سفتهبازی در بورس را بشناسیم
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / راهنمای انجام نوسان گیری در بورس و چالش های آن
راهنمای انجام نوسان گیری در بورس و چالش های آن
چگونه در بورس نوسان گیری کنیم و بهترین سهم برای نوسان گیری را تشخیص دهیم؟ فعالان بازار بورس بر اساس استراتژی های مختلف به سرمایه گذاری می پردازند که یکی از این استراتژی ها نوسان گیری می باشد به این صورت که از یک روز تا سه روز یک سهم را میخرند و وقتی نوسان خود را گرفتند سریعا به فروش آن می پردازند.
البته سرمایه گذاران بزرگ بورس در دنیا هیچ وقت نوسان گیری را پیشنهاد نمی کنند و همیشه بر این عقیده اند که باید به دید بلند مدت به آن نگاه کرد.
چگونه در بورس نوسان گیری کنیم؟
ریسک در نوسان گیری بیشتر از روشهای دیگر سرمایهگذاری می باشد اما ناگفته نماند که در خیلی از موارد هم بازدهی بسیار بالایی داشته است.
سرمایه گذاران باید از خود شناخت کافی بدست آورند که توانایی معاملات و سرعت واکنش برای نوسان گیری را دارند یا خیر؟ افراد باید با آگاهی کامل وارد بازار شوند و به نوسانات قیمتها توجه نمایند تا بتوانند به موقع تصمیم گیری نمایند.
البته باید به استحضارتان برسانم که بزرگان بازار بورس در جهان، نوسانگیری را یک روش خوب برای کسب سود در بورس نمیدانند و توصیه میکنند که سرمایهگذاری بلندمدت را به جای نوسان گیری انتخاب نمایند.
قیمت سهام به بسیاری از اصول پیچیده و عوامل اقتصاد کلان همراه با نمودارهای تکنیکی بستگی دارد. ولی نوسانگیری در بورس بیشتر وقت ها بر اساس نمودارهای فنی تحلیل تکنیکال می باشد. ولی به طور کلی توجه داشته باشید که اگر بجای نوسان گیری دید میان مدت یا بلند مدت داشته باشید نتیجه بیشتری خواهید گرفت
نوسان گیری در بورس چیست؟
نوسان گیری، خرید و فروش سهام با هدف به دست آوردن سودهای خرد ۳ تا ۱۰ درصدی در بازه زمانی کوتاه مدت در حدود یک تا سهروزه را نوسانگیری در بورس می گویند.
البته بعضی از معامله گران نوسان گیری را خرید سهم در اول روز کاری و فروش آن در انتهای روز کاری برای کسب سود تا ۵ درصد می دانند.
اکثر افراد استراتژی های مختلفی برای سرمایه گذاری در بورس دارند در واقع نوسانگیری یک نوع استراتژی معاملاتی محسوب میشود. در بورس نوسانگیری را، سفتهبازی هم می نامند.
به طور کلی سفتهبازی یعنی وارد شدن به مبادلاتی که ریسک زیادی دارند به منظور کسب سود از نوسانات. کسب سود میتواند به دو صورت، مستقیما از نوسانات قیمتی و سود تقسیمی شرکتها حاصل شود.
نوسان گیران به ارزش بنیادی شرکتها توجه کمتری می کنند و فقط توجهشان بر روی روند قیمتی سهم می باشد. نوسان گیران با توجه به تحلیل تکنیکال و شناسایی و بررسی نقاط حمایتی و نقاط مقاومتی، به خرید سهام در کف و سپس فروش آن در سقف میپردازند.
نوسان گیران به چند دسته تقسیم میشوند؟
نوسان گیری به انواع مختلفی در بازار و گروههای چندگانه تقسیم بندی می شوند که این گروه ها عبارتند از:
گروه اول : در بلندمدت و طی چند ماه حول محور تحلیل بنیادی سهام و اطلاعات مالی اقدام به نوسانگیری می نمایند.
گروه دوم : با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به نوسانگیری میکنند. معامله گران در این روش در بازههای زمانی کوتاه مدت با به کارگیری نمودارها سهمی را خریداری کرده و بعد از چند درصد رشد قیمتی نوسان مورد نظر خود را میگیرند و سپس آن را می فروشند.
گروه سوم : در دوره چند روزه و با استفاده از جو حاکم بر بازار اقدام به نوسانگیری می کنند. در بعضی از مواقع مشاهده شده است که انتشار یک خبر باعث رشد دست جمعی سهام یک گروه شده است.
گروهی هم با توجه به اینکه زودتر از افراد دیگر به رانت و اطلاعات شرکتها دسترسی دارند اقدام به نوسانگیری میکنند. گروه دیگری از معامله گران بازار بورس با در دست داشتن منابع مالی بسیار بالا، اقدام به نوسانگیری در لحظه میکنند.
نوسانگیران از نظر هدف قیمتی به این صورت هستند که معمولاً هدف قیمتی مشخصی برای خرید یا فروش سهام ندارند و امکان دارد فقط با مثبت شدن روند قیمت یک سهام آن را خریداری نموده و با مشاهده اینکه روند در حال منفی شدن است، آن را بفروشند.
نوسان گیران بازار قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را پیگیری می کنند و تصمیمات خود را بر همین اساس اتخاذ میکند.
چگونه می توان در بورس نوسان گیری کرد؟
نوسان گیری در بازار بورس با استفاده از تحلیل تکنیکال، توجه به جو حاکم بر بازار و با استفاده از اطلاعات نهانی امکان پذیر می باشد که در ادامه به شرح کامل آنها می پردازیم.
۱. نوسان گیری با استفاده از تحلیل تکنیکال
یکی از روش های نوسان گیری در بورس که در حال حاضر خیلی از معامله گران از آن استفاده می نمایند، تحلیل تکنیکال می باشد. به این صورت که معامله گران در این روش با بررسی نمودارها در بازه های زمانی کوتاه مدت سهمی را میخرند و بعد از چند درصد رشد قیمتی آن را خواهند فروخت.
برای مثال : خرید سهم در محدوده های حمایتی که به طور معمول با شانس بازار روبرو است می تواند یکی از این روش ها باشد. البته توجه نمایید که بعضی از نسبت ها در تحلیل تکنیکال برای نوسان گیری مناسب میتواند باشد که یکی از این نسبت ها ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE است.
۲. نوسان گیری با استفاده از جو حاکم بر بازار
بعضی وقت ها مشاهده می کنید که منتشر شدن یک خبر باعث رشد و افزایش قیمت دست جمعی سهام یک گروه می شود در صورتی که ممکن است آن خبر در حد شایعه باشد. در این موقعیت و جو بازار می توانید هم زمان با انتشار خبر سهم را خریده و در یک موقعیت مناسب آن را بفروشید و سودی را شناسایی کنید.
۳. نوسان گیری با استفاده از اطلاعات نهانی
اول با یک مثال شروع میکنم تصور کنید از طرف شخصی اطلاعاتی از وضعیت شرکت به دست شما میرسد که امکان دارد این خبر افزایش سرمایه یک شرکت یا افزایش سود شرکت یا … باشد.
حال ممکن است این خبر دست به دست بچرخد و باعث رشد سهام شرکت گردد. حالا ممکن است که شما به محض اینکه خبر سهم رسید آن سهم را خریده و در پایان ساعت معاملات هم با رشد قیمتی سهم آن را بفروشید و نوسان گیری کنید.
در حالت کلی نوسان گیری در سهم کار سخت و پیچیده ای است که نیاز به تجربه و مهارت فراوان دارد. امکان دارد بعضی اوقات با رعایت بعضی از اصول ذکر شده برای نوسان گیری، بتوانید سود های مقطعی کسب نمایید ولی توجه داشته باشید که این سودهای مقطعی امکان دارد مقدمه ای برای ضررهای بیشتر باشد.
به همین منظور توصیه میکنم که دربند فرصت های نوسان گیری در بازار نباشید و اهمیتی به وعده های اینچنینی در بازار توسط افراد مختلف ندهید.
البته نباید از این موضوع غافل شد که نوسان گیری در سهم با استفاده از بعضی تکنیک های تابلوخوانی امکان دارد از سهم بازدهی مناسبی را در مدت زمان کوتاه به دست آورید.
چگونه سهم مناسب برای نوسان گیری انتخاب کنیم؟
انتخاب یک سهم مناسب برای نوسان گیری در بورس کاری بسیار سخت و دشوار به حساب می آید و اکثر سرمایه گذارانی که در پی پیدا کردن یک سهام مناسب برای نوسان گیری هستند بیشتر وقت ها در خرید سهم دچار اشتباه می شوند و ضرر می کنند.
اما چگونه یک سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم؟ در مطالب فوق اشاره کردیم که تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی است که سرمایه گذاران برای نوسان گیری میتوانند از آن استفاده نمایند.
- اگر بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم؛ قادریم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب کنیم.
- یا اگر برخی از تکنیک های تابلو خوانی در بورس را بدانیم به سادگی قادریم در بازار نوسان های کوتاه مدت بگیریم.
- یا از برخی اندیکاتورها برای نوسان گیری استفاده نمایید.
به طور کلی بهترین روش برای نوسان گیری در بورس وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است که به دنبال نوسان گیری برای کسب سود در بازار نباشند. البته باید عنوان کنم که تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال قادر است کمک زیادی در این باره به شما کند.
پس توجه داشته باشید فقط زمانی به نوسان گیری در بورس بپردازید که به اندازه کافی در این سفتهبازی در بورس را بشناسیم بازار حرفه ای شده باشید.
مضرات نوسانگیری در بورس چیست؟
۱. در کنار وجود مزایای نوسان گیری در بورس مضراتی هم وجود دارد. توجه کنید که افزایش خیلی زیاد نوسان گیری و سفتهبازی در یک بازار میتواند باعث منحرف شدن قیمتها از ارزش واقعی آنها گردد.
بر همین اساس تناسب نوسانگیری و سهامداری در بازارهای مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. بر همین اساس ابزارهایی برای مقابله یا حمایت از نوسانگیری طراحی کردند.
مثلا حباب قیمتی بورس انگلستان که سبب سقوط قیمتها بعد از رشدهای زیاد شدند از نمونه خارجی مضرات نوسانگیری می باشد. یا سقوط بورسهای آمریکا در سال ۲۰۰۸ نمونهی دیگری از این مواردی می باشند که یکی از دلایل آن عدم تناسب نوسانگیری و سهامداری است.
در سال ۹۲ در ایران که بورس به طور مداوم در همه رسانهها تبلیغ می شود افرادی وارد بورس شدند که هیچ سفتهبازی در بورس را بشناسیم شناخت و پیشزمینهای از بورس نداشتند و همه بهدنبال کسب بیشترین بازدهی در کمترین زمان ممکن بودند.
افزایش نوسانگیری تازه واردان یکی از مهم ترین دلایل رشد قیمت و سپس سقوط بورس اوراق بهادار بود.
۲. نوسانگیری برای افراد نوسان گیر هزینههایی را به همراه دارد. هزینه هایی مانند کارمزد، مالیات و … درست است که امکان دارد این موضوعات کوچک به نظر برسد، اما با تکرار شدن این روند، تبدیل به مبالغ بسیار زیادی در بلندمدت خواهد شد.
به علاوه نوسانگیری اضطراب چند برابری را بر فرد تحمیل مینماید و نیاز است که افراد در فرصتهایی تصمیمات مهمی را بهسرعت بگیرند که در صورت داشتن برنامه ای دقیق می شود از استرس این تصمیمات کم کرد.
۳. همچنین نوسانگیری در بورس نیازمند تعهد زمانی می باشد. نوسانگیران از زمان شروع معاملات یعنی از ساعت۹ صبح تا پایان روز باید دقیقه به دقیقه آنچه را که در بازار اتفاق میافتد را ببینند و بررسی کنند. بنابر این برای اشخاصی که نمیتوانند این زمان را در اختیار داشته باشند نوسانگیری در بورس کارایی ندارد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo سفتهبازی در بورس را بشناسیم consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
چگونه سرمایه گذاری در بورس را بشناسیم
هدف فردی که در بازار اوراق بهادار شرکت می کند مشخص است. او برای بدست آوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. هنگامی که سرمایهگذار یک ورقه بهادار را خریداری میکند سرمایه گذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد زندگی سرمایه گذاری محسوب نمیشود. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدست آوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی صرف نظر می نماید.
گام ۲
اگر عوامل ترغیب کننده برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، افراد به طور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدست آوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیب کننده وی خواهد بود.
گام ۳
سرمایهگذاری به صورتهای دیگری نیز تعریف شده است:
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که میزان بازده و ریسک مورد انتظار آن دارای تناسب باشد.
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا سفتهبازی در بورس را بشناسیم اوراق بهاداری است که با گذشت زمان منجر به ایجاد درآمد و افزایش ارزش برای سرمایهگذار خواهد شد.
گام ۴
سرمایهگذاری در مسکن و زمین یک سرمایهگذاری واقعی نامیده میشود. هدف این نوع سرمایهگذاری تولید کالا و خدمات با هدف بیشینه کردن ثروت است. در واقع در دوران تورم، افراد برای ایجاد درآمد و گریز از کاهش ارزش پول اقدام به خرید کالاهای بادوام و داراییهای واقعی میکنند. این نوع سرمایهگذاری هیچ نوع درآمد جاری و منظمی برای سرمایهگذار در پی نخواهد داشت.
گام ۵
فرآیند سرمایهگذاری
بیشتر از آنچه در مورد تجزیه و تحلیل سهام باید به آن توجه شود، فرآیند سرمایهگذاری خواهد بود. یک سرمایهگذار باید به مراحل کلی سرمایهگذاری بیاندیشد که در زیر خلاصهای از آن آمده است:
– مشخص کردن هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
– تعیین میزان ریسک و بازده مورد انتظار
– شناسایی و محاسبه ریسک و بازده اوراق بهادار
– مشخص کردن سبد بهینه از اوراق بهادار یا دارایی
– اندازهگیری عملکرد حاصل از سرمایهگذاری
– شناخت ساختار بازار سرمایه
– یادگیری و شناخت قوانین دادوستد در بازار اوراق بهادار
گام ۶
پس از برآورد میزان ریسک و بازده، سرمایهگذار باید نقدینگی لازم جهت خرید سهام را فراهم نماید. موجودی نقدی بابت خرید سهام بهتر است که از پسانداز، مازاد ثروت و یا ارث تامین شود و تاکید میشود از تامین مالی به شکل قرض یا وام پرهیز نمایید. چرا که در برخی موارد دیده میشود که افرادی با فروش اقلام ضروری مورد نیاز اقدام به سرمایهگذاری کردهاند.
گام ۷
دوره سرمایهگذاری
سرمایهگذار باید مشخص کند که برای چه دوره زمانی سرمایهگذاری خواهد کرد. به بیان دیگر خرید سهام برای چه دوره زمانی صورت میگیرد که البته به انتظارات شخص سرمایهگذار بستگی دارد. در واقع نگرش افراد برای در نظر گرفتن دوره سرمایهگذاری متفاوت است. برخی از صاحب نظران دوره سه ساله سرمایهگذاری را به عنوان بهترین زمان جهت سرمایهگذاری میپندارند.
گام ۸
نکته مهم آن است که سرمایهگذاری با مفهوم سفتهبازی متفاوت است. چرا که این دو از لحاظ نرخ بازده مورد انتظار و میزان ریسک و دوره سرمایهگذاری در یک سطح نمیگنجند. هدف سفته بازی افزایش ارزش دارایی برای یک دوره کوتاهمدت است و در مجموع گرفتن سود ناشی از افزایش قیمت سهم. شخص سفته باز به گرفتن بهره و سود سهام بیتوجه است و بنابراین کسانی که برای یک دوره زمانی کوتاه مدت سرمایهگذاری میکنند، سفته باز Speculator نامیده میشوند.
گام ۹
مفهوم ریسک سرمایهگذاری
با توجه به رابطههای ریاضی بازده در مییابیم که ریسک هر سهم به واسطه تغییرات قیمت و سود تقسیمی آن سهم معلوم میگردد. عوامل تاثیرگذار بر ریسک باعث تغییر قیمت سهم در بازار میشوند که این عوامل از ریسک بازار، ریسک تجاری، ریسک نرخ بهره، ریسک تورم و ریسک قدرت خرید پول تشکیل میشوند. تمامی تصمیمات سرمایهگذاری افراد بر مبنای میزان ریسک و بازده انجام میشود. بدیهی است که هدف اصلی سرمایهگذاری کسب بازدهی بالا در سرمایهگذاری است. وضعیت نامطمئن آینده بازار سهام موجب میشود که برای یک دوره زمانی کوتاهمدت سرمایهگذاری نکنیم و بدین صورت اجباری به فروش سهام در مواقع کاهش شدید قیمت نخواهیم بود.
گام ۱۰
شخص سرمایهگذار در عین آمادگی برای پذیرش نامطلوبترین شرایط بر این باور است که افت و خیزهای کوتاهمدت بر سرمایهگذاری وی تاثیرگذار نخواهد بود. شخص سرمایهگذار بهتر است به این اصل مهم توجه کند که ریسک سرمایهگذاری باید متناسب با بازدهی باشد. موجودی نقد در بانک به شدت در معرض ریسک ناشی از تورم خواهد بود. اگر ریسک تورم مهم باشد سرمایهها از حسابهای پسانداز و اوراق قرضه به سمت اوراق بهادار خواهد رفت.
مدل «شرکتهای هرمی» در بورس تهران
اگر در بورس فعالیت دارید حتما این جمله را زیاد شنیدهاید: «خریدارانی که سهم الف را چند برابر کردند در حال حاضر به خرید سهم ب مشغول هستند بشتابید که جا نمانید». این قبیل کلاهبرداریها به شدت در بورس تهران تشدید شده است و بر تعداد افرادی که به دنبال سو استفاده از اعتماد عمومی هستند افزوده شده است. خریدهای گروهی فضا را به جایی رساندهاند که حتی با رویاپردازی نیز نمیتوان قیمت کنونی برخی از سهام را توجیه کرد. مدلی که میتوان برای اینگونه معاملات متصور بود شرکتهای هرمی را در ذهن زنده میکند.
دنیای بورس: به گزارش «دنیای بورس» به نقل از دنیای اقتصاد، خریدهای گروهی سهام را میتوان با کارکرد شرکتهای هرمی مشابه دانست. گرچه لازمه کسب سود در راس شرکت هرمی جذب عضوهای جدید است، اما زیان سنگین آخرین نفرات جذبشده کمتر مورد توجه قرار میگیرد. به عبارت دیگر، افراد بالادستی هرم دستشان در جیب عضوهای جدید است. خریدهای گروهی سهام نیز با چنین مکانیزمی هر روز بیشتر میشود و در نبود برخورد قانونی، افراد تازهوارد و نابلد معاملات را بیش از پیش در تله میاندازد. این موضوع در نهایت ضربه سنگینی به اعتماد عمومی نسبت به بازار سهام وارد خواهد کرد.
سهام نوسان میکند و گاهی کمتر از قیمت ذاتی و گاهی نیز بیش سفتهبازی در بورس را بشناسیم از قیمت ذاتی معامله میشود. اینکه قیمت ذاتی و ارزش واقعی چند است به مفروضات ذهنی تحلیلگر و برآورد وی از آینده متغیرهای کلان و خرد و سایر موارد دیگر اثرگذار بازمیگردد. بهصورت کلی نیز اگر اختلافنظر روی ارزشگذاری سهام وجود نداشت بازار سهام به چنین محلی جذاب برای کسب سود و بهدنبال آن مشارکت سرمایهگذاران تبدیل نمیشد. در این بین حرکت سفتهبازی نیز جزئی جداییناپذیر از معاملات سهام است. شاید بتوان گفت حتی همین حرکتهای سفتهبازی خود دلیلی میشود که عده زیادی با تصور اینکه میتوانند یکشبه راه صد ساله را بپیمایند به جای اعتماد به بازار بدون ریسک و سایر بازارهای رقیب ترجیح میدهند به سرمایهگذاری در سهام بپردازند. اما در همین شرایط نیز رفتار برخی از معاملهگران در بازار سهام کشورمان به حدی نگرانکننده است که نتیجه آن ضربه به بدنه بازار سهام است. عدهای قالبی را در پیش گرفتهاند که با توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی رواج بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. نخست باید گفت هر گونه حرکت هماهنگشدهای میان معاملهگران برای خرید سهام مصداق دستکاری قیمت بوده و جرم محسوب میشود. اما در اینجا نگرانی از نبود آگاهی کافی میان معاملهگرانی است که به راحتی اسیر چنین معاملاتی میشوند و در ادامه نیز چشم خود را بر حقایق میبندند. این معاملهگران در نهایت سود و زیان بورس سفتهبازی در بورس را بشناسیم را وابسته به شانس و اطلاعات رانتی میدانند. خریدهای گروهی در سهام را میتوان با شرکتهای هرمی مقایسه کرد. در این شرکتها راس هرم بیشترین سود را کسب میکند اما آخرین نفرات تنها زیان میکنند و بهصورت مشخص اینکه آخرین نفر چه کسی است مشخص نیست ولی میتوان مطمئن بود که تعداد انسانها محدود هستند و در نهایت این دور باطل با زیان سنگین عدهای همراه میشود. خریدهای گروهی و حبابی کردن سهام نیز مصداق همین موضوع است که میتواند به زیان سنگین آخرین نفرات بینجامد.
طی روزهای اخیر موضوع گروهها و افرادی که بدون مجوز سیگنال خرید و فروش ارسال میکنند و دانسته یا ندانسته درحال دستکاری قیمت هستند داغ شده است. از طرفی نیز میزان حباب در برخی از نمادها به حدی شدید شده است که نگرانی بالایی شکل گرفته است. در میان این نمادها شرکتهای سرمایهگذاری با کمترین دانش لازم برای ارزشگذاری مشاهده میشوند و زمانیکه حباب در برخی از این نمادها و نظر فعالان بازار در این خصوص مشاهده میشود هراس برای کل معاملات سهام وجود دارد. شخصی که هیچ آگاهیای از حباب ۱۰ برابری قیمت یک سهم ندارد و همچنان میخرد با چه استدلالی ممکن است که از فروش سهم خود در هر قیمتی عقب بنشیند. بیش از هر چیز دیگری اعتماد عمومی به بازار سهام به سبب چنین رفتارهایی و دستکاری قیمت ضربه خواهد دید که به نفع هیچ یک از فعالان همیشگی بازار نیست.
تورمی سنگین یا تحولی عظیم؟
در بورس تهران نیز مشابه هر بازار مالی سفتهبازی بخشی از معادله نوسان قیمتی سهم محسوب میشود. حال ممکن است که عدهای با آگاهی از ریسک و بهواسطه اینکه از قطار بازار جا نمانند در معاملات سوداگرانه شرکت کنند و ممکن است عدهای نیز توهم آگاهی از وضعیت سهام را داشته باشند؛ درحقیقت ناآشنا با بازی درحال ایجاد ریسک سنگین روی سرمایه خود هستند. گرچه میتوان سهام ارزنده در بازار سهام با معیارها و سناریوهای مختلف پیدا کرد، اما از طرفی بازی کنونی برخی از سهمها به جایی رسیده که برای توجیه قیمت باید حالت اغراقشدهای از سناریوهای آتی را متصور بود؛ آن هم تنها برای توجیه قیمتهای کنونی و نه اینکه بتوان عاملی را معرفی کرد که قیمتهای بالاتر را توجیه کند.
بر این اساس برای توجیه قیمتهای کنونی سهام یا باید تورمی افسارگسیخته را انتظار داشت که با کاهش ارزش پول ملی و افزایش ارزش اسمی داراییها و رشد سود خالص اسمی شرکتها سطوح کنونی قیمت سهم را توجیه کند یا اینکه باید در انتظار تحولی عظیم در اقتصاد کشور بود که بتواند سطوح کنونی قیمت سهام را منطقی جلوه دهد. در تحول عظیم اقتصادی میتوان برای مثال به کاهش محسوس نرخ سود در بازار پول (در خصوص موانع این بخش میتوان مطالب طولانی را مطرح کرد) اشاره کرد. در نتیجه آن با افزایش نسبت قیمت به درآمد بازار رقیب، سهام نیز درصدد جبران مافات باشد. گروه کالای اساسی شامل غذا و دارو و بسیاری از صنایع کوچک بازار از جمله این دسته هستند که برای توجیه سطوح کنونی قیمت نمادهای زیرمجموعه این گروهها یا باید تورمی سنگین یا تحولی عظیم را در اقتصاد کشور انتظار داشت.
نگرانی از توسعه کلاهبرداری بورسی
اما نگرانی اصلی جایی سراغ کارشناسان بازار سهام میآید که برخی نمادها تنها بهواسطه موجسواری عدهای روی عدم آگاهی سایر فعالان رشد کردهاند. ریشه اصلی چنین رخدادی را میتوان در عدم آگاهی یا توهم از شناخت روند دانست. حضور کانالها و گروههای تلگرامی و فعالیت برخی از افراد در شبکههای اجتماعی که با خیال راحت درحال تبلیغ خریدهای گروهی هستند، در همین راستاست، پیامهای زیادی در بازار دست بهدست میشود که افراد اعلام میکنند ما خرید گروهی داریم و به گروه ما بپیوندید. در ورودی برخی از این گروهها شرط ورود به گروه قسم و آیه و قرآن است که همه با هم میخریم و همه با هم میفروشیم.
کلاهبرداران بورسی در لباس جدید درحال گسترش هستند و مقابله با این معضل، نیازمند سیستم نظارتی قدرتمندتر است. مشابه این موضوع را در سالهای قبل در اقتصاد کشور شاهد بودیم. پدیده شرکتهای هرمی گسترش روزافزونی را تجربه میکرد و گرچه در ادامه برخورد قانونی با آن صورت گرفت اما همچنان نمونههایی از آنها با تغییر لباس مشاهده میشود. قطعا در شرکتهای هرمی هم طمع کسب سودهای کلان و بدون زحمت افراد را به داخل مجموعه میکشاند. در سیستم هرمی یک شخص برای کسب سود بیشتر باید تعداد اعضای زیرمجموعه خود را افزایش میداد. به این ترتیب کسی که در راس هرم بود سودی کلان داشت و هر چه به سمت پایین هرم میرفتیم سود کم میشد اما این سیستم محکوم به فروپاشی است. هیچ کار مولدی رخ نمیداد و تنها طی یک فرآیند بالادستیها دستشان در جیب افراد پاییندست بود. وضعیت کنونی خریدهای گروهی در بازار سهام کشورمان نیز همین است. افرادی یک گروه را راهاندازی میکنند سهمی را میخرند و نموداری را نقاشی میکنند بعد طی یک حرکت هماهنگ سهم در رالی صعود قرار میگیرد. در ضعف ابزارهای مالی و عدم نظارت کافی هر روز به این گروهها اضافه میشود زیرا به سبب عدم برخورد قانونی بهصورت خودکار این فعالیتها ادامه مییابد. به این ترتیب هر روز بر تعداد افراد هرم افزوده میشود. حضور سرمایهگذار و نقدینگی جدید برای شخصی که در راس هرم قرار دارد الزامی است زیرا سود وی در ورود نقدینگی تازه به سهم نهفته است.
باید پذیرفت که عمده معاملهگران سهام در کشور حتی اصول اولیه را نمیدانند. پیش از این در مطلبی در نقد قطعی اینترنت و اثر مخرب آن بر بورس به این موضوع اشاره شده بود که اینترنت باعث شد مسیری که ۵۰ سال بورس تهران در پیمودن آن موفق نبود تنها در چند سال طی شود. اما اگر ابزارهای نظارتی کافی وجود نداشته باشد و مهمتر از آن خود معاملهگر از میزان ریسکی که در اعتماد به افراد بیاعتبار و بدون نام و نشان میپذیرد آگاه نباشد همین سطح بالای دسترسی به شبکههای اجتماعی میتواند به کل سیستم و بهدنبال آن اقتصاد کشور ضربه وارد کند. وضعیت به حدی نگرانکننده است که معاملهگران بهصورت مستقیم عنوان میکنند فلان کارگزاری خرید گروهی دارد آیا شما هم دارید یا خیر. صندوقها و کدهای حقوقی نیز مشاهده میشوند که علنی خریدهای گروهی خود را تبلیغ میکنند و از بستر فراهم شده در ورود سرمایهگذاران جدید سوءاستفاده میکنند.
بعضا همین افراد بهگونهای رفتار میکنند که گویا اتفاقا آنها منتی بر اعضای گروه خود دارند. این افراد به هیچوجه برای رضای خدا درحال سیگنالدهی به بقیه نیستند و نبودند. همین افراد از همینجا به اسم و رسمی دست یافتهاند و اگر سهمی را معرفی کرده باشند و آن سهام نیز بعد از ارائه سیگنال صعود کرده باشد نه بهواسطه دانش آنها بلکه بهواسطه الگویی است که در ذهن عموم بازار تلقین شده است. اسطورهسازی در سطح کم دانش کار چندان دشواری نیست.
در این خصوص یکی از سوالهایی که معمولا فعالان بازار پس از مشاهده جهش چندین برابری قیمت یک سهم از یکدیگر میپرسند این است که چه میزان سرمایه برای استارت اولیه رشد این سهم لازم بود. بورس تهران کمعمق است و نقدینگی سرگردان و حریص در اقتصاد کشور جولان میدهد پس روندسازی کار دشواری نخواهد بود حتی بدون داشتن سرمایه.
زمانی که یک شرکت با ساختار هرمی را برای شما ارائه میدهند (به قولی شما را پرزنت (present) میکنند) این سوال را بپرسید که بالاخره تعداد آدمها محدود هستند آخرین گروه یا فردی که به این شرکت هرمی وارد میشود چگونه سود میکند. بازی سهام و رالی افسارگسیخته سهام در شرایط کنونی نیز به اینگونه است که باید از گردانندگان برخی از کانالها و گروهها بپرسید که پایان صعود سهام کجاست و تا کجا میتوان صعود سهم را متصور بود. آیا واقعا چند نمودار میتواند نشان دهد که یک سهم ۱۰ برابر ارزش واقعی آن درحال معامله است یا خیر؟ در نهایت اینکه آخرین نفری که در صف خرید سهم میخرد چه کسی است. در ادامه مثالهای عینی از حباب بازار سهام آورده میشود.
هشدار حباب عیان به بازار سهام
همچنان شرکتهایی در بازار پایه مشاهده میشوند که بیبهانه، بیدلیل و بیهیچ سبب دیگری و تنها به پشتوانه تصور اشتباه معاملهگران از سهام رشد میکنند. برخی از طرحهای پتروشیمی در بازار پایه گرچه به گفته مدیران صنعت پتروشیمی حتی پیشبینی راهاندازی آنها تا ۱۴۰۴ (جهش سوم مورد نظر مدیران صنعت پتروشیمی) نیز وجود ندارد همچنان رشد میکنند؛ دلیل آن نیز مشخص نیست. درخصوص دارو، سیمان، خودروییها یا رویاپردازیهای صنعت کاغذ و دیگر گروهها نیز صحبت شده و میشود و بحث مفصلتری را میطلبد. اما در برخی نمادها جایی برای بحث باقی نمانده است و آنجا باید ترسید. حباب عیان برخی از سهام مشخص است اما همچنان عدهای در توهم غوطهور بوده و چشم بر حقیقت بستهاند.
شرکتهای سرمایهگذاری از منظر ارزشگذاری رویه بسیار سادهای دارند. این شرکتها پرتفویی از سهام و سایر داراییها دارند که یک ارزش دفتری دارد (حقوق صاحبان سهام). این ارزش از اختلاف دارایی و بدهی ثبتشده در دفاتر شرکت بهدست آمده است اما با توجه به قیمت روز مازاد یا کسری نسبت به ارزش دفتری نیز میتوان برای این شرکتها در نظر گرفت. حال اگر پرتفوی این شرکت سرمایهگذاری را بهصورت کامل نقدشونده بدانیم در نتیجه کل ارزش این شرکت سرمایهگذاری به راحتی از جمع مازاد (در گزارش ماهانه شرکتها) با ارزش دفتری (حقوق صاحبان سهام) بهدست میآید.
بر این اساس برای مثال اگر گفته میشود ارزش بازار «وصنا» ۱۶۰ درصد ارزش ذاتی است باید به هر نموداری یا هر کسی که سیگنال خرید میدهد شک کرد. یک شرکت سرمایهگذاری همه آنچه را که دارد در صورت مالی عیان است. معمولا مجالی برای رویاپردازی مانند دیگر صنایع نیست و بهصورت مشخص برای اینکه سهام شرکت سرمایهگذاری رشد کند باید سهام زیرمجموعه رشد کند. در نتیجه در یک اصل ساده اگر بنا باشد سهام شرکت سرمایهگذاری رشد کند نخست باید ارزش زیرمجموعهها رشد کند. درخصوص «وصنا» که برخی شائبه کرسی مدیریتی مطرح میکنند که فعلا غیرمعتبر است قیمت کنونی این سهم معادل قیمت ۶۰۰ تومانی «ونوین» است؛ سهام بانک اقتصاد نوین بیشترین سهم را در پرتفو «وصنا» دارد. به این معنی که برای توجیه سطوح قیمت کنونی اول باید «ونوین» به ۶۰۰ تومان برسد تا بتوان فعلا قیمتهای کنونی را پذیرفت تا درباره ادامه نوسان قیمتی تصمیم گرفت.
این موضوع به «وصنا» محدود نمیشود. «وجامی» تا ۸ برابر ارزش ذاتی و«وثوق» تا ۱۰ برابر ارزش ذاتی معامله میشود. ارزش سهم «وآوا» به دو برابر ارزش ذاتی که خود مدیران این شرکت به آن اذعان داشتند رسیده است. «وشمال» و «ومشان» نیز از دیگر نمادهایی هستند که بهصورت علنی فاصله چشمگیری از ارزش واقعی پیدا کردهاند.
در چنین شرایطی آنچه نگرانی ایجاد میکند این است که اگر سفتهبازی در بورس را بشناسیم چنین اصول سادهای از حباب قیمتی در نظر گرفته نمیشود معاملهگر بیمحابا خرید میکند و هیچ درکی از ریسک موجود ندارد درخصوص دیگر شرکتهایی که اتفاقا بستر رویاپردازی و روایتسازی نیز مهیا است و سهم را مدام با آن بهانه داغ میکنند وضعیت تا چه حد هشدار برانگیز است. گفتن مطالب بالا در شرایطی که سهام رشد میکند و پرشتاب بالا میرود به کام بسیاری خوش نمیآید اما لازم است تا عدهای از واقعیتهای بازار سهام آگاه شوند.
«دنیای اقتصاد» در مطلب روز شنبه با عنوان« حبابسنج بورس» به برخی از نمونههای جهانی سقوط بعد از حباب اشاره کرده بود. در این مطلب اشاره شده بود که خوشحالی از رشدهای مداوم قیمتی چشم معاملهگر را بر واقعیت میبندد اما ناگهان همه چیز تغییر میکند. در پایان تاکید میشود نمادهای ارزنده همچنان در بورس تهران وجود دارند و تعداد آنها نیز کم نیست. موقعیت سهم باید از جنبه بنیادی و بازاری و تاریخی یا هر بهانه دیگر سنجیده شود و باید نسبت به آنچه که میتوان حباب واضح در سهام خواند هشدار داد.
سفتهبازی در بورس چیست؟ انواع سفتهبازی در بورس
سفتهبازی در بورس و سایر بازارهای سرمایهای یک واقعیت انکارناپذیر و تا حدی لازم است. ازاینرو با اطلاق صفت های منفی یا مثبت به اینگونه مفاهیم نمیتوانیم از واقعیت آن چشمپوشی کنیم.
بهطورکلی بسیاری سفتهبازی در بورس را بشناسیم سفتهبازی در بورس را برابر با نوسانگری میدانند؛ اما واقعیت این است که تنها ازنظر زمان سرمایهگذاری این دو به یکدیگر شباهت دارند و روشها و اهداف آنها طور کلی از یکدیگر جداست. از طرف دیگر سفتهبازی در بورس یک مفهوم لازم محسوب میشود. سفتهبازان درست مانند یک کاتالیزور عمل میکنند، میتوانند موتور یک سهم را سریع روشن یا سریع خاموش کنند و روند سهم را بهسرعت در مسیر اصلی خود سفتهبازی در بورس را بشناسیم قرار دهند.
اما بهتر است بدانیم که سفتهبازی در بورس چیست و به چه کسی سفتهباز گفته میشود. شناخت سفتهبازی در بورس از این نظر اهمیت دارد که باعث میشود سرمایه شما در این تغییر روندهای سریع و وارد شدن سریع سهم به روندهای مختلف از بین نرود. درواقع در مسئله سفتهبازی در بورس معمولاً تنها خود سفتهبازان سود اصلی را میبرند و احتمالاً کسانی که شانس با آنها یار بوده و سهمی را داشتهاند که موردتوجه سفتهبازان قرارگرفته است. حال در ادامه بیشتر از این مفاهیم خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
سفته بازی در بورس یعنی چه؟
سفته بازی چیست؟ اولین چیزی که ما باید در مورد سفتهبازی در بورس بدانیم، تعریف آن است. بهطورکلی در یک تعریف آکادمیک سفتهبازی به مفهومی گفته میشود که طی آن یک معامله کوتاهمدت با ریسک نسبتاً بالا و سود غیرمعمولی صورت میگیرد.
درواقع سفتهبازی در بورس بر اساس تغییر روندهای قیمتی و تغییر ارزشگذاریها صورت میگیرد. شما تصور کنید قیمت یک کالا صد تومان باشد. طی چند هفته دیگر قیمت این کالا هزار تومان میشود. در این حالت گفته میشود که در این کالا سفتهبازی رخداده است؛ یعنی عدهای با خرید کالا منتظر افزایش قیمت آن بوده و سپس کالا را وارد بازار میکنند و سود هنگفت خودشان را برمیدارند.
سفتهبازی در تمام بخشهای اقتصادی وجود دارد و چیز واقعاً عجیبی محسوب نمیشود؛ اما ازنظر عموم مردم سفتهباز یک فرد سودجو است که تنها به دنبال سود خود است؛ اما بههرحال اینیک مفهوم اقتصادی غیرقابلانکار است. همچنین بسیاری دیگر تصور میکنند که سفتهبازی تنها عامل مؤثر در افزایش قیمت این کالا شده است. اگر اینگونه بود امروز باید سفتهبازان را ثروتمندترین افراد دنیا خطاب میکردیم؛ اما واقعیت چیز دیگری است. سفتهبازان تنها عامل محرکی برای این افزایش قیمتها محسوب میشوند و نه چیز بیشتر!
درواقع در اقتصاد تا زمانی که پول وارد نشود عملاً هیچ تغییر قیمتی و افزایش قیمتی را شاهد نخواهیم بود. این ورود پول در سیستم عرضه و تقاضا بر عهده سفتهبازان محسوب میشود. در سیستمهای مالیاتی مانند سیستم اقتصادی غرب، خود دولت این وظیفه را بر عهده میگیرد و سعی میکند با این کار افزایش قیمت را مدیریت کند.
سفتهبازی در بورس و یک مسئله اقتصادی
بنابراین تا این جای داستان متوجه شدیم که سفتهبازی در بورس یا در بخشهای مختلف داستان تنها یک ابزار و یک اهرم برای افزایش قیمت محسوب میشود. برای درک این موضوع باید کمی از اقتصاد کلان صحبت کرد. (برای دانستن اهرم مالی در بورس این مقاله به شما کمک خواهد کرد)
درواقع هر کشوری در دنیا دارای شکل اقتصادی مختص به خودش است. شکل اقتصادی ایران بر پایه سیستم عرضه سفتهبازی در بورس را بشناسیم و تقاضا یا بخواهیم بهتر بگوییم بر اساس تورم ساختهشده است. درواقع تورم مانند یک ماشین در سیستم اقتصادی حرکت میکند و از بخشهای مختلف عبور میکند و طی چند سال یک دور کامل در تمام بخشهای اقتصادی میزند.
دولت تنها میتواند بزرگی و سرعت ماشین را در این سیستم کنترل کند و بههیچعنوان نمیتواند مسیر مشخصی برای آن تعریف یا جلوی حرکت آن را بگیرد. سفتهباز درواقع کسی است که میتواند مسیر این حرکت را حدس بزند یا تشخیص بدهد؛ اما این کار چندان سادهای نیست و احتمال خطا در آن بسیار زیاد است؛ بنابراین گفته میشود که سفتهبازی در بورس یا در بخشهای دیگر اقتصاد عملاً کاری پر ریسک محسوب میشود؛ اما اگر این ریسک درست باشد و پاسخ بدهد اما در مدتزمان کوتاه میزان سود قابلتوجهی نصیب سفتهباز میشود.
بهطور مثال تصور کنید که شما سال ۹۸ یک منزل مسکونی در تهران به قیمت ۴۰۰ میلیون تومان خریداری میکردید. این منزل در انتهای سال ۹۹ قیمتی حدود سه برابر پیداکرده است؛ بنابراین عملاً شما در مدت نزدیک به دو سال سودی سه برابری را تجربه کردید؛ یعنی یک سود ۳۰۰ درصدی! این سودی نیست که بتوان بهصورت عادی با سرمایهگذاری یا کارهای دیگر آن را به دست آورد. حال اگر شما بدانید مسیر بعدی تورم کدام بخش اقتصادی خواهد بود، مسلماً وارد آن بخش میشوید. این کار همان سفتهبازی محسوب میشود.
سفتهبازی در بورس را بشناسیم!
اما حالا که تقریباً توانستیم با مفهوم کلی سفتهبازی در اقتصاد آشنا شویم، بهتر است بهصورت اختصاصیتر سفتهبازی در بورس را موردبررسی قرار دهیم.
فرق مهمی که میان سفتهبازی در بورس و سایر بخشهای اقتصادی وجود دارد این است که تمام اطلاعات خریدوفروش و ورود و خروج پول رصد میشود و تقریباً هر سرمایهگذاری میتواند این اطلاعات سفتهبازی در بورس را بشناسیم را بهراحتی ببینید و متوجه شود؛ بنابراین سفتهبازی در بورس نسبت به بخشهای دیگر اقتصادی کار سختتری محسوب میشود! همین سختی کار باعث شده است که عملاً روشها و متدهای استفادهشده توسط این افراد بسیار پیشرفت کند و بهجایی رسیده است عملاً نهتنها تازهکاران، بلکه قدیمیها و باتجربههای بازار نیز گاها درگیر سفتهبازی در بورس میشوند.
ورود نقدینگی به بازار سرمایه؛ کاهش سفتهبازی در بازارهای رقیب
معاملات اوراق سخاب که به بورس منتقل شد ، عرضه و تقاضا بازدهی این اوراق را متعادل کرد و در مدت کوتاه بازدهی این اوراق به زیر 30 درصد رسید؛ این موضوع نشان میدهد که انجام معلاملات اوراق بدهی در بازار سرمایه به متعادل شدن این اوراق کمک میکند.
به گزارش لحظه نگر مالی تیم متفکران به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)با ایجاد بازار ثانویه برای صادرکنندهها و حذف دلار 4200 تومانی برای صادرات، سود انتظاری شرکتهای دلاری افزایش یافت و در یکماه اخیر شاهد ورود نقدینگی به بازار سهام و افزایش حجم معاملات بودیم.
رحیم جلیلزاده، تحلیلگر بازار سرمایه با بیان این مطلب گفت: نکتهای که در خصوص جذب نقدینگی وجود دارد، این است که نقدینگی از بین نمیرود، اما ورود نقدینگی به بورس موجب می شود تا سفتهبازی در سایر بازارهای رقیب از جمله سکه و دلار کاهش یابد؛ البته با این شرط که سفتهبازی در بورس را بشناسیم شرکتهای حقوقی که با عرضه سهام این نقدینگی را جذب میکنند، در پروژه های خود سرمایهگذاری کنند و دوباره با پرداخت حقوق به کارمندان این نقدینگی را به جامعه برنگردانند.
توسعه بازار سرمایه از چند زاویه
جلیل زاده با بیان اینکه توسعه بورس را میتوان از چند زاویه بررسی کرد، اظهار داشت: اگر منظور از توسعه، افزایش تعداد شرکتها و افزایش تعداد کدهای بورسی باشد، میتوان گفت در یک سال گذشته تعداد شرکت های وارد شده به بازار و در پی آن، ارزش بازار سرمایه رشد کرده است.
وی ادامه داد: شرکتهای وارد شده به بورس - در یک سال اخیر- عمدتا شرکتهای کوچک بودند، در حالیکه ورود شرکتهای بزرگ بسیار محدود بود. مثال بارز آن پتروشیمی پارس است که در تیرماه 97 عرضه شد و ارزش بازار آن در حال حاضر به حدود 20 هزار میلیارد تومان رسیده است.
این تحلیلگر بازار سرمایه در عین حال توضیح داد: اگر از نگاه افزایش فعالان بازار به توسعه بورس نگاه کنیم، افزایش تعداد کدهای فعال مخصوصا در عرضههای اولیه لزوماً به معنی افزایش مشارکتکنندهها در بازار نیست؛ چراکه به دلیل اجرای روش بوک بیلدینگ در عرضههای اولیه، اکثر کدهای جدید ایجاد شده، فقط برای استفاده در عرضه اولیهها ایجاد شده و معمولا اینها جزو کدهای راکد به شمار میروند؛ پس این افزایش به معنی توسعه نیست.
جلیل زاده گفت: زاویه دیگر توسعه بورس، توسعه ابزارهای مالی و عمق بخشیدن به بازار از طریق ابزارهای مالی است که در این یک سال، کار جدیدی صورت نگرفته است. وی افزود: از طرفی اوراق مشتقه که در سالهای اخیر ایجاد شد، تقریباً به فراموشی سپردهشده و معامله خاصی در آن صورت نمیگیرد، دلیل آن هم شاید اجرای ناقص این قبیل ابزارهاست. بهعنوانمثال اختیار خرید یا اختیار فروش توسط سهامدار عمده صادر میشود و فعالان بازار نمیتوانند صادرکننده این اوراق باشند. به عبارت دیگر فعالان بازار فقط میتوانند این اوراق را بخرند، درحالیکه در اوراق اختیار کسی که در بازار سرمایه فعالیت میکند، باید بتواند هم در نقش صادرکننده و هم در نقش خریدار ظاهر شود.
این تحلیلگر بازار سرمایه در جمع بندی سخنان خود در خصوص توسعه بازار سرمایه و آثار آن اظهار داشت: توسعه بازار از طریق ابزارهای مالی باعث میشود بازار سرمایه عمق پیدا کند و ابزارهای کنترل ریسک در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد، با این کار سرمایهگذاران با خیال راحتتری وارد بازار سرمایه میشوند، زیرا میتوانند از طریق ابزارهای مالی ریسک خود را تا حدی پوشش دهند.
تاثیر کاهش مالیات بر جذب نقدینگی
جلیل زاده در ادامه این گفتگو در پاسخ به این سوال که کاهش نرخ مالیات نقلوانتقال سهام و حق تقدم از 0.5 درصد ارزش فروش به 0.1 درصد چه تأثیری بر کلیت جذب نقدینگی بر بازار دارد، گفت: کاهش مالیات بر فروش سهام در ماههای گذشته با نوسان سهام دلاری به دلیل ایجاد بازار ثانویه ارزی همزمان شد؛ از همین رو نمی توان میزان تاثیرپذیری آن را بر جذب نقدینگی برآورد کرد.
وی ادامه داد: با ورود نقدینگی به بازار سرمایه، وضعیت بنیادی و سودآوری شرکتها بهبود می یابد، همانطور که در یک ماه اخیر هم شاهد بودیم با ایجاد بازار ثانویه برای صادرکنندهها و حذف دلار 4200 تومانی برای صادرات، سود انتظاری شرکتهای دلاری افزایش یافت و ما شاهد ورود نقدینگی به بازار سهام و افزایش حجم معاملات بودیم. بنابراین کاهش مالیات فروش شاید در گردش معاملات مؤثر باشد ولی تأثیر آنچنانی در جذب نقدینگی ندارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه سپس به تاثیر دستورالعمل زمان توقف و بازگشایی نمادهای بورسی بر شفافیت بازار اشاره کرد وگفت: بسته شدن طولانیمدت نمادها در گذشته باعث میشد پول سرمایهگذاران برای مدت طولانی بلوکه شود. ریسک بسته شدن طولانیمدت نمادها ریسکی بود که در ازای آن پاداشی وجود نداشت، اما از زمان اجرای دستورالعمل جدید این ریسک کاهش پیدا کرده است.
جلیل زاده توضیح داد: با اجرای دستورالعمل زمان توقف و بازگشایی نمادهای بورسی، سرمایهگذار حداقل از بلوکه شدن طولانیمدت خود ترسی ندارد و باعث میشود با خیال راحتتر برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرد و بهجای در نظر گرفتن ریسک بسته شدن نماد، ریسکهای واقعی شرکتها را در سرمایهگذاری لحاظ کند.
وی ادامه داد: در کنار کوتاه شدن زمان توقف نمادها، این رویه مزیتهای دیگری هم دارد که نمونه آن اجرای کنفرانس خبری بعد از رشد 50 درصدی سهمها است که باعث میشود سرمایهگذاران ابهامات خود را با سؤال از شرکتها برطرف کنند تا با اطلاعات کاملتری تصمیمگیری کنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: بعد از نوسان 20 درصدی، شرکتها موظف هستند شفافسازی کنند. اما شرکتها اکثرا در این شفافسازی پاسخهای تکراری میدهند و بهندرت شرکتی مشاهده میشود که در این شفافسازی ابهام سرمایهگذاران را برطرف کند یا اطلاعات مفیدی در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد. لذا انتظار میرود در مورد شفافسازی 20 درصدی، رویهای اتخاذ شود تا این شفافسازیها بتواند ابهامات واقعی را برطرف کند.
بنگرید:
با عضویت در پورتال جامع تخصصی مالی و حسابداری تیم متفکران نوین مالی، یاد بگیرید و یاد بدهید(کلیک کنید)
هدف ما در دسترس قرار دادن اخبار کاربردی می باشد؛ سایر خبرهای مرتبط با این حوزه را در اختیار شما می گذاریم
تعادل در بازار بدهی با بازگشت سخاب به بورس
جلیل زاده سپس در پاسخ به این پرسش که انتقال خریدوفروش اوراق سخاب به بازار سرمایه تا چه میزان بازار سیاه این اوراق را حذف و به تعادل قیمتها کمک کرده است، گفت: سال گذشته خارج از بورس اوراقی تحت عنوان سخاب به پیمانکاران داده شد، ولی پیمانکاران فقط از طریق شعب بانکی میتوانستند این اوراق را به فروش رسانند. در شعب بانکها کسانی که قصد خرید این اوراق را داشتند، باید پیمانکار فروشنده را پیدا میکردند و روی قیمت خرید این اوراق که براساس چانهزنی بود، توافق میکردند. کسانی این اوراق را از پیمانکاران بهصورت وکالتی میخریدند ولی فروش این اوراق توسط خریداران جدید غیرممکن بود.
وی توضیح داد: ریسک نقدشوندگی باعث شد که باز این اوراق در تابستان سال گذشته به بالای 40 درصد نیز برسد درحالیکه سود سایر اوراقی که آن موقع در بورس معامله میشد حدود 20 درصد بود. این تحلیلگر بازار سرمایه بیان کرد: بعد از چند ماه معاملات اوراق سخاب به بورس منتقل شد و عرضه و تقاضا، بازدهی این اوراق را متعادل کرد و در مدت کوتاه بازدهی این اوراق به زیر 30 درصد رسید؛ این موضوع نشان میدهد که انجام معاملات اوراق بدهی در بازار سرمایه چقدر به متعادل شدن این اوراق کمک میکند. به گفته جلیل زاده، هماکنون حدود 70 هزار میلیارد از اوراق بدهی در بازار سرمایه معامله میشود و انتظار میرود بازار سیاه در آینده کوچکتر شده و این اوراق به بورس و فرابورس انتقال یابد.
جذب نقدینگی در بازار سهام ؛ افزایش سودآوری شرکت ها
این تحلیلگر بازار سرمایه در پاسخ به این سوال هم که عملکرد بازار سرمایه در جذب سرمایههای سرگردان در ماههای اخیر چگونه بوده است، چنین پاسخ داد: نقدینگی وقتی جذب بازار سهام میشود که سودآوری شرکتها افزایش پیدا کند.
جلیل زاده با بیان اینکه در ماههای اخیر به دلیل افزایش قیمت دلار و در پی آن افزایش ارزش جایگزینی شرکتها و همچنین ایجاد بازار ثانویه ارزی تحولات مثبتی در شرایط بنیادی شرکتها رخ داد، افزود: این تحولات موجب شد حجم معاملات افزایش پیدا کرده و یک مقدار از نقدینگی که سودای سفتهبازی در بازارها را داشت و باعث متلاطم شدن بازار ارز و سکه شده بود، به بازار سهام جذب شود. وی در عین حال اظهار داشت: سرکوب قیمتی محصولات شرکتهایی که در بورس کالا محصولات خود را عرضه میکنند، موجب شده تا نقدینگی با احتیاط بیشتری وارد بازار سرمایه شود.
دیدگاه شما