بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان


انواع حالت های بازار فارکس

معاملات فارکس بسیار پیچیده و غیرقابل پیش بینی هستند. هر معامله‌گری به دنبال سیستمی می‌گردد که بتواند با آن هر هفته نتایج ثابتی به دست آورد، ضرر و افت سرمایه خیلی محدودی داشته باشد و نهایتا موجودی حساب و سرمایه اش همواره رو به رشد باشد. اغلب معامله‌گران در تلاش برای کسب سود ناامید می‌شوند یا به ضرر می‌رسند. برای تسلط بر این بازار مالی، ابتدا باید در مورد سیستم معاملات فارکس دانش کسب کنید.

در عین حال نیز باید درک کنید که یک سیستم یکسان در همه حالات این بازار کار نمی کند. منظور از “انواع حالت های بازار فارکس” مراحل مختلفی است که بازار طی آن حرکت می کند. این مفهوم توسط روانشناس و مدرس ترید، ون تارپ رایج شد. به گفته وی، این حماقت محض است که انتظار داشته باشیم یک سیستم در همه شرایطی کار کند. برای اینکه یک سیستم در هر شرایطی از بازار کار کند، ابتدا باید حالت بازار را تعریف کنید.

به گفته تارپ، حالات مختلفی از بازار وجود دارد. با این حال، در اینجا با شش حالت اصلی آشنا خواهیم شد:

حالت صعودی معمولی

حالت صعودی ناپایدار

حالت نزولی معمولی

حالت نزولی ناپایدار

حالت رنج آرام

حالت رنج ناپایدار

اگر نمودار قیمت سیستم فارکس را مرور کنید، متوجه این حالات مختلف بازار خواهید شد. می بینید که جفت ارزها دائما در حال حرکت حرکت هستند. گاهی اوقات، روند خوبی دارند، در حالی که گاهی هم بی‌ثبات و دارای نوسان هستند.

حتی اگر از سیستمی استفاده می کنید که توسط معامله گران حرفه ای و آموزش یده شراحی شده اند، گاهی سیستم معاملاتی شما شکست می خورد؛ زیرا عمدتا برای یک حالت خاص بازار طراحی شده اند. یک سیستم نمی تواند برای همه حالت های بازار مفید واقع شود. پس ابتدا باید حالت بازار را شناسایی کنید و سپس آن سیستم را برای آن اعمال کنید تا بیشترین سود را در معاملات فارکس به دست آورید.

market types in forex

چگونه انواع حالت های بازار فارکس را شناسایی کنیم؟

برای شناسایی انواع حالت های بازار فارکس فقط باید به نمودار نگاه کنید. و اصلا سخت نیست.

حالت صعودی معمولی: اگر بازار به آرامی در حال رشد و بالا رفتن باشد.

حالت نزولی معمولی: اگر بازار به آرامی و با سرعت پایین در حال نزول و کاهش باشد.

حالت صعودی ناپایدار: اگر بازار به سرعت در حال رشد و بالا رفتن باشد.

حالت نزولی ناپایدار: اگر بازار به سرعت در حال نزول و کاهش باشد.

حالت رنج آرام: اگر قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت در نوسان باشد و محدوده رنج خیلی فشرده و محدود باشد.

حالت رنج ناپایدار: اگر قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت در نوسان باشد و دامنه رنج وسیع باشد.

اگر به اندازه کافی آگاه باشید، می توانید حالت فعلی بازار را شناسایی کنید و متوجه شوید که چه زمانی در حالت بازار تغییری ایجاد می شود. برای شناسایی حالت بازار، می‌توانید از ابزاری مثل اندیکاتور بولینگر باند نیز کمک بگیرید.

چگونه حالت های مختلف بازار فارکس را با بولینگر باند شناسایی کنیم؟

این اندیکاتور توسط جان بولینگر ایجاد شده است. این اندیکاتور، بصورت خطی در بالا و خطی در زیر نمودار میانگین متحرک ساده قیمت ترسیم می شود. از آنجایی که فاصله این دو خط یا باند بر اساس انحراف استاندارد است، طبق تغییر نوسانات قیمت اصلی پیش می رود. بنابراین، می توان گفت که این یک شاخص مبتنی بر نوسان است. تکنیک بسیار ساده ای است! صرفا اندیکاتور بولینگرباند را روی نمودار تان اعمال کنید. همین!

فشردگی و نزدیک شدن این دو باند به همدیگر حاکی بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان از این است که حالت بازار عادی و آرام است. در حالی که گسترش و فاصله گرفتن این دو باند از همدیگر، نشان دهنده نوسانات بازار هستند. بولینگر باند به شما در شناسایی جهت حرکت نیز کمک می کنند. اگر دیدید که قیمت در محدوده بین دو باند در حال حرکت است، با حالت رنج بازار روبرو هستید. اما اگر نمودار قیمتی باند بالایی یا پایینی را تاچ کند، با حالت صعودی یا نزولی مواجه هستیم.

بولینگرباند

درک تغییر بازار از حالتی به حالت دیگر

یاد گرفتیم که از روی بولینگر، حالت بازار را شناسایی کنیم. اکنون گام بعدی درک تغییر حالت بازار از نوعی به نوع دیگر است. در هر بازاری، جریان قیمت و نوساناتش با احساسات انسانی پیش می رود. با این حال، خیلی زود به حالت دیگری تغییر می کند. اگر به اندازه کافی باهوش باشید که این تغییر حالت را درک کنید، می توانید به نتایج بهتری برسید.

به عنوان مثال، به طور معمول، بازار در حالت رنج ناپایدار در حالت رنج پایدار آرام می گیرد و سپس به حالت صعودی قوی ای تبدیل می شود. اگر بدانید که بازار از حالت صعودی ناپایدار به حالت نزولی ناپایدار ختم می شود، می توانید بر این اساس معامات تان را برنامه ریزی کنید. به همین ترتیب، باید بدانید که کی حالت رنج آرام بازار به حالت صعودی یا نزولی شکسته می شود.

از آنجایی که معامله گری در فارکس یک بازی آماری است، دانستن این احتمالات مهم است.

انواع حالت های بازار فارکس

کدام تایم فریم نمودار را باید در نظر بگیریم؟

اکنون که می دانید شناسایی حالت بازار مهم است، ممکن است در مورد تایم فریمی که باید به آن نگاه کنید دچار سردرگمی شوید.

همه تایم فریم‌ها انواع حالات بازار را دارند و این شما هستید که باید یک تایم فریم را بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان انتخاب کنید.

با این حال، لازم است بدانید که با تایم فریم های پایین تر، باید کاملا هوشمندانه خود را با تغییرات تطبیق دهید. اغلب مواردی فیک و غیر واقعی را خواهید دید، بنابراین باید مراقب باشید. برعکس این موضوع هم هست؛ تایم فریم های بالاتر زمان بیشتری در اختیار شما قرار می دهند تا خود را با شرایط در حال تغییر سازگار کنید تا بتوانید کارآمدتر معامله کنید.

افراد به طور کلی استراتژی ای را اتخاذ می کنند که در آن از تایم فریم های بالاتر به فریم های پایین تر حرکت کنند. به عنوان مثال، ابتدا نمودارهای هفتگی را بررسی می کنند و سپس به سراغ نمودارهای ساعتی یا روزانه می روند.

در کنار شناسایی انواع حالت های بازار و نیز تایم فریم ها، لازم است بدانید که چگونه میزان ریسک خود را در هر حالتی از بازار کاهش دهید. وقتی متوجه تغییر حالت بازار شدید، به خوبی می توانید استاپ ضرر خود را تنظیم کنید. اگر استراتژی خوبی برای خروج از معامله با توجه به نوع بازار هم داشته باشید، می توانید سود خود را به روشی بهتر حفظ کنید.

سیستم های فارکس برای انواع حالت های بازار فارکس

همانطور که قبلا ذکر شد نمی توان یک سیستم یکسان برای همه حالت های بازار داشته باشیم. بلکه باید بسته به نوع حالت بازار یک سیستم جداگانه طراحی کرده یا بسازیم و با تغییر حالت بازار آن را به سیستم دیگری تغییر دهیم.

در اینجا چند ایده تقریبی از استراتژی های مختلف وجود دارد که هر یک در حالتی از بازار کار می کند.

در حالت صعودی معمولی، بخرید و نگه دارید.

هنگامی که بازار فارکس در حالت صعودی عادی است، می توانید با قرار دادن یک حد ضرر شناور، معامله خرید باز کنید و نگه دارید. تا زمانی که حالت بازار تغییر نکرده باشد، می توانید تا کسب سود به این استراتژی پایبند بمانید. اگر متوجه تغییراتی در حالت بازار شدید، این نشان می‌دهد که حالت صعودی بازار رو به اتمام است و اکنون باید حد ضررتان را محدود کنید.

در حالت صعودی ناپایدار، خرید کوتاه مدتی داشته باشید.

وقتی بازار فارکس بی ثبات است، باید بطور فعال معامله کنید. در این حالت، پس از پولبک و حرکت برگشتی، یک هدف سودآور پیدا کنید. برای بهبود ریسک به ریوارد، در تایم فریم پایین‌تر کار کنید.

در حالت نزولی عادی، معامله فروش بگیرید و نگه دارید.

در این حالت بازار، معامله فروش بگیرید و یک حد ضرر شناور داشته باشید تا بتوانید قسمت بیشتری از حرکت را بگیرید.

در حالت نزولی ناپایدار، معامله فروش کوتاه مدتی بگیرید.

حالت نزولی ناپایدار درست عکس حالت صعودی ناپایدار است. با این حال، این در مورد معاملات سهام صدق نمی کند. بنابراین، یک معامله فروش کوتاه مدتی باز کنید تا با ریسک به ریوارد خوبی به کسب سود برسید.

در حالت رنج آرام و پایدار، معاملات بریک اوت داریم.

می توان در این حالت به دو صورت معامله کنید.

ابتدا به یک تایم فریم پایین‌تر بروید و سپس از استراتژی باند استفاده کنید. اگر جفت ارزها برای مدتی در این حالت بازار بمانند، این استراتژی بسیار موفق است. با این کار، می‌توانید معاملات زیادی با ریسک به ریوارد ۲:۱ و ۳:۱ داشته باشید.

استراتژی دیگر به نتیجه این بازار بستگی دارد. عموما مشاهده شده که بازار رنج پایدار و آرام منجر به شکست و روندهای قوی می شوند. بنابراین، به جای معامله در چنین بازاری، می توان با معامله شکست ها یا همان بریک اوت ها به یک حالت دیگری از بازار بروید. با این حال، این یک گزینه عملی برای همه نیست؛ به این دلیل که شما باید چندین شکست و بریک اوت فیک و کاذب را تاب بیاورید. همه معامله گران نمی توانند با این کنار بیایند. برای کسب سود، شما باید آن روانشناسی خاص را داشته باشید. با این حال، اگر یک استراتژی بریک اوت را به طور موثر اجرا کنید، می تواند در طول زمان یک استراتژی فوق العاده باشد.

در حالت رنج ناپایدار، در محدوده باندهای بولینگر معامله کنید.

شما می توانید با رویکرد معاملاتی باند به سراغ بازارهای ناپایدار و پر نوسان بروید. می‌توان فرصت‌های خوبی برای انجام معامله در دامنه رنج به دست آورید؛ معاملات خرید در کف و فروش در سقف رنج. با این حال، باید منتظر بمانید تا لبه رنج حرکت کنید، از باند بولینگر خارج شوید و سپس منتظر بمانید تا قیمت برای معامله به باند بازگردد.

انواع حالت های بازار فارکس

چگونه با استراتژی خود کار کنیم؟

همانطور که گفتیم باید حالت بازار را شناسایی کنید و بر اساس آن برای سود حداکثری یک استراتژی اعمال کنید. با این حال راه دیگری هم وجود دارد. به عنوان مثال، شما یک استراتژی دارید که اتفاقا خوب کار می کند. پس به جای دست کشیدن از آن استراتژی، باید حالتی از بازار را پیدا کنید که آن استراتژی بتواند در آن عملکرد خوبی داشته باشد. در معاملات فارکس باید روی سیستم و حالت بازار به طور همزمان کار کنید. مجموعه ای از تمام استراتژی هایی که در شرایط مختلف کار می کنند را آماده داشته باشید. زمانی که حالت مناسبی از بازار متناسب با یک استراتژی ایجاد شد، همان استراتژی را بکار بگیرید.

نتیجه

با شناسایی انواع حالات مختلف بازار شروع کنید و بر این اساس استراتژی ای را که در شرایط مختلف بازار بهترین عملکرد را دارد، بیابید. هدف اصلی این است که بفهمیم چه چیزی در چه زمانی کارایی خوبی دارد.

آموزش پرایس اکشن رایگان 2022 | [21 فصل ویدیو + آپدیت جدید]

آموزش پرایس اکشن | بهترین و کامل ترین دوره رایگان با بیش از ۴۳۰۰۰ دانشجو!!

آموزش پرایس اکشن و معامله گری حرفه ای توسط آقای دکتر رضا اناری

به همراه آموزش روانشناسی و مدیریت ریسک و سرمایه

(محتوای این دوره در سال ۱۴۰۰ به صورت کامل بروزرسانی شده است)

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان Price Action به زبان ساده

احتمالاً در ابتدا این سوال برای شما پیش آمده است که آموزش Price Action به چه معناست و اصولا چه تعریفی برای آن وجود دارد.

این اصطلاح از دو کلمه پرایس (Price) به معنی قیمت و اکشن (Action) به معنی عمل یا واکنش تشکیل شده است. در حالت کلی آموزش پرایس اکشن به روش معامله گری گفته می شود که در آن معامله گران بر اساس حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی می کنند. این تعریف می تواند طیف وسیعی از مشتقات حرکات قیمت نظیر الگوها، کندل خوانی و اندیکاتورهای رایج را در بر بگیرد.

البته باید یادآور شد که برخی از معامله گران فکر می کنند که پرایس اکشن همان کندل خوانی است!! این مورد می تواند سرچشمه از آموزش های اشتباه افرادی داشته باشد که خود معنای پرایس اکشن و معامله گری پرایس بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان اکشن را به صورت صحیح درک نکرده اند. در پروسه معامله گری با سبک پرایس اکشن، کندل خوانی تنها بخش کوچکی از کل پروسه می باشد.

اگر بخواهیم این متد معامله گری را بطور ساده از دیدگاه خودمان تشریح بکنیم، می توان گفت که پرایس اکشن هنر تفسیر و آنالیز تکنیکال حرکات قیمت بر مبنای روانشناسی توده عام معامله گران است. لذا معامله گری پرایس اکشن از دید ما مهارت تشخیص مناطقی از حرکات قیمت است که در آن معامله گران در اثر استرس ناشی از ترس یا طمع رفتارهای مشابه و قابل پیش بینی از خود نشان می دهند.

چرا معامله با پرایس اکشن بدون تاخیر است؟

با آموزش پرایس اکشن معامله گران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه می دهند، فقط بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا می پردازند.

به یاد داشته باشید که تمامی اندیکاتور ها مشتقی از قیمت (پرایس) هستند که بر اساس فرمول های مختلف ریاضی به شما نمودار جدیدی را نمایش می دهند. به زبان ساده تر زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتور ها را دارید، گویی که به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و بدین ترتیب همواره از معامله گرانی که با سبک پرایس اکشن معامله می کنند، چند گام عقب تر خواهید بود.

آموزش پرایس اکشن

با آموزش پرایس اکشن در چه بازارهایی می توان معامله کرد؟

چون سبک معاملاتی پرایس اکشن بر اساس روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار هست و در تمامی بازارهای مالی دنیا، این انسان‌ها هستند که در حال معامله و به وجود آوردن جبهه عرضه و تقاضا می‌باشند و با در نظر گرفتن این موضوع که تمامی انسان‌ها دارای یک سری رفتارها و ویژگی‌های روانی مشخص در زمان‌های تحمل فشارهای روانی (مانند حس ترس، طمع، انتقام و ..) هستند؛ به همین علت سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مثل بورس سهام تهران، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلندمدت) کاربردی و قابل استفاده هست.

تاثیر روانشناسی معامله گران در پرایس اکشن

برای درک بهتر، این موضوع را با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم. معامله­‌گرانی را در نظر بگیرید که به اشتباه در خلاف جهت روند و در جهت ضعف بازار وارد موقعیت معامله شده‌اند. در ادامه پوزیشن این معامله‌گران در ضرر خواهد رفت و چون بازار و قیمت در جهت مخالف معامله آن‌ها حرکت کرده است و هر لحظه امکان برخورد قیمت به حد ضرر آن‌ها وجود دارد (تا پوزیشن معاملاتی آن‌ها بسته شود و از ضرر بیشتر جلوگیری شود)، لذا این موضوع باعث می‌شود تا با فعال شدن حد ضررهایی که توسط معامله­‌گران به دام افتاده تعیین شده است، جریان سفارشات معکوس ایجاد شود و موجب شدت گرفتن حرکت قیمت در این نواحی شوند.

در نتیجه به راحتی می‌توان فهمید که سبک آموزش پرایس اکشن محدود به بازار و یا تایم فریم خاصی نیست.

آموزش پرایس اکشن

چگونه می توان معامله گری پرایس اکشن را آموزش دید؟

به صورت کلی پرایس اکشن همان حرکت قیمت در طول زمان هست و بخشی از تحلیل تکنیکال می باشد. اساس عملکرد پرایس اکشن در بحث عرضه و تقاضا در بازارهای مالی می باشد که باعث حرکت قیمت و بالا و پایین رفتن آن می شود.
در این روش معامله گر با ارتباط دادن قیمت گذشته به قیمت فعلی بازار، می تواند تصمیم گیری های بهتری انجام دهد. بر خلاف سایر روش های معاملاتی، این متد دقیقاً همان اتفاقی که در بازار در حال رخ دادن است را بیان می کند که می تواند مربوط به اخبارهای اقتصادی و یا سایر رخدادهای پنهان باشد. شما با استفاده از پرایس اکشن امکان شناسایی زودهنگام فرصت ها را خواهید داشت.
چون نهایتاً تمامی اخبار و رویدادهای مهم در بازارهای مالی، خود را در قیمت نمایش خواهد داد.
یک معالمه گر پرایس اکشن عوامل کلیدی مثل حجم، قیمت، روند بازار و الگوهای رفتاری انسان ها را با استفاده از ابزار ساده ترندلاین تحلیل و بررسی می کند.

فراگیری و آموزش پرایس اکشن دکتر اناری:

جهت دریافت اطلاعات کامل و مفصل در زمینه یادگیری و آموزش پرایس اکشن، پیشنهاد می‌کنیم که دوره آموزش پرایس اکشن رایگان آقای دکتر اناری را از همین صفحه دانلود و مشاهده نمایید؛ مطمئناً بعد از مشاهده تنها چند ویدیوی ابتدای دوره آموزش پرایس اکشن، شما هم به جمع علاقه‌مندان بروزترین سبک معاملاتی دنیا افزوده خواهید شد. این دوره بهترین آموزش پرایس اکشن موجود به زبان فارسی هست که هم اکنون در اختیار شما علاقه مندان گرامی به معامله گری قرار گرفته است.

پله پله تا طراحی سیستم معاملاتی

وارن بافت سرمایه گزار بزرگ و مشهور می گوید : "معامله‌گران برنده همواره سیستم شخصی خود را برای سرمایه گذاری ها ایجاد و آن را آزمایش میکنند و معامله گران بازنده هیچگونه سیستمی ندارند یا سیستم بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان شخص دیگری را اتخاذ میکنند، بدون آنکه آن را آزمایش و یا با شخصیت خود سازگار ببینند و هنگامی که چنین سیستمی برای آنها مؤثر واقع نمی شود، سیستم دیگری را اتخاذ می کند که آن هم مؤثر واقع نمی شود."

j7LQynW32iNGDJBLJxURAceqXDIECOStTz6HaJJW.jpg

تمام مباحث این مقاله بر این پیش فـرض نوشـته شـده اسـت کـه خواننـده سیستم معاملاتی داشته باشد و معاملات او بـی نـظـم نـبـوده و از قاعـده خاصی پیروی کند؛ طوری که بتوان سابقه گذشته آن را به دقت بررسی کرد و از تحلیل آن درمورد آینده سیستم، پیش بینی هایی نمود و همچنین به بررسی سیستم معاملاتی می پردازیم تا ببینیم که یک سیستم معاملاتی استاندارد از چه بخشهایی تشکیل شده و نکات و اشتباهات رایج مربوط به هـر قسـمت را بررسی میکنیم.

یک خلبان با هر چند هزار ساعت تجربه پروازی که داشته باشد، باز هم در هر یک از مراحل پرواز ملزم به بررسی چک لیسـت هـای مرتبط است. این نکته مساله مهمی را بازگو می کند. اول اینکه هر چقدر هـم کـه تجربه خلبان بالا باشد، باز هم به دلیل فشار روانی زیـاد کـار او و از سمت دیگر، هیجانات و سرعت اتفاقات در این نوع کار باعث می شود که در زمان هـای خـاص قدرت تصمیم گیری کاهش یابد. ازطرف دیگر، نکات ریزی وجـود دارد که شاید بررسی تکرارآمیز آنها طی روز بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان برای یک خلبان مضحک و حوصـله سـربر باشـد، مانند چک کردن بالچه های پرواز برای بار دوازدهم، اما وجود چک لیست هـا او را ملزم به انجام دادن این کار میکند. در علم هوانوردی، پس از وقـوع سانحه هـای بسیار، متخصصان این امر با دقت بسیاری به نگارش این چک لیستها پرداختنـد و آن را بسیار مهم می دانند. کلیت این موضوع بسیار شبیه معامله گـری بـرای مـا است. بنابراین اهمیت سیستم معاملاتی مانند چک لیست یک خلبان است.

قسمت تحلیلی

در ابتدای سیستم معاملاتی، قسمت تحلیلی آن جای دارد؛ یعنی قسمتی که در آن مشخص شده است که با چـه ابـزاری و چگونـه بـازار را رصـد کنیم تا درنهایت، بتـوانیم جهـت بـازار و موقعیت معاملاتی را بیابیم. در ایـن قسـمت، قضاوتی درمورد نقطه ورود و نقطه خروج، چه با سود و چه بـا ضـرر، نمـی شـود؛ بلکه فقط کلیت جهت بازار بررسی می شود، به طورمثال با توجـه بـه تحلیلی که انجام داده ایم، می دانیم که سهام شرکت " ایکس " بالا می رود. براساس ایـن تحلیل، کالا و جهت مـوردنظر را مشخص کرده ایـم؛ امـا از تحلیـل فاکتورهـای دیگری نیز استخراج می شود؛ مانند قیمتی که تحلیـل را زیـر سـوال مـی بـرد و اشتباه بودنش تایید می شود. قیمتهای خطرناک و سد راهی که دربرابـر صـعود قیمت با فرض صعودی بودن تحلیل وجود دارند. این قسمت از بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان سیستم معاملاتی رویکردی همه جانبه، داینامیک و پویا دارد که به طورحتم به وجود انسان نیازمنـد است و نمی توان برای آن جایگزینی از جنس رباتهـای کامپیوتری پیـدا کـرد. ازطرف دیگر، در چگونگی تحلیل اغلب چشم و ذهن انسان مورد بحـث قـرار دارد؛ به این صورت که ساختارها و آنچه باید از نمودار استخراج شود، یک هنر است و بستگی به تجربه انسان و معامله گر دارد.

همانطور که گفتـه شـد، بـدیهی است برای این قسمت هیچگونه رباتی نمـی تـوان ساخت و در دنیای بازارهـای مـالی تاکنون چنین رباتی ساخته و پرداخته نشده است. منظور ما از اینکه این قسمت موقعیت مکانیکی ندارد، این است که به طورمثال در قسمت تحلیل جایز نیست که از اعداد ثابت استفاده کنیم یا بـرای شـکـل کـنـدلهـا یـا بـرای نـوع سـاختار چارچوب سفت و سخت تعیین کنیم؛ بلکه مهم آن چیزی است که باید به چشـم تحلیل گر بیاید و آن چیزی که در ذهن او پدیدار شود؛ به طورمثال تحلیل بـه مـا می گوید که سهام شرکت ایکس اکنون در موج چهـار بـوده و موقعیـت صـعودی بودن مهیا است؛ اما به این معنی نیست که در همین لحظه باید آن را خریداری کنیم؛ بلکه در قسمت معاملاتی، باید با توجه به قوانین ورود و خـروج بـه معاملـه بپردازیم. ازطرف دیگر به ما گوشزد می کند که سقف موج سـه قیمتی خطرناک است و شاید بازار، پس از رسیدن به آن، برگردد. همچنین، اگر قیمت، پیش از برگشت به سمت بالا، انتهای موج یک را ببینـد، تحليـل اعتبـار خـود را از دست می دهد و ما موج شماری و موقعیت را درست تشخیص نداده ایم. اگر هنـوز به معامله وارد نشده ایم، دیگر نیازی به قرار دادن سفارش نیست .

نکته مهمی که باید درمورد قسمت تحلیلی سیستم معاملاتی یادآوری شـود، این است که تحلیل تصویر کلی یک معامله بوده و به طورمعمـول در تایم فـریم بالاتر انجام می گیرد تا با دادن یک شمای کلی، به احتمال برد بیشتر معاملات ما کمک کند. بنابراین، قسمت تحلیـل سیستم معاملاتی می توانـد تکنیکالی یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو باشد .

اشتباهات رایج بخش تحلیل

متداول ترین اشتباه در نگارش قسمت تحلیلی سیستم معاملاتی، استفاده از تمام ابزارها و سیستمهای تحلیلی است؛ به طورمثال، شخص توقع دارد مـوقعیتی بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان بیابد که هم از نظر الگوهای هارمونیک، هم از نظر تکنیکال کلاسیک، هم از نظر الیوتی و هم از هر نظر دیگری ایده آل باشد و تصور می کند که موقعیتی که از هر نظر ایده آل باشد، احتمال موفقیت بیشتری دارد؛ درصورتی که اینطور نیست؛ زیرا سیستمهای تکنیکالی همگی یک چیز را می بیننـد و بررسی می کنـد و تنها زاویه دید آنها متفاوت است. پس نمـی تـوان نقطـه ای از بازار را یافـت کـه همـه سیستمها با هم اتفاق نظر داشته باشند و اگر همین نقطه یافت شود، الزاما به این معنی نیست که احتمال موفقیت این معامله و تحلیل زیاد باشـد. در ایـن حالت، با قرار دادن قوانین زیاد و پیچیده کردن سیستم، عملی ساختن آن را دشـوار کنیم و فقط ذهن خود را فریب میدهیم. بهتر است با یک سیستم تحلیل، با تسلط کامل و با تمرکز بهتر کار کنیم تا با سطحی گذشتن از همه ی سیستمها.

اشتباه دیگری که در قسمت تحلیلی سیستم معاملاتی پیش می آید، مشخص نبودن ابزارهای مورد استفاده و چگونگی استفاده از آنهـا اسـت؛ بـه طورمثال در سیستم معاملاتی گفته میشود که اسیلاتور تایید کند؛ امـا گفتـه نمـی شـود کـه کدام اسیلاتور تایید می کند. ازطرف دیگر، باید بسیار روشن باشد که تایید از نظـر ما چه چیزی است؛ به طورمثال آیا مناطق اشباعی که در اسیلاتورها وجود دارند، مناسب هستند یا منتظر کراس دوخط هستیم.

fMMRNrQ42KM2H0BPonhLxTszSE5TVGcUvCIsasJT.jpg

قسمت معامله گری

پس از اینکه موقعیت موردنظر و قیمت هـای خطرناک آن شناسایی شـود و همچنین ، ناحیه ای مشخص شود که با رسیدن قیمت به آن، متوجـه مـی شـویم زیربنای تحلیل اشتباه بوده است، در صـدد برمی آییم که با شناسایی نقطـه مناسـبی، وارد معاملـه شـویم. بدیهی است که قسمت تحلیلی بر معامله گری تقدم دارد و بدون اجازه تحلیل نمی توان به معامله پرداخت. در ایـن قسمت نیز تمام قوانین مربوط به چگونگی ورود، چگونگی تعیین حدضـرر و چگونگی خروج در نواحی سود مشخص میشود.

دلیـل و منطقی که باعـث مـی شـود در چارچوب یک سیستم معاملاتی استاندارد ، قسمت معامله گری از قسمت تحلیل گری جدا باشد، این است که ما اعتقاد داریم تحلیلمان دقیق نبوده و همیشه نیز صحیح نیست و روند تغییرات قیمت مطابق با پیش بینی ما جلو نمی رود. بنابراین، باید با وضع قوانین متفـاوتی برای ورودوخروج ، در صورت اشتباه بودن تحلیل، بتوانیم با کمتـریـن ضـر خـارج شویم و در صورت درست بودن تحلیل، بیشترین سود را کسب کنیم؛ به طور مثال ما تحلیل می کنیم که قیمت یک کالا تا دویست ریال بالا می رود. اگر یک معامله انجام دهیم و هدفمان را دویست ریال تعیین کنیم و بازار با رسیدن به قیمت صدونود ریـال بـازگردد؛ بـه طـور تقریبی درست پیش بینی کرده بودیم؛ امـا نتوانسته ایم سودی کسب کنیم. درصورتی که در قسمت معامله گری مـی خـواهیم با قوانینی که تعیین می کنیم، هر مقداری هم که بازار درجهت پیش بینی ما پیش رفت، سودهای خود را حفظ کنیم. نکته حایز اهمیت در قسمت معامله گری سیستم معاملاتی ایـن اسـت کـه در این قسمت، بیشتر سعی می شود قـوانین مکانیکی و در چارچوب معين وضع شوند تا بتوانند در موقعیت های مختلف روحیات معامله گر را کنترل کنند و با ایجاد چارچوب و قوانین، مانع بروز رفتـارهـای هیجـانی شـوند.

در ایـن قسـمت، می توان بهترین بهره را از رباتهای کامپیوتری گرفت؛ طوری که به عنوان دستیار معامله گر و با بر عهده گرفتن مسئولیتهای مختلف، به رونـد معـاملات کمک کنند. به طورمثال رباتی را فرض کنید که پس از ورود، وظیفه جابه جایی حدضـرر شما را درجهت پوزیشن بر عهده دارد. این قسمت باید بیشتر جنبـه ی تکنیکـالی داشته باشد؛ زیرا در تکنیکال داده هـا و اتفاقات بیشتر کمی هستند؛ امـا در تحلیل های دیگر مانند تحلیل بنیادی، داده ها بیشتر کیفی هستند و مکانیزه کردن آنها درعمل غیرممکن است .

اشتباهات رایج در بخش معامله گری

رایج ترین اشتباه در این قسمت، دوباره مشخص نبـودن ابـزار و نحـوه دقيـق ورود است؛ به طورمثال، پس از اینکه تحلیل اجازه ورود داد، به طوردقیق مشخص نیست که در چه قیمتی باید وارد شویم. اشتباه دیگر در قسمت معامله گری، استفاده و تکرار ابزارهای همجنس است؛ طوری که فقط استفاده همزمان آنها تکرار مکررات است؛ به طورمثال، در حالی که میدانیم هر اسیلاتور فرمول خاصی دارد و از داده هـای خاصی تغذیه می کنـد؛ استفاده از چند اسیلاتور به طورهمزمـان مفهـوم خاصـی نـدارد و باعـث افـزایش احتمال برد نمی شود؛ زیرا هدف اسیلاتورها، نشان دادن انتهای اصلاح است و هر چند که فرمول متفاوتی داشته باشند، باز هم ذات یکسان و مشابهی دارند.

اشتباه دیگر، بیشتر روانشناسانه بوده و از نداشتن روحیه ریسک پذیری به اندازه کافی نشات می گیرد؛ طوری که در زمان طراحی سیستم معاملاتی، افـراد سعی میکنند که با تعیین قوانین زیاد و پیچیده، تعـداد معاملات خـود را کـم کنند، با این فرض که این کار باعث افزایش احتمال برد آنهـا مـی شـود. درواقـع پیچیده کردن و زیادشدن قوانین بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان سیستم به نفع معاملات و معاملـه گـر نیست و فقط باعث میشود که سیستم معاملاتی شمولیت خود را از دست بدهـد و فقط در بازارها و بازه های زمانی خاصی درست کار کند.

رویه طراحی سیستم معاملاتی

پس از آموزشهای لازم، اولین قـدم بـرای طراحی یک سیستم معاملاتی، نگارش یک پیش نویس است؛ طوری که با توجه به آموخته هـای خـود بـه صـورت تئوری، می توانیم متصور شویم که در هر قسمت از سیستم معاملاتی، اعـم از تحلیلی و معامله گری، مناسب است که چه کارهایی انجـام دهیم. در قدم دوم، باید تمام این پیش نویس را در گذشته نمودار بررسی کنیم تا مطمئن شـویم که تصوری که داریم، در بازار عملی میشود. پس از اینکه در گذشته نمودار به نتایج مطلوبی رسیدیم، به صورت زنده، در یک مدت زمـان مـعـین که کوتـاه هـم نـبایـد باشد، با همان سیستم به معامله می پردازیم. اگر در تسـت ثانویه سیسـتم هـم مشکلی وجود نداشت و بازدهی مطلوب بود، سیستم معاملاتی تکمیل شده است.

لازم به ذکر است که در هر قسمت و در هر دو وجه تست سیستم ، یعنی تست در گذشته نمودار و تست به صورت معاملات زنده ، اگر نکته ای یا تغییراتی به نظـر برسد، باید در بطن سیستم معاملاتی اعمال شوند.

واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معامله‌گران موفق معمولا با بهره‌مندی از این اطلاعات و تکنیک‌های معاملاتی، سودهای خوبی را به دست می‌آورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایه‌گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیل‌گران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهم‌های مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص می‌دهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.

واگرایی چیست؟

واگرایی‌ نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شده‌اند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود می‌آید. به‌ عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان روند بوده و زمانی مشاهده می‌شود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق می‌افتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگرایی‌ها می‌توان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده ‌کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهم‌ترین و پراستفاده‌ترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم می‌توان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که اشاره کردیم، واگرایی‌ها از انواع مختلفی تشکیل شده‌اند و تحلیل‌گران با استفاده از این ابزار، می‌توانند ادامه روند سهم را در آینده پیش‌بینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارت‌اند از:

واگرایی‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی می‌پردازیم.

۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت می‌کند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان می‌دهد. زمانی که این واگرایی به وجود می‌آید، قیمت از ادامه حرکت باز می‌ایستد و تغییر جهت می‌دهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می‌شود.

واگرایی معمولی مثبت(RD+):

به ‌طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کف‌ها تشکیل می‌شود. به این شکل که قیمت یک کف را پایین‌تر از کف قبلی ایجاد می‌کند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت می‌کند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت می‌کند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان می‌دهد که فروشندگان ضعیف شده‌اند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی(RD-):

واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ می‌دهد. به ‌این ‌صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد می‌کند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت می‌کند و سقفی پایین‌تر از سقف قبلی به وجود می‌آورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، به‌ عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته می‌شود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیان‌گر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت می‌تواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی منفی

مثال: در تصاویر زیر، می‌توانید مثال‌هایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:

مثالی از واگرایی معمولی

شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.

نمونه‌ای از واگرایی

شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.

۲/ واگرایی مخفی

واگرایی مخفی زمانی به وجود می‌آید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن می‌توان در روند نزولی سهم با قله‌ها و در روند نزولی سهم با دره‌ها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم‌بندی می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد می‌شود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایین‌تر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، می‌توانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی منفی(HD-)

واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود و بیانگر ادامه‌دار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقف‌ها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایین‌تر از سقف قبلی تشکیل می‌شود به صورت هم‌زمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد می‌شود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی منفی(HD-)

۳/ واگرایی زمانی

در این نوع واگرایی، به راحتی می‌توان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم‌بندی می‌شود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگرایی‌ها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:

انواع واگرایی زمانی ویژگی واگرایی نکات مهم نوع پیش‌بینی
واگرایی زمانی معمولی تعداد کندل‌های فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد ادامه روند قبلی
واگرایی زمانی هوشمند تعداد کندل‌های فاز اصلاح کمتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است ادامه روند قبلی

فیلتر واگرایی در بازار بورس

همان‌طور که می‌دانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معامله‌گران با استفاده از این تکنیک می‌توانند به صورت لحظه‌ای به سهم‌های با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معامله‌گران برای شناسایی و بررسی سهم‌هایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، می‌توانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.

فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر می‌کند که دره‌ها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش می‌دهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که دره‌ها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقف‌ها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.

قیمت‌ها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی

با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، می‌توان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانی‌که نمودار به این سطوح می‌رسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامی‌که نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع می‌توان این شکست را فریب‌‌دهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:

نمونه‌هایی از واگرایی

سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، می‌توان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را می‌توان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسان‌گیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی می‌توان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.

نمونه واگرایی

نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، می‌تواند کاملا فریب‌دهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آن‌ها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، می‌توان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.

نمونه‌ای از واگرایی

نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز می‌توان استفاده کرد. ازجمله این الگوها می‌توان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آن‌ها را افزایش داده و می‌توان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصت‌های معاملاتی برای خرید و فروش بود.

سخن آخر

در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معامله‌گران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیک‌های تحلیلی، می‌توانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگرایی‌ها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت هم‌زمان به وجود می‌آید. واگرایی‌ها یکی از بهترین موقعیت‌ها برای پیش‌ بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معامله‌گرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، می‌توانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.

بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال فلاکس FLUX

Flux نسل جدید زیرساخت های ابری غیرمتمرکز مقیاس پذیر است. میتوان به سادگی برنامه های خود را در چندین سرور به طور همزمان توسعه، مدیریت و پخش کرد،این سیستم برای آماده Web 3.0، Dapps و موارد دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. Flux Ecosystem مجموعه‌ای کاملاً عملیاتی از خدمات محاسباتی غیرمتمرکز و راه‌حل‌های بلاک چین به‌عنوان یک سرویس است که یک محیط توسعه‌ای غیرمتمرکز، غیرمتمرکز و شبیه به AWS را ارائه می‌دهد.

تحليل تکنيکال آنلاين ارز ديجيتال زل کش فلاکس Flux zelcash با نماد FLUX در صرافي BINANCE

نمايش اطلاعات تحليل ، ممکن است چند لحظه طول بکشد

مشاهده نمودار زنده تحليل تکنيکال در کامپيوتر با مونيتور بزرگتر و يا فعال کردن گزينه DESKTOP SITE از منوي مرورگر گوشي هاي موبايل، نگاه بهتري از وضعيت بازار خواهد داد

سيگنال خريد و فروش به روش بولينگر باند 20 در ارز ديجيتال FLUX

بر اساس نظر آقاي بولينگر : کندل هايي که مثل شکل زير ، سايه کندل و يا کندل هاي قوي سبز، خطوط آبي کانال بالايي را قطع کنند سيگنال فروش SELL يا اگر کندل هاي قوي قرمز در کانال پاييني خط آبي را، قطع کرده باشند سيگنال خريد BUY در آن تايم فريم را ميدهند:

نمودار تشخيص اشباع خريد يا فروش بازار ارز FLUX با شاخص Bolinger Band

شاخص RSI

در ادامه شاخص هاي نشان داده شده Relative Strenght Index که به اختصار RSI گفته ميشود را آورده ايم تا نمودار بولينگر مورد نظرتان ساده تر و دقيق تر نشان داده شود.

نمودار با 3 منطقه خريد، خنثي و فروش رسم شده از محور افقي صفر تا 30 منطقه خريد ، از محور 30 تا 70 منطقه خنثي و از محور 70 تا 100 منطقه فروش ارز يا سهام است و حساسيت اين عدد در پايين ترين نقطه يا بالاترين نقطه ، با توجه به اخبار فاندامنتال و تجربه کاربر در پيش بيني تحولات بازار جهت تصميم گيري، مهم است و الگوي زير به صورت کلي راهنماي ما خواهد بود :

تدقيق نمودار بولينگر باند با شاخص RSI

تحليل تکنيکال چيست؟

در اين تحليل، به کمک نمودارها و اطلاعات مرتبط ازجمله قيمت، حجم وهمچنين، تکنيکها و ابزارهاي مختلف، وضعيت کلي بازار و سهام مختلف بررسي مي شود. تعريف کامل تري که در پاسخ به تحليل تکنيکال چيست مي توان داد اين است که اين تحليل يک استراتژي معاملاتي به منظور ارزيابي سرمايه گذاري ها و تعيين فرصت هاي معامله است. اين فرصت ها به کمک تجزيه و تحليل روندهاي آماري و با استفاده از فعاليت هاي معاملاتي همچون تحرکات قيمتي و حجم معاملات انجام مي شود.

تحليل تکنيکال را مي توان براي هريک از انواع ارزهاي ديجيتال داراي سوابق تاريخي معاملاتي استفاده کرد. چنين ابزاري بيشتر به منظور تحليل سهام معامله شده در بازار و پيش بيني روندهاي قيمت مورداستفاده قرار مي گيرد.

با بکارگيري تحليل تکنيکال بعنوان يک استراتژي معاملاتي مي توان به ارزيابي سرمايه گذاري ها و مشخص نمودن فرصت هاي معاملاتي با روندهاي قيمتي و الگوهاي مشاهده شده روي نمودارها پرداخت. اين تحليل بيانگر اين باشد که تغييرات قيمت يک سهم و فعاليت هاي معاملاتي گذشته ممکن است نشان دهنده ارزشمندي تحرکات آتي قيمت سهم باشد.

توجه : اين محتوا به هيچ ‌عنوان پيشنهادي مالي و يا توصيه اي براي خريدوفروش نيست.

تحليل تکنيکال اصولا براي پيش بيني در کوتاه مدت مورد استفاده قرار مي گيرد و براي بلند مدت نتيجه قابل اطميناني ارائه نمي دهد از اين رو اين تحليل بيشتر مورد استفاده افرادي است که قصد سرمايه گذاري هاي کوتاه مدت و نوسان گيري در بازار ارز ديجيتال را دارند .

هر تايم فريم (بازه زماني تحليل) براي هدف مشخصي استفاده ميشود

از کدام تايم فريم استفاده کنم؟

  • چند دقيقه اي : مخصوص اسکالپرها
  • يک الي 4 ساعته : براي پيدا کردن نقطه ورود
  • روزانه : براي پيدا کردن نقاط احتمالي برگشت
  • هفتگي : براي پيدا کردن جهت کنوني بازار
  • ماهانه : براي درک کلي بازار

ا ز ديدگاه شاخص بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان مکدي MACD ارز FLUX در روند صعودي است يا نزولي؟

مثال روند نزولي و صعودي

زماني که ميانگين هاي متحرک، واگرا شوند نشان دهنده ي قدرت صعودي روند است و بالعکس در جايي که ميانگين ها همگرا شوند نشان دهنده ي کاهش قدرت روند صعودي و شروع روند نزولي است.

هنگامي که ميله هاي مکدي بالاي خط صفر باشند روند صعودي است و هنگامي که ميله ها پايين خط صفر قرار بگيرند روند نزولي است و هر چه ميله ها بزرگتر باشند انتظار داريم قدرت روند بيشتر باشد و هر چه ميله ها کوچکتر باشند نشان دهنده ي کاهش قدرت بازار است.

نمودار تشخيص روند صعودي و نزولي بازار ارز FLUX با شاخص MACD

با نگه داشتن موس در گوشه بالا، سمت راست نمودارو زدن دکمه طبق شکل زير، ميتوانيد شاخص را تمام صفحه و بزرگتر ببينيد

تمام صفحه کردن شاخص

نمودار خطوط حمايت و مقاومت بعدي ارز FLUX با شاخص Pivot

تعاريف تحليل تکنيکال چيست؟

  • تحليل تکنيکال، هنري است که زمان تغيير روند قيمتها در مراحل نخست مومنتوم تغيير قيمت و سوار شدن بر موج جديد قيمت ها را تشخيص مي دهد. اين بررسي تا زماني انجام مي شود که شواهد جديد، گوياي شکل گيري روند جديدتري باشند. تحليلگر تکنيکال پيش از مطلع شدن تمام بازار از تغيير روند، بايد تصميم گيري هاي جديدي براي سرمايه گذاري جديد داشته باشد.
  • معاني واژه تحليل تکنيکال در حوزه بازارها و معاملات، متفاوت از معاني رايج آن است. کاربرد تحليل تکنيکال به منظور تحليل و بررسي يک بازار، به معناي صرفا تمرکز بر رفتارهاي بازار است. يعني بجاي تمرکز بر خود کالاها و خدمات قابل معامله در آن بازار، صرفا به رفتارهاي بازار توجه داشته باشيم.
  • نوسان هاي گذشته قيمت با هدف پيش بيني تغييرات آينده در قيمت موردتحليل قرار گيرد.
  • رفتارهاي بازار ازطريق بازار تحليل شود. در اين تحليل از مطالعه نمودار قيمت، حجم معاملات و ميانگين متحرک قيمتها و شکل گيري الگوها و شاخص هاي تکنيکال مهم استفاده مي شود.
  • تحليل تکنيکال به منظور پيش بيني قيمت کالاها برطبق برخي الگوها است. اين الگوها شامل تغييرات حجم معاملات و تغييرات قيمت بدون درنظر داشتن عوامل بنيادي بازار است.

در صورتي که نمودارها ديده نميشوند لطفا مرورگر خود را به روزرساني کنيد و يا از آخرين نسخه مرورگر گوگل کروم استفاده کنيد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.