میانگین متحرک چیست؟ کاربرد، تنظیمات و آموزش Moving average
اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک جزو ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتور به معنای شاخص یا نشانگر است و در واقع به شما وضعیت یک چیز را نشان میدهد. پس در بازارهای معاملاتی کار اندیکاتور میانگین متحرک این است که به شما در تحلیل وضعیت بازار و تصمیمگیری در معامله کمک کند. چون از تحلیل تکنیکال در تمامی بازارها مانند فارکس، سهام و کریپتو یا ارز دیجیتال استفاده میشود، اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک در تمام این بازارها برای شما مفید هستند.
میانگین متحرک جزو اساسیترین اندیکاتورها است و در واقع بسیاری اندیکاتورهای محبوب و کاربردی در فرمول خود از میانگین متحرک استفاده میکنند. البته این اندیکاتور بیش از یک نوع دارد که در این مقاله به ترتیب با آنها آشنا میشوید و یاد میگیرید که از هر یک چگونه و در چه شرایطی میتوان استفاده کرد.
👈👈👈برای دیدن برخی از بهترین اندیکاتورها و کاربردیترین آنها بخوانید: بهترین اندیکاتور
در پاسخ به این سوال که اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟ باید گفت میانگین متحرک یک شاخص فنی است که سرمایه گذاران و معامله گران برای تعیین جهت روند اوراق بهادار از آن استفاده می کنند. با جمع کردن تمام نقاط داده در یک دوره خاص و تقسیم مجموع بر تعداد دوره های زمانی محاسبه می شود.
ویدئو آموزش میانگین متحرک
برای یادگیری نحوه ترسیم، تنظیم و سیگنالگرفتن از اندیکاتور میانگین متحرک این فیلم آموزشی میتواند برای شما مفید باشد.
انواع میانگین متحرک
در کل میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد که با یکدیگر از نظر شیوه محاسبه و کاربرد تفاوتهای مهمی دارند.
میانگین متحرک ساده یا SMA
سادهترین نوع میانگین متحرک «میانگین متحرک ساده» یا SMA است. برای محاسبه این نوع میانگین کافی است مثلا قیمتهای پایانی چند دوره را با یکدیگر جمع کرده و حاصل را بر تعداد دورهها تقسیم کنید. مثلا برای به دست آوردن میانگین متحرک ساده ۵ دوره کافی است قیمتهای پایانی آن ۵ دوره را با یکدیگر جمع کنید و سپس بر ۵ تقسیم کنید:
تعداد دورهها / جمع قیمت پایانی دورهها = میانگین متحرک ساده
میانگین متحرک نمایی یا EMA
ویژگی میانگین متحرک ساده یا SMA این است که برایش فرقی نمیکند قیمتی مربوط به امروز است یا مربوط به چند روز پیش و در واقع برای همه آنها به یک اندازه اهمیت قائل است (به همه وزن یکسان میدهد). اما گاهی اوقات شما نیاز دارید که به آخرین تغییرات پرایس اکشن یا رفتار قیمت اهمیت بیشتری بدهید. برای این مواقع از اندیکاتور «میانگین متحرک نمایی» یا EMA استفاده میکنیم.
البته میانگین متحرک نمایی دو نوع فرعی نیز دارد:
میانگین متحرک تعدیلی یا smoothed
نوعی میانگین نمایی است که بر اساس فرمول آن محاسبه میشود اما در مقایسه با EMA اصلی به قیمتهای اخیر وزن کمتری میدهد (تاثیر آنها را کمتر میکند) و از این رو نوسانات آن نرمتر است.
میانگین متحرک خطی وزنی یا linear weighted
نوعی میانگین نمایی که در مقایسه با EMA اصلی، به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد (تاثیر آنها را بیشتر میکند).
معادله میانگین متحرک
ویژگی اصلی میانگین متحرک نمایی این است که در فرمول خود به آخرین تغییرات قیمت وزن بیشتری میدهد و منحنی اندیکاتور را با تاثیر بیشتری از آنها رسم میکند. برای این کار در فرمول خود از یک عامل تعدیلگر یا Smoothening استفاده میکند. هر چه این عامل بیشتر باشد، تغییرات اخیر قیمت اثر بیشتری روی اندیکاتور میگذارند. فرمول یا معادل میانگین متحرک به شرح زیر است:
EWMA(t) = a * x(t) + (1-a) * EWMA(t-1)
EWMA(t) = میانگین متحرک در زمان t
a = درجه اختلاط مقدار پارامتر بین 0 و 1
x(t) = مقدار سیگنال x در زمان t
تنظیمات اندیکاتور میانگین متحرک در متاتریدر
چون متاتریدر متداولترین پلتفرم مورد استفاده معاملهگران است و اکثر بروکرهای مختلف از آن پشتیبانی میکنند در اینجا به شما نحوه رسم کردن و تنظیم اندیکاتور میانگین متحرک در متاتریدر را آموزش میدهیم. البته این اندیکاتور در دیگر پلتفرمهای معاملاتی مانند تریدینگ ویو نیز قابل دسترسی است و اصول رسم و تنظیمات آن فرق مهمی با متاتریدر ندارد.
ابتدا از این مسیر اندیکاتور را انتخاب کنید:
Insert > Indicators > Trend > Moving Average
در پنجره بعدی میتوانید پارامترها و سطوح اندیکاتور را تعیین کنید.
در قسمت period میتوانید دوره اندیکاتور را تعیین کنید. مثلا اگر تایم فریم یا همان بازه زمانی شما روزانه باشد، عدد ۱۰۰ به معنای این است که میانگین برای ۱۰۰ روز محاسبه میشود.
در قسمت shift میتوانید میانگین را به تعداد دورههای دلخواه به جلو یا عقب جابجا کنید. مثلا اگر در period رقم ۱۰۰ و در shift رقم 5۰- را وارد کنید، اندیکاتور 5۰ دوره به عقب میرود.
در قسمت Method برای رسم میانگین متحرک ساده گزینه SMA یا برای از چندین تایم فریم استفاده کنید میانگین متحرک نمایی گزینه EMA را انتخاب کنید.
در قسمت apply to میتوانید تعیین کنید که اندیکاتور بر اساس کدام قیمت محاسبه شود. مثلا اگر close را انتخاب کنید بر اساس قیمت پایانی یا همان قیمت بسته شدن معاملات در هر دوره محاسبه میشود. در کل قیمت پایانی متداولترین قیمتی است که در محاسبه اندیکاتورها استفاده میشود.
در قسمت style میتوانید شکل و ضخامت خط اندیکاتور و همچنین رنگ آنرا تعیین کنید.
پس از این مراحل نمودار به صورت زیر ترسیم میشود.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
از میانگین متحرک به چندین صورت میتوان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد. میتوان از دو یا چند میانگین متحرک برای سیگنالگیری استفاده کرد. همچنین میتوان از آن برای فیلتر کردن سیگنالها استفاده نمود.
بسیاری از اندیکاتورها مانند ویلیامز الیگیتور، باندهای بولینگر، مک دی و غیره با استفاده از میانگین متحرک ساخته میشوند. در ادامه این کاربردها را توضیح خواهیم داد.
یکی از روشهای متداول سیگنالگیری با میانگین متحرک رسم چندین میانگین روی نمودار و سپس استفاده از تقاطع آنها است.
میانگین متحرک در اندیکاتور الیگیتور
مثلا به تصویر زیر نگاه کنید. در اینجا اندیکاتور ویلیامز الیگیتور رسم شده است که با سه میانگین متحرک تعدیلی یا smoothed ایجاد میشود: میانگینهای ۵، ۸ و ۱۳ دورهای.
هر زمان که میانگین ۵ دورهای میانگینهای دیگر را قطع کند و از آنها بالاتر برود به عنوان سیگنال خرید تعبیر میشود. بدین سبب که میانگین ۵ دورهای حساسیت بیشتری به تغییرات پرایس اکشن دارد و اگر از دو میانگین دیگر بالاتر باشد به معنای روند صعودی است.
👈👈👈 برای آشنایی کامل با اندیکاتور الیگیتور این مقاله را بخوانید: اندیکاتور الیگیتور
میانگین متحرک در باندهای بولینگر
اندیکاتور دیگری که از میانگین متحرک استفاده میکند باندهای بولینگر است. در این اندیکاتور یک میانگین متحرک در وسط و دو خط دیگر بر اساس انحراف معیار از آن رسم میشوند. هر زمان که پرایس اکشن به خط یا باند بالایی نزدیکتر شود اینگونه تعبیر میشود که به نقطه اشباع خرید رسیده است و زمانی که به باند پایین نزدیک شود به معنای رسیدن به نقطه اشباع فروش است. در تصویر زیر نمونهای از این اندیکاتور را مشاهده میکنید.
👈👈👈 برای آشنایی کاملتر با باندهای بولینگر این مطلب را بخوانید: اندیکاتور بولینگر باند
روبان میانگین متحرک
یکی از روشهای استفاده از میانگین متحرک، روبان میانگین است. در این روش شما تعداد زیادی میانگین متحرک را روی نمودار ترسیم میکنید به صورتی که منطقه بین آنها مانند روبان در نظر بگیرید. در تصاویر زیر دو نمونه از روبان میانگین متحرک را مشاهده میکنید.
در نمودار بالا نقاط نارنجی سیگنال فروش و نقاط آبی سیگنال خرید هستند. هر زمان که میانگین کوتاهمدت بالاتر از بلندمدت باشد روبان آبی و هر وقت که از آن پایینتر باشد، روبان نارنجی میشود.
در نمودار بالا نیز به همین صورت است و رنگ سبز روبان به معنای سیگنال روند صعودی و رنگ قرمز سیگنال روند نزولی است.
👈👈👈 برای اطلاعات کاملتر درباره روبان میانگین این مقاله را بخوانید: اندیکاتور ma
میانگین متحرک ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه چه اهمیتی دارد؟
میانگینهای متحرک بلندمدت در تشخیص روند و سیگنالگیری استفاده میشوند. متداولترین این میانگینها مربوط به میانگین متحرک ۵۰ روزه ، میانگین متحرک ۱۰۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه هستند. اگر تایمفریم یا بازه زمانی نمودار روزانه باشد یعنی میانگین ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه یا ۲۰۰ روزه، و اگر مثلا تایمفریم ساعتی باشد میانگینهای ۵۰ ساعته، ۱۰۰ ساعته و ۲۰۰ ساعته است. معمولا از این میانگینها برای معامله طبق روند استفاده میکنند، یعنی این که اگر روند صعودی باشد سیگنالهای خرید و اگر روند نزولی باشد سیگنالهای فروش را جدی میگیرند. در پایین با این کاربرد بیشتر آشنا میشوید.
استفاده از میانگین متحرک برای معامله طبق روند
یکی دیگر از کاربردهای میانگین متحرک این است که از آن برای فیلتر کردن سیگنالهای دیگر اندیکاتورها استفاده کنیم. برای این کار معمولا میانگین متحرک را برای دورانی نسبتا بلند (۵۰ دورهای یا طولانیتر) ترسیم میکنند. سپس زمانی که پرایس اکشن از میانگین بالاتر باشد سیگنالهای خرید را قبول میکنند و زمانی که پرایس اکشن پایینتر از اندیکاتور باشد سیگنالهای فروش را قبول میکنند.
مثلا در تصویر پایین اندیکاتور مک دی در پایین و میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه روی نمودار رسم شده است. طبق این استراتژی فقط زمانی باید سیگنالهای خرید مکدی را جدی گرفت که پرایس اکشن از میانگین متحرک بالاتر باشد.
به طور کلی مثلا زمانی که پرایس اکشن نموداری از میانگینهای بلندمدت مانند ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه بالاتر برود میتوان آنرا سیگنال روند صعودی دانست.
توجه: ایراد مهم این رویکرد این است که شما نمیتوانید از حرکات صعودی قیمت زمانی که پرایس اکشن در زیر میانگین قرار دارد استفاده کنید. اما در کل میتوان از این میانگینهای بلندمدت برای فیلتر کردن سیگنالها و معامله در راستای روند غالب بلندمدت استفاده کرد.
جمعبندی
در این مطلب با اندیکاتور میانگین متحرک آشنا شدید، دانستید که چگونه محاسبه میشود و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال به چه صورت است. همچنین متوجه شدید که چگونه میتوان از میانگین متحرک بلندمدت (مثلا میانگینهای ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه) برای معامله در جهت روند استفاده کرد. بسیاری معاملهگران اعتقاد دارند که روند دوست آنهاست. استفاده از میانگین متحرک برای افرادی که چنین استراتژی را دنبال میکنند ضروری است.
میانگین متحرک خود میتواند برای سیگنالگیری استفاده شود (مانند اندیکاتورهای روبان میانگین متحرک که توضیح داده شد) ولی مهمتر این که این اندیکاتور پایه و اساس محاسبه بسیاری اندیکاتورهای محبوب دیگر است. باندهای بولینگر، مک دی، و الیگیتور چند مورد از محبوبترین این اندیکاتورها هستند.
اندیکاتور باند بولینگر ( Bollinger band) چیست؟
در تحلیل تکنیکال ابزارهای فراوانی برای پیش بینی روند، شناسایی نقاط ورود و خروج و شناخت رفتار سهامداران و . دارد. یکی از این ابزارها اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، ازجمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه میدهند. پیشتر در مورد انواع اندیکاتور ها همچون اندیکاتور RSI ، اندیکاتور MACD و اندیکاتور استوکستیک و کاربرد هر یک توضیح داده شد. در این مقاله به توضیح اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger band) میپردازیم و نحوه استفاده از این اندیکاتور را شرح میدهیم.
اندیکاتور باند بولینگر ( Bollinger band) چیست؟
در دهه 1980 فردی به نام جان بولینگر این اندیکاتور را ابداع و به بازار معرفی کرد. بولینگر به بازار همچون پدیده ای کاملا تصادفی نگاه میکند و فرض اصلی این اندیکاتور این است که قیمت در بازار بورس به طور کاملا تصادفی تعیین میشود و هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی و اقتصادی و . ندارد و برای پیش بینی قیمت سهام از مفاهیم آماری از جمله میانگین و انحراف معیار استفاده میکند. بنابراین با استفاده از این پارامترهای آماری حداکثر و حداقلی برای حرکت قیمت سهم در نظر گرفته میشود که گمان میرود سهم با احتمال بیشتری در این محدوده نوسان داشته باشد.
اجزای اندیکاتور باند بولینگر ( Bollinger band)
قبل از اینکه به آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر بپردازیم، ابتدا باید اجزای این اندیکاتور را معرفی نماییم. در بندهای بعدی روش محاسبه هر یک از این اجزا را نیز بیان خواهیم کرد. باند بولینگر یک اندیکاتور روند نما است که از یک اندیکاتور مووینگ اوریج تشکیل شده که قیمت به اندازه دو انحراف معیار از آن بیشتر و کمتر میشود که این فاصله ها سقف و کف کانال را تشکیل میدهند. بنابر اصول آماری انحراف معیار میتوان گفت که قیمت به احتمال 95 درصد در این محدوده تعیین شده نوسان خواهد داشت یعنی اگر به فرض 100 روز متوالی به سراغ بولینگر بروید، این اندیکاتور به طور متوسط در 95 روز از این 100 روز موفق به انجام پیش بینی صحیح میشود.
در چارت زیر این موضوع کاملا مشهود است. به محدوده σ 2± حول میانگین (µ) اصطلاحا "محدوده بولینگر" گفته میشود. با ترسیم این محدوده برای تک تک کندل ها، کانالی به دست می آوریم که به آن کانال بولینگر یا باند بولینگر میگوییم. کانال بولینگر دقیقا رفتاری شبیه سایر کانال ها دارد که تفاوت آنها در این است کانال های کلاسیک کاملا استاتیک هستند و شیب و پهنای ثابتی دارند اما کانال بولینگر داینامیک است و شیب و پهنای آن مرتب در حال تغییر است و متناسب با شرایط جدید به روز رسانی میشود.
به نظر میرسد پهنای بولینگر متناسب با قدرت روند باشد. هر چه سرعت نوسانات قیمت بیشتر شود، پهنای باند بولینگر نیز به علت افزایش انحراف معیار قیمت سهام عریض تر میگردد. عکس این نکته نیز صادق است که هر چه نوسانات قیمت محدود تر شود و بازار به حالت نوسانی یا رنج در بیاید پهنای باند بولینگر نیز کوچکتر میشود. بنابراین پهنای باند بولینگر به عنوان معیاری برای سنجش قدرت بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر به معرفی یکی از بهترین و پرکاربردترین استراتژیهای مربوط به این اندیکاتور را بررسی مینماییم. همانطور که میدانید اندیکاتور باند بولینگر از یک مووینگ اوریج ساده تشکیل شده است که دو باند با انحراف معیار مشخص از آن تشکیل یک باند کامل را میدهند.
یکی از اصول اصلی که در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس در اندیکاتور باند بولینگر صادق است، حضور پینگپنگی قیمتی در میان این باندها است. به این ترتیب که قیمت علاقه دارد دائماً در میان باندهای بالایی و پایینی این باند حرکت کند. در استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش باند بولینگر منطق معامله را به این صورت تعریف میکنیم:
در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند بالایی به سمت بالا بیرون بزند، به منطقه اشباع خرید رسیده است و احتمالاً دوباره نزول و به داخل باند بر خواهد گشت.
در تحلیل تکنیکال در بازار بورس اگر قیمت از باند پایینی به سمت پایین نفوذ نماید، اصطلاحاً به منطقه اشباع فروش رسیده است. در این نقطه احتمال صعود و بازگشت قیمت به وسط باند بیشتر است.
نکات مربوط به استراتژی معامله اشباع خرید و یا اشباع فروش با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
از همین دو اصل میتوان برای معامله در بازار بورس استفاده نمود. البته در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر باید به این نکات نیز درباره این استراتژی دقت داشته باشید:
در بازارهای رنج احتمال موفقیت این استراتژی بسیار بیشتر است و در بازارهایی که روند مشخص و قدرتمندی دارند ممکن است این استراتژی با نقطه شعفهایی همراه باشد که باید این نقاط ضعف را فیلتر کرد.
برای استفاده از این باند در تحلیل تکنیکال در روند صعودی به خاطر داشته باشید که در جهت نزول وارد معامله نشوید. یعنی ابتدا روند را تشخیص دهید و در صورت صعودی بودن روند تنها با سیگنالهایی از آن وارد معامله شوید که قیمت به نقطه اشباع فروش رسیده باشد.
برای استفاده از این اندیکاتور در روند نزولی بهتر است تنها از سیگنالهایی استفاده کنید که در جهت فروش هستند. یعنی فقط از سیگنالهای اشباع خرید برای ورود استفاده نمایید. البته این نکته مربوط به بازارهای دو طرفه است که فعلاً برای بازار بورس ایران مصداق مدارد اما در آینده در صورت دو طرفه شدن بازار میتوانید از این نکته هم استفاده نمایید.
سیگنال خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر روشی را به شما معرفی میکنیم که با استفاده از آن میتوانید سیگنال به موقع خروج از بازار را بیابید. این استراتژی خروج با عنوان استراتژی 75% نیز شناخته میشود. همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال پیدا کردن نقطه خروج از بازار حتی مهمتر از پیدا کردن نقطه ورود به موقع است.
کسانی که در سودهای چندین درصدی در یک سهم در بازار بورس هستند، همیشه به دنبال پیدا کردن نقاط مناسب برای خرج از بازار و به اصطلاح ذخیره سود خود هستند. اشتباه در این مرحله میتواند منجر به از بین رفتن همه سودهای شما شود. اما در ادامه با آموزش نحوه تشخیص زمان خروج با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر میتوانید به راحتی از آن برای این منظور استفاده کنید.
برای تشخیص از زمان خروج از بازار با استفاده از باند بولینگر به نکات زیر دقت نمایید:
روند بازار را در ناحیه خرید و یا همان صعودی که در بند قبل آن را مشخص کردیم، دنبال کنید.
هر وقت در بازار یک کندل نزولی تشکیل شد که حداقل 75 درصد از این کندل در زیر منطقه خرید باشد، میتوانید از بازار خارج شوید.
دقت کنید که این سیگنال خروج زمانی درست است که حتماً کندل مربوطه نزولی باشد.
استراتژی فشردگی باندهای بولینگر
در این بخش از مقاله آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر یکی دیگر از قدرتمندترین و کاربردیترین استراتژیهای معامله در بازار بورس را با استفاده از این اندیکاتور معرفی میکنیم. استراتژی فشردگی باندهای بولینگر با درصد اطمینان بالا مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد. اصل اساسی استفاده از این استراتژی بسیار ساده است. هر وقت قیمت در یک بازه محدود کاملاً فشرده شده و نوسان کمی داشته باشد، بعد از آن وارد یک حرکت بزرگ خواهد شد. برای استفاده از این استراتژی در بازار بورس به نمات زیر دقت کنید:
قیمت را در بین باندهای بولینگر تعقیب کنید.
هر وقت قیمت در بک بازه زمانی نوسان بسیار کمی داشته باشد و یا اصطلاحاً فشرده شود، خود را برای ورود به بازار آماده کنید.
در این مواقع باندهای بولینگر به شدت فشرده شده و نزدیک به هم خواهند شد.
هر وقت که قیمت از یکی از باندهای بالا یا پایین بولینگر خارج شد، حرکت بزرگ آن شروع شده است.
اگر قیمت از باند بالایی خارج شد میتوانید اقدام به خرید در بازار بورس نمایید.
این استراتژی در بازار بورس و حتی در بازارهای دو طرفه کاربرد بسیار زیادی دارد و کاربران زیادی از این روش برای معامله در بازار استفاده مینمایند. از این رو به بررسی آن در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر پرداختیم. دلیل اصلی این استراتژی هم این است که قیمت بعد از یک مدت استراحت و جمع کردن حجم شروع به حرکت جدید در روند جدیدی خواهد کرد. از این روش میتوانید برای درک ورود پول هوشمند به از چندین تایم فریم استفاده کنید سهم در بورس نیز استفاده نمایید.
بهترین تنظیمات برای اندیکاتور باند بولینگر
یکی دیگر از نکات مهم در آموزش کار با اندیکاتور باند بولینگر آشنایی با بهینهترین حالت تنظیمات این باند و نحوه استفاده از آن است. در درجه اول در تحلیل تکنیکال بازار بروس باید بدانیم که این اندیکاتور را باید در چه تایم فریمی به کار بگیریم. خیلی از کاربران امروز بازار بورس از این اندیکاتور در تایم فریمهای کوتاهمدت یک ساعته و حتی کمتر برای نوسان گیری استفاده میکنند. هر چند در این تایم فریمها نیز میتوان از قابلیتهای این اندیکاتور برای معامله استفاده کر اما خود آقای بولینگر توصیه کرده که در تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای معامله با استفاده از این اندیکاتور است. با این حال همه چیز به تنظیمات این اندیکاتور برمیگردد.
برای تنظیم باند بولینگر میتوانید از نکات زیر استفاده نمایید:
اگر در تایم فریم روزانه و هفتگی تمایل به استفاده از این اندیکاتور برای معامله در بازار بورس هستید، میتوانید میانگین متحرک ساده آن را روی 18 تا 21 تنظیم کنید. در این تایم فریمها انحراف معیار را میتوانید روی 2 تنظیم کنید.
در صورتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت ترجیح میدهید از این اندیکاتور استفاده کنید، میتوانید میانگین متحرک ساده آن روی 9 تا 12 تنیم کنید و مقدار انحراف معیار آن را روی 2 تنظیم کنید.
میانگین متحرک چیست؟ کاربرد، تنظیمات و آموزش Moving average
اندیکاتورهایی مانند از چندین تایم فریم استفاده کنید میانگین متحرک جزو ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتور به معنای شاخص یا نشانگر است و در واقع به شما وضعیت یک چیز را نشان میدهد. پس در بازارهای معاملاتی کار اندیکاتور میانگین متحرک این است که به شما در تحلیل وضعیت بازار و تصمیمگیری در معامله کمک کند. چون از تحلیل تکنیکال در تمامی بازارها مانند فارکس، سهام و کریپتو یا ارز دیجیتال استفاده میشود، اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک در تمام این بازارها برای شما مفید هستند.
میانگین متحرک جزو اساسیترین اندیکاتورها است و در واقع بسیاری اندیکاتورهای محبوب و کاربردی در فرمول خود از میانگین متحرک استفاده میکنند. البته این اندیکاتور بیش از یک نوع دارد که در این مقاله به ترتیب با آنها آشنا میشوید و یاد میگیرید که از هر یک چگونه و در چه شرایطی میتوان استفاده کرد.
👈👈👈برای دیدن برخی از بهترین اندیکاتورها و کاربردیترین آنها بخوانید: بهترین اندیکاتور
در پاسخ به این سوال که اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟ باید گفت میانگین متحرک یک شاخص فنی است که سرمایه گذاران و معامله گران برای تعیین جهت روند اوراق بهادار از آن استفاده می کنند. با جمع کردن تمام نقاط داده در یک دوره خاص و تقسیم مجموع بر تعداد دوره های زمانی محاسبه می شود.
ویدئو آموزش میانگین متحرک
برای یادگیری نحوه ترسیم، تنظیم و سیگنالگرفتن از اندیکاتور میانگین متحرک این فیلم آموزشی میتواند برای شما مفید باشد.
انواع میانگین متحرک
در کل میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد که با یکدیگر از نظر شیوه محاسبه و کاربرد تفاوتهای مهمی دارند.
میانگین متحرک ساده یا SMA
سادهترین نوع میانگین متحرک «میانگین متحرک ساده» یا SMA است. برای محاسبه این نوع میانگین کافی است مثلا قیمتهای پایانی چند دوره را با یکدیگر جمع کرده و حاصل را بر تعداد دورهها تقسیم کنید. مثلا برای به دست آوردن میانگین متحرک ساده ۵ دوره کافی است قیمتهای پایانی آن ۵ دوره را با یکدیگر جمع کنید و سپس بر ۵ تقسیم کنید:
تعداد دورهها / جمع قیمت پایانی دورهها = میانگین متحرک ساده
میانگین متحرک نمایی یا EMA
ویژگی میانگین متحرک ساده یا SMA این است که برایش فرقی نمیکند قیمتی مربوط به امروز است یا مربوط به چند روز پیش و در واقع برای همه آنها به یک اندازه اهمیت قائل است (به همه وزن یکسان میدهد). اما گاهی اوقات شما نیاز دارید که به آخرین تغییرات پرایس اکشن یا رفتار قیمت اهمیت بیشتری بدهید. برای این مواقع از اندیکاتور «میانگین متحرک نمایی» یا EMA استفاده میکنیم.
البته میانگین متحرک نمایی دو نوع فرعی نیز دارد:
میانگین متحرک تعدیلی یا smoothed
نوعی میانگین نمایی است که بر اساس فرمول آن محاسبه میشود اما در مقایسه با EMA اصلی به قیمتهای اخیر وزن کمتری میدهد (تاثیر آنها را کمتر میکند) و از این رو نوسانات آن نرمتر است.
میانگین متحرک خطی وزنی یا linear weighted
نوعی میانگین نمایی که در مقایسه با EMA اصلی، به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد (تاثیر آنها را بیشتر میکند).
معادله میانگین متحرک
ویژگی اصلی میانگین متحرک نمایی این است که در فرمول خود به آخرین تغییرات قیمت وزن بیشتری میدهد و منحنی اندیکاتور را با تاثیر بیشتری از آنها رسم میکند. برای این کار در فرمول خود از یک عامل تعدیلگر یا Smoothening استفاده میکند. هر چه این عامل بیشتر باشد، تغییرات اخیر قیمت اثر بیشتری روی اندیکاتور میگذارند. فرمول یا معادل میانگین متحرک به شرح زیر است:
EWMA(t) = a * x(t) + (1-a) * EWMA(t-1)
EWMA(t) = میانگین متحرک در زمان t
a = درجه اختلاط مقدار پارامتر بین 0 و 1
x(t) = مقدار سیگنال x در زمان t
تنظیمات اندیکاتور میانگین متحرک در متاتریدر
چون متاتریدر متداولترین پلتفرم مورد استفاده معاملهگران است و اکثر بروکرهای مختلف از آن پشتیبانی میکنند در اینجا به شما نحوه رسم کردن و تنظیم اندیکاتور میانگین متحرک در متاتریدر را آموزش میدهیم. البته این اندیکاتور در دیگر پلتفرمهای معاملاتی مانند تریدینگ ویو نیز قابل دسترسی است و اصول رسم و تنظیمات آن فرق مهمی با متاتریدر ندارد.
ابتدا از این مسیر اندیکاتور را انتخاب کنید:
Insert > Indicators > Trend > Moving Average
در پنجره بعدی میتوانید پارامترها و سطوح اندیکاتور را تعیین کنید.
در قسمت period میتوانید دوره اندیکاتور را تعیین کنید. مثلا اگر تایم فریم یا همان بازه زمانی شما روزانه باشد، عدد ۱۰۰ به معنای این است که میانگین برای ۱۰۰ روز محاسبه میشود.
در قسمت shift میتوانید میانگین را به تعداد دورههای دلخواه به جلو یا عقب جابجا کنید. مثلا اگر در period رقم ۱۰۰ و در shift رقم 5۰- را وارد کنید، اندیکاتور 5۰ دوره به عقب میرود.
در قسمت Method برای رسم میانگین متحرک ساده گزینه SMA یا برای میانگین متحرک نمایی گزینه EMA را انتخاب کنید.
در قسمت apply to میتوانید تعیین کنید که اندیکاتور بر اساس کدام قیمت محاسبه شود. مثلا اگر close را انتخاب کنید بر اساس قیمت پایانی یا همان قیمت بسته شدن معاملات در هر دوره محاسبه میشود. در کل قیمت پایانی متداولترین قیمتی است که در محاسبه اندیکاتورها استفاده میشود.
در قسمت style میتوانید شکل و ضخامت خط اندیکاتور و همچنین رنگ آنرا تعیین کنید.
پس از این مراحل نمودار به صورت زیر ترسیم میشود.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
از میانگین متحرک به چندین صورت میتوان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد. میتوان از دو یا چند میانگین متحرک برای سیگنالگیری استفاده کرد. همچنین میتوان از آن برای فیلتر کردن سیگنالها استفاده نمود.
بسیاری از اندیکاتورها مانند ویلیامز الیگیتور، باندهای بولینگر، مک دی و غیره با استفاده از میانگین متحرک ساخته میشوند. در ادامه این کاربردها را توضیح خواهیم داد.
یکی از روشهای متداول سیگنالگیری با میانگین متحرک رسم چندین میانگین روی نمودار و سپس استفاده از تقاطع آنها است.
میانگین متحرک در اندیکاتور الیگیتور
مثلا به تصویر زیر نگاه کنید. در اینجا اندیکاتور ویلیامز الیگیتور رسم شده است که با سه میانگین متحرک تعدیلی یا smoothed ایجاد میشود: میانگینهای ۵، ۸ و ۱۳ دورهای.
هر زمان که میانگین ۵ دورهای میانگینهای دیگر را قطع کند و از آنها بالاتر برود به عنوان سیگنال خرید تعبیر میشود. بدین سبب که میانگین ۵ دورهای حساسیت بیشتری به تغییرات پرایس اکشن دارد و اگر از دو میانگین دیگر بالاتر باشد به معنای روند صعودی است.
👈👈👈 برای آشنایی کامل با اندیکاتور الیگیتور این مقاله را بخوانید: اندیکاتور الیگیتور
میانگین متحرک در باندهای بولینگر
اندیکاتور دیگری که از میانگین متحرک استفاده میکند باندهای بولینگر است. در این اندیکاتور یک میانگین متحرک در وسط و دو خط دیگر بر اساس انحراف معیار از آن رسم میشوند. هر زمان که پرایس اکشن به خط یا باند بالایی نزدیکتر شود اینگونه تعبیر میشود که به نقطه اشباع خرید رسیده است و زمانی که به باند پایین نزدیک شود به معنای رسیدن به نقطه اشباع فروش است. در تصویر زیر نمونهای از این اندیکاتور را مشاهده میکنید.
👈👈👈 برای آشنایی کاملتر با باندهای بولینگر این مطلب را بخوانید: اندیکاتور بولینگر باند
روبان میانگین متحرک
یکی از روشهای استفاده از میانگین متحرک، روبان میانگین است. در این روش شما تعداد زیادی میانگین متحرک را روی نمودار ترسیم میکنید به صورتی که منطقه بین آنها مانند روبان در نظر بگیرید. در تصاویر زیر دو نمونه از روبان میانگین متحرک را مشاهده میکنید.
در نمودار بالا نقاط نارنجی سیگنال فروش و نقاط آبی سیگنال خرید هستند. هر زمان که میانگین کوتاهمدت بالاتر از بلندمدت باشد روبان آبی و هر وقت که از آن پایینتر باشد، روبان نارنجی میشود.
در نمودار بالا نیز به همین صورت است و رنگ سبز روبان به معنای سیگنال روند صعودی و رنگ قرمز سیگنال روند نزولی است.
👈👈👈 برای اطلاعات کاملتر درباره روبان میانگین این مقاله را بخوانید: اندیکاتور ma
میانگین متحرک ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه چه اهمیتی دارد؟
میانگینهای متحرک بلندمدت در تشخیص روند و سیگنالگیری استفاده میشوند. متداولترین این میانگینها مربوط به میانگین متحرک ۵۰ روزه ، میانگین متحرک ۱۰۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه هستند. اگر تایمفریم یا بازه زمانی نمودار روزانه باشد یعنی میانگین ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه یا ۲۰۰ روزه، و اگر مثلا تایمفریم ساعتی باشد میانگینهای ۵۰ ساعته، ۱۰۰ ساعته و ۲۰۰ ساعته است. معمولا از این میانگینها برای معامله طبق روند استفاده میکنند، یعنی این که اگر روند صعودی باشد سیگنالهای خرید و اگر روند نزولی باشد سیگنالهای فروش را جدی میگیرند. در پایین با این کاربرد بیشتر آشنا میشوید.
استفاده از میانگین متحرک برای معامله طبق روند
یکی دیگر از کاربردهای میانگین متحرک این است که از آن برای فیلتر کردن سیگنالهای دیگر اندیکاتورها استفاده کنیم. برای این کار معمولا میانگین متحرک را برای دورانی نسبتا بلند (۵۰ دورهای یا طولانیتر) ترسیم میکنند. سپس زمانی که پرایس اکشن از میانگین بالاتر باشد سیگنالهای خرید را قبول میکنند و زمانی که پرایس اکشن پایینتر از اندیکاتور باشد سیگنالهای فروش را قبول میکنند.
مثلا در تصویر پایین اندیکاتور مک دی در پایین و میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه روی نمودار رسم شده است. طبق این استراتژی فقط زمانی باید سیگنالهای خرید مکدی را جدی گرفت که پرایس اکشن از میانگین متحرک بالاتر باشد.
به طور کلی مثلا زمانی که پرایس اکشن نموداری از میانگینهای بلندمدت مانند ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه بالاتر برود میتوان آنرا سیگنال روند صعودی دانست.
توجه: ایراد مهم این رویکرد این است که شما نمیتوانید از حرکات صعودی قیمت زمانی که پرایس اکشن در زیر میانگین قرار دارد استفاده کنید. اما در کل میتوان از این میانگینهای بلندمدت برای فیلتر کردن سیگنالها و معامله در راستای روند غالب بلندمدت استفاده کرد.
جمعبندی
در این مطلب با اندیکاتور میانگین متحرک آشنا شدید، دانستید که چگونه محاسبه میشود و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال به چه صورت است. همچنین متوجه شدید که چگونه میتوان از میانگین متحرک بلندمدت (مثلا میانگینهای ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه) برای معامله در جهت روند استفاده کرد. بسیاری معاملهگران اعتقاد دارند که روند دوست آنهاست. استفاده از میانگین متحرک برای افرادی که چنین استراتژی را دنبال میکنند ضروری است.
میانگین متحرک خود میتواند برای سیگنالگیری استفاده شود (مانند اندیکاتورهای روبان میانگین متحرک که توضیح داده شد) ولی مهمتر این که این اندیکاتور پایه و اساس محاسبه بسیاری اندیکاتورهای محبوب دیگر است. باندهای بولینگر، مک دی، و الیگیتور چند مورد از محبوبترین این اندیکاتورها هستند.
آموزش وارد کردن دیتای قیمتی گذشته بازار به متاتریدر ۴
وارد کردن دیتای قیمتی گذشته بازار به متاتریدر یکی از ضروریترین کارهایی است که شما برای اینکه بتوانید از استراتژی خودتان در گذشته بکتست گرفته و از چندین تایم فریم استفاده کنید یا اندیکاتور یا اکسپرت خودتان را در استراتژی تستر در گذشته بازار بررسی کنید، به آن نیاز خواهید داشت. لازم به ذکر است که چنانچه شما دیتای صحیح گذشته بازار را در متاتریدر نداشته باشید، بررسی گذشته بازار به شکل صحیح صورت نگرفته، همچنین برای اینکه بتوانید بکتست با دقت بالا یا اصطلاحا بکتست ۹۰% بگیرید، نیاز دارید تا آموزش ارائه شده در این مقاله را مطالعه کنید. اگر دوست دارید که سایر تنظیمات متاتریدر را یاد بگیرید، این مقاله را مطالعه کنید.
ایمپورت دیتای قیمتی گذشته بازار به متاتریدر۴
برای وارد کردن دیتای گذشته بازار باید چند گام را طی کنید.
دانلود دیتای قیمتی از یک سایت معتبر
اگر میخواهید تست استراتژی یا اکسپرت معتبری داشته باشید، باید این اطلاعات را از یک سایت معتبر دانلود کنید. سایت هیست دیتا www.histdata.com یک سایت معتبر جهت دانلود دیتای قیمت گذشته فارکس است.
دانلود دیتای گذشته فارکسهمانطور که در تصویر مشاهده میکنید، تمام جفتهای ارزی مورد نیاز شما در جدول وجود دارد. با کلیک برروی جفت ارز، وارد صفحهای خواهید شد که دیتای قیمت از سال ۲۰۰۰ میلادی تا کنون را مشاهده خواهید کرد. بر روی سال مورد نظرتان کلیک کنید تا فرآیند دانلود انجام شود.
اضافه کردن فایل zip به متاتریدر 4
فایل دانلود شده از این وبسایت به صورت فشرده .zip بوده که برای وارد کردن آن به متاتریدر ۴، ابتدا باید این فایل زیب را از چندین تایم فریم استفاده کنید از حالت فشرده خارج کرده و در مکانی ذخیره نموده و آدرس محل ذخیره را بخاطر بسپارید.
سپس وارد متاتریدر ۴ شوید.
برگه History Center را از یکی از روشهای زیر همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، باز کنید.
- وارد سربرگ و قسمت Tools شده و History Center را انتخاب کنید.
- در متاتریدر کلید F2 را فشار دهید.
پنجره زیر باز خواهد شد. در سمت چپ پنجره باز شده، میتوانید Symbols را مشاهده نمایید. دقت داشته باشید که بسته به نوع بروکر، جفت ارزهای متفاوتی را مشاهده میکنید. جفت ارز مورد نظرتان را که دیتای قیمت آن را دانلود کردهاید، از این لیست انتخاب کنید.
پس از انتخاب جفت ارز مورد نظر، بانک اطلاعات تایم ۱ دقیقه (حتی اگر تایم دیگر مد نظر شماست در این مرحله فقط و فقط تایم ۱ دقیقه) را انتخاب کنید. مطابق تصویر بالا، رکوردهای تایم انتخاب شده نمایش داده میشود که در اینجا ۵۳۲ رکورد است. حال برای وارد کردن دیتای قیمتی دانلود شده خودتان، برروی Import (کادر قرمز) کلیک کنید.
وارد کردن دیتای قیمتی گذشته فارکس به متاتریدر ۴
پنجرهای مطابق تصویر بالا باز خواهد شد. بدون ایجاد هیچ تغییری در تنظیمات متاتریدر 4، برروی Browse (کادر قرمز) کلیک کنید. آدرس فایل دانلود شدهای که از حالت فشرده خارج کردهاید را وارد یا انتخاب کنید. پس از وارد کردن آدرس، کمی صبر کنید. بسته به سرعت سیستم شما، ممکن است خواندن و واردن کردن این اطلاعات کمی زمانبر باشد. پس از وارد کردن اطلاعات، همانند تصویر زیر، دادهها به صورت جدول لیست خواهد شد.
پس از وارد کردن اطلاعات مانند تصویر بالا، دادهها به صورت جدول لیست خواهد شد. پس از اینکه جدول دادهها را مشاهده کردید برروی OK کلیک کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، تعداد رکورد تغییر کرده و اطلاعاتی که وارد کردید به رکورد قبلی اضافه شده است. این تعداد نمایش نسبی بوده و ممکن است میزان رکورد بیشتری در متاتریدر برای شما نمایش داده شود. وقتی تعداد رکورد تغییر کرد، یعنی تا اینجا کارتان را درست انجام دادهاید. حال برروی Close کلیک کرده و این پنجره را ببندید. در صفحه اصلی متاتریدر از سربرگ Tools روی Options کلیک کنید.یا کلیک ترکیبی Ctrl+O فشار دهید.
تنظیمات متاتریدر بعد ایمپورت دیتا
در پنجره Options تب Charts را باز کنید. ما میخواهیم نرم افزار متاتریدر بیشترین میزان رکورد را در چارت برای ما نمایش دهد. مطابق تصویر بالا در فیلد Max bars in chart عدد ۹۹۹۹۹۹۹۹ را وارد کنید. سپس برروی OK کلیک کنید. تا کنون ما توانسته ایم دیتای قیمت گذشته بازار برای تایم یک دقیقه را به متاتریدر ۴ وارد کنیم. اما ممکن است ما نیاز به این دیتا در تایم فریم دیگری داشته باشیم. برای این کار، باید از اسکریپتی که در خود متاتریدر ۴ موجود است استفاده کنیم.
تبدیل دیتای قیمت تایم یک دقیقه به تایم دلخواه
جفت ارزی که دادههای آن را را وارد نرم افزار کردیم را از مسیر File: New Chart باز کنید. چارت جفت ارزی مورد نظر که دیتای آن را وارد متاتریدر کردید باز کنید. دکمه اسکرول اتومات چارت که علامت فلش زرد رنگ به سمت راست را دارد خاموش کرده تا چارت به صورت اتوماتیک به انتها نرود.
سپس با زدن دکمه Home بر روی کیبورد به ابتدای چارت بروید. اگر طبق این آموزش درست پیش رفته باشید مشاهده میکنید که تاریخ اولین داده مربوط به سالی است که اطلاعات آن را وارد کرده اید. اما این اطلاعات مورد نیاز ما نیست ما باید این اطلاعات را به تایم فریم دلخواه تغییر دهیم.
باز زدن دکمه Ctrl+N پنجره Navigator باز میشود. در پنجره Navigator، منوی اسکریپت را باز کنید و اسکریپت PeriodConverter را پیدا کرده و آن را کشیده و بر روی چارت بیاندازید. با این کار پنجره تنظیمات این اسکریپت ظاهر می شود.
تنظیمات تبدیل دیتای قیمت تایم یک دقیقه به تایم دلخواه
در این پنجره ابتدا در تب Common دقت کنید که تیک عبارت Allow DLL imports خورده باشد. سپس وارد تب Inputs شوید. در این تب شما در کادر نمایش داده شده باید عددی را وارد کنید. این عدد نشان دهنده تایم فریم دلخواه شماست. توجه داشته باشید که این عدد باید حتما به دقیقه وارد شود. مثلا برای ۵دقیقه عدد ۵ و برای یک ساعت عدد ۶۰ را وارد کنید.
ما در اینجا عدد ۱۵ که نشان دهنده تایم فریم ۱۵ دقیقه است را وارد کردهایم. بر روی OK کلیک کنید. بسته به سرعت سیستم شما کمی زمان میبرد تا پس از بسته شدن این پنجره فرآید تبدیل تکمیل شود. پس از گذشت چند دقیقه اکنون داده های شما به تایم دلخواه تبدیل شده اند. برای اینکه به درستی متوجه شویم داده ها تبدیل شده اند کافیست مراحل ذیل را انجام دهید.
از منوی فایل گزینه Open Offline را انتخاب کنید. سپس در پنجره باز شده جفت ارز مورد نظر خود را که در جلو آن تایم آن را نیز نوشته انتخاب و کلیک نمایید.
همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید، تعداد ۴۴۱۵۹۹ میله قیمت در چارت ۱۵ دقیقه از تاریخ ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ درج شده است. این یعنی که تبدیل داده ها به صورت موفقیت آمیز بوده است. پس از انجام مراحل فوق شما در چارت مورد نظر خودتان دیتایی دقیق دارید که برای تایم فریمهای مورد نیاز خودتان آنرا تبدیل کرده اید و میتوانید گذشته بازار را به خوبه مورد بررسی قرار دهید. حالا شما میتوانید به سادگی یک بکتست فوق العاده ۹۰% از اکسپرت مورد استفاده خودتان داشته باشید. برای آشنایی با بهترین اکسپرتهای فارکس این مقاله را مطالعه کنید.
بکتست ۹۰% با استفاده از دیتای صحیح
به تصویر زیر دقت کنید:
ما طبق مراحل فوق، چارت طلا را در گذشته بهینه کردیم و با وارد کردن دیتای گذشته بازار اقدام به بکتست گیری از یکی از اکسپرتهای در دست تهیه کرده ایم. همانطور که در این تصویر مشاهده میکنید:
- یک بکتست بدون هیچگونه اروری گرفته ایم
- درصد کیفیت بکتست ۹۰% است
- مشخص شدن درصد ریسک اکسپرت بعد از ایمپورت دیتای صحیح
یقینا اگر همین بکتست را در دیتایی دیگر بگیریم با نتیجه ای دیگر رو برو خواهیم شد. اهمیت داشتن دیتای صحیح در متاتریدر بسیار زیاد بوده، پس پیشنهاد میکنیم حتما همین امروز نسبت به دانلود و ایمپورت دیتای قدیمی در چارت خود اقدام کنید.
اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال به اندازه خود تحلیل اهمیت دارند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی آن اعمال می کنند. در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر، دید بهتری نسبت به روند می توان داشت.
یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که مناسبشان نیست . تریدرهای تازه کار زود می خواهند پولدار شوند به همین دلیل سراغ تایم فریم های کوچک مثل یک دقیقه یا پنج دقیقه می روند. در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد اهمیت تایم فریم ها را از 4 جنبه اصلی برای شما بیان کنم.
شغل شما و انتخاب تایم فریم مناسب
وقتی می خواهید درباره تایم فریم معاملاتی خود تصمیم بگیرید زمان اختصاص داده شده به معاملات تان مهم است. چه مقداری از روز یا هفته شما به انجام معاملات اختصاص دارد؟ اگر یک شغل تمام وقت دارید و امکان کنترل کردن معاملات تان را ندارید بهتر است روی نمودارهای 4 ساعته یا 1 ساعته تمرکز کنید و حتی نمودارهای روزانه هم برای شما کاربرد دارد.
اما اگر با وجود داشتن شفل تمام وقت، می توانید معاملات تان را رصد کنید بهتر است از نمودارهای 30 دقیقه ای استفاده کنید.از طرف دیگر، اگر یک معامله گر تمام وقت هستید و شغل دیگری ندارید می توانید از تایم فریم های کوتاه تر مثل 5 یا 15 دقیقه ای نیز استفاده کنید.
شخصیت فردی شما با کدام تایم فریم سازگار است؟
شخصیت فردی شما رابطه مستقیم با انتخاب تایم فریم شما دارد، مثلا شما احساس می کنید که تایم فریم یکساعته برای شما مناسب است. زیرا طولانی تر است اما نه به اندازه ای که حوصله مان سر برود و تعداد سیگنالها هم کافی به نظر می رسند . در این تایم فریم فرصت کافی برای تحلیل بازار را داریم و اصلا احساس دستپاچگی نمی کنیم .
از طرف دیگر کسی هم داریم که این تایم فریم در نظرش خیلی طولانی است و به قول خودش قبل از اینکه بتواند معامله ای انجام دهد تبدیل به فسیل شده است! تایم فریم 15 دقیقه برای او مناسب است و احساس می کند فرصت کافی برای تحلیل را دارد .
شخص دیگری نمی تواند در تایم فریم یک ساعته معامله کند . زیرا به نظرش خیلی سریع می آید . و فقط با تایم فریمهای چهارساعته و روزانه کار می کند.
چه تایم فریمی برای شما مناسب است؟
تایم فریمی که در آن می توانید راحت کار کنید. در معامله کردن به اندازه کافی تحت فشار هستید ( به خاطر اینکه پای پول واقعی در میان است ) ، پس حداقل نباید اجازه بدهید که چیزهای دیگر مثل تایم فریم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تایم فریمی باید فرصت کافی برای تحلیل داشته باشید تا احساس سردرگمی و گیجی نکنید و از طرفی حوصله تان سر نرود.
به طور خلاصه، باید از تایم فریمی استفاده کنید که با شخصیت شما و زمانی که در اختیار دارید، در تناسب باشد. بهترین راه هم برای پیدا کردن تایم فریم مناسب شما این است که با هر تعداد تایم فریم که ممکن است معامله کنید و سپس از میان آنها تایم فریمی که با آن راحت تر هستید را انتخاب کنید.
میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم
میزان پولی که می خواهید در این راه سرمایه گذاری کنید، ارتباط مستقیم با تایم فریم شما دارد، اگر حساب شما کوچک است پس نمی توانید حد ضرر های بزرگ برای آن قرار دهید پس لاجرم باید در تایم فریم های کوچکتر مثل پنج دقیقه و یک دقیقه فعالیت کنید که حد ضرر کوچکتری دارند و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را فراهم می کنند.
تایم فریم های بزرگ همانطور که تارگت و حد سودهای بزرگ دارند حد ضرر های بزرگ را نیز میطلبند که باید حساب شما تحمل این حد ضرر را داشته باشد و حساب شما نسوزد و بتواند در مقابل نوسانات بازار ایستادگی کند.
اهمیت تایم فریم های چند گانه در تحلیل تکنیکال
وقتی با توجه به مطالب بالا راجع به تایم فریم کاری خود تصمیم گرفتید، می توانید سراغ تایم فریمهای چندگانه برای تحلیل بازار بروید.
با نگاه کردن به نمودارها در تایم فریم های مختلف، حتما متوجه شده اید که بازار به هر سمتی می تواند حرکت کند. یک میانگین متحرک ممکن است در نمودار هفتگی سیگنال خرید و در نمودار روزانه سیگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتی سیگنال خرید و در نمودار ده دقیقه سیگنال فروش بدهد . بالاخره چه باید کنیم ؟!
به مثال زیر توجه کنید تا مطلب کاملا برای شما روشن شود
تایم فریم پنج دقیقه
شکل زیر نمودار پنج دقیقه ای EUR/USD را نشان می دهد . حرکت بازار به نظر صعودی است و از آنجاییکه خط مقاومت قبلی خود را هم شکسته است ، به نظر می رسد که بهترین موقع برای خرید است
اما ! اشتباه کردید . ببینید که بعد از آن چه اتفاقی افتاده است . قیمت بعد از کمی بالا رفتن به شدت سقوط کرده است . خیلی بد شد .
تایم فریم یک ساعته
حال همان نمودار را و در همان موقعیت ولی در تایم فریم شصت دقیقه بررسی می کنیم. همانطور که می بینید قیمت کانال نزولی خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودی است . بالای میانگین متحرک قرار گرفته که این هم دلیلی برای صعودی بودن بازار است .
همه چیز حکایت از صعودی بودن بازار دارد ، پس می خریم .
این بار هم اشتباه کردید !
تایم فریم چهار ساعته
بسیار خب ، اکنون به تایم فریم بالاتر می رویم . در شکل زیر همان موقعیت را در تایم فریم چهار ساعته مشاهده می کنید. در شکل یک کانال نزولی مشاهده میشود . جفت ارز به خط بالایی کانال برخورد کرده ولی هنوز در کانال نزولی قرار دارد . حرکت بالای میانگین متحرک است که البته گواهی از صعودی بودن بازار می دهد ولی کانال حکایت از نزولی بودن دارد هر چند که حرکت پیرامون خط بالایی کانال در حال انجام است .
نگاه کنید که چه اتفاقی می افتد . قیمت بعد از برخورد به خط روند بالایی شروع به سقوط می کند .
نمودار روزانه
برای تفریح هم که شده بیایید نگاهی به نمودار روزانه بیندازیم .حرکت بازار به وضوح نزولی است . قیمت پایین میانگین متحرک و در یک کانال نزولی در حال پیشروی است . در این نمودار روند به روشنی قابل تشخیص است .آخرین شمع هم بعد از برخورد به خط بالایی کانال به پایین برگشته است . بازار با تمام شواهد نزولی است . حال ببینیم چه اتفاقی می افتد .
تبریک ! روند نزولی ادامه پیدا می کند .
نکته اصلی چیست ؟
تاریخ و ساعت نمودارها یکسان بود . تنها تفاوت آنها در تایم فریمهای متفاوتشان بود . حال می توانید اهمیت تایم فریمهای چندگانه را درک کنید ؟
وقتی ما فقط به نمودار پانزده دقیقه نگاه کنیم ، نمی توانیم دلیل ادامه روند یا بازگشت آن را بفهمیم . به ذهنمان خطور نمی کند که نگاهی به تایم فریمهای بالاتر بیندازیم . زمانیکه بازار به روند خود ادامه می دهد یا از آن برمی گردد ، معمولا به یک خط حمایت یا مقاومت در تایم فریم بزرگتر برخورد کرده است .
برای من بسیار هزینه داشته تا بفهمم خطوط حمایت و مقاومت در تایم فریمهای بزرگتر ، مهم تر هستند . ترید کردن با استفاده از چندین تایم فریم ، موقعیت های بهتری را برای ما فراهم می کند. مبتدی ها معمولا بدون در نظر گرفتن تایم فریمهای دیگر تنها به یک تایم فریم بسنده می کنند و اندیکاتورهای خود را روی ان اعمال می کنند . در صورتیکه با در نظر داشتن تایم فریم های دیگر ، دید بهتری نسبت به روند می توان داشت .
یک تایم فریم به عنوان تایم فریم مادر و اصلی انتخاب کنید مثلا 4 ساعته، و کلیه تحلیل های خود از آینده قیمت را روی این تایم فریم انجام دهید، بعد برای ورود و خروج به تایم فریم های پاینن تر مثل ساعتی رجوع کنید.
شما عملا با این روش معاملات خود را اعتبار سنجی می کنید و بعد به معامله ورود می کنید، با این کار لبه محکم تری نسبت به کسانی که تنها از یک تایم فریم استفاده می کنند ، خواهید داشت .
فقط موقع تصمیم گیری در نظر داشته باشید بین تایم فریمها تفاوت کافی وجود داشته باشد. اگر تایم فریم ها خیلی نزدیک به هم انتخاب شوند ، قادر به تشخیص تفاوتها نیستید بنابراین کار کردن با آنها بیهوده خواهد بود .
دیدگاه شما