تحلیل آماری چیست؟ همه چیز درباره انجام تحلیل آماری پایان نامه
علم آمار از گذشته تا کنون نقشی اساسی و مهم را در علوم مختلف داشته است که از اولین کاربردهای آن می توان به مالیات گیری و خراج بستن بر دارایی ها اشاره کرد.
بعدها در دوره رنسانس، از علم آمار استفاده نوینی صورت گرفت و به آمار استنباطی نیز توجه زیادی شد. در دنیای امروز علم آمار و آمارگیری بسیار پررونق است. اکثر دانش آموختگان حداقل یکبار مطلبی را در ارتباط با آمار خوانده اند و نیاز بوده تا با استفاده از روش های آمارگیری، تحلیل هایی انجام دهند.
این مساله اهمیت تحلیل آماری را نشان می دهد بنابراین نیاز است که به طور کامل بدانیم تحلیل آماری چیست و چگونه انجام می شود؟
تحلیل آماری چیست؟
اگر بخواهیم تحلیل آماری را دقیق تر توضیح دهیم باید ابتدا به تعریف واژه ی آمار بپردازیم.
آمار را علم طبقه بندی دیتاها و اطلاعات، علم تصمیم گیری های مبتنی بر منطق، برنامه ریزی های دقیق و علم توصیف و تبیین آنچه از مشاهدات می توان فهمید توصیف می کنند.
آمار را می توان علم و هنر جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها دانست به طوری که در نهایت بتوان آنچه استخراج شده است را تفسیر و استنباط کرد.
امروزه به ندرت می توان بدون استفاده از تحلیل آماری اقدام به تفسیر و تحلیل نتایج به دست آمده از تحقیقات و پژوهش های علمی کرد.
به گزارشی که شامل جداول و نمودارهای آماری و تحلیل و تفسیر آن ها می شود تحلیل آماری گفته می شود.
تحلیل آماری تصویری روشن و توصیفی دقیق از داده ها ارائه می دهد. این داده ها ممکن است به صورت داده های آماری آماده باشند (مانند نرخ تورم، درآمد، و مانند آن) یا از طریق پرسشنامه ها جمع آوری شده باشند.
فرآیند تحلیل آماری را در دو بخش تقسیم میکنند: آمار استنباطی و آمار توصیفی.
مبنا و پایه این تقسیم بندی به دو دسته استنباطی و توصیفی این است که بشر با توجه به محدودیت زمان و سایر امکانات تصمیم گرفت تا از استقراء استفاده کند. بر اساس استقراء می توان یافته هایی را که از «اجزا» به دست می آید را به «کل» نسبت داد.
این بدین معناست که یافته های مربوط به نمونه ها، در مورد کل جامعه که احتمالا به دلیل محدودیت ها و مشکلات دیگر قابل بررسی به صورت کلی نبوده اند، حکم می شود.
آمار توصیفی چیست؟
وقتی توده ای از اطلاعات برای تحقیق جمع آوری می شود باید ابتدا سازماندهی و خلاصه شود به طوری که به صورت معنی داری قابل درک و ارتباط باشند.
برای این منظور از روش آمار توصیفی (Descriptive Statistics) استفاده می شود.
در تجزیه و تحلیل توصیفی، پژوهشگر داده های جمع آوری شده را با کمک روش های آمار توصیفی از جمله تنظیم جداول توزیع فراوانی، خلاصه کرده و به کمک نمودار آنها را نمایش می دهد و در نهایت با کمک سایر شاخص های آمار توصیفی آن ها را خلاصه می کند.
روش های آمار توصیفی
تشکیل جدول توزیع فراوانی
به سازماندهی داده ها یا مشاهدات به صورت طبقات همراه با فراوانی هر طبقه، توزیع فراوانی گفته می شود.
برای اینکه یک جدول توزیع فراوانی داشته باشید باید دامنه تغییرات، تعداد طبقات و حجم طبقات توسط فرمول های مربوطه محاسبه شود و سپس جدول توزیع در دو ستون x (ستون طبقات) و F (فراوانی طبقات) تشکیل شود.
پس از این مرحله، در صورت تمایل یا لزوم، پژوهشگر می تواند شاخص های دیگری نظیر فراوانی تراکمی، فراوانی تراکمی درصدی را محاسبه کند.
تشکیل جدول توزیع فراوانی یک روش اقتصادی و آسان برای نمایش انبوهی از داده های نامنظم است. اما در طبقه بندی کردن، ممکن است برخی از اطلاعات به علت خطای گروه بندی از دست بروند که در نهایت در محاسبه شاخص های آماری نیز تاثیر بگذارند. ولی مقدار آن اغلب ناچیز است و اشکال عمده ای ایفا نمی کند.
ترسیم نمودار
نمودارها ابزار مناسبی برای نمایش تصویری اطلاعات هستند که انواع مختلفی دارند که از آن ها می توان به نمودار هیستوگرام، نمودار ستونی، نمودار چند ضلعی تراکمی، نمودار دایره ای، نموداری سری های زمانی و موارد دیگر اشاره کرد.
محاسبه شاخص های مرکزی
در محاسبات آماری لازم است که ویژگی ها و موقعیت کلی داده ها تعیین شود.
به همین دلیل شاخص های مرکزی که سه نوع نما(Mode)، میانه(Median) و میانگین (Mean) هستند محاسبه می شوند. هر یک از این شاخص ها کاربرد خاص خود را دارند. مثلا در تحقیقاتی که مقیاس اندازه گیری داده ها حداقل فاصله ای است «میانگین» بهترین شاخص است اما در تحقیقاتی که مقیاس اندازه گیری داده ها رتبه ای یا اسمی باشد «میانه» یا «نما» مناسب تر هستند.
محاسبه شاخص های پراکندگی
شاخص های پراکندگی برخلاف شاخص های مرکزی هستند چرا که میزان پراکندگی با تغییراتی که در بین داده های یک توزیع (نتایج تحقیق) وجود دارد را نشان می دهند.
شاخص هایی که به این منظور در تحقیقات مورد استفاده قرار می گیرند شامل دامنه تغییرات، انحراف چارگی (Quartile Deviation)، واریانس (Variance) و انحراف استاندارد (Standard Deviation) می شود. پس از محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی می توان نمره های استاندارد را محاسبه و منحنی طبیعی (Z) را ترسیم کرد.
محاسبه همبستگی
در برخی از تحقیقات، پژوهشگر می خواهد رابطه بین دو متغیر را تعیین کند و به همین منظور باید از روش های همبستگی (Correlation) استفاده کند.
در محاسبه همبستگی، نوع مقیاس اندازه گیری دخالت دارد و به طور کلی به دو دسته پارامتری و ناپارامتری تقسیم می شود.
رگراسیون و پیش بینی
رگراسیون (Regression) به روشی برای مطالعه سهم یک یا چند متغییر مستقل در پیش بینی متغیر وابسته گفته می شود.
از تحلیل رگراسیون می توان در تحقیقات توصیفی (غیر آزمایشی) و تحقیقات آزمایشی استفاده کرد. با توجه به نوع تحقیق و متغیرهای آن، روش متنوعی برای تحلیل رگراسیون وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از رگراسیون خطی، رگراسیون انحنایی، رگراسیون لوجیستیک و تحلیل کواریانس.
آمار استباطی چیست؟
در آمار توصیفی به جمع آوری و تمرکز به روی خصوصیات و ویژگی های مهم داده ها می پردازیم و به نوعی می توان گفت نقش آمار توصیفی جمع آوری، خلاصه کردن و توصیف اطلاعات کمی به دست آمده از نمونه ها یا جامعه است اما قرار نیست کار یک محقق با توصیف اطلاعات به پایان برسد بلکه باید آنچه از بررسی گروه نمونه به دست آورده است را به گروه های مشابه بزرگ تر تعمیم دهد.
در آمار استنباطی (Inferential)، پژوهشگر با استفاده از مقادیر نمونه، آماره ها را محاسبه کرده و با کمک تخمین یا آزمون فرض آماری، آماره ها را به پارامترهای جامعه تعمیم می دهد. هدف آمار استنباطی، برآورد کردن خصوصیات و ویژگی های جامعه آماری است.
آزمون های آمار استنباطی
آزمون های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از یک گروه کوچک یا نمونه و تعمیم آن به جامعه مورد نظر با توجه به مقیاس اندازه گیری متغیرها، به دو گروه پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم می شوند.
آزمون های پارامتریک، به تجزیه و تحلیل اطلاعات در سطح مقیاس فاصله ای و نسبتی می پردازند و حداقل شاخص آماری آ نها، میانگین و واریانس است.
در حالیکه آزمون های ناپارامتریک، به تجزیه و تحلیل اطلاعات در سطح مقیاس اسمی و رتبه ای میپردازند که شاخص آماری آنها میانه و نما است.
آمار پارامتریک نیاز به پیش فرض هایی در مورد جامعه ای که از آن نمونه گیری صورت گرفته است دارد.
به عنوان مهم ترین پیش فرض در آمار پارامتریک، فرض می شود که توزیع جامعه نرمال است اما آمار ناپارامتریک مستلزم هیچگونه فرضی در مورد توزیع نیست. به همین دلیل، در بسیاری از تحقیقات علوم انسانی که با مقیاس های کیفی سنجیده شده و فاقد توزیع (Free of distribution) هستند از شاخص های آماری ناپارامتریک استفاده می کنند.
از آزمون های پارامتریک آمار استنباطی می توان به آزمون t، تحلیل واریانس (ANOVA)، تحلیل واریانس چند عاملی(MANOVA)، تحلیل کوواریانس چند عاملی و ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون نام برد.
همچنین از آزمون های ناپارامتریک نیز می توان به آزمون علامت تک نمونه، آزمون علامت زوجی، ویلکاکسون، مان_ویتنی، کروسکال_والیس، فریمن، آزمون تقارن توزیع و کولموگروف-اسمیرنف اشاره کرد.
ابزار لازم برای انجام تحلیل آماری
یکی از ابزار اصلی مورد نیاز برای انجام و نگارش تحلیل آماری، نرم افزارهای تحلیل آماری از جمله نرم افزار spss است.
در واقع تصور انجام تحلیل آماری بدون استفاده از نرم افزارهای آماری غیرممکن است چرا که این کار نیاز به عملیات آماری خاصی دارد که محاسبات آن به صورت دستی نه تنها بسیار سخت و زمان بر است بلکه غیرممکن به نظر می رسد.
به همین دلیل بسیاری از محققان و دانشجویان برای تکمیل بخش آماری پایان نامه خود (فصل 4 پایان نامه) تحلیل آماری را برون سپاری می کنند یعنی این کار را به شرکت های آماری می سپارند تا کاملا دقیق و با تخصص خاصی انجام بگیرد.
تحلیل آماری در تمام زمینه ها از جمله پژوهش های دانشگاهی پرکاربرد است اما برای انجام آن نیاز به مهارت و دقت بالایی در استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری است که پیچیدگی های خاص خودشان را دارند، به همین دلیل چه شرکت ها و سازمان ها چه بسیاری از دانشجویان انجام تحلیل آماری خود را به شرکت هایی می سپارند که سال ها در این زمینه فعالیت داشته اند، با این کار اطمینان حاصل می کنند تحلیل آماری پروژهشان با دقت و اطمینان بالایی انجام می گیرد.
شاخص داوجونز(Dow Jones)؛ بررسی بورس آمریکا در یک نگاه
شاخص داوجونز (Dow Jones) تصویری ساده و زیبا از شرایط کلی بازار سهام بزرگترین اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده آمریکا برای مردم دنیا ترسیم میکند.
یکی از دغدغه های مهم معاملهگران و سرمایهگذارانی که در بازار سهام جهانی و بازار فارکس فعالیت میکنند، تشخیص بهترین شاخصی است که روند غالب و اوضاع کلی بازار بورس آمریکا که تأثیر زیادی جهت حرکت قیمتها در بازارهای مالی جهانی میگذارد را به خوبی و با دقت کافی گزارش کند.
راستش را بخواهید این شاخص طلایی حدود 137 سال است که ابداع شده و عملکرد فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشته است. اگر قصد دارید جزئیات و اطلاعات بیشتری از این شاخص بدانید، مقاله شاخص داوجونز چیست آکادمی آینده را از دست ندهید.
در این مقاله چه میآموزید؟
- تاریخچه شاخص داوجونز چیست؟
- سهام تأثیرگذار در شاخص داوجونز چیست؟
- مقایسه شاخص داوجونز، S&P 500 و نزدک کامپوزیت (NASDAQ Composite)
- مزایا و معایب شاخص داوجونز چیست؟
- آموزش نمایش نمودار شاخص داوجونز
این مقاله برای چه کسانی مناسب است؟
- فعالان بازار سهام جهانی.
- معاملهگران بازار فارکس.
- علاقهمندان به آموزش شاخصهای تأثیرگذار در بورس جهانی و بازار فارکس.
تاریخچه شاخص داوجونز
شاخص داوجونز را معمولاً در بازارهای جهانی با نماد اختصاری آن، یعنی DJIA یا DJI که مخفف Dow Jones Industrial Average به معنای میانگین صنعتی داوجونز است میشناسیم.
این شاخص در سال 1885 توسط چارلز داو و ادوارد جونز ابداع شد و به افتخار نام هر یک از آنها با نام شاخص داوجونز معروف است. البته پای نفر سومی در شکلگیری شاخص داوجونز در میان بود. این شخص چالز برگستریسر نام داشت که نام ژورنال وال استریت را برای اولین روزنامهای که شاخص داوجونز در آن منتشر شد، ابداع کرد.
علت استفاده از پیشوند صنعتی در نام شاخص داوجونز این است که در ابتدا تنها نوسانات سهام 12 شرکت صنعتی در شاخص داوجوز تأثیرگذار بود. اما به مرور زمان و با ورود سایر صنایع به بازار سهام آمریکا، تمرکز شاخص داوجونز از روی شرکتهای صنعتی کاهش یافت و با درنظر گرفتن سایر صنایع دید گستردهتری از شرایط کلی بازار سهام و اقتصاد آمریکا ارائه داد.
تاریخچه شاخص داوجونز | آکادمی آینده
چه سهامی در شاخص داوجونز تأثیرگذارند؟
امروزه شاخص داوجونز از شرایط صنایع مختلفی از جمله مراقبتهای بهداشتی، خدمات عمومی، امور مالی، مخابرات، صنعت، فناوری و نفتوگاز در ایالات متحده آمریکا متأثر است.
به صورت کلی برآیند عملکرد سهام 30 شرکت اصلی و مهم در بین صنایع مختلفی که در عبارت قبلی به آن اشاره کردیم، وضعیت شاخص داوجونز را تعیین میکند. اما این 30 شرکت در تمام زمانها ثابت نیستند و ممکن است ترکیب آنها تغییر کند.
به عبارتی برای اینکه شاخص داوجونز گزارشی دقیق و بهروزتر از آخرین وضعیت اقتصادی داشته باشد، همواره نوسانات سهام شرکت هایی که از ارزش بازاری بیشتری برخودار باشند و عملکرد مثبتتری با توجه به شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود وضعیت اقتصادی از خود نشان دهند، در محاسبه شاخص داوجونز مدنظر قرار میگیرد.
سهام شرکتهای موجود در شاخص داوجونز، از لحاظ تأثیرگذاری به 3 سطح: ارزش بالا، ارزش متوسط و ارزش کم طبقهبندی میشوند. اهمیت این دستهبندی زمانی مشخص میشود که بدانید، شاخص داوجونز به صورت وزنی محاسبه میشود.
منظور از وزنی بودن شاخص داوجونز این است که سهامی با ارزش بالاتر، ضریب اثرگذاری بیشتری در محاسبه شاخص دارند. به همین ترتیب با کاهش ارزش به سمت متوسط و کم، ضریب اثرگذاری سهام شرکتها کاهش مییابد. این فرآیند دقیقاً شبیه به محاسبه معدل در کارنامه است. هنگام محاسبه معدل، نمره درسهایی که مهمترند ضریب بیشتری در محاسبه معدل دارند. به طور مشابه، آن درسهایی که از اهمیت کمتری (تعداد واحد کمتر) برخوردارند، تأثیر کمتری روی معدل کل میگذارند.
سهامی که در دسته ارزش بالا قرار دارند، تأثیر 70 درصدی در مقدار کل شاخص داوجونز دارند.
فهرست سهام موجود در شاخص داوجونز
سهام زیرمجموعه شاخص داوجونز(DowJones) | آکادمی آینده
در تاریخ فعلی که این مقاله تهیه میشود، لیست سهام شرکتهای موجود در شاخص داوجونز به شرح زیر میباشند:
(مقابل نام هر شرکت، بازاری که سهام شرکت موردنظر در آن معامله میشود، به همراه نماد سهام ذکر شده است.)
(NYSE به معنای بازار بورس نیویورک و NASDAQ به معنای بورس نزدک است.)
- American Express (NYSE:AXP)
- Amgen (NASDAQ:AMGN)
- Apple (NASDAQ:AAPL)
- Boeing (NYSE:BA)
- Caterpillar (NYSE:CAT)
- Chevron (NYSE:CVX)
- Cisco Systems (NASDAQ:CSCO)
- Coca-Cola (NYSE:KO)
- Dow, Inc. (NYSE:DOW)
- Goldman Sachs (NYSE:GS)
- Home Depot (NYSE:HD)
- Honeywell International (NASDAQ:HON)
- Intel (NASDAQ:INTC)
- International Business Machines (NYSE:IBM)
- Johnson & Johnson (NYSE:JNJ)
- JPMorgan Chase (NYSE:JPM)
- McDonald’s (NYSE:MCD)
- 3M (NYSE:MMM)
- Merck (NYSE:MRK)
- Microsoft (NASDAQ:MSFT)
- Nike (NYSE:NKE)
- Procter & Gamble (NYSE:PG)
- com (NYSE:CRM)
- Travelers (NYSE:TRV)
- UnitedHealth Group (NYSE:UNH)
- Verizon (NYSE:VZ)
- Visa (NYSE:V)
- Walgreens Boots Alliance (NASDAQ:WBA)
- Walmart (NYSE:WMT)
- Walt Disney (NYSE:DIS)
شایان ذکر است که دادههای مربوط به سهام شرکتهایی که وزن تراکنشات مالی بسیار سنگینی دارند از جمله شرکتهای آلفابت (مؤسس شرکت گوگل)، آمازون و فیسبوک برای جلوگیری از انحراف بیش از حد شاخص داوجونز به سمت آنها، در این شاخص اعمال نمیشوند.
ارزش شاخص داوجونز (DJIA) چگونه محاسبه می شود؟
وزن اکثر شاخصهای مورد استفاده در بازار سهام بر اساس ارزش بازار آنها محاسبه میشود. به عبارتی برای تعیین وزن یک سهام در این روش باید قیمت سهام را در تعداد سهامهای موجود ضرب کنیم. اما در شاخص داوجونز وزن سهامها بر اساس قیمت آنها محاسبه میشود. به بیان دیگر در شاخص داوجونز قیمت بالای یک سهم باعث اختصاص ضریب بیشتری به آن و در نتیجه وزن بالاتر آن میشود.
ارزش میانگین صنعتی داوجونز با تعیین میانگین ارزش سهام 30 شرکت بورسی موردنظر این شاخص محاسبه میشود. اما محاسبه این میانگین به آسانی محاسبه مجموع قیمت 30 سهام و تقسیم آن بر 30 نیست.
تقسیم سهام، ادغام ها و سایر تحولات مهم تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکتها، محاسبه ارزش میانگین صنعتی داوجونز را پیچیده میکند. به همین دلیل کمیتهای مجزا فقط مسئول محاسبه اعداد مربوط به صورت و مخرج کسری هستند که از تقسیم آنها بر یکدیگر، مقدار شاخص داوجنز تعیین میشود.
بر اساس سیستمی که چارلز داو برای شاخص داوجنز پیادهسازی کرده است، کوچکترین تغییرات در قیمت سهام شرکتهای فهرست داوجونز باعث تغییر ارزش این شاخص میشوند. اما نکته مهم در رابطه با این تغییرات قیمتها، میزان اثرگذاری آنها با توجه وزنشان در شاخص داوجونز است.
به عبارتی تغییرات قیمتی سهامی که به علت ارزش بالا، وزن بیشتری در شاخص داوجونز دارد؛ تغییرات عمدهای در مقدار کل شاخص خواهد گذاشت. درک این موضوع باعث نتیجهگیری نکته زیر میشود.
تغییرات محدود قیمت سهامی که به علت ارزش بالا، از وزن بالاتری در شاخص داوجونز برخودار است؛ با تغییرات زیاد قیمت سهامی که به علت ارزش کم؛ وزن کمتری در شاخص داوجونز دارد، تقریباً تأثیر یکسانی در نوسانات کل شاخص داوجونز میگذارد.
برای درک آسانتر این قضیه به مثالی که در ادامه بیان میکنیم توجه کنید.
از اول ژوئن 2022، بالاترین قیمت سهام در فهرست شاخص داوجنز، سهم UnitedHealth Group بود که با قیمت 490.35 دلار معامله میشد. از طرفی کمترین قیمت سهام، مربوط به سهم Walgreen Boots Alliance بود که 42.90 دلار معامله شد. از آنجایی که قیمت سهام یونایتدهِلث (UnitedHealth)، 11.4 برابر بیشتر از Walgreen است، قیمت سهام Walgreen باید 11.4٪ تغییر کند تا تأثیری مشابه با تغییر تنها 1٪ در قیمت سهام UnitedHealth روی شاخص DJIA داشته باشد.
مقایسه شاخص داوجونز در مقابل شاخص S&P 500 و نزدک کامپوزیت (NASDAQ Composite)
اقتصاد گسترده و پویای ایالات متحده باعث ایجاد شاخصهای متنوعی برای ارائه خلاصهای از وضعیت کلی شرایط صنعتی و اقتصادی این کشور شده است.
سه شاخص: میانگین صنعتی داوجونز، S&P 500 و Nasdaq Composite مهمترین شاخصها در کشور آمریکا برای بررسی وضعیت بورس و شرایط اقتصادی هستند.
شاخص S&P 500 برآیندی از وضعیت سهام 500 شرکت با سرمایههای بسیار زیاد را گزارش میکند که با استفاده از معیارهای خاصی مانند مقدار ارزش بازار و نرخ سودآوری توسط نهادهایی مشابه کمیتهای که وظیفه محاسبه مقدار شاخص داوجونز را برعهده داشت، محاسبه میشود.
شاخص نزدک ارزش بیش از 2500 سهام یا تقریباً هر سهامی که در بورس نزدک معامله میشود را مورد بررسی قرار میدهد.
اکثر سرمایهگذاران حرفهای بر عملکرد شاخص S&P 500 تمرکز بیشتری دارند. زیرا طیف گستردهتری از سهام شرکتهای مهم از صنایع مختلف فعال در کشور آمریکا را شامل میشود و معیار ارزش بازار هر سهم را برای محاسبه وزن آن در نظر میگیرد، که روش دقیقتری برای اندازهگیری سلامت کلی بازار سهام است.
تفاوت شاخص داوجونز، شاخص S&P 500 و شاخص نزدک کامپوزیت (NASDAQ Composite)
مقایسه شاخص های بورس سهام آمریکا | آکادمی آینده
تفاوتهای مهمی که بین شاخصهای داوجونز (DJIA)، S&P 500 و نزدک کامپوزیت وجود دارد عبارتاند از:
تفاوت نحوه محاسبه وزن سهام شرکتها
برخلاف شاخص میانگین صنعتی داوجونز،وزن سهام شرکتها در شاخصهای S&P 500 و نزدک بر اساس ارزش بازار آنها محاسبه میشود. یعنی باارزشترین سهمها، بیشترین تأثیر را بر ارزش هر یک از این شاخصها دارد.
تفاوت تمرکز روی فناوری در هر شاخص
هر دو شاخص S&P 500 و Nasdaq نسبت به شاخص DJIA، وزن بیشتری به سهام شرکتهای فعال در زمینه فناوری میدهند. میانگین صنعتی داوجونز در بخش فناوری وزن کمتری دارد و در مقایسه با دو شاخص نزدک و S&P 500، به بخشهایی مانند صنایع سنگین و خدمات مالی وزن بیشتری اختصاص میدهد. با این حال حدوداً شاخص داوجونز و 500S&P عملکرد مشابهی دارند.
شاخص نزدک کامپوزیت بیشترین تأثیر را از سهام شرکتهای فناوری در بین هر سه شاخص میپذیرد.
محاسبه ارزش بازار غولهای فناوری
ارزش بازار سهام شرکتهایی با حجم سرمایههای کلان مانند آمازون، آلفابت، متا (سابق فیسبوک) و تسلا در فهرست شاخص داوجونز گنجانده نشدهاند. اما آنها اجزای اصلی شاخص S&P 500 و Nasdaq هستند.
مزایا و کاربردهای شاخص داوجونز چیست؟
مزایای تحلیل شاخص داوجونز | آکادمی آینده
- میتوان از شاخص داوجونز برای بررسی و نظارت بر عملکرد سرمایهگذاری استفاده کرد. یعنی اگر بازدهی سبد سرمایهگذاری شما همواره از برآیند کلی شاخص داوجونز بیشتر باشد، این اتفاق بدین معناست که از استراتژی معاملاتی قدرتمند و مناسبی استفاده میکنید. اما اگر نرخ سودآوری حسابتان در مدت زمان معینی از نوسانات شاخص داوجونز کمتر باشد، نشان از ضعف سیستم معاملاتی شما دارد.
- با خرید شاخص داوجونز میتوان یک سرمایهگذاری کم ریسک با بازدهی محدود در ارزشمندترین سهامهای موجود در بازار سهام آمریکا انجام داد.
- در صورت آگاهی از ضریب بتا سهام یک شرکت میتوان تشخیص داد روند آینده سهام، وجوه متقابل و ETF ها در مقابل نوسانات شاخص داوجونز، روند صعودی یا نزولی خواهند داشت.
برای مثال اگر ضریب بتا سهامی برابر یا 0.4 باشد و شاخص داوجونز 8% نوسان کند؛ به احتمال زیاد نوسانات آن سهم 3.2 درصد خواهد بود.
معایب و ضعف های شاخص داوجونز چیست؟
- ارزش بازار هر سهم یکی از پارامترهای مهم برای معاملهگران حرفهای فعال در بازار است. در شاخص داوجونز ارزش بازار مبنایی برای وزندهی به هر سهم نیست؛ بلکه قیمت یا میزان ارزش سهام، تعیین کننده وزن آن در این شاخص است. و همین موضوع باعث ایراد انتقادهایی نسبت به شاخص DJIA شده است.
- حجم نمونه ناکافی برای ارائه گزارشی واضح و جامعتر از شرایط اقتصادی، یکی دیگر از دغدغههای تحلیلگران هنگام بررسی شاخص داوجونز است.
همانطور که میدانید اقتصاد و تولیدات ایالات متحده آمریکا دربرگیرنده جمع وسیعی از صنایع مختلف است. به طوری که سهام حدود 10000 شرکت فعال در این کشور؛ در بازار سهام و اوراق بهادار بین معاملهگران و سرمایهگذاران بزرگ مبادله میشود.
با وجود این حجم وسیع جامعه آماری، انتخاب تنها 30 سهام باارزش در فهرست شاخص داوجونز، شاید دیده مطلوب و کاملی از اوضاع اقتصادی به تحلیلگران ارائه نکند.
آموزش نمایش نمودار شاخص داوجونز
برای نمایش نمودار شاخص داوجونز (Dow Jones Index Chart) کافی از در وبسایت www.tradingview.com نماد DJI را سرچ کنید و سپس روی گزینه Dow Jones Industrial Average کلیک کنید تا نمودار شاخص میانگین صنعتی داوجونز برای شما به نمایش درآید.
علاوه بر این روش میتوانید عبارت Dow Jones Index Chart یا Dow Jones Industrial Average Chart را در اینترنت جستوجو کنید و از بین دهها سایت تحلیلی که برای شما نمایش داده میشود یکی را انتخاب کنید تا نمودار این شاخص را مشاهده کنید.
سخن پایانی
وسعت دنیای اقتصاد و صنعت در ایالات متحده بسیار گسترده است. به قدری گسترده که بررسی هرکدام از شرکتهای فعال در هر یک از صنایع موجود در آن کاری دشوار و شاید ناممکن باشد.
در نتیجه معامله گران و تحلیلگرانی که قصد سرمایهگذاری و بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور آمریکا دارند به شاخص هایی جامع و کاربردی برای این کار نیاز دارند.
میانگین صنعتی داوجونز، S&P 500 و نزدک کامپوزیت، سه مورد از مهمترین شاخصهای بورسی در آمریکا میباشند که مورد توجه اکثر تحلیلگران حرفهای برای بررسی شرایط صنعتی و اقتصادی در این کشور هستند.
در این مقاله به صورت جامع به بررسی شاخص میانگین صنعتی داوجونز که گزارشی مختصر و مفید از عملکرد با ارزشترین سهام مورد معامله در بورس اوراق بهادار و بورس نزدک بیان میکند را مورد بررسی قرار دادیم.
در صورتی که به فعالیت در بازار فارکس و بورس جهانی علاقهمند هستید، آگاهی و تسلط به نکاتی که درباره مهمترین شاخصهای بورسی و به طور تخصصی شاخص داوجونز بیان کردیم برای شما لازم و ضروری است.
آکادمی آینده و کالج تیبورس به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش فارکس در مشهد و آموزش بورس جهانی در مشهد، دوره آموزش فارکس از صفر و آموزش بورس جهانی از صفر را همراه با خدمات آموزشی ارزنده و جذاب برای افرادی که قصد دارند به صورت حرفهای در این بازارها شروع به فعالیت کنند فراهم کرده است.
برای دریافت اطلاعات تکمیلی درباره دوره آموزش فارکس و آموزش بورس جهانی میتوانید به وبسایت آکادمی آینده مراجعه کنید یا با واحد پشتیبانی در ارتباط باشید.
29 شاخص کلیدی عملکرد محبوب مالی برای داشبورد مدیریتی
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مقداری قابل اندازه گیری است که نشان می دهد عملکرد یک شرکت در زمینه درآمدزایی و سودآوری چقدر خوب است. نظارت بر KPI ها نشان می دهد که آیا یک کسب و کار به اهداف بلند مدت خود رسیده است.
صرف نظر از وسعت، سابقه و صنعت هر یک از شرکت ها باید از علمکرد مالی خود آگاهی داشته باشند. در حالی که حسابداران با همه هزینه ها، درآمد و بودجه سر و کار دارند، مدیران شرکت نیز باید از اقدامات مهم مالی مطلع باشند.
سریع ترین و کارآمدترین راه برای پیگیری عملکرد سازمان، راه اندازی داشبورد KPI است که معیارهای مالی را نمایش می دهد.
گزارش کامل KPI مالی، به روزرسانی های حقیقی در مورد ارقام مهم مالی یک شرکت را ارائه می دهد، مانند جریان نقد عملیاتی، نسبت جاری، نرخ سوختن سرمایه و غیره.
با استفاده از معیارهای مالی پرکاربرد، ما طیف کاملی از معیارهای مهم بودجه را که اکثر شرکت ها باید بسنجند، توضیح خواهیم داد.
1- جریان نقد عملیاتی (OCF)
جریان نقد عملیاتی مقدار کل پول تولیدشده توسط عملیات روزانه یک شرکت را نشان می دهد. این معیار مالی به این نکته اشاره می کند که آیا شرکت می تواند جریان نقد مثبت مورد نیازِ رشد را حفظ کند یا برای تامین کلیه هزینه ها به سرمایه خارجی نیاز دارد.
گردش جریان نقد عملیاتی با تنظیم درآمد خالص برای مواردی مانند استهلاک، تغییرات سرمایه و تغییر در حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در حالی که جریان نقد عملیاتی خود را آنالیز می کنید، آن را با کل سرمایه به کار رفته مقایسه کنید، در این صورت می توانید ارزیابی کنید که تجارت شما سرمایه کافی برای مثبت نگه داشتن حساب ها تولید می کند.
2- نسبت جاری
نسبت جاری منعکس کننده توانایی سازمان در پرداخت کلیه تعهدات مالی طی یک سال است. این KPI دارایی های جاری شرکت مانند حساب دریافتkی و بدهی های جاری را زیر نظر می گیرد.
نحوه ارزیابی نسبت جاری شما: نسبت جاری کم تر از یک نشان می دهد که شرکت شما قادر به انجام کلیه تعهدات مالی نخواهد بود، مگر این که جریان نقد اضافی وجود داشته باشد.
نسبت جاری سالم بین 1.5 تا 3 است، اما داشتن دوره های نسبت جاری زیرِ 1 برای مشاغل کم نیست، به خصوص اگر شرکت در حال سرمایه گذاری روی رشد یا پرداخت بدهی باشد.
سرمایه گذاران دوست دارند از نسبت جاری به عنوان چرخه عملکرد سالم شرکت استفاده کنند. نسبت جاری بیش از حد بالا ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت دارایی و پول نقد زیادی دارد اما نمی تواند در زمینه نوآوری و رشد سرمایه گذاری کند.
3- نسبت آنی یا نسبت سریع
نسبت آنی نشان می دهد که آیا یک کسب و کار دارایی کوتاه مدت کافی برای پوشش بدهی های خود در آینده نزدیک را دارد. نسبت آنی، به دلیل نادیده گرفتن نقدینگی ها مانند فهرست موجودی ها، نمای دقیق تری از سلامت مالی یک شرکت را نسبت به نسبت جاری ارائه می دهد.
4- نرخ سوختن سرمایه
این KPI منعکس کننده میزان هزینه های هفتگی، ماهانه یا سالانه یک شرکت است. این معیار اصلی می تواند به نفع شرکت های کوچکی باشد که تجزیه و تحلیل گسترnه مالی را انجام نمی دهند.
در مقایسه با سود خالص و درآمد، نرخ سوختن سرمایه نشان می دهد که آیا هزینه های عملیاتی سازمان در طولانی مدت پایدار است یا خیر.
5- حاشیه سود خالص
این معیار نشان می دهد که یک شرکت در سودآوری در مقایسه با درآمد خود چقدر کارآمد است. این KPI که غالباً به صورت درصد محاسبه می شود، نشان می دهد که چگونه مقدار هر دلار به دست آمده توسط شرکت به سود تبدیل می شود.
حاشیه سود خالص منعکس کننده سودآوری یک تجارت است و نشان می دهد که شرکت در چشم انداز بلندمدت به چه سرعتی می تواند رشد کند.
6- حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص پول باقی مانده از درآمد را پس از محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده اندازه می گیرد. این معیار که شاخص خوبی برای سلامت مالی یک شرکت است، نشان می دهد که آیا یک کسب و کار توانایی پرداخت هزینه های عملیاتی خود را دارد، آن هم در حالی که بودجه ای برای رشد باقی مانده است.
معمولاً سازمان ها از حاشیه سود ناخالص نسبتاً پایداری برخوردار هستند، مگر این که برخی تغییرات اساسی را که در هزینه های تولید تاثیرگذار بوده یا تغییراتی را که در سیاست های قیمت گذاری اعمال نکرده اند، انجام دهند.
محاسبه شده به عنوان= هزینه کالاهای فروخته شده / درآمد
برای مشاهده نمونه داشبورد تحلیل سودآوری بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.
7- سرمایه در گردش
KPI سرمایه در گردش، دارایی موجود سازمان را برای پاسخگویی به تعهدات مالی کوتاه مدت اندازه می گیرد. سرمایه در گردش شامل دارایی مانند وجه نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است که نقدینگی تجارت (توانایی تولید سریع پول نقد) را نشان می دهد.
پول نقد فوری موجود به عنوان سرمایه در گردش شناخته می شود. با مطالعه دارایی های موجود که با بدهی های کوتاه مدت مالی رو به رو هستند، سلامت مالی را تجزیه و تحلیل کنید. سرمایه در گردش که با کسر بدهی های جاری از دارایی های جاری محاسبه می شود، شامل دارایی هایی مانند پول نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود های دریافتنی است.
سرمایه در گردش با کسر بدهی های جاری (تعهدات مالی) از دارایی های جاری (منابعی با ارزش نقدی) محاسبه می شود.
8- حساب های دریافتنی جاری
این KPI میزان پولی را که بدهکاران به یک تجارت بدهکار هستند، اندازه گیری می کند. معیار حساب های دریافتنی جاری به شما کمک می کند درآمد آینده را تخمین زده و میانگین روزهای بدهکار را محاسبه کنید. همچنین این معیار نشان می دهد که یک شرکت تجاری یا مشتری عادی چه مدت طول می کشد شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود تا بدهی خود را پرداخت کند.
معیار حساب های دریافتنی جاری بالا ممکن است نشان دهد که یک تجارت قادر به معامله با بدهکاران طولانی مدت نیست و در نتیجه ضرر می کند. اگر افراد یا شرکت ها قبض خود را پرداخت نکنند، به عنوان پیش فرض در نظر گرفته می شوند.
9- حساب های پرداختنی جاری
در مقابل حساب های دریافتنی، معیار حساب های پرداختنی جاری مبلغی است که یک تجارت باید به تامین کنندگان، بانک ها و بستانکارhن بپردازد. این معیار می تواند توسط بخش های تجاری و پروژه ها تجزیه و تحلیل شود تا اطلاعات بیشتری در مورد بدهی های فعلی به دست آید.
برای محاسبه حساب های پرداختنی جاری، سازمان ها باید کلیه بدهی هایی را که باید در یک بازه زمانی خاص پرداخت شوند، در نظر بگیرند.
10- بازده حساب های پرداختنی
این KPI نرخی را نشان می دهد که یک سازمان به طور متوسط مبلغ قابل پرداخت خود را به تامین کنندگان، بانک ها و سایر طلبکاران بپردازد.
نحوه محاسبه بازده حساب های پرداختنی به شرح زیر است:
فرض کنیم شرکتی، از تامین کنندگان در یک ماه 10 بیلیون دلار خرید می کند و در هر زمان معین حساب های پرداختنی باقی مانده 2 بیلیون دلار است. این بدان معنی است که بازده حساب های پرداختنی 10 بیلیون دلار / 2 بیلیون دلار = 5 است.
اگر نسبت بازده نسبت به دوره های قبل کاهش یابد، این ممکن است نشان دهد که سازمانی در بازپرداخت بدهی های خود با مشکل رو به رو است. اگر نرخ بازده افزایش یابد، به این معنی است که یک شرکت بازپرداخت تامین کنندگان خود را با سرعت بیشتری از قبل انجام می دهد.
11- هزینه فرایند حساب های پرداختنی
هزینه فرایند حساب های پرداختنی، هزینه کل پردازش کلیه پرداخت ها و فاکتورها را در یک دوره خاص نشان می دهد.
نتایج نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا) پیرامون بهره وری فرایند حساب های پرداختنی، نشان می دهد که موردی قوی جهت سرمایه گذاری در فناوری های ارائه فاکتور الکترونیکی، پردازش و پرداخت وجود دارد، زیرا آن ها هزینه پردازش فاکتورها و پرداخت به تامین کنندگان را به طرز قابل توجهی کاهش می دهند.
12- بازده حساب های دریافتنی
بازده حساب های دریافتنی، اثربخشی یک شرکت در جمع آوری بدهی ها و تمدید اعتبارات را نشان می دهد. اگر شرکتی قبض پرداخت نشده یک مشتری را حفظ کند، مانند این است که به جای استفاده از پول برای توسعه تجارت، وام بدون بهره بدهد.
برای محاسبه بازده حساب های دریافتنی، شرکت ها باید ارزش خالص فروش اعتباری طی یک دوره معین را بر میانگین حساب های دریافتنی تقسیم کنند. این محاسبه بسیار شبیه به بازده حساب های پرداختنی است: ارزش خالص فروش اعتباری / حساب های دریافتنی
هرچه این معیار مالی کم تر باشد، کسب و کار دارایی های بیشتری جهت سرمایه گذاری در رشد و نوآوری دارد و کم تر با جمع آوری بدهی ها و پرداخت ها دست و پنجه نرم می کند.
13- گردش موجودی کالا
KPI گردش موجودی کالا نشان می دهد که شرکت با چه کارایی موجودی خود را در مدت زمانی خاص می فروشد و جایگزین می کند. بنابراین نشان دهنده توانایی سازمان در تولید و فروش و جایگزینیِ کالاها است.
برای محاسبه گردش موجودی کالا دو فرمول وجود دارد:
گردش موجودی کالا = فروش / موجودی
گردش موجودی کالا = هزینه کالاهای فروخته شده / موجودی میانگین
14- انحراف بودجه
همچنین انحراف بودجه یک KPI مدیریت پروژه است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد و نشان می دهد که بودجه های پیش بینی شده در مقایسه با کل بودجه واقعی متفاوت است. این معیار برای ارزیابی این که آیا بودجه یا میزان پایه هزینه ها یا درآمد، انتظارات را برآورده می کند، استفاده می شود.
حداقل انحراف بودجه نشان می دهد که هزینه های واقعی برابر یا کم تر از هزینه های پیش بینی شده یا درآمد بالاتر از حد پیش بینی شده است. تغییرپذیری قابل توجه در بودجه معمولاً به دلیل پیش بینی بیش از حد خوشبینانه یا تصمیمات ضعیف مدیریت ایجاد می شود.
15- زمان چرخه تولید بودجه
زمان چرخه تولید بودجه نشان دهنده دوره ای است که برای تحقیق، برنامه ریزی و توافق در مورد بودجه یک شرکت استفاده شده است. یک چرخه طولانی تولید بودجه لزوماً چیز بدی نیست، اما ممکن است منابع ارزشمندی مانند زمان مدیریت را هدر دهد.
16- موارد موجود در بودجه
موارد موجود در بودجه به مدیران پروژه کمک می کند تا هزینه ها را با روش دقیق تری پیگیری کنند. موارد موجود می تواند نشان دهنده پروژه ها، بخش های بازرگانی یا برخی اقدامات حسابداری دیگر باشد تا بتواند نمای بهتری از محل خرج پول ارائه دهد.
علاوه بر این، یک بودجه دقیق باعث می شود شرکت در صورت نیاز به کاهش بودجه، به بخش ها و پروژه های مناسب بپردازد.
17- تعداد تکرار بودجه
هرچه تعداد تکرار بودجه بیشتر باشد، زمان بیشتری برای برنامه ریزی بودجه و درست کردن آن لازم است. تعداد نسخه های بودجه تولیدشده قبل از تصویب نهایی به توانایی مدیریت در برنامه ریزی موثر بودجه دوره بعد بستگی دارد.
طبق یک نظرسنجی، 25 درصد شرکت کنندگان برتر 4 بار تکرار بودجه داشتند، در حالی که پایین ترها قبل از تصویب نهایی به 9 نسخه بودجه عادت کرده اند.
18- نسبت سرانه حقوق و دستمزد
این معیار مالی نشان می دهد که چه تعداد از اعضای تیم در مقایسه با تعداد کل کارمندان درگیر پردازش حقوق و دستمزد هستند.
برای محاسبه نسبت سرانه حقوق و دستمزد، مشاغل باید نسبت موقعیت های تمام وقت منابع انسانی به تعداد کل کارمندان را پیدا کنند.
19- رشد فروش
این معیار مالی تغییر در کل فروش طیِ یک دوره خاص را نشان می دهد. رشد فروش درصد دوره فروش فعلی را نسبت به دوره قبل نشان می دهد، که نشان دهنده رشد یا کاهش فروش کل است.
20- روزهای فروش معوق (DSO)
روزهای فروش معوق میانگین روزهای مشتریان برای پرداخت یک شرکت – از دریافت فاکتور تا زمان پرداخت کامل را نشان می دهد. به بیان دیگر روزهای فروش معوق نشاندهنده میانگین تعداد روزهایی است که فروشهای اعتباری به پول نقد تبدیل میگردد و یا حسابهای قابل وصول شرکتی گردآوری میشود. هرچه DSO پایین باشد، یک شرکت می تواند تمرکز بیشتری روی رشد و سفارش لوازم اضافی داشته باشد.
برای مشاهده نمونه داشبورد تجزیه سنی حسابهای دریافتنی بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.
21- هزینه های وندورها
این KPI پرداخت های جاری یک شرکت را با به وندورها را نشان می دهد (کسی که کالا یا خدمات را به یک سازمان یا افراد دیگر ارائه می دهد). ممکن است هزینه های بالای وندورها نشان دهد که مشکلاتی برای پرداخت به موقع به فروشندگان و تامین کنندگان وجود خواهد داشت.
22- نرخ خطای پرداخت
نرخ خطای پرداخت، درصد پرداخت های ورودی یا خروجی را نشان می دهد که به دلیل خطای پردازش تکمیل نشده اند. غالباً، دلیل ورشکستگی ها عدم تایید، مستندات ضعیف یا مرجع از دست رفته است.
اگر نرخ خطای پرداخت شرکتی با گذشت زمان افزایش یابد، ممکن است نشان دهنده این باشد که زمان بررسی سیستم پردازش پرداخت است.
23- زمان چرخه بازرسی داخلی
زمان چرخه بازرسی کامل میانگین دوره لازم جهت انجام بازرسی داخلی کامل را نشان می دهد. این رقم به طور عمده مدیر و دینفعان یک شرکت را در نظر می گیرد که باید بر بودجه، هزینه ها، پرداخت ها و غیره مروری داشته باشند.
24- گزارش خطای مالی
این معیار مالی تعداد گزارش های مالی را نشان می دهد که به توضیحات بیشتری نیاز دارند یا حاوی اشتباهاتی هستند و این امر نیاز به بررسی دقیق تر دارد.
25- بازده حقوق صاحبان سهام
این KPI ظرفیت یک تجارت را برای استفاده موثر از سرمایه گذاری سهامداران نشان می دهد و سود بالایی را به همراه دارد. بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که شرکت برای هر واحد از سهام صاحبان سهام چه میزان درآمد دارد
26- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
به طور مشابه با بازده حقوق صاحبان سهام، این KPI نشان می دهد که یک کسب و کار چگونه از سرمایه گذاری سهامداران خود استفاده می کند. نسبت بالای بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که یک سازمان به جای سودآوری جدید از سرمایه گذاری ها، سرمایه خود را از دست می دهد و مقروض می شود.
27- هزینه مدیریت فرایندها
این KPI را می توان توسط بخش های تجاری دیگر پیگیری کرد تا هزینه مدیریت کار افراد و برنامه ریزی برای آینده را بسنجد. هرچه هزینه مدیریت فرایندها کم تر باشد، دارایی بیشتری برای اجرای وظایف و رشد شرکت باقی می ماند.
28- بهره برداری از منابع
برای برخی شرکت ها، زمان کارمند باارزش ترین سرمایه ای است که روی آن حساب می کنند. این مورد برای آژانس های خلاق، شرکت های حقوقی و سایر نمونه های تجاری مبتنی بر خدمات صدق می کند.
KPI بهره برداری از منابع نشان می دهد که یک شرکت چگونه از منابع خود (زمان)، با مقایسه زمان قابل پرداخت و کار غیرقابل پرداخت، استفاده می کند. همچنین می تواند در داشبورد پروژه برای نمای بهتر عملکرد پروژه مورد استفاده قرار بگیرد.
29- هزینه کل عملکرد مالی
هزینه کل عملکرد مالی نسبت کل هزینه فعالیت های مالی را نسبت به کل درآمد نشان می دهد. هزینه های مالی یک شرکت شامل پرسنل، سیستم های مدیریتی، مخارج کلی و سایر هزینه های لازم برای فعالیت روزمره سازمان مالی است.
طبق یک نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا)، میانگین هزینه های کل عملکرد مالی شرکت هایی با عملکرد بالا 0.6 درصد است در حالی که این عدد برای 25 درصد شرکت هایی که عملکرد پایینی دارند، 2 درصد است. شرکت هایی که می خواهند این معیار را بهبود ببخشند، باید برای اتوماسیون و بهینه سازی فرایندهای تجاری خود، از فناوری و نرم افزار مدرن استفاده کنند.
شاخص کل چیست؟
شاخص کل چیست؟ معمولا هرجا صحبت از صعود یا نزول بازار سهام میشود این رشد یا افول با کمیتی به نام شاخص کل سنجیده میشود؛ اما در این مقاله به این پرداخته میشود که واقعا شاخص کل چیست و چگونه محاسبه میگردد؟
شاخصها اطلاعات مفیدی را در مورد چندین سهم در اختیار ما قرار میدهند، زمانی که بخواهیم قیمت یک سهم را مورد بررسی قرار دهیم از اطلاعاتی مانند قیمت باز شدن سهم، قیمت بسته شدن، حجم معاملات و غیره استفاده مینماییم اما در صورتی که بخواهیم چندین نماد را بررسی نماییم، نیاز داریم که از شاخصها استفاده نماییم. شاخصها طلاعات را با نویز کمتری در اختیار ما میگذارند و به دقیقتر شدن تحلیل تحلیلگران کمک میکنند.
طبقهبندی انواع شاخصها
طبقهبندی انواع شاخصهاعبارتند از:
- شاخص کل
- شاخص بازده نقدی
- شاخص قیمت مالی
- شاخص قیمت صنعت
- شاخص قیمت 50 شرکت فعال برتر
از معروفترین شاخصها میتوان یه شاخص کل یا TEDPIX که با نامهای شاخص بازدهی یا شاخص قیمت و بازده نقدی نیز شناخته میشود نام برد بعد از آن شاخص قیمت با نام TEPIX که به ترتیب نشاندهنده بازدهی کلی بازار سهام و سطح عمومی قیمت میباشند. شاخصهای دیگری مانند شاخص کل هموزن، شاخص قیمت هموزن و شاخص بازار آزاد شناور نیز جزو شاخصهای شناخته شده بازار هستند که اطالاعات مفیدی را میتوان از آنها استخراج نمود.
محاسبه شاخص کل هموزن همانند شاخص کل است با این تفاوت که این شاخص در حین محاسبه شرکتهای بزرگ و کوچک را با وزن یکسان درنظر میگیرد؛ شاخص کل قیمت هموزن نیز مانند شاخص کل قیمت است با درنظر گرفتن وزنی یکسان برای تمام شرکتها است،شاخصهای هموزن به این دلیل پدید آمدند که تأثیرگذاری شرکتهایی با سرمایههای بیشتر در شاخص کل بسیار بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و شاخص کل نمیتواند میزان تأثیرگذاری شرکتها با سرمایه کمتر را نمایش دهد؛ شاخص آزاد شناور TEFIX نیز مربوط به میزان سهامی است که در دست سهامداران خرد شرکتها است.(به سهامدارانی که کمتر از 1 درصد سهام شرکتها را دارا میباشند سهامداران خرد گفته میشود)
نحوه محاسبه شاخص کل قیمت
شاخص کل قیمت به شکل زیر محاسبه میگردد.
در سال 1369 بورس تهران اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت نمود که تنها 52 شرکت که کل شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران بودهاند را شامل میشد پس زمان مبدأ در فرمول بالا سال 1369 میباشد.
برای بهتر متوجه شدن مفهوم شاخص کل قیمت به مثال زیر توجه نمایید:
فرض کنید در سال 1369 سه سهم با قیمت پایانی و تعداد سهام زیر را داریم :
فرض کنید از سال 1369 تا سال 1371 بازاری گاوی را تجربه نمودهایم و خواهیم داشت:
طبق مثال بالا نشان داده میشود که شاخص قیمت در سال 1371 نسبت به سال 1369 برابر با 42.5 درصد سود را تجربه نموده است.
نتیجه
از موارد گفته شده در بالا میتوان موارد زیر را به عنوان نتیجه در نظر گرفت:
شاخص قیمت (TEPIX) در بورس چیست؟
بازار بورس بازاری پر از اعداد و قیمت ها است و کاربران برای تحلیل و پیش بینی بازار نیاز به تحلیل این اعداد گسترده دارند. تحلیل این حجم از داده در بازار به این راحتی ها نبوده و نیاز به زمان و کار بسیار زیادی دارد. در این میان پارامترهایی مانند شاخص ها که شاخص قیمت TEPIX یکی از مهم ترین آن ها است، می توانند به عنوان یک تعریف کلی، وضعیت بازار را به شما نشان داده و شما را از تحلیل حجم عظیمی از داده های عددی بی نیاز سازند. از این رو کاربران و معامله گران در بازار بورس بایستی با چنین تعاریفی آشنا بوده و در تحلیل های خود از آن ها بهره ببرند.
شاخص قیمت (TEPIX) در بورس چیست؟
شاخص قیمت ( TEPIX )
بورس و شاخص هایش اعضایی جدایی ناپذیر از هم هستند. شاخص قیمت و سایر شاخص هایی که در بورس تعریف می شوند به نوعی زبان بازار بورس هستند. داده های اعدادی و قیمتی به ظاهر می توانند بسیار پیچیده بوده و مفهوم آنچنانی برای ما به دنبال نداشته باشند. در این بین استفاده از شاخص ها می تواند به عنوان زبان بازار آن را برای ما مفهوم تر نمایند.
نگاه کردن به نمودار شاخص ها ترفندی است که شما با آن می توانید کلیت بازار را در یک دید کلی زیر نظر داشته باشید و با استفاده از روند حرکتی و نوع حرکت این شاخص ها، قیمت و روند آن را برای آینده پیش بینی کنید. از این رو شاخص ها یکی از اصلی ترین اجزای بازار محسوب می شوند. شاخص قیمت TEPIX نیز یکی از مهم ترین شاخص هایی است که در بازار بورس از آن برای تحلیل داده ها و حرکت قیمت استفاده می شود.
هر کدام از شاخص هایی که در بازار بورس تعریف شده اند، مشخصات و ویژگی های خاص خود را داشته و مفهوم خاص خود را نیز به بیننده القا می نمایند. البته این نکته را هم باید متذکر شویم که اهمیت هر کدام از آن ها با یکدیگر متفاوت است. در این محتوا قصد داریم تا شما را با شاخص قیمت TEPIX آشنا نموده و ویژگی ها و اهمیت آن را در بازار تعریف نماییم.
شاخص قیمت TEPIX یکی از مهم ترین شاخص های بازار بورس است که عدم آشنایی با آن می تواند به منزله یک ریسک بزرگ برای هر سهام داری در نظر گرفته شود. برای آشنایی بیشتر شاخص کل بازار بورس در ادامه با ما همراه بمانید.
تعریف شاخص در بورس
شاخص ها نه فقط در بازار بورس بلکه در هر بازاری، معیار اصلی شناخت ویژگی های آن بازار محسوب می شوند. احتمالا شما با واژه هایی مانند شاخص تورم، شاخص قیمت مسکن، شاخص مرگ و میر آشنا باشید. هر کدام از این شاخص ها تعریفی خاص داشته و برای معرفی یک پارامتر مهم در جامعه مورد استفاده قرار می گیرند.
شاخص بازار بورس نیز به عنوان شناسنامه و معرف این بازار محسوب می شود. برای مثال فرض کنید که در یک روز کاری تعدادی از نماد های بازار بورس روند منفی در پیش داشته باشند و برخی نیز در مسیر متقابل روند مثبتی در پیش گرفته باشند. حال شما به عنوان یک ناظر بازار اگر بخواهید روند کلی بازار را ببینید نیاز به پارامتری خواهید داشت تا این صعودها و نزول ها را به نوعی برای شما در یک نمودار تعریف نماید. این وظیفه در بازار بورس به عهده شاخص های مختلف آن است.
منفی شدن شاخص بورس به این معنی است که کلیت بازار روند منفی داشته اما هیچ گاه نباید از منفی بودن این شاخص این نتیجه را بگیرید که کل بازار همگی با هم در شرایط منفی قرار دارند. شاخص به عنوان معرفی برای روند عموم سهم ها تعریف شده و هرگز برای تحلیل یک سهم خاص روند شاخص تعریف خوبی نخواهد بود. شاخص ها از سهام ها و شرکت های فعال در بورس تاثیر می پذیرند. اما تاثیر هر شرکت به میزان وزن و بزرگی آن است.
برای مثال در بازار بورس تهران نمادی مانند «وتجارت» که نشان دهنده بانک تجارت است و با میلیون ها سهم منتشر شده است، مسلما تاثیر متفاوتی نسبت به شرکت کوچک مانند «سفاسی» (شرکت فارسیت اهواز) خواهد داشت. دلیل اصلی این امر هم تعداد سهام منتشره و بزرگی این شرکت ها است. این تعریف در هر شاخص دیگری نیز به این صورت مورد استفاده قرار می گیرد.
شاخص ها تنها مختص به بازار بورس ایران نبوده و در بازارهای بین المللی نیز از جمله پارامترهای مهم محسوب می شوند. شاخص نزدک و S&P از جمله مهم ترین شاخص ها در بازار بورس نیویورک هستند که تعریف کننده روند حرکتی چند سهم مهم در این بازار محسوب می شوند.
شاخص ها چه استفاده ای دارند؟
حال با تعریف کلی شاخص هایی مانند شاخص قیمت TEPIX آشنا شدید. سوال اینجاست که این شاخص ها در بازار بورس چه استفاده ای دارند؟ استفاده از شاخص ها هم برای تحلیل تکنیکال و پیش بینی آینده بازار بورس در کوتاه مدت و هم برای تحلیل بنیادی و پیش بینی مسیر بازار بورس در بلند مدت بهترین معیار محسوب می شوند. معامله گران با تحلیل نمودار شاخص می توانند روند کلی سهم ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.
برای درک بهتر این موضوع یک مثال را با هم مرور می کنیم. در بازار بورس ایران نمادهایی مانند ایران خودرو، خساپا (شرکت سایپا) ، شتران، شپنا، وتجارت، ونوین و . از جمله نمادهای بسیار بزرگ محسوب می شوند. تعریف بزرگی نماد در بازار بورس نیز بر اساس میزان سهام منتشره توسط آن شرکت است. حال تصور نمایید که روند حرکت این سهم ها صعودی باشد. با توجه به تاثیر فوق العاده زیاد این سهم ها روی شاخص مسلما شاخص نیز روند صعودی پیدا خواهد کرد.
این موضوع در جهت عکس نیز به همین شکل قابل تحلیل است. منفی بودن شاخص می توانید نشانه منفی بودن سهام های بزرگ این چنینی در بازار باشد. شاید از خود بپرسید که در این صورت شاخص تنها با این نمادها تاثیر می پذیرد و بقیه نمادها خیلی روی شاخص موثر نبوده و منفی و مثبت بودن شاخص هیچ تاثیری روی آن ها نخواهد داشت.
این موضوع هم می تواند درست و هم اشتباه باشد. از نظر تاثیرپذیری، مسلما سایر نمادهای کوچک به میزان نمادهای بزرگ روی شاخص تاثیر ندارند و در واقعیت ای امکان به راحتی جود دارد که شاخص قیمت و قیمت این سهام های کوچک در جهت کاملا عکس یکدیگر حرکت کنند.
اما نکته دیگری که باید در این مواقع به آن توجه داشته باشید بار روانی است که حرکت شاخص روی سهام داران و تحلیل گران می گذارد. با توجه به این که شاخص یکی از اصلی ترین معیارهای معامله کران برای خرید و فروش سهام است، درصد بالایی از کاربران با دیدن منفی شدن شاخص، سریعا روی به فروش سهام های خود آورده و یا در جهت عکس می توانند به دنبال خرید سهام ها در روند مثبت باشند. از این روی منفی شدن شاخص قیمت یا همان شاخص قیمت TEPIX می تواند به منزله منفی شدن تعداد بسیاری از سهم ها نیز باشد. (1)
شاخص قیمت TEPIX چیست؟
شاخص قیمت TEPIX مخفف عبارت Tehran Price Index است که معرف شاخص کل در بازار بورس ایران است. این شاخص با یک رابطه ای ساده میزان رشد قیمت میانگین بازار بورس را نسبت به یک سال پایه محاسبه کرده و به کاربر نشان می دهد. این شاخص یکی از 8 شاخص مهم و حیاتی است که در بازار بورس برای تحلیل روند بازار از آن استفاده می نمایند.
مبدا اولیه محاسبه شده در فرمول شاخص کل نیز سال 1369 شمسی است. این شاخص بیان کننده رشد و یا نزول نسبی قیمت ها در بازار بورس است. مثلا اگر شاخص بورس نسبت به سال گذشته 20 درصد رشد داشته باشد، به این مفهوم است که میانگین کل ارزش بازار بورس نسبت به سال گذشته 20 درصد بیشتر شده است. حال ممکن است در این بین سهمی بیشتر از این رشد داشته باشد و یا سهمی کمتر رشد کرده باشد. اما میانگین آنها بسته به میزان ارزشی که دارند 20 درصد است. (2) و (3)
نحوه محاسبه شاخص قیمت TEPIX
روش محاسبه شاخص قیمت TEPIX فرمول بسیار ساده ای دارد که خود این فرمول گویای تعریف این شاخص در بازار بورس نیز است. طبق فرمول شاخص قیمت TEPIX برای محاسبه آن در هر روز کاری باید تعداد سهام منتشره در بازار بورس را در ارزش جاری بازار ضرب کنیم. با تقسیم نتیجه این ضرب بر مقدار ضرب تعداد سهام منتشره در سال پایه در ارزش کل سهام سال پایه، مقدار شاخص قیمت TEPIX به درصد به دست می آید.
در این رابطه ارزش پایه سهام در بازار بورس ایران مقدار 100 در نظر گرفته می شود. کاربران باید در نظر داشته باشند که هر چند محاسبه این شاخص در هر لحظه بسیار ساده بوده و با یک محاسبه ساده به دست می آید، اما مقایسه آن با مقدار شاخص در روزهای قبلی می تواند روند کلی بازار بورس را برای شما نمایان سازد. (2)
ویژگی های شاخص قیمت TEPIX
شاخص قیمت TEPIX همیشه در دسترس است
در دسترس بودن نمودار شاخص قیمت TEPIX
جامع بودن شاخص قیمت TEPIX
تاثیرپذیری وزنی شاخص قیمت TEPIX
از این رو این شاخص، تاثیر خود را از شرکت های مختلف و بر اساس مقدار سهمی که در بازار دارند می پذیرد. در واقع حرکت انفجاری یک سهم کوچک و یا تک سهم، نمی تواند خیلی روی مقدار شاخص قیمت TEPIX تاثیر بگذارد. (3)
دیدگاه شما