شاخص بورس تا کجا بالا میرود؟
هر روز در مورد شاخص بورس اخباری را میشنویم. عددی که بالا و پایین میرود و بر تصمیم افراد مبنی بر ورود به بازار سرمایه تاثیر میگذارد. اما شاید خیلیها به درستی ندانند شاخص بورس چیست؟ و چه تاثیری بر سرمایه افراد میگذارد.
از وقتی که یادم میآید، این سوال در بازار سرمایه مطرح بود که شاخص تا کجا میرود؟ زمانهایی بود که شاخص 100 هزار واحد، یک رویا بود. بعدها سوال شد که آیا شاخص به 200 هزار میرسد؟ 800هزار یا یک میلیون واحد چطور؟
در این نوشته در مورد شاخصهای موجود در بازار سرمایه حرف خواهیم زد و عوامل موثر بر آنها را بررسی میکنیم. امیدواریم که بتوانیم کمک کنیم که بتوانید شاخص را بهتر و موثرتر درک کنید.
شاخص کل بورس چیست
معمولا وقتی از شاخص بورس حرف میزنند، منظورشان شاخص کل یا شاخص بازدهی و قیمت TEDPIX است.
در این شاخص قیمت و سود تعدادی از سهمهای برگزیده و بزرگ با ضرایب متفاوت، میانگین گرفته میشود. یعنی شرکتهای بزرگ تاثیر بیشتری در شاخص دارند تا شرکتهای کوچک.
تفاوت وزن سهمها در شاخص، یک نکته خوب و یک نکته بد دارد. نکته خوب این است که درک ما از وضعیت عمومی بازار سهام را بهتر میکند. طبیعی است که پرداخت سود از سوی یک شرکت بزرگ، تاثیر بیشتری داشته باشد تا پرداخت عددی به مراتب کمتر از سوی یک شرکت کوچکتر.
“شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کمتر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.”
اما مشکل اینجا است که ما در پرتفوی شخصی خود، متناسب با وزن منظور شده در شاخص سهام نمیخریم. برای همین شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کمتر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.
به سهمهای حاضر در شاخص کل بورس، سهمهای شاخصی یا شاخصساز میگویند.
شاخص بورس چطور رشد میکند؟
همانطور که گفتیم، شاخص کل از دو قسمت ساخته شده است. قیمت سهمها و بازدهی آنها.
اگر اتفاقی رخ دهد که به موجب آن قیمت سهمها رشد کند، شاخص بالا میرود. در این صورت نسبت P/E بازار هم افزایش پیدا میکند. یعنی مردم برای گرفتن یک میلیون بازدهی، ملزم به پرداخت عددی بالاتر خواهند بود.
اما از طرف دیگر، اگر قیمت سهمها ثابت بماند و سود شرکتها افزایش پیدا کند نیز شاخص بالا میرود. با این حال افزایش شاخص کل بیشتر تحت تاثیر تغییر قیمتها است.
در این صورت، P/E بازار کاهش پیدا میکند.
در مجموع شاخص کل میخواهد نشان بدهد که به طور میانگین، سرمایهگذاران از بورس چه بازدهیای را میگیرند.
عوامل متعددی میتوانند قیمت و بازدهی سهمها را تغییر دهند. برای مثال تورم میتواند داراییهای شرکت را گران کند و همین موضوع (به صورت تجدید ارزیابی) در سرمایه شرکت نمود پیدا میکند.
هدایت نقدینگی به سمت بازار (کشش تقاضا) از دیگر عواملی است که قیمتها را بالا میبرد.
تغییر در نرخ ارز (سامانه نیما) سودآوری شرکتها را تغییر میدهد. بهبود اوضاع اقتصادی هم میتواند باعث تعدیل مثبت در سودآوری شرکت شود.
شاخص کل هموزن
یک شاخص دیگر در بورس، شاخص کل هموزن است. در این شاخص بورس بجای در نظر گرفتن وزن متفاوت برای شرکتها، تمام سهمها با یک وزن در شاخص منظور میشوند.
یعنی اگر نیمی از سهمهای شاخصساز مثبت 5 و نیمی منفی 5 باشند، مستقل از این که کدام بزرگ و کدام چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ کوچک است، شاخص کل هموزن بدون تغییر باقی میماند.
این شاخص درک بهتری از تغییرات بازار به دست میدهد. چرا که مثبت بودن چند شرکت بزرگ باعث بالا رفتن شاخص کل میشود اما ممکن است اثر آن را در پرتفوی شخصی خود نبینید.
شاخص قیمت
وقتی از شاخص بورس حرف میزنیم، منظورمان تغییر در قیمت و بازدهی شرکتها است. یعنی اگر قیمت تمام سهمها ثابت بماند، اما سود تقسیمی آنها به طور سالانه افزایش داشته باشد، شاهد بالارفتن شاخص بورس خواهیم بود.
با این وجود برای بیشتر سرمایهگذاران حقیقی، تغییر قیمت سهم مهمتر از تغییر در سود تقسیمی شرکتها است.
به همین دلیل شاخص دیگری به اسم شاخص قیمت تعریف میشود که در آن مستقل از تغییر در سود تقسیمی، تنها تغییر در قیمت سهمها منظور شده است. گاهی به این شاخص، شاخص TEPIX هم میگویند.
شاخص شناور آزاد
تمام سهم شرکتی که در بورس پذیرفته شده، به صورت روزانه معامله نمیشود. بخشی از سهم یک شرکت، در اختیار سهامداران عمدهای است که قصد فروش سهم در کوتاه مدت را ندارند. این افراد میخواهند در مدیریت شرکت نقش داشته باشند. به قسمت دیگری از سهم که توسط دیگر سهامداران خرید و فروش میشود، سهام شناور آزاد میگویند.
تصور کنید که تنها دو شرکت در شاخص بورس حضور داشته باشند. شرکت اول یک شرکت بزرگ است که ده درصد سهام شناور آزاد دارد. شرکت دوم، یک پنجم این شرکت ابعاد دارد، اما همه سهمهایش شناور آزاد هستند. اگر قیمت این دو شرکت تغییر کند، تاثیر شرکت اول بر شاخص بورس بیشتر خواهد بود.
سهامداران حقیقی و خرد، معمولا در بخش شناور آزاد قرار میگیرند. برای آنها شرکتی کوچک که سهام شناور آزاد بیشتری دارد، موثرتر است تا شرکتی بزرگ که بیشتر سهم آن در اختیار عدهای خاص است.
به همین دلیل توجه به شاخص شناور آزاد برای حقیقیها اهمیت پیدا میکند.
شاخص صنعت
یکی از شاخصهایی که در بورس به آن پرداخته میشود، شاخص صنعت است. این شاخص، خود از شاخصهای کوچکتری ساخته میشود.
هر صنعت موجود در بورس، برای خود یک شاخص دارد. مثلا شاخص صنعت خودرو، شاخص صنعت بانکها و شاخص صنعت کانیهای غیرفلزی.
این شاخصها ابزاری بسیار مفید در بررسی و انتخاب سهم هستند.
از یک سو، به طور معمول سرمایهگذاران باتجربه، تلاش میکنند که سهمهایی خوب از صنایع قوی را انتخاب کنند. بسیاری از سرمایهگذاران هرگز سراغ یک صنعت نمیروند، حتی اگر یک سهم در این صنعت وضعیت خوبی داشته باشد.
مثلا وارن بافت علاقه زیادی به بانکهای سرمایهگذاری ندارد و به غیر از سالامون برادرز، چندان سراغ این صنعت نرفته است. سالامون برادرز هم به او ضربه بزرگی زد.
یک وضعیت مهم زمانی است که شاخص یک صنعت رشد کرده، اما سهم خوبی در این گروه، از شاخص صنعت جا مانده است. معمولا در ایران، سهم به دنبال صنعت حرکت میکند. برای همین پیدا کردن چنین سهمهای جاماندهای برای سرمایهگذاران ارزشمند خواهد بود.
توصیه میشود که همواره علاوهبر بررسی نمودار سهم، نمودار صنعت آن را هم بررسی کنید.
شاخص 30 شرکت بزرگ و 50 شرکت فعالتر
در شاخص بورس تعداد بسیار زیادی شرکت حضور دارند. برخی از آنها شرکتهایی بزرگ و برخی دیگر کوچک و متوسط هستند. برای مثال اخابر، جم، وبملت، شتران، وصندوق و خودرو شرکتهای بزرگ به حساب میآیند. اما خلنت، غالبر و ومشان شرکتهایی کوچک هستند.
سوال اینجا است که چطور میتوانیم بفهمیم که رشد شاخص، به خاطر رشد شرکتهای بزرگ است یا کوچک و متوسط؟ گفتیم که یک راه، توجه به شاخص هموزن بجای شاخص بورس است. اما از طرف دیگر میتوانید تغییرات 30 شرکت بزرگ بازار را در شاخصی جداگانه مشاهده کنید.
یک موضوع جالب دیگر، تاثیر شرکتهایی با حجم معاملات کمتر در شاخص کل است. ممکن است سهمی بسته باشد، یا به تعدادی بسیار اندکی معامله شود، اما بر شاخص بورس اثر بگذارد.
سرمایهگذاران حقیقی و فعال، معمولا به سمت سهمهایی با نقدشوندگی و فعالیت بیشتر کشیده میشوند. به همین دلیل میشود شاخصی جدید تعریف کرد که در آن فقط شرکتهای فعالتر منظور شده باشد.
آیا شاخص کل گویای همهچیز است؟
همانطور که دیدیم، در شاخص کل سهمهای متعددی حضور دارند. عملکرد پرتفوی شما در هر روز میتواند بهتر، بدتر یا مشابه روند تغییرات شاخص باشد. به بیان ساده، تغییرات شاخص کل، همان چیزی نیست که شما در پرتفوی خود میبینید.
اگر شما روی صندوق شاخصی سرمایهگذاری کرده باشید، باید بازدهی صندوق معادل شاخص کل شوند. صندوق شاخصی صندوقی است که سهمهای شاخصساز را با رعایت وزن در خود دارد. در این صورت رشد شاخص بورس دقیقا در حساب سرمایهای شما نیز منعکس خواهد شد.
درست است که شاخص کل و دیگر شاخصها روند حرکت بازار را به شما نشان میدهند، اما میشود در بازههایی که شاخص بورس روندی نزولی دارد، پرتفوی سودآوری داشت.
به بیان دیگر، بجای آن که تمام تمرکز خود را متوجه تغییرات شاخص کنید، بهتر است برای چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ ساختن یک پرتفوی ایمن و سودآور وقت بگذارید. در این صورت حتی اگر شاخص منفی باشد هم میتوانید سود کنید.
آیا شاخص بورس دماسنج اقتصاد است؟
شاید بارها شنیده باشید که شاخص بورس دماسنج اقتصاد است. یعنی اگر شرایط اقتصادی خوب شود، شاخص هم بالا میرود.
این حرف به هزاران دلیل اشتباه است. یک نمونه بسیار خوب، خروج یکجانبه آمریکا چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ از توافق برجام است.
با این تصمیم ترامپ، قیمت ارز در ایران بالا رفت، شرکتها در تامین سرمایه، تامین مواد اولیه و فروش با مشکل مواجه شدند و اقتصاد ایران با مشکلاتی جدی روبرو شد.
از آن تاریخ تا به امروز (آبان 97 تا اردیبهشت 99)، شاخص نزدیک به 800 درصد رشد داشته است. این در حالی است که چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ از نرخ بازار آزاد از آن تاریخ، نزدیک به 300 درصد بالا رفت.
اگر شاخص را با نرخ دلار تنظیم کنیم، میبینیم که یک سرمایهگذار توانسته در بازار سهام، 125 درصد سود دلاری بگیرد. (توجه کنید که یک میلیون تومان یا 250 دلار، به 9 میلیون تومان یا 562 دلار تبدیل شده است.) اما آیا میشود ادعا کرد که اقتصاد ایران از سال 96 تا به امروز، 125 درصد پیشرفت داشته؟
برای این منظور میتوانیم آمار رشد اقتصادی در سالهای 97 و 98 را ببینیم، یا به تغییرات نرخ بیکاری، نرخ تورم و دیگر شاخصهای اقتصادی نگاه کنیم تا متوجه شویم رشد 125 درصدی بازار سرمایه، به معنای بهبود اوضاع اقتصادی نیست.
به زبان ریاضی، بین نمودار GDP و شاخص کل، هیچ ارتباط معناداری وجود ندارد.
شاخص تا کجا بالا میرود؟
سال 92، زمانی که همه از بالا رفتن نجومی شاخص حرف میزدند، شاخص کل نتوانست از مرز 100 هزار واحد عبور کند. 4 سال طول کشید تا بالاخره سقف 100 هزار واحد شکسته شود. در آن زمان این عدد، بیاندازه بزرگ و سرسامآور بود.
در ابتدای سال 99 صحبت از میلیونی شدن شاخص بورس است. بعید نیست که چند سال دیگر از خودمان بپرسیم که آیا شاخص، میتواند از میلیارد عبور کند یا نه؟
پیشبینی بازار سهام؛ شاخص ۲ میلیون واحدی بورس تا پایان سال؟
به اعتقاد کارشناسان بازار سهام، شاخص ۲ میلیون واحدی دور از دسترس نیست، اگر شرایط تورمی ادامه پیدا کند، شاخص کل بورس میتوانند سقف تاریخی خود را که در سال ۹۹ به دست آمد را دوباره پس بگیرد، اما این موضوع مستلزم آن است که انتظارات تورمی همچنان افزایشی باشد، از سوی دیگر وضعیت برجام و توافق هستهای نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
فرارو- کارشناسان بازار سهام معتقدند، رسیدن گزارشات سالیانه شرکتها در اردیبهشت ماه، نزدیکی به فصل مجامع و تقسیم سودها، در کنار رشد نرخ ارز نیمای و قیمتهای فعلی در بازاهای جهانی میتواند جاذبههای رشد بنیادی بازار را تقویت کند و امیدهای تداوم روند افزایشی و بهبود بازار سهام را ارتقاء دهد، اما شرایط ملتهب بازارهای جهانی و رسیدن اخبار نامطلوب و کاهنده سود شرکتها میتواند ریسک بازار را افزایش و شیب روند افزایشی را کند نماید.
به گزارش فرارو، در شرایط فعلی، چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ تداوم روند افزایشی بازار با شیب ملایم مورد انتظار خواهد بود، اما ممکن است در برخی هفتهها پس از رشدهای مقطعی بورس، نمادهای رشد یافته، اندکی استراحت یا اصلاح مقطعی را تجربه کنند، بنابراین سهامدارانی که قصد خرید دارند باید به این نکته به خصوص با دیدگاه کوتاه مدت توجه نمایند، اما در بازه میان و بلند مدتی قیمتهای فعلی عمدتا دارای پشتوانه است. در چنین شرایطی سهامداران باید بر اساس استراتژی معاملاتی خود عمل کنند، تا ضرر و زیانی را متحمل نشوند.
از سویی، برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ از تورم و سایر بازارها عقب مانده و به همین دلیل میتواند مقصد پولهای سرگردان باشد که البته برای این منظور نیاز به چند محرک مثبت مانند واگذاری سهام خودرویی ها، اخبار مثبت از مذاکرات سیاسی و. دارد.
پیشبینی بازدهی ۵۰ درصدی بورس در سالجاری
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه از ابتدای سال تاکنون بیش از ۱۰۰ شرکت بازار بازدهی بیش از ۵۰ درصدی را به ثبت رساندهاند، اظهارداشت: از سویی به دلیل اینکه این شرکتها وزن خاصی بر روی شاخص کل نداشتهاند، بازدهی شاخص کل در این مدت حدود ۱۳ درصد بوده است. بنابرابن این موضوع نشاندهنده آن است که نمادهای کوچک بورسی طی دو ماه گذشته سوددهی بیشتری به نسبت نمادهای شاخصساز و بزرگ داشتهاند.
وی با اشاره به اینکه افزایش قیمت کالاهای مصرفی از ابتدای سال تاکنون یک محرک برای ادامه رشد بورس قلمداد میشود، گفت: طبیعتاً با افزایش نرخ فروش محصولات شرکتهای بورسی، آنها با کاهش فروش و تولید مواجه خواهند شد، اما با توجه به افزایش انتظارات تورمی و همچنین جبران عقبماندگی بورس از سایر بازارهای سرمایه، میتوان بازدهی ۵۰ درصدی را برای بازار سهام در سال جاری پیش بینی کرد.
آقابزرگی افزود: البته باید به این نکته مهم اشاره کرد که این افزایش قیمت سهام به مانند سال ۹۹ نخواهد بود، بلکه روند بازار به صورت پیوسته و آهسته به رشد خود ادامه خواهد داد، تحقق این موضوع در صورتی است که شرایط موجود در فضای سیاسی و اقتصادی کشور ثابت بماند، در این رابطه وضعیت بازار ارز، برجام و جنگ اوکراین به دلیل عدم ثبات، نمیتواند به عنوان پیش فرض در نظر گرفته شود، بنابراین در صورت تغییر هر یک از این متغیرها باید دوباره بازار را از نو تحلیل کرد.
این کارشناس بازار سهام با تاکید بر اینکه نقدینگی سرگردان در جامعه میتواند به بازار سهام سرازیر شود، اضافه کرد: پول داغی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد باید با برنامهریزی مناسب جذب بورس شود تا از یک سو، تورم بسیار کمتری به وجود آید و از سوی دیگر موجبات رونق بازار سهام را فراهم آورد، این درحالیست که تجربه تلخ ضررهای هنگفت مردم در بورس باعث شده افراد برای ورود مجدد به صورت با تردید مواجه شوند.
وی با اشاره به اینکه به اعتقاد بنده شاخص ۲ میلیون واحدی دور از دسترس نیست، ادامه داد: اگر شرایط تورمی ادامه پیدا کند، شاخص کل بورس میتوانند سقف تاریخی خود را که در سال ۹۹ به دست آمد را دوباره پس بگیرد، اما این موضوع مستلزم آن است که انتظارات تورمی همچنان افزایشی باشد، از سوی دیگر وضعیت برجام و توافق هستهای نیز در اینباره از اهمیت بسزایی برخوردار است.
آقابزرگی با اشاره به اینکه متاسفانه طی چند سال گذشته نقدینگی عظیمی در جامعه خلق شده است، بیان داشت: چاپ اوراق قرصه توسط دولت به منظور جبران کسری بودجه به این موضوع دامن زده است، همچنین بودجه سال ۱۴۰۱ نیز این وضعیت را تشدید کرده است، بنابراین تا زمانیکه این وضعیت پابرجا باشد، بر حجم نقدینگی که در حال حاضر در حال عبور از مرز ۵ هزار هزار میلیارد تومان است، افزوده خواهد شد، حال باید دید زمینه برنامه دولت برای مهار نقدینگی و به تبع آن تورم چیست.
معرفی انواع شاخصهای بورس (شاخص کل، هموزن و…)
شاخص، در مفهوم کلی، معیاری است که براساس آن میتوان چیـزی را تشخیص داد.
در بورس هم، شاخصها، در واقع معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بورس را ارزیابی و حتی احتمالات را در روند آینده بورس بررسی کرد. بنابراین، طبیعتا باتوجه به نقش بسیار مهمی که شاخص بازار و شاخصهای بورس در تصمیمگیری سرمایهگذاران ایفا میکنند، نوسانات شاخصها نیز برای سرمایهگذاران بسیار حائز اهمیت است.
سرمایهگذاران حتما باید توجه داشته باشند که شاخصها به تنهایی معیاری مناسب برای خرید و فروش سهام به حساب نمیآیند. مثلا تنها معیار خرید سهام نباید این باشد که شاخص در یک هفته اخیر مثبت بوده است.
نباید با منفی یا مثبت بودن شاخص کل بورس به این نتیجه رسید که وقت مناسبی برای خرید یا فروش سهام است.
البته درک این موضوع ممکن است برای سرمایهگذاران تازهوارد به بازار سرمایه اندکی سخت باشد و به همین دلیل ممکن است دست به خرید و فروشهای هیجانی بزنند.
در ادامه این مطلب که از کتاب “به بورس خوش آمدید” تالیف مهدی افضلیان (مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه) برگرفته شده، به معرفی شاخصهای بورس تهران میپردازیم. این مطلب با اجازه مولف کتاب در سایت بورسینس انتشار یافته است.
1. شاخص کل بورس
این همان شاخصی است که بارها در تلویزیون، رادیو و سایر رسانهها از رشد و افت آن صحبت میشود.
به این شاخص، شاخص قیمت و بازده نقدی نیز میگویند که بیان کننده سطح عمومی قیمتها و سود نقدی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
در واقع این شاخص بیانکننده میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس است.
به عنوان مثال اگر قیمت سهامی در ابتدای سال 500 تومان باشد و در انتهای سال به 600 تومان برسد و در مجمع عادی سالیانه نیز سود نقدی 70 تومانی تقسیم کند، بازدهی سهم در طول یک سال به 34 درصد میرسد.
این شیوه محاسبه برای شاخص کل هم وجود دارد یعنی اگر شاخص کل در ابتدای سال در سطح 450 هزار واحد و در پایان سال به 950 هزار واحد برسد، نشاندهنده این است که میانگین بازدهی بورس از محل افزایش قیمتها و تقسیم سود نقدی در انتهای سال تقریبا 111 درصد بوده است.
نکتهای که باید در بررسی بازدهی شاخص کل مد نظر قرار دهیم این است که افزایش شاخص کل بورس، نشاندهنده سودآوری همه شرکتها در بورس نیست چرا که شاخص نشاندهنده میانگین بازدهی کل شرکتهاست.
به عبارت دیگر، ممکن است برخی از شرکتها در طول سال با وجودیکه شاخص افزایش داشته، کاهش قیمت زیادی داشته باشند. یا بالعکس، ممکن است سهام برخی از شرکتها در زمانی که شاخص در حال نزول است، رشد خوبی را تجربه کنند.
شکل زیر نشاندهنده شاخص کل در سایت tsetmc.com در پایان روز معاملاتی است که روی عدد 1,662,215 واحد تثبیت شده و نسبت به روز گذشته کاهش 65023 واحدی داشته است.
در بررسی شاخص کل باید به این نکته توجه داشت که شرکتهای بزرگتر (شرکتهای با سرمایه بالاتر و ارزش بازار بیشتر)، اثر بیشتری بر رشد یا افت شاخص کل بورس دارند.
به عنوان مثال ممکن است در یک روز معاملاتی با وجودیکه قیمت در بسیاری از نمادهای بازار، منفی و متعادل است، مثبت بودن چند نماد بزرگ بازار مانند فارس، فولاد، فملی، خودرو، تاپیکو باعث رشد شاخص بورس شود. یا بالعکس.
این نکته، ضعف شاخص کل بورس را در بیان حقایق بازار نشان میدهد. زیرا شاخص میتواند با تغییرات قیمت چند شرکت بزرگ بازار، منفی یا مثبت شود.
در تصویر زیر تاثیر نمادهای بزرگ بازار بر شاخص بورس را مشاهده میکنید:
گاهی اوقات با تشکیل سبد سهام از شرکتهای با اندازه بزرگ بازار (خرید سهام شرکتهایی که ارزش بازار بالایی دارند) میتوان بازدهی سبد را به بازدهی شاخص کل بورس نزدیکتر کرد.
در دنیا برخی از صندوقهای شاخصی وجود دارد که بازدهی آنها برابر با بازدهی شاخص بورس است.
صندوقهای شاخصی نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هستند که در آن، مدیران صندوق در تلاشند تا سبدی از اوراق بهادار با ترکیب و وزنهای متناسب با یک شاخص مبنا را تشکیل دهند.
در ایران نیز صندوقهای کارآفرین، فیروزه و کاردان نیز به عنوان صندوقهای شاخصی در حال فعالیت هستند و در آینده نیز شاهد تاسیس صندوقهای بیشتری از این نوع خواهیم بود.
2. شاخص کل هموزن
در شرح شاخص کل بورس اشاره شد که سهام شرکتهای بزرگتر و با ارزش بازار بالاتر، اثر بیشتری بر مقدار شاخص کل دارند که این به نوبه خود ضعف این شاخص را نشان میدهد.
اما در کنار شاخص کل، شاخص دیگری به نام شاخص هموزن وجود دارد که اندازه شرکتها در محاسبه آن تاثیری ندارد و وزن همه شرکتها یکسان در نظر گرفته میشود.
به عنوان مثال در گروه شیمیایی، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکتی با اندازه بزرگ و ارزش بازار بالاست و از طرفی در همین گروه، نماد شکربن (شرکت کربن ایران) شرکتی بسیار کوچکتر با ارزش بازار پایینتر است.
اگر شاخص کل بر مبنای هموزن محاسبه شود، معاملات این دو سهم در بازار تاثیر یکسانی روی شاخص هموزن دارد.
در شکل زیر شاخص هموزن را صفحه اصلی سایت tsetmc.com مشاهده میکنید که روی 465,120 واحد قرار گرفته است.
سرمایهگذاران در کنار بررسی شاخص کل بورس، باید شاخص هموزن را هم مورد بررسی قرار دهند.
چرا که شاخص هموزن بهتر میتواند وضعیت بازار سرمایه را نشان دهد.
به عنوان مثال ممکن است در یک روز معاملاتی، شاخص کل منفی ولی شاخص هموزن مثبت باشد. این اتفاق نشان میدهد که شرکتهای بزرگتر بازار در آن روز معاملاتی وضعیت مناسبی نداشتند ولی برعکس نمادهای کوچکتر مورد توجه بازار بودهاند و افزایش قیمت داشتند.
از شاخص کل بورس برای پیشبینی وضعیت آینده بازار نیز میتوان استفاده کرد، به همین دلیل تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس به عنوان یکی از روشهای رایج تحلیلی توسط سرمایهگذاران مورد استفاده قرار میگیرد.
البته این روزها سرمایهگذاران از تحلیل تکنیکال شاخص هموزن نیز در کنار شاخص کل برای پیشبینی آینده بازار استفاده میکنند.
3. شاخص قیمت (وزنی – ارزشی)
شاخص قیمت در بورس، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. به عنوان مثال اگر شاخص قیمت در انتهای سال در مقایسه با ابتدای سال، 30 درصد رشد کند به این معناست که میانگین قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه، به طور متوسط 30 درصد افزایش داشته است.
پس فرق شاخص کل با شاخص قیمت در این است که شاخص کل علاوه بر افزایش قیمت سهام، سود نقدی آنها را نیز در محاسبه لحاظ میکند.
ولی در شاخص قیمت، سود نقدی لحاظ نمیشود و صرفا تغییرات قیمت سهام، مبنای محاسبه قرار میگیرد.
البته این شاخص نیز میانگین است و نشاندهندهی بالا رفتن دستهجمعی نمادها نیست. ممکن است قیمت سهام شرکتهای کوچک بازار افزایش و شرکتهای بزرگتر کاهش داشته و در نتیجه شاخص قیمت منفی شود.
در شاخص قیمت (وزنی – ارزشی)، معیار ارزش شرکتهاست و شرکتهای بزرگتر بیشتر شاخص را تحت تاثیر قرار میدهند.
بدین ترتیب تغییرات شاخص عمدتا پیرو شرکتهای بزرگ بازار است و شرکتهای کوچک تاثیر ناچیزی بر شاخص دارند.
شکل زیر نشاندهنده شاخص قیمت (وزنی – ارزشی) در صفحه اصلی مدیریت سایت tsetmc.com است که نشان میدهد این شاخص روی 436,418 واحد قرار دارد.
4. شاخص قیمت (هموزن)
گفتیم که شاخص قیمت، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس یا به تعبیر بهتر، میانگین بازده ناشی از افزایش قیمت سهام است.
از طرفی در شاخص قیمت (وزنی – ارزشی)، گفتیم که تاثیر شرکتهای بزرگتر بر شاخص بیشتر و تاثیر شرکتهای کوچکتر کمتر است.
اما در شاخص قیمت (هموزن)، وزن تمام شرکتها در محاسبه شاخص یکسان در نظر گرفته میشود و تغییرات شاخص گویاتر است و بهتر میتوان وضعیت عمومی بازار را درک کرد.
شکل زیر نشاندهنده شاخص قیمت (هموزن) ذر صفحه اصلی سایت tsetmc.com است که روی 305,135 واحد آرام گرفته.
5. شاخص آزاد شناور
شاخص آزاد شناور، شاخص قیمت را بر مبنای تعداد سهام شناور موجود در بازار نشان میدهد.
هدف از انتشار شاخص آزاد شناور، تحلیل رفتار بخشی از بازار است که نقدشوندگی بیشتری دارد زیرا در بررسی این شاخص، فقط ارزش سهامی که در اختیار سرمایهگذاران قرار دارد و همواره در حال معامله است محاسبه میشود و آن بخش از سهام که در اختیار سهامداران عمده است و قابلیت خرید و فروش ندارد محاسبه نمیشود.
شکل زیر نشاندهنده شاخص آزاد شناور در صفحه اصلی سایت tsetmc.com است که نشان میدهد این شاخص روی 2,259,713 واحد قرار دارد.
6. شاخص بازار اول و بازار دوم
به طور کلی شرکتهایی که وارد بازار اول بورس میشوند به لحاظ سرمایه، وضعیت سودآوری و همچنین درصد سهام شناور آزاد در وضعیت مناسبتری قرار دارند و شرکتهایی که از نظر این معیارها در شرایط پایینتری قرار دارند در بازار دوم بورس پذیرش میشوند.
پس شاخص بازار اول بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهایی است که در بازار اول بورس پذیرش شدهاند و شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمتهایی است که در بازار دوم بورس پذیرش شدهاند.
در تصویر شاخص بازار اول و دوم را مشاهده میکنید:
سخن آخر
در خصوص شاخص باید گفت که نیازی به بررسی تمامی شاخصهای ذکر شده در این بخش نیست و از میان آنها باید شاخص کل و شاخص کل هموزن بورس را تجزیه و تحلیل کرد.
البته این نکته را مجدد تکرار میکنیم که خرید و فروش سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس نباید صرفا با توجه به تغییرات روزانه شاخص باشد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
پیش بینی رشد ۲۵ درصدی بورس تا پایان سال
وضعیت نوسانی این روزهای بازار سرمایه، روز گذشته وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس را به مجلس کشاند تا توضیحات خود را در این مورد به نمایندگان مردم ارائه کنند. در این میان مانند همیشه وعده هایی داده شد که نشان از بهبود وضعیت بازار در آینده نه چندان دور دارد اما یک تحلیلگر بازار سرمایه بر این باور است که سرنوشت بازار را وعده های کوتاه مدت تعیین نمیکند ولی با توجه به اوضاع شرکتها میتوان منتظر رشد ۱۵ تا ۲۵ درصدی بازار سرمایه تا پایان سال بود.
محسن خلیلی در گفت و گو با ایسنا، با تاکید بر اینکه ذات بازار سرمایه نوسان است، اظهار کرد: بازار سرمایه تابع شرایط اقتصاد کلان است. شاید در کوتاه مدت بتوان با وعده و وعید، تغییر قوانین یا چیزی به نام حمایت، در رفتار بازار دست برد اما در بلند مدت این امکان نه تنها در ایران بلکه در هیچ نقطه ای از دنیا وجود ندارد. البته کامل شدن ابزارها از طریق ارائه مجوزهای جدید، پذیرش شرکت های جدید یا تسهیل ورود سهامداران در کوتاه مدت به بهبود وضعیت بازار کمک میکند اما به نظر من رفتار بازار در بلند مدت با صحبت هایی که در مجلس زده شده است شکل نمیگیرد. این صحبت ها فقط ابزارهای جانبی بازار هستند.
وی ادامه داد: درمورد وضعیت بازار در بلند مدت باید دید متغیرهای اقتصاد کلان مانند تورم، نرخ دلار، نرخ های جهانی، شرایط سیاسی و قوانین و مقررات دولتی درمورد فروش شرکت ها، نحوه تعیین مدیران، نحوه برگزاری مجامع و. به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد.
ابهامات پیش روی بازار سرمایه چیست؟
این تحلیلگر بازار سرمایه با تاکید بر اینکه چالش فعلی بازار سرمایه صرفا شرایط اقتصاد کلان نیست، گفت: بازار با یک سری ابهامات روبرو است. اگر سهامدار بتواند پیش بینی کند که شش ماه دیگر وضعیت چگونه است، معمولا اقدام به خرید یا فروش نمیکند. از طرف دیگر همه چیز به برجام ربط داده می شود. حتی سناریوهایی که دربازار تحلیل میشود منوط به تحقق یا عدم تحقق برجام است. بازار شرطی شده و به قدری شکننده است که چه در شرایط مثبت چه در شرایط منفی منتظر کوچک ترین خبر است تا واکنش نشان دهد. از طرف دیگر باید توجه داشت انتظاراتی که با حضور تیم جدید ایجاد شده بود سریع رخ نمی دهد اما با توجه به اینکه این انتظارات در کوتاه مدت شکست میخورد سهام داران شروع به فروش می کنند.
خلیلی با تاکید بر اینکه بازارهای جایگزین برای بورس زیاد شده است، توضیح داد: از یک طرف دولت اقدام به فروش اوراق کرده و از بازار سرمایه حتی به میزان ناچیز، تامین مالی میکند و باعث خروج نقدینگی از بازار می شود. همچنین بخشی از نقدینگی کدهای فعالی هستند که سال گذشته باعث می شدند حجم معاملات روزانه به ۲۷ هزار میلیارد تومان برسد اما اکنون این حجم از معاملات به سمت رمزارزها و بازارهای جدید رفته است. بخش دیگری از سهام داران که سال گذشته در بازار سرمایه ضرر کردند، با بازار سنتی بانک و سپرده بانکی برگشته اند. همه این اتفاقات باعث شده حجم معاملات بازار یک پنجم تا یک ششم شود و بازار از رونق ثابت خود بیفتد.
پیش بینی رشد ۱۵ تا ۲۵ درصدی برای بازار سرمایه
وی درمورد وضعیت بازار سرمایه در کوتاه مدت نیز توضیح داد: کمتر از شش ماه دیگر سال چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ مالی تمام می شود و سود شرکت ها خوب است. p/s در دل شرکت ها باقی میماند که سال بعد تقسیم میکنند و با سود سال بعد دوباره P/E میگیرند. از آنجایی که میانگین P/E شرکت های اصلی و شاخص ساز است، حدود ۱۵ تا ۲۵ درصد تا فصل مجامع از محل P/S بازدهی خواهیم داشت. بنابراین اگر تا مجامع تغییری در سایر متغیرهای اقتصادی رخ ندهد، بازار حداقل بین ۱۵ تا ۲۵ درصد رشد دارد که نسبت به اوراقی که سود یکساله ۲۰ درصدی دارند، جذاب تر است.
کدام نمادهای بورسی موجب ریزش بازار شد؟
با وجود ارائه گزارشات مثبت بسیاری از نمادهای بازار سرمایه اما ارائه دو گزارش منفی توسط دو نماد شاخص ساز بانک ملت و شرکت پالایش نفت اصفهان منجر به ریزشهای اخیر بازار شده است اما کارشناسان معتقدن ریزشها ادامه دار نبوده و بازار ارزنده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، تقریباً از اواسط شهریورماه شاهد قرمز شدن بورس و ریزشهای بازار سرمایه بودیم این در حالی است که مؤلفههای اقتصادی همچون قیمت دلار، قیمتهای جهانی، گزارشات شش ماهه شرکتها و عملکرد مطلوب آنها انتظار رشد بازار سرمایه را قویتر کرد اما با این وجود شاهد ریز بورس بودیم.
علاوه بر این، ابهامات موجود ناشی از تغییر رئیس بازار نیز در ایجاد فشار روانی بر بازار بی تأثیر نبوده است، البته پس از رشد بازار در سه ماه گذشته اصلاح کنونی کاملاً طبیعی است اما همچنان مولفههایی بر این بازار تأثیرگذار بوده و روند آن را منفی کرده است. کارشناسان بازار سرمایه پیشبینی میکنند که قیمت سهام به ارزش واقعی خود برسد، بنابراین به نظر میرسد بازار همچنان ارزندگی لازم را داشته و علاوه بر آن فرصت خوبی برای خرید سهام هم به وجود آمده باشد.
در همین رابطه و با هدف بررسی علل ریزشهای اخیر بازار گفتوگویی با محمدجواد نصر اصفهانی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
چرا بازار سرمایه در هفتههای اخیر روند نزولی داشته است؟
همواره در ریزش بازار سرمایه همگان به دنبال چرایی آن هستند، اما زمانی که بازار در حال رشد است معمولاً توجهی به دلایل رشد و میزان آن نمیشود، توجه بیش از حد به ریزشهای بازار و رسانهای شدن آن منجر به ایجاد این تفکر بین عوام شده که بورس ایران همواره در حال ریزش است.
در سه هفته گذشته بورس در مجموع ۱۲ درصد ریزش داشت و این در حالی است که در بازه زمانی سه ماهه گذشته شاخص کل بورس از محدود یک میلیون و ۸۰ هزار واحد تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد رسیده و رشد ۴۰ درصدی را تجربه کرده است.
هر رشدی، ریزشی را به دنبال دارد و بازارهای مالی نیز از این قاعده پیروی میکنند، بنابراین ریزشهای اخیر موضوعی طبیعی است و پس از رشدی که از خرداد ماه شروع شد، بخشی از آن نیز ریزش میکند.
آیا بازار وارد فاز ریزشی شده است؟
با توجه به مؤلفههای کنونی این امکان دور از تصور است زیرا بازار در وضعیت خوب و ارزنده قرار گرفته است. در علم اقتصاد ریزش در بازارهای مالی ناشی از بر هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا است، ریزشهای اخیر بازار سرایه از نیمه دوم شهریور ماه شروع شد.
دلیل این ریزشها تسویه اعتبار کارگزاریها و شناسایی سود شرکتهای سرمایهگذاری است، همچنین زمانی که بازار رشد میکند برخی از معاملهگران تصمیم به سیو سود میگیرند که منجر به افزایش عرضه در بازار سرمایه میشود. هر ساله در انتهای شهریور افراد باید اعتبارهایی که از کارگزاریها دریافت کردهاند، تسویه کنند و برای این کار مجبور به فروش سهام خود میشوند.
همچنین سال مالی برخی از کارگزاریها انتهای شهریورماه است که سعی میکنند حسابهای خود را ببندند و این امر منجر به فشار مضاعف بر افراد و افزایش فروش سهام میشود، هر ساله شهریور و اسفند ماه بازار با عرضه بیشتری مواجه میشود که بخشی از آن به همین دلیل است.
علاوه بر این، شرکتهای سرمایه گذاری هر شش ماه یکبار گزارشات تلفیق از عملکرد خود و شرکتهای زیر مجموعه را منتشر میکنند، شناسایی سود در صورتی اتفاق میافتد که چرا سهام شاخص ساز بورس رشد نمیکند؟ سهام به فروش رود، بنابراین شرکتها برای ارائه گزارشات خود در شهریور و اسفندماه اقدام به فروش میکنند تا بتوانند سود شناسایی کنند.
پس از ارائه گزارشات خوب، قاعدتاً بازار باید به روند صعودی خود بازگردد اما چرا این اتفاق نیفتاد؟
انتظارات عرضه و تقاضا را میسازد، بازار نسبت به برخی از گزارشات ویژه انتظارات خاصی دارد که اگر این گزارشات مفهوم بی ثباتی اقتصادی را برساند بازار عکسالعمل منفی نشان میدهد. در اقتصاد کشور ما نبود ثبات در تصمیم گیریها مخرب بوده است.
به عنوان نمونه در گروه پالایشی که قسمت بزرگی از بازار سرمایه ایران و دومین صندوق عرضه دولتی سال ۹۹ را تشکیل میدهند، بر اساس سیاستهای شرکت ملی پخش و وزارت نفت که نرخهای فروش این شرکتها دیرتر را اعلام میکنند، منجر شده که صورتهای مالی این شرکتها دیرتر اعلام شود.
به تازگی صورتهای مالی سه ماهه ابتدایی سال این شرکتها اعلام شده است، بازار انتظار داشت گزارش نماد شپنا مثبت باشد و این در حالی است که در گزارش ارائه شده حاشیه سود کم و گزارش ضعیف بود و با توجه به اینکه این نماد شاخصساز است شاهد واکنش کل بازار به این گزارش بودیم، این در حالی است که گزارش بیشتر شرکتها خوب بوده است.
علاوه بر این در روز دوشنبه هفته گذشته گزارش مالی بانک ملت در سامانه کدال ارائه شد که بر اساس آن پنج هزار میلیارد تومان در قسمت هزینههای عمومی، اداری و فروش بدون هیچ دلیل اضافه و در پیوستها منشایی برای آن ذکر نشده بود. با گذشت کمتر از چند ساعت از ارائه این گزارش، سازمان بورس نماد وبملت را برای ارائه گزارش شفاف و برگزاری کنفرانس اطلاع رسانی تعلیق کرد.
این اولین باری نیست که بازار از بانک ملت ضربه میخورد و این بانک به نمادی از بی اعتمادی سهامداران تبدیل شده است، سال گذشته نیز در گزارشات تلفیق سود عجیبی از قسمت مالیات توسط این شرکت شناسایی شد.
در مجموع ارائه گزارشات ضعیف این دو نماد علاوه بر صف فروش شدن خودشان بر کل بازار نیز تأثیر وضعی گذاشته و شاخص کل منفی شد.
در همین ریزش بازار، شاهد رشد برخی دیگر از شرکتها هم بودیم؛ در این باره توضیح دهید.
به عنوان نمونه گزارش عملکرد شش ماهه شرکت فولاد مبارکه با وجود قطعیهای برق در تابستان و انتظار کاهش تولیدی که از این شرکت وجود داشت، مثبت و بسیار قابل قبول بود، روند معاملات فولاد مبارکه در این مدت تغییری نکرده و پس از برداشته شدن فشار بازار در روز چهارشنبه این نماد صف خرید هم شد.
آیا این ریزشها ادامهدار خواهد بود و مجدداً شاهد اتفاقاتی که در تابستان ۹۹ افتاد خواهیم بود؟
دلایل محکمی اکنون وجود دارد که نشان میدهد این اتفاق نخواهد افتاد.
این ریزش با بازار کامودیتیها و نرخهای جهانی همسو نبوده است، نرخ بیشتر کامودیتیها اعم از محصولات پتروشیمی و فلزات در بازارهای جهانی صعودی بوده است، بازار سرمایه ایران نیز کامودیتی محور است بنابراین با افزایش این نرخها، سودآوری شرکتهای بورس ایران نیز بیشتر شده است.
علاوه بر این، قیمت دلار نیز همواره بر بازار سرمایه ایران مؤثر بوده که در روزهای اخیر ریزش به خصوصی را تجربه نکرده است، هر چقدر دلار بیشتر به ثبات رسیده و دلار نیمایی نیز به نرخ ۲۸ هزار تومان نزدیک تر شود در سودآوری شرکتها تأثیر بهتری خواهد داشت، به نظر میرسد سیاستهای دولت نیز در راستای تک نرخی کردن دلار است که این موضوع هم به نفع شرکتها است.
با توجه به دلایل ذکر شده و گزارشات خوبی که شرکتها ارائه دادهاند، دلیلی برای ادامه ریزشها وجود ندارد و نمیتوان ریزش سنگین و یا اصلاح بیش از حد همچون اتفاقی که در سال ۹۹ اتفاق افتاد را نمیتوان برای بازار متصور بود.
در سال ۹۹ نسبت پی بر ای بازار در سال گذشته ۱۲ بود که نشان دهنده رشد قیمت بوده و ریزش قیمت این سهام را توجیه میکند، اما اکنون پیش بینی میشود در انتهای سال مالی ۱۴۰۰ پی بر ای این شرکت به کمتر از پنج واحد رسیده که فرصتی برای سرمایه گذاری و استقبال بازار از این نماد است.
آیا بازار سرمایه ایران همچون سال گذشته همچنان هیجانی عمل میکند؟
جنس بازار نسبت به سالهای ۹۸ و ۹۹ تغییر زیادی کرده است، بازار اکنون حرفهای تر و حرکات گلهای آن کمتر شده است، اکنون تفاوت محسوسی بین شرکتها وجود داشته و ارائه گزارشات در صف فروش یا خرید شدن نمادها تأثیرگذار است.
اکنون نمادهای ارزنده بسیاری در بازار سرمایه فعال است، نمادهایی نیز همچنان وجود دارد که هنوز گران است که سرمایهگذاران و فعالان بازار باید در خرید و فروش این نمادها با هوشمندی بیشتری عمل کنند که این امر نیازمند آموزش است.
سرمایهگذاران حرفهای از ریزش ۱۲ درصدی بازار پس از رشد ۴۰ درصدی ترسی در خود حس نکرده و مصون میمانند.
دیدگاه شما