمان بسیار کمتر از 38% از موجAB به نقطه پایان خود رسیده است. اما در عوض موج BC بلحاظ ارتفاع عمودی، موفق به اصلاح 38 درصدی قیمت شده است(در تصویر نشان داده نشده) لذا باتوجه به اینکه سقف B حداقل دو شرط از شروط اصلی را برآورده ساخته است (تغییر علامت جبری مکدی بعلاوه اصلاح 38درصدی قیمت) پس میتوان سقف B را به عنوان یک پیوت ماژور درنظر گرفت.
تشخیص دقیق پیوتهای ماژور ازین جهت حاثز اهمیت است که در کلیه مباحث تحلیل تکنیکال، از پترنهای کلاسیک گرفته تا فیبوناچی و هارمونیک و الیوت و غیره، همواره نیاز به تشخیص دقیق پیوتهای ماژور و امواج اصلی داریم. به عنوان مثال پترنهای کلاسیک مانند الگوهای سر و شانه و مثلث و پرچم و غیره همگی باید حتما بر روی پیوتهای ماژور رسم بشوند. حتی الگوهای پیچیدهتر نیز مانند الگوهای هارمونیک صرفا بر روی پیوتهای ماژور قابل تعریف هستند. بزودی در این کتاب میخوانید که هنگام استفاده روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت از ابزار فیبوناچی باید دو انتهای ابزار را بر روی دو پیوت ماژور و متوالی قرار بدهید. و بالاخره در نظریه امواج الیوت نیز برای تشخیص ساختار الیوتی بازار لازم است امواج اصلی و ریزموجها را برمبنای پیوتهای ماژور و مینور از یکدیگر تفکیک نماییم. بنابراین ملاحظه میکنید که تشخیص دقیق و بدون خطای پیوتهای ماژور چقدر در انجام یک تحلیل بینقص موثر خواهد بود.
برمبنای تمام نکاتی که تا اینجا گفته شد، سعی میکنیم روش زیر را به عنوان یک راهنمای گام به گام جهت تشخیص سریع و آسان پیوتهای ماژور ارایه کنیم. این روش مسلما بهترین روشی است که در کل این کتاب، جهت تشخیص صحیح پیوتهای ماژور بیان میگردد.
روش گام به گام تشخیص پیوتهای ماژور:
- برای شروع از اندیکاتور مکدی با تنظیمات رایج استفاده میکنیم. تایمفریم مناسبی را انتخاب کنید که حداقل تعداد کندل لازم را برای تغییر فاز مکدی برروی قلهها و درههای متوالی شامل باشد. اگر تایمفریم مناسبی را انتخاب نکنید، ممکن است مکدی فرصت لازم برای نمایش صحیح پیوتهای ماژور را نداشته باشد.
- به علامت جبری مکدی در نواحی مختلف توجه نموده و آنها را برروی نمودار علامتگذاری کنید.
- با استفاده از علامت جبری مکدی، نقاطی را که میتوانند کاندیدهای مناسبی به عنوان قله و دره ماژور باشند، مشخص نمایید:
- در کل ناحیهای که علامت جبری مکدی مثبت است صرفا یک قله ماژور میتوانیم داشته باشیم که همان بلندترین قله (به لحاظ قیمت) است.
- در کل ناحیهای که علامت جبری مکدی منفی است صرفا یک دره ماژور میتوانیم داشته باشیم که همان پایینترین دره (به لحاظ قیمت) است.
4. برروی مجموعه نقاطی که تا اینجا به عنوان کاندیدهای مناسب برای ماژور بودن بدست آوردیم، شروط ریتریس 38 درصدی زمانی و قیمتی را میآزماییم تا مشخص شود که کدامیک قابلیت ماژور بودن را دارند یا خیر. حداقل یکی از این دو شرط باید برقرار باشند:
- در یک پیوت ماژور باید تغییرات قیمت در موج برگشت حداقل به اندازه 38% از تغییرات قیمت در موج رفت باشد.
- در یک پیوت ماژور باید مدت زمان موج برگشت حداقل به اندازه 38% از مدت زمان موج روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت رفت باشد.
5. به این ترتیب کلیه پیوتهای مینور و فرعی حذف میگردند و صرفا نقاطی باقی خواهند ماند که منجر به چرخشهای جدی و موثر شده باشند. این نقاط را به عنوان پیوتهای ماژور درنظر میگیریم.
روش ساده و آسانی است که حتم دارم از انجام آن بسیار لذت خواهید برد. در ادامه سعی میکنیم این روش را با ذکر چند مثال واقعی روشنتر نماییم. اما قبلا ذکر این نکته لازم است که درخصوص بند چهارم، بسیاری از تحلیلگران معتقدند وجود هر دو شرط فوق، یعنی ریتریس حداقل 38 درصدی هم برای قیمت و هم برای زمان ، به صورت همزمان ضروری بوده و صرفا وجود یکی از این دو شرط کافی نمیباشد. در حالی که برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند صرفا یکی از این دو شرط نیز به تنهایی برای اطمینان از ماژور بودن کفایت میکند. بنده شخصا با نظر گروه دوم موافقتر هستم اما با این شرط اضافی که تغییر فاز مکدی نیز حتما رخ داده باشد.
همچنین بسیاری از تحلیلگران معتقدند شرط تغییر فاز مکدی بین دو پیوت متوالی و مجاور بهم، الزامی میباشد. در حالی که برخی تحلیلگران نیز سختگیری کمتری داشته و صفر شدن مکدی را بین دو پیوت متوالی، کافی میدانند. بازهم نظر شخصی اینجانب به گروه دوم نزدیکتر است. بنابراین ممکن است در ادامه این کتاب احیانا با مثالهایی مواجه شوید که روش سختگیرانه و غالب برای تعیین پیوتهای ماژور در مورد آنها رعایت نشده باشد. دلیل این امر صرفا سلیقه شخصی اینجانب بوده که وقوع عملی چرخش موثر در بازار را مهمتر از برخی شروط ریاضی و نظری میدانم. در ادامه به ذکر چند مثال در خصوص نحوه تعیین پیوتهای ماژور بر روی نمودارهای واقعی میپردازیم.
مثال- در تصویر زیر نمودار زوج ارز یورودلار را در تایمفریم روزانه مشاهده میکنید. با استفاده از روشی که در بالا عنوان شد، پیوتهای ماژور را بر روی نمودار مشخص نمایید.
مخفی کردن صفر در اکسل
گاهی اوقات پیش میاد که در قسمتی که محاسبات انجام دادیم، میخواهیم هر جا صفر وجود داشت، سلول خالی نمایش داده بشه. در واقع میخواهیم مقادیر صفر نمایش داده نشه. در این مقاله برای حل مسئله مخفی کردن صفر چند روش ارائه میکنیم که بنا به شرایط، از هر کدوم در جای خود استفاده میکنیم.
پنهان کردن صفر در سلول
روش اول: تنظیمات اکسل
ما میتونیم از قسمت تنظیمات اکسل، در قسمت File/ Option تنظیماتی رو انجام بدیم که هر سلولی که صفر وجود داشت، خالی نمایش داده بشه. برای این کار طبق شکل ۱ عمل میکنیم. از مسیر نمایش داده شده تیک گزینه Show a zero in cells that have zero value رو برمیداریم.
شکل ۱ – عدم نمایش صفر- تنظیمات اکسل
توجه داشته باشید که این روش برای کل فایل (همه شیت ها) هست. در واقع با این کار هر سلولی در هر کجای فایل حاوی مقدار صفر باشه، نمایش داده نمیشه.
روش دوم: فرمت سل Format Cell
در این روش میتونیم فرمت سلول رو طوری تنظیم کنیم که صفر موجود در سلول رو نمایش نده.
همونطور که میدونیم فرمت سل در اکسل قابلیت ویژه سازی و کدنویسی داره که بخشی از این کدنویسی رو در مقاله فرمت سل تشریح کردیم.
اما قبل از اینکه به ادامه تشریح این روش بپردازیم اول باید با ساختار و الگوی کلی کدنویسی در این قسمت آشنا بشیم. ساختار کلی برای کدنویسی در فرمت سل اکسل عبارت است از:
کد مورد نظر برای داده متنی ; کد مورد نظر برای صفر ; کد مورد نظر برای اعداد منفی ; کد مورد نظر برای اعداد مثبت
پس با توجه به الگوی بالا ما باید برای صفر کدی بنویسیم که نمایش داده نشه. در واقع میخوایم بگیم، اعداد مثبت و منفی و متن همانطور که هستن نمایش داده بشوند، فقط صفر ها نمایش داده نشه. برای این کار کدی مطابق زیر مینویسیم:
۰ ; -۰ ; ; @
در واقع معنی این کد این هست که اعداد مثبت به شکل خود و اعداد منفی به شکل خود نمایش داده شوند، اگر داده داخل سلول صفر بود، خالی گذاشته بشه (مشاهده میکنید در فاصله بین دو ; چیزی تایپ نشده است). در نهایت هم اگر متن بود، همان متن نمایش داده بشه.
حالا کافیه محدوده مورد نظر رو انتخاب کنیم و از قسمت Format Cell/Custom کد بالا رو ثبت کنیم.
شکل ۲- عدم نمایش صفر – کدنویسی در فرمت سل
همونطور که در تصویر شماره ۲ مشاهده میشه، با وارد کردن کد مورد نظر در محدوده C1:C6 سلول های شامل صفر، خالی نمایش داده میشن.
ویژگی این روش این هست که در محدوده دلخواه میتونیم این تنظیم رو انجام بدیم و لازم نیست روی کل فایل اعمال بشه.
روش سوم: فرمت دهی شرطی Conditional Formatting
این روش مشابه روش دوم هست که در ادامه به تشریح آن می پردازیم. در این قسمت میتونیم با فرمت دهی در conditional formatting شرط مورد نظر، یعنی صفر بودن مقدار موجود در سلول رو بررسی کنیم.
پس داده ها رو انتخاب میکنیم و در قسمت highlight cells Rules گزینه Equal to رو انتخاب کرده و صفر رو در قسمت شرط وارد میکنیم. بعد از قسمت فرمت یا رنگ فونت رو با پس زمینه مشابه قرار میدیم (پیشنهاد نمیشه) یا اینکه فرمت ;;; رو در قسمت Custom در Format/ Number تعیین میکنیم.
شکل ۳- عدم نمایش صفر – فرمت دهی از طریق Conditional Formatting
روش چهارم: فرمول نویسی
در این روش میتونیم با فرمول نویسی و استفاده از توابع، این کار رو انجام بدیم. برای عدم نمایش صفر در سلول از فرمول IF استفاده میکنیم. به این صورت:
=IF ( A1=0 , “” , A1 )
شکل ۴- روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت عدم نمایش صفر – استفاده از تابع IF
پنهان کردن صفر در Pivottable
گاهی اوقات در دیتابیس داده هایی وجود داره که مقدار ندارند، این مقادیر بصورت ۰ در گزارش نهایی پیوت تیبل نمایش داده میشه که میتونیم این مقادیر رو از طریق قسمت Options مطابق با خواست خودمون تغییر بدیم.
همونطور که در شکل ۵ نمایش داده شده، برای ماه خرداد و اسفند که در دیتابیس داده ای وجود نداشته، مقدار صفر نمایش داده شده (ردیف های رنگی). حالا باید نحوه نمایش داده های ناموجود رو تعیین کنیم. اگر تیک گزینه For empty cells show رو برداریم، سلول خالی بجای صفر نمایش داده میشه.
شکل ۵ – پنهان کردن صفر در پیوت تیبل
عدم نمایش صفر در نمودار
گاهی اوقات پیش میاد که بخوایم داده هایی که مقادیر صفر دارند، در نمودار نمایش داده نشه. برای این کار باید مقادیر صفر رو به سلول خالی یا مقدار #N/A تبدیل کنیم.
این کار رو میتونیم با فرمول نویسی یا ابزار Find / Replace انجام بدیم. میتونیم در ابزار Find در قسمت Find what رو خالی بذاریم و در قسمت Replace مقدار #N/A رو تایپ کنیم. (مطابق شکل ۶).
دقت کنید حتما تیک match entire cell رو بزنید که اعدادی مثل ۱۰ که شامل صفر هستند خراب نشه.
شکل ۶ – پنهان کردن صفر در نمودار با ابزار
یا اینکه با استفاده از فرمول IF مقدار صفر رو با سلول خالی یا مقدار #N/A جایگزین میکنیم.
شکل ۷- عدم نمایش صفر- عدم نمایش صفر در نمودار با فرمول
حالا که داده ها آماده شد، میتونیم نمودار رو روی داده های آماده شده رسم کنیم. نمودار مطابق شکل ۸ رسم میشه. در واقع داده صفر که به سلول خالی یا #N/A تبدیل میشه، در نمودار نمایش داده نمیشه.
شکل ۸- پنهان کردن صفر در نمودار
حالا میتونیم تصمیم بگیریم که سلول های خالی در نمودار به چه صورت نمایش داده بشن. برای این کار نمودار رو انتخاب میکنیم و از تب Design/ select data روی گزینه Hidden and empty cells کلیک میکنیم. در پنجره نمایش داده دشه تعیین میکنیم که سلول های خالی (یا #N/A) چطور نمایش داده بشن. (شکل ۹)
شکل ۹ – عدم نمایش صفر – تعیین نحوه نمایش سلول های خالی (مقادیر #N/A) در نمودار
با تنظیمات موجود در شکل ۹، انتخاب کردیم که نقاط به هم وصل بشن . د رواقع نقطه قبل و بعد از مقدار صفر، به هم وصل بشن. نمودار به شکل زیر نمایش داده میشه.
شکل ۱۰ – روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت عدم نمایش مقدار صفر در نمودار
نکته:
همونطور که در شکل ۱۰ نمایش داده شده، چون بعد از داده اسفند، داده ای وجود نداره، این مقدار خالی نمایش داده شده. اگر بعد از اسفند هم مقدار وجود داشت مثل ماه خرداد داده قبل و بعدش به هم متصل میشد.
سامان چراغی 127
من سامان چراغی هستم. دانش آموخته مقطع فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس در رشته مهندسی صنایع. از سال 1388 اکسل و برنامه نویسی VBA رو به صورت حرفه ای شروع کردم.
محاسبه درصد در اکسل
محاسبه درصد در اکسل یکی از مسائل خیلی ساده و پرکاربرد هست که خیلی مورد سوال قرار میگیره. اما در انجام همین کار اگر نکات ساده آن رو درنظر نگیرید ممکنه باعث ایجاد مشکلاتی در داده های شما بشه. برای همین تو این آموزش میخوایم روش های محاسبه درصد در اکسل رو بگیم. این موضوع رو به دو صورت مطرح میکنیم:
ثبت داده ها به صورت درصد در اکسل
وقتی میخوایم یک سری داده رو بصورت درصد در اکسل تایپ کنیم. سه راه داریم:
- اول فرمت سلول رو به Percentage تغییر بدیم و سپس اقدام به تایپ اعداد میکنیم.
- اعداد رو بصورت صدم در اکسل تایپ کرده و بعد انتخاب کرده و فرمت رو به Percentage تغییر میدیم.
- عدد رو به همراه علامت % تایپ میکنیم.
نکته:
اگر داده ها رو بصورت معمولی در اکسل وارد کنیم و بعد فرمت رو روی درصد بذاریم. همه اعداد ۱۰۰ برابر میشن. یعنی اگه عدد ۵۲ بزنیم و بعد فرمت رو به percentage تغییر بدیم، عدد به ۵۲۰۰% تبدیل میشه.
محاسبه درصد برای داده های موجود
مثلا فرض کنید سهم فروش هر شعبه رو داریم. میخوایم اینها رو به درصد تبدیل کنیم. کافیه هر عدد رو به جمع کل تقسیم کنیم و فرمت سل رو روی Percentage تنظیم کنیم.
شکل ۱- محاسبه درصد فروش هر شعبه
محاسبه درصد در پیوت تیبل
شما میتوانید از محاسبه درصد در اکسل برای نمایش دادهها به عنوان درصدی از سایر موارد یا درصدی از کل در ردیف، ستون و یا کل جدول گزارش در پیوت تیبل استفاده کنید. این محاسبات برای تحلیل دادهها بسیار مفید هستند زیرا امکان مقایسات خوبی را به شما میدهد. اکسل در پیوت تیبل، هفت نوع محاسبه درصدی در اختیار کاربران قرار می دهد:
%Of: درصد هر داده را نسبت به آیتم مبنای انتخاب شده بر میگرداند.
%Of Row Total : هر داده در هر ردیف چه درصدی از کل ردیف را تشکیل میدهد.
%Of Grand Total: هر داده چه درصدی از جمع کل جدول (Grand Total) را تشکیل میدهد.
%Of Parent Row Total: زمانی که شما یک فیلد چندگانه در ردیف دارید، این محاسبه اینکه هر داده از داخلی ترین ردیف چه درصدی از کل آیتم در ردیف بیرونی را تشکیل میدهد.
%Of Parent Column Total: زمانی که شما یک فیلد چندگانه در ستون دارید، این محاسبه اینکه هر داده از داخلی ترین ستون چه درصدی از کل آیتم در ستون بیرونی را تشکیل میدهد.
%Of Parent Total: زمانی که فیلدهای چندگانه در ردیف یا ستون دارید، این محاسبه اینکه هر داده چه درصدی از فیلدی که شما تعیین می کنید را تشکیل میدهد، نشان میدهد.
زمانی که شما از%Of یا %Of Parent Total استفاده میکنید باید یک فیلد مبنا و یک آیتم مبنا را در نظر بگیرید که اکسل بر اساس آن درصد را محاسبه کند.
مثلا فرض کنید میخواهیم بدانیم هر بانک در هر سال چه درصدی از وامهای پرداختی را به هر یک از سه بخش خدمات، صنعت و کشاورزی اختصاص داده است. برای این کار پس از اینکه دادهها را مانند شکل در ردیف و ستون قرار دادیم و گزارش مورد نظر را بدست آوردیم، از تب Analyze گزینه Field settings را انتخاب کرده و از قسمت Show Values As بر روی %Of Parent Total کلیک کرده و از جدول ظاهر شده نام بانک را انتخاب میکنیم (شکل ۲) . در شکل ۳ مشاهده میکنید که مثلا بانک خصوصی در سال ۸۷، میزان ۴۷.۲۸% را به خدمات، ۵۲.۷۲% را به بخش صنعت و ۰% را به بخش کشاورزی اختصاص داده است. در مجموع نیز ۲۳.۸۱% را به خدمات، ۵۰.۱۱% را به بخش صنعت و ۲۶.۰۸% را به بخش کشاورزی اختصاص داده است.
شکل ۲- محاسبات of parent total
با این گزارش اگر از %Of Parent Row Total هم استفاده کنیم نتیجه مشابه میدهد. زیرا نسبت هر داده در داخلی ترین ردیف را نسبت به بیرونی ترین محاسبه میکند. یعنی درصد هر داده در بخش خدمات، صنعت و کشاورزی (در هر ردیف) را نسبت به بیرونی ترین، یعنی هر بانک محاسبه میکند. در صورتی که از %Of Parent Column Total استفاده کنیم بدلیل اینکه فقط یک فیلد در ستون داریم و نسبت هر کدام با خودش برابر یک است، پس درصدی که به ما ارائه میدهد برای هر داده ۱۰۰% خواهد بود.
شکل ۳- محاسبه درصد در اکسل
سامان چراغی 127
من سامان چراغی هستم. دانش آموخته مقطع فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس در رشته مهندسی صنایع. از سال 1388 اکسل و برنامه نویسی VBA رو به صورت حرفه ای شروع کردم.
با سلام
می خواهم سود مبلغ ۱۵۰۰۰۰۰ تومان را به صورت ماهانه ۱.۰۴ برای چندین سال به دست آورم به صورتی که هر ماه مبلغ جدید با نرخ ۱.۰۴ محاسبه شود
محبت کنید راهنمایی کنید
سلام وروز به خیر من میخواهم محاسبه چند عدد رو انجام بدم که بصورت خالص هستند یعنی این ارقام رو بصورت خالص میخواهم پرداخت کنم مالیات ده درصد رو چگونه به این رعداد اضافه کنم طبق چه فرمولی در اکسل که ناخالص به دست بیاد مثلا من خالص رقم ۵۷۰۰۰۰۰رو دارم حالا ناخالص این رقم که مالیات ۱۰درصدی به اون اضافه شده چند است در اکسل فرمولی هست برای محاسبه
روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت
دیدگاه خود را روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت بنویسید
ی سوال اینکه به نظرتون چرا برای ترید توی لندن ما میایم کندل روز قبل آمریکا که بازار بعد از لندنه لحاظ میکنیم ؟!
اینکه چرا واسه ترید تو هر سشن کندل ما میشه روزانه ی سشن بعدش که قراره باز بشه ؟!
پس بالاخره بهترین تایم ترید برای ما ایرانی ها به وقت تهران چه زمانی هست؟ممنون میشم پاسخ بدین؟راستی توی جدول بالا اشتباه تایپی عددهای ساعت شده که باعث سر در گمی میشه
اصلاح شد ممنون.
بهترین زمان زمان همپوشانی سشنهای معاملاتی مخصوصا همپوشانی سشن نیویورک و لندن هست. که به زمان تهران حوالی ساعت ۴ تا ۷ عصر اتفاق میفته
یو اس جی
روبوفارکس
ارانته
آمارکتس
آلپاری
اچ وای سی ام
کوکوین
کوینکس
نوبیتکس
بینگ ایکس
اکسیر
والکس
«ایران بروکر» به معاملهگران محترم کمک میکند بتوانند تواناییهای معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب صحیحی در رابطه با سرمایهگذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایهی خود را از دست میدهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمیکنیم. تمامی کارگزاریها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایهی خود باشید.
این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
سلب مسئولیت: کلیه مطالب، مقالات، آموزشها، تحلیلهای ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتیای نیست و صرفا جنبهی مطالعاتی و اطلاعرسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید
© انتشار و کپیبرداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینکدهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.
اتفاقات عجیب در اکسل را بشناسید
یک سری اتفاقات عجیب در اکسل برای شما می افتد که حتی نمی دانید که آن اتفاق را چطوری باید توصیف کنید و یا اینکه در اینترنت جستجو نمایید.
اینجا با توجه به سوالات کاربران کلاس های حضوری فرساران و انجمن یک سری از اتفاقات عجیب اکسلی را برای شما با ذکر دلیل توضیح می دهم و امیدوارم که برای شما مفید واقع شود.
1- فلش آبی رنگی در شیت اکسل که پاک نمی شود!
دقیقا مشابه عکس بالا یک فلش به یکباره در اکسل ظاهر می شود که بر روی آن نمی توانید کلیک کنید و آنرا پاک کنید.
دقیقا مانند یک اداره که برخی مواقع می روید که شما را به اتاق B3 ارجاع می دهند و اتاق B3 به شما می گوید روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت که برگرد همان اتاقی که بودی و شما سردرگم می شوید که بالاخره باید به کدام اتاق آن اداره رجوع کنید.
در سلول B3 تصویر قبل ما فرمولی نوشته ایم که به سلول C7 ربط دارد و البته . در C7 فرمولی نوشته ایم که به سلول B3 ربط دارد روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت و اکسل سردرگم می شود که بالاخره چی به چی است. بدیهی است که شما باید فرمول ها را اصلاح نمایید.
برای اطلاع بیشتر از این خطا، مقاله خطایی ناشناخته از اکسل، چرا جمع اعداد در اکسل صفر میشود؟ را مطالعه نمایید.
2- آدرس عجیب و غریب سلول ها در فرمول نویسی!
آدرس سلولهای در هنگام فرمول نویسی اکسل عجیب می شود و به صورت R1C1 است.
تعجب نکنید این یک روش آدرس دهی است . مثلا سلول A1 که در سطر 1 و ستون 1 اکسل واقع شده است، آدرسش می شود R1C1 و همینطور الی آخر.
دلیل این روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت موضوع آن است که تنظیمات اکسل را به اشتباه تغییر داده اید. پس EXCEL OPTIONS بروید و مطابق شکل زیر، R1C1 reference style را از حالت انتخاب خارج کنید.
3- هنگام کپی کردن فرمول ، اعداد تکرار می شوند.
اولین بار که یکی از دانشجویان کلاس اینرا به من گفت واقعا تعجب کردم، پرسیدم یعنی چی؟ توضیح داد که من وقتی فرمول می نویسم و فرمول را در سایر سطرها و .. کپی می کنیم، یک عدد تکرار می شود.
این یکی انصافا از اتفاقات عجیب اکسل است ، نه؟
این حالت وقتی پیش می آید که شما محاسبات اکسل را از حالت Automatic خارج کرده اید و به حالت Manual در آورده اید.
در این حالت اکسل فرمولها را آپدیت نمی کند و منتظر می ماند که شما به صورت دستی آنها را آپدیت کنید که البته کلید میانبر آن F9 است. در Status Bar نرم افزار اکسل شما می توانید کلمه Calculate را مشاهده نمایید (تصویر قبل را ببینید) که یعنی این شیت احتیاج به محاسبه دارد و اعدادش آپدیت نیست.
این تکینک یعنی دستی کردن محاسبات فرمول ها ، کاری حرفه ای است. مخصوصا در فایلهای سنگین که شما نمی خواهید همواره فرمولها آپدیت شود (زیرا فایل خیلی کند می شود) .
برای تنظیم این حالت (یعنی محاسبات اتوماتیک انجام شود و یا دستی) می توانید از دو مسیر زیر اقدام کنید :
Formual --> Calculation Options
Excel Options --> Formulas --> Calculation Options
4- نمودار اکسل خالی (سفید) است!
بله، واضح است که اگر اعداد شما قبل از اسامی شما قرار گیرند، هنگام کشیدن چارت در اکسل، آن چارت سفید خواهد شد.
توجه داشته باشد که قبل و بعد در اکسل نسبت به اسامی ستون ها در اکسل مشخص می شود (زیرا جهت شیت شما ممکن است فارسی یا انگلیسی باشد) و من به صورت آگاهانه از کلمه سمت راست و چپ استفاده نکرده ام. حتما باید اعداد بعد از ستون اسامی (اصطلاح دقیق آن Category است) باشد.
در تصویر بالا می بینید که اعداد قبل از ستون اسامی است (به اسامی ستون های اکسل توجه کنید زیرا شیت به صورت فارسی است ) و بنابراین نمودار اکسلی ما خالی چاپ می شود.
5- صفحات سفید زیادی Print می شود
در اکسل به صورت پیش فرض کل منطقه ای که استفاده شده است چاپ می شود. برای آنکه بدانید این منطقه کجاست کلید CTRL+End را بزنید تا به آخرین سلول بروید. اگر این سلول در جای غیر منطقی است (یعنی قبل از آن ده ها سطر و یا ستون خالی وجود دارد)، شما باید با گزینه Delete همه سطرها و ستون های اضافه را Delete کنید. توجه داشته باشید که از فرمان Clear استفاده نکنید و باید Delete کنید.
6- فایل اکسل باز میشود اما چیزی دیده نمیشود
بعد از باز کردن یک فایل اکسل چیزی را نمیبینید و اکسل خالی است و انگار هیچ فایلی باز نشده است. رفع این مشکل بسیار ساده است و کافی است که از تب View گزینه Uhide را بزنید:
در توضیح بیشتر باید به شما بگویم که فایل اکسل شما در حافظه کامپیوتر load میشود و اکسل میتواند دریچهای برای مشاهده اطلاعات آن فایل باشد که در اکسل به این دریچه اصطلاحا window گفته میشود. احتمالا و اتفاقی شما با زدن گزینه hide این دریچه را حذف کردهاید و کافی است که مجددا آن را unhide کنید.
دیدگاهها
به این مطلب پاسخ دهید
با روشهای جایگزین در محاسبه نقاط پیوت استفاده از ابزار pivottable اطلاعاتی از جدولی استخراج می کنیم و سپس تغییراتی در محتوای اطلاعات جدول داده می شود پس از refresh نمودن pivottable اطلاعات قبلی در حافظه pivottable باقی می ماند و قابل حذف نیست لذا کار با pivot را در مواجهه با جداول حجیم سخت می کند
آیا بنده در استفاده از pivot نکته ای را ندیده گرفته ام و یا این یک bug می باشد
نسخه office مورد استفاده 2010 می باشد
اینکه آیتم های قبلی باقی می مانند، یکی از تنظیمات pivot table است.
به pivot option بروید و تب Data و Number of item . را none کنید.
دیدگاه شما