- حساب پس انداز : داشتن یک حساب بانکی خود یک سرمایه گذاری است. زیرا بانک براساس موجودی و مدت زمان سپرده با درصدی مشخص به شما سود می دهد. بنابراین ریسکی برای سرمایه شما وجود ندارد.
- اوراق بهادار :اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند.
خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست ؟
ریسک و بازده ، دو مفهوم مخالف هم در حوزه ی مالی و سرمایهگذاری می باشند و بالانس های موجود مابین آنها را میتوان به عنوان “قابلیت خوابیدن راحت در شب” دانست .
مطابق فاکتورهایی نظیر سن ، درآمد و اهداف سرمایهگذاری ، ممکن است تمایل داشته باشید ریسک مالی زیادی را در سرمایهگذاریهایتان قبول کنید یا اینکه ترجیحتان این باشد که سرمایهگذاری محافظت شده تری داشته باشید .
این مسئله بسیار مهم است که یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد تا چه حد قابلیت پذیرش ریسک را دارا است ، به صورتیکه در همین حین با وجود سرمایهگذاری که انجام داده ، احساس راحت بودن داشته باشد .
برای سرمایهگذاران ، تعریف اولیه ریسک ، احتمال متفاوت بودن بازده سرمایهگذاری در مقایسه با بازده انتظار می رود ، افراد قادرند با استفاده از انحراف معیار ، مقدار ریسک را اندازه گیری کنند . به دلیل ریسکی که وجود دارد ، احتمال آن می رود که قسمتی از سرمایهگذاری یا کل آن از دست برود . اما “بازده” از سوی دیگر ، سود یا زیانی است که یک سرمایهگذاری دارد .
در مجموع ، زمانی که ریسک پایین در یک سرمایهگذاری وجود دارد ، قابلیت کسب بازده نیز اغلب پایین است . سطح بالای ریسک نیز معمولا همراه با انتظار بازدهی بالا می باشد .
یک سرمایهگذاری پرریسک ، احتمال بالا بودن زیان و از دست دادن همهچیز را در پی دارد ، اما از سوی دیگر ، احتمال به دست آوردن سود هم از سرمایهگذاری کمریسکتر ، بالاتر است . توازن میان ریسک و بازده ، موازنه بین کمترین ریسک احتمالی و بیشترین بازده ممکن می باشد .
نکته ی مهمی که باید بدانید این است که وجود ریسک بالا ، برابر با بازده بالاتر نیست ، بنابراین توازن میان ریسک و بازده یعنی اینکه ریسک بالاتر ، فقط قابلیت سود بالاتر را نشان می دهد و هیچ ضمانتی وجود ندارد . ریسک بالاتر ، احتمال ضرر سنگینتر را نیز به دنبال خواهد داشت .
از نگاه دیگر ، بازده بدون ریسک از سوی دولت ارائه میگردد ، زیرا احتمال وجود مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ضرر در آن تقریبا صفر می باشد .
پس در صورتی که نرخ بازده بدون ریسک مثلا ۱۵ درصد باشد بدین معنی است که سرمایهگذاران قادرند در طی سال ، ۱۵ درصد سود به دست آورند ، بدون اینکه ریسکی دارایی آنها را تهدید کند .
شاید برای برخی ، بازدهی سالیانه ۱۵ درصدی جذاب به نظر برسد ، اما مسئله این است که چرا با وجود نرخ تورم بالا و برخی دیگر از سرمایهگذاریهای خاص که بازدهی بسیار بیشتری از ۱۵ درصد را دارند (به طور مثال ، صندوقهایی با سود ثابت ۱۸ یا ۲۰ درصدی سالیانه) ، می بایست شخصی به بازدهی ۱۵ درصدی راضی شود ؟
یک دلیل برای سرمایهگذاری با ریسک تقریبا صفر (مانند سپردهگذاری در بانکها) از جانب این افراد را میتوان وجود مقدار کمی ریسک در سرمایهگذاری در صندوقها بیان کرد و به دلیل اینکه احتمال بسیار اندکی برای ضرر وجود دارد یا فرد موردنظر شناختی از این صندوقها ندارد ، ترجیح میدهد سرمایه خود را در بانک قرار دهد .
سطح ریسک
یکی از تصمیمات حیاتی که یک سرمایهگذار می تواند بگیرد ، انتخاب درست سطح ریسک می باشد . میزان تحمل ریسک بر مبنای وضعیت فعلی سرمایهگذار ، هدف های آینده او و بقیه ی معیارها تعیین میشود . در صورتی که بخواهیم چندین بازار و روش سرمایهگذاری را مطابق سطح ریسک (از پر ریسک به کمریسک مرتب کنیم) به صورت زیر می باشد :
۱. سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
۲. سرمایهگذاری در بازار آتی سکه
۳. سرمایهگذاری در بازار سهام تهران
۴. صندوقهای سرمایهگذاری (بدون سود ثابت)
۵. اوراق مشارکت شرکتها
۶. اوراق مشارکت دولتی
۷. سپردهگذاری در بانکها
ریسک و بازده در مدیریت مالی
یکی از جنبههای مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیتهای اساسی در کسبوکار ، مفهوم ریسک و بازده می باشد .
به صورت کلی ، هرچقدر یک کسب و کار ریسک بیشتری پیش رو داشته باشد ، احتمال بازده مالی در آن کسب و کار بیشتر می شود که البته استثناهایی در این زمینه وجود دارد ، زیرا ریسکهای غیرمنطقی زیادی وجود دارد که همراه با قابلیت بازدهی بالا نیست .
نوسان
وجود نوسان یعنی طریقه تغییر قیمت ، نوع ویژه ای از اوراق بهادار در یک بازده زمانی معین است .
درصد نوسان میانگین تفاوت میان قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص را مورد سنجش قرار می دهد ، هر چقدر یک اوراق بهادار نوسان بیشتری داشته باشد ، قطعیت نداشتن آن نیز بیشتر خواهد بود .
مدیران مالی اغلب نگران نوسان قیمت سهام شرکتی که در آن کار میکنند و همچنین نوسان سهام شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاند ، می باشند .
ریسک
معمولا ریسک بستگی به میزان نوسان دارد ، یک سهام یا یک دارایی که نوسان دارد ، به این دلیل ریسک دارد که نبود قطعیت بیشتری در آن است . ریسک در این زمینه ، دارای یک جنبه مثبت نیز می باشد ، زیرا بر اساس گفته های بالا ، نشاندهنده ی وجود قابلیت کسب سود بالاتر در اکثر مواقع است .
صرف ریسک (Risk Premium)
صرف ریسک به این معناست که در صورت یکسان بودن تمامی فاکتورها ، ریسک بالاتر همراه با بازده بیشتر خواهد بود . این یک مفهوم حیاتی برای مدیران مالی می باشد که امیدوارند که پول قرض بگیرند .
به این دلیل که وامدهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت ، به دقت آن را مورد بررسی قرار می دهند و مطابق سطح ریسک آن شرکت تصمیم گیری می کنند . گذشته از این ، در صورتی که وامدهنده موافق وام دادن به یک کسب و کار پرریسک باشد ، احتمال آن می رود که خواستار بازده بیشتری به عنوان نرخ سود خواهد بود .
اهرم مالی
اکثر شرکتها منابع مالی خود را از راه بدهی یا منتشر کردن سهام کسب می کنند . منظور از منابع مالی با انتشار سهام ، به دست آوردن منابع به وسیله ی سهامداران شرکت می باشد .
این سهامداران متناسب با میزان سرمایهگذاریشان در سود شرکت دارای سهم هستند . تامین مالی به وسیله ی بدهی و قرض ، از جانب موسسات مالی و بانکها صورت می گیرد و با اینک شرکت وامگیرنده می بایست مرتبا سود وام را به وامدهنده پرداخت نماید اما دیگر احتیاجی به شریک کردن وامدهنده در درآمد را نخواهد داشت .
به همین خاطر یک شرکت قادر است در عوض انتشار سهام ، وام را به عنوان تامین مالی فعالیتها و پروژههایش مورد استفاده قرار دهد و سودهایش را متناسب با میزان سهم فعلی بالا ببرد . با این وجود ، ضررها هم میتواند از طریق این اهرم مالی زیاد شود .
ریسک نرخ سود
علاوه بر سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته از جانب شرکت ، یک مدیر مالی با ریسکهای دیگری نیز رو به رو میشود .
به عنوان مثال ، با کمک اهرم مالی ، یک مدیر مالی باید نگران نرخ بهره (سود) که شرکت در حال پرداخت آن است باشد، به این دلیل که پرداخت همچین نرخ سودی آسیب بسیاری به جریان پول نقد در شرکت می رساند ، تا جایی که شرکت نمی تواند بدهی ها را پرداخت کند و باید اعلام ورشکستگی کند .
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری را می توان ابزاری برای کسب دارایی دانست. سرمایه گذاری را می توان با سرمایه کم نیز شروع کرد.
به این ترتیب با گذشت زمانی مشخص می توان درآمد بدست آورد. در واقع سرمایه گذاری انباشت پول در قسمت های مختلف است که برای شما کسب درآمد کند. در این مقاله قصد داریم مفهوم سرمایه گذاری را بررسی کنیم.
تعریف کلی مفهوم سرمایه گذاری
اگر بخواهیم یک تعریف ساده برای سرمایه گذاری ارائه کنیم، می توان گفت سرمایه گذاری هوشمندانه کارکردن است نه سخت کارکردن. به این ترتیب می توان گفت سرمایه گذاری یعنی سپرده گذاری، خرید یا فرآیندهای مشابه در کسب و کارها که بتوانند ارزش آفرینی کنند و در ازای سرمایه به آن سود بدهند.
“سرمایه گذاری وسیله ای است برای اینکه آینده ای در رفاه تر و با کیفیت بهتر داشته باشید”
با توجه به دنیای اقتصاد در شرایط فعلی، اغلب افراد نیم نگاهی به آینده داشته و به دنبال این هستند که بتوانند در حال حاضر تمام تلاش خود را بکنند تا آینده ای بهتر و در رفاه بیشتر برای خود فراهم کنند.
تقریباً اغلب این افراد به این نتیجه رسیده اند که حقوق عادی و در آینده بازنشستگی نمی تواند چندان تضمینی برای رفاه آینده باشد.
بنابراین به این فکر می افتند که قدری از درآمد فعلی خود را سرمایه گذاری کنند. به این ترتیب این افراد برای مخارج خود اولویت بندی قائل می شوند. زیرا نمی توان هم پول خرج کرد و هم پول پس انداز کرد.
دسته بندی انواع سرمایه گذاری
به طور کلی در تعریف سرمایه گذاری یک انباشت سرمایه و در ازای آن دریافت پول به چشم می خورد. بنابراین می توان سرمایه گذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد:
- سرمایه گذاری مالکیتی
- سرمایه گذاری اعتباردهی
- سرمایه گذاری معادل نقدی
هریک از این موارد خود شامل بخش های مختلفی می شود.
سرمایه گذاری مالکیتی
وقتی حرف از سرمایه گذاری می شود، اولین چیزی که به ذهن می رسد، خرید و در تملک قراردادن چیزهاست.
این نوع سرمایه گذاری پرخطرترین و پرسودترین نوع سرمایه گذاری محسوب می شود. در ادامه مثال های مختلفی درباره این نوع سرمایه گذاری را باهم مرور می کنیم:
- سهام : مدرکی است که براساس آن شما به عنوان مالک سهمی از کارخانه یا یک شرکت خواهید بود. به این ترتیب براساس میزان سهم خود از ارزش بازاری آن شرکت به شما تعلق می گیرد. به طور کلی اوراق بهاردار را می توان نوعی سرمایه گذاری مالکیتی دانست.
- کسب و کار : سرمایه گذاری در کسب و کارهایی که می خواهد به تازگی کار خود را شروع کنند و یا کارآفرینی نوع دیگری از سرمایه گذاری مالکیتی است که می تواند درآمد بسیاری را برای شما فراهم کند.
- املاک و زمین : خرید ملک یا زمین و اجاره دادن آن یا بازسازی و فروش مجدد نیز نوع دیگری از این سرمایه گذاری است.
درنظر داشته باشید که خانه ای که در آن زندگی می کنید را نمی توان سرمایه گذاری دانست زیرا این خانه نیاز فعلی شما را رفع می کند. این سرمایه گذاری از طرفی پرریسک و پرخطر نیز می باشد. رکورد بازار مسکن در سال های گذشته ایران و سال 2008 آمریکا تأکیدی بر این مطلب است.
سرمایه گذاری اعتباردهی
سرمایه گذاری اعتباردهی سازکاری دقیقاً مطابق بانک دارد و به نسبت سرمایه گذاری مالکیتی ریسک کمتری دارد. به همین نسبت سود آن نیز کمتر است.
- حساب پس انداز : داشتن یک حساب بانکی خود یک سرمایه گذاری است. زیرا بانک براساس موجودی و مدت زمان سپرده با درصدی مشخص به شما سود می دهد. بنابراین ریسکی برای سرمایه شما وجود ندارد.
- اوراق بهادار :اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای مفهوم ریسک در سرمایهگذاری کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند.
خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
سرمایه گذاری معادل نقدی
این نوع سرمایه گذاری حکم پول نقد را دارد و به سادگی مفهوم ریسک در سرمایهگذاری قابل نقد شدن و سود آن نیز به راحتی قابل دستیابی است.
چه چیزهایی سرمایه گذاری به حساب نمی آید!
هر آنچه که مورد مصرف قرار گرفته و در گذر زمان دچار خرابی و استهلاک بالا شود، سرمایه گذاری به حساب نمی آید.
مثلاً خرید خودرو، ماشین آلات خاص، تلویزیون و … که به مرور در اثر استفاده دچار افت قیمت هم می شوند نمی تواند سرمایه گذاری به حساب بیاید.
اگرچه در سال های اخیر و باتوجه به تغییرات قیمت خودرو و برخی از کالا ها قیمت آنها از زمان خرید و پیش از مصرف بالاتر رفته اما نمی توان گفت اینها سرمایه گذاری به حساب می آیند.
مفهوم ریسک در بیمه
در دنیای متنوع و پیچیده عصر حاضر با توجه به نیازهای وسیع و متنوعی که در حوزههای مربوط به گسترش تعاملات و تبادلات میان اشخاص مختلف از جمله حقیقی یا حقوقی، داخلی یا بینالمللی و … به وجود آمده است، تقاضا برای تغییر ساختارها بسیار آشکار است و همچنین نیاز افراد به نرمافزارها و یا سختافزارهای متناسب در زمینههای اقتصادی بسیار مورد توجه قرار گرفته است .
بحث تأمین امنیت و یا به عبارتی مطمئن بودن فعالان اقتصادی از شیوه عملکرد خویش، از موضوعات بسیار مهم است که به صورت صریح و عام در بحث بیمه نمایان و آشکار است.
شرکتهای بیمه میتوانند در جهت تأمین امنیت سرمایه فعالان اقتصادی و یا سرمایهگذاری و یا کاهش اثرات ناشی از خطرات بالقوه، بسیار مفید واقع گردند.
مفهوم ریسک
در ابتدا دولتها از نقش بیمه در تأمین امنیت و رشد سرمایهگذاری و رونق اقتصادی مطلع بودند و به مرور زمان با توجه به دیدگاهها و سیاستهای حاکم برنظامهای اقتصادی خویش سعی در توسعه و گسترش نهادهای بیمهای داشته و دارند .
شرکتهای بیمهای میتوانند با عمل به نقشهای خود در هر سیستم اقتصادی به رشد و اعتلای آن کمک قابل توجهی نمایند و یا حتی میتوانند منجر به سقوط و تضرر نیز گردند.
از این رو میتوان گفت بیمه در دنیای اقتصاد امروز نقش غیرقابل انکاری دارد.
عباراتی از قبیل ریسک، حق بیمه، خسارت، جبران خسارت، بیمهگر، بیمهگذار، حق بیمه و … جزء اولین واژگانی هستند که به هنگام مطرح شدن موضوع و یا مفهوم بیمه به ذهن متبادر میشود.
لازم به ذکر است که هر کدام از این واژهها در جایگاه خود مفاهیم بسیاری دارد که بعضاً با آنچه در ذهن عموم مردم میگذرد متفاوت و یا حتی متضاد است.
داشتن آگاهی کافی از مفاهیم، خصوصا از ابعاد حقوقی و یا نقش کارکردی هر واژه برای همگان و بهویژه فعالان اقتصادی و حوزه کسب و کار و یا افراد مرتبط با بیمه ضروری است.
در این مبحث به بررسی مختصر مفهوم ریسک Risk از دیدگاههای مختلف و همچنین به تحلیل نقش و جایگاه بیمه خواهیم پرداخت.
تعریف بیمه:
براساس قانون و به معنای عام بیمه عقدی است که بهموجب آن یک طرف متعهد میگردد در برابر پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده بر وی را جبران نموده و یا وجهی بپردازد .
تعریف ریسک (Risk) :
ریسک یک واژه فرانسوی است. فرهنگستان زبان فارسی در جهت حمایت و صیانت از زبان و گفتار فارسی نسبت به واژه گزینی و تعیین معادل برای عبارات، لغات، مفاهیم و اسامی لاتین اقدام مینماید و مفهوم عام خطر، به عنوان واژه معادل کلمه Risk انتخاب شده است.
تعریف دیگر از ریسک :
مفهوم ریسک به احتمال وقوع بیش از یک نتیجه و نامشخص بودن نتیجه نهایی اشاره دارد.
همچنین میتوان ریسک را تحت عنوان تغییرپذیری یا بیثباتی نتایج غیر منتظره نیز تعریف نمود. به طور معمول ریسک را از طریق اندازهگیری انحراف معیار نتایج تاریخی محاسبه میکنند، هرچند تمام کسب و کارها توام با ریسک هستند، اما بهنظر میرسد ریسک در بیمه دارای معنی خاصی است و همچنین مفهوم واژه Risk در موضوع بیمه در بعضی موارد با واژه خطر تفاوت بنیادی خواهد داشت .
مفهوم ریسک در بیمه:
تلاش در جهت یافتن چارهای برای کاهش و یا جلوگیری از مخاطرات و خسارات ناشی از حوادث از جمله دغدغههایی است که همواره در طول تاریخ با انسان همراه بوده است. این امر در دنیای پیچیده امروزی نیز بسیار حائز اهمیت است. بیمه یکی از پرکاربردترین صنایع و یا روشها در جهت کاهش آثار زیانبار خطر میباشد. از این رو میتوان گفت: خطر Risk سبب وجود بیمه است.
و در صورت عدم وجود خطر در جامعه، نگرانی و ترس از رخداد آن نیز بیمورد است!!
حرفه و یا صنعت بیمه مبنی بر پذیرش خطر و آثار احتمالی رخداد آن با رعایت احتیاطات لازم بوده و بر مبنای علم ریاضی، آمار و همچنین دانش احتمالات استوار است.
میتوان گفت بیمه و خطر لازم و ملزوم یکدیگرند و بیمه با جود خطر، معنا پیدا میکند.
تعریف چند واژه و توضیح چند مفهوم:
خطرPeril: عبارت است از احتمال وقوع حادثهای که میتواند منجر به خسارت شود. در صنعت بیمه، خطر به حادثهای گفته می شود که اتفاقی و غیر منتظره باشد و همچنین وابسته به اراده طرفین نباشد.
(ولی در عمل به نوعی میان طرفین بیمه، وقوع حادثه پیش بینی شده است)
مخاطره Hazard : عبارت است از عواملی که حادثه قلمداد نمیشوند اما میتوانند زمینه احتمال وقوع حوادث و بروز خسارت را فراهم کنند و یا شرایطی هستند که پتانسیل آسیب رساندن را دارند.
خطر | مخاطرات |
سیل، طغیان رودخانه، رانش زمین | نزدیک بودن ساختمان به مسیل رودخانه |
طوفان در دریا | حمل و نقل دریایی |
زلزله | وجود گسل در نزدیکی ساختمان، نوع سازه |
and liability | فرسودگی و نقص سیم برقی، نشت گاز |
فوت | بیماری، حادثه، کهولت سن |
تصادف اتومبیل | سرعت، خوابآلودگی، لغزنده بودن جاده |
ریسک Risk: هر نوع فعالیتی امکان مواجهه با یک یا چند مخاطره را دارد که مفهوم ریسک در سرمایهگذاری میتواند منجر به عدم حصول نتیجه مورد انتظار گردد، از این رو هر عاملی که بتواند مسیر دستیابی به نتیجه مورد نظر را سد نماید، ریسک خوانده میشود.
به عبارت دیگر، ریسک به معنای عدم اطمینان از نتیجه نهایی حادثهای است احتمال دارد به وقوع بپیوندد.
بدین ترتیب آنچه که در زمینههای مختلف میتواند مفهوم ریسک در سرمایهگذاری تحت پوشش بیمه قرار گیرد، ریسک یا مجموعه خطر به اضافه مخاطرات میباشد(که میتواند منجر به ظهور و بروز حادثه گردد) به عنوان نمونه بیمهنامه اتومبیل برای خسارات ناشی از حادثه اتفاقی و تصادفی که تحت شرایط معمول رخ داده باشد قابل جبران است و در صورتی که عواملی همچون سرعت موجب بروز تصادف شده باشد، خسارات وارده از نظر بیمهگر قابل تامین است.
مدیریت سرمایه چیست؟ ارتباط مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
مدیریت سرمایه را به روشهای مختلفی میتوان معنی کرد، سرمایهگذاریهای شخصی، سرمایهگذاریهای درون سازمانی یا برونسازمانی، سرمایهگذاری در بازارهای مالی و… روشهای مختلفی برای حفظ ارزش پول و سودآوری هستند که همگی به مدیریت نیاز دارند.
رابرت کیوساکی در کتاب مشهور «پدر پولدار و پدر بیپول» چهار ربع نقدینگی کارمندی، کسب و کار کوچک، کارآفرین و سرمایهگذار را معرفی میکند و در تعریف سرمایهگذار میگوید این افراد کسانی هستند که پولشان برایشان کار میکند. درست است که هر شخصی در یکی از این چهار ربع نقدینگی قرار دارد، اما به نظر من همه افراد فارغ از اینکه در کدام ربع هستند، باید شمّ سرمایهگذاری و مدیریت آن را داشته باشند.
در این مقاله ابعاد مختلف مدیریت سرمایه را بررسی میکنیم و شما بعد از خواندن آن متوجه خواهید شد که هر نوع سرمایهای را باید چگونه مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه چیست؟
به طور کلی مدیریت سرمایه علمی است که افراد به کمک آن یاد میگیرند استراتژی مناسبی برای مدیریت داراییهایشان بچینند. پایه این استراتژیها بر مبنای ضربالمثلهای «مالت را سفت بچسب، همسایهات را دزد نکن» و «پول پول میآورد» بنا میشود؛ یعنی مدیران سرمایه باید در وهله اول ارزش سرمایههایشان را حفظ کنند و بعد از آن به دنبال سودآوری باشند.
مدیران کسب و کارها به مدیریت پول موجود در کسب و کارشان هم نیاز دارند و باید قواعد و قوانینی را در این زمینه بدانند. پول هم میتواند مانند الکل باشد که فرّار است، به مرور زمان میپرد و کمتر میشود و هم میتواند مثل یک بهمن باشد و با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شود. اینکه شما سرمایه خود را به الکل تبدیل میکنید یا بهمن، کاملا به نحوه مدیریتتان بستگی دارد. در رابطه با تعریف مدیریت اینجا بیشتر بخوانید.
مدیریت سرمایه در شرایط کنونی کشور ما اهمیت بسیاری دارد، زیرا مرز میان کسب و کارهای سودآور و بیزینسهای شکست خورده را مشخص میکند. مدیران کسب و کارها باید بتوانند جریان مالی شرکتشان را به صورت کامل کنترل کنند، یعنی اطلاعات دقیقی از بودجهبندی، هزینهها و سرمایه موجود در سازمانشان داشته باشند و برای رسیدن به اهداف مالی مشخصی که تعیین کردهاند، برنامهریزی کنند.
نحوه مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نام یک کتاب مشهور از بنت ای مفهوم ریسک در سرمایهگذاری مکدوول است. هر معاملهگر در بازار سرمایه یک سبک معاملاتی منحصر به فرد دارد که خودش آن را طراحی میکند. سبک معاملاتی هر فرد به شخصیت، میزان سرمایه، اهداف مالی و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف بستگی دارد. به همین دلیل حتی اگر در دورههای آموزشی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی هم شرکت کرده باشید، کلیات طراحی سبک معاملاتی را یاد میگیرید و سپس باید با توجه به این فاکتورها، سبک منحصر به خودتان را ایجاد کنید.
استراتژیهای مختلفی برای مدیریت صحیح پول در بازارهای مالی وجود دارد، اما یک استراتژی کلی تقسیم داراییها در دو نوع سبد است:
- سبد اول سبد امنیت است که در آن داراییهایی را میخرید که سود کم اما تضمین شدهای دارند. صندوقهای سرمایهگذاری با سود ثابت جزو این دسته هستند.
- سبد دوم رشد نام دارد. در این سبد داراییهایی خریداری میشود که ریسک بالاتری دارند، اما در صورت رشد سود خوبی نصیب معاملهگر میکنند.
افراد با توجه به سبک معاملاتی که در نظر گرفتهاند، داراییهایشان را بین دو سبد بالا تقسیم میکنند؛ افرادی که ریسکپذیرتر هستند از سبد رشد بیشتر استفاده میکنند و افراد محتاط به سراغ سبد امنیت میروند. در رابطه با مدیریت مالی در مقاله دیگر دکامی بیشتر بخوانید.
بهتر است بخشی از پول خود را نیز به سرمایهگذاریهای شخصی برای رسیدن به رویاهایتان اختصاص دهید. ممکن است برای رسیدن به این رویاها نیاز باشد روی خودتان سرمایهگذاری کنید و آموزش ببینید یا پولتان را ذخیره کنید و به مرور زمان بودجه مورد نیاز برای رسیدن به آن را به دست آورید.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد. در این مقاله ما به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک سرمایه گذاری مجدد
هنگام سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، مفهوم ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد، بدین معنی که دارایی فرد سرمایه گذار، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آن ها قرار دارند اما راه های زیادی همچون متنوع سازی دارایی نیز برای مدیریت این ریسک های سرمایه گذاری وجود دارد، ولی برای از بین بردن کامل این ریسک ها راهی قطعی وجود ندارد.
با این حال اطلاع از منابع مختلف ریسک به سرمایه گذاران کمک می کند تا بهتر بتوانند سرمایه ی خود را هنگام ایجاد سبدی از دارایی های مختلف به طور دقیق ارزیابی نمایند و آن را به نحوی بهینه افزایش دهند. در این مقاله ما به یکی از ریسک های رایج در بازار سرمایه تحت عنوان ریسک سرمایه گذاری مجدد می پردازیم و عوامل ایجاد کننده ی آن و نحوه ی محاسبه و مدیریت آن را شرح می دهیم.
ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست و چه زمانی ظاهر می شود؟
برای تعریف ریسک سرمایه گذاری مجدد ابتدا باید مفهوم خود سرمایه گذاری مجدد را درک کنیم. سرمایه گذاری مجدد یا Reinvestment به این معنی است که به جای آنکه معادل نقدی سود حاصل از سرمایه گذاری روی سهام یا صندوق های سرمایه گذاری مستقیماً دریافت گردد، از آن برای خرید سهم یا واحدهای اضافی استفاده شود. این کار به معنی سرمایه گذاری مجدد سود سهام برای خرید سهام اضافی است که راهی مناسب برای افزایش ارزش یک سهام یا صندوق سرمایه گذاری است. (1)
اما ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست؟ ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتر در مورد اوراق بهادار با درآمد ثابت مصداق دارد زیرا اگر نرخ سود سهام یا یک صندوق سرمایه گذاری به مرور زمان کاهش پیدا کند، سرمایه گذار دیگر نخواهد توانست سودهای دریافتی اش را مجدداً با همان نرخ اولیه سرمایه گذاری نماید و باید به نرخ های سود جدید که کمتر از نرخ سود اولیه هستند راضی شود. (2)
برای درک بهتر از یک مثال فرضی استفاده می کنیم. فرض کنید یک فرد سرمایه گذار سهام یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را خریداری می کند که حدود ۵ درصد سود دارد. این سرمایه گذار ۱۰۰هزار دلار را با هدف ۵ ساله با پیش بینی دریافت ۵ هزار دلار سود سالانه خریداری می نماید. اما در این دوره ی ۵ ساله نرخ سود سالانه ی سهام مورد نظر به ۲ درصد کاهش می یابد. اگر طبق توافق نامه ی اولیه، سرمایه گذار اصل پول خود و حتی ۵ درصد سود سالیانه را نیز دریافت کند و با سود دریافتی اش سهام جدیدی از آن صندوق سرمایه گذاری را بخرد مشکل اینجاست که سهام خریداری شده ی جدید دیگر مشمول ۵ درصد سود سالیانه نیست و تنها ۲ درصد سود به آن تعلق می گیرد.
اگر مجدداً نیز اتفاقی بیفتد که نرخ بهره بالا برود، ارزش اصل سرمایه اش کاهش می یابد. اگر سرمایه گذار پیش از موعد به سرمایه اش احتیاج پیدا کند و بخواهد آن را پیش از موعد نقد کند و قبل از سر رسید، اوراق قرضه ی خود را بفروشد، آن گاه بخشی از اصل سرمایه ی خود را نیز از دست می دهد. زیرا طبق فرمولی شناخته شده، با افزایش نرخ بهره، ارزش اوراق قرضه سقوط می کند تا بازده فعلی آن برابر با بازده اوراق جدید باشد که سود بیشتری دارد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد با اوراق قابل تماس نیز رخ می دهد. «قابل تماس» به این معنی است که صادرکننده می تواند اوراق را قبل از سررسید پرداخت کند.
یکی از دلایل اصلی نام گذاری اوراق قرضه به این نام این است که از زمان انتشار اوراق قرضه نرخ بهره کاهش می یابد و شرکت یا دولت هم سپس می توانند اوراق جدیدی را با نرخ های پایین تر صادر کنند و در نتیجه تفاوت بین نرخ بالاتر و نرخ پایین تر جدید را پس انداز می کنند.
صادرکننده این را می داند و این بخشی از قرارداد است که سرمایه گذار هنگام خرید اوراق مشارکت با آن موافقت می کند، اما متأسفانه این بدان معنی است که یک بار دیگر، سرمایه گذار مجبور است پول نقد خود را دوباره با نرخ غالب پایین تر به کار اندازد. (2)
عوامل مؤثر بر ریسک سرمایه گذاری مجدد
سر رسید اوراق قرضه
نرخ کوپن اوراق قرضه
اوراق قرضه ای با کوپن صفر در واقع هیچ ریسک سرمایه گذاری مجددی ندارد زیرا هیچ گونه کوپن موقت پرداخت نمی شود و تمام پول به گونه ای است که در خود اوراق قرضه سرمایه گذاری می شود و مبلغ در پایان پرداخت می گردد. به خصوص اگر اوراق قرضه تا زمان سر رسید نگه داشته شود این موضوع صادق است. (4)
نحوه ی محاسبه ریسک سرمایه گذاری مجدد
بیایید فرض کنیم که یک سرمایه گذار یک کوپن ۱۵ ساله با ۸ درصد سود سالانه را به صورت مشترک خریداری کرده است. اگر نرخ سود تا سر رسید ثابت بماند، از آنجا که هیچ سود یا ضرر سرمایه ای وجود ندارد، نرخ سود اوراق بهادار نیز ۸ درصد خواهد بود. ما می توانیم کل ارزش آینده ی کلیه ی جریان های نقدی حاصل از این اوراق را به شرح زیر محاسبه کنیم:
ارزش آینده ی آن به دلار برابر است با ۱۰۰ دلار ضرب در ۳۰ (۱.۰۴) که برابر است با ۳۲۴.۳۴ دلار.
این ارزش از ۱۰۰ دلار اصل پول و ۲۲۴.۳۴ دلار کل درآمد کوپن و سرمایه گذاری مجدد است. در واقع اگر درآمد حاصل از سرمایه گذاری مجدد وجود نداشته باشد، درآمد کوپن فقط ۱۲۰ دلار خواهد بود. به یاد داشته باشید که هیچ سود سرمایه ای وجود ندارد، بنابراین تساوی زیر از درآمد سرمایه گذاری مجدد بدست می آید.
۲۲۴.۳۴ - ۱۲۰ = ۱۰۴.۳۴ دلار
این پولی است که با سرمایه گذاری پرداخت های دوره ای کوپن در ۸ درصد سود ثابت به دست می آید. اگر کوپن ها با ۸ درصد سود سرمایه گذاری نشوند، سرمایه گذار قادر به تحقق سود ۸ درصدی نخواهد بود. (5)
تاثیر ریسک سرمایه گذاری مفهوم ریسک در سرمایهگذاری مجدد بر بازار سهام
ریسک یک اصل دائمی در بازار سرمایه است، زیرا بخشی جدایی ناپذیر از بازار سهام است. ریسک های موجود مختلف از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد در بازار سرمایه بر رفتار معامله گران در بورس تاثیر می گذارد. سرمایه گذاران برای ارزیابی خطر کاهش درآمد حاصل از دارایی خود با مشکل روبرو هستند. درآمد، به طور کلی باید بهینه باشد و کسانی که نسبتاً ریسک های اقتصادی از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد را در نظر گرفته و آن را مدیریت می نمایند، به بهترین نحو در کسب درآمد از بازار سهام اولویت می یایند.
گاهی اوقات افراد تنها به دلیل پیشنهاد آشنایان اقدام به سرمایه گذاری در صندوق اوراق قرضه ای می نماید که ممکن است با ریسک سرمایه گذاری مجدد بالایی همراه باشد و سرمایه گذار با زیان رو به رو گردد. در نتیجه ی این اتفاق اعتماد سرمایه گذاران بر بازار سهام و صندوق های سرمایه گذاری مشترک کاهش می یاید و با خروج سرمایه گذار نقدینگی این بازارها کاهش می یاید. (6)
چگونه می توان ریسک سرمایه گذاری مجدد را مدیریت کرد؟
سرمایه گذاران می توانند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار بلند مدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد را حذف کنند. اما متأسفانه، با این کار نیز پرتفوی را در معرض ریسک حتی بیشتری در رابطه با نرخ بهره قرار می دهند. یکی دیگر از کارهایی که سرمایه گذاران ممکن است گاهی انجام دهند این است که سعی کنند با سرمایه گذاری در اوراقی با بازده بالا، درآمد سود از دست رفته را تأمین نمایند. این یک استراتژی قابل درک، اما شبهه آور است، زیرا همه به خوبی می دانند که وقتی اقتصاد به خوبی پیش نرود، اوراق قرضه با نرخ های بالا ناخواسته شکست می خورند که به طور کلی با یک محیط کم بهره هم تراز می شود.
یک راه بهتر برای کاهش حداقل بخشی از خطر سرمایه گذاری مجدد، ایجاد «نردبان اوراق قرضه» است که پرتفویی با دارایی های اوراق بهادار با تاریخ های سررسید متفاوت است. از آنجا که بازار اساساً یک چرخه است، نرخ بهره بالا خیلی پایین می رود و دوباره افزایش می یابد. پس این شانس وجود دارد که فقط برخی از اوراق قرضه ی سرمایه گذار در یک محیط کم بهره با کاهش نرخ بهره مواجه شوند و این معمولاً می تواند با اوراق قرضه ی دیگری که نرخ بهره ی آن ها بالا می رود، جبران شود.
سرمایه گذاری در صندوق های اوراق بهادار که به طور فعال اداره می شوند، ممکن است تأثیر ریسک سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد، زیرا مدیر صندوق می تواند اقدامات مشابهی را برای کاهش ریسک انجام دهد. با این حال، با گذشت زمان، بازده صندوق های اوراق بهادار با افزایش و کاهش در بازار روبرو می شوند، بنابراین صندوق های اوراق بهادار اداره شده ی فعال فقط محافظت محدودی در برابر ریسک سرمایه گذاری دارند.
یکی دیگر از استراتژی های ممکن سرمایه گذاری مجدد در سرمایه گذاری هایی است که به طور مستقیم از افت نرخ بهره، تحت تأثیر قرار نمی گیرند. به طور کلی یک هدف از سرمایه گذاری ها این است که آن ها را تا حد ممکن به هم ربط ندهند. اگر این استراتژی با موفقیت اجرا شود، به این هدف دست می یابد. اما این مستلزم درجه ای از پیشرفت و تجربه در سرمایه گذاری است که بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی از آن برخوردار نیستند. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
محاسبه ی قیمت اوراق بهادار به عنوان ارزش فعلی همه ی جریان های نقدی آینده، بر اساس این فرض است که تمام جریان های نقدی آینده با نرخ سود سالیانه ی ثابت یا نرخ بازده مورد انتظار، سرمایه گذاری می شوند. حتی کوچکترین تغییر نرخ بازار بر این محاسبه تأثیر می گذارد و سرانجام این تأثیر بر دارایی مالی سرمایه گذار نمایان خواهد شد. سرمایه گذاری بر روی یک اوراق بهادار خوب که از پیش در مورد آن تحقیق شده باشد در کاهش ریسک سرمایه گذاری از جمله ریسک سرمایه گذاری مجدد تا حدود زیادی کمک کننده است اما حذف کامل این ریسک هیچ گاه امکان پذیر نیست.
در این مقاله ما به بررسی کامل ریسک سرمایه گذاری مجدد و عوامل تاثیر گذار بر آن پرداختیم و همچنین نحوه ی محاسبه ی آن و روش هایی برای مدیریت این ریسک را نیز ارائه نمودیم.
امید است که با شناخت ریسک های این چنینی و داشتن علم و اطلاع کامل از نحوه ی تاثیرات این ریسک ها بر دارایی مالی شما سرمایه گذاران محترم، بتوان از گرفتار آمدن در دام این خطرها اجتناب نمود و با یک سرمایه گذاری با دیدی باز، شما نیز بتوانید به سودهای قابل توجه از طریق سرمایه گذاری در بازار سهام برسید.
دیدگاه شما