برنامه ریزی استراتژیک چیست ؟ و مراحل تدوین برنامه استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک چیست ؟ شاید این نخستین پرسشی باشد که پس از شنیدن «برنامه ریزی استراتژیک» در ذهن ما شکل بگیرد. در واقع یکی از نقاط مشترک شرکتهای موفق و پیشرو همین نکته است. شرکتی که برای آیندهی خود برنامه داشته باشد و هدف تعیین کند و گامهای رسیدن به اهداف خود را به صورت حساب شده تعیین و تدوین نماید، بی شک به اهداف خود خواهد رسید. ما در این نوشتهی کوتاه، برنامه ریزی استراتژیک را تعریف میکنیم و برخی از ابعاد تصمیمات استراتژیک را بیان خواهیم کرد.
موفقیت بلندمدت شرکتها وظیفه کانونی «مدیریت استراتژیک» است. این وظیفه را میتوان به سه بخش «برنامه ریزی استراتژیک»، «پیاده سازی استراتژیک» و «کنترل استراتژیک» تفکیک کرد. برنامه ریزی استراتژیک زیربنای اصلی دو بخش دیگر است که در این نوشته تلاش خواهیم کرد به این موضوع بپردازیم.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامهریزی استراتژیک یک فعالیت مدیریتی در سازمانها میباشد که برای تعیین موارد مختلفی استفاده میشود. این موارد عبارتند است: تعیین اولویتها، تمرکز منابع و انرژی، اطمینان یافتن از اینکه کارکنان و سهامداران در جهت اهداف حرکت میکنند، تعیین توافقنامهای پیرامون نتایج و خروجیها، و ارزیابی و تنظیم حرکت سازمان در مناسبترین جهت ممکن، برای تطابق یافتن با تغییرات محیطی.
از منظر دیگر، میتوان گفت که برنامهریزی استراتژیک یک تلاش منظم و مستمر است که زیرساختهای تصمیمگیری و اجرا را در سازمان شکل میدهد. این تلاش سبب میشود تا مشخص کنیم که سازمان چی هست، چه چیزی را ارائه میکند، چرا این محصول را ارائه میدهد و برای چه کسی ارائه میکند.
همانطور که در بالا هم به آن اشاره شد، برنامه ریزی استراتژیک به موفقیت بلندمدت سازمان توجه دارد. بنابراین تمرکز آن بر آینده است، به عبارتی در این مرحله تلاش میشود تا آینده سازمان ترسیم شود.
اینکه سازمان در حال حاضر کجا قرار دارد، کدام بخش از مشتریان مورد هدف قرار داده است و در آینده بازار به چه شکلی خواهد بود، سازمان میخواهد به کدام سمت حرکت کند و کدام مشتریان را مورد هدف قرار دهد.
استراتژی تعریف های زیادی دارد، اما به صورت کلی، در بر گیرنده ی تعیین اهداف، مشخص نمودن فعالیت های لازم جهت رسیدن به اهداف، و بسیج منابع برای انجام فعالیت ها است.
برنامه استراتژیک چیست؟
برنامه استراتژیک، سندی است که در آن اهداف سازمان، فعالیتهای مورد نیاز جهت رسیدن به اهداف و همچنین تمامی عناصر حیاتی مشخص شده در طول برنامه ریزی را در بر میگیرد.
به عبارتی این سند، نقشه راهی است که نشان میدهد شرکت یا سازمان باید چه مسیری را طی کند تا به اهداف بلندمدت خود برسد. این سند میتواند از یک صفحه تا یک کتابچه جامع باشد، که اندازه و حجم آن به بزرگی سازمان و پیچیدگیهای محیطی آن بستگی دارد.
فرایند توسعه یک برنامه استراتژیک به مدیر و تیمش کمک میکند تا در هر لحظه بتوانند مسیر خود را بسنجند. اینکه کجا بودهاند؟ کجا میخواهند بروند؟ و چگونه میخواهند بروند؟
در این بخش به صورت خلاصه 7 بخش اصلی یک برنامه استراتژیک را شرح میدهیم:
بیانیه چشم انداز سازمان
بیانیه چشم انداز یک سازمان، یک بیانیه ایدهآل گرایانه برای سازمان است، اینکه سازمان میخواهد در آینده کجا باشد. «آینده» معمولا بین 3 تا 5 سال در نظر گرفته میشود، اما میتواند از این مقدار بیشتر هم در نظر گرفته شود.
چشم انداز مسیر کلی شرکت یا سازمان را مشخص میکند، اینکه هدف اصلی سازمان چیست و هر بخش برای رسیدن به آن در کدام جهت حرکت کند. یک بیانیه چشم انداز، «چه» و«چرا»ی هر فعالیت که در سازمان انجام میشود را توضیح میدهد.
ذکر این نکته ضروری است که چشم انداز نباید خیلی رویایی و غیرمنطقی باشد، به عبارتی باید در تدوین چشم انداز در نظر داشته باشیم که اهداف تعیین شده دست یافتنی باشند.
بیانیه ماموریت سازمان
بیانیه چشم انداز سازمان بیان میکند که در آینده کجا میخواهیم باشیم، این در حالی است که بیانیه ماموریت سازمان بیان میکند که چه باید بکنیم، برای چه کسی و چگونه.
تمرکز بر روی ماموریت سازمان، سبب میشود که هر روز در جهت چشم انداز خود حرکت کنیم. بیانیه ماموریت میتواند گستره انتخابهای ما را باریک کرده و یا گسترش دهد.
همچنین این نکته را در نظر داشته باشیم که میتوان چشم انداز و ماموریت را با هم ترکیب کرد و هر دو را در یک بیانیه آورد.
ارزش های اصلی (هسته ای)
ارزش های اصلی یک کسب و کار، اعتقادها و رفتارهای آن کسب و کار را شرح میدهد. این موارد شامل چیزهایی است که ما در کسب و کار و یا سازمان خود به آن اعتقاد داریم و ما را قادر میسازند که در مسیر ماموریت و چشم انداز خود گام برداریم.
تحلیل SWOT
SWOT یک نوع تحلیل درونی و بیرونی کسب و کار است که بر اساس نقاط قوت و ضعف (عوامل درونی) و فرصتها و تهدیدها (عوامل بیرونی) تدوین میشود. این تحلیل مشخص میکند که امروز کجا ایستادهایم و بر اساس آن میتوانیم تصمیم بگیریم که بر روی چه چیزی تمرکز کنیم تا به اهداف خود برسیم.
اهداف بلندمدت
اهداف بلندمدت متشکل از سه تا پنج جمله یا ردیف است که یک سطح پایین تر از چشم انداز را بیان میکند. به عبارتی این اهداف خرد شدهی چشم انداز شرکت است. این اهداف توضیح میدهد که برنامه ما برای محقق ساختن چشم انداز چیست.
اهداف سالیانه
هر یک از اهداف بلندمدت را میتوان به تعداد کمی اهداف سالیانه (سه تا پنج هدف سالیانه) شکست. که تحقق این مجموعه، سبب تحقق یافتن اهداف بلندمدت خواهد شد.
اهداف سالیانه باید اسمارت (SMART) باشند، به عبارتی: مشخص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، دست یافتنی (Achievable)، واقعی (Realistic)، مبتنی بر زمان (Time-Based).
برنامههای عملیاتی
هر یک اهداف سالیانه باید یک برنامه عملیاتی داشته باشد. در برنامه عملیاتی با جزئیات مشخص میشود که برای دست یابی به هر یک چه کارهایی را باید انجام دهیم.
چرا به استراتژی و برنامه ریزی استراتژیک نیازمندیم؟
استراتژی، نقشهی راه یک کسب و کار است. سمت و سوی حرکت سازمان را مشخص می کند. یک سازمان موفق، برای ادامهی فعالیت های خود باید یک برنامه مدون استراتژیک داشته باشد.
برخی از ابعاد تصمیمات استراتژیک به شرح زیر می باشد:
مسائل استراتژیک به تصمیمات مدیریت عالی نیاز دارند.
استراتژی یک کسب و کار توسط سطوح عالی آن کسب و کار مشخص می گردد. بنابراین مسائل با ماهیت استراتژیک نیاز به تصمیمات مدیریت عالی آن ساز مان دارد.
مسائل استراتژیک مستلزم تخصیص مقادیر زیادی از منابع شرکت است.
تصمیمات استراتژیک بنا به ماهیت شان، نیازمند حجم زیادی از منابع یک سازمان همچون نیروی انسانی، دارایی هایی فیزیکی و پول هستند که می بایست از داخل و یا خارج سازمان تهیه گردد تا بتوان در راستای رسیدن به اهداف گام برداشت.
مسائل استراتژیک اثرات عمده ای بر رونق بلندمدت سازمان دارند.
تصمیمات استراتژیک ظاهرا سازمان را برای مدت درازی، معمولا پنج سال، متعهد می کند. با این وجود چارچوب اثرات آن بسی فراتر از این مدت است. با تعیین یک استراتژی برای یک سازمان، تصویر ذهنی رقابت و مزیت های آن سازمان به همان سمت و سو گرایش پیدا می کند. سازمان در برخی از بازارهای با برخی ویژگی های رقابتی خاص شناخته خواهد شد. انتقال از این بازارها و محصولات یا تکنولوژی از طریق اتخاذ چرا نیاز به استراتژی مالی داریم؟ یک استراتژی کاملا متفاوت، پیشرفت های قبلی را به خطر می اندازد. تصمیمات استراتژیک، خوب یا بد، تاثیر بلند مدتی بر سازمان خواهد داشت.
مسائل استراتژیک آینده نگر هستند.
تصمیمات استراتژیک بر پایه پیش بینی ها و برآوردهای آینده نگری است که توسط مدیران یک سازمان صورت می گیرد. تاکید بر پیش بینی هایی است که به سازمان این امکان را می دهد تا بهترین گزینه استراتژیک را انتخاب نماید.
مسائل استراتژیک در نظر گرفتن عوامل محیط خارجی سازمان را ضروری می سازند.
همه ی کسب و کارها در یک سیستم باز قرار دارند.آنها بر وضعیت بیرونی اثر می گذارند و از آن به میزان قابل توجه و غیر قابل کنترلی اثر می پذیرند. بنابراین برای موفقیت در دستیابی به جایگاه مناسبی در وضعیت رقابتی آینده، مدیران باید نگاهشان به فراتر از محدوده ی عملیاتی کسب و کار خود باشد.
مراحل برنامه ریزی استراتژیک
مراحل برنامه ریزی استراتژیک در منابع و نوشتههای مختلف، متفاوت است. گاهی برخی منابع هر مرحله را به چند بخش تقسیم کرده و اینگونه است که مراحل بیشتری را بیان میکنند. ما در این بخش سعی میکنیم معمولترین مراحل جهت تدوین برنامه استراتژی را بیان کنیم:
مرحله نخست: تعیین جایگاه کنونی سازمان / کسب و کار
این مرحله سختترین بخش برنامه ریزی استراتژیک است، چرا که هر کسی خود را آنگونه تصور میکند که میخواهد در نظر بقیه بیاید. اما به سختی کسی را میتوان یافت که خود را، آنگونه که هست تصویر کند.
هر کسب و کاری باید به خوبی بتواند که موقعیت کنونی خود را مشخص کند، روی کاغذ بیاورد و در رابطه با آن صحبت کند.
در این مرحله میتوان جدول SWOT سازمان را مشخص کرد. به عبارتی پس از شناخت خود، میتوان نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرد.
همچنین در این مرحله، شناختی کلی در رابطه با رقبا، بازار، مشتریان به دست میآید. پس از آن جایگاه سازمان در این بین تعیین میگردد.
مرحله دوم: تدوین چشم انداز، ماموریت و ارزشهای بنیادین
پس از آنکه وضعیت سازمان، محصول و خدمات ما در بین رقبا و بازار تعیین شد. زمان است که تعیین کنیم در 5 سال آینده کجا میخواهیم باشیم (تعیین چشم انداز) و برای رسیدن به آن قرار است چه محصولاتی را برای چه کسانی و چگونه تهیه کنیم (تعیین ماموریت).
در این بخش تصویر کلی کسب و کار ما برای آینده مشخص میگردد. تعیین ارزشهای بنیادی در این بخش به مسیر دستیابی ما به اهدافمان چارچوب میبخشد. برای نمونه اگر در ارزشهای ما احترام به محیط زیست باشد، به گونهای برنامه ریزی خواهیم کرد که در تولید محصول، کمترین آسیب به محیط زیست را داشته باشیم.
مرحله سوم: تدوین اهداف بلندمدت سازمان
پس از آنکه چشم انداز و ماموریت سازمان مشخص شد. زمان آن است تا اهداف بلندمدت تعیین شود، برای تدوین اهداف بلندمدت سازمان، کافی است چشم انداز سازمان را به سه تا پنج هدف اصلی تقسیم کنیم که با تحقق هر یک، یک گام به آنچه که میخواهیم در آینده تبدیل شویم، نزدیک شویم.
مرحله چهارم: تدوین برنامه سالانه سازمان
در این مرحله، اهداف بلند مدت را به چند هدف سالیانه تبدیل میکنیم. برای این کار بهتر است که تمامی مدیران بخشهای مختلف سازمان به همراه تیمهای کاری مشارکت داشته باشند.
تعیین اهداف سالیانه توسط مدیران و تیمها این مزیت را دارد که هدف گذاری به واقعیت نزدیکتر خواهد بود و همچنین مشارکت را در سطح عملیاتی بالا میبرد.
هر یک از اهداف سالیانه باید مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، واقعی و مبتنی بر زمان باشد. همچنین برای هر یک از اهداف باید یک مسئول در نظر گرفته شود که در قبال دیرکرد و یا عدم تحقق آن پاسخگو باشد.
و در نهایت هر هدف سالیانه باید یک برنامه اجرایی مشخص و مدون داشته باشد که به راحتی مسیر تحقق آن را مشخص کرده باشد.
مرحله پنجم: بازبینی، بازبینی، بازبینی
هیچ برنامهای همیشگی نیست، بنابراین همیشه باید چرخه بهبود را در نظر گرفت. برنامه استراتژیک هم از این قاعده مستثنا نیست. از طرف دیگر محیط رقابتی خارج از سازمان همواره در حال تغییر است، بنابراین بهبود برنامه استراتژیک به صورت مدوام یک اصل اساسی میباشد.
از سوی دیگر، چون هر برنامه استراتژیک عمری بین 3 تا 5 سال دارد. هر سازمان باید به صورت دورهای برنامه استراتژیک خود را به روز کند.
برای این کار میتوان تعدادی سنجه کلیدی عملکرد (KPI) تعیین کرد، با اندازهگیری دورهای آنها میتوان میزان تحقق اهداف سالیانه را سنجید و در صورت مشاهده انحراف، در جهت بهبود تلاش کرد.
چرا بیزینس پلن نیاز داریم؟ چقدر اهمیت؟
یک بیزینس پلن خوب می تواند درمورد تصمیمات مربوط به جنبه های اصلی کسب و کار از جمله سرمایه گذاری، هزینه ها، تأمین منابع و غیره، مسیر را در روند تصمیم گیری شما روشنتر سازد.شما نمی توانید همه کارها را باهم و خودتان انجام دهید. بیزینس پلن به شما کمک می کند تا اولویت های مهم و نقاط عطف کسب و کارتان را برای تمرکز بیشتر شناسایی کنید. اهمیت بیزینس پلن و طرحهای توجیهی به طور معمول از آن جهت است که شامل اطلاعات دقیقی هستند که می توانند به بالا بردن شانس موفقیت کسب و کار کمک کند؛ مانند تحلیل بازار، بررسی رقبا، تعیین مشتری هدف، نوع بازاریابی، مراحل آماده سازی و اجرای طرح، پیش بینی جریانهای نقدی و مسیر کلی رشد. اگرچه ممکن است خسته کننده و وقت گیر به نظر برسند، اما طرحها برای موفقیت حیاتی هستند.
چندین دلیل برای نیاز شما به بیزینس پلن (طرح کسب و کار):
1. هموار کردن مسیر
هر کسب و کاری نیاز دارد مسیر همواری برای رسیدن به هدف داشته باشد.
برای تهیه برنامه کسب و کار باید صاحبان کسب و کار سوالات بسیار سختی از خود بپرسند. جواب سوالات باعث می گردد مسیر هموارتر گردد؛ حتی نوشتن آن توسط خودتان هم به شما کمک می کند تا دیدتان واقع بینانه تر شده و بهتر تشخیص دهید که آیا در استراتژی شما خلا وجود دارد.
2. کمک به تصمیم گیری های درست
برنامه کسب و کار اهداف زیادی دارد، اما اهمیت اصلی کمک به صاحبان مشاغل است برای تصمیم گیری بهتر
کارآفرینی اغلب یک تمرین بی پایان در تصمیم گیری و مدیریت بحران است. نشستن و درنظرگرفتن تمام تبعات هر تصمیم، هزینه بالایی دارد که کارآفرینان همیشه توانایی پرداخت آن را ندارند. یک طرح کسب و کار به شما این امکان را می دهد تا پاسخ برخی از مهمترین تصمیمات را پیش از موعد تعیین کنید. داشتن یک بیزینس پلن قوی یک عملکرد اجباری است؛ شما باید قبل از شروع کار بنشینید و درمورد اجزای اصلی کسب و کار خود فکر کنید، مانند استراتژی بازاریابی و کالاهایی که می خواهید بفروشید. وقتی بیزینس پلن دارید یعنی جواب سوالات سختتان را از قبل می دانید. تفکر عمیق درمورد استراتژی های مهم طرح به شما کمک می کند تا میزان تاثیر این تصمیمات را بر استراتژی های طرح درک کنید.
3. جلوگیری از اشتباهات جبران ناپذیر
طبق مطالعات، حدودا فقط نیمی از مشاغل كوچك بیش از 5 سال عمر می کنند.
گرچه دلایل زیادی برای شکست کسب و کارهای کوچک وجود دارد، اما بسیاری از آنها در بیزینس پلن به طور هدفمند مطرح می شوند.
برخی از رایج ترین دلایل شکست کسب و کارها عبارتند از:
نبود بازار: هیچ کس طالب آنچه می فروشید نیست.
کمبود سرمایه: در برخی جریانات نقدی یا اجرایی دچار کمبود سرمایه می شوید.
تیم نامناسب: تیم مناسبی برای خود انتخاب نمی کنید.
رقابت سخت: با وجود رقبای زیاد، ایجاد سود ثابت بسیار مشکل است.
قیمت گذاری: ارزیابی بسیار بالا یا بسیار پایین محصول یا خدمت خود می تواند فاجعه باشد.
یادگیری نگارش طرح می تواند به شما کمک کند تا جلوی این اشتباهات بزرگ را بگیرید.
4. برای اثبات دوام کسب و کار
صرفا اشتیاق و انگیزه نمی توانند باعث ثبات کسب و کار باشند.
بسیاری از کسب و کارها و مشاغل از روی علاقه بوجود می آیند و گرچه محرک بزرگی محسوب می شوند اما کافی نیستند. برنامه ریزی درمورد چگونگی تبدیل این چشم انداز به یک کسب و کار موفق شاید مهمترین مرحله بین مفهوم و واقعیت باشد. طرح کسب و کار و طرح توجیهی می تواند به شما کمک کند تا از منطقی بودن ایده خود مطمئن شوید. یکی از مولفه های مهم در این طرحها بخش تحقیقات بازار است. تحقیقات بازار می تواند بینش عمیقی درمورد مشتریان هدف، رقبا و بازار انتخابی شما بوجود آورد. نه تنها می تواند کارآفرینانی را که در حال راه اندازی مشاغل جدید هستند کمک کند، بلکه آنها را از نحوه فعالیت هایی مانند بازاریابی، تبلیغات و انتشار محصولات یا خدمات در کسب و کارهای موجود مطلع سازد.
5. تعیین اهداف و معیارهای دقیق
بدون داشتن طرح کسب و کار، اهداف و معیارها بی دقت و بدون پشتوانه فکری انتخاب می شوند.
داشتن طرح می تواند به هدف گذاری و نتیجه گیری دقیق تر معیارهای کسب و کارمان کمک کند. وجود طرح همچنین می تواند به شما کمک کند تا نسبت به چشم انداز و استراتژی بلند مدت خود با تفکر بیشتری عمل کنید و از چگونگی پیشرفت استراتژی خود با گذشت زمان بینش کاملتری کسب کنید.
6. برقراری ارتباط بین اهداف و معیارها
چه مدیریت تیم 100 نفره چه دونفره، همیشه نمی توانید برای تصمیم گیری شخصا حضور داشته باشید.
اگر طرح داشته باشید، انگار یک معلم همیشه کنار شماست. معلمی که همیشه آماده پاسخگویی به سوالات شماست. تیم کاری شما همیشه می توانند در هر مرحله از پیشرفت پروژه، درصورت نیاز به بیزینس پلن مراجعه کنند. اشتراک گذاری طرح کسب و کار با هم تیمی های شما باعث می گردد در جریان کار قرار گیرند و همیشه همسو با شما عمل کنند. این باعث می گردد درک مشترکی از اهداف بلندمدت کاری بین کل تیم بوجود آید.
7. تأمین مالی
بیزینس پلن به عنوان موثرترین راه تامین مالی، برای هر کسی که به دنبال تأمین مالی باشد ضروری است.
اگر قصد جذب سرمایه دارید، می خواهید از بانک وام بگیرید و یا قصد دارید در آینده شرکت خود را بفروشید، حتما به طرح ت.جیهی یا بیزینس پلن نیاز خواهید داشت. از این گذشته، هرکسی که تمایل داشته باشد پول خود را در شرکت یا پروژه شما سرمایه گذاری کند، باید از تیم و طرح شما مطمئن باشد و بداند که کسب و کار شما در طولانی مدت دوام خواهد یافت.
8. درک بهتر حجم بازار
با وجودیکه در بسیاری موارد در مقیاس کوچک پرقدرت هستید اما درک موقعیت بازار نیز مهم است.
نوشتن یک طرح کسب و کار می تواند کمک زیادی به درک بهتر رقابت و بازاری که در آن فعالیت دارید بکند. روشن شدن روندها، ترجیحات مصرف کنندگان، اختلالات احتمالی، عرضه و تقاضاهای پیش بینی نشده و سایر مسایلی که همیشه به وضوح قابل درک و مشاهده نیستند با داشتن طرح، خیلی بهتر شناسایی می شوند.
9. کاهش ریسک و خطرات احتمالی
با آزمایش پروژه خود در یک بیزینس پلن دقیق و جامع، ریسکها را تحت کنترل درآورید.
کارآفرینی بسیار پرمخاطره است اما اگر یک برنامه تجاری کامل و به روزی داشته باشید، این ریسک قابل کنترل تر می شود. تهیه پیش بینی های درآمدی و هزینه، تهیه نقشه های لجستیکی و عملیاتی، درک بازار و فضای رقابتی همه و همه می توانند به کاهش ریسک پروژه کمک کنند؛ این کمکم از یک روش بسیار متداولی انجام می گیرد که درنهایت به کاهش هزینه ها کمک خواهد کرد. داشتن یک طرح تجاری به شما این امکان را می دهد که در زمان و فرصت کم، تصمیمات بهتری بگیرید و از واضح ترین دید ممکن برای آینده شرکت خود بهره مند شوید.
مسیر پر پیچ و خم با نداشتن بیزینس پلن
اهمیت بیزینس پلن (طرح کسب و کار)
اکنون که درک درستی از چرایی وجود بیزینس پلن دارید می توانید با اطمینان طرح خود را شروع کنید.
کارآفرینانی که بتازگی کار خود را شروع می کنند، معمولاً شک دارند که آیا من واقعاً به بیزینس پلن نیاز دارم؟ آیا نوشتن یک بیزینس پلن واقعا بهترین روش صرفه جویی در زمان و هزینه است؟ پاسخ این سوالات تقریباً همیشه مثبت است. طرح کسب و کار بخشی جدایی ناپذیر شروع کار جدید است. درحقیقت نوشتن بیزینس پلن می تواند مدت ها طول بکشد زیرا نیاز است تا داده های زیادی را در اختیار داشته باشید. با داشتن اطلاعات کافی نیز به پیش بینی ها نیاز دارید. مطالعات نشان می دهد کارآفرینانی که کار خود را با داشتن برنامه کسب و کار شروع چرا نیاز به استراتژی مالی داریم؟ می کنند، کسب و کارشان دارای احتمال تداوم بیشتری نسبت به کارآفرینان بدون بیزینس پلن است. مطالعات دیگری نشان می دهد با اینکه تکمیل یک طرح کسب و کار (بیزینس پلن) تضمینی برای موفقیت نیست، اما نشان می دهد که پایین آوردن هزینه و زمان در پیشرفت پروژه، شناسایی و کاهش میزان ریسک، احتمال موفقیت را بسیار بالا می برد. پس چرا خود را با یکی از بهترین ابزارهای موفقیت مسلح نکنید؟ اگر هنوز مطمئن نیستید، دلایل اهمیت طرح کسب و کار (بیزینس پلن) را در ادامه بخوانید:
بیزینس پلن برای خیلی از مشاغل الزامی است
اگر قصد دریافت وام از یک موسسه مالی و یا بانک دارید، برای جبران هزینه در کسب و کار کوچک خود نیاز به کمک دارید، نیاز دارید ایده خود را برای سرمایه گذاران مطرح کنید، از حمایت شریک تجاری خود استفاده کنید، حتما و فقط بیزینس پلن (طرح کسب و کار) لازم است. سرمایه گذاران و حامیان بالقوه می خواهند پتانسیل واقعی ایده شما را به وضوح در حقایق و اعداد و ارقام مشاهده کنند. یک بیزینس پلن بهترین و به طور چرا نیاز به استراتژی مالی داریم؟ کلی تنها راه قابل قبول برای ارائه این اطلاعات است.
یک بیزینس پلن، یک بررسی واقعی
نوشتن یک طرح کسب و کار معمولا اولین مبارزه واقعی برای صاحبان کسب و کارهای کوچکی است که دقیق بررسی نکرده اند. آنها می خواهند سرمایه گذار جدیدی جذب کنند اما فرض اصلیشان بر این است که ایده بی نقصی دارند و تمامی جنبه ها را بطور کامل بررسی کرده اند. اگرچه این یک تفکر ناخوشایند و ترسناک برای یک کارآفرین تازه کار است اما شناسایی شکاف ها در اوایل کار با داشتن بیزینس پلن باعث می شود فرآیند پیشرفت پروژه بخوبی پیش رود. بیزینس پلن به صاحبان مشاغل فرصتی می دهد تا تحقیقات خود را کامل کنند، ایده ها را بیازمایند و برای تقویت و دوام بیشتر کسب و کارشان قدمهای محکم بردارند.
بیزینس پلن ایده های جدیدی به شما ارائه می کند
یکی از بهترین اتفاقاتی که برای هر شخص، طی روند برنامه ریزی کسب و کار می تواند رخ دهد کشف ایده ها و دیدگاههای جدید و استراتژی های مختلف است. علیرغم باور بعضی اشخاص مبنی بر اینکه طرح کسب و کار فقط یک سند طولانی، انعطاف ناپذیر و غیر قابل تغییر است، در حقیقت بیزینس پلن موثر و مفید کاملا برعکس است؛ این طرح ابزاری انعطاف پذیر، رو به رشد و پویاست که می تواند به شما کمک کند تا خلاقانه تر فکر کنید و برای سخت ترین چالش های کسب و کارتان راه حل های جدیدی بیابید. این اتفاق بویژه هنگامی جالب است که برای استراتژی های بازاریابی کسب و کارتان در حال تصمیم گیری هستید. جالبی داستان اینجاست که همانطور که درحال برنامه ریزی برای فعالیت های بازاریابی خود هستید، خلاقیت و ایده های تازه برایتان بسیار ارزشمند است.
طرح کسب و کار یک برنامه عملیاتی تعریف می کند
طرح کسب و کار سندی مفید برای صاحبان مشاغل کوچک است. اگر قصد دارید از بیزینس پلن به عنوان ابزاری برای ترسیم موارد عملی، مراحل کار و فعالیتهای آینده استفاده کنید، درخواهید یافت که سندی زنده و پویا دراختیار دارید که نه تنها مکان کسب و کارتان را مشخص می کند بلکه مسیرهای احتمالی رسیدن به آنجا را نیز در اختیار دارید. بطور کلی ممکن است بتوانید بدون برنامه یک کسب و کار موفق بسازید، اما مطمئناً انجام این کار با یک برنامه کسب و کار مدون بسیار آسانتر خواهد بود. این نوع سند روان و انعطاف پذیر می تواند برای تجارت جدید بسیار ارزشمند باشد.
استراتژی سرویس ITIL چیست؟
استراتژی سرویس ITIL یا همان (ITIL Service Strategy) فرآیندی است که به سازمان ها این امکان را می دهد تا با بهبود روش مدیریت سرویس های فناوری اطلاعات محصولات و سرویس های مورد نیاز مشتریان خود را ارائه و پشتیبانی کنند.
زمینه های مختلف فرآیند استراتژی سرویس ITIL عبارتست از:
- مدیریت سبد خدمات
- مدیریت مالی برای سرویسهای فناوری اطلاعات
- مدیریت تقاضا
- مدیریت روابط تجاری
- مدیریت استراتژی برای سرویسهای فناوری اطلاعات
هیچ سازمانی با افراد ثابتی کار نمیکند و مشتریان آنها نیز مدام در حال تغییر هستند. حتی دولت و سازمانهای غیرانتفاعی نیز در بخشهایی که خدمات اجتماعی برای پرداخت مالیات و مشارکتهای مالی رقابت میکنند، تغییر میکنند.
نیروهای رقابتی مدعی هستند که یک سازمان فناوری اطلاعات کار خود را بهتر از سایر سازمانهای جایگزین خود انجام میدهد. در بخش استراتژی سرویس ITIL به این موضوع پرداخته میشود که چگونه سازمان خود را در موقعیتی قرار دهید که قابل جاگزینی با سایر سازمانها نباشد.
مدیریت سبد خدمات (Service Portfolio Management) و استراتژی سرویس ITIL
مدیریت سبد خدمات (SPM) ابزاری است که میتوان از طریق آن سرمایه گذاری در بخش منابع را بصورت پویا و شفاف مدیریت نمود. هدف SPM آن است که همگام با مدیریت ریسک و هزینه ها، ارزش ایجاد شده برای کسب و کار را نیز بیشینه کند. ما این کار را با اطمینان از این که محتوای سبد خدمات مطابق با استراتژی مدیریت خدمات سازمان است، انجام میدهیم.
مدیریت سبد خدمات میتواند با کمک فرآیند مدیریت تغییر، سرویسهای ارائه شده و همچنین تغییرات عمده در سرویسهای موجود را ارزیابی کند. SPM یک فرآیند دائمی است.
این فرآیند بر سرویسهای موجود در کانال سرویس نظارت میکند. نخست از زمان شروع سرویسها از طریق سرمایه گذاری، سپس از طریق طراحی، توسعه، تست و استقرار. همچنین هنگامی که عملیات اجرا می شود، نظارت می کند تا اطمینان حاصل شود که ما در حال دستیابی به نتایج مورد انتظار هستیم و در نهایت، هنگامیکه سرویس به پایان حیات مفید خود میرسد، جهت اطمینان از پایان منظم و نگهداری از رکوردها و دارایی های ضروری، با فرآیندهای انتقال سرویس کار خود را ادامه میدهد.
مدیریت مالی برای سرویس فناوری اطلاعات (Financial management)
مدیریت مالی برای سرویسهای فناوری اطلاعات تضمین میدهد که ما سرمایههای بخش IT را ردیابی و شناسایی کرده و برای سرویسهای ارائه شده صرف کنیم.
چرا به انجام چنین کاری نیاز داریم؟ ما میخواهیم یک سرویس باکیفیت با کمترین هزینه ممکن ارائه دهیم. همچنین میخواهیم ارزش کسب و کاری ایجاد کرده و فرصتهای بیشتری را برای انجام پرژه های اضافی بدست آوریم و از این طریق ارزش به مراتب بیشتری برای کسب و کار به ارمغان آوریم.
سه فعالیت اصلی که در فرآیند مدیریت مالی برای سرویسهای فناوری اطلاعات انجام میشود عبارتست از:
- Accounting (حسابداری)
- Budgeting (بودجه بندی)
- Charging (صدور صورتحساب)
(این سه فعالیت به ABCهای مدیریت مالی معروف هستند)
حسابداری شامل اصولی برای حسابداری هزینه صرف شده در بخش IT است. ما اینکار را برای پاسخ به این سوال انجام میدهیم، “ارائه هر سرویس چقدر هزینه دارد؟”
ما از بودجه بندی برای نشان دادن بودجه مورد نیاز جهت پشتیبانی از خدمات تعریف شده در سطح معینی از فعالیت های کسب و کاری استفاده میکنیم.
صدور صورتحساب همان فرآیندی است که تضمین میکند مدیریت سرویس IT باعث کسب ارزش برای کسب و کار خواهد شد. بدین معنا که مصرف کنندگان سرویسها از هزینه ای که صرف ارائه سرویس به آنها میشود، آگاهی دارند.
مدیریت تقاضا
مدیریت روابط تجاری (Business relationship management) و استراتژی سرویس ITIL
مدیریت روابط تجاری در ITIL بسیار شبیه به مدیریت سبد خدمات و مدیریت استراتژی، کار میکند. این به خدمات فناوری اطلاعات در اطلاع رسانی و پیاده سازی استراتژی و انتخاب خدمات کمک میکند.
افراد حاضر در این فرآیند به دنبال ایجاد ارتباط با مشتریان جهت درک نیازهای آنها به خدمات هستند. این شامل موارد زیر است:
- اطمینان از اینکه سرویسهای فراهم شده، ارزش مورد انتظار مشتریان را برایشان ایجاد میکند.
- درک اینکه محیط مشتریان جهت شناسایی فرصتها برای ارائه سرویسهای جدید یا کاربردهای جدید از سرویسهای موجود، به اندازه کافی مناسب باشد.
- اطلاع از تغییرات در محیط کسب و کاری مشتریان که ممکن است بر نیازهای سرویس تاثیر بگذارد.
مهم ترین شاخص کلیدی عملکرد برای مدیریت روابط تجاری، رضایت مشتری است.
مدیریت استراتژی برای سرویسهای فناوری اطلاعات (Strategy management)
مدیریت استراتژی برای سرویسهای فناوری اطلاعات در تلاش است تا مدیریت سرویس IT را به یک دارایی استراتژیک برای سازمان تبدیل کند. همگام سازی فناوری اطلاعات با کسب و کار به تنهایی کافی نیست. فناوری اطلاعات باید با کسب و کار یکپارچه نیز بشود.
هر فراهم کننده سرویس برای موفقیت باید شناخت عمیقی از محیط بازاری که در آن فعالیت میکند، داشته باشد. آنها باید علاوه بر شناخت فرصتهای موجود، نقاط ضعف و قوت خود را نیز بشناسند. مدیریت استراتژی برای سرویسهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بدنبال پاسخ به پرسشهایی همچون موارد زیر است:
چرا به نرم افزار های مالی نیاز داریم
در دنیای امروز، نرم افزارهای حسابداری و مالی امور مدیران و مالکان شرکت ها را آسان تر کرده است. در زمان های گذشته مدیریت و سازمان دهی حساب های مالی به شکل دو طرفه ممکن نبود و هر یک از طرف های معامله قادر بودند که فقط فعالیت های مالی و تجاری خود را کنترل و سازمان دهی کنند.
در شرایطی که معامله بین چند شخص انجام می شد، مدیریت حساب های مالی را دشوارتر می کرد. اکنون در این مقاله می خواهیم دلایل استفاده از نرم افزارهای مالی را برای شما شرح دهیم. برای ثبت کردن دقیق قرارداد ها و معامله های صورت گرفته بین شرکت ها، به نرم افزار مالی احتیاج داریم.
نرم افزار های مالی:
نرم افزارهای مالی و حسابداری در سال های اخیر توسعه زیادی یافتند و توانمندی های لازم را به دست آوردند و اکنون ابزاری مؤثر و کارآمد برای کنترل حساب های مالی شرکت ها و ادارات به شمار می روند. نرم افزارهای مالی همه هزینه ها و درآمد های شرکت را به صورت دقیق مورد محاسبه قرار داده و ثبت می کنند. این نرم افزارها توانایی دریافت گزارشات به شکل روزانه، ماهانه و سالانه را دارا می باشند و این گزارشات را در هر زمانی به مدیران مالی شرکت ارائه می دهند.
گزارش نرم افزار حسابداری
مزیت های استفاده از نرم افزارهای مالی:
استفاده از نرم افزار های مالی دارایی مزایای زیادی می باشد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
کاهش اتلاف وقت و افزایش سرعت در محاسبه هزینه و درآمد:
نرم افزار مالی قادر می باشد که چندین ساعت از زمان ما را در قیاس با دستگاه های دستی مالی و یا حسابداری که از اکسل و صفحه های گسترده بهره می برد، اندوخته کند. این ویژگی به این دلیل می باشد که نرم افزار مالی ورودی های اضافی و فاقد کارایی لازم را به حداقل رسانده و یا آن ها را محدود می کند.
به طور مثال درج اطلاعات مشتری مانند نشانی در زمان صادر کردن فاکتور یا صورت حساب را در نظر بگیرید. در دستگاه های دستی مقداری از زمان برای درج این اطلاعات تکراری در زمان صادر کردن فاکتور صرف می شود، در حالی که در نرم افزارهای مالی این مشخصات نیازی به وارد کردن در هر مرحله ندارد.
محاسبه و درج صحیح مشخصات در ارتباط با موجودی اجناس، کارکنان و مشتری:
در صورتی که شما یک شرکت داشته باشید که یک نفر مالک آن باشد، فاقد هرگونه کارمند، فاقد مشتری های انبوه و بدون فرمی بلند از موجودی اجناس، امکان دارد که شما هیچ وقت به نرم افزار حسابداری احتیاج نداشته باشید.
در شرایطی که شما تنها یک شرکت کوچک با عده محدودی مالک داشته باشید که فرمی از مشتری ها یا کارکنان و اندازه موجودی اجناس را در اختیار دارید، با بهره گیری از نرم افزار مالی می توانید اطلاعات و مشخصات مالی خود را به شکلی دقیق ثبت کنید.
فعالیت هایی مانند ثبت مشخصات مشتریان، معرفی افراد به عنوان کارمند شرکت و معرفی اجناس و ورود مشخصات آن ها مانند تعداد اجناس، اطلاعات فنی جنس و فرم های قیمت و… توسط نرم افزار مالی عملی می شود.
ویژگی های نرم افزارهای مالی
ویژگی های نرم افزارهای مالی:
از جمله برخی از ویژگی های مهم نرم افزارها، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
استفاده آسان:
بیشتر نرم افزارهای مالی به شکلی ساخته شدهاند که به سادگی قابل استفاده باشند، به طوری که نرم افزارهای مالی ویژه برای دستگاه های مالی کوچک آن قدر ساده طراحی شده اند که یک شخص بدون هر گونه اطلاعات از چگونگی عملکرد نرم افزارهای مالی و حتی بدون دانش حسابداری می تواند از آن ها استفاده کند.
به حداقل رسیدن اشتباهات:
یک نکته اساسی که می توان برای نرم افزارهای حسابداری به آن اشاره کرد این است که اشتباهات محاسبه ای با بهره گیری از این نرم افزارها به کمترین میزان چرا نیاز به استراتژی مالی داریم؟ خود می رسند. یک نرم افزار مالی به شما این امکان را می دهد که به طور هم زمان، با ثبت مشخصات درصد های متنوعی از انواع تخفیف، هزینه های مالیاتی را درج کرده و بدون هر گونه خطا های محاسبه ای مجموع مبلغ مورد محاسبه را به شما گزارش می کند. در صورتی که اگر این محاسبات به شکل دستی اجرا شود، احتمال خطا در ثبت اطلاعات بالا می رود.
ارائه گزارش:
نکته مثبت دیگر برای نرم افزارهای مالی، گزارش هایی می باشد که در بازه های زمانی مشخص می توان از نرم افزار دریافت کرد. این گزارش ها به آسانی در سیستم های حسابداری آماده می شود و این اجازه را به شما می دهد که بر روی فعالیت مالی درج شده در نرم افزار آگاهی و کنترل منظم داشته باشید.
برای مثال شما قادر خواهید بود با بهره گیری از گزارش های نرم افزارهای مالی با مشتریانی که در پرداخت هایشان تاخیر دارند، تماس بگیرید. این گزارشات به سادگی زمان مورد مصرفی را به حداقل می رسانند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله حسابداری دائمی را به شما پیشنهاد می کنیم.
چرا باید شرکت ثبت کنیم؟
قبل از اینکه اقدام به ثبت شرکت کنید باید از خود بپرسید که چرا باید شرکت ثبت کنیم؟ زمان برنامه ریزی برای ثبت شرکت و راه اندازی شرکت، گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد. تمام جوانب کار را بررسی کرده تا بتوانید با اطمینان شرکت خود را ثبت کنید.
سعی کنید که در مورد انواع مختلف شرکت اطلاعات خود را تکمیل کنید تا با ویژگی های هر یک از شرکت ها آشنا شوید. سپس با توجه به اطلاعات موجود در مقاله راهنمای ثبت شرکت می توانید کار ثبت خود را انجام دهید.
اگر اطلاعات کاملی درباره انواع شرکت های تجاری ندارید می توانید به بخش ثبت شرکت در منوی اصلی رفته و مقاله های مربوطه را مطالعه نمایید.
هدف از ارائه این مقاله پاسخگویی به کسانی است که می خواهند شرکت ثبت کنند. ممکن است برای ثبت شرکت سوالات بیشماری برایتان پیش آید اما پاسخ مناسبی برای آن نداشته باشید. در این جا سعی داریم تا آنجا که امکانپذیر است پاسخگوی بیشتر سوالاتتان باشیم.
همچنین مشاوران ما در تمامی ساعات کاری پاسخگوی هرگونه سوال در زمینه ثبت شرکت هستند. پس اگر در مرحله ای به مشکل بردارید و با نتوانستید کار ثبتی خود را به اتمام برسانید کافیست گوشی خود را برداشته و با گرفتن شماره های تماس 02145518 و 09120253390 با مشاوران ما تماس بگیرید. کارشناسان مجرب ما در موسسه با روی باز پذیرای سوالات شما هستند.
در این مقاله سعی داریم تا شما را با 8 مرحله لازم برای ثبت یک شرکت رویایی آشنا کنیم: چرا باید شرکت ثبت کنیم؟
ایده خود را تایید کنید : برای انتخاب و تایید اعتبار ایده خود ، باید خود را به جای مشتریان آینده قرار دهید تا بتوانید سوالات و نیاز های آن ها را پاسخگو باشید.
یک بنیانگذار پیدا کنید : برای تاسیس شرکت های نوپا از دو موسس یا بیشتر استفاد کنید تا احتمال موفقیت شما بیشتر شود.
ایجاد یک مدل برای کسب و کار : این مدل باید به گونه ای ایجاد شود که نشان دهنده ساختار نهایی و نحوه عملکرد ایده شما باشد. به این ترتیب بهتر می توانید به درآمدزایی در بازار واقعی دست پیدا کنید.
روی برنامه تجاری خود کار کنید : برنامه کسب و کار چیزی بیش از هدف است. برنامه تجاری برای شما تصمیم می گیرد که چگونه هر بخش و عنصر از مدل کسب و کار انتخابی شما، در راستای تحقق آن هدف کار می کند.
ایده خود را بسازید: برند سازی مهم است زیرا هویتی به رویای شما می بخشد.
شرکت خود را ثبت کنید : ثبت شرکت دیگر مانند گذشته یک کار خسته کننده و طاقت فرسا نیست. شما همیشه باید شرکت خود را قبل از راه اندازی در بازار در سامانه ثبت شرکتها ثبت کنید. چرا باید شرکت ثبت کنیم؟
تامین بودجه برای شروع کار : مهمترین مسئله برای شروع کار تامین کردن بودجه مورد نظر است. اینکه از چه منبعی این بودجه را تامین کنید موضوعی است که باید قبل از ثبت شرکت به آن خوب بیاندیشید. چرا باید شرکت ثبت کنیم؟
مرحله ساخت : مرجله شروع به کار پس از تامین بودجه شروع می شود. به این ترتیب می توانید شرکت خود را ثبت کنید. چرا باید شرکت ثبت کنیم؟
دیدگاه شما