پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهمترین و صد البته جذابترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژیها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟
اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار بهمنظور شناسایی فرصتهای ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان میدهد. بیشتر تحلیلهای تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمتها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.
نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز میگویند. یک روند زمانی پیشرفت میکند که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی باشند.
معاملهگران «سقفها» و «کفها» یا طول امواج روند دار و پولبکها را زیر نظر میگیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقفهای بلندتر و کفهای بلندتر از سقفها و کفهای اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کفها و سقفهای خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.
نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک میکند.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچکتر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنههای انبساطی (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر) را تشکیل دهند.
روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل میدهند. علاوه بر این، معاملهگران همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.
پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوتهای ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
ارزها را میتوان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمیتوان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثالهایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.
چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟
نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته میشود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند به گونهای که قیمت دیگر به بالا بر نمیگردد. معاملهگران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش و آماده فروش مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.
نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمیگردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معاملهگران بررسی میکنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت میکند یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن پرداختهایم.
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده در طی یک روند اتفاق میافتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل میشود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.
این قضیه در مورد شکلگیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معاملهگر در اینجا میتواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.
در زیر مثالی را مشاهده میکنید:
معکوس شدن پرایس اکشن
معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل میخورد. در صورت نقض هر دو قانون میتوان بر اساس امواج بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقفها و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. هنگامی که این روند یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد میتواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایینتر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.
روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم میکند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.
این بدان معنا نیست که بازار نمیتواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان میدهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن
رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ میدهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.
رد شدن اغلب منجر به حرکتهای شدید و سریع در جهت مخالف میشود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
- قیمت به ناحیه نزدیک میشود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور میکند.
- مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت میکند.
- شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد میکند.
- قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت میکند و فرصتی برای ورود ایجاد میشود.
نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان میدهد. در همه موارد زیر شمعها سایههای بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل میشود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل میشود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل میشوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل میشوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.
نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معاملهگران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.
نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوکهای رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معاملهگر بر اساس استراتژی این نمودار میتوانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.
استراتژی اسکالپینگ (Scalping) پرایس اکشن
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص میشود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.
در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهرهمند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقهای استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند میکند. برای این کار، معاملهگران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.
مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را میپوشاند. این اتفاق در هنگام پولبکها اتفاق میافتد.
در زیر، پیکانها الگوهای پوشانندهای را نشان میدهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونههای یک استراتژی اسکالپینگ است اما میتوان از تمام استراتژیها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.
استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)
هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی معاملهگری نوسانی استفاده کرد. معاملهگران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا ۵ دقیقهای نیز استفاده کنند.
در زیر نمونهای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی میکنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.
همانطور که میتوانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل میدهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت میشود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز میگردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است میتوان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.
اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی میگذرد. اگر میخواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید میتوانید در شرایطی وارد شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته میشود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان میدهد.
حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن
با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله میتوانید ریسک معاملاتتان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایینتر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود میکند.
در نمودارهای رنکو هنگامیکه آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.
معاملهگران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها استفاده از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر میخواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.
این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبتهای ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معاملهگران میتوانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.
استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روشهای تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معاملهای میشوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.
شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معاملهگر نشان میدهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه میتوانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید میتوانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.
بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمیکنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معاملهگر در پرایس اکشن مشاهده میکند را تایید کنند.
فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان میدهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.
این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبکها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد میرسند. در بیشتر روندها پولبکهای بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.
نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز میگردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت میتوانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.
منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم
شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازهای ۱۴ دورهای اخیر نشان میدهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامیکه قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایینتر از ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.
معاملهگران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر میمانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معاملهگران وقتی وارد معامله خرید میشوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی میکند.
در طی روند نزولی، معاملهگران وقتی وارد معامله شورت یا فروش میشوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنالها معمولاً از سیگنالهای دیگر پرایس اکشن نیز استفاده میشود.
در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی میبینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنالهای ورود به معامله را نشان میدهند.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند
از استوکاستیک میتوان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
معاملهگری که میخواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود میتواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه میدهد.
نکات کلیدی پرایس اکشن
ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنالهای پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنالهای پرایس اکشن زودتر ظاهر میشوند. منتظر ماندن برای دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.
چه زمانی می توان معامله خلاف روند انجام داد؟
در بعضی بازه های زمانی اکثر سهام ها در مسیری مشخص حرکت می کنند و وارد شدن به بازار و انجام معامله خلاف روند کار منطقی نیست. اگر هنوز در تشخیص روند بازار دچار مشکل هستید باید از اندیکاتور ها در تشخیص روند استفاده کنید. البته اگر شما فکر می کنید که روند فعلی قدرت را از دست داده است نباید از انجام یک عمل متفاوت ترس داشته باشید. قبل از این که با معامله خلاف روند آشنا شویم خوب است ابتدا با معاملاتی که در جهت روند هستند آشنا شویم.
معاملات در جهت روند
این نوع معاملات که در جهت روند حرکت می کنند و آن ها را با نام پیروی از روند هم می شناسند نوعی راهکار های معاملاتی در تحلیل های تکنیکال است. در این نوع معاملات با استفاده از تحلیل حرکت قیمت ها در جهتی خاص شامل سود می شوید. پدر استراتژی روند ریچارد دانکیان است که او یکی از حامیان بزرگ پیرو روند است. تریدر هایی که همیشه از روند پیروی می کنند زمانی که روند صعودی است به پوزیشن های خرید وارد می شوند و زمانی که بازار پیوسته در حال ایجاد کف قیمت است وارد پوزیشن فروش می شوند.
روند های صعودی و نزولی
در واقع زمانی که قیمت ها رو به افزایش باشند حرکاتی صعودی با شیب های مثبت ایجاد می شود که به آن روند صعودی می گویند. نکته حائز اهمیت این است که در روند صعودی قیمت هر کف بالاتر از کف قبلی و هر سقف بالاتر از سقف قبلی است.زمانی که قیمت ها در حال کاهش باشند و روند منفی داشته باشند به آن روند نزولی می گویند و در این روند قیمت هر کف پایین تر از دیگری است.
انجام معامله خلاف روند در بازار
اکثر تریدر ها در زمانی که همه نمودار ها در یک جهت مسیر هستند و این جهت مسیر بسیار قدرتمند شده است برای انجام معامله خلاف روند تردید دارند. اما در بازار های مالی باید به این جمله توجه کرد: زمانی که همه برای رسیدن به هدفی مشتاق هستند باید عقب کشید و زمانی که همه عقب کشیده اند باید برای رسیدن به هدف مشتاق بود. این جمله می تواند در انجام معاملات کمک بزرگی به ما کند.
روشی معاملاتی که در آن فرد معامله گر با معامله در خلاف جهت روند سود می کند، معامله خلاف روند نام داردکه با نام معامله گری معکوس هم شناخته می شود. در واقع روش کار این نوع از معامله ها به این گونه است که سهام ضعیفی را که گمان می شود در آینده رشد می کند پیدا می کنیم و تلاش می کنیم آن را زمانی که همه در حال فروش آن هستند در قیمت پایین بخریم و زمانی که در قیمت بالاتری قرار گرفت آن را بفروشیم و سود کنیم. به زبان ساده این روش به ما می گوید وقتی سهمی ارزان شد آن را بخر و در زمانی که گران شد آن را بفروش.
راهکار هایی برای انجام معامله خلاف روند
در راهکار های موجود برای تعیین بهترین ناحیه برای انجام معاملات، می توانیم از اندیکاتور هایی مثل مومنتوم و الگو های بازگشتی استفاده کنیم. سرمایه گذارانی که در خلاف جهت معامله می کنند باید به این توجه کنند که سهام در هر لحظه تغییر می کند و روند خود را از سر می گیرد. به همین علت باید تکنیک های کاهش ریسک را رعایت کنیم. یعنی تا جایی که امکان دارد ضرر هارا کم نگه داریم و حد ضرر هارا مشخص کنیم. در زمان قدرتمند بودن یک روند می توان نشانه هایی از بازگشت روند را دید و این امر موجب ضرر افرادی می شود که تازه وارد بازار شده اند.
معامله گران خلاف روند
این افراد که با نام تریدر های خلاف روند شناخته می شوند تلاش می کنند زمانی که بازار با یک جریان شدید از روند اصلی برمی گردد از فرصت استفاده کنند. هنگامی که تریدر ها سعی دارند تا قیمت سهمی را بالا ببرند منجر به گران شدن بیش از حد آن سهم می شود و در خلاف این حالت زمانی که بیشتر تریدر ها سعی بر پایین آوردن قیمت دارند فرصتی برای خرید به وجود می آید.
مزایای معامله خلاف روند
از مزیت های معامله خلاف روند می توان به این اشاره کرد این امکان برای ما ایجاد می شود که در قیمت های شکار درست از همانجایی که شروع می شوند بتوانیم وارد شویم. علاوه بر این در این نوع معامله ها نسبت ریسک به سود بسیار خوبی به دست می آوریم که حاشیه سود را هم افزایش می دهد.
مورد دیگری که وجود دارد این است از آن جا که تریدر های خلاف روند سود های کمتر اما به طور منظم کسب می کنند نسبت به بقیه تریدر ها با کاهش سرمایه کمتری مواجه می شوند.
محدودیت ها در معاملات خلاف روند
کمیسیون ها: به دلیل اینکه ورود و خروج در بازار بیشتر است هزینه های معاملاتی نیز بیشتر می شوند.
صرفه جویی در زمان: سرمایه گذاران خلاف روند در بازار باید به صورت مرتب نطارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کنند. برای راحتی کار می توان معاملات را خودکار سازی کرد تا مشکل حل شود.
سخن پایانی
باید همواره به این موصوع اشاره کرد با توجه به اینکه بازار های مالی همیشه به طور کامل قابل پیش بینی نیستند معامله خلاف روند هم همیشه با نتیجه مثبت همراه نیست. در اصل باید گفت اگر پس از تحلیل های تکنیکال و بنیادی به طور دقیق به این نتیجه رسیدید که می توانید در خلاف جهت معامله کنید این کار را انجام دهید و از کار خود نترسید. به یاد داشته باشید فرصت های معاملاتی بسیار خوب زمانی ایجاد می شوند که از اکثر بازار فاصله بگیرید.
بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش
معمولاً بازارهای نزولی باعث احساس عدم اطمینان در هر سرمایهگذاری و بخصوص در یک فرد مبتدی می شوند. در طول بازار صعودی، سرمایه گذاران مطمئن هستند که سود خواهند برد در حالی که در بازارهای نزولی مانند این روزها، احساس بدبینی در سرمایه گذاران به وجود می آید. اما بازارهای خرسی دقیقا جایی هستند که جادو واقعاً اتفاق میافتد و می توانند شما را به سود فوق العاده ای برسانند؛ برای مثال، خرید اتریوم با قیمت 90 دلار در آذر ماه 1398. در ادامه مقاله ما به شما روش های مدیریت سرمایه در بازار نزولی این روزهای ارزهای دیجیتال را نشان می دهیم.
بازارهای خرسی: تحلیلی بر وقوع، شدت و مدت زمان ماندگاری بازارهای ریزشی
بازارهای نزولی ترسناک ترین دوره در هر سرمایه گذاری هستند، اما چند راه برای ماندن در این بازار و مدیریت سرمایه و همینطور سود کردن وجود دارد!
معمولاً بازارهای نزولی باعث احساس عدم اطمینان در هر سرمایهگذاری و بخصوص در یک فرد مبتدی می شوند. معمولا در طول بازار صعودی، سرمایه گذاران مطمئن هستند که سود خواهند برد در حالی که در بازارهای نزولی مانند این روزها، احساس بدبینی در سرمایه گذاران به وجود می آید.
بنا بر مصاحبه کوین تلگراف با Dylan Dewdney ، بنیانگذار شبکه Kylin، دو اشتباه عمده ای که سرمایه گذاران در بازار نزولی مرتکب می شوند: «یکی سرمایه گذاری بیش از حد و دوم اینکه سرمایه گذاری با عدم قاطعیت یعنی در سرمایه گذاری خود اطمینان کامل را ندارند.
شما باید سهامی را برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال انتخاب کنید که به آن اعتماد داشته باشید، طوری که دارایی و منابع اختصاص داده شده به آن را مدیریت و در طولانی مدت ترسی نداشته باشید. در کل، بازارهای خرسی جایی هستند که جادو واقعاً اتفاق میافتد و می توانند شما را به سود فوق العاده ای برسانند - برای مثال، خرید اتریوم با قیمت 90 دلار در آذر ماه 1398.
به استناد به دادههای Glassnode، شرکت تجزیه و تحلیل بلاک چین، معاملهگران تقریباً 43000 تراکنش خرید و فروش در صرافیهای ارز دیجیتال در اوایل ماه می میلادی 2022 انجام دادند. این رقم به ارزش 3.1 میلیارد دلار بیت کوین را شامل می شود. اما، ترسی که باعث درخواستهای فروش شد، ناشی از سقوط Terra بود، که باعث افت بیشتر بازار بود.
بازارهای نزولی زمانی اتفاق میافتند که قیمت دارایی نسبت به بالاترین قیمت اخیر، بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش حداقل 20 درصد کاهش یابد. به عنوان مثال، در بازار نزولی فعلی، بیت کوین ( BTC ) بیش از 55 درصد از بالاترین رکورد خود یعنی قیمت 68000 دلاری در نوامبر کاهش یافته است. بیت کوین اکنون در زمان نگارش این مقاله زیر 25000 دلار معامله می شود.
بازارهای خرسی: پیدایش، شدت و مدت زمان ماندگاری آنها
به گزارش Nerdwallet ، بازارهای نزولی اغلب به اقتصاد جهانی گره خورده اند . یعنی قبل یا بعد از رکود اقتصادی رخ میدهند. در جایی که بازار نزولی وجود دارد، یا یک فروپاشی اقتصادی در حال وقوع است یا در آینده اتفاق می افتد.
اساساً، کاهش مداوم قیمت از اوجهای اخیر تنها شاخص بازار نزولی نیست. شاخصهای اقتصادی دیگری نیز وجود دارد که سرمایهگذاران باید از آنها آگاه باشند تا یاد بگیرند که آیا بازار نزولی در حال انجام است یا خیر. برخی از این شاخص ها شامل نرخ بهره، تورم و نرخ اشتغال و بیکاری و غیره است.
با این حال، رابطه بین اقتصاد و بازار نزولی چندان سخت نیست . وقتی سرمایه گذاران می بینند که اقتصاد در حال کوچک شدن و بازار نزولی است متوجه می شوند سود شرکت نیز به زودی شروع به کاهش خواهد کرد. و این بدبینی باعث می شود که دارایی های خود را بفروشند و در نتیجه بازار را حتی پایین تر بکشند. سرمایهگذاران اغلب نسبت به اخبار بد بیش از حد واکنش نشان میدهند.
در هر صورت، بازارهای خرسی کوتاه تر از بازارهای گاوی هستند. طبق گزارش اخیر CNBC، بازارهای نزولی حدود 289 روز دوام دارند. با این حال، بازارهای صعودی می توانند حتی به بالای 991 روز هم برسند.
اگرچه هیچ کس به طور قطع نمی داند که یک بازار نزولی دقیقا تا چه زمانی ممکن است دوام بیاورد، چند نکته در مورد چگونگی مقابله با آن وجود دارد.
مدیریت سرمایه در بازار خرسی
به عنوان یک سرمایه گذار، نمی توان برای جلوگیری از وضعیت نامطلوب بازار یا اقتصاد به طور کلی کاری انجام داد. با این وجود، کارهای زیادی وجود دارد که میتوان برای محافظت از سرمایهگذاریهای خود در این بازار نزولی انجام داد.
میانگین هزینه دلار
استراتژی میانگین گیری یا متوسط هزینه دلاری (Dollar cost averaging) استراتژی سرمایه گذاری را توصیف می کند که سرمایهگذار طبق یک زمانبندی خاص، علیرغم پایین آمدن قیمت سهام، مبلغ ثابتی را به خرید آن اختصاص میدهد. اگر قیمت سهام پایین آمده باشد، سرمایهگذار قادر به خرید تعداد بیشتری سهام خواهد شد و در حالت عکس یعنی زمانی که قیمت سهام بالا رفته باشد، تعداد کمتری را خواهد خرید و در نتیجه انجام این کار، قیمت تمام شده هر سهم، کمتر از قیمت میانگین تمامی خریدها، خواهد بود. چرا که در قیمتهای پایینتر، سرمایهگذار، تعداد زیادی از سهام را خریداری کردهاست.
جیمز باترفیل (James Butterfill)، رئیس بخش تحقیقات شرکت تحلیلی کوین شیرز (CoinShares)،به کوین تلگراف گفت که بیت کوین اکنون یک همبستگی معکوس ثابت با دلار ایالات متحده دارد.
این امر به دلیل ویژگیهای ارزشی در حال ظهور بیت کوین، منطقی است. اما همین بیت کوین را به شدت به نرخهای بهره حساس میکند. آنچه بیتکوین را در شش ماه گذشته به سمت «زمستان رمزنگاری» سوق داده است را میتوان بهطور کلی نتیجه مستقیم از تصمیمات فدرال رزرو دانست. بیانیههای بازارهای فدرال رزرو (FOMC) شاخص خوبی برای این موضوع است و ما میتوانیم ارتباط واضحی با زمان انتشار بیانیهها و حرکت قیمت مشاهده کنیم.
هنگامی که به این رویکرد سرمایه گذاری یعنی میانگین گیری تسلط پیدا کنید می توانید از مزایای خرید در کف بهره مند شوید و همچنین از سرمایه گذاری تمام پس انداز خود در اوج بازار اجتناب کنید. به هر حال، همانطور که بازارهای نزولی در دنیای سرمایه گذاری وحشتناک هستند، بهترین زمان برای خرید دارایی های رمز نگاری با کمترین قیمت هستند.
استراتژی تنوع سازی سبد سهام
برای سرمایهگذارانی که دارای دارایی های متنوعی در پرتفوی خود هستند، تأثیر بازارهای نزولی ممکن است چندان شدید نباشد. زمانی که بازارهای نزولی در حال وقوع هستند، قیمت دارایی ها به طور کلی کاهش می یابد، اما نه لزوماً به شدت ریزش بازار. بنابراین، این استراتژی تضمین می کند که یک سرمایه گذار ترکیبی از برندگان و بازنده ها را در طول دوره نزولی در دارایی های خود داشته باشد. بنابراین، کل زیان از پرتفوی به حداقل ممکن کاهش می یابد.
سهام دفاعی یا تدافعی را در نظر بگیرید
در طول بازارهای نزولی طولانی، برخی از شرکت ها (عمدتاً کوچکتر یا نوپا) در طول مسیر خسته می شوند. در حالی که سایر شرکت های با سابقه تر و با ترازنامه قوی تر می توانند تا زمانی که لازم باشد در برابر شرایط سخت مقاومت کنند.
بنابراین، هر کسی که به دنبال سرمایهگذاری در سهام است، باید به دنبال سهام آن شرکتهایی باشد که مدتهاست فعالیت دارند. اینها سهام دفاعی هستند. و معمولاً در بازار نزولی پایدارتر و قابل اعتمادتر هستند.
اوراق قرضه
اوراق قرضه یا اوراق با درآمد ثابت همچنین می تواند در طول روند نزولی به سرمایه گذار کمک کند. این به این دلیل است که قیمت اوراق قرضه معمولاً برخلاف قیمت سهام ثابت است . بنابراین، اوراق قرضه بخش کلیدی هر پرتفوی است و به سرمایه گذار آسودگی نسبی می دهد تا روند بازار نزولی را تحمل کند.
صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) در بورس
برخی از سهم ها از جمله سهام آب و برق و کالاهای مصرفی در طول رکود بازار به خوبی رشد میکنند. و بیش از هر سهم دیگری، می توانند به عنوان "دارایی های ثابت" عمل کنند. سرمایه گذاری در این سهام از طریق صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) می تواند یک حرکت هوشمندانه باشدچرا که هر صندوق شاخص یا ETF سهام شرکت های مختلف را در اختیار دارد.
به طور معمول یک بازار نزولی سرمایهگذاران را وسوسه میکند که بازار را بدون نگاه کردن به سوابق گذشته ترک کنند. همانطور که تاریخ نشان داده است، بازارهای نزولی برای همیشه دوام ندارند و بازار کنونی نیز دوام نخواهد داشت.
بر اساس گزارش Hartford Funds، بیش از 26 بازار نزولی از سال 1928 تا کنون رخ داده است و هر یک از آن بازارهای نزولی بلافاصله با یک بازار صعودی دنبال شد که سود کافی برای جبران زیان هایی متحمل شده داشته است.
بنابراین، مهم است که همیشه ذهن خود را از رکود حاکم دور کنید، به خصوص اگر برای بلندمدت سرمایه گذاری می کنید. در نهایت، بازارهای گاوی که در طول مسیر شاهد خواهید بود، از بازارهای نزولی پیشی خواهند گرفت.
تصمیم نهایی
همانطور که قبلا توضیح داده شد، خطرات زیادی برای سرمایه شما همراه با بازارهای نزولی وجود دارد. اما، با این وجود موقعیت خوبی برای موفقیت در روند صعودی بعدی نیز هستند. با این حال، این به استراتژی سرمایه گذاری خوب همراه با صبر بستگی دارد. بنابراین، معمولا در هر زمانی در بازار سرمایه گذاری، میتوان سود را تضمین کرد، چه در حال میانگین گیری باشید، چه در حال تنوع سازی سبد سهام ، سرمایهگذاری در ETF و یا سرمایه گذاری در صندوقهای با درآمد ثابت باشید.
از دست دادن پول و سرمایه همیشه سخت است، اما بهترین راه برای عبور از بازار نزولی، فرار کردن و فروختن نیست؛ بلکه، به روش های گفته شده در این مقاله توجه داشته باشید و در این شرایط بازار آرامش خود را حفظ کنید.
در حالی که عملکرد قیمت بیت کوین در مواجهه با تصمیمات فدرال رزرو و بخصوص افزایش بیسابقه نرخ بهره در آمریکا ضعیف بوده است، این روند فعلی در عملکرد قیمت بیت کوین ممکن است کوتاه مدت باشد. از آنجایی که نقدینگی گریبان بانکهای مرکزی را گرفته است، ما معتقدیم که در مواجهه با این آشفتگی سیاستهای پولی، بیتکوین یک سرمایه گذاری خوب است.
استراتژی معاملاتی Inside Bar
بعضی از افراد علاقه دارند تا همه چیز را مشکل کنند. اما با ساده ترین روش ها نیز میتوانید در بازارها سود کنید. به شرط آنکه نظم داشته باشید و بعد از یک یا دو بار استاپ خوردن پیاپی استراتژی تان را رها نکنید. یکی از استراتژی هایی که بسیار ساده است و میتوانید از آن برای ترید استفاده کنید، استراتژی Inside Bar می باشد.
این استراتژی در بازارهای رونددار بهتر جواب می دهد اما در صورتی که در استفاده از آن به مهارت بالایی دست پیدا کنید، میتوان از حالت برگشتی آن نیز استفاده کرد. اما ابتدا ببینیم اینسایدبار چیست؟
اینسایدبار به کندلی گفته میشود که دارای High پایین تر و Low بالاتر نسبت به کندل مادر (Mother Bar) باشد. به بیان ساده تر، کل بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش کندل (سایه ها و بدنه) مورد نظر ما در داخل کندل قبلی شکل گرفته باشد.
هنگامی که چنین الگویی را در تایم فریم های بالا (مثل روزانه) مشاهده میکنید، وقتی به تایم های پایین تر بروید (مثل یک ساعته)، حالتی شبیه رنج و گاهی اوقات مثلث را مشاهده میکنید.
هنگامی که بازار به حالت رنج در می آید، معمولا در حال تصمیم گیری است. بنابراین قدرت خریدار و یا فروشنده تقریبا برابر است. در این حالت باید منتظر شکست به یکی از دو طرف بازار باشیم. الگوی اینسایدبار یک الگوی ناپایدار است و دیر یا زود به یک سمت حرکت خواهد کرد.
ابتدا روند کلی بازار را پیدا میکنیم. آیا بازار در حالت صعودی قرار دارد یا در حالت نزولی؟ بهتر است از این استراتژی در تایم فریم روزانه استفاده کنید. چون نتایج بهتری در پی خواهد داشت و همچنین مشاهده روند فعلی بازار نیز آسانتر خواهد بود. هنگامی که روند را در تایم فریم روزانه تشخیص دادید، آنگاه نوبت به قرار دادن دستور خرید یا فروش می رسد.
حالت خرید: در صورتی که روند صعودی بود و الگوی اینسایدبار مشاهده کردیم، یک دستور خرید (Buy Stop) را بالای High کندل مادر قرار می دهیم.
حالت فروش: اگر روند کلی بازار نزولی باشد و الگوی اینسایدبار پیدا کنیم، یک دستور فروش (Sell Stop) را در زیر Low کندل مادر قرار میدهیم.
حالت اول: اگر کندل مادر اندازه معقولی داشت و بیش از حد بزرگ نبود، می توانیم حد ضرر را آن سود کندل مادر قرار دهیم. مثلا فرض کنید که بر اساس اینسایدبار وارد پوزیشن خرید شده ایم. اکنون میتوانیم حد ضرر را پایین تر از Low کندل مادر قرار دهیم. برای معاملات فروش نیز حد ضرر را کمی بالاتر از High کندل مادر قرار می دهیم.
حالت دوم: در این حالت اگر کندل مادر اندازه خیلی بزرگی داشته باشد، می توانیم حد ضرر را کمی بالاتر از نصف کندل مادر قرار دهیم. کافیست کندل مادر را اندازه گیری کرده و ۵۰% آن را محاسبه کنید. حالا حد ضرر را کمی فراتر از آن قرار دهید.
روانشناسی بازار بورس
مطلبی که پیش روی شماست، یکی از ارکان اساسی و حیاتی برای موفقیت شما در بازار بورس است. اینکه شما یک تحلیلگر حرفهای باشید، لزوما به معنای این نیست که میتوانید سود کنید. در هر بازاری سه رکن مهم برای موفقیت وجود دارد:
- تحلیل
- مدیریت سرمایه
- مدیریت هیجانات
این سه مورد در کنار روانشناسی بازار مربوطه تا حد مطلوبی شما را به بقا و سودکردن در آن بازار نزدیک میکند. در واقع فرق یک تحلیلگر با یک معاملهگر در مدیریت سرمایه و مدیریت هیجانات است. در این نوشتار به بررسی روانشناسی بازار بورس میپردازیم.
در بازار بورس علاوه برما، افراد بسیاری در آن فعالیت دارند. پس بخشی از روانشناسی بورس مربوط به روانشناسی خودمان و بخش دیگر مربوط به روانشناسی سایرین، تصمیماتشان و جو حاکم بر بازار است. این موارد را در قالب نکتههایی با هم بررسی خواهیم کرد.
بورس، سود و ضرر
در ابتدا لازم است یادآوری کنیم که هر بازاری دارای ریسک است. اینکه بورس در یک الی دو سال اخیر سود خوبی برای سرمایهگذاران به همراه داشته به این معنی نیست که شما میتوانید با خیال راحت خانه و ماشین خودتان را بفروشید و آن را در بورس سرمایهگذاری کنید. درست است که یک سوی قضیه طعم شیرین سود قرار دارد، اما طرف دیگر این قضیه از دست دادن سرمایهای است که با تلاش بسیار آن را به دست آورده اید. پس با پولی در بازارهای مالی از جمله بورس فعالیت داشته باشید که در صورت از دست دادن بخشی از آن متحمل فشار روانی و شرایط سختی در زندگی خود نشوید. این اتفاق در سال 99 برای بسیاری از افراد با سودای یک شبه پولدار شدن رخ داد. زمانی که شما مقداری پول را وارد بازار میکنید باید ذهن شما ظرفیت سود حاصل از آن را داشته باشد. فرض کنید شما خانهتان را به مبلغ 5 میلیارد فروختهاید و 4 میلیارد آن را وارد بورس کردهاید. اگر شما روی کل این مبلغ 10% سود کنید، میشود 400 میلیون تومان. اگر درآمد شما ماهی 5 میلیون تومان و حساب بانکیتان قبل از فروش خانه، 100 میلیون تومان بوده باشد، ذهن شما ظرفیت این مقدار عظیم سود را ندارد و شما از پس مدیریت این شرایط برنخواهید آمد. پس به جای قمار کردن روی سرمایه خود، بخشی از سرمایه و پول مازاد خود را وارد بازار کنید.
در مورد سود و ضرر در بورس، چیزی که مهم است این است که برآیند معاملات شما مثبت باشد. حتی بزرگترین معاملهگران تاریخ هم در معاملات خود ضرر میکنند. پس دلیلی ندارد که بعد از 3 بار سود کردن از معاملات، با یک بار ضرر کردن آشفته شویم. ضرر کردن هم بخشی از ریسک حضور در بازارهای مالی است.
دائم پورتفوی خود را چک نکنید!
این کار بر احساسات شما تاثیر میگذارد. فرضا سهمی را خریدهاید و تا حد خوبی مطمئن هستید که روند این سهم در 6 ماه آینده صعودی است. اما چند روز بعد از خرید میبینید که سهم از نقطه ورود شما 10% وارد ضرر شده است. اینجاست که به خودتان شک میکنید. این شک کردن به تحلیل، باعث ایجاد استرس میشود. استرس نیز بر تفکرات شما تاثیر گذاشته و اقدام به فروش سهم میکنید. طبق یک قانون نوشته در بازارهای مالی، از همان جایی که شما سهم خود را فروختهاید، روند صعودی سهم آغاز میشود! تا زمانی که شما سهام خریداری شده را نفروشید، سود و ضرری برای شما وجود ندارد.
ترس از جا ماندن از روند صعودی
یکی از دلایل ضرر کردن در بازارهای مالی، ترس از جا ماندن از روند صعودی است. بازارهای مالی همواره مملو از فرصت هستند. اگر سهمی را زیر نظر داشتید و به هر دلیلی نتوانستید در ابتدای روند صعودی به آن وارد شوید، دیگر در انتهای یک روند و یا زمانی که 30% در بازار منفی یا در بازار مثبت 60% رشد کرده است، به آن وارد نشوید. از طرفی تا زمانی که سیگنال حرکت صعودی صادر نشده است و طبق تحلیلی که دارید سهم هنوز در نقطه ورود مناسبی نیست، به آن معامله وارد نشوید. به جای آن به دنبال سهمهای مناسبتری باشید.
در صف نروید!
زمانی که یک سهم صف خرید میشود، بهتر است وارد آن صف نشوید. اینکه به محض صف خرید شدن یک سهم، شما اقدام به خرید آن میکنید ریشه در مورد بالا دارد که میترسید از روند صعودی جا بمانید. در حالیکه اگر شما به جای وارد شدن به صف خرید یک سهم و خرید آن در بالاترین قیمت ممکن، کمی بیشتر بازار را بررسی کنید میتوانید سهمی را بیابید که در شرایط مناسبی قرار دارد و آماده صعود است.
اسیر کانالها و پیجهای بورسی نشوید!
با وجود اینکه بعضی از این کانالها و پیجها فعالیت صادقانهای دارند، اما بسیاری از آنها تنها به شما ضرر میرسانند. حضور در این فضاها بر ذهن شما و تصمیماتتان تاثیر میگذارد و قوه تفکر و تجزیه و تحلیل شما را از کار میاندازد. از طرفی برخی از اینها با داشتن مخاطبان قابل توجه، سهمهایی را معرفی میکنند که به اصطلاح قصد انداختن آنها را به شما دارند! تنها در کانالها و پیجهایی باشید که مطالب آموزشی یا اطلاعیهها و اخبار مرتبط را به مخاطبان خود ارائه میدهند.
تعصب نداشته باشید!
قیمت هیچ سهمی با تعصب و اصرار شما بالا نمیرود. اینکه یک سهمی را خریده باشید و انتظار داشته باشید حتما آن سودی را که در ابتدا تعیین کردهاید به شما بدهد، تفکر خطرناکی است که حتی میتواند سود شما را تبدیل به ضرر کند. بازارهای مالی پویا هستند و شما باید خودتان را با شرایط آنها وفق دهید. اگر اعتقاد دارید که طبق تحلیل شما قیمت سهم X طی 6 ماه آینده 50 درصد صعود میکند، طی این 6 ماه تحلیل خود را مرور و به روزرسانی کنید. وقتی یک سهمی که خریدهاید در شرایط خوبی قرار ندارد و احتمال میدهید در ادامه روند نزولی داشته باشد یا برای زمانی در یک محدوده قیمت نوسان کند، اصراری بر نگه داشتنش نداشته باشید. با این کار تنها متحمل ضرر بیشتری شده و فرصتهای خوب دیگر را از دست میدهید.
به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید
یکی از علل عمده ضرر کردن در بورس، عدم پایبندی به استراتژی معاملاتی است. یک استراتژی معاملاتی مشخص میکند که شما در چه نقطهای وارد سهم شوید، در چه قیمتی خارج شوید، با چه حجمی از سرمایه خود وارد معامله شوید، آیا همه را یکجا خرید کنید یا ورود پلهای داشته باشید، نسبت حد سود و حد ضرر منطقی برای شما چه میزان است، در صورت رسیدن قیمت به حد ضرر پله بزنید یا خارج شوید و در کل برنامه شما برای تمام شرایط ممکن در بازار توسط استراتژی معاملاتی مشخص میشود. اگر به حد ضرر خود پایبند نباشید و یا به حد سود قانع نباشید، قطعا دچار مشکل خواهید شد و سرمایه خود را از دست میدهید.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هر استراتژی یک نرخ پیروزی یا win rate دارد. به عنوان مثال ممکن است با استراتژی شکست کانال و معامله در پولبک، از 10 معامله شما در 6 معامله سود و در 4 معامله متحمل ضرر شوید. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که شما 4 بار پشت سر هم یا حتی بیشتر، ضرر میکنید. یکی دیگر مشکلات و اشتباهات این است که مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهید. کار بهتر آن است که استراتژی خود را بازبینی و آن را بهینه کنید نه اینکه کامل آن را تغییر دهید. شرایطی نیز ممکن است در بازار به وجود آید که مشکل از استراتژی شما نبوده و بازار به هر دلیلی خلاف جهت تحلیل شما حرکت کند. زمانی که شرایط بازار تغییر میکند، بهتر است استراتژی خود را با آن وفق دهید و سپس به معامله بپردازید.
تفاوت دید بزرگان و سرمایهداران خرد به روند بازار
زمانی که شاخص کل بورس به محدوده 2 میلیون رسیده بود، جو حاکم بر بازار انتظار صعود شاخص را داشت. همین اتفاق هم افتاد و شاخص به بالای 2 میلیون رسید. اینجا بود که کسانی که در محدوده مذکور انتظار سقوط شاخص را داشتند مانند سایرین در فکر ادامه روند صعودی بودند و بسیاری از کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی با خوشحالی بسیار وعده شاخص 3.5 و حتی 5 میلیونی را میدادند! اما اتفاقی که افتاد این بود که بازار قرمز شد و بسیاری نیز وارد ضرر شدند یا سودهایشان را از دست داند. تجربه نشان داده است که بازار جایی میریزد که هیچ کس فکرش را نمیکند و همچنین بازار از جایی برمیگردد که افراد انتظارش را ندارند. زمانی که شاخص به محدوده 2 میلیونی میرسید ضعف در روند صعودی مشهود بود اما کسی توجهی به آن نداشت زیرا همه تصور ادامه روند را داشتند. در همین حین بزرگان بازار و حقوقیها سهم هایشان را در بالاترین قیمت به دیگر فعالان بازار فروختند و بعد از مدتی روند صعودی بازار تبدیل به روند نزولی شد. در واقع بزرگان بازار که حجم زیادی سهام دارند، برای فروش آنها نیاز به یک جو روانی دارند که همه ولع خرید داشته باشند تا سهمهایشان به فروش رسد. در عین حال در روند نزولی نیز به تدریج سهمهای فروخته شده را در قیمتهای پایینتر از همان افرادی که سودای شاخص 3.5 میلیونی را داشتند، خریداری میکنند. پس همواره حرکات حقوقیها، کد به کدهای انجام شده و حجم معاملات را در نظر داشته باشید. نکته مهم دیگر بررسی تغییرات و تحرکات سهامداران عمده است که لیست و تغییرات مربوط به سهامداران عمده یک سهم را میتوانید در سایت www.tsetmc.com مشاهده کنید.
- مسئولیت سود و ضرر معاملات تنها بر عهده خودتان است
اگر شما سود میکنید به دلیل تحلیل و رفتار درست شما بوده و اگر ضرر میکنید آن هم به دلیل تحلیل و یا رفتار غلط شما بوده است. شما باید ریسک حضور در بازارهای مالی بپذیرید و زمانی که آن را پذیرفتید، تمام سود و زیانی که میکنید متوجه شماست. اینکه شما بگویید حقوقیها بازار را خالی کردند یا افراد و نهادهای دیگری سوءاستفاده کردند، تا حدودی درست است اما اگر اصول معامله و سرمایهگذاری را رعایت کنید، هیچگاه به سرنوشت بسیاری از افراد دچار نمیشوید. زمانی که در یک معامله ضرر میکنید در واقع شما یک فرصت برای بهینه کردن استراتژی خود دارید. شاید این حرف کلیشهای به نظر برسد، اما این یک واقعیت است و اگر شما از این اشتباه خود درس نگیرید، در آینده مجددا مرتکب آن خواهید شد.
اگر فردی سال 98 وارد بازار بورس شده و امروز به عنوان مثال روی کل سرمایهاش 400 درصد سود کرده است، دلیل نمیشود که الان شما هم با همین دید وارد بازار شوید. هر فرد باید استراتژی خاص خودش را داشته و به آن پایبند باشد. این تقلید در مقیاس بزرگ میشود رفتار گلهای. اتفاقی که در سال 99 افتاد. دلیل تشکیل صفهای خرید و فروش سنگین هم ریشه در این همرنگ جماعت شدن دارد و حقوقیها و بزرگان سهم که از این رفتار سرمایهگذاران خرد و کم تجربه آگاهی دارند با گذاشتن سفارشهایی با حجمهای سنگین، مسیر سهم را به سمتی که میخواهند پیش میبرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انسجام ذهنی و تفکر موفق در بازارهای مالی میتوانید کتاب “معاملهگر منضبط” نوشته مارک داگلاس را مطالعه کنید. برای افرادی که قصد دارند به حرفه معاملهگری روی بیاورند، مطالعه این کتاب اکیدا توصیه میشود.
بازارهای مالی، بازارهایی بیرحم هستند و میتوان آن را به یک اقیانوس تشبیه کرد که ماهیهای بزرگ ماهیهای کوچکتر را شکار میکنند. برای شکار نشدن، باید بر روان و تصمیمات خود مسلط باشید. باید به استراتژیهای خود پایبند باشید. نباید احساسات خود را در معامله کردن دخیل کنید. با ضرر کردن نباید شروع به سرزنش خود کنید. به هنگام معامله کردن سعی کنید از محیطهای پر تنش دوری کنید. در آخر هم این جمله طلایی از وارن بافت را به خاطر داشته باشید:
“بورس محل انتقال ثروت از افراد عجول، به افراد صبور است.“
دیدگاه شما