من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
ماهانه از بورس چقدر می توان سود کرد؟
آیا درآمد ماهیانه از بورس امکان پذیر است؟ آیا سرمایه گذاری در بورس خوب است؟ بیایید اگر هم قرار باشد که تمام سرمایه ما نابود شود با تمام وجود ترسمان را کنار بگذاریم و با یک مبلغ کمی وارد بورس شویم. حال سوال پیش میآید که با چه مقدار پول میتوان خرید و فروش سهام را شروع کرد؟
درآمد بورس چقدر است؟
باید در نظر داشت که بورس ایران یک بورس درصدی است یعنی اینکه محدودیت بالا و پایین شدن قیمت دارد یعنی اگر شما سهامی را بخرید امکان ندارد همین فردا قیمت اون سهام نصف شود یا فردا پول شما دوبرابر شود، یک دامنه نوسان و یک محدودیت وجود دارد که این دامنه نوسان ۵% میباشد در بورسهای بینالمللی این دامنه نوسان وجود ندارد اما در بورس ایران این دامنه نوسان وجود دارد و این اولین نقطه امنی است که یک سهامدار و یا یک سرمایهگذار میتواند خیالش راحت باشد که اگر سرمایهگذاری کند پولش نصف شود و یا یک خطر این چنینی وی را تهدید کند این دامنه نوسان ۵% است یعنی سرمایه شما نسبت به روز قبل نمیتواند بیش تر از ۵% رشد یا کاهش پیدا کند در واقع دامنه نوسان ما در یک روز ۱۰% است یعنی ۵ مثبت و ۵ منفی حال میپرسیم که: درآمد بورس در یک ماه چقدر است؟
پادکست صوتی ماهانه از بورس چقدر می توان سود کرد؟
درآمد بورس در یک ماه چقدر است؟
- میزان درآمد بورس چقدر است ؟
- درامد ماهیانه از بورس چقدر است ؟
- آیا بورس به عنوان شغل اول میشود ؟
- سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
در بورس هم می توانیم خیلی درآمد داشته باشیم و هم می توانیم خیلی ضرر ببینیم.
بورس مثل یک حقوق بگیری نیست و یا مانند سود بانکی نیست که سر برج و ماهانه مبلغی برای شما پرداخت شود بورس یک سرمایه گذاری است که دارای risk میباشد و ممکن است سرمایه شما زیاد و یا کم شود و بستگی به این دارد که شما چه انتخابی در شرکتی که خرید کردهاید داشته باشید فرض کنید ما یک سهام بخریم و سهام ما هر روز رشد ۵% داشته باشد و ۱۰ روز، هر روز این سهام با مثبت ۵% معامله شود.
حال اگر من ۱ میلیون تومان سرمایه گذاری کرده باشم پول من چقدر می شود؟
- سود بورس چند درصد است ؟
- میانگین درآمد بورس چقدر است ؟
اگر بخواهیم سریع جواب دهیم میگوییم ۱۰ روز، روزی ۵% درصد میشود ۵۰% پس پول من ۵۰% رشد خواهد داشت. بنابراین ۱میلیون تومان من میشود یکمیلیون و پانصد، ولی اینطور نیست و این پول تساعدی رشد میکند. یعنی اینکه روز اول ۱میلیون تومان دارید و روز دوم یک میلیونوپنجاه هزار تومان دارید پس روز دوم آن ۵% باید روی یک میلیونوپنجاه هزار تومان محاسبه شود. اگر این مبلغ را برای ۱۰ روز حساب کنیم سود شما میشود حدود ۶۰۰ هزار تومان در واقع در این ۱۰ روز که ۵% هر روز سهام ما رشد پیدا کرده ما حدود ۶۰% سود میکنیم در منفی شدن هم همین طور است. یعنی اینکه اگر سهام من ۱۰ روز هر روز ۵-% کاهش پیدا کند در بدترین شرایط سود ما ۵۰% کم نمیشود زیرا یک میلیون ما روز دوم میشود ۹۵۰ هزار تومان روز سوم ۵% از این ۹۵۰ هزار تومان کسر میشود و ما کمتر ضرر میبینیم بعد از ۱۰ روز یک میلیون تومان ما میشود ۶۰۰ هزار تومان یعنی ما ۴۰% ضرر کردهایم ۱۰ روز هر روز منفی ۵% و ما ۴۰% آسیب میبینیم و ضرر کردهایم.
روند حرکتی یک سهام در بهترین حالت و در بدترین حالت چطور میتواند باشد
اما اینها همه مثال هستند که متوجه بشویم روند حرکتی یک سهام در بهترین حالت و در بدترین حالت چطور میتواند باشد. چقدر میتوانیم آسیب ببینیم چقدر میتوانیم سود کنیم چقدر میتوانیم ضرر کنیم نه اینکه این اتفاقات هیچ وقت اتفاق نیافتاده باشند در موارد مثبت و منفی ممکن است این اتفاق بیافتد اما این که به طور ناگهانی یک سهام هر روز مثبت ۵ و یا هر روز منفی ۵ باشد به ندرت در بورس اتفاق میافتد و بیشتردر این بین نوسان میکند. یعنی ما اکثرا شاهد این هستیم که قیمت سهام در این بین معامله میشود و لزوما هر روز ۵+ و یا ۵- نمی باشد. من این محاسبات را انجام دادم تا ذهنمان آماده شود و بدانیم که وضعیت بالا و پایین شدن قیمت به چه صورت است. راههایی وجود دارد که ما بتوانیم هنگام رشد بیشترین استفاده را ببریم و هنگام ضرر کردن کمترین ضرر را ببینیم ویا اگر قرار باشد یه سهم مثلا ۶ ماه وضعیت خوبی نداشته باشد و هر روز چند درصد منفی باشد راههایی وجود دارد که ما کمترین مقدار ممکن ضرر کنیم که در مباحث آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس چگونه است؟
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس از آنجایی حائز اهمیت است که بعضی مواقع در کوتاه مدت (چند روز تا ۳ ماه) و یا میان مدت (۳ تا ۶ ماه) روند بازار بورس و سهام های شما منفی است و شما در واقع یا ضرر کرده اید و یا از سودتان تا میزان قابل توجهی کم شده است و بهترین روش برای سودآوری سهام های خریداری شده، قطعا نگاه بلند مدت به بورس است. در راستای آموزش اصول سرمایه گذاری بلندمدت در بورس باید ابتدا بدانیم که منظور از بلند مدت در بورس چیست؟ منظور از بلندمدت در بورس از ۶ ماه تا چند سال است، یعنی این که شما مثلا سهم فولاد را خریداری می کنید و یک سال برای فروش آن اقدام نمی کنید و بعد از یک سال آن را می فروشید و این یعنی شما به صورت بلندمدت سهامدار شرکت فولاد بوده اید. بنابراین اگر دوست دارید همه چیز راجب سرمایه گذاری بلندمدت در بورس را یاد بگیرید و پاسخ سوال چه سهم هایی را برای بلند مدت بخریم را بفهمید، این مطلب از سری مطالب آموزشی سایت کد بورسی شما را راهنمایی می کند.
سرمایه گذاری بلندمدت در بورس
کارشناسان بورسی در بیشتر اوقات و به ویژه زمانی که معامله گران به تازگی برای ورود به بورس اقدام کرده اند، به افراد توصیه دارند که با دید بلند مدت در بورس سرمایه گذاری نمایند و از نوسانات کوتاه مدت در بورس چشم پوشی کنند. بیشتر افرادی که با دید بلند مدت در بورس وارد بورس شده اند، بازدهی قابل قبولی هم کسب کرده اند مگر این که در انتخاب سهام مناسب اشتباه کرده باشند. سرمایه گذاری کردن در سهام های بنیادی بازار بورس مثل شستا، فارس، شپنا، شبندر، وغدیر و … در بلند مدت قطعا سود خوبی را برای سرمایه گذاران به همراه خواهد داشت و این سوددهی زمانی به بیشترین درصدها خواهد رسید که در انتخاب سهم ها دقت کرده باشیم و با چاشنی صبر می توانیم سود خوبی از آن ها کسب کنیم و نیاز نیست همیشه پای سیستم باشیم و بازار بورس را رصد کنیم.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
ما در این مقاله می خواهیم به بررسی اصول موفقیت و سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بپردازیم و مزایای داشتن اهداف بلند مدت در بورس را بررسی کنیم. نحوه انتخاب سهم در بورس و سرمایه گذاری بلند مدت در بورس می تواند سود زیادی را برای سرمایه گذاران به دنبال داشته باشد، به شرطی که اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس را در نظر داشته باشید.
بلند مدت در بورس یعنی چند ماه ؟
به صورت معمول به سرمایه گذاری با دید بالای ۱ سال سرمایه گذاری بلند مدت می گویند. البته بسیاری از اساتید معتقند که سرمایه گذاری های بالای ۵ سال سرمایه گذاری بلند مدت به حساب می آید. ولی با توجه به شرایط حال حاضر بورس و نوسان گیری های بی سابقه در همه سهم ها و موارید از این دست، به شما می گویم منظور از بلند مدت در بورس بین ۶ ماه تا ۱۰ سال است و اگر بتوانید این افق دید سرمایه گذاری را در خود تقویت نمایید، آینده پرسودی در انتظار شما خواهد بود.
اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
۱) نخستین و مهم ترین اصل سرمایه گذاری بلند مدت در بورس این است که حتی در بهترین شرایط ممکن است بنابر دلایلی مثل عدم دسترسی به اطلاعات نهانی قیمت سهم خریداری شده کاهش پیدا کند و یا از میزان ارزش آن کاسته شود، لذا در صورتی که فرد سرمایه گذار به صورت کوتاه مدت برنامه ریزی نماید، ممکن است در این شرایط به اجبار از بازار خارج شود. با این کار ضربه بزرگی به بازار بورس و حتی فرد سرمایه گذار چه از نظر مسائل مالی و چه از نظر اثرات روانی وارد می شود که در این وضعیت شخص سرمایه گذار تصمیمات عجولانه و نادرست می گیرد و در نهایت نتیجه مطلوبی نمی گیرد و بازار را هم به هم خواهد زد که در حال حاضر به شدت شاهد این موضوع در بازار بورس هستیم، ولی با سرمایه گذاری بلند مدت در بورس دیگر استرس های ناشی از کاهش ارزش سرمایه در کوتاه مدت را نخواهید داشت و فرد سرمایه گذار به سادگی و آسودگی منتظر آینده می ماند و دوره زمانی کوتاه مدت ضرورتی برای نقد کردن سرمایه فرد سرمایه گذار نمی بیند.
۲) هنگامی که جهت گیری بازار به سوی سرمایه های کوتاه مدت رود افراد برای کسب سود بیشتر به دنبال شرکت هایی می روند که نوسانات در آن بیشتر باشد تا بتوانند سود بیشتری به دست آورند و همین امر موجب می شود که توجه افراد به شرکت های بزرگ و معتبر که پشتوانه مالی قابل قبولی هم دارند کم تر شود و شرکت های کوچکی که در برابر شرکت های بزرگ حرفی برای گفتن ندارند به صورت مقطعی سودی حاصل کنند و بزرگ جلوه داده شوند.
چنانچه از دید دیگر این موضوع را نگاه کنیم، با استقبال سرمایه گذاران از شرکت های کوچک و اعتبار کمتر، شرکت های معتبر هم مجبور به صرف وقت و سرمایه بیشتری برای حمایت در این بورس خواهند شد و از هدف اصلی خود که همان تامین احتیاجات مردم در بازار کالا و خدمات دور می شوند و در نهایت بدون این که خودشان دخالتی داشته باشند، سهام شان ارزش واقعی خود را از دست خواهد داد و در نهایت به علت افزایش میزان نقدینگی در بازار سرمایه، سایر بازارها نیز تحت تاثیر قرار می گیرند و این مدل شرکت ها دو بازار خود را از دست می دهند. البته نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که مدیریت دو بازار کار خیلی ساده ای نیست و جهت های بازار در هر یک از این دو، بر هم تاثیر گذار هستند.
۳) عوامل گوناگونی بر بازار بورس موثرند که یکی از آنها اوضاع سیاسی حاکم بر جامعه به حساب می آید. وقتی که اوضاع سیاسی اثرات بد و منفی بر روی بازار بورس بگذارد، اغلب سهام هایی بیشترین تاثیر را خواهند گرفت که ارزش ذاتی کمتری دارند که چنانچه در این حالت شخص سرمایه گذار دید بلند مدت داشت، موجب می شد که سهام هایی با ارزش ذاتی بیشتر را انتخاب کند و نوسانات مقطعی، زیاد مورد توجه سرمایه گذار قرار نگیرد.
۴) کسانی که به فکر نوسان گیری در بازار بورس هستند باید توجه داشته باشند که در هر خرید و فروش از سرمایه شما مبلغی به عنوان مالیات سازمان و کارگزار کسر می شود. البته چنانچه نظرتان بر این است که سرمایه گذاری با دید کوتاه مدت سود بیشتری را برایتان به همراه دارد، می توانید تعداد معاملات و درصد های پرداختی را باهم جمع کنید و همه شرایط نگه داشتن سهم در بلند مدت را هم بررسی کنید و در ادامه این دو را باهم مقایسه نمایید. این را در خاطر داشته باشید که با نگاه کوتاه مدت به بورس، درگیری های روزانه و ریسک های تحمیلی به شما بیشتر می شود و میزان آرامش در این شرایط خیلی مناسب نخواهد بود.
۵) با توجه به مورد اول، به صورت معمولا وقتی تصمیم بلند مدت گرفته می شود، سهام با ارزش افزوده مناسبی که در گذشته کسب کرده اند انتخاب می شود و معمولا تغییرات موقتی و احتمالی در بورس بر روی این مدل شرکت ها تاثیرات بدی ندارد و به سادگی آسیب پذیر نیستند و اغلب حتی اگر صدمه دیده باشند، در بلندمدت مجددا بهبود پیدا خواهند کرد. به عنوان مثال فرض کنید شما روی سهامی برای کوتاه مدت سرمایه گذاری کرده باشید و مبنای تصمیم گیری شما تنها بازدهی روزانه و نوسان گیری بوده باشد و ارزش ذاتی و واقعی سهم را در نظر گرفته باشید، لذا تصمیمی هم برای فروش به موقع ندارید و در صورتی که وضعیت تغییر کند و ارزش سهم کم شود و در نهایت صف فروش تشکیل شود، حتی برای نقد کردن سرمایه خود در آن سهام هم با مشکل مواجه خواهید شد که این وضعیت بدترین حالت برای سرمایه گذاری است!
۶) هنگامی که شما شرکت هایی را با دید بلند مدت انتخاب می کنید، یعنی دیگر نمی خواهید با این پول تا بلند مدت در جایی دیگر سرمایه گذاری کنید، حالا در این بین شرایطی رخ می دهد که شما در کوتاه مدت و یا میان مدت می توانید با سود مناسبی از بازار خارج شوید و در این صورت شما با آرامش سهم خود را می فروشید. به بیان ساده تر شما می توانید برنامه ریزی بلند مدت داشته باشد و با آرامش و ریسک کمتر حتی در دوره های زمانی کوتاه تر مانند کوتاه مدت و میان مدت از بازار خارج شوید، بنابراین همواره با دید بلند مدت در بورس سرمایه گذاری کنید و در صورت صلاح دید در کوتاه مدت تصمیم به فروش بگیرید.
۷) در اصل ما سهامدار می شویم تا شرکت ها با پشتوانه مالی سرمایه های کوچک به رشد و بقای خود بپردازد و برای این کار تمام تلاش خود را استفاده نمایند تا سهامداران بیشتری از طریق سود حاصل از سرمایه گذاری و ارائه کالا و خدمات مورد پسند مشتری جذب شوند.
چه سهم هایی را برای بلند مدت بخریم ؟
- منطقی بودن قیمت سهام را بررسی نمایید
- میزان توانایی شرکت برای بازگرداندن سرمایه
- رضایتمندی سرمایه گذار از قیمت مناسب سهم
- شیوه درآمدزایی شرکت بورسی را بررسی نمایید
- سهامی خوب است که زیاد تحت تاثیر نوسانات قرار نگیرند
- سهام شرکتی را خریداری کنید که به سود شما اهمیت میدهد
مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
ساده بودن سرمایه گذاری بلند مدت در بورس برای هر کسی : یکی از بزرگ ترین مزایای سرمایه گذاری بلندمدت در بورس این است که هر کسی می تواند این کار را انجام دهد و احتیاج به تجربه و مهارت خاصی ندارد. در واقع لازم نیست حتما وارن بافت باشید تا بتوانید یک سبد خوب برای خود جمع کرده و به مدت ۱۰، ۲۰ یا ۵۰ سال آن را نگه دارید. مطمئنا شما کاملا هم بدون اشتباه نخواهید بود، ولی نگران نباشید، حتی بزرگترین سرمایه گذاران نیز در یک سوم مواقع اشتباه کرده اند. با اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری بلندمدت دیگر هیچ مشکلی از لحاظ یادگیری سبک های گوناگون تجاری، پلتفرم ها، ابزارهای تحلیل و … ندارید، چرا که شما یک معامله گر فعال به حساب نمی آیید.
سرمایه گذاران زمان سنج های بازاری ضعیفی هستند : یکی از ایرادهای اساسی و ذاتی رفتار سرمایه گذاران، گرایش به احساسات است. تعداد زیادی از افراد ضمن اطلاع از مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس تا پیش از آغاز روند سقوط بورس، خود را سرمایه گذار بلندمدت به حساب می آورند، ولی با بروز بحران، از ترس زیان های بیشتر، سرمایه خود را پس می گیرند. بسیاری از همین سرمایه گذاران در زمان آغاز دوره بازگشت سهام و شروع روند اصلاح بازار، دیگر توانایی خرید آن سهام را ندارند و درست وقتی که بیشترین دستاوردها به دست می آید، خود را عقب می کشند. این رفتار خرید در قیمت بالا، فروش در قیمت پایین، پرخطرترین رفتاری است که می تواند بازدهی سرمایه افراد را به شدت نزولی کند. آن دسته از سرمایه گذارانی که بیش از حد به بورس توجه دارند، می خواهند با صرف وقت بیش از حد در بازار، و انجام معاملات پی در پی احتمال موفقیت خود را کم کنند. در صورتی که یک استراتژی ساده خرید و نگهداری طولانی مدت سهام نتایج به مراتب بهتری به دنبال دارد.
نرخ پایین تر مالیات بر سود سرمایه : سرمایه گذاری که طی یک سال، سهامی را خریداری کرده و می فروشد، سودهای دریافتی را به عنوان درآمد عادی دریافت می کند. با توجه به درآمد ناخالص تعدیل شده فرد، این نرخ مالیات امکان دارد تا ۳۵ درصد نیز باشد. در صورتی که مالیات سود حاصل از خرید سهامی که بیش از یک سال از خرید آن گذشته باشد، حداکثر ۲۰ درصد است. آن دسته از سرمایه گذارانی که در طبقات مالیاتی پایین تر قرار دارند، حتی امکان دارد واجد شرایط نرخ مالیات صفر درصد برای سرمایه گذاری های بلندمدت خود باشند. این موضوع یکی از حائز اهمیت ترین مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس به شمار می رود.
هزینه کارمزدهای کارگزاری را کاهش می دهید : هنگامی یک تاجر فعال به حساب بیایید، هزینه کارمزد کارگزاری ها نقش پررنگی در میزان درآمد کلی شما بازی می کند. معامله گران کوتاه مدت، هر ساله میلیون ها تومان صرف پرداخت کارمزدهای انجام معاملات خود می کنند. یکی از مزایای سرمایه گذاری طولانی مدت در بورس این است که در نهایت ۱ یا ۲ بار در سال، برای افزایش میزان سهام خود کارمزد پرداخت می کنید. اصلا احتیاجی نیست درمورد پرداخت این هزینه نگران باشید، به خاطر این که سود حاصل از نگهداری این سهام، هزینه های پرداخت شده برای کارمزد را جبران می کند.
از بالا و پایین سرمایه گذاری در بورس فرار می کنید : بازار بورس یک نوع سرمایه گذاری بلندمدت به حساب می آید. این موضوع تا حدودی به این خاطر است که بعضی اوقات ۱۰ تا ۲۰ درصد ارزش سهام طی یک دوره زمانی کوتاه کاهش می یابد و این به هیچ وجه موضوع غیر عادی نیست. یکی از حائز اهمیت ترین مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس این است که سرمایه گذاران می توانند تاثیر چنین نوساناتی را کاهش داده و بازدهی سهام خود را در بلندمدت بهبود ببخشند. سرمایه گذارانی که استراتژی بلندمدت را در بورس برای خود انتخاب می کنند، یک بازه زمانی چند ساله، یا حتی چند دهه ای را برای خود انتخاب می کنند تا سودهای بسیار خوبی را کسب کنند.
از لحاظ آماری سهامی که از ریسک های بالایی برخوردارند، در قیاس با همتایان کم ریسک خود بازدهی بالاتری دارند. با نگاهی به بازده بازار سهام از دهه ۱۹۲۰ تا امروز، متوجه خواهیم شد که سرمایه گذاران بورسی خارجی در یک دوره زمانی ۲۰ ساله دچار زیان قابل توجهی نشده اند. حتی با در نظر گرفتن مشکلاتی مثل رکود بزرگ، دوشنبه سیاه، حباب فناوری و مالی و غیره در بورس نیویورک نیز، سرمایه گذاران توانستند بعد از گذشت ۲۰ سال، حداکثر سود خود را حفظ نمایند. هرچند نتایجی که در گذشته حاصل شده است، تضمینی برای بازده بالای نگاه بلند مدت در بورس در سال های آینده نخواهد بود، ولی نشان خواهد داد که اگر به سهام به اندازه کافی فرصت داده شود، می تواند نتایج مثبتی را به دنبال داشته باشد.
ترکیب کردن کارها به نفع شما خواهد بود : خرید سهام برای بلند مدت، این امکان را در اختیار شما قرار می دهد که از سرمایه گذاری مجدد سود خود، در طول زمان برای ایجاد پتانسیل سود بیشتر استفاده نمایید. زمان، بزرگترین دوست شما به عنوان یک سرمایه گذار است. حتی چنانچه سهام شما تنها ۳ درصد رشد کرده و این رشد به مبلغ سرمایه گذاری شما اضافه شود، تفاوت عمده ای در سرمایه نهایی شما به وجود نخواهد آمد. برای مثال کسب بازده ۳ درصدی، آن هم با فرض توقف رشد سهام یا سودهی آن، سرمایه شما را هر ۳۳ سال، دو برابر خواهد کرد. در صورتی که با خرید تعداد بیشتری از همان سهام، میزان سرمایه گذاری خود را افزایش دهید، تقریبا طی کمتر از ۱۰ سال، سرمایه شما دو برابر می شود.
شب ها راحت می خوابید : یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس این است که این امکان را برای شما فراهم می کند تا شب ها آسوده بخوابید. چنانچه سهام شما یک روز ریزش کند یا روز بعد با سرعت بالایی صعود کند، لازم نیست هر روز صبح زود از خواب بیدار شوید و دلایل نوسان آن را رمزگشایی کنید. چنانچه شرکت هایی که برای سرمایه گذاری انتخاب کرده اید، شرکت های معتبری باشند، نوسانات آن هم موقتی است و روند کلی آن صعودی خواهد بود.
اصلاح اشتباهاتتان بسیار ساده تر است : نکته ای که درباره احتمال اشتباه همه افراد، حتی سرمایه گذاران بزرگ گفتیم را به یاد دارید؟ یکی از حائز اهمیت ترین مزایای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس این است که به شما امکان می دهد بعضی از اشتباهات خود، یا حتی همه آن ها را اصلاح نمایید. البته این بدین معنی نیست که همواره اشتباه داشته باشید و سهام هر شرکتی را بدون شناخت و آگاهی خریداری کنید و مدت ها هم در آن باقی بمانید، بلکه این معنی را دارد که باید سهام شرکت هایی که رشد قدرتمندی داشته اند، یا مدل های تجاری آن ها هنوز دست نخورده است و در یک بازه زمانی موقتی دچار بحران شده اند، شناسایی کرده و وارد سهام آن شوید. از طریق استفاده از استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت می توانید بیشتر اشتباهات سرمایه گذاری خود را حذف نمایید و به یک معامه گر کامل و کم اشتباه تبدیل شوید.
در خصوص سرمایه گذاری بلندمدت در بورس معمولا شنیده ایم که سرمایه گذاران باید به بازار سرمایه نگاه بلند مدتی داشته باشند و از هیجانات در بازار سرمایه بکاهند و با کمی صبر متوجه خواهند شد که بازدهی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها بهتر است.
امیدوارم متوجه شده باشید که سرمایه گذاری بلندمدت در بورس چیست و مزایای آن کدام است.
از نظر شما بهترین سرمایه گذاری بلند مدت در حال حاضر کدام است؟ (حتما تجربیاتتون رو بنویسید تا دیگران هم استفاده کنند)
بهترین و پرسودترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
صندوق درآمد ثابت یکی از بهترین سرمایه گذاری ها برای کاهش ریسک سرمایه و افزایش سود آن نسبت به سپردههای بانکی معمول است که به تازگی مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است.
در این مقاله صندوقهای درآمد ثابت را شناخته، سود و ریسک محتمل این صندوقها را بررسی میکنیم.
بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
صندوقهای سرمایه گذاری چیست؟
صندوق سرمایه گذاری بهعنوان یکی از کاراترین گزینههای سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس بهحساب میآید. این صندوقها برای افرادی مناسبند که از دانش کافی برای سرمایهگذاری برخوردار نیستند یا به دلیل مشغله کاری، امکان تحلیل و بررسی بازار را ندارند. صندوقهای سرمایهگذاری داراییهای خود را در بازارهای مختلفی مانند بورس، طلا، اوراق بدهی، سپرده بانکی و… سرمایهگذاری میکنند. بنابراین سرمایهگذاری در صندوق برای علاقهمندان، با هر درجه از ریسکپذیری ممکن است.
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت چیست؟
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت یکی از انواع صندوقهای مشترک میباشد که با حداقل ریسک، سرمایه گذاری پرسودی را نصیب سرمایهگذاران میکند و اشخاصی که در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند افراد ریسک گریزی هستند که میخواهند سود قابل قبولی هم به دست بیاورند.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت چه ویژگیهایی دارد؟
قابلیت نقدشوندگی بالا، ضامن نقدشوندگی ، سود تضمینی، امکان سرمایه گذاری با حداقل سرمایه و ریسک پایین از جمله ویژگیهای بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت میباشد که در ادامه به شرح کامل آن میپردازیم.
در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت به دلیل اینکه ریسک حداقل است ۷۰%-۹۰% از داراییهای صندوق را در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند.
با توجه به صلاح دید مدیر صندوق باقیمانده دارایی صندوق در بازار سرمایه که پرریسک است، سرمایه گذاری خواهد شد. به طور معمول صندوق با درآمد ثابت حداقل سود تضمین شده خواهد داشت. اینکه چرا افراد در بورس ضرر میکنند دلایل متعددی دارد اما شما میتوانید با انتخاب صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت ریسک سرمایه گذاری خود را به حداقل برسانید.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت در مدت زمان تعیین شده به سرمایه گذاران خود سود پرداخت مینمایند.
یکی از مهمترین مزیت صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت میتوان به قابلیت نقد شوندگی بالای آنها اشاره کرد نکته قابل توجه اینکه اکثر این صندوقها یک رکن به نام ضامن نقد شوندگی دارند که معمولاً این نهاد یک نهاد مالی معتبر میباشد که این ضمانت موجود باعث میشود تا سرمایه گذاران با آرامش بیشتری سرمایه گذاری کنند.
انواع صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
برای رسیدن به جواب سوال انواع صندوقهای سرمایه گذاری ثابت کدام است؟ انواع سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟ درآمد از بورس به صورت ثابت چگونه است؟ اول باید بدانیم که صندوقهای درآمد ثابت به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- صندوق درآمد ثابت با تقسیم سود: در این نوع از صندوقهای درآمد ثابت در زمانهایی مشخص از هر ماه مبلغی به حساب سهامداران به عنوان سود توزیع میشود که صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کمند از این نوع میباشد.
۲- صندوق درآمد ثابت بدون تقسیم سود: این نوع از صندوقهای درآمد ثابت تقسیم سود ندارند و سهامداران از تفاوت قیمت صدور و ابطال آن منتفع میشوند.
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت چه مزایایی دارند؟
۱ - مدیریت حرفهای
تیمهای تحلیلگر و مدیران صندوقهای سرمایه گذاری، با داشتن اطلاعات و دانش تخصصی و رصد پیوسته اخبار، مناسبترین اوراق را یافته و با خرید و فروش به موقع، در جهت افزایش عملکرد صندوق و سود سرمایهگذاران تلاش میکنند.
۲ - نقدشوندگی بالا
خرید و فروش آسان واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت یکی دیگر از مزیتهای سرمایهگذاری در صندوق درآمد ثابت به حساب میآید. سرمایهگذاران در این صندوقها در هر روزی از ماه میتوانند واحدهای خود را خرید و فروش نمایند.
۳ - نحوه پرداخت سود
بین صندوقهای درآمد ثابت، از نظر پرداخت سود دو دسته اصلی وجود دارد:
با پرداخت سود دورهای و بدون پرداخت سود آیا بورس همیشه سود می دهد؟ آیا بورس همیشه سود می دهد؟ دورهای
در دسته اول، با توجه به اساسنامه صندوق درآمد ثابت، درصدی از سود در بازههای زمانی مشخص به حساب سرمایهگذار واریز میشود.
در دسته دوم، سرمایهگذاران از افزایش قیمت واحدهای صندوق سود کسب میکنند.
قابل ذکر است که همه صندوقهای درآمد ثابت سود روزشمار داشته و نیازی به امضای قرار داد و دوره نگهداری ندارند.
۴ - مطمئن و قابل اعتماد و دارای ریسک حداقلی
نکتهی دیگری که دربارهی صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت اهمیت ویژهای دارد و بر اساس قوانین بازار سرمایه در اساسنامهی صندوق درآمد ثابت نیز گنجانده میشود این است که همواره حداقل ۷۰ تا ۹۰ درصد دارایی تحت مدیریت این صندوقها در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت دولتی یا اسناد خزانه اسلامی سرمایه گذاری میشود که اصل و سود همهی این موارد توسط دولت یا بانک مرکزی تضمین شده است و در چنین شرایطی ریسک زیان یا از بین رفتن دارایی سرمایه گذاران به حداقل ممکن میرسد.
۵ - بازدهی بالاتر از سپرده گذاری در بانک
شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد اما تجربه نشان میدهد سود صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت همیشه بیشتر از نرخ بازدهی سپرده گذاری در بانک است
البته قابل ذکر است که بالاترین نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت بستگی به دارایی و بازده بازار سرمایه دارد.
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت؟
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق درآمد ثابت؟ همانطور که گفتیم صندوق درآمد ثابت مزایای زیادی نسبت به سپردههای بانکی معمول در کشور ما دارد.
مهمترین مزیت صندوقهای درآمد ثابت، سود بالاتر از سپردههای بانکی است. کمند، صندوق درآمد ثابت گروه مالی کاریزما در یک سال گذشته ۲۰.۵۹ درصد سود روزشمار محقق و به سرمایه گذاران پرداخت کرده است درحالی که در زمان مشابه سود سپرده بانکی ۱۸% بوده است.
از دیگر مزایای صندوقهای درآمد ثابت، سود روزشمار آن هاست. شما با خرید واحدهای صندوق درآمد ثابت کارا، میتوانید به صورت روزانه کسب سود کرده و هر زمان که مایل باشید اقدام به فروش واحدهای خود کنید.
مزیتهای دیگر صندوقهای درآمد ثابت تضمین سود، نبود مالیات بر سرمایه اشخاص حقوقی (برخلاف سپردههای بانکی) و قابلیت نقدشوندگی و نبود قوانین سختگیرانه مانند نرخ شکست
سودآورترین سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
بالاترین سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به ترکیب دارایی و عملکرد صندوق و بازار بورس تعیین میشود. بازدهی صندوقها متفاوت بوده و میتوانند عملکردهای مختلفی را در بازههای زمانی ثبت کنند.
صندوق سهامی بهتر است یا صندوق ثابت؟
ترکیب دارایی صندوقهای سهامی، با توجه به درصد بالای سهام، ریسک بیشتری داشته و مناسب افرادی که خواهان پذیرش ریسک کمی هستند نیست . هم چنین برخلاف صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی تضمین سود نداشته و ممکن است اصل پول را متوجه ضرر کنند.
نرخ سود صندوقهای سرمایه گذاری ثابت چقدر است؟
نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به نوع صندوق و ترکیب دارایی آنها متغیر است اما این صندوقها بیش از سپرده بانکی سود محقق میکنند.
حداقل سرمایه گذاری در بورس در صندوق درآمد ثابت چقدر است؟
امکان سرمایه گذاری در صندوق درآمد ثابت با حداقل خرید ۱ واحد ( در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار تومان) وجود دارد.
نسبت P/E در بورس چیست؟
در واقع به نسبت قیمت سهم (Price) به درآمد سهم ( Earning per Shares )، P/E گفته میشود.
P/E چیست؟
نسبت P/E به معنای ( Price / Earning per Share ) است و باید آن را مفهومی از نسبت قیمت به درآمد بدانیم. یک تعریف کلی که می توان از نسبت P/E داشت، این است که حاصل تقسیم قیمت بر سود پیش بینی شده شرکت است و در واقع زمان بازگشت سرمایه یا دارایی سهامدار را نشان می دهد.
به عنوان مثال اگر بانکها سالانه 20% سود پرداخت کنند. می توان گفت که نسبت P/E بانک برابر 5 است. به این معنا که اگر شما به عنوان سرمایه گذار، سرمایه 10 میلیون تومانی خود را در بانک سرمایه گذاری کنید، می توانید هر سال 2.000.000 تومان سود از بانک دریافت کنید. به عبارت ساده تر اگر شما سرمایه گذاری در بانک را انتخاب کنید، بعد از 5 سال قادر خواهید بود به دارایی اولیه خود (10 میلیون تومان) برسید.
برای تحلیل و اتکا بر شاخص P/E لازم است که حتما نرخ رشد صنعتی که شرکت مورد نظر در آن فعالیت دارد را نیز در نظر داشته باشید. به یاد داشته باشید که توجه به نسبت P/E بدون لحاظ فاکتورهای دیگر، به هیچ وجه کارآمد و قابل اتکا نخواهد بود. با ما همراه باشید تا در این مقاله شما را کامل با مفهوم P/E و کاربردهای آن آشنا کنیم.
با یک مثال مفهوم P/E را بهتر درک کنید.
در صورتی که EPS شرکت ارائه دهنده سهام A را 400 بدانیم و قیمت آن سهم نیز 2000 ریال باشد، P/E سهام A معادل ( 2000/400 ) است که عدد 5 را نشان می دهد. به این شکل P/E سهام A معادل 5 خواهد بود. تفسیر این عدد 5 هم به این ترتیب است که شما به عنوان یک سهامدار و متقاضی خرید سهام A، حاضر هستید به ازای هر 1 ریال سودی که از شرکت ارائه دهنده سهام A دریافت می کنید، 5 ریال بپردازید.
به این ترتیب برای محاسبه ارزش سهام یک شرکت نیز می توان به راحتی نسبت P/E را در EPS آن سهام ضرب کرد. بنابر این می توان نسبت P/E را به عنوان یکی از شاخص ها و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس در نظر گرفت. اما در نظر داشته باشید که هیچ قطعیت تصمیم گیری در مورد آن وجود ندارد و به هیچ وجه نمی توان گفت که با در نظر گرفتن P/E یک سهام خاص، می توان در مورد سودآوری قطعی آن، اظهارنظر کرد.
کاربرد P/E در بازار سرمایه چیست؟
کاربرد تمامی شاخص ها، نسبت ها و اعداد و ارقام موجود در بازار بورس، در نهایت برای شکل گرفتن تصمیم گیری بهتر است و نسبت P/E نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای استفاده از نسبت P/E جهت خرید هوشمندانه تر سهام، باید ارزش سهام مورد نظر خود را از طریق این نسبت محاسبه نمایید.
همان طور که گفتیم برای محاسبه ارزش سهام، باید نسبت P/E را در EPS آن شرکت، ضرب کنیم. اگر عدد به دست آمده بیشتر از قیمت فعلی سهام در بازار بورس باشد، می توان خرید آن سهام را مناسب دانسته و پیش بینی نسبی در خصوص رشد آن داشت. اما در شرایطی که عدد به دست آمده از قیمت سهام در بازار بورس کمتر باشد، احتمالا خرید آن سهام سودآور نخواهد بود.
به طور نمونه در مثال فوق نسبت P/E معادل 5 بدست آمد. EPS شرکت ارائه دهنده آن سهم نیز 400 ریال بود. حال می توان گفت که ارزش سهام A، معادل 2000 ریال است.
در این لحظه به قیمت سهام A در بازار بورس نگاه می کنیم و قیمت 3000 ریال را برای آن می بینیم. با این حساب ارزش محاسبه شده از طریق P/E، کمتر از قیمت سهام در بازار است و احتمالا خریداری کردن آن، سودآور نخواهد بود. اما اگر در این لحظه قیمت سهام A در بازار 1000 تومان باشد، می توان در نظر گرفت که این سهام پتانسیل رشد تا 2000 ریال را دارد و خرید آن به احتمال زیاد سودآور خواهد بود.
به این صورت اگر نسبت P/E یک شرکت ارائه دهنده سهام، عددی مثبت و کمتر از 1 باشد، انتظار داریم که در مدت کمتر از 1 سال، سود 100 درصدی از خرید سهام این شرکت، برایمان حاصل شود.
انواع P/E موجود در بازار بورس
در ادامه انواع P/E در بازار بورس را بررسی کردهایم:
P/E دنباله دار چیست؟
P/E دنباله دار به معنای خام این نسبت است. یعنی قیمت سهم تقسیم بر عدد EPS آن. که حاکی از آن است که متقاضیان خرید سهام به ازای 1 ریال سودآوری، چند ریال پرداخت می کنند.
P/E برآوردی چیست؟
P/E برآوردی یا تحلیلی با لحاظ نرخ بهره بانکی، تورم حاکم بر کشور و میزان سود شرکت ارائه دهنده سهام، محاسبه می گردد و انتظار می رود که با گذشت زمان سهام آن شرکت به این هدف دست یابد. بنابراین مفهوم P/E برآوردی، تخصصی تر از P/E دنباله دار است و می توان از آن در ارزش گذاری سهام یک شرکت به شکل معنادارتری، بهره برد.
P/E میانگین چیست؟
در محاسبه نسبت P/E میانگین، EPS به شکل دیگری در نظر گرفته می شود. در این روش EPS را از میانگین سودآوری قطعی 6 ماه گذشته و پیش بینی 6 ماه آینده، در نظر می گیرند. به این صورت یک میانگین منطقی تر برای EPS وجود دارد که نیمی از آن قطعی و نیمی از آن برآوردی است.
P/E بزرگتر بهتر است یا کوچکتر؟
اگر چه تاکید کردیم که خرید سهام تنها با تکیه بر نسبت P/E عاقلانه نیست، اما با این همه اگر بخواهیم خرید یک سهام را تنها با در نظر گرفتن بزرگی یا کوچکی نسبت P/E در نظر بگیریم، باید به ارائه توضیحاتی بپردازیم. در یک نگاه ابتدایی و سطحی احتمالا این تصور ایجاد می شود که هر چه نسبت P/E کوچکتر باشد، به این معنا است که با پرداخت مبلغی کمتر سودآوری سریع تر و بیشتری خواهیم داشت. همین طور اگر نسبت P/E بزرگتر باشد، باید مبلغ بیشتری پرداخت کرده و یا مدت زمان طولانی تری را به انتظار بازگشت سرمایه نشست.
اما در نظر داشته باشید که ماجرای تحلیل نسبت P/E آن قدرها هم ابتدایی و راحت نیست. می توان گفت که یک نسبت بزرگ P/E، همان طور که بالاتر نیز اشاره کردیم به معنای آن است که بازار انتظار دارد این سهام با سودآوری قابل توجهی در مدت زمان پیش رو، مواجه باشد. بنابراین نمی توان تنها در دام یک نسبت P/E کوچک افتاده و با اطمینان نسبت به خرید آن سهم اقدام کرد و یا بالعکس با دیدن P/E بزرگ، خریداری کردن سهام آن را زیان ده شناسایی کرد.
آیا می توانیم تنها به اتکای P/E سهام بخریم؟
لازم به یادآوری است که نسبت P/E اگر چه یک برآورد قابل توجه و ابزار کاربردی تحلیل به حساب می آید، اما نمی توان تنها به اتکای P/E نسبت به خرید سهامی خاص اقدام کرد. این تنها یک انتظار نسبت به رشد یا زیان دهی شرکت ارائه دهنده سهام است و همان طور که گفتیم عوامل و فاکتورهای مختلفی می توانند پیش بینی ها و برآوردهای انجام شده را معکوس سازند.
به طور مثال در یک صنعت خاص، معمولا سهامداران حرفه ای به خرید سهامی روی می آورند که دارای P/E کوچکتری است. در حالی که در ابتدا و با یک نگاه سطحی به نظر می رسد که برای سودآوری بیشتر و سریع تر باید سهام شرکت با P/E کوچکتر را خریداری کنیم.
اما در حقیقت با خرید سهام شرکت با P/E بزرگتر، خود را برای سودآوری قابل توجه تری آماده می کنیم. در حالی که تحلیل های بازار بورس می گوید که P/E کوچک برای یک شرکت ارائه دهنده سهام به معنای آن است که این شرکت در آینده ی پیش رو سود کاهش یافته ای خواهد داشت و به این شکل نسبت P/E آن متعادل می شود.
به تعبیری می توان گفت که بالا رفتن نسبت P/E به معنای آن است که چشم انداز خوبی برای آن سهام خاص در نظر گرفته شده است و پایین آمدن آن، نشانگر بدبینی و پیش بینی های منفی برای آن سهام خواهد بود.
نسبت P/E برای شرکت های زیان ده
سوالی در این بخش وجود دارد و برخی در خصوص منفی شدن نسبت P/E می پرسند. باید گفت که برای نسبت P/E عدد منفی به واقع معنا ندارد و به همین دلیل است که محاسبه P/E برای شرکت های زیان ده، کاربردی در پی نخواهد ندارد. البته برخی نیز این نسبت را برای شرکت های زیان ده، معادل صفر در نظر می گیرند.
P/E کل بازار بورس ایران
آمار حاکی از آن است که P/E کل شرکتها در بازار بورس ایران، به طور معمول چیزی بین 4 تا 6 است و پیش بینی می شود که در آینده نیز حول همین اعداد سیر کند. کاملا هم منطقی به نظر می رسد زیرا همیشه انتظار داریم که ارتباط معناداری بین P/E بورس و سود بانکی در کشور وجود داشته باشد.
اگر سود بانکی را 20 درصد سالانه در نظر بگیریم، P/E آن، معادل 5 خواهد بود و کاملا قابل انتظار است که P/E کل بازار ایران نیز عددی بین 4 تا 6 باشد. بنابراین در این شرایط می توان گفت که P/E معادل 5 بانکی، یک سرمایه گذاری بدون ریسک را نوید می دهد. زیرا سرمایه گذاری در بانک با ریسکی همراه نیست، در حالی که در بازار بورس همیشه ریسک وجود دارد. از این روی برای آن که سرمایه گذاری در بازار بورس معنادار بوده و ریسک های آن را در قیاس با سپرده گذاری در بانک، پوشش دهد؛ باید P/E سهام مورد نظر چیزی بالاتر از این عدد 5 P/E بانکی را نشان دهد تا سرمایه گذاری در آن معنادار گردد.
فیلتر P/E
برای خرید سهم هایی مناسب که معمولا P/E پایینی دارند، از فیلتر P/E استفاده میکنیم. تعیین محدوده فیلتر متناسب با خواست تحلیلگر است.
در واقع نسبت P به E که همان نسبت قیمت سهم به درآمد سهم است، به این معناست که معاملهگر حاضر است به ازای پرداخت یک ریال مبنی بر قیمت سهم، چند ریال سود دریافت میکند.
همان طور که گفته شد، اعدادی که برای بازه بالا مشخص میشوند، متناسب با خواست تحلیلگر، متغیر هستند.
معمولا کاربرد فیلتر P/E برای مقایسه دو شرکت با شرایط یکسان است. علاوه بر این همیشه کم بودن P/E به تنهایی ملاکی برای مناسب بودن سهم نیست و بهتر است NAV شرکتها را نیز در نظر گرفت.
آنچه حتما باید در مورد نسبت P/E بدانید
در نهایت لازم به ذکر است که برای در نظر گرفتن P/E یک شرکت نباید نگاهی ساده و خطی داشت، بلکه ضرورت دارد که سایر عوامل از جمله نرخ رشد صنعت، تورم، شرایط اقتصادی و سایر شاخص های بورس را نیز در نظر گرفت.
نکته 1: به یاد داشته باشید که بهترین راه برای اتکا به نسبت P/E آن است که خودتان به محاسبه آن پرداخته و به این شکل داده های مطمئن تری در اختیار داشته باشید. یک نسبت P/E کارآمد و دقیق، به این بستگی دارد که داده های واقعی و کاملا منطبق با واقعیت در محاسبه آن وارد شده باشند. بنابر این در صورتی که داده های مبهم ، در محاسبه این نسبت وارد شود، نمی توان به آن استناد داشت.
نکته 2: برای استفاده از نسبت های P/E در قیاس بین شرکت ها، لازم است که این شاخص را بین دو شرکت از یک گروه صنعت در نظر بگیرید و از قیاس بین دو شرکت ارائه دهنده سهام در دو صنعت متفاوت به طور مثال بانکی و خودرویی، پرهیز نمایید. البته در حقیقت بین دو شرکت هم صنعت نیز این قیاس، بحث هایی دارد و به دلیل محاسبات متفاوت مبنایی، نمی توان مقایسه ای کاملا خطی و تمیز انجام داد.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور آیا بورس همیشه سود می دهد؟ مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
دیدگاه شما