- منظور از چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار چیست؟
- مراحل چرخه تجاری
- دلایل رخ دادن چرخه تجاری
- مولفههای اصلی چرخه تجاری
- مدلهای بررسی چرخه تجاری
اصطلاحات متداول در فارکس
توضیح :حد ضرر فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد ضرر هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
T/P:take profit (حد سود)
توضیح :حد سود فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد سود هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
Commission:کمیسیون یک معامله که بسته به نوع قرارداد متفاوت میباشد.
R/O Swap: interest Rate:سود بانکی که مبنای محاسبه آن به نوع معامله ، قرارداد و جهت (خرید یا فروش) آن، بستگی دارد که در هنگام خرید این سود به حساب معامله گر واریز و در هنگام فروش از حسابش کسر می شود.
Trade P/L:سود یا ضرر قطعی
Floating P/L:سود یا ضرر شناور
Closed Trade P/L:سود یا ضرر قطعی معامله بسته شده
Deposit :مبلغ سپرده که بسته به نوع حساب متفاوت میباشد( دلار امریکا یا یورو و…)
Withdrawal:برداشت وجه از حساب
Balance:مانده حساب قبل از باز شدن پوزیشنهای (معاملات) موجود.
Margin Requirement:موجودی مورد نیاز برای انجام یک یا چند معامله که معمولا به درصد و یا مبلغ نمایش داده میشود
:Total Credit Facilityجمع وام اختصاص داده شده به یک حساب
:Equityموجودی خالص یا مانده حساب که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Available Margin:موجودی ضریب معاملات که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Free Marginموجودی ضریب معاملات به دلار که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Margin Level=MLدرصد ضریب معاملات نسبت به موجودی که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Leverage:حد اکثر ضریب مجاز برای انجام معاملات که معمولا برای ارزها 100 تا 300 برابر موجودی خالص (Equity) و روندها و سیکلهای بازارهای مالی برای فلزات قیمتی مانند طلا و نقره 50 تا 150 برابر موجودی خالص (Equity) است.
Cell Margin warning:اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یک حساب زمانی رخ میدهد که نرخ محصولی که توسط صاحب حساب خریداری یا فروخته شده برعکس حرکت کند و به جائی برسد که موجودی صاحب حساب کافی نباشد، که در این حالت میبایستی افزایش موجودی داد و یا مقدار لازم از پوزیشنهای (معاملات) موجود را بست .
Stop out:در صورتی که صاحب حساب به اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یا Cell Margin warning توجه نکند و نرخ محصول معامله شده همچنان برعکس نوع معامله حرکت کند و موجودی خالص نزدیک به پایان باشد سیستم بصورت اتوماتیک بعضی پوزیشنهای (معاملات) را بسته به نوع و مقدار آن را میبندد و درصورتی که روند عکس ادامه پیدا کند کلیه معاملات به صورت خودکار بسته میشود تا جائی که هیچ معامله ای باقی نماند.
Volume:تعداد مرتبه تغییر نرخ در یک دوره زمانی 1 دقیقه ، 1 ساعت ، 1 روز و یا ….
برزخ بورس و سهامداران
به نظر میرسد تازمانیکه تکلیف برجام مشخص نشود، قیمتهای جهانی در شرایط فعلی باشد و عملکرد خوبی نیز از حقوقیها بهویژه صندوق توسعه و تثبیت در بازار نبینیم، باید شرایط موجود را تحمل کنیم.
به گزارش خبرنگار ایمنا، شاخص کل بازار بورس تهران در روز گذشته با رشد یک هزار و ۵۹۹ واحدی به سطح یک میلیون ۴۷۳ هزار و ۴۹۸ واحد رسید. به نظر میرسد که بازار بتواند طی دو روز آینده به سطح مقاومتی یک میلیون ۴۸۰ هزار واحد برسد.
افت قیمت کامودیتیها، افزایش تفاوت نرخ دلار نیمایی و آزاد و انتظارات تورمی از مهمترین عوامل مؤثر بر بورس است که روند چند هفته اخیر بازار را منفی کرده است. البته چند روزی است روند شاخص مثبت شده و رشدهای بیرمقی در حد سه تا پنج هزار واحد ثبت کرده که به نظر میرسد بیشتر، حاصل تلاش حقوقیها در انجام معاملات در نمادهای شاخصساز باشد. آنطورکه کارشناسان معتقدند امروزه شاخص بورس، ملاک خوبی برای وضعیت حقیقی بازار نیست و ارزندگی هر سهم با توجه به ویژگیها، گزارشات و روند بهخصوص آن باید بررسی شود.
یکی دیگر از عواملی مؤثر در وضعیت فعلی بازار، آن است که اقداماتی که دولت برای تعادلبخشی به بازار سرمایه در نظر میگیرد، تا زمان عملی شدن بارها تغییر میکند که این عامل در تصمیمات معاملاتی سهامداران و میزان اطمینان آنها به بازار سرمایه بسیار مؤثر است. یکی از این اقدامات، اخذ مالیات است که مدت طولانی است سهامداران و شرکتهای بورسی را در بلاتکلیفی قرار داده است. این تغییرات در نهایت موجب خروج سرمایه و سهامداران از بورس و ورود این سرمایه به بازارهای دیگر مانند ارز و طلا خواهد شد.
یکی دیگر از اقداماتی که موجب نارضایتی سهامداران شده، نحوه عملکرد صندوق تثبیت بازار است، این صندوق با دریافت کارمزد از معاملات، باید تعادل را در بازار سرمایه ایجاد کند اما ظاهراً تنها در چند نماد معاملاتی خاص اقدام به معامله میکند، اقدامات این صندوق تنها به افت کمتر شاخص کل بورس منجر خواهد شد و در بهبود وضعیت بازار تأثیری نخواهد داشت.
آنطورکه شهرام معینی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان پیش از این به ایمنا گفته است: آنچه در گزارشات سه ماهه ارائه میشود، تقریباً از پیش توسط کارشناسان قابل پیشبینی بوده است. شرکتهایی که گزارشات آنها منتشر شده است نیز این ادعا را ثابت کردند که گزارشات چیزی فراتر از پیشبینیها نبوده و در برخی موارد، عملکرد شرکتها ضعیفتر از آنچه پیشبینی میشد، بوده است. افزایش قیمت کامودیتیها و افزایش قیمت ارز نیما در این گزارشات منعکس شده که از پیش نیز انتظار آن وجود داشت؛ بنابراین این گزارشات چندان در روند بازار تأثیر نخواهد داشت.
وی همچنین معتقد است موضوعی که اکنون میتواند به طور خاص بر بورس تأثیر جدی بگذارد، تغییر یکی از متغیرهای اصلی همچون کامودیتیها است. اگر قیمت کامودیتیها کاهشی شود بر بورس تأثیر منفی خواهد داشت؛ همچنین اگر توافق انجام شود، انتظارات رشد دلار از بین میرود و نرخ کنونی ارز نیمایی تثبیت خواهد شد.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت: این موضوع ابتدا ممکن است بر سودآوری برخی از شرکتها تأثیر منفی داشته باشد اما در ادامه با توجه به افزایش مسیرهای صادراتی و رفع احتمالی تحریمها به نفع شرکتهایی همچون خودروییها و بانکها خواهد شد. همچنین اگر احتمال توافق کاهش یابد، فشار بر درآمد ارزی و محدودیت صادرات نفتی و غیرنفتی افزایش خواهد یافت که رشد نرخ ارز و نرخ نیما را به دنبال دارد. این موضوع میتواند تأثیر افزایش بر قیمت شرکتهای بورسی داشته باشد.
تغییر در تصمیمات دولت سرمایهگذاران را مردد کرده است
مهدی ساسانی کارشناس بازار سرمایه نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: اصلیترین موضوعی که منجر به شرایط فعلی بازار سرمایه شده این است که تصمیماتی که دولت در رأس امور قرار میدهد، آنقدر دستخوش تغییرات میشود که سرمایهگذاران نمیتوانند روی این تصمیمات حساب باز کرده و چشماندازی برای خود ایجاد کنند.
وی با بیان اینکه بارها تصمیماتی درخصوص عوارض، مالیات یا دیگر موضوعات گرفته شده و در مدت کوتاهی لغو شده که منجربه ایجاد نوعی بلاتکلیفی برای سرمایهگذاران شده است، اضافه میکند: در چنین شرایطی سرمایهگذاران از بازار سرمایه خارج میشوند و با خروج سرمایه از بازار، با مشکل کمبود نقدینگی در تابلوی معاملات مواجه میشویم.
کمبود نقدینگی منجر به ایجاد یک سیکل فرسایشی اصلاحی در بازار سرمایه شده است
این کارشناس باز سرمایه معتقد است: همین موضوع کمبود نقدینگی منجربه ایجاد یک سیکل فرسایشی اصلاحی در بازار سرمایه میشود و اکنون بیش از یک ماه است بازار در این سیکل قرار گرفته است.
ساسانی اضافه میکند: از طرفی قیمتهای جهانی در یک ماه گذشته افت زیادی را تجربه کرده است. با توجه به اینکه بسیاری از شرکتهای بورس ایران صادراتمحور است، افت قیمتهای جهانی در میانمدت باعث افت سودآوری این شرکتها میشود؛ به ویژه شرکتهایی که تقاضا برای محصولاتشان در داخل کشور وجود ندارد از این موضوع بیشتر متضرر میشوند.
دولت به بازار سرمایه نگاه ویژه داشته باشد
وی تصریح میکند: عواملی که گفته شد در کنار برخی مسائل دیگر باعث شده بازار وضعیت فعلی را داشته باشد. گزارشهای سه ماهه برخی از شرکتها بسیار خوب است اما به دلیل نبود نقدینگی در بازار و کاهش معاملات، تغییر خاصی پس از ارائه گزارشات روندها و سیکلهای بازارهای مالی سه ماهه در بازار ایجاد نشد. این موضوع مستلزم آن است که دولت برای بازار سرمایه نگاه ویژه داشته باشد، همچنین تغییراتی را که در تصمیمگیریهای خود میدهد، کاهش دهد تا اهالی بازار سرمایه تصمیمات باثباتتری از دولت ببینند و چشم انداز سرمایهگذاری خود را مشخصتر کنند.
این کارشناس بازار سرمایه درخصوص عملکرد صندوق تثبیت بازار میگوید: صندوق تثبیت و توسعه بازار، ماهیانه مبلغی را که از کارمزد ایجاد میشود، دریافت میکند؛ بنابراین ورودی این صندوقها دائماً در حال افزایش است. این کارمزد حاصل معاملات همه سهمهای بازار است، اما این دو صندوق فقط در نمادهای خاصی خریدوفروش و تثبیت انجام میدهند و این اقدام باعث میشود که شاخص کل اصلاح کمتری داشته باشد. این موضوع را میتوان از روند نمادها که در برخی از روزها بیش از سه درصد منفی بوده اما شاخص کمتر از یک درصد افت میکند، متوجه شد.
صندوقهای تثبیت و توسعه بازار صرفاً بر نمادهای شاخصساز فعالیت میکنند
ساسانی اضافه میکند: بنابراین شاخص کل، معیار صحیحی برای تعیین سود و زیان کلیت بازار نیست و صندوقهای تثبیت و توسعه بازار نیز صرفاً بر یکسری نمادهای شاخصساز فعالیت میکنند. معاملات این صندوقها شفاف نیست و صرفاً به نظر میرسد در بازار زمانهایی که روند منفی است روی برخی از نمادها خرید انجام میدهند تا روند مثبت شود. بنابراین عملکرد این صندوقها کمکی به تثبیت بازار نمیکند و تنها شیب تغییرات شاخص کل را ملایم میکند.
وی تصریح میکند: به نظر میرسد تا زمانی که تکلیف برجام مشخص نشود و قیمتهای جهانی نیز در شرایط فعلی باشد و عملکرد خوبی نیز از حقوقیها به ویژه صندوق توسعه و تثبیت در بازار نبینیم، باید شرایط موجود را تحمل کنیم.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان میکند: با برطرف شدن این مشکلات احتمالاً کمکم تعادل به بازار بازمیگردد، زیرا نمادهای ارزندهای در تابلوی معاملات وجود داشته اما انگیزه خرید بین سرمایهگذاران کم است.
چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار چیست؟
هر فردی با مطالعه در حوزه مسائل اقتصادی، با عباراتی چون « چرخه تجاری» یا «چرخه کسب و کار» روبرو میشود. این عبارات همانطور که از مفهومشان پیدا است، به یک سیکل اقتصادی اشاره دارند اما درک این سیکل یا چرخه کار سادهای نیست. چرا که برخی تغییرات اقتصادی برای بارها و بارها در تاریخ تکرار شدهاند و یک اقتصاددان باید تشخیص دهد که آیا این رخدادهای تکرارشونده، چرخه اقتصادی تلقی میشوند یا نه؟ برای پاسخ به این سوال، باید ابتدا بدانیم که چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار چیست؟ چه مراحلی دارد؟ مولفههای اصلی چرخه کسب و کار چه مواردی هستند؟ و در ادامه میتوان درک کرد که کدامیک از تغییرات اقتصادی، چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار در نظر گرفته میشوند.
- منظور از چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار چیست؟
- مراحل چرخه تجاری
- دلایل رخ دادن چرخه تجاری
- مولفههای اصلی چرخه تجاری
- مدلهای بررسی چرخه تجاری
منظور از چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار چیست؟
نوسانات اقتصادی منظم و دارای الگو، در یک بازه زمانی مشخص را اصطلاحا چرخه تجاری (Business Cycle) یا چرخه کسب و کار میگویند. دقت کنید هر افتوخیز قیمت در کشور را نمیتوانیم چرخه تجاری بدانیم. چرخه تجاری دارای الگو است و از چند مرحله مشخص و قابل بررسی تشکیل میشود. همچنین چرخه کسب و کار معمولا در بازه زمانی کوتاهمدت (۱ تا ۳ سال)، میانمدت (۳ تا ۱۰) و بلندمدت (بیش از ۱۵ سال) مورد بررسی در قرار میگیرد. البته رخ دادن چرخه اقتصادی به عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… بستگی دارد و نمیتوان یک بازه زمانی دقیق و از قبل تعیین شده را برای آن ذکر کرد. در ادامه با مراحل چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار آشنا میشویم.
مراحل چرخه تجاری
در حالت کلی هر چرخه تجاری دارای دو مرحله رونق و رکود است اما با نگاه دقیقتر میتوان مراحل چرخه تجاری به ۶ بخش زیر تقسیم کرد:
انبساط: این بخش که آن را با نام شکوفایی اقتصادی هم میشناسیم، اشاره به بهبود وضعیت اقتصادی دارد. از ویژگیهای آن میتوان به افزایش نقدینگی، کاهش بیکاری و بدهیهای معوقه، افزایش اشتغال و سرمایهگذاری اشاره کرد. در این زمان معمولا شاهد پایداری در جریان اقتصادی هستیم.
اوج: وقتی مرحله قبل به قله خود برسد، به آن اوج میگوییم. یعنی جایی که قیمتها توانایی رشد بیشتر ندارد.، اشباع رخ داده است و نباید انتظار رشد اقتصادی بیشتر را داشته باشیم و معکوس شدن شرایط به مرور محتمل است.
انقباض: در دوره انقباض یا رکود چرخه کسب کار، نرخ بیکاری افزایش مییابد، نقدینگی کم میشود و در نتیجه تقاضا هم کاهش مییابد. وقتی تقاضا کم شود، عرضه هم کاهش خواهد یافت و در نتیجه تولیدکننده نمیتواند مثل قبل فعالیت کند.
اوج رکود: وقتی انقباض به بیشترین حد خود برسد، اوج رکود رخ میدهد. افزایش بیرویه بیکاری، کاهش اعتبار، ورشکستی و عدم امکان سرمایهگذاری از ویژگیهای این زمان است.
پایان رکود: در این زمان رکود پایان نیافته است اما نشانههای مثبتی به چشم میخورد. در واقع مردم تاثیر مثبت را به وضوح در زندگی خود مشاهده نمیکنند، اما قدمهایی که برای بازیابی وضعیت اقتصادی برداشته میشود، ملموس است.
بازیابی: در دوران بازیابی، موتور کسبوکار مجددا روشن میشود. قیمتهای پایین باعث افزیش تقاضا میشود. تولیدکننده برای افزایش تولید اقدام به دریافت وام میکند. به دلیل افزایش فروش، بازپرداخت وامها تقریبا به درستی انجام میشود. اشتغال بالا میرود و چرخه تجاری شکل گرفته، پایان مییابد.
دقت کنید که کارشناسان اقتصادی مختلف، ممکن است برخی از این مراحل را با یکدیگر ادغام کنند یا نامهایی مانند «شکوفایی»، «پریشانی» و… را برای توضیح مراحل چرخه تجاری به کار ببرند. اما همه کارشناسان در شرایطی که برای هر مرحله توضیح داده شد، اتفاق نظر دارند.
دلایل رخ دادن چرخه تجاری
قبل از پرداختن به دلایل رخ دادن چرخه تجاری، این موضوع را در نظر داشته باشید که چرخه کسب و کار در همه جوامع و کشورها اتفاق میافتد. این موضوع یک رخداد صرفا بد یا خوب نیست، بلکه یک روند طبیعی است که همگام با شرایط جامعه پیش میآید. برای درک موضوع چند مثال را با هم بررسی میکنیم.
دوران ریاست جمهوری در بیشتر کشورها ۴ ساله است. وقتی فرد جدید کار خود را آغاز میکند، تغییر سیاستهای مالی، روابط بینالملل و… محتمل است. پس در ادامه این تغییرات، احتمال شروع چرخه تجاری هم وجود دارد.
اگر در کشوری جنگ رخ دهد، بدون شک چرخه تجاری اتفاق میافتد و این چرخه باید در بازه زمانی بلندمدت بررسی شود.
رخدادهای مثبت مثل بهبود آموزش، پیشرفت تکنولوژی و… به مرور زمان تاثیرات خود را در جامعه نشان میدهند و زمانی که این تاثیر در کسب و کارها نمود عینی پیدا کند، شروع چرخه تجاری است.
با توجه به توضیحات فوق، دلایل رخ دادن چرخه تجاری را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
رخدادهای سیاسی از پیش تعیین شده که موجب تغییرات در اقتصاد داخلی و بینالمللی یک جامعه میشود. مثل تغییر ریاست جمهوری
تصمیمهایی که توسط مراجعه اصلی اتخاذ میشوند. مثلا تصمیم بانک مرکزی در خصوص کاهش یا افزایش بهره بانکی که جذب مردم به سپردهگذاری در بانک یا بستن حسابهای بانکی را در پی دارد. برای مثال دوم میتوان تصمیمات سازمان بورس درباره تغییر دامنه نوسان را ذکر کرد که در میزان سفارشات افراد تاثیر دارد. اگر این تغییرات قابل توجه باشند، گامهای نخست یک چرخه تجاری برداشته میشود.
مواردی مانند جنگهای داخلی یا جنگ بین چندین کشور که چرخه تجاری بلندمدت را در پی دارد. در این شرایط ضربههای مهلک به اقتصاد وارد میشود، بازار سیاه شکل میگیرد و اصلاح زمانبر است.
شرایط اجتماعی که مشمول مرور زمان میشود. حتی زمانی که جامعه در بهترین شرایط خود (از نظر اجتماعی، اقتصادی، آموزش و…) باشد. باز هم در طولانیمدت احتمال رخ دادن چرخه تجاری وجود دارد. تغییرات فکری نسلها و تفکر اجتماعی قالب در هر زمان، میتواند در بلندمدت چرخه کسب و کار را رقم بزند.
مولفههای اصلی چرخه تجاری
تاکنون مطالعات گستردهای در حوزه چرخه تجاری، علل و مولفههای آن صورت گرفته است اما بیشتر کارشناسان مولفههای اصلی چرخه تجاری را «نرخ بهره و بازارهای مالی» و «تولید ناخالص داخلی» میدانند. زمانی که گرایش به سمت بازار سهام بیشتر میشود، شرکتها رونق میگیرند و اگر روند ادامه یابد چرخه تجاری آغاز میشود.
مدلهای بررسی چرخه تجاری
در رابطه با «مدلهای بررسی چرخه تجاری» این موضوع را در نظر داشته باشید که هر مدلی توسط اقتصاددانان طراحی و ارائه میشود، به مرور زمان مشمول تغییرات تکمیلی، اصلاحی و… خواهد شد. معیارها، مولفهها و حتی مسائل بومی به مرور زمان تغییر میکنند که زمان بررسی چرخه تجاری باید به آنها توجه کرد. به هر حال مدلهای مرسوم بررسی چرخه تجاری «AS-AD» و «ADI» هستند.
مدل AS-AD که به عنوان مدل سنتی بررسی چرخه تجاری شناخته میشود، بر اساس تعادل بین عرضه کل و تقاضای کل طراحی شده است. منظور از تقاضای کل، مجموع «تقاضای مصرفی خانوارها»، «تقاضای سرمایهگذاری بنگاهها»، «تقاضای دولت» و «خالص صادرات یا NX» است. در رابطه با عرضه کل، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد، چرا که مواردی مانند سطح تکنولوژی، میزان بهرهوری، حقوق و دستمزد حقیقی و… در بازههای زمانی مختلف، مشمول تغییرات فراوانی میشوند.
مدل دوم بررسی چرخه تجاری ADI است که در ادامه مدل قبلی ارائه شد. در این مدل هم مبنای اصلی عرضه و تقاضا است اما بانک مرکزی میتواند با در نظر گرفتن سطح تورم، نرخ بهره را تغییر دهد. مثلا اگر تورم رو به رشد باشد، بانک مرکزی میتواند نرخ بهره را افزایش دهد، در این صورت تقاضا برای سرمایهگذاری در اقتصاد کاهش و تورم تا حدودی کنترل میشود.
دقت کنید که بررسی چرخه تجاری، یک موضوع بسیار تخصصی در حوزه اقتصاد کلان است و بهرهگیری از مدلها و محاسبات آن، توسط کارشناسان خبره اقتصادی انجام میشود اما آشنایی با مفهوم چرخه کسب و کار میتواند افراد را در درک شرایط اقتصادی جاری یاری کند.
سخن آخر
زمانی که شما فعالیت خود را در بازارهای مالی آغاز میکنید، با عبارات و اصطلاحات گوناگونی روبرو میشوید. بعضی از این اصطلاحات مقدماتی و البته ضروری و کاربردی هستند و برخی دیگر اصطلاحات تخصصی به حساب میآیند. یادگیری اصطلاحات کاربردی خودبهخود صورت میگیرد و شما در هر حال آنها را درک میکنید. ولی اصطلاحات تخصصی، تنها با عمیق شدن در مسائل اقتصادی ممکن است. چرخه تجاری یا چرخه کسب و کار یکی از همین موارد است که محاسبات آن بسیار پیچیده اما درک موضوع نسبتا ساده است و تاثیر خوبی در شناخت شرایط جاری دارد.
وعدههای بورس عملی نشد!
مصوبات شورای پول و اعتبار، سیاستها باید مربوط به حفظ نرخ بهره به زیر ۲۰ درصد باشد اما به نظر میرسد که توجهی نسبت به این مهم وجود ندارد. فارغ از اینکه تورم چه میزان بوده و سیاست صحیح یا اشتباهی است، سیاستگذاران وعده و قولهایی را به فعالان بازار سهام دادند اما در عمل مطابق سیاستهای تعیین شده پیش نرفتند و وعدههای گفته شده عملیاتی نشد. براساس وعده داده شده نرخ بهره بین بانکی باید کمتر از ۲۰ درصد باشد اما از ۱۹ درصد به حدود ۲۱ درصد (۲۰.۹۵ %) رسیده است. متخصصان بازار پولی و بانکی پیشبینی رقمهای بالاتری را دارند و مطابق گمانهزنی آنها این نرخ به حدود ۲۳ الی ۲۴ درصد نیز میرسد؛ بازار سهام نیز به این روند رو به رشد و تغییرات نرخ بهره واکنش منفی نشان میدهد. نرخ بهره واقعی از تفاضل تورم و نرخ بهره اسمی به دست میآید؛ در واقع اگر تورم را ۴۰ درصد در نظر بگیریم و آن را از نرخ بهره اسمی یعنی ۲۰ درصد کم کنیم، عدد منفی ۲۰ درصد به دست میآید و این عدد برای سپردهگذاری جذاب نیست اما اگر این نرخ بالاتر برود، سپردهگذاری جذاب شده و سرمایهگذاران تمایل خود را نسبت به بازار سهام از دست میدهند. طی سالهای گذشته نرخ بهره حدود ۲۰ درصد و«پیبرای» بازار حدود ۵ بوده است و زمانی که نرخ بهره افزایش پیدا میکند بهطور محسوس تاثیر آن را در بازار مشاهده میکنیم؛ به بیان دیگر هر میزان که نرخ بهره بیشتر میشود، بازار سهام نیز واکنش منفیتری را نشان میدهد. البته عدهای هم معتقدند که این موضوع اثر چندانی بر بازار سهام ندارد و نمیتوان قاطعانه این ادعای آنها را رد کرد؛ هرچند که گذشته تاریخی از این موضوع وجود ندارد اما یکی از موثرترین دلایل ریزش بزرگ سال ۹۹ مربوط به افزایش نرخ بهره و تاثیرگذاری ملموس آن میشود. عدهای با این گفته مخالفند و بر این باورند که نرخ بهره سالانه و تورم به میزان قابل توجه و معناداری بالا بوده و تغییرات اندک چند درصدی، نباید بازار را نگران کند. در کشورهای پیشرفته تغییرات نیم درصدی حائز اهمیت است و بازار نیز متاثر میشود اما در ایران به قدری این اعداد بالا بوده و تناسب ناسالمی را شکل داده که دیگر تاثیری بر بازارهای مالی ندارد اما بازار سهام متفاوت از سایر بازارها عمل کرده و همواره شاهد واکنش نشان دادن آن بودهایم.
بازار سهام همواره مطابق یک سیکل مشخص حرکت میکند و با بررسی معاملات سالهای قبل متوجه خواهیم شد که از سال ۹۲ الی ۹۹ با سیکل نزولی رو به رو بودیم، همچنین از سال ۸۴ تا ۹۲ نیز مجددا سیکل نزولی تشکیل شد. اکنون به نظر میرسد که وارد سیکل جدید و صعودی شدهایم که بازه آن را میتوان بهطور تخمینی از ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۵ در نظر گرفت کما اینکه اگر روند بازار را از ابتدای سال تاکنون مورد بررسی قرار بدهیم، متوجه عکسالعملهای مثبت و روند پرقدرتتری نسبت به سالهای گذشته میشویم.در حقیقت اکنون در یک سیکل بلندمدت و بسیار پرسود قرار داریم اما در حال حاضر شرایط صعود مهیا نشده است. اگر روندها و سیکلهای بازارهای مالی سیکلهای گذشته را مورد بررسی قرار بدهیم، خواهیم دریافت که مابین این بازهها بازار اصطلاحا دچار درجا زدن و کاهش حجم معاملات شده و این امری طبیعی و مطابق واقعیت بازار سرمایه است. بهطور کلی فکر میکنم بازار با ریزش عجیب و هنگفتی مواجه نشود و جای نگرانی برای سهامداران وجود ندارد اما باید توجه داشت که سیکل صعودی مذکور به نحوی نیست که تمام زیانهای سالهای گذشته را جبران کند.
چرخه کسب و کار چیست؟ | عوامل شکل دهی چرخه کسب و کار
برای راه اندازی یک کسب و کار موفق داشتن درکی درست از مفهوم چرخه کسب و کار الزامی است. چرخه کسب و کار با عناوین دیگری مثل سیکل تجاری، چرخه تجارت، چرخه اقتصادی و غیره نیز شناخته میشود. این چرخه با نوسانات و قبض و بسط های رشد اقتصادی در دورههای زمانی مشخص مرتبط است. با درک درست چرخه کسب و کار، صاحبان مشاغل میتوانند تصمیمات مالی آگاهانهتری بگیرند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک، قصد داریم در خصوص مفهوم چرخه تجاری، اهمیت و فازهای آن به طور مفصل صحبت کنیم.
فهرست مطالب
چرخه کسب و کار چیست؟
چرخه کسب و کار (Business Cycle) که تحت عناوینی مثل سیکل تجاری، چرخه اقتصادی و چرخه تجارت نیز شناخته میشود، مجموعهای از نوسانات و فراز و فرودهای اقتصادی هستند که در یک دوره زمانی مشخص رخ میدهند و به طور همزمان بر کل اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی یک کشور تاثیر میگذارند.
این نوسانات به طور مداوم تکرار میشوند و امکان اندازه گیری آنها با افزایش و کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) در یک کشور وجود دارد. چرخه های کسب و کار برای همه کشورهایی که دارای اقتصاد سرمایه داری هستند یک امر طبیعی محسوب میشود.
تمامی اقتصادهای سرمایه داری، دورههای طبیعی رشد و نزول را در یک دوره زمانی مشخص تجربه می کنند.درک مراحل مختلف یک چرخه کسب و کار به افراد کمک میکند تا در مورد سبک کاری خود و این رشد و نزول ها تصمیمات بهتری بگیرند. همچنین، سرمایه گذاران در تصمیم گیریهای مالی و دولتها در اتخاذ تصمیمات مناسب برای تعیین سیاستهای اقتصادی به درک چرخه کسب و کار نیاز دارند.
مراحل یک چرخه کسب و کار چیست؟
چرخه کسب و کار چیزی شبیه جزر و مد است، یعنی مدام در حال بالا و پایین شدن است. همانطور که ممکن است یک موج به نقطه اوج برسد و بعد ناگهان سقوط کند، چرخه های کسب و کار نیز با رشد در یک دوره و فروپاشی در دوره بعدی همراه هستند.
تمام چرخههای کسب و کار با یک دوره رشد اقتصادی پایدار و به دنبال آن یک دوره کاهش پایدار اقتصادی همراه هستند. یک چرخه تجاری در طول عمر خود پنج مرحله قابل شناسایی را طی میکند که به عنوان فاز شناخته میشوند: دوره شکوفایی یا بسط، نقطه اوج، دوره قبض و رکود، نقطه افول، و بازیابی اقتصادی.
در ادامه بررسی هرکدام از فاز ها میپردازیم:
دوره شکوفایی یا بسط
دوره بسط که به عنوان وضعیت “عادی” یا حداقل، مطلوبترین وضعیت یک اقتصاد در نظر گرفته میشود، یک دوره صعودی است. در طول یک دوره بسط، کسب و کارها و شرکتها به طور پیوسته در حال افزایش تولید و کسب سود بیشتر هستند.در این دوره، بیکاری کم میشود و بازار سهام عملکرد خوبی دارد. مصرف کنندگان در حال خرید و سرمایه گذاری هستند و با افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات، قیمتها نیز شروع به افزایش میکنند.
برای مثال زمانی که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در محدوده 2 تا 3 درصد، تورم 2 درصد، بیکاری بین 3.5 تا 4.5 درصد و بازار سهام یک بازار صعودی باشد،دوره بسط و شکوفایی سالم روی کار میآید.
نقطه اوج
هنگامی که اعداد نرخ رشد شروع به افزایش خارج از محدوده متعارف خود میکنند، اقتصاد به سمت رشد خارج از کنترل میرود. در چنین اقتصادی، شرکتها به طور افسارگسیختهای در حال رشد و گسترش هستند. سرمایه گذاران بیش از حد به بازار اعتماد دارند و دارایی میخرند به این ترتیب قیمتها به میزان قابل توجهی افزایش پیدا میکنند و همه چیز شروع به گران شدن میکند.
نقطه اوج حد اعلای تمامی فعالیتهای اقتصادی است و زمانی اتفاق میافتد که دوره بسط به پایان رسیده باشد.این نقطه نشان میدهد که تولید و قیمتها به پایان محدوده خود رسیدهاند. برعکس این نقطه هم وجود دارد. به نوعی زمانی که جایی برای رشد باقی نمانده است و چارهای جز سقوط وجود ندارد، دوره قبض یا همان رکود اتفاق می افتد.
دوره قبض و رکود
دوره قبض یا رکود از زمان نقطه اوج تا رسیدن به نقطه افول طول میکشد. دوره رکود زمانی است فعالیتهای تجاری رو به کاهش میگذارد. در این مدت نرخ بیکاری به طور معمول افزایش مییابد، بازار سهام سیر نزولی پیدا میکند و رشد تولید ناخالص داخلی به زیر 2 درصد سقوط میکند. این موارد نشان دهنده این هستند که کسب و کارها فعالیتهای خود را کاهش دادهاند. هنگامی که تولید ناخالص داخلی برای دو فصل متوالی کاهش یابد، آن اقتصاد در رکود در نظر گرفته میشود.
نقطه افول
همان طور که نقطه اوج بالاترین نقطه رشد در چرخه اقتصادی محسوب میشود، نقطه افول پایینترین جایگاه در چرخه کسب و کار تلقی میگردد. نقطه افول زمانی اتفاق میافتد که رکود یا مرحله قبض به پایان میرسد و یک اقتصاد شروع به بازگشت به مرحله بسط و توسعه میکند. چرخه کسب و کار دوباره از سر گرفته میشود. این بازگشت همیشه هم سریع نیست و یک خط مستقیم در مسیر بهبود کامل اقتصادی نیز نمیباشد.
بازیابی اقتصادی
همانطور که گفتیم، در مرحله افول، یک اقتصاد به پایینترین سطح رکود خود میرسد. این نقطه، اتفاقاً پایان منفیگرایی و آغاز اتفاقات مثبت است. در اینجا چرخه کسب و کار معکوس میشود، در نتیجه، افراد و سازمانها شروع به ایجاد نگرش مثبت نسبت به عوامل مختلف اقتصادی مانند سرمایه گذاری، اشتغال و تولید میکنند. این روند بازگشت و بازیابی اقتصادی از بازار کار شروع میشود.
سازمانها نه تنها روند تعدیل نیرو و اخراج افراد را متوقف میکنند بلکه شروع به استخدام تعداد محدودی نیروهای جدید میکنند. در این مرحله دستمزدهای تعیین شده از سوی شرکتها و سازمانها با مهارتها و تواناییهای کارکنان کم است. این نشان دهنده آغاز مرحله بهبود و بازیابی اقتصادی است.
در مرحله بازیابی، مصرف کنندگان نرخ مصرف خود را افزایش میدهند، زیرا تصور میکنند که قیمت محصولات بیشتر از این کاهش نخواهد یافت. در نتیجه تقاضا برای محصولات مصرفی افزایش مییابد. علاوه بر این، بانکداران با کاهش نرخ وام و افزایش سرمایه گذاری در اوراق بهادار و اوراق قرضه مختلف، شروع به استفاده از مانده نقدی انباشته خود می کنند. با اتخاذ رویکرد مثبت، سایر سرمایه گذاران خصوصی نیز شروع به سرمایه گذاری در بازار سهام می کنند که در نتیجه قیمت اوراق بهادار افزایش و نرخ بهره کاهش می یابد.
تفاوت چرخه کسب و کار با چرخه بازار
اگرچه چرخه کسب و کار و چرخه بازار اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما از نظر فنی این دو با هم تفاوت دارند. چرخه بازار به طور خاص به مراحل مختلف رشد و نزول بازار سهام اشاره دارد، در حالی که چرخه کسب و کار اقتصاد را به عنوان یک کل منعکس میکند.
اما از طرف دیگر، این دو مفهوم قطعا به هم مرتبط هستند. بازار سهام تا حد زیادی تحت تأثیر مراحل یک چرخه کسب و کار است و به طور کلی مراحل آن را بازتاب میدهد. در طول مرحله رکود یک چرخه، سرمایه گذاران داراییهای خود را میفروشند و قیمت سهام را کاهش میدهند که منجر به یک بازار نزولی میگردد. در مرحله بسط، برعکس این اتفاق میافتد.در واقع سرمایهگذاران به وفور خرید میکنند و این امر باعث افزایش قیمت سهام و در نتیجه ایجاد یک بازار صعودی میشود.
چه کسی چرخه های تجاری را اندازه گیری میکند؟
در هر کشوری وظیفه نظارت و اندازه گیری سیک های تجاری ممکن است بر عهده نهادها یا گروههای متفاوتی باشد. مثلا در ایالات متحده، چرخه های تجاری توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) که یک سازمان غیرانتفاعی خصوصی است تعریف و اندازه گیری میشود و کمیته تاریخ بندی چرخه کسب و کار NBER مسئول تعیین نقطه شروع و پایان یک چرخه است.
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی یا NBER در درجه اول از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سه ماهه برای شناسایی چرخه تجاری استفاده میکند، اما به سایر شاخص های اقتصادی مانند درآمد واقعی، درآمدهای خرده فروشی، اشتغال و خروجی تولیدیها و کارخانجات نیز توجه میکند. تحلیلگران و اقتصاددانان اغلب آنچه را که “هم حرکتی” مینامند در این متغیرها مشاهده میکنند، به این معنی که معیارهای مختلف اندازه گیری با هم افزایش و با هم کاهش مییابند.
به عنوان مثال، اگر اشتغال افزایش یابد، احتمالاً تولید و همین طور هزینه مصرف کننده نیز افزایش مییابد. به همین ترتیب، اگر اشتغال کاهش یابد، سایر معیارها کاهش یافته و در نهایت بر تولید ناخالص داخلی تأثیر خواهند گذاشت.
یک چرخه تجارت چقدر طول میکشد؟
چرخه های تجاری هیچ چارچوب زمانی مشخصی ندارند. یک چرخه کسب و کار ممکن است کوتاه باشد و چند ماه طول بکشد، یا طولانی بوده و چندین سال ادامه داشته باشد.
به طور کلی، دورههای توسعه یا بسط طولانیتر از دورههای قبض و رکود هستند، اما زمان واقعی تداوم هر کدام میتواند متفاوت باشد. بر اساس برخی آمارها، از پایان جنگ جهانی دوم به این طرف، متوسط دوره توسعه، مثلا در ایالات متحده، 65 ماه و میانگین دوره رکود حدود 11 ماه به طول میانجامد.
متغیرهای بسیاری وجود دارند که باعث نوسانات مختلف اقتصادی در طول زمان میشوند و باعث تغییر در یک اقتصاد میشوند. عوامل روندها و سیکلهای بازارهای مالی غیراقتصادی مانند بلایای طبیعی و بیماری نیز در شکل گیری اقتصاد نقش دارند. وینسنت راینهارت، اقتصاددان ارشد و استراتژیست کلان در Mellon Investments میگوید: «اساساً اقتصادهای بازار میخواهند بسط و توسعه پیدا کنند، اما اگر تحت یک شوک نامطلوب قرار بگیرند، ممکن است وارد رکود و دوره قبض شوند.»
چه عواملی یک چرخه کسب و کار را شکل میدهند؟
عوامل مختلف، از فناوریهای نوآورانه گرفته تا جنگها، میتوانند باعث شروع مراحل چرخه کسب و کار باشند. اما، مهمترین عامل چرخه تجاری میزان عرضه و تقاضا در یک اقتصاد است. در این خصوص، اقتصاددانان به کل هزینههایی که افراد و شرکتها متحمل میشوند اشاره میکنند. وقتی تقاضا کاهش مییابد، انقباض یا رکود رخ میدهد. به همین ترتیب، زمانی که تقاضا افزایش مییابد، گسترش یا بسط اتفاق میافتد.
اما عرضه و تقاضا چگونه چرخه کسب و کار را هدایت میکند؟
در ابتدا دوره بسط به این دلیل اتفاق میافتد که مصرف کنندگان به اقتصاد اطمینان دارند. آنها معتقدند اشتغال ثابت و درآمد تضمین شده است. در نتیجه، بیشتر خرج میکنند.این کار منجر به افزایش تقاضا میشود و افزایش تقاضا منجر به استخدام کارمندان بیشتر و افزایش هزینههای سرمایهای برای پاسخگویی به این تقاضا میشود. سرمایه گذاران سرمایه بیشتری را به داراییها اختصاص میدهند و قیمت سهام را افزایش میدهند.
مرحله بسط زمانی به اوج خود میرسد که تقاضا از عرضه بیشتر باشد و کسب و کارها ریسکهای بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضای افزایش یافته و تقبل میکنند تا در صحنه رقابت باقی بمانند.زمانی که نرخ بهره یا تورم بسیار سریع افزایش یابد و یا یک بحران مالی رخ دهد، اقتصاد وارد انقباض میشود.
اعتمادی که باعث بسط و توسعه اقتصادی شده بود به سرعت از بین میرود و جای خود را به بی اعتمادی مصرف کنندگان میدهد. افراد به جای خرج کردن، در صرف پول خود صرفه جویی میکنند و تقاضا را کاهش میدهند. کسب و کارها نیز تولید خود را کاهش داده و با کاهش فروش، کارمندان را اخراج میکنند. سرمایه گذاران سهام خود را میفروشند تا از افت ارزش پرتفوی خود جلوگیری کنند.
در نقطه افول، تقاضا و تولید در پایینترین نقطه خود هستند. اما در نهایت، نیازها دوباره خودشان را نشان میدهند. با شروع بهبود روند تولید و افزایش فعالیتهای تجاری که اغلب توسط سیاستها و اقدامات دولت تحریک میشود، مصرف کنندگان به آرامی شروع به کسب اعتماد میکنند. آنها شروع به خرید و سرمایه گذاری کرده و اقتصاد وارد مرحله بسط و توسعه جدیدی میشود.
دولت ها چگونه بر چرخه کسب و کار تأثیر میگذارند؟
این واقعیت که مراحل چرخه های کسب و کار به طور طبیعی رخ میدهند به این معنی نیست که نمیتوان آنها را تحت تأثیر قرار داد. کشورها میتوانند و تلاش میکنند تا با استفاده از سیاستهای پولی و مالی، مراحل مختلف را مدیریت کرده و آنها را کند یا تسریع کنند. سیاست مالی توسط دولتها اتخاذ میشوند و سیاست پولی توسط بانک مرکزی یک کشور اتخاذ میگردد.
به عنوان مثال، زمانی که یک اقتصاد در دوره انقباض، به ویژه رکود است، دولتها از سیاست مالی انبساطی استفاده میکنند که شامل افزایش صرف پول برای ایجاد پروژهها یا کاهش مالیات است. این اقدامات باعث افزایش سطح درآمد مصرفی میشود به طوری که مصرف کنندگان میتوانند پول خرج کنند و این امر به نوبه خود رشد اقتصادی را تحریک میکند.
به طور مشابه، بانک مرکزی یک کشور میتواند از یک سیاست پولی انبساطی کمک بگیرد و از طریق کاهش نرخ بهره که وام گرفتن پول را ارزانتر میکند، به دوران رکود خاتمه دهد. با این کار میتوان خرج کردن پول و در نهایت اقتصاد را تحریک نمود. اگر یک اقتصاد خیلی سریع رشد کند، دولتها باید از یک سیاست پولی انقباضی استفاده کنند که شامل کاهش هزینهکرد پول و افزایش مالیات میشود. این کار میزان درآمد قابل مصرف را کاهش میدهد و رشد بی رویه را کند میکند. برای به کارگیری یک سیاست پولی انقباضی، بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، وام گرفتن را گرانتر میکند و بنابراین از جذابیت خرج کردن پول میکاهد.
نظارت بر چرخه کسب و کار امری مهم برای سرمایه گذاران
شاید به نظر برسد که چرخه کسب و کار فقط “اقتصاد” را تحت تاثیر قرار میدهد، اما واقعیت این است که چرخه های تجاری پیامدهای زیادی در دنیای واقعی برای تک تک افراد دارند. شناخت چرخه فعلی میتواند بر افراد و تصمیمات آنها در خصوص سبک زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در دوران رکود، پیدا کردن کار دشوارتر میشود و ممکن است افراد فقط برای اطمینان از کسب درآمد، شغلی را که چندان مطلوب آنها نیست انتخاب کنند و امیدوارند پس از بازیابی اقتصادی، فرصتهای شغلی بهتری پیدا کنند.
درک چرخه تجاری برای سرمایه گذاران نیز بسیار مهم است. دانستن اینکه کدام داراییها، به ویژه سهام، در مراحل مختلف یک چرخه کسب و کار عملکرد خوبی دارند میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا از خطرات خاص اجتناب کنند و حتی ارزش پرتفوی خود را در دوره رکود افزایش دهند. این درحالی است که افراد به تنهایی نمیتوانند کار زیادی برای تأثیرگذاری بر چرخه کسب وکار انجام دهند و تحمل دوران رکود و افول میتواند دشوار باشد.
دیدگاه شما