تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی


برخی از افراد پرنفوذ که از افزایش تورم سود می‌برند، تا می‌توانند به نهادهای مربوطه فشار می‌آورند تا نرخ بهره بین بانکی افزایش پیدا نکند. چرا که در این صورت می‌توانند وام‌هایی با بهره پایین بگیرند و هم‌چنان از تورم بالا نهایت استفاده را بکنند.

تاثیر نرخ بهره در بازار فارکس

فارکس توسط متغیرهای زیادی اداره می شود، اما نرخ بهره ارز عامل اساسی است که بیش از همه آنها حاکم است. به عبارت ساده، پول تلاش می کند ارز را با بالاترین نرخ بهره واقعی دنبال کند. نرخ بهره واقعی از نرخ بهره اسمی تورم کمتر است. معامله گران فارکس باید نرخ ارز بانک مرکزی هر کشور را پیش بینی کنند و مهمتر از آن در صورت تغییر انتظار می رود که حرکات را در ارزها پیش بینی کنند.

    چیست و چگونه بر ارز تأثیر می گذارد.
  • تفاوت های آن کدامند.
  • چگونه معامله گران می توانند نرخ بانک مرکزی و تأثیر آن در بازار فارکس را پیش بینی کنند.
  • استراتژی های معاملاتی

نرخ های بهره چیست و چرا آنها برای معامله گران فارکس اهمیت دارند؟

وقتی معامله گران درباره “نرخ بهره” صحبت می کنند، معمولاً به نرخ بهره بانک مرکزی اشاره می کنند. نرخ سود برای معامله گران فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا هنگامی که نرخ بهره مورد نظر تغییر می کند ، ارز به طور کلی از آن پیروی می کند. بانک مرکزی چندین ابزار سیاست پولی دارد که می تواند از آنها برای تأثیرگذاری بر نرخ بهره استفاده کند. رایج ترین آنها عبارتند از:

  • عملیات بازار آزاد: خرید و فروش اوراق بهادار در بازار با هدف تأثیرگذاری
  • نرخ تخفیف: نرخی که به بانکهای تجاری و سایر تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی موسسات سپرده گذاری وامهایی که از تسهیلات وام منطقه ای بانک مرکزی فدرال رزرو خود می گیرند ، تعلق می گیرد .

بانکهای مرکزی دو وظیفه اصلی دارند: مدیریت تورم و تقویت ثبات برای نرخ ارز کشورشان. آنها این کار را با تغییر نرخ بهره و مدیریت عرضه پول کشور انجام می دهند. هنگامی که تورم به سمت بالا می رود، بالاتر از هدف بانک مرکزی، آنها نرخ بانک مرکزی را افزایش می دهند (با استفاده از ابزارهای سیاست گذاری) که می تواند اقتصاد را محدود کند و تورم را مجدداً بررسی کند.

چرخه اقتصادی

اقتصاد یا در حال انبساط است یا در حال انقباض . وقتی اقتصادها در حال انبساط هستند، همه وضعیت بهتری دارند و وقتی اقتصادها در حال انقباض هستند (رکود اقتصادی) وضعیت بدتری دارند. بانک مرکزی قصد دارد تورم را کنترل کند و این در حالی است که به اقتصاد اجازه می دهد با سرعت متوسط رشد کند،

وقتی اقتصادها در حال ابساط هستند (رشد تولید ناخالص داخلی مثبت (GDP))، مصرف کنندگان شروع به کسب درآمد بیشتر می کنند. درآمد بیشتر منجر به هزینه بیشتر می شود که منجر به پول بیشتر در تعقیب کالاهای کمتری می شود و باعث تورم می شود. در صورت عدم کنترل تورم ، می تواند فاجعه بار باشد ، بنابراین بانک مرکزی سعی دارد با افزایش آن ، تورم را در سطح هدف خود یعنی 2٪ (برای اکثر بانک های مرکزی) نگه دارد. افزایش آن وام را گرانتر می کند و به کاهش هزینه ها و تورم کمک می کند.

اگر اقتصاد در حال انقباض باشد (رشد تولید ناخالص داخلی منفی) بانک مرکزی نرخ بهره را برای افزایش هزینه و سرمایه گذاری کاهش می دهد. شرکت ها شروع به وام گرفتن پول با سود پایین برای سرمایه گذاری در پروژه ها می کنند و این باعث افزایش اشتغال ، رشد و در نهایت تورم می شود.

چرخه چیزی شبیه به این است:

نرخ های بین المللی چه تأثیری دارند؟

نحوه تأثیر نرخ بهره در بازارهای ارز از طریق تغییر انتظارات آن است که منجر به تغییر تقاضا برای ارز می شود. جدول زیر سناریوهای احتمالی ناشی از تغییر انتظارات نرخ بهره را نشان می دهد:

انتظارات بازار نتایج واقعی نتیجه تاثیر در فارکس
افزایش نرخ نگه داشتن نرخ کاهش ارز
کاهش نرخ نگه داشتن نرخ قدردانی ارز
نگه داشتن نرخ افزایش نرخ قدردانی ارز
نگه داشتن نرخ کاهش نرخ کاهش ارز

ارتباط نرخ بهره با معاملات فارکس

تصور کنید که شما یک سرمایه گذار در انگلستان هستید که نیاز به سرمایه گذاری مبلغ زیادی در یک دارایی بدون ریسک، مانند اوراق قرضه دولتی دارید. نرخ بهره در ایالات متحده رو به افزایش است بنابراین شما شروع به خرید دلار آمریکا برای سرمایه گذاری در اوراق دولت ایالات متحده می کنید.

شما (به عنوان سرمایه گذار بریتانیا) تنها در سرمایه گذاری در کشور با نرخ بهره بالاتر تنها نیستید. بسیاری از سرمایه گذاران دیگر از افزایش بازده پیروی می کنند و بنابراین تقاضا برای دلار آمریکا را افزایش می دهند که ارز را افزایش می دهد. این ماهیت چگونگی تأثیر نرخ بهره بر ارز است. معامله گران می توانند برای پیش بینی تغییرات در انتظارات از آن اقدام کنند که می تواند تأثیر زیادی بر ارز داشته باشد.

در اینجا مثالی از آنچه هنگامی که بازار از بانک مرکزی انتظار دارد آن را در حالت افزایش نگه دارد اتفاق می افتد آورده شده است ، اما پس از آن بانک مرکزی آن را کاهش می دهد. در این مثال بانک مرکزی استرالیا انتظار داشت آن در 4 درصد نگه داشته شود اما در عوض آن را به 4.25 درصد افزایش دهد. بازار از کاهش نرخ شگفت زده شد به طوری که AUD / USD کاهش ارزش پیدا کرد.

افزایش نرخ بهره بانک مرکزی آمریکا برای مقابله با تورم

فدرال رزرو

بانک‌مرکزی‌آمریکا تصمیم گرفت برای مقابله با افزایش مستمر قیمتها نرخ اصلی بهره خود را نیم ‌درصد افزایش دهد. چرخشی که برای مهار گرانی انجام می‌شود ولی رشد اقتصادی جهانی را نیز به مخاطره می‌اندازد.

پس از انتظار چندماهه فعالان مالی در جهان درنهایت روز چهارشنبه ۴آوریل(۱۴اردیبهشت) بانک مرکزی آمریکا خبر از افزایش نیم درصدی نرخ اصلی بهره خود داد.

افزایشی که چندان زیاد به نظر نمی‌رسد اما در بیست‌سال گذشته بی‌سابقه بوده‌است. در عین حال تأثیرات آن جهانی خواهد‌بود.

به عقیده اقتصاددانان این عمل برای مقابله با تورم اجتناب‌ناپذیر و بلکه ضروری بود. نرخ تورم سالانه در آمریکا درماه آوریل (فروردین) به ۵/۸ درصد رسید.

در حقیقت با افزایش هزینه پول، میزان وجه در گردش کاهش می‌یابد و درنتیجه افزایش قیمت‌ها مهار می‌شود. این کار در عین حال برای رشداقتصادی نیز مخاطراتی به همراه دارد؛ اما مهمترین کار در حال حاضر مقابله با تورم است.

نرخ‌بهره بانک‌مرکزی‌آمریکا که تاکنون در کف خود قرار داشت تکانی خورد و قدری افزایش یافت. انواع نرخ بهره این بانک بدین ترتیب در محدوه ۷۵/۰ تا ۱ درصدی قرار دارند که براساس پیش بینی‌ها تا آخر سال ممکن است تا ۳ درصد نیز افزایش یابند.

استفاده از اهرم نرخ بانکی باید با احتیاط صورت پذیرد. چراکه بر میزان سرمایه‌گذاری و درنتیجه رشداقتصادی تأثیر دارد و قدرت کند کردن آنها را دارد.

از سوی دیگر جنگ اوکراین نیز بر تولید ناخالص داخلی کشورها تأثیرات زیادی به همراه دارد. بازارهای‌مالی نیز که به نوبه خود وابسته به سیاست‌های بانک‌مرکزی‌آمریکا هستند در انتظار این افزایش نرخ بهره بودند. اما برای آینده هیچ چیزی قطعی نیست.

اینکه وضعیت تا کی ادامه؟ و چقدر به طول می‌انجامد؟، آیا نرخ بهره بازهم افزایش خواهد یافت یا نه؟ مقامات بورسی نیز در این خصوص اطلاعات چندانی ندارند.

البته سود اوراق قرضه بهتر خواهد شد ولی سرمایه‌گذاران به دلیل کاهش ارزش سهام چندان اقبالی به سرمایه‌گذاری در بورس نشان نخواهند‌داد.

به عقیده مقامات بورسی سرمایه گذاران نباید دچار اضطراب شوند و تلاش کنند نقدینگی خود را حفظ کنند.

بنابراین اگر کسی به وجه نقد نیاز ندارد بهتر است سهام خود را نفروشد. بانک‌مرکزی‌اروپا نیز ممکن است از این سیاست تبعیت کند. چراکه افزایش نرخ بهره‌بانکی در آمریکا تضعیف یورو را به دنبال دارد.

بنابراین واردات کالا و انرژی برای اروپا گرانتر خواهد شد. در نتیجه نرخ تورم در این قاره نیز بالاتر خواهدرفت. این تغییرات مانند آمریکا به سرعت رخ خواهند داد.

در فرانسه نیز روند افزایش نرخ بهره آغاز شده و بازارهای املاک و مستغلات و بنگاه‌های کار نیز به نسبت دو ماه قبل تضعیف شده‌اند. بدین ترتیب مشکلات بدهی‌های فرانسه تشدید می‌شود.

وزارت‌اقتصاد فرانسه بیشتر در بازارهای مالی به فکر تأمین مالی کشور است. تاکنون نرخ‌های بهره ثابت و چه بسا منفی هم بودند.

اما با افزایش نرخ بهره‌ها بازپرداختهای وزارت‌اقتصاد فرانسه برای اداره مالی کشور نیز افزون بر میزان پیش‌بینی شده خواهد بود. این امر هزینه بدهی را نیز افزایش می‌دهد.

آیا باید نگران افزایش نرخ بهره فدرال رزرو باشیم

فدرال رزرو به منظور مقابله با بالاترین تورم ۴۰ سال اخیر آمریکا، نرخ بهره را ۰.۰۵ درصد افزایش داده و به نظر می رسد در آینده ای نزدیک نرخ بهره نیم درصد دیگر هم افزایش یابد.

آیا باید نگران افزایش نرخ بهره فدرال رزرو باشیم

به گزارش بورس نیوز ، فدرال رزرو به منظور مقابله با بالاترین تورم ۴۰ سال اخیر آمریکا، نرخ بهره را ۰.۰۵ درصد افزایش داده و به نظر می رسد در آینده ای نزدیک نرخ بهره نیم درصد دیگر هم افزایش یابد.‌ قیمت های جهانی کامودیتی ها تحت تاثیر این موضوع نزولی شده و برخی تحلیلگران معتقدند ریزش قیمت کامودیتی ها ادامه خواهد داشت.

آلبرت بغزیان اقتصاددان در گفتگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: تغییر نرخ بهره فدرال رزرو و افت قیمت جهانی کامودیتی ها نباید موجب نگرانی بازار سرمایه ما شود. اگر قرار بود بازار سرمایه ما به اتفاقات جهانی واکنش نشان دهد، باید به تمامی اتفاقات واکنش نشان می داد.‌ چرا باید تمام اتفاقات منفی روی بازار سرمایه ما اثر گذار باشد و از کنار اتفاقات مثبت به راحتی عبور کنیم؟

وی اضافه کرد: اگر چه تغییر نرخ بهره فدرال رزرو روی قیمت کامودیتی ها در بازارهای جهانی اثرگذار است، اما این موضوع را اتفاق چندان با اهمیتی برای بازارسرمایه تلقی نمی کنم و معتقدم بیش از تاثیر قیمت‌های جهانی، سیاست های داخلی از جمله سیاست های مربوط به صادرات صنایع، عوارض گمرکی صادرات، نرخ ارز و. برای بازار سرمایه ما حائز اهمیت است. باید تغییر نرخ بهره فدرال رزرو چه تاثیری روی صادرات صنایع ما خواهد داشت و بازارساز چه سیاستی در پیش خواهد گرفت. البته خبر افزایش نرخ بهره فدرال رزرو، اثر کوتاه مدت روی بازار سرمایه ما خواهد داشت، اما چنانچه روند اتفاقات تاریخی در بازار سرمایه را بررسی کنید متوجه خواهید شد که منفی و مثبت بودن بازار سرمایه ما چندان به بازارهای جهانی هم مربوط نیست و در همین یک سال گذشته، روزهایی هم بوده که بازارهای جهانی سبز بوده و بازار سرمایه ما رنگ قرمز به خود گرفته است. اگر اقتصاد ما اوضاع عادی داشت قطعا اتفاقاتی که در عرصه جهانی رخ میداد، روی بازار سرمایه اثرگذار بود؛ اما در حال حاضر چنین شرایطی برای بازار سرمایه کشورمان متصور نیستم. ضمن اینکه با توجه به جنگ روسیه و اوکراین، معتقدم فرصت خوبی برای صنایع کامودیتی محور‌ ماست تا با افزایش صادرات از شرایط بهره ببرند.‌‌ ضمن اینکه تغییر نرخ بهره فدرال رزرو‌ بازار پول را بیش از بازار سرمایه تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش هزینه تسهیلات بانکی بین المللی میشود؛ اما بازار سرمایه ما به این‌ نکته توجه چندانی ندارد و بازار سرمایه را فقط در سهام خلاصه می بیند.

نسبت بین نرخ بهره و تورم چیست؟

نسبت بین نرخ تورم و نرخ بهره

تورم یک بیماری مزمن در اقتصاد است. در چند دهه اخیر، اقتصاد ایران با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند و در این مدت، اقتصاددانان برای رهایی از این بیماری نسخه‌های متنوعی تجویز کرده‌اند. تورم نتیجه انباشت نقدینگی است اما عوامل دیگری چون قیمت ارز، سیاست‌های بلند مدت اقتصادی، تحریم، مذاکرات هسته‌ای و البته نرخ بهره بانکی بر میزان تورم تاثیر گذار هستند. نرخ بهره را می‌توان از مهم‌ترین عوامل تاثیر گذار بر تورم دانست. اما نسبت نرخ بهره و تورم چیست؟

این ویدئو را حتما ببینید!

نرخ بهره چیست؟

برای درک بهتر موضوع ابتدا باید تعریفی ساده از نرخ بهره داشته باشیم. نرخ بهره عبارت است از نرخی که برای جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده، از وام گیرنده دریافت می‌شود.

به عنوان مثال شما مبلغی را از بانک به عنوان وام دریافت می‌کنید. بازپرداخت این وام ممکن است سال‌ها به طول بیانجامد. با توجه به نرخ تورم سالیانه، ارزش این پول در طول زمان کاهش می‌یابد. اگر نرخ بهره وام شما صفر درصد باشد، مبلغی که پرداخت می‌کنید به مراتب ارزش کمتری از مبلغ دریافتی دارد.

به همین دلیل نرخ بهره با توجه به عوامل مختلفی که تورم هم از جزئی از آن است، تعیین می‌شود. این نرخ برای مبالغی که شهروندان به عنوان سپرده نزد بانک سرمایه گذاری می‌کنند هم وجود دارد.

این سود هزینه سرمایه گذاری شما در بانک است. چون می‌توانستید این پول را در بازارهای دیگر از جمله طلا، مسکن، بورس یا … سرمایه گذاری کنید.

اما نرخ بهره به چند زیرمجموعه تقسیم می‌شود که شناخت آن‌ها نیز ضروری تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی است:

نرخ بهره ساده: نرخ بهره ساده از حاصل ضرب سود روزانه در مبلغ اصلی وام و در تعداد روزهای باقی‌مانده زمان سررسید محاسبه می‌شود.

نرخ بهره اسمی: نرخ بهره اسمی، نرخی است که بر اساس آن به سپرده‌ها سود تعلق می‌گیرد. بدون آن که نرخ تورم در آن لحاظ شود.

نرخ بهره واقعی: نرخ بهره واقعی، همان نرخ بهره اسمی است در حالی که تورم در آن لحاظ شده باشد.

نرخ بهره شناور: همانطور که از اسم آن پیدا است، نرخ بهره‌ای است که با تغییر عواملی چون نرخ بهره بازار، تورم، بازار سهام، وضعیت اقتصادی و … تغییر می‌کند.

رابطه بین نرخ بهره و تورم چیست؟

پس از تعریف نرخ بهره و انواع آن، بهتر است سراغ رابطه بین نرخ بهره و نرخ تورم برویم. رابطه بین این دو، یک نظریه کلاسیک منسوب به اقتصاددان امریکایی ايروينگ فيشر است.

فیشر بیان می‌کند رابطه مستقیمی بین نرخ بهره اسمی و نرخ تورم وجود دارد. به این معنی که یک واحد افزایش در نرخ تورم انتظاری برابر است با افزایش یک واحد نرخ بهره اسمی و در نتیجه ثابت ماندن نرخ بهره واقعی.

اروینگ فیشر در فرمول زیر رابطه نرخ بهره اسمی، نرخ تورم و نرخ بهره واقعی به شکل زیر نشان می‌دهد:

I = r + π

I = نرخ بهره واقعی

r= نرخ بهره اسمی

π= نرخ تورم

در اقتصاد کشورهای توسعه یافته، تورم مسئله‌ای حل شده است. به همین خاطر است که بانک‌های مرکزی دغدغه کنترل تورم از طریق دستکاری نرخ بهره را ندارند.

در این نوع اقتصادها، رابطه معکوسی بین نرخ بهره و تقاضای منابع مالی توسط سرمایه گذاران وجود دارد. در صورت افزایش نرخ بهره، سپرده‌گذاری شهروندان در بانک‌ها تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی افزایش می‌یابد ولی از سویی دیگر درخواست دریافت تسهیلات توسط کسب‌وکارها کاهش می‌یابد و در نتیجه رشد اقتصادی نزول می‌کند.

به همین خاطر است که در اقتصادهای آزاد که بانک مرکزی مستقل از تصمیمات دولت عمل می‌کند، نرخ بهره از برخورد عرضه و تقاضا در بازار پول به دست می‌آید.

به همین خاطر ممکن است در کشورهایی با نرخ رشد اقتصادی مثبت، نرخ بهره حتی منفی باشد. در اغلب کشورهای صنعتی نرخ بهره و تورم به صورت هماهنگ پایین است.

نرخ بهره در ایران چطور تعیین می‌شود؟

همانطور که توضیح دادیم اقتصاد ایران دچار تورم است. مادامی که تورم دست از سر اقتصاد ایران برنداشته، رسیدن به شاخص‌های مطلوب دور از ذهن به نظر می‌رسد.

به دلیل عدم استقلال بانک مرکزی از دولت، نرخ بهره در ایران به صورت دستوری و توسط شورای پول و اعتبار تعیین می‌شود.

به این ترتیب که بنا بر دید مدیران وقت و میزان تورم، از نرخ بهره به عنوان عاملی جهت سرکوب تورم استفاده می‌شود؛ سیاستی که در سال‌های گذشته به صورت مکرر شکست خورده است.

هنوز دستورالعمل مشخصی برای تعیین نرخ بهره در اقتصاد تورمی وجود ندارد. به همین خاطر است که در سالیان گذشته چه با کاهش و چه با افزایش دستوری نرخ بهره، نرخ تورم به صورت مداوم افزایش یافته است.

افزایش نرخ بهره چطور باعث افزایش تورم می‌شود؟

اگر سیاست پولی کشور انقباضی باشد، دولت به منظور جذب سرمایه مردم و کاهش نقدینگی، نرخ بهره را افزایش می‌دهد چرا که عامل مهم افزایش تورم، افزایش نقدینگی و انباشت پول است اما این سیاست کارآمد نیست.

با افزایش نرخ بهره، نرخ سود تسهیلات بانکی نیز افزایش می‌یابد و درخواست صنایع برای اخذ تسهیلات کم می‌شود. از طرف دیگر افزایش نرخ سود تسهیلات موجب افزایش تمام شده قیمت کالا می‌شود و به تبع آن به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها می‌انجامد.

این سیاست در بلندمدت باعث افزایش نقدینگی هم خواهد شد. به این ترتیب که افزایش سود باعث می‌شود سرمایه مردم به سمت سپرده‌های بدون ریسک بانکی سرازیر شود.

به طور مثال تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی اگر نرخ بهره ۲۰ درصد باشد، سپرده صد میلیونی شما در سال آینده ۱۲۰ میلیون تومان خواهد بود. روندی که باز هم به افزایش نقدینگی دامن خواهد زد.

به دلیل شرایط رکود تورمی در کشور، بانک‌ها هم با جذب سپرده شهروندان به جای سرمایه گذاری در صنایع یا بخش کشاورزی، سمت بازارهای مسکن و طلا کشیده می‌شوند و به تورم دامن می‌زنند.

چرا کاهش نرخ بهره باعث تورم می‌شود؟

سیاست‌گذار انتظار دارد با کاهش دستوری نرخ بهره، سرمایه شهروندان به سمت تولید سرازیر شود اما این اتفاق در اقتصاد تورم‌زده ایران رخ نخواهد داد.

در صورت کاهش نرخ بهره، سرمایه به سمت بازارهای مالی کاذب مانند ارز و طلا سرازیر و در ادامه موجب تلاطم بازار می‌شود.

مادامی که اعتماد سرمایه دار برای سرمایه گذاری بلندمدت جلب نشود، بازی با نرخ بهره بانکی کمکی به رشد اقتصادی نخواهد کرد.

سخن آخر

نسبت بین نرخ بهره و نرخ تورم در مفاهیم کلاسیک اقتصادی، نسبتی مثبت است. یعنی افزایش یک واحدی نرخ تورم انتظاری برابر است با افزایش یک واحدی نرخ بهره اسمی اما این قاعده در اقتصادهایی صدق می‌کند که اولا معضل تورم افسارگسیخته را نداشته باشند و ثانیا بانک مرکزی به عنوان نهاد مالی مستقلی عمل کند. در اقتصاد ایران که دو گزینه بالا را شامل نمی‌شود، دستکاری نرخ بهره، چه افزایش و چه کاهش، باعث افزایش تورم و بی‌ثباتی مالی خواهد شد.

نرخ بهره بین بانکی چیست و چه تاثیری روی اقتصاد و بورس دارد؟

نرخ بهره بین بانکی و آثار آن بر اقتصاد

افزایش یا کاهش نرخ بهره بین بانکی چه تبعاتی دارد؟

مفاهیم اقتصادی ماهیتی دارند که در عین اینکه فکر می‌کنیم آن‌ها را بلدیم و می‌فهمیم چه معنایی دارند، ممکن است اشتباه کنیم. یک مثال ساده، همان مفهوم نرخ بهره بین بانکی و سود بانکی است که ممکن است در نظر بسیاری از افراد یکی باشد و فرقی بین آن قائل نشوند. اما آیا واقعا این دو مفهوم یکی هستند؟ طبیعتا نه. برای رفع این ابهام اخبار بورس دست به کار شده است و این مقاله را آماده کرده تا بگوید نرخ بهره بین بانکی چیست و سپس تاثیر آن را بر بورس و تورم و به طور کلی بر اقتصاد بررسی می‌کند. چرا که کارشناسان در این خصوص نظرات متفاوتی دارند که حتی گاهی با هم در تضاد است. پس بهتر است ابتدا با این مفهوم آشنا شویم تا بتوانیم بهتر در این مورد قضاوت کنیم.


فهرست مطالب با دسترسی سریع

انواع نرخ بهره

حالا که بحث‌مان بر سر نرخ بهره بین بانکی است، بد نیست قبل از اینکه توضیحات اصلی را شروع کنیم اول در مورد نرخ بهره و انواع آن کمی حرف بزنیم. نرخ بهره عامل مهمی در اقتصاد است. اگر بخواهید پول‌تان را در بانک نگهداری کنید، به سراغ نهادی می‌روید که سود بیشتری را در ازای خواب سرمایه‌تان به شما بدهد. پس یکی از معیارهای مهم برای سپرده‌گذاری، همین نرخ بهره است.

اما وقتی نرخ بهره پایین باشد، کمتر کسی پولش را در بانک نگه می‌دارد. پس پول به سمت پروژه‌ها می‌رود و سرمایه گذاری رونق می‌گیرد. در این شرایط کارآفرینان می‌توانند از این پول برای پیشرفت پروژه‌ها و استارتاپ ها استفاده کنند.

نرخ بهره پولی است که بابت استقراض پول پرداخت می‌شود. مثلا اگر وام می‌گیرید باید درصدی از آن را به عنوان نرخ بهره به وام‌دهنده پرداخت کنید. در سمت دیگر وقتی پولی را در بانک سپرده‌گذاری می‌کنید، در ازای این کار از بانک بهره می‌گیرید. نرخ بهره انواع مختلفی دارد که سه تا از مهم‌ترین‌شان این‌ها هستند:

  • نرخ بهره ساده: این ساده‌ترین روشی است که می‌توان بر اساس آن نرخ بهره را مشخص کرد. برای این کار باید نرخ سود روزانه را در مبلغ اصلی وام ضرب کنید. سپس حاصل را این بار در تعداد روزهایی که تا سررسید باقی مانده است ضرب کنید.
  • نرخ بهره مرکب: بهره یا سود مرکب یک تفاوت عمده با نرخ بهره ساده دارد و آن هم این است که سود فقط به مبلغ اصلی تعلق نمی‌گیرد. بلکه سودهای انباشته از دوره‌های قبلی هم در محاسبات لحاظ خواهد شد. یعنی سودی که نصیب قرض‌دهنده می‌شود، هم سود اصل پول است و هم بهره‌ای که از سود سرمایه گذاری حاصل می‌شود.
  • نرخ بهره بین بانکی: این مورد با دو مورد قبلی فرق می‌کند. چون مربوط به وام‌هایی است که بانک‌ها از یک‌دیگر می‌گیرند. توضیح مفصلش را بخش‌های بعدی بخوانید.

نرخ بهره بین بانکی چیست؟

نرخ بهره یا سود بین بانکی مفهومی ساده دارد. بانک‌ها تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی برای تامین مالی دست به دامان بانک مرکزی می‌شوند. اما همیشه هم این‌طور نیست. این وسط بازار بین بانکی هم نقش بسیار پررنگی دارد. زمانی که دوره‌ی مالی کوتاه‌مدت بانک‌ها تمام می‌شود، دو حالت پیش می‌آید. بانک‌ها حساب و کتاب می‌کنند تا ببیند که آیا مازاد نقدینگی دارند یا کسری. در هر دو حالت کاری که باید بکنند این است که تعادل را برقرار کنند تا دیگر نه خبری از کسری باشد و نه مازاد. بانک‌ها باید مقدار معینی وجه نقد را با عنوان ذخیره اجباری نگهداری کنند تا اگر مشتریان زیادی بخواهند وجوه خود را یک‌باره برداشت کنند، بانک اعتباراتش را از دست ندهد.

نرخ سود بین بانکی، نرخی است که بانک‌ها در ازای استقراض از یک‌دیگر باید آن را بپردازند.

پس دو راه پیش روی بانک‌ها قرار می‌گیرد. یا باید قرض بدهند یا قرض بگیرند. وقتی بانکی مازاد نقدینگی دارد، باید این مبلغ را در بازار بین بانکی به بانک‌های دیگر عرضه کند. از آن طرف بانک‌هایی که کسری دارند هم تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی به سراغ همین بازار بین بانکی می‌آیند تا ببنید کدام بانک‌ها مازاد نقدینگی دارند. این‌طور آن‌ها می‌توانند کسری را از طریق استقراض از بانک‌های دیگر جبران کنند. پس دیگر نیازی نیست که بانک‌ها برای برقراری تعادل، به سراغ بانک مرکزی بروند. بازار بین بانکی مشکل آن‌ها را حل کرده است.

سررسید وام‌های بین بانکی یک هفته یا کمتر است و معمولا از آن‌ها با نام وام‌های یک‌شبه یاد می‌شود. نرخ سود این وام‌ها همان نرخ سود یا بهره بین بانکی نام دارد. حالا می‌توانیم بفهمیم که این مفهوم با نرخ سود بانکی چقدر تفاوت دارد. اما سوال اینجاست که این دو نرخ چه ارتباطی با هم دارند. نظر شما چیست؟

نرخ بهره بین بانکی و آثار آن بر اقتصاد

وقتی بانک‌ها برای تعدیل نقدینگی‌شان دیگر به بانک مرکزی مراجعه نکنند، بانک مرکزی هم می‌تواند حجم نقدینگی‌اش را بهتر کنترل کند.

تاثیر نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه به صورت مستقیم نیست. این عامل می‌تواند به مسیر نرخ بهره در اقتصاد جهت بدهد.

نرخ سود بین بانکی روی نرخ سود بانکی اثر می‌گذارد، اما نه چندان زیاد. چرا که سود بانکی به صورت دستوری تعیین می‌شود. با این‌همه وقتی بانک مرکزی بر نرخ بین بانکی نظارت داشته باشد، می‌تواند نرخ سود بانکی را هم کنترل کند.

با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بانک باید پول بیشتری را در ازای استقراضش پس بدهد. پس سود بیشتری به سپرده‌گذارها می‌دهد تا آن‌ها را تشویق کند که وجوه خود را به بانک بسپارند. در نتیجه سود بانکی را افزایش می‌دهد.

تثبیت نرخ بهره بین بانکی مساوی است با تثبیت نرخ سود سپرده‌های بانکی مدت‌دار و مانع از افزایش آن‌ها می‌شود. هم‌چنین این امر به افزایش قدرت بانک‌ها برای تقویت اعتباری واسطه‌ها و همین‌طور نهادهای مالی بازار سرمایه کمک می‌کند. کاهش هزینه‌های تامین مالی و تثبیت نرخ سود تسهیلات بانکی نیز از دیگر مزایای تثبیت این نرخ است.

نرخ سود بین بانکی در گروی عواملی مانند میزان در دسترس بودن پول، شرایط وام‌دهی و همین‌طور نرخ سود بانکی مرسوم است.

بانک مرکزی برای کنترل تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی نرخ بهره باید جریمه‌ی اضافه برداشت بانک‌ها را کم کند. در این حالت شاهد اضافه برداشت بیشتر و رشد پایه پولی خواهد بود. حالا اگر بانک مرکزی بخواهد کاری کند که بانک‌ها کمتر برای به استقراض به بانک مرکزی رو بیاورند، باید پایه پولی را به بازار بین بانکی تزریق کند و اقدام به افزایش عرضه‌ی منابع کند. این‌طور می‌تواند نرخ بهره را در بازار بین بانکی کم کند. نتیجه چه می‌شود؟ اینکه بانک‌ها تمایل پیدا می‌کنند برای تعادل نقدینگی‌شان به سراغ بازار بین بانکی بروند، نه بانک مرکزی.

تاثیر نرخ بهره بین بانکی بر بورس

آنچه در بخش قبلی گفتم به طور کلی نشان می‌دهد که تاثیر نرخ بهره بانکی بر اقتصاد چیست. حالا می‌خواهیم رابطه‌ی میان این فاکتور و بازار بورس را هم کمی بررسی کنیم.

وقتی بانک‌ها دیگر برای تامین این نیازهای مالی کوتاه‌مدت به سراغ بانک مرکزی نروند، دیگر شاهده پدیده‌ی انبساط حجم نقدینگی نخواهیم بود. نرخ بهره بین بانکی، روی نرخ سود دارایی‌های مختلف مثل سپرده، تسهیلات، اوراق دولتی و … اثر می‌گذارد.

از جمله مزایای وجود بازار بین بانکی می‌توان به انتقال نقدینگی از بانک‌ها و موسسات مالی با مازاد نقدینگی به بانک‌ها و موسسات مالی که کسری نقدینگی دارند اشاره کرد.

در کشور ما شرکت‌ها برای تامین مالی معمولا سراغ بانک‌ها می‌روند، نه سراغ بورس. هرچند می‌توانند به کمک عرضه اولیه و افزایش سرمایه منابع مالی خود را تامین کنند. اما در بسیاری از مواقع بانک‌ها گزینه‌های اول برای قرض گرفتن هستند. زمانی که نرخ سود بین بانکی کم شود، شاهد تاثیر آن روی P/E سهام خواهیم بود.

برخی معتقدند ریزش بازار سهام به خاطر افزایش نرخ بهره بین بانکی و در نتیجه افزایش سود بانکی بود. چرا که این مسئله باعث شد مردم به جای سرمایه گذاری در بورس، در بانک‌ها سپرده گذاری کنند. اما عده‌ای دیگر ریزش بازار سهام را در گروی عوامل دیگری می‌دانستند که الان موضوع بحث این مقاله نیست.

به هر حال با کاهش نرخ سود بین بانکی، نقدینگی می‌تواند به بازارهای دیگر تزریق شود. با یک مدیریت کارآمد می‌توان این وجوه را به سمت بازار سهام سوق داد. این مسئله به افزایش عمق بازار سهام کمک می‌کند. هرچند اگر این نقدینگی به سمت بازارهای ارز یا طلا برود، نتیجه‌ی آن چیزی جز تورم نخواهد بود. پس کاهش نرخ بهره بین بانکی تنها عامل کنترل تورم نیست، بلکه مهم آن است که مسیر درست به نقدینگی داده شود.

نرخ سود بین بانکی و تورم

وقتی بانک‌ها کمتر به بانک مرکزی نیاز پیدا کنند، می‌شود تا حدودی به کنترل تورم امیدوار بود.

افزایش نرخ بهره بین بانکی در کوتاه‌مدت می‌تواند بر کنترل تورم اثر بگذارد، اما در بلندمدت می‌تواند منجر به تبعات تورمی و آثار منفی و زیان‌بار شود.

تا اینجا هم متوجه شده‌ایم که نرخ بهره بین بانکی، چطور می‌تواند روی تورم اثر بگذارد. بیایید یک بار دیگر این مسیر را با هم از ابتدا مرور کنیم.

  • فرض می‌کنیم نرخ سود بین بانکی افزایش پیدا می‌کند.
  • این مسئله کاهش نقدینگی بانک‌ها را نشان می‌دهد.
  • در مقابل وقتی این نرخ کم شود، افزایش حجم حساب‌های جاری بانکی را نشان می‌دهد.
  • این مسئله خود به افزایش حجم پول می‌انجامد.
  • وقتی هم حجم پول بانک‌ها زیاد شود، تورم روندی صعودی می‌گیرد.
  • در شرایطی که اگر حجم پول کم شود و بانک‌ها وابستگی کمتری به بانک مرکزی پیدا کنند، انتظار کاهش تورم دور از عقل نیست.

پس به طور خلاصه آنچه می‌توان از رابطه‌ی بین نرخ بهره بین بانکی و تورم فهمید این است که افزایش این نرخ، می‌تواند در کوتاه‌مدت به کاهش تورم کمک کند. اما در بلندمدت خود عاملی است که تورم را تشدید می‌کند.

افزایش سود بین بانکی باعث افزایش هزینه خلق پول می‌شود. این مسئله باعث می‌شود پول کمتری در اقتصاد عرضه شود و همین امر می‌تواند ترمز تورم را بکشد. وقتی سود بین بانکی بالا برود، سود سپرده‌ها و اوراق دولتی هم زیاد می‌شود. یعنی مردم تمایل پیدا می‌کنند که در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند و اوراق دولتی بخرند. پس از میان بازارهای مالی دیگر مثل طلا، ارز یا خودرو، بورس را انتخاب می‌کنند. کاهش تقاضا در دارایی‌هایی مثل طلا و ارز، قیمت آن‌ها را کم می‌کند. این امر نیز به کنترل تورم در کوتاه‌مدت کمک می‌کند.

چه کسانی از نرخ بهره بین بانکی پایین سود می‌برند؟

کاهش نرخ بهره بین بانکی، بیشتر از آنکه روی بازار بورس اثر داشته باشد، باعث افزایش قدرت خرید سهامداران حقوقی و بانک‌ها می‌شود. وقتی نرخ سود بین بانکی کمتر از ۲۰٪ باشد، بانک‌ها می‌توانند همان‌قدری که به مردم سود می‌دهند، منابع موردنیازشان را هم تامین کنند. کارگزاری بانک‌ها هم دست به کار می‌شوند و با این پول در بورس اقداماتی انجام می‌دهند. آن‌ها صف خرید و فروش را جمع یا ایجاد می‌کنند تا عمق بازار را زیاد کنند.

اما مسئله‌ای که این وسط وجود دارد این است که این بانک‌ها تنها روی سهام خود بازارسازی می‌کنند. یعنی به دنبال منافع خودشان هستند نه منافع جمعی بازار. در حقیقت آن‌ها به دنبال بستری هستند که زیان‌های ناشی از مسائل تحمیلی و دستوری دولت را در این بازار جبران کنند.

این نکته هم قابل توجه است که بازارها منفرد از هم عمل می‌کنند. یعنی درست است که افزایش یا کاهش نرخ بهره بین بانکی باید روی نرخ سایر تسهیلات اثر بگذارد ولی همیشه هم این‌طور نیست. چرا که در بسیاری از زمینه‌ها شاهد اعمال نظرات دستوری هستیم.

برخی از افراد پرنفوذ که از افزایش تورم سود می‌برند، تا می‌توانند به نهادهای مربوطه فشار می‌آورند تا نرخ بهره بین بانکی افزایش پیدا نکند. چرا که در این صورت می‌توانند وام‌هایی با بهره پایین بگیرند و هم‌چنان از تورم بالا نهایت استفاده را بکنند.

سود بین بانکی بالا یا پایین؟ کدام بهتر است؟

تا این‌جا آثار تغییر سود بین بانکی را بررسی کردیم. نمی‌شود یک نتیجه‌گیری کلی انجام داد که آیا این نرخ باید افزایش پیدا کند یا کاهش؟ هرچند تثبیت آن می‌تواند مسئله‌ای مثبت باشد. به هر حال می‌توان یک راهکار سوم ارائه کرد.

بهترین حالت این است که بانک‌ها طبقه‌بندی شوند و نرخ سود بین بانکی برای هر طبقه تفاوت داشته باشد. مثلا اگر بانکی بتواند به خوبی نقدینگی‌اش را مدیریت کند، دیگر نیازی به استقراض یک‌شبه در بازار بین بانکی ندارد. پس می‌توان این بانک را در رده‌ی بانک‌هایی با عملکرد خوب دسته‌بندی کرد و نرخ سود بین بانکی را برای این بانک پایین‌تر در نظر گرفت.

در سمت مقابل بانک‌هایی که به دلیل ضعف مدیریت، مدام تأثیر نرخ بهره بر بازارهای مالی دچار کسری می‌شوند باید نرخ بیشتری بپردازند. وگرنه اگر این نرخ پایین باشد، این بانک‌ها هم نگرانی‌ای بابت کسری ندارند و با همین سوءمدیریت به کار خودشان ادامه می‌دهند. شاید این مسئله بتواند کلید حل مشکلاتی باشد که اقتصاد ما در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

نرخ سود بین بانکی در سال ۱۴۰۱

آمار و ارقام حکایت از آن دارد که نرخ بین بانکی در آغاز سال ۱۴۰۱ حرکتی صعودی را در پیش گرفته است. درست در هفته‌ی اول سال ۱۴۰۱، عدد ۲۰.۳۶٪ مقابل این نرخ ثبت شد. این مسئله در شرایطی اتفاق افتاده است که از سال قبل یعنی ۱۴۰۰ دولت کاهش دستوری نرخ سود بین بانکی را در برنامه‌هایش قرار داده است و به دنبال آن است که این نرخ را در سقف ۲۰٪ نگه دارد. اما اعداد ثبت‌شده چیزی غیر از این را نشان می‌دهند.

نرخ سود بین بانکی به عرضه و تقاضا مربوط است و نباید با دخالت‌های دستوری بانک مرکزی کنترل شود. یعنی افزایش تقاضا برای دریافت این وام‌ها و یا عرضه‌ی اندک باعث فزایش نرخ سود می‌شود. در سمت دیگر هم هرچه عرضه بیشتر باشد یا تقاضا کمتر شود، نرخ سود به همان میزان کمتر خواهد شد.

آمار منتشرشده در وب‌سایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هم‌چنین تا روز ۲۵ فروردین‌ماه نشان می‌دهد که این نرخ هنوز هم بالای ۲۰٪ است. جدول زیر این مسئله را به خوبی نشان می‌دهد.

تاریخنرخ بهره بین بانکی به درصد
۱۴۰۱/۰۱/۲۵۲۰.۲۹
۱۴۰۱/۰۱/۱۸۲۰.۳
۱۴۰۱/۰۱/۱۱۲۰.۳۶

باید منتظر ماند و دید اسب سود بین بانکی کدام سمت می‌تازد. آیا از سرعتش کم می‌کند یا هم‌چنان شتابان به حرکتش ادامه می‌دهد.

جمع بندی

نرخ بهره یا نرخ سود بین بانکی به مبلغی گفته می‌شود که بانک‌ها در ازای استقراض از یک‌دیگر به هم پرداخت می‌کنند. زمانی که بانک‌ها با کسری نقدینگی مواجه می‌شوند می‌توانند این کسری را از طریق منابع بانک مرکزی جبران کنند. اما بازار بین بانکی به آن‌ها کمک می‌کند کسری را با مبلغی پایین‌تر پوشش بدهند. در این بازار بانک‌هایی که مازاد نقدینگی دارند در نقش قرض‌دهنده و بانک‌هایی که با کسری مواجه‌اند در نقش قرض‌گیرنده ظاهر می‌شوند. مسئله‌ی مهم در مورد نرخ سود بین بانکی این است که این فاکتور می‌تواند به مسیر حرکت سایر بازارها جهت بدهد. یعنی به طور کلی تغییرات این نرخ بر اقتصاد و بورس کاملا محسوس است و می‌تواند در مهار یا رشد تورم اثر بگذارد.

سوالات متداول با پاسخ ‌های کوتاه

نرخ سودی است که بانک‌ها در ازای استقراض وام‌های کوتاه‌مدت و به منظور جبران کسری در دوره‌های مالی کوتاه‌مدت به یک‌دیگر می‌پردازند.

این سوال پاسخ مشخصی ندارد. اما به طور کلی نرخ بهره بین بانکی بالا می‌تواند به کاهش تورم در کوتاه‌مدت کمک کند ولی در بلندمدت ممکن است به ضرر اقتصاد باشد و برعکس به تورم دامن بزند.

نرخ بهره بین بانکی می‌تواند به تمام بازارهای اقتصادی جهت بدهد. وقتی این نرخ بیشتر شود، احتمال بالا رفتن نرخ سود سپرده هم زیاد می‌شود. در نتیجه مردم به جای آنکه در بورس سرمایه گذاری کنند، ترجیح می‌دهند در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند. برعکس این شرایط هم ممکن است اتفاق بیفتد.

سود بین بانکی که بالا برود، هزینه‌ی خلق پول هم زیاد می‌شود. پس عرضه‌ی پول کمتر خواهد شد و در نتیجه می‌توان به کنترل تورم امیدوار بود. اما با گذشت زمان و در بلندمدت، همه‌چیز می‌تواند دوباره به همان حالت قبلی برگردد و مجددا تورم رشد کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.