مراحل سه گانه مدیریت استراتژیک - راهنمای سریع
مدیریت استراتژیک دارای چهار ویژگی اصلی است. نخست، سازمان را به سمت اهداف آرمانی و اهداف عملیاتی هدایت میکند. دوم، ذینفعان متعددی در تصمیمگیری را شامل میشود. سوم، مستلزم تلفیق دو دیدگاه کوتاه مدت و بلند مدت است. چهارم، شامل معاوضه (Trade-off) بین اثربخشی و کارایی است.
مدیریت استراتژیک به عنوان قلب و روحِ مدیریت یک کسبوکار است و به دنبال آن است تا سازمان را در جهت دستیابی به عملکرد برتر سوق دهد. به خصوص با چالشها و فرصتهای موجود در محیط کسبوکار امروزی مدیران باید استراتژیهای بلند مدتی را برای غلبه بر چالشها و بهرهبرداری از فرصتها طراحی کنند. از این رو در این مقاله به چیستی و اهمیت این مفهوم پاسخ داده میشود و مؤلفههای مختلف آن بررسی میشوند؟
تعریف مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک شامل تجزیه و تحلیل، تصمیمات و اقدامات یک سازمان به منظور ایجاد و حفظ مزیت رقابتی است. این تعریف شامل دو عنصر اصلی است:
نخست، این مفهوم به تجزیه و تحلیل اهداف استراتژیک (چشمانداز، مأموریت و اهداف استراتژیک) به همراه تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان مربوط میشود. رهبران سازمان باید تصمیمات استراتژیک را اتخاذ کنند. به طور کلی، این تصمیمات به دو سؤال اساسی پاسخ میدهد: در چه صنایعی باید رقابت کنیم؟ چگونه در آن صنایع باید رقابت کنیم؟ این سؤالات اغلب شامل عملیات داخلی و بینالمللی است. و در نهایت، اقداماتی است که باید انجام شود. تصمیمات تا زمانی که عملی نشوند، کاربردی نخواهند داشت. شرکتها برای اجرای استراتژیهای خود باید اقدامات لازم را انجام دهند. این امر مستلزم آن است مثالی از استراتژی تحلیل روند که رهبران منابع لازم را تخصیص دهند و سازمان را برای تحقق بخشیدن به استراتژیهای مورد نظر طراحی کنند.
دوم، چرا برخی از شرکتها از سایر شرکتها بهتر عمل میکنند. بنابراین، مدیران باید نحوه رقابت شرکت را مشخص کنند تا از این طریق بتوانند مزایای پایدار را برای مدت زمان طولانی کسب کنند. این امر به معنای تمرکز بر دو سؤال اصلی است:
o برای ایجاد مزیتهای رقابتی در بازار چگونه باید رقابت کنیم؟ مدیران باید مشخص کنند که آیا شرکت خود را به عنوان یک تولیدکننده کم هزینه معرفی میکند؛ برای مثال «فروشگاه زنجیرهای همواره تخفیف افق کوروش» خود را به عنوان یک شرکت کم هزینه معرفی میکند که همه محصولات (مواد غذایی، شوینده، سلولزی) در این فروشگاه با تخفیف عرضه میشوند. یا محصولات و خدماتی را توسعه میدهد که منحصر به فرد هستند و باعث میشود که شرکت قیمت بالاتری را دریافت کند؛ برای مثال شرکت «رویا طرح داخلی» با تولید کفپوشهای کامپوزیتی محصولی منحصر به فرد و تکنیکال و با ویژگیهای دوام و کیفیت را به بازار عرضه میکند. یا باید ترکیبی از هر دو را انجام دهد؟
o چگونه میتوانیم مزایای رقابتی را در بازار ایجاد کنیم که منحصر به فرد، ارزشمند و غیرقابل تقلید یا جایگزینی وسط رقبا باشد؟ یعنی مدیران به جای مزیت رقابتی موقت باید مزیتهای رقابتی پایدار را به دست آورند.
ویژگیهای اصلی مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک دارای چهار ویژگی اصلی است. نخست، سازمان را به سمت اهداف آرمانی و اهداف عملیاتی هدایت میکند؛ یعنی تلاشها باید به سمت آنچه برای کل سازمان بهتر است، معطوف شود و نه فقط یک حوزه وظیفهای خاص مانند مالی، حسابداری، تولید یا بازاریابی. برخی از محققان از این دیدگاه به عنوان «عقلانیت سازمانی در مقابل عقلانیت فردی» یاد کردهاند. به عبارت دیگر، آنچه برای یک حوزه وظیفهای «عقلانی» به نظر میرسد، ممکن است به نفع کل شرکت نباشد. برای مثال بخش تولید ممکن است تصمیم بگیرد که برنامه تولید بلند مدت محصولات مشابه را برای کاهش هزینهها پیادهسازی کند. با این حال، تولید استاندارد ممکن است با آنچه که بخش بازاریابی برای جذب مشتریان بالقوه بازار هدف در نظر دارد، در تقابل باشد.
دوم، ذینفعان متعددی در تصمیمگیری را شامل میشود. ذینفعان آن دسته از افراد، گروهها و سازمانهایی هستند که در موفقیت سازمان سهیم هستند؛ از جمله سهامداران، کارکنان، مشتریان، تأمینکنندگان، جامعه و . . در صورتی که مدیران تنها بر یک ذینفع تمرکز کنند، موفق نخواهند شد. برای مثال، اگر تأکید زیادی بر ایجاد سود برای سهامداران باشد، ممکن است کارکنان دچار از خود بیگانگی شوند یا خدمترسانی لازم به مشتری انجام نشود.
سوم، مستلزم تلفیق دو دیدگاه کوتاه مدت و بلند مدت است. «پیتر سنگه» (Peter Senge) از این تلفیق به عنوان «تنش خلاقانه» (Creative tension) یاد کرده است؛ یعنی مدیران باید هم چشمانداز آینده سازمان و هم نیازهای عملیاتی فعلی آن را حفظ کنند. با این حال، بازارهای مالی ممکن است فشارهای زیادی بر مدیران تحمیل کنند تا اهداف عملکردی کوتاه مدت را برآورده و سودآوری کوتاه مدت را برجسته سازند.
چهارم، شامل معاوضه (Trade-off) بین اثربخشی و کارایی است. اثربخشی به عنوان «انجام کار صحیح» و کارایی به عنوان «انجام صحیح کار» تعریف میشوند. در واقع مدیران باید منابع را هوشمندانه تخصیص دهند و بکار بگیرند و در عین حال باید تلاش خود را برای دستیابی به اهداف کلی سازمان معطوف کنند. مدیرانی که تنها در تأمین بودجهها و اهداف کوتاهمدت متمرکز هستند، ممکن است در دستیابی به اهداف کلان باز بمانند.
فرآیند مدیریت استراتژیک
ما سه فرآیند تجزیه و تحلیل، تصمیمگیری و اقدامات را شناسایی کردهایم. در عمل این سه فرآیند که اغلب به عنوان تجزیه و تحلیل استراتژی، تدوین استراتژی و اجرای استراتژی از آنها یاد میشود، وابسته به یکدیگر هستند و در بیشتر شرکتها به ترتیب و پشت سر هم انجام نمیشوند. شکل زیر این فرآیند را نمایش میدهد.
تجزیه و تحلیل استراتژی
تجزیه و تحلیل استراتژی به عنوان نقطه آغاز این فرآیند است. تجزیه و تحلیل استراتژی یک عمل پیشرفته است که باید برای تدوین و اجرای مؤثر استراتژیها انجام شود. بسیاری از استراتژیهای سازمانی عملاً از کار میافتند؛ زیرا مدیران این سازمانها بدون تجزیه و تحلیل دقیق اهداف کلان سازمان و تجزیه و تحلیل دقیق محیط داخلی و خارجی سازمان، استراتژیها را تدوین و اجرا میکنند.
تجزیه و تحلیل اهداف آرمانی و عملیاتی سازمان: چشمانداز، مأموریت و اهداف استراتژیک یک شرکت سلسلهمراتبی از اهداف را تشکیل میدهند که از بیانیه گسترده اهداف آرمانی و اساس مزیت رقابتی تا اهداف استراتژیک مشخص و قابل اندازهگیری متغیر است.
تحلیل محیط خارجی سازمان: مدیران باید محیط را رصد و پایش کنند و همچنین رقبا را تجزیه و تحلیل نمایند. دو چارچوب در زمینه تجزیه و تحلیل محیط خارجی مطرح شده است: (1) تجزیه و تحلیل محیط عمومی که شامل عوامل جمعیتشناختی و بخشهای مثالی از استراتژی تحلیل روند اقتصادی است و (2) محیط صنعت که متشکل از رقبا و سازمانهای دیگر است که ممکن است محصولات و خدمات یک شرکت را تهدید کند.
تحلیل محیط داخلی سازمان: تجزیه و تحلیل نقاط قوت سازمان و روابط بین زنجیره ارزش شرکت را شامل میشود (برای عملیات، بازاریابی، فروش و مدیریت منابع انسانی) و به عنوان ابزاری برای کشف منابع بالقوه مزیت رقابتی برای شرکت است.
ارزیابی داراییهای فکری سازمانی: کارکنان دانشی (Knowledge worker) و سایر داراییهای فکری یک شرکت (مانند حق اختراع) محرکهای مهم مزیتهای رقابتی و درآمدزایی هستند. همچنین در این بخش نحوه شبکهسازی و ایجاد ارتباطات ارزیابی میشود. نحوه عملکرد تکنولوژی برای تسهیل همکاری بین کارکنان را نیز ارزیابی میکند.
تدوین استراتژی
تدوین استراتژی در چند سطح توسعه یافته است. نخست، استراتژی سطح کسبوکار به این موضوع میپردازد که چگونه میتوان در یک کسبوکار مشخص برای دستیابی به مزیت رقابتی، رقابت کرد. دوم، استراتژی در سطح شرکت بر چند موضوع متمرکز است:
1. در چه کسبوکارهایی باید به رقابت پرداخت
2. چگونه میتوان کسبوکارها را برای دستیابی به همافزایی مدیریت کرد؛ یعنی آنها با فعالیت در کنار یکدیگر ارزش بیشتری را نسبت به فعالیت به صورت مستقل ایجاد میکنند.
3. یک شرکت باید استراتژیهای بینالمللی را توسعه دهد.
4. مدیران باید ابتکارات کارآفرینی اثربخش را تدوین کنند.
تدوین استراتژی سطح کسبوکار: این سؤالات که شرکتها چگونه رقابت میکنند و از رقبا بهتر عمل میکنند، چگونه آنها به مزیتهای رقابتی دست مییابند و آن را حفظ میکنند در مرکز تدوین استراتژی قرار دارد. شرکتهای موفق در تلاش هستند تا زمینههایی را برای مزیت رقابتی ایجاد کنند. مزیت رقابتی از طریق رهبری هزینه یا تمایز و همچنین با تمرکز بر یک بخش محدود بازار یا بر کل صنعت به دست میآید.
تدوین استراتژی سطح شرکت: استراتژی سطح شرکت، گروه کسبوکارهای شرکت را مشخص میکند. استراتژی سطح شرکت دو سؤال را مطرح میکند: (1) در چه کسبوکارهایی باید رقابت کنیم؟ و (2) چگونه میتوانیم کسبوکارها را مدیریت و در بین کسبوکارهای مختلف همافزایی ایجاد کنیم؟
تدوین استراتژی بینالمللی: مدیران باید نه تنها در مورد مناسبترین استراتژی ورود بلکه در مورد چگونگی دستیابی به مزیتهای رقابتی در بازارهای بینالمللی تصمیمگیری کنند.
استراتژی کارآفرینانه و پویایی رقابتی: فعالیت کارآفرینانه با هدف ایجاد ارزش، موتور رشد اقتصادی است. برای دستیابی به ابتکارات کارآفرینانه باید فرصتهای مناسب شناخته شود و استراتژیهای اثربخش برای بهرهبرداری از این فرصتها تدوین شوند.
اجرای استراتژی
استراتژیها در صورتی که به درستی اجرا نشوند هیچ ارزشی ندارند. اجرای استراتژی شامل اطمینان از کنترل استراتژی مناسب و طراحی سازمانی است که روشهای مؤثر برای هماهنگی و یکپارچهسازی فعالیتهای درون شرکت و تأمینکنندگان، مشتریان و شرکا را ایجاد میکند. رهبری نقش اساسی برای اطمینان از تعهد سازمانی به تعالی و رفتاری اخلاقی دارد. همچنین باعث یادگیری و بهبود مستمر میشود و در ایجاد فرصتهای جدید به صورت کارآفرینانه فعالیت میکند.
کنترل استراتژیک و حاکمیت شرکتی: شرکتها باید دو نوع کنترل استراتژیک را اعمال کنند: نخست، کنترل اطلاعاتی ایجاب میکند که سازمانها به طور مداوم محیط را نظارت و پایش کنند و به تهدیدها و فرصتها پاسخ دهند. دوم، کنترل رفتاری شامل تعادل مناسب پاداشها و مشوقها و همچنین فرهنگها و محدودیتها است. علاوه بر این، شرکتهای موفق از حاکمیت شرکتی به صورت اثربخش استفاده میکنند.
طراحی اثربخش سازمانی: شرکتها باید ساختارها و طراحی سازمان متناسب با استراتژی داشته باشند. در محیطهای رقابتی که به سرعت در حال تغییر هستند، شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که مرزهای سازمانی آنها- درون شرکت یا بیرون از آن- انعطافپذیر و نفوذپذیرتر هستند. غالباً، سازمانها برای بهرهگیری از قابلیتهای سایر سازمانها، اتحادهای استراتژیک ایجاد میکنند.
سازمان یادگیرنده و سازمان اخلاقی: رهبران، افراد را هدایت میکنند، سازمان را طراحی و توسعه میدهند و به تعالی و رفتار اخلاقی متعهد هستند. علاوه بر این، با توجه به تغییر سریع و غیر قابل پیشبینی محیط کسبوکار، رهبران باید یک سازمان یادگیرنده ایجاد کنند تا کل سازمان بتواند از استعدادهای فردی و جمعی بهرهمند شود.
پرورش کارآفرینی شرکتی: شرکتها باید به طور مستمر پیشرفت کرده و رشد نمایند و همچنین روشهای جدید برای بازسازی سازمان خود را پیدا کنند. کارآفرینی و نوآوری شرکتی، فرصتهای جدید را در اختیار شرکتها قرار میدهد؛ از این رو، باید استراتژیهایی تدوین شود که ظرفیت نوآورانه شرکت را ارتقاء بخشد.
سخن آخر
در این مقاله به بررسی مفهوم مدیریت استراتژیک پرداخته شده است. این مفهوم به عنوان تجزیه و تحلیل، تصمیمات و اقدامات یک سازمان به منظور ایجاد و حفظ مزیت رقابتی تعریف شده است. همچنین فرآیند مدیریت استراتژیک شامل سه مرحله تجزیه و تحلیل استراتژی، تدوین استراتژی و اجرای استراتژی است.
در مرحله تجزیه و تحلیل استراتژی شامل تجزیه و تحلیل اهداف آرمانی و عملیاتی سازمان، تحلیل محیط خارجی سازمان، تحلیل محیط داخلی سازمان و ارزیابی داراییهای فکری سازمانی. مرحله تدوین استراتژی شامل تدوین استراتژی سطح کسبوکار، تدوین استراتژی سطح شرکت، تدوین استراتژی بینالمللی و استراتژی کارآفرینانه و پویایی رقابتی است. در نهایت مرحله اجرای استراتژی شامل کنترل استراتژیک و حاکمیت شرکتی، طراحی اثربخش سازمانی، سازمان یادگیرنده و سازمان اخلاقی و پرورش کارآفرینی شرکتی است.
این مقاله به دنبال آن بود تا فرایند پیچیده مدیریت استراتژیک را به مراحلی سادهتر تبدیل کند تا از طریق آن بتوان آن را اجرا کرد. از این رو این مقاله زمینهساز طراحی و اجرای استراتژی هم در شرکتهای انتفاعی و هم در شرکتهای غیر انتفاعی است.
تجزیه و تحلیل به روش وای کاف (Wyckoff)
به احتمال زیاد در مورد مراحل تجزیه و تحلیل به روش وای کاف مطالبی شنیده اید. این مقاله به شما کمک می کند تا مفاهیم مختلف روش وای کف را درک کنید و از آن برای تحلیل و معاملات استفاده کنید.
معرفی روش وای کاف
روش Wyckoff از مراحل مختلفی تشکیل شده است که تصویر زیر مراحل این روش را نشان می دهد:
معرفی مراحل وای کاف: به وسیله این مراح می توان روش وای کاف را تشخص داد.
طبق تصویر بالا مشاهده می کنید که:
- روند: ابتدا روند بازار نزولی است. یعنی قیمت به تدریج پایین می آید.
- فاز خنثی/ تجمع (Accumulation): در این قسمت روند اصلی بازار متوقف و بازار وارد دامنه محدود نوسانی شده است. در این مرحله به قطعیت نمی توان گفت که روند اصلی بازار به پایان رسیده است. معمولا در این مرحله فروشندگان توان پایین کشیدن بازار را ندارند و در عین حال بسیاری از فروشندگان در حال تثبیت سود و خروج هستند. همزمان با خروج فروشندگان هم خریداران در حال ورود به بازار هستند و اصطلاحا خریداران در حال تجمع در بازار هستند.
- شکست جعلی: این مرحله یک شکست جعلی را نشان می دهد. بدین ترتیب در نمودار فوق، در انتهای روند نزولی، بازار وارد فاز خنثی شده و سپس یک شکست جعلی روی داده است. از این رو می توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده است.
- شروع روند جدید: بازار بعد از ثبت شکست جعلی به درون فاز خنثی بازگشته است. در ادامه قیمت سقف فاز خنثی را شکسته و روند صعودی جدید به راه انداخته است.
- فاز خنثی/توزیع (Distribution): طبق تصویر بالا، سرعت روند صعودی کاهش یافته و در ادامه بازار وارد فاز خنثی شده است. در این مرحله، خریدارانی که در طول روند صعودی وارد بازار شده بودند، از بازار خارج می شوند و بازار آماده روند جدید می شوند.
- شکست جعلی: در این مرحله نیز، بازار به بالای سقف فاز خنثی عبور می کند و یک شکست جعلی دیگر یا اوج قیمتی جدید ثبت می کند. در ادامه بازار به فاز خنثی باز می گردد و بعد از شکست کف فاز خنثی حرکت نزولی به راه می اندازد.
همه بازارها از الگوی وای کاف پیروی نمی کنند، اما می توانید این الگو را به فراوانی در بازار پیدا کنید. در ادامه سناریوهای مختلف روش وای کاف تحلیل شده است.
خرید و فروش آگاهانه
مهم ترین شرکت کنندگان در بازار فارکس یا به اصطلاح بازیگران بزرگ فارکس شامل بانک های مرکزی، صندوق های تامینی، بانک های عادی و دولت ها هستند. بازیگران بزرگ کسانی هستند که بازارها را به حرکت در می آورند. دسته ای از معامله گران وجود دارد که نمی توانند یکباره وارد بازار شوند. این دسته از معامله گران (معامله گران خرد) بایستی برای خود موقعیت معاملاتی پیدا کنند. مرحله فاز خنثی در انتهای روند صعودی یا روند نزولی می تواند به نفع این معامله گران باشد. این افراد باید از موقعیتهای قبلی خود خارج شوند و سپس به دنبال موقعیت مناسبی باشند.
به معامله گران کوچک (خرد) توصیه می شود که در مراحل فاز خنثی با بازار درگیر نشوند و منتظر خروج بازار از فاز خنثی بمانند. این دسته از معامله گران، به طور اغلب رفتار و حرکت قیمت را تعقیب می کنند و معمولاً خیلی دیر وارد بازار می شوند. همانطور که می دانید به معامله گران پیشنهاد می شود تا مطابق روند بازار معامله کنند. از این رو معامله گران خرده منتظر می مانند تا روند بازار مشخص شود. با این حال ممکن است که ورود به معامله در نزدیکی منطقه ای که بازیگران بزرگ معامله می کنند، سود بیشتری داشته باشد.
مرحله اول وای کاف: برخورد مجدد
نمودار زیر یک مثال ساده برای الگوی وای کاف است، زیرا مراحل روند، فاز خنثی و شکست جعلی را به خوبی نشان می دهد.
آموزش فارکس – مثال ساده برای روش وای کاف، این مثال برخورد مجدد در بازار را به خوبی نشان می دهد.
در تصویر فوق، قیمت برای مدت کوتاهی زیر کف قیمتی قبلی معامله شده اما بازار موفق به ادامه روند نزولی نشده است. هم چنین کندل های نزولی بسیار کوچک و کم قدرت شکل گرفته اند. ولی کندل های صعودی بسیار قوی و بزرگ بودند که نشان دهنده شکل گیری شکست جعلی است. بعد از این که شکست جعلی رخ داده، بازار صعود کرده است. در این حین بسیاری از معامله گران می توانستند بعد از شکست جعلی وارد معامله شوند و حد ضرر خود را بر اساس حرکت بازار تغییر دهند. در ادامه بازار به حرکت صعودی خود ادامه داده و از فاز خنثی خارج شده است. در برخورد مجدد بازار به سقف فاز خنثی، سیگنال خرید دیگری صادر شده است.
رفتار قیمت قبل از شکست سطح قیمتی
قبل از این که قیمت سقف یا کف فاز خنثی را بشکند، یک کاهش/افزایش جزئی (Lower-Bounce) رخ می دهد. به تصویر زیر نگاه کنید، رفتار قیمت قبل از شکست سطح قیمتی را به خوبی نشان می دهد. همانطور که مشاهده می کنید، روند بازار خنثی بوده است. فروشندگان با ثبت کندل های نزولی بزرگ، قیمت را به سطح حمایتی (کف فاز خنثی) رسانده اند. سپس خریداران سعی کرده اند که قیمت را بالاتر ببرند، اما موفق نشده اند، به طوریکه بازار به اوج قیمتی اخیر نیز نرسیده است که نشان دهنده افزایش جزئی قبل از شکست حمایت است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که کنترل بازار در دست فروشندگان بوده است.
اموزش فارکس – مثال ساده برای افزایش جزئی
مرحله دوم وای کاف: شکست جعلی
گاهی اوقات شکست جعلی بازار فقط با یک کندل قیمتی اتفاق می افتد. بدین صورت که دنباله کندل قیمتی، خارج از سطح کلیدی باشد. به عنوان مثال فرض کنید، قیمت به زیر یک حمایت کلیدی روزانه نفوذ می کند و در انتهای روز معاملاتی، کندل بالای این سطح حمایتی بسته می شود. در این صورت می توان گفت شکست سطح حمایتی جعلی بوده است. به تصویر زیر نگاه کنید، فاز خنثی با دو خط افقی مشخص شده است. قبل از این که بازار سقف فاز خنثی را بشکند، به سمت پایین حرکت کرده و کاهش جزئی اتفاق افتاده است. هم چنین شکست جعلی (دنباله کندل قیمتی) در کف فاز خنثی تشکیل شده است که این امر نیز نشانگر فشار خرید بیشتر در بازار است.
در ادامه بازار سقف فاز خنثی را شکسته و بعد از برخورد مجدد به آن، روند صعودی جدید شروع شده است. برخورد مجدد در این مثال نشان می دهد که چرا بهتر است معامله گران حدضرر خود را در اطراف نقطه شکست قرار ندهند. زیرا احتمال برخورد مجدد بازار به سطح شکسته شده و بسته شدن معامله با ضرر وجود دارد.
آموزش فارکس – مثال ساده برای روش وای کاف، این مثال شکست جعلی در فاز خنثی را نشان می دهد.
مرحله سوم روش وای کاف: فاز خنثی
آموزش فارکس – مثال ساده باری روش وای کاف، این مثال فاز خنثی در مراحل وای کاف را نشان می دهد.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در سمت چپ نمودار در انتهای روند نزولی، بازار در فاز خنثی کوتاه مدت نوسان کرده است. ورود بازار به فاز خنثی و نوسان قیمت در یک محدوده، نشان دهنده پایان روند نزولی است. هم چنین سرعت روند نزولی کاهش یافته است. اگر بعد از روند نزولی یک بازگشت قوی اتفاق بیفتد، می توان گفت که روند صعودی جدید قوی تر خواهد بود. در مرحله شکست جعلی نیز شکست جعلی بسیار قوی در قالب پین بار ظاهر شده است که نشان می دهد، قدرت بازار در حال تغییر است. بعد از شکست جعلی، کندل صعودی بسیار با قدرت بسته شده است.
بدین ترتیب می توان گفت چندین عامل نشانگر شروع روند صعودی جدید در آینده هستند. برای یک سیستم معاملاتی موفق و مطمئن، جمع آوری فاکتور های تلاقی یا اصل انطباق می تواند بسیار مهم باشد. هر چه اصل انطباق قوی تر باشد، معامله شما بیشتر قابل اعتماد خواهد بود. در ادامه بازار سقف فاز خنثی را شکسته و بعد از برخورد مجدد به آن صعود کرده است. برخورد مجدد یک الگوی مهم بازار است و ارزش مطالعه دارد.
در سمت راست نمودار، بازار در انتهای روند صعودی وارد فاز خنثی شده است و یک شکست جعلی رخ داده است. شکست جعلی سقف فاز خنثی، با یک کندل قیمتی اتفاق افتاده و بالاتر از اوج های قیمتی قبلی است. معامله گران می توانستند بعد از تشکیل شکست جعلی، وارد معامله فروش شوند. کف فاز خنثی با حمایت کلیدی انطباق داشته است. معامله با خط حمایت/مقاومت کلیدی بسیار آسانتر از خط روندی است. در ادامه نیز شکست فاز خنثی با برخورد مجدد همراه بوده است.
مرحله چهارم: وای کاف و واگرایی ها
واگرایی های صعودی و نزولی به خوبی با روش وای کاف ترکیب می شوند. یک واگرایی نشان دهنده این است که قدرت روند فعلی بازار در حال کاهش است. همانطور که می دانید روش وای کاف در مورد درک ساختار و قدرت روند بازار است. در نمودار زیر، بازار در فاز خنثی قرار دارد و در اندیکاتور RSI واگرایی دیده می شود. بدین ترتیب می توان فهمید که حرکت صعودی قدرت خود را از دست داده است. موج های روند صعودی کوتاه تر و کوچک تر شده اند. در ادامه بازار بعد از شکست فاز خنثی، بلافاصله سقوط کرده است.
بعد از مرحله شکست جعلی، کندل های نزولی قوی شده اند و این امر باعث تغییر قدرت بین فروشندگان و خریداران شده است. بعد از شکست فاز خنثی، روند نزولی بلافاصله موفقیت آمیز نبوده اما یک بار دیگر قیمت به منطقه شکست بازگشته و حرکت نزولی را از سر گرفته است.
آموزش فارکس-مثال ساده برای وای کاف، این تصویر واگرایی بین قیمت و اندیکاتور RSI را نشان می دهد.
مرحله پنجم: مرحله شکست جعلی و باندهای بولینگر
زمانی که نوبت به شناسایی الگوهای فاز خنثی می رسد، باندهای بولینگر بولینگر ابزار مناسبی برای این کار هستند. باندهای بولینگر انحراف معیار حرکت قیمت را اندازه گیری می کنند، به این معنی که اگر قیمت خارج از باندهای بولینگر باشد، یک اتفاق مهم است. اکثر حرکات قیمتی در عرض باندهای بولینگر انجام می شوند. به تصویر زیر نگاه کنید، بازار در فاز خنثی نوسان می کند. شکست جعلی بالای سقف فاز خنثی و باند بالایی بولینگر اتفاق افتاده است که نشان دهنده یک نقطه تلاقی دیگر است. هرچه اوج قوی تر باشد و سایر فاکتورهای تلاقی تجزیه و تحلیل روند را تأیید کنند، احتمالاً روند معکوس خواهد شد.
تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟
کسبوکارها برای جلب مشتریان بیشتر، بهدست آوردن سهم بیشتری از بازار، افزایش فروش، کسب سود بیشتر و بهطور کلی برای موفقیت در کسبوکار، باید محصولاتی را به مشتریان عرضه کنند که بهتر از سایر رقبا نیازهای آنها را برآورده کند. بنابراین استراتژیهای بازاریابی، نهتنها نیاز مصرفکنندگان هدف، بلکه باید خط مشی رقبا را نیز مورد بررسی قرار دهد که اولین گام برای رسیدن به این هدف «تحلیل رقبا» است.
در ادامه به بررسی مفهوم تحلیل رقبا خواهیم پرداخت و مراحل شناسایی رقبا و چگونگی انجام آن را بررسی خواهیم کرد.
مفهوم تحلیل رقبا
تحلیل رقبا، فرایند مثالی از استراتژی تحلیل روند ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبای فعلی و رقبای بالقوه است، که امکان شناسایی و بررسی فرصتها و تهدیدات را فراهم میکند. به بیان واضحتر آنالیز رقبا، به روند شناسایی رقبای اصلی گفته میشود که طی آن، اهداف، نقاط قوت و ضعف، خط مشیها و الگوهای واکنشی آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. در پایان، رقبایی که باید به آنها حمله کرد و رقبایی که باید از آنها دوری کرد، مشخص میشوند.
مزایای تحلیل رقبا
در هنگام تجزیه و تحلیل رقبا این سوال مطرح میشود که شرکت ها در انجام این فرایند باید چه اطلاعاتی از رقبای خود بهدست آورند؟ یافتن پاسخ مناسب برای پرسشهایی که در ادامه میآید، اطلاعات ما از رقبا را بهخوبی تکمیل میکند.
- رقبای شما چه کسانی هستند؟
- اهداف آنها چیست؟
- خطمشی آنها چیست؟
- چه محصولاتی را به فروش میرسانند؟
- سهم بازار هریک از رقبا چقدر است؟
- رقبا از کدام رسانه برای تبلیغات استفاده میکنند؟
- نقاط قوت و ضعف هریک از آنها چیست؟
- و…
از طریق آنالیز رقبا، علاوهبر یافتن پاسخ مناسب برای این پرسشها، میتوان راهی سریع و آسان برای مقایسه محصولات و خدمات شرکتهای تولید کننده مشابه در بازار پیدا کرد.
چطور تحلیل رقبا انجام دهیم؟
حال که با مفهوم تحلیل رقبا و مزایای آن آشنا شدیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که مدل تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام میشود؟ برای انجام تحلیل رقبا، عبور از 2 مرحله لازم است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
جمعآوری اطلاعات رقابتی
هرچند داشتن رقیب موضوع خوشحالکنندهای نیست، اما بههرحال در هر کسبوکاری رقیب وجود دارد و شما باید برای شناسایی آن اقدام کنید. در این مثالی از استراتژی تحلیل روند صورت میتوانید از نقاط قوت و ضعف، چشمانداز و اهداف آنها آگاه شوید. همچنین شناسایی، درک و نظارت بر رقبا موجب میشود هرگز نگران وجود آنها نباشید. به این فرایند «جمعآوری اطلاعات رقابتی» گفته میشود.
تحقیق رقبا
هرچند برای پیدا کردن رقبای تجاری، راههای زیادی وجود دارد، اما گوگل و آمازون مهمترین سایتها برای انجام تحقیق رقبا هستند. ابتدا نام تجاری خود را جستوجو کنید، سپس بهدنبال سرچ ایده محصول خود بروید. با استفاده از کلیدواژههای متنوع، میتوانید کسبوکارهای مشابه، همچنین شبکههای اجتماعی فعال آنها را پیدا کنید. رتبه الکسای رقبای خود را نیز حتما چک کنید. در هنگام چیدا کردن رقبا، میان آنها تمایز ایجاد کنید. مثلا رقبایی که ممکن است نظر مشتریان شما را جلب کنند در یک دسته قرار دهید و رقبایی که بهطور مستقیم با کسبوکار شما رقابت نمیکنند در دستهای دیگر قرار دهید. بهاین ترتیب میتوانید در مورد تحلیل رقبا یک دیدگاه کلی بهدست آورید.
مراحل تحلیل رقبا
مراحل اصلی تجزیه و تحلیل رقبا در کسبوکار شامل 6 مورد است که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
شناسایی رقبا
شرکتها معمولا با طیف گستردهای از رقبا روبهرو هستند. بهطور کلی یک شرکت میتواند تمام شرکتهایی که کالاها و خدمات مشابه تولید میکنند را رقیب خود بداند. همچنین رقبای یک شرکت را میتوان تمامی شرکتهایی دانست که کالاهای تولیدی آنها، خدمات مشابهی را تامین میکند.
تعیین اهداف رقبا
مدیر بازاریابی پس از شناسایی رقبای اصلی، باید از خود بپرسد هریک از رقبا بهدنبال چه هدفی هستند و انگیزه رفتاری هرکدام چیست؟
در ابتدا ممکن است اینطور به نظر برسد که هدف رقبا فقط «به حداکثر رساندن سود» است و تمام فعالیتهای آنها بر اساس این هدف پایهگذاری شده است. اما باید توجه داشت، هدف شرکتها از نظر اهمیتی که برای سود کوتاه مدت و سود بلند مدت، قائل هستند، متفاوت است. همچنین ممکن است شرکتی برخلاف تصور ما،«تامین رضایت مصرفکنندگان» را در اولویت اهداف خود قرار دهد. بنابراین در تحلیل رقبا، علاوهبر توجه به هدف «سود آوری»، باید به سایر اهدافی که توسط آنها درنظر گرفته میشود، مانند رشد سهم بازار، ارائه خدمات برتر و… نیز توجه کرد. اطلاع از ترکیب اهداف رقیب، روشن میکند که آیا او از وضعیت فعلی خود راضی است؟ در مقابل اقدامات رقابتی مختلف، چگونه از خود واکنش نشان خواهد داد؟
شناسایی خط مشی رقبا
در فرایند تحلیل رقبا، هرچه خطمشی یک موسسه به خط مشی موسسه دیگر شبیهتر باشد، رقابت میان آنها فشردهتر است.
یک شرکت برای طراحی خط مشی مناسب، باید تمامی ابعاد شرکت رقیب را مورد بررسی قرار دهد و از کیفیت کالاهای تولیدی، ویژگیها و ترکیب آنها، خدمات مشتریان، سیاست تعیین قیمت فروش، پوشش توزیعی، خط مشی فروشندگان، طرحهای تبلیغاتی و… در شرکت رقیب، اطلاع کامل داشته باشد. همچنین باید جزییات خط مشی تحقیق و توسعه، تولید، خرید، امور مالی و سایر خط مشیهای شرکت رقیب را نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.
برای تهیه یک خط مشی موثر و کارامد، شرکت باید رقبا، مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل خود را باهم درنظر داشته باشد و بهطور مرتب آها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. سپس نسبت به تهیه خط مشیهای بازاریابی رقابتی اقدام کند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که باید خط مشیهایی تهیه کرد که شرکت را در مقابل رقبا در جایگاهی ممتاز قرار داده و توانمندترین مزیت رقابتی را ایجاد کند.
ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبا
این بخش را با طرح یک سوال آغاز میکنیم: «آیا رقبای شرکت، قادر هستند با اجرای خط مشیهای خود به اهدافشان برسند؟»
در فرایند تجزیه و تحلیل رقبا، بازاریابان باید از نقاط قوت و ضعف رقیبان خود اطلاع داشتهباشند. برای این منظور، شرکت باید نسبت به جمعآوری اطلاعات ارزشمند و کلیدی رقبای خود در چند سال گذشته اقدام کند. با این اطلاعات، شرکت نسبت به اهداف، خط مشیها و عملکرد رقبا آگاهی پیدا میکند و بهاین ترتیب میتواند برآورد درستتری نسبت به نقاط قوت و ضعف رقبای خود بهدست آورد. در روند تحلیل رقبا از سایر منابع اطلاعاتی مانند تحقیقات بازاریابی، تجربیات شخصی، شنیدهها، شایعات و… نیز میتوان به اطلاعات مهمی دست یافت. مثلا در تحقیقی راجع به تجزیه و تحلیل فایده از نظر مشتری، میتوان از مشتریان پرسید چه مزایایی برای آنها ارزشمند است؟ بهنظر آنها شرکتی که از آن خدمات و محصولات دریافت میکنند، دارای چه ویژگی مهمی است؟ و… این اطلاعات، نشان میدهد کدام یک از رقبا بیدفاع هستند و باید به آنها حمله شود؟ روشهای حمله به آنها کدام است؟ علاوهبر این، به کمک این اطلاعات، نقاط آسیب پذیر شرکت در قبال حركات رقبا نیز آشکار می شود.
همچنین شرکت حین بررسی شرکتهای رقیب باید مفروضات غلط آنها در کسبوکار را نیز بشناسد. زیرا بسیاری از شرکتها بر این باورند که: «کالای تولیدی ما، دارای بالاترین کیفیت است»، «مشتریان به قیمت بیشتر از خدمات اهمیت میدهند» و… بهاین شکل قربانی ارزیابی غلط خود میشوند. اگر رقیبی فعالیت خود را بر یک پندار غلط بنا نهاده باشد، سایر رقبا می توانند از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
برآورد الگوهای واکنشی رقبا
اهداف، خط مشیها و نقاط قوت و ضعف رقبا تا اندازهای گویای واکنشهای آنها در مقابل تحرکاتی مانند کاهش قیمت فروش، افزایش بودجه تبلیغات، معرفی کالاهای جدید و… است.
در رویارویی با این مسائل، هرکدام از رقبا عکسالعمل متفاوتی از خود نشان میدهند. بعضی در مقابل حرکت رقیب، واکنش چندان سریع و شدیدی ندارند، شاید چون آنها مشتریان خود را بسیار وفادار میپندارند، یا شاید بهموقع متوجه رقیب نمیشوند، یا منابع مالی لازم برای انجام واکنش را در اختیار ندارند.
بعضی دیگر فقط در مقابل حملات خاصی از خود واکنش نشان میدهند، مثلا ممکن است فقط نسبت به کاهش قیمت فروش از خود عکسالعمل نشان دهند. بعضی نیز در مقابل هر نوع حملهای از خود واکنش سریع و شدیدی بروز میدهند.
برخی از شرکتهای رقیب نیز دارای همزیستی مسالمتآمیز هستند و بعضی همواره در حال جدال. بهطور کلی، اطلاع از نحوه مثالی از استراتژی تحلیل روند واکنش رقبا اين امکان را برای شرکت فراهم میکند که بهترين برنامهها را براى حمله به آنها تدارک ببيند و به بهترين شکل ممکن از وضعيت فعلى خود دفاع کند.
انتخاب رقبا برای حمله یا گریز
مدیر بازاریابی با توجه به تحقیقات و اطلاعات جمعآوری شده در مراحل قبل، باید درمورد نحوه رفتار با رقبا تصمیمگیری کند.
بهعنوان مثال، در تحلیل رقبا بیشتر شرکتها ترجیح میدهند، رقبای ضعیف را آماج حمله قرار دهند، چون این کار به زمان و هزینه کمتری نیاز دارد. اما از طرفی حمله به این دسته از رقبا، بهره چندانی ندارد. کسبوکارها برای افزایش تواناییهای خود باید با رقبای قوی نیز روبهرو شوند، بدون شک موفقیت در مقابل این دسته از رقبا، بهره بیشتری در بر دارد.
ابزار تحلیل رقبا
ابزارهای متعددی برای شناسایی تحلیل رقبا در کسبوکار وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد. به کمک این ابزارها میتوانید رقبای خود را پیگیری کرده و بررسی کنید آنها در چه شرایط هستند.
الکسا: نظارت بر ترافیک
الکسا از ابزارهای آنالیز ترافیک وب است، به کمک این ابزار میتوانید ترافیک وبسایتهای رقیب و همچنین وبسایت شخصی خود را ردیابی کنید. الکسا از ابزارهایی است که می تواند به شما برای تبدیل داده به ارزش رقابتی در تجارت کمک کند.
SE Ranking
به شما کمک میکند رتبهبندی جستوجوی رقبا را در هر موتور جستوجو و مناطق هدف کنترل کنید (حداکثر پنج پروژه در هر وب سایت). همچنین به کمک این ابزار می توانید گزارشهای مفصلی در مورد آنالیز رقبا در سئو اصلی از جمله دادههای میانگین موقعیت آنها، پیشبینی ترافیک سایت و… دریافت کنید. علاوهبر این میتوانید دادهها را برای صفحه اول هر جستوجو، جمعآوری کرده و با مشاهده آنها در مورد عملکرد رقبا اطلاعات مناسبی به دست آورید.
Monitor Backlinks
به کمک این ابزار میتوانید بکلینکهای مختلف رقبا را ردیابی کرده و لینکهای بیکیفیت و باکیفیت را پیدا کنید. این موضوع میتواند به تجزیه و تحلیل لینکهای وبلاگ نویسان و مسئولان وب در زمینه فعالیت شما کمک کند تا استراتژی ساخت لینک خود را پیش ببرید، پیوندهایی با کیفیت از رقبای خود ایجاد کنید و محتوای طعمههای پیوند را بنویسید. همچنین با استفاده از این ابزار می توانید بر اساس موقعیتیابی کلمات کلیدی و تلاش برای افزایش بکلینک های خوب، به یک وب سایت خاص، میزان افزایش ترافیک را تخمین بزنید.
Spy Fu: مشاهده کلمات کلیدی رقیب
این ابزار قدرتمند، این امکان را برای شما فراهم میکند تا دادههای کلمات کلیدی رقبا را هم در جستجوی ارگانیک و هم در AdWords مشاهده کنید. همچنین این ابزار شرایطی فراهم می آورد تا کلمات کلیدی مرتبطتری نیز به دست آورید. شما فقط با اضافه کردن کلمات کلیدی رقبا، میتوانید تعداد زیادی از استراتژیهای آنها را مشاهده کنید.
Open Site Explorer: کنترل پیوندهای پشتیبان
نوعی ابزار شناخته شده با کاربرد آسان از Moz است که به نظارت بر بک لینک کمک میکند. به کمک این ابزار نهتنها میتوانید پیوندهای پشتیبان همه رقبا را دنبال کنید، بلکه میتوانید برای بهبود استراتژیهای ایجاد لینک خود نیز استفاده کنید. نکته حائز اهمیت این است که میتوانید دادههای صفحه و اختیارات دامنه، انکر تکست، دامنههای پیوند دهنده و پیوندها را تا ۵ وب سایت مقایسه کنید.
Moat: مکان تبلیغ را پیدا کنید
Moat ابزاری چند منظوره برای صنعت تبلیغات است. به کمک آن متوجه میشوید چه تبلیغاتی برای وبسایتهای مختلف و برندهای برتر اجرا میشود. همچنین به کمک این ابزار میتوانید مکانها و اندازه تبلیغاتی که اخیرا نمایش داده شده را نیز مشاهده کنید. به طور کلی، Moat یک راهنمای گام به گام درمورد محل قرار دادن تبلیغات شخصی ارائه میدهد و میتواند به برندینگ شما کمک کند.
ISpionage: ردیابی کلمات کلیدی
این ابزار به شما میگوید رقبا، چه جستوجوهای ارگانیکی انجام میدهند. این مجموعه ابزارهایی دارد که شامل بررسی سئو رقبا، نظارت اجتماعی و پیگیری کلمات کلیدی است.
Followerwonk : دنبال کنندگان توییتر را تجزیه و تحلیل کنید
این ابزار جهت تقویت استراتژیهای بازاریابی توییتر، هر پروفایل توییتری را به صورت رایگان تجزیه و تحلیل میکند و طیف گسترده ای از جزئیات، مانند توییتهای اخیر، بایگانی، مکانها و اختیارات فالوئرها را فراهم میکند تا یک تصویر کلی از توییتر رقبا به دست آورید.
Ontolo: برای بازاریابی محتوا
آنتولو، ابزاری مناسب برای نظارت بر بکلینک و بازاریابی محتوا است. به کمک این ابزار میتوانید برای تعیین موضوعات محتوایی، دستیابی به نویسندگان، بهبود استراتژیهای ایجاد لینک و… اقدام کنید.
و در انتها…
همانطور که بیان شد، برای موفق بودن در کسبوکار و پیشی گرفتن از رقیبان، انجام فرایند آنالیز و تحلیل رقبا ضروری است. برای انجام آن، ابتدا باید به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید، سپس با شناسایی کامل رقبا، کسبوکار هرکدام را تجزیه و تحلیل کرده و یک مدل تحلیل رقبا آماده کنید. حالا باید رفتار کاری خود را طوری تنظیم کنید که مشتریان، شما را بر رقبا ترجیح دهند و به سمت شما بیایند.مثالی از استراتژی تحلیل روند
در این نوشتار ضمن بیان مفهوم تحلیل رقبا، مراحل آن و همچنین ابزارهای تحلیل رقبا در کسبوکار مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.
صفرتا صد استراتژی مدیریت دانش در سازمانها
در مطالعات مدیریت دانش، مفاهیم مربوط به نگرش استراتژیک مدیریت دانش، جز مفاهیم جدید و ابداعی به شمار میرود. افزون بر این در خصوص تعریف دو مفهوم "استراتژی مدیریت دانش" و "استراتژی دانش" میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. برخی از صاحبنظران این دو مفهوم را به یک معنا در نظر گرفتهاند. اما با توجه به تفاوت ماهیت و کارکرد آنها در سازمانها، اغلب صاحبنظران و نویسندگان این حوزه، تعاریف متفاوتی را ارائه کردهاند.
- دانش مشتری؛ مهمترین مزیت رقابتی کسبوکارها
- چارچوب APO در مدیریت دانش؛ از مبانی تا اجرا
- بررسی ارتباط میان فرهنگ کشورها و مدیریت دانش
- صفرتا صد استراتژی مدیریت دانش در سازمانها
- 15 مزیت مدیریت دانش برای سازمانها
به طور کلی میتوان گفت استراتژی مدیریت دانش بر مبنای دستهبندی دانش به انواع دانش آشکار و دانش پنهان تعریف میشود. استراتژی مدیریت دانش بیان میکند که سازمان جهت مدیریت داراییهای دانشی خود و اجرای مراحل فرایندهای مدیریت دانش (شامل کسب، خلق، انتقال و به کارگیری دانش)، چگونه و با چه حجم سرمایهگذاری بایستی بر داراییهای دانشی کنترل داشته و از دانشهای صریح و ضمنی موجود در سازمان بهرهگیری کند. به عبارت دیگر استراتژی مدیریت دانش میزان اهمیت داراییهای دانشی را آشکار میسازد. در حالیکه تدوین استراتژی دانش در انتخاب نوع، عمق و منبع دانش مورد نیاز به سازمان کمک میکند.
استراتژی به معنای علم و هنر تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمهایی است که سازمان را قادر میسازد تا با استفاده از منابع استراتژیک به اهداف استراتژیک دست یابد. دارا بودن یک استراتژی روشن و برنامهریزی شده، یکی از راههای رسیدن به موفقیت در مدیریت دانش به شمار میرود. این استراتژی عامل مهمی برای سازمان است تا بتواند منابع و تواناییهای خود را برای دستیابی به اهداف مدیریت دانش سازماندهی کند. به عبارت دیگر استراتژی باید بتواند به مسائل ضروری کسبوکار کمک کند. در این راستا ایجاد استراتژی برای مدیریت دانش به یکی از دغدغههای محققان این حوزه بدل شده است.
همانطور که بیان شد از استراتژیهای مدیریت دانش در فرآیند شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم و به کارگیری دانش استفاده میشود. از جمله رویکردهای شاخص در هر یک از مراحل مدیریت دانش در سازمان، میتوان موارد زیر را برشمرد.
رویکردهای استراتژیک شناسایی دانش:
- شناسایی دانشهایی حیاتی برای سازمان که اکنون در اختیار سازمان نبوده و یا به مقدار کافی در دسترس قرار ندارد.
- دانشی که به صورت گسترده در سازمان وجود دارد اما مدیریت صحیحی جهت تسهیم آن تعریف نشده است.
- دانشهایی که در آستانه از بین رفتن میباشند.
- دانشهایی که توسط پیمانکاران، تامینکنندگان و شرکای تجاری نگهداری میشوند.
رویکردهای استراتژیک کسب دانش:
- استخدام افراد جدید
- استخراج دانش خبرگان
- خرید دانش فنی مورد نیاز
- تعامل با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی
رویکردهای استراتژیک توسعه دانش:
- تحقیقات کاربردی
- تحقیقات بنیادی
- تحقیقات توسعهای
- تحقیقات بهبودی و مروری
رویکردهای استراتژیک تسهیم دانش:
- استفاده از سامانه جامع تبادل دانش
- توسعه انجمنهای خبرگی
- توسعه فرهنگ کاری مشترک
- انگیزش تسهیم دانش
رویکردهای استراتژیک استفاده از دانش:
- استراتژی انسان محور
- استراتژی منفعل
- استراتژی پویا
- استراتژی سیستم محور
ارتباط میان استراتژی سازمان و مدیریت دانش
استراتژی سازمانها شامل چهار رکن اصلی است: تحلیل، واکنش، حالت تدافعی و آیندهنگری. اما چطور میتوان از این چهار ستون برای پیشبرد اهداف مدیریت دانش استفاده کرد؟
تحلیل: در این گام مشکلات به صورت ریشهای تحلیل شده تا بهترین راهحلها ارائه شود. این اقدام منجر به تخصیص بهینه منابع برای حل مسائل و دستیابی به اهداف سازمانی میشود.
کنشگری: شرکت به طور مستمر به دنبال فرصتهای در حال ظهور در محیط کسبوکار خود است و فعالانه در راستای بهرهبرداری از فرصتها تلاش میکند.
حالت تدافعی: این استراتژی از طریق تجزیه و تحلیل مستمر بودجه و نقاط ضعف منجر به افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشود.
آیندهنگری: در این استراتژی فرآیند تصمیمگیری رویکردی دو سویه اتخاذ میکند و همزمان بر کارایی بلند مدت و کوتاه مدت تاکید میکند.
استراتژی تجزیه و تحلیل شامل شناسایی مشکلات و دلایل اصلی وقوع آنها و همچنین خلق راهکارهای جدید به منظور رفع مسائل میباشد. به عنوان مثال استراتژی تجزیه و تحلیل ارتباط زیادی با ظرفیت شرکتها برای تولید ایده و دانش جدید داشته و نقش اساسی در کسب دانش دارد. بنابراین استراتژی تجزیه و تحلیل میتواند روند ایجاد دانش و نوآوری را بهبود بخشد و کیفیت محصولات و خدمات شرکتها را افزایش دهد.
مدیران علاقمند به استراتژی کنشگرا (شناسایی فرصتهای جدید و پاسخ پیشگیرانه به چالشهای فعلی با استفاده از محیط برون سازمانی) به دنبال افزایش محدوده کنترل و نظارت خود میباشند. بنابراین این استراتژی میتواند از طریق توسعه تعاملات با محیط بیرونی، کیفیت دانشهای موجود را افزایش داده و به حجم انبوهی از دانش دست یابد. از آنجا که مدیران به طور موثر از مدیریت دانش برای پروژهها و سرمایهگذاریهای سازمانی استفاده میکنند، به تحقیقات مستمر از محیطهای کسب و کار بیرونی نیاز دارند. استراتژی کنشگرا، شرکتها را قادر میسازد تا تغییرات موجود در محیطهای برون سازمانی را شناسایی کرده و با کمک آن به این تحولات پاسخ دهند.
علیرغم ضروری دانستن استفاده از استراتژی دفاعی توسط برخی مدیران، این رویکرد تاثیری منفی بر حیطه کنترل آنها میگذارد. با این حال رویکرد دفاعی باعث افزایش کارایی از طریق کاهش هزینهها میشود و مثالی از استراتژی تحلیل روند به نوبه خود روند استفاده مجدد از دانش در شرکتها را افزایش میدهد.
در نهایت نیز استراتژی آیندهنگر میتواند از طریق ارائه دستورالعملهای روشن به منظور بررسی محیط آینده کسب و کار، تجزیه و تحلیل "چه میشود (What-if analysis) " و تخصیص منابع سازمانی مورد نیاز، عملکرد مدیریت دانش را ارتقا دهد. این امر در محدوده اجرایی کنترل مدیران قرار میگیرد و ریسکهای پروژه را محدود میکند. بنابراین استراتژی شرکت ارتباط مثبتی با عملکرد مدیریت دانش دارد.
کاربردیترین استراتژی مدیریت دانش در دوره فراگیری ویروس کووید-19
چرخه دانش شامل فرآیند تجمیع، یکپارچگی و ساختاردهی مجدد دانش میباشد و توجه به این چرخه برای تشخیص چالشهای مرتبط با شیوع ویروس کرونا و واکنش سریع و موثر نسبت به آن، بسیار کاربردی است. گام اول در این مدل، از طریق جمعآوری سرمایههای فکری سازمان و دانش حاصل از محیطهای بیرونی (ذینفعان، مشتریان و غیره) انجام میشود. در گام دوم، دانش سازمانی را باید برای افزایش اثربخشی و کارایی سیستم و فرآیندهای کاری یکپارچه کرد و در گام سوم، دانش موجود در سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات محیطی و چالشهای جدید در زمان کووید-19 مجدد ساختاردهی میشود.
استراتژی فارکس چیست؟ + معرفی 8 مورد از بهترین استراتژی های فارکس
امروزه با رشد تکنولوژی و تبدیل شدن بازارهای مالی به یک روش محبوب کسب درآمد، معاملات در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال و فارکس توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است. یکی از این بازارهای محبوب که در حال حاظر در رتبه بزرگترین بازار مالی قرار دارد، بازار جهانی فارکس است. فارکس در واقع بازاری است که به کاربران این امکان را میدهد تا بتوانند ارزهای بومی و مدرن را معامله کنند. به عبارتی بازار فارکس مخصوص ارزهای فیات کشورهای مختلف است. البته همانطور که میدانید سرمایه گذاری در بازارهای مالی به خصوص فارکس نیازمند کسب مهارت و تجربه است و از آن مهمتر نیازمند یک استراتژی مفید و سودمند است.
در این نوشتار قصد داریم تا دقیق ترین استراتژی فارکس، ساده ترین استراتژی فارکس و بهترین استراتژی فارکس را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم و شما را با نحوه دانلود استراتژی فارکس آشنا کنیم؛ با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
استراتژی در گستردهترین معنای خود، ابزاری است که تحقق اهداف را برای افراد سادهتر میکند. حال زمانی که از استراتژی معاملاتی یا استراتژی ترید در بازارهای مالی استفاده میشود به معنای تاکتیک و برنامه نویسی از آن یاد میشود. در واقع مدت زمانی که طول میکشد تا تریدر یا معاملهگر یک جفت ارز را انتخاب کند و زمان ورود و خروج از آن را پیدا کند، استراتژی معاملاتی گویند. به زبان سادهتر استراتژی فارکس به معاملهگران کمک میکند تا با تحلیل و بررسی بازار بتوانند تا حدودی وضعیت آینده بازار را پیشبینی کنند و به این شکل تا حد زیادی ریسک معاملات خود را پایین بیاورند. تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال از مثالهای بارز استراتژی معاملاتی هستند. جهت یادگیری میتوانید مقاله آموزش تحلیل تکنیکال و تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندمنتال را مطالعه کنند.
بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
تاکنون استراتژیهای مختلفی توسط مدرسان بزرگ ایجاد شده است که گاهاً سوددهی را به چندین برابر رسانده است؛ اما دقیق ترین استراتژی فارکس کدام است؟ همانطور که در مقالات پیشین گفته شد، استراتژی ترید کاملاً به شرایط خود شخص معاملهگر بستگی دارد و قطعاً نمیتوان از یک استراتژی برای تمامی روشهای معامله استفاده کرد. بهتر است بدانید توصیهای که اکثر معاملهگران و سرمایه گذاران موفق در کتابهای خود کردهاند این است که سعی کنید برای شروع معاملات خود به جای استفاده از یک استراتژی از چند استراتژی استفاده کنید و متکی به یک استراتژی نباشید.
در نظر داشته باشید که برای انتخاب بهترین استراتژی فارکس باید به چند عامل مختلف توجه کنید. به عنوان مثال پیش از استفاده از استراتژی باید هدف و منبع معامله خود را مشخص کنید. در ادامه 8 مورد از سودده ترین استراتژی های فارکس را در اختیار شما عزیزان قرار دادیم تا انتخاب بهترین استراتژی فارکس و نحوه دانلود استراتژی فارکس را برای شما سادهتر کرده باشیم.
انواع استراتژی فارکس
در ادامه شما را با انواع استراتژی ترید فارکس آشنا خواهیم کرد؛ توجه داشته باشید در این قسمت میتوانید با مقایسه مدت زمان معامله، نسبت ریسک به پاداش معامله و… بهترین و ساده ترین استراتژی فارکس را انتخاب کنید.
استراتژی ترید با پرایس اکشن در فارکس
به بیان ساده، پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که به معاملهگران در بازارهای مالی به خصوص مارکت ارزهای دیجیتال این امکان را میدهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را با توجه به حرکتهای اخیر و واقعی قیمت اتخاذ کنند. معاملهگران میتوانند برای انجام معاملات از پرایس اکشن در فارکس استفاده کنند یا حتی به عنوان یک اندیکاتور جدا از پرایس اکشنها در معاملات خود استفاده کنند. به طور معمول از تحلیل فاندمنتال به ندرت در استراتژی های پرایس اکشن در فارکس استفاده میشود؛ اما شما میتوانید با ادغام چند رویداد اقتصادی مختلف به عنوان یک فاکتور اثبات کننده استفاده کنید.
مدت زمان معامله در استراتژی ترید پرایس اکشن: | شما قادر خواهید بود تا معاملات خود را به وسیله استراتژی پرایس اکشن در کوتاه مدت، متوسط و طولانی مدت انجام دهید. |
نقاط ورود و خروج در استراتژی پرایس اکشن: | روشهایی برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات پرایس اکشن نظیر فیبوناچی اصلاحی، سایه کندل، تشخیص مثالی از استراتژی تحلیل روند روند، اسیلاتورها و اندیکاتورها وجود دارد. |
استراتژی معامله در مناطق رنج
این استراتژی یکی دیگر از سودده ترین استراتژی های فارکس به شمار میآید که به کاربران این امکان را میدهد تا نقاط حمایت و مقاوت را به راحتی تشخیص دهند. پس از تشخیص و شناسایی سطوح مذکور، معاملات در همین رنج(حوالی) صورت میگیرد. توجه داشته باشید زمانی که نوسانات مهم و یا روند مشخصی در بازار جهانی فارکس وجود نداشته باشد، استفاده از استراتژی معامله در مناطق رنج میتواند بسیار کارآمد باشد. اصلیترین و بهترین ابزار برای استفاده از این استراتژی، تحلیل تکنیکال است.
مدت زمان معامله در استراتژی معامله در مناطق رنج: | همانطور که میدانید در این استراتژی میتوان در هر چهارچوب زمانی وارد معامله شد. توجه داشته باشید بهتر است در زمانی که خطوط مقاومتی شکسته میشوند، از معامله خارج شوید. |
مزایا و معایب استراتژی معامله در مناطق رنج: | از جمله مهمترین ویژگی این استراتژی میتوان به ایجاد فرصتهای زیاد برای معاملهگر اشاره کرد. همچنین مطلوب بودن نسبت ریسک به مثالی از استراتژی تحلیل روند پاداش در این استراتژی، یکی دیگر از مزایای آن میباشد. نیاز به مهارت بالا در انجام تحلیلهای تکنیکال و سرمایه گذاریهای بلندمدت را میتوان از معایب اصلی این استراتژی دانست. |
استراتژی ترید روند محور در فارکس
بدون شک استراتژی ترید روند محور را میتوان به عنوان ساده ترین استراتژی فارکس نام برد. به دلیل سهولت این استراتژی معاملاتی، توجه بسیاری از معاملهگران به آن جلب کرده و در حال حاظر افراد زیادی از این استراتژی استفاده میکنند. بهتر است بدانید که معاملهگران در این استراتژی میتوانند جهت بالا بردن نرخ سود خود از مونتوم جهتدار استفاده کنند.
مدت زمان معامله در استراتژی ترید روند محور: | معاملهگران میتوانند از این استراتژی برای معاملات میان مدت و طولانی مدت استفاده کنند. در نظر داشته باشید، به طور معمول در این استراتژی از پرایس اکشن و تایم فریم استفاده میشود. |
مزایا و معایب استراتژی معاملاتی روند محور: | این استراتژی نیز فرصتهای بیشماری برای معاملهگران فراهم میکند و نسبت ریسک به ریوارد آن بسیار مطلوب است؛ اما این مثالی از استراتژی تحلیل روند استراتژی نیازمند آشنایی با تحلیلهای تکنیکال میباشد و برای همه افراد مناسب نیست. |
استراتژی معامله گری پوزیشن(پوزیشن تریدینگ)
یکی دیگر از دقیق ترین استراتژی های فارکس، استراتژی پوزیشن تریدینگ است که معمولاً به صورت بلندمدت انجام میشود و برخلاف موارد قبل، تمرکز زیادی روی فاکتورهای فاندمنتال دارد؛ البته بهتر است بدانید که در این استراتژی از برخی از روشهای تحلیل تکنیکال از جمله نظریه موج الیوت نیز استفاده میشود.
مدت زمان معامله در استراتژی پوزیشن تریدینگ: | نکتهی مهمی که باید در رابطه با این استراتژی بدانید این است که مدت زمان اینگونه معاملات باید طولانی مدت باشد. این بازه زمانی ممکن است گاهاً هفتهها، ماهها یا سالها طول بکشد. |
مزایا و معایب استراتژی پوزیشن تریدینگ: | یکی از بزرگترین و مهمترین ویژگیهای این استراتژی این است که به معاملهگران برای شروع معامله به کمک این استراتژی به حداقل سرمایه گذاری زمانی نیاز دارد و نسبت ریسک انجام معاملات در این استراتژی بسیار مطلوب است. اما همانند دیگر استراتژیهای مذکور این استراتژی نیز بیعیب مثالی از استراتژی تحلیل روند نیست. از بزرگترین معایب این استراتژی فارکسی میتوان به نیاز شدید کسب مهارت در تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال اشاره کرد. |
استراتژی معامله گری روزانه
همانطور که در دوره استراتژی معاملاتی گفته شد(علاقه مندان میتونند جهت خرید استراتژی فارکس به لینک مذکور مراجعه کنند) یکی از دقیق ترین استراتژی های معاملاتی در بازارهای مالی استراتژی معامله گری روزانه است. به کمک این روش، معاملهگران میتوانند در روز چندین معامله را باز کنند. توجه داشته باشید که این استراتژی در واقع یک استراتژی ترید کوتاه مدت است و تمامی پوزیشنهای آن در آخر روز بسته خواهند شد.
مدت زمان معامله در استراتژی معامله گری روزانه: | معاملاتی که به کمک این استراتژی ایجاد میشوند در پایان همان روز بسته میشوند. مدت زمان انجام معاملات با این استراتژی میان چند دقیقه تا چند ساعت در روز است. |
مزایا و معایب استراتژی معامله گری روزانه: | متوسط بودن نسبت ریسک به پاداش و امکان باز کردن تعداد زیادی معاملات در روز از مهمترین مزایای استراتژی معامله گری روزانه میباشد. همچنین نیاز به مهارت بسیار بالا و سرمایه گذاری زمانی زیاد از معایب این استراتژی فارکسی میباشد. |
استراتژی اسکالپینگ(نوسان گیری)
اصطلاحاً انجام معاملات مکرر و پشت سرهم در قبال دریافت سوددهی اندک را نوسانگیری یا اسکالپینگ گویند. در این روش معاملهگر در طول روز میتواند معاملات مکرر باز و بسته کند و در قبال آن سود اندکی به دست آورد. برای استفاده از این استراتژی میتوان از دو روش دستی و به کارگیری الگوریتم با الگوی از پیش تعیین شده، استفاده کرد.
مدت زمان معامله در استراتژی اسکالپینگ: | این استراتژی یکی دیگر از استراتژیهای کوتاه مدت است که مدت انجام یک معامله در آن بین 1 الی 30 دقیقه است و حداقل میزان سود را به همراه دارد. |
مزایا و معایب استراتژی اسکالپینگ: | تعداد باز و بسته شدن معامله به کمک این استراتژی از تمامی استراتژیهای مذکور فارکس بیشتر است. نسبت ریسک به ریوارد ضعیف و نیاز شدید به کسب مهارت در تحلیل تکنیکال از معایب بارز این استراتژی فارکسی است. |
استراتژی معامله گری سوئینگ(سوئینگ تریدینگ)
این استراتژی ترکیبی از بازارهای رنج و بازارهای روندی است. در واقع معاملهگری که از این استراتژی استفاده کند، در کنار دریافت سود از بازارهای روندی، از بازارهای رنج هم سود کسب میکند. جهت ورود به معاملات در این بازارهای مذکور، باید ابتدا سقفها و کفهای قیمتی را تعیین کنید.
مدت زمان معامله در استراتژی سوئینگ تریدینگ: | یکی دیگر از استراتژیهای میان مدت در فارکس، استراتژی سوئینگ تریدینگ است و معامله گران میتوانند بین چند ساعت تا چند روز پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. |
مزایا و معایب استراتژی سوئینگ تریدینگ: | نسبت متوسط ریسک به ریوارد و فرصت ایجاد تعداد زیادی معامله از مهمترین مزایای این استراتژی فارکسی است. اما همانند دیگر استراتژیهای مذکور میبایست اطلاعات زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال داشته باشید و سرمایه گذاری زمانی خود را تا حد زیادی افزایش دهید. |
استراتژی معامله انتقالی
طرز عملکرد این استراتژی به اینگونه است که معاملهگر باید ابتدا یک ارز با نرخ پایین را قرض گرفته و آن را در یک ارز با نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاری کند تا به سوددهی مثبت دست یابد.
مدت زمان معامله در استراتژی معامله انتقالی: | معاملات به کمک این استراتژی بستگی به شرایط ممکن است میان مدت یا طولانی مدت باشد. |
مزایا و معایب استراتژی معامله انتقالی: | نسبت متوسط ریسک به ریوارد و نیاز به زمان کوتاهتر از ویژگیهای بارز این استراتژی میباشد. ایجاد فرصتهای کمتر معامله در این استراتژی از معایب اصلی آن است. |
سخن آخر
همانطور که در ابتدای آموزش استراتژی فارکس گفته شد، تمامی استراتژیهای موجود در بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال و فارکس ممکن است با توجه به شرایط افراد بسیار مطلوب عمل کند و یا حتی برعکس! بهتر است پیش از خرید استراتژی فارکس شرایط خود را بسنجید و نسبت به آن استراتژی مناسب را انتخاب کنید. همچنین دقت داشته باشید که گاهاً استفاده از یک استراتژی به تنهایی جوابگو نیست و بهتر است در بیشتر مواقع از چندین استراتژی در انجام معاملات خود کمک بگیرید.
دیدگاه شما