استراتژی خرید در روند نزولی
علیرضا صبحی کمال کارشناس آموزش کارگزاری آگاه با روند دوست باشیم! شاید قبلتر این جمله را شنیده باشید، اما منظور از آن چیست؟ در مباحث تحلیل تکنیکال یکی از مقدماتیترین موضوعات مورد بحث شناسایی روند و انجام معاملات در سمت روند است. در نمودارهای قیمتی سهام سه نوع روند ممکن است اتفاق بیفتد، روند صعودی که در آن نمودار قیمتی در هر مرحله سقف و کف بالاتر از سقف و کف قبلی میسازد و معاملهگر به دنبال موقعیتهای خرید است.
روند خنثی که در آن نمودار قیمت در یک محدوده مشخص است در اصطلاح درجا میزند و معمولا معاملهگر،یا نوسانگیری میکند یا نظاره گر سهم میماند تا سهم بتواند دوباره روند صعودی یا نزولی بگیرد؛ و روند نزولی که در آن نمودار قیمتی در هر مرحله کف و سقف پایینتر از کف و سقف قبلی میسازد و معاملهگر به دنبال موقعیتهای فروش است.
یک سرمایه گذار کافی است به همین نکات پایبند باشد و در خلاف روند معامله نکند تا بتواند در سرمایهگذاریهای بلندمدت به سودآوریهای خوبی برسد. اما متاسفانه برخی سرمایهگذاران در روندهای نزولی اقدام به خرید میکنند و زیان میبینند و بعد از مدتی برای جبران زیان خود دوباره اقدام به خرید میکنند و همچنان دوباره زیان میبینند. برای اینکه این اتفاق برای شما رخ ندهد باید دقت داشته باشید که در روند نزولی اقدام به خرید نکنید مگر اینکه بتوانید تریگر ورود (entry trigger) داشته باشید.تریگر در لغت به معنای ماشه است و در مباحث تحلیل تکنیکال تریگر میتواند نوید بخش پایان یک روند نزولی و نقطه خوب خرید باشد.تریگر میتواند انواع مختلفی داشته باشد که بعضی مبتنی بر الگوهای کندلی هستند که با ایجاد الگوهای کندلی صعودی اقدام به خرید میکنیم یا میتواند با شکست خط روند نزولی اتفاق بیفتد که معاملهگر بعد از شکست خط روند نزولی میتواند از پایان روند نزولی کمی مطمئنتر شود یا میتواند با شکست رو به بالای الگوهای کلاسیک برگشتی همچون الگوی معروف سروشانه باشد.
پولبک چیست؟ + تمامی استراتژی معاملاتی آن
واقعا مهم نیست چقدر تکنیک و استراتژی برای فعالیت در بازارهای مالی بشناسید؛ در نهایت دو راه برای ورود به معاملات هست که به سود زیاد ختم میشود: نقطه پولبک یا برک اوت. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر پولبک عمل میکنند تا معاملهگر بتواند با معامله بر خلاف روند از بازار سود کسب کند. اما چطور باید این نقاط را پیدا کرد؟ چه استراتژیهایی برای معامله با آنها وجود دارد؟ در این مقاله قصد داریم ببینیم پولبک چیست و با تمامی استراتژیهای معاملاتی آن آشنا شویم. همراه ما باشید.
پولبک در بورس به چه معناست؟
اگر با نمودار قیمت سهام آشنا باشید، خوب میدانید قیمت دارایی هرگز روی یک خط مستقیم حرکت نمیکند؛ بلکه با حرکات نوسانی صعودی و نزولی، به سمت بالا و پایین حرکت میکند. در واقع میتوان گفت بازارها بین موجهای روند صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) متناوبا در حرکتاند. اما این حرکتها همیشه در جهت روند بازار نیست.
گاهی اوقات در روندهای صعودی بازار شاهد افت قیمت تا خط مقاومت و در روندهای نزولی شاهد رشد آن تا خط حمایت هستیم که به آن پولبک (Pullback) گفته میشود. به زبان ساده معنی پولبک در بورس حرکت کوتاه قیمت بر خلاف جهت روند فعلی است. وقتی بازار به سمت بالا حرکت میکند و پیشبینی میکنید این حرکت صعودی ادامه خواهد داشت، نقطه پولبک فرصتی در اختیارتان قرار میدهد تا با قیمت پایینتر وارد معامله شوید.
تریگرهای پولبک چیست؟
بیایید ببینیم تریگر پولبک چیست. بهعبارتی چه اتفاقی باعث میشود پولبک روی نمودار قیمت دیده شود. پولبک مکثی در روند اصلی بازار است. به این معنی که در یک بازه زمانی در روند نزولی گاوها کنترل قیمت را در دست میگیرند یا کنترل بازار صعودی به دست خرسها میافتد. مهمترین علت آن نیز تغییر در احساسات بازار است.
- در مورد فارکس، هر روز اخباری به گوش میرسند که ضعف ارزهای پایه را به گوش کل دنیا میرسانند و در تقویم اقتصادی بر قدرت ارزها تأثیر میگذارند.
- در مورد بازارهای فلز، احساسات کلی بازار بهطور مستقیم بر قیمتها تأثیر میگذارد.
- در مورد خرید و فروش نفت که یک دارایی پر ریسک محسوب میشود، دادههای ذخایر نفت خام نیز بر ارزش این کالا تأثیر میگذارند.
- در معاملات سهام و بورس گزارشهای سود، رویدادهای داخلی شرکت و اخبار صنعت بر حرکت قیمت تأثیر میگذارند.
پولبک کجا تمام میشود؟
هیچکس نمیتواند با دقت صد در صدی پیش بینی کند که پولبکها به کجا ختم میشوند. اما میتوانید در این نقاط دنبال آن بگردید:
- به سمت مقاومت قبلی که اکنون به حمایت تبدیل شده
- به سمت حمایت قبلی که اکنون به مقاومت تبدیل شده
- به سمت حمایت پویا
- به سمت مقاومت پویا
- به سمت اصلاح فیبوناچی
- به سمت خط روند
اهمیت تایید پولبک؛ منتظر باشیم پولبک تایید شود؟
هیچکس جز خود معاملهگر نمیتواند به این سوال پاسخ بدهد. تایید زمانی اتفاق میافتد که کندل دیگری در جهت فعلی بسته شود و با تایید سوگیری معامله، احتمال سودمندی آن را بیشتر کند. اما باید بدانید که وقتی منتظر کندل تازه هستید، نسبت ریسک به ریوارد ضعیفتری دارید؛ چون عملا بعد از حرکت قیمت در جهت دلخواه خود وارد معامله شدهاید و این گاهی اوقات باعث میشود حرکتهای بزرگ را از دست بدهید.
بنابراین نمیتوان پاسخ درست یا غلطی برای این سوال تعیین کرد و انتخاب بین آنها بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش به ترجیحات معاملهگر بستگی دارد. هر انتخابی که میکنید، باید احتمالات و پیامدهای آن را بدانید.
آشنایی با انواع استراتژی پولبک
در این بخش میبینیم چندتا از محبوبترین انواع استراتژی پولبک چیست و چطور میتوان از آنها استفاده کرد.
۱. پولبک برک اوت (Breakout pullback)
پولبک برک اوت یکی از رایجترین استراتژیهای پولبک بین معاملهگران است و تقریبا همه معاملهگران با آن مواجه شدهاند. این پولبکها درست در نقاط عطف بازار اتفاق میافتند. وقتی که یک الگوی تثبیت مثل سر و شانه، گوه، مثلث یا مستطیل روی نمودار قیمت دیده میشود. بنابراین گذاشتن حد ضرر روی نقطه شکست معمولا خطرناک و کمسود است؛ چون احتمالا بازار شاهد پولبک برک اوت خواهد بود.
بسیاری از معاملهگران از این سطوح برای زمانبندی ورود استفاده میکنند و استاپ لاس را روی نقطه حمایت تعیین میکنند. غافل از اینکه احتمال دارد قیمت دارایی به خط پولبک بزند و دوباره برگردد. اینجاست که حد ضرر فعال میشود و با ضرر از معامله خارج میشوند، در حالی که تحلیلشان کاملا درست بوده و قیمت قرار بود ریزش کند. این سناریوی پولبک فوقالعاده رایج است و هر روز در بازار دیده میشود.
۲. پولبک پلهای افقی (Pullback Horizontal steps)
پولبک پلهای افقی ریتم طبیعی قیمت، جزر و مد رفتار بازار را نشان میدهد و در طول بسیاری از روندهای مرحلهای بازارهای مالی مشاهده میشود. در توضیح این استراتژی میتوان گفت رویکرد پلهای گسترش یافته رویکرد بریک اوت است. پولبک بریک اوت در نزدیکی نقاط عطف بازار اتفاق میافتد و اگر معاملهگری فرصت ورود اولیه را از دست بدهد، در پلههای بعدی میتواند سناریوهای دیگری را برای ورود به بازار امتحان کند.
یکی از مزیتهای مهم الگوی پلهای انتخاب یک نقطه مطمئن برای حد ضرر است. در این حالت، معاملهگر منتظر میماند تا قیمت یک پله را تکمیل کند و سپس استاپ لاس را پشت آخرین ناحیه پولبک میگذارد. به این ترتیب نقطه حد ضرر بهطور کامل محافظت میشود و دیگر آسیبپذیر نیست.
۳. پولبک روی خط روند (Trendline Pullback)
تنها مشکل موجود این است که تعیین اعتبار خط روند کمی زمانبر است. در واقع هر خط روند برای تأیید اعتبار به ۳ نقطه تماس نیاز دارد. این یعنی نقطه پولبک در نقطه تماس سوم، چهارم یا پنجم قیمت با خط قابل اعتماد است. برخی از معاملهگران از این استراتژی در کنار رویکردهای دیگر استفاده میکنند تا خیال خود را از بابت اعتبار پولبکها راحت کنند؛ اما به عنوان یک روش مستقل وقت زیادی از معاملهگر میگیرد و فرصتهای خوبی را از چنگ او درمیآورد.
۴. پولبک میانگین متحرک (Moving Average Pullback)
اگر معاملهگر کارکشته بازارهای مالی باشید، خوب میدانید که میانگین متحرک یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است و به روشهای مختلف از آن استفاده میشود. یکی از این روشها معاملات پولبک است.
فرقی نمیکند از میانگین متحرک ۲۰، ۵۰ یا حتی ۱۰۰ دورهای استفاده کنید. معاملهگران کوتاهمدت معمولاً از میانگینهای متحرک کوتاهتر استفاده میکنند تا سیگنالها را زودتر دریافت کنند و میپذیرند در دورههای کوتاهمدت احتمال سیگنال اشتباه و نویز بیشتر است. از سوی دیگر حرکت قیمت در میانگین متحرک بلندمدت کندتر اما مطمئنتر است.
در چنین شرایطی احتمال اینکه قیمت از میانگین متحرک بالاتر برود و پولبک بزند وجود دارد. به همین خاطر در صورت استفاده از این استراتژی باید فضای تنفس بیشتری به استاپ لاس بدهید.
۵. پولبک فیبوناچی (Fibonacci Pullback)
آخرین استراتژی مربوط به سطوح فیبوناچی در بازارهای مالی است و میتوان از این پدیده برای شناسایی نقاط پولبک استفاده کرد. کافی است یک روند تازه کشف کنید و بعد ابزار فیبوناچی A-B خود را از مبدأ روند تا انتهای موج روند ترسیم کنید. پس از آن میتوان از نقطه C در اصلاح فیبوناچی برای شناسایی نقاط پولبک استفاده کرد.
پولبکهای فیبوناچی را میتوان با استراتژی میانگینهای متحرک ترکیب کرد و یک رویکرد کاملا موثر ساخت. هرجا اصلاح فیبوناچی و میانگین متحرک در یک نقطه به هم برسند، احتمال وقوع پولبک در این مناطق بالا است.
چند نکته آموزشی برای پولبک در بورس
بیایید ببینیم مهمترین نکات بازکردن معامله پولبک چیست:
نکته شماره ۱: همیشه در جهت روند معامله کنید
اولین قدم برای انجام معاملات پولبک شناسایی خط روند در بازه زمانی دلخواه است. در نهایت باید معامله را در جهت این خط روند باز کنید. برای مثال اگر با تایم فریم روزانه معامله میکنید، باید در تایم فریم روزانه یک خط روند پیدا کنید یا اگر دنبال معاملات ساعتی هستید، باید در نمودار ساعتی بهدنبال خط روند باشید. فراموش نکنید که معاملات پولبک صرفا در بازارهای رونددار قابل اجرا هستند.
نکته شماره ۲: نوع روند را مشخص کنید
همه روندها شکل و شمایل مشابهی ندارند. گاهی شاهد پولبکهای قوی در بازار هستیم و گاهی بسیار جزئی هستند. بنابراین در قدم بعدی باید نوع روند را مشخص کنید:
- روند قوی: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۲۰ باقی میماند.
- روند متعادل: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۵۰ باقی میماند.
- روند ضعیف: خط میانگین متحرکت قیمت بالای ۲۰۰ باقی میماند.
به این ترتیب میتوان بازههای قیمتی را روی نمودار شناسایی کرد و بهترین نقطه برای بازکردن معامله را بهدست آورد.
نکته شماره ۳: منطقه ارزش را مشخص کنید
در یک روند صعودی، منطقه ارزش جایی است که احتمال فشار خرید و افزایش قیمت وجود دارد.
- در یک روند صعودی قوی، منطقه ارزش روی میانگین متحرک ۲۰ MA است.
- در یک روند متعادل، منطقه ارزش میتواند روی میانگین متحرک ۵۰ MA باشد.
- در یک روند ضعیف، منطقه ارزش روی میانگین متحرک ۲۰۰ MA خواهد بود.
دقت کنید که این منطقه یک بازه قیمتی را پوشش میدهد و صرفا یک سطح خاص نیست.
نکته شماره ۴: تریگر معامله و زمانبندی پولبک
تریگر پولبک چیست؟ تریگر یا ماشه معامله الگویی است که شما را بعد از برآوردهشدن همه شرایط وارد معامله میکند. لازم نیست چیزی را پیچیده کنید؛ میتوانید تریگر را روی نقطه پولبک یا بریک اوت بگذارید:
- تریگر در روند قوی: در بازارهایی که روند قوی دارند، پولبکها ضعیفاند و خط میانگین محرک آنها بالای ۲۰ MA (در روند صعودی) باقی میماند. این یعنی خرید روی پولبک کمی سختتر است و روند اصلی خیلی زود آغاز میشود.
- تریگر در روند متعادل: در روند متعادل، پولبکها هم متعادل هستند و تا مقاومت ۵۰ MA یا به حمایت قبلی برخورد میکنند. بنابراین باید در این نقاط بهدنبال فرصت خرید باشید. سپس میتوانید برای ورود به معاملات خرید روی نمودار دنبال الگوهای بازگشتی صعودی مثل چکش بگردید.
- تریگر در روند ضعیف: در این روندها پولبکها حسابی جاندار هستند و میتوانند تا خط ۲۰۰ MA یا حمایت قبلی را دوباره لمس کنند.
نکته شماره ۵: انتخاب نقطه خروج مناسب
بعد از بازکردن معامله دو شرایط برای خروج از بازار پیش میآید که باید استراتژی مناسبی برای هریک از آنها داشته باشید. زمانی که اوضاع مطابق میلتان پیش میرود و زمانی که نمیرود!
باید بپذیرید که پس از ورود به معامله، این احتمال وجود دارد که بازار علیه شما حرکت کند. وقتی اوضاع آنطور که انتظار دارید پیش نمیرود، احتمالا مات و مبهوت میمانید که کجا باید از معامله خارج شوید! بهترین پاسخ زمانی است که تنظیمات معامله بههم بخورد. برای مثال در بازارهای روند قوی که منطقه ارزش حدودا ۲۰ MA است، اگر قیمت دارایی این خط را هم به پایین بشکند، باید هرچه سریعتر از معامله خارج شوید.
اما زمانی که همهچیز طبق انتظار شما و به نفع شما پیش میرود، چطور باید از معامله خارج شوید؟ راه بستن معامله پولبک چیست؟
- در بازارهای روند قوی: در این شرایط بهتر است سوار روند شوید؛ چون پولبکها عمقی ندارند و خیلی زود روند اصلی آغاز میشود. استاپ لاس را روی ۲۰ MA بگذارید و وقتی معامله را ببندید که قیمت زیر این خط بسته شود.
- در بازارهای روند متعادل: در این شرایط بازار قبل از نوسانهای شدید، از معامله خارج شوید و اصطلاحا نوسان بگیرید. میتوانید استاپ لاس را روی ۵۰ MA تنظیم کنید؛ اما یادتان باشد پولبکها در این بازار عمق نسبتا بیشتری دارند.
- در بازارهای روند ضعیف: در این شرایط بازار بهتر است فکر آنکه سوار روند شوید را از سر بیرون کنید. چون اغلب پولبکها فوقالعاده عمیقاند و احتمالا شما را از معامله باز نگه میدارند. در عوض دنبال نوسانگیری روی مقاومت یا نوسانات قبلی باشید.
مزیتها و معایب بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش پولبک چیست؟
بیایید ببینیم مزیتها و معایب پولبک چیست. جالب است بدانید معایب این الگوی پیچیده به مراتب بیشتر از مزیتهای آن است؛ بهخصوص برای معاملهگران مبتدی.
مهمترین مزیت خرید و فروش در پولبک
پولبکها به معاملهگران فرصت میدهند در روند صعودی با قیمت کمتری خرید کنند و در روند نزولی با قیمت دارایی خود را به قیمت بالاتری بفروشند. فرض کنید شروع یک روند صعودی را از دست دادهاید و میخواهید وارد بازار شوید. قیمت در روند صعودی مدام حرکت میکند و هر سقف جدید شانس کمتری برای خرید با قیمت مناسب باقی میگذارد. پولبک، درست همان دورهای که بازار یک عقبنشینی جزئی دارد، بهترین فرصت برای خرید با قیمت پایینتر یا فروش با قیمت بالاتر است.
مهمترین مشکل خرید و فروش در پولبک
چه کسی میتواند پولبک را از بازگشت روند تشخص دهد؟ وقتی قیمت خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند، چطور باید فهمید این حرکت در واقع یک پولبک کوتاه است یا نشانهای از بازگشت روند اصلی؟ تشخیص این دو مخصوصا برای افراد تازهکار اصلا راحت نیست. پیشبینی شروع و پایان پولبک سخت است و اگر آن را اشتباه تشخیص دهید، اگر واقعا روند اصلی تغییر کرده باشد، متحمل ضررهای سنگین خواهید شد.
فرق Pullback و Throwback چیست؟
پولبک و بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش تروبک بیشتر معاملهگران را گیج میکنند؛ در حالی که به دو مفهوم کاملا متفاوت اشاره دارند. پولبک زمانی اتفاق میافتد که قیمت برای مدتزمان کوتاهی خط حمایت را به سمت پایین بشکند. در این حالت بعد از بازگشت قیمت، خط حمایت تبدیل به مقاومت میشود. تروبک زمانی رخ میدهد که قیمت خط مقاومت را به سمت بالا بشکند و دوباره برگردد. در این حالت خط مقاومت به حمایت تبدیل میشود. به لحاظ تئوری پولبک در روندهای صعودی و تروبک در روندهای نزولی اتفاق میافتد، با این حال بسیاری از معاملهگران هر دو را پولبک مینامند.
کلام آخر
یکی از مهارتهای معاملهگر این است که بداند پولبک چیست؟ چطور باید پولبکها را شناسایی کند و با آنها معامله کند. خوشبختانه نمودارهای قیمتی پر از پولبک هستند و با کمی تمرین میتوان در یک نگاه آنها را تشخیص داد. شناسایی این نقاط سناریوهای معاملاتی بیشتری پیش رویتان میگذارد که به سودهای خوبی ختم میشوند. حتی میتوانید ابزارهای مختلف را با هم ترکیب کنید و در نهایت به سیگنالهای قویتر و مطمئنتری برسید.
حالا شما برای ما بگویید. تا به حال روی این نقاط معامله کردهاید؟ به نظرتان معاملهگری که قصد دارد از این پولبکها سود کسب کند، چه نکات مهمی را باید بداند؟ منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم.
چگونه استراتژی تعیین stop loss را در بازار ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم ؟
فرار کامل از ریسک نوسانات بازار تقریباً امری باور نکردنی است؛ اما خبر خوب این است که میتوانیم با استفاده از استراتژی مناسب، سرویسها، آگاهی از تحلیلهای تکنیکال و دنبال کردن اخبار فاندامنتال این ریسک را به حداقل ممکن برسانیم. استفاده از این ابزارها منجر به تسلط بیشتر بر معاملات و ایزوله شدن آنها میشود. یکی از این سرویسهای کاربردی و جداییناپذیرِ مرتبط با خرید و فروش ارزهای دیجیتال، استاپ لاس Stop loss یا تعیین حد ضرر است. در واقع مهمترین نکته برای تریدهای مبتدی و حرفهای در شرایط ناپایدار بازارهای مالی، متوقفکردن و خروج به موقع از موقعیتهای زیانرسان برای جلوگیری از ضرر بیشتر است. این سرویس سرمایه شما را از گزند بیثباتی در بازارهای مالی تا جای ممکن دور نگه میدارد. تعیین حد ضرر از چند روش مختلف قابل اجرا است. استراتژی تعیین Stop loss کاملاً وابسته به دیدگاه و میزان ریسکپذیری معاملهگران است، اما روشهای تعیین حد ضرر کدام است؟ استاپ لاس را در چه نقطهای تنظیم کنیم تا کمترین ریسک ممکن را متحمل شویم؟! ما سعی کردیم تا کاملترین پاسخهای مربوط به این سوالات را در ادامه مقاله یادآور شویم.
منظور از حد ضرر چیست و چگونه بهترین نقطه آن را تعیین کنیم ؟
به زبانی ساده، استاپ لاس یا حد ضرر، مطمئنترین سرویسی است که از ضرر بیشتر به دارایی شما محافظت میکند و ریسک موجود در معاملات را به کمترین حد ممکن میرساند. لازمه دریافت بیشترین بازده از این سرویس، دقت در انتخاب روشی مناسب و تعیین حد ضرر در بهترین نقطه است. دستورتوقف معامله به صورت کلی به دو دسته، تیک پروفیت Take profit (حداکثر سود) و استاپ لاس Stop loss (حداکثر زیان) تقسیم میشود. هر معامله تنها به یکی از این دو نتیجه برد با باخت منتهی خواهد شد و در صورت فعالشدن حد ضرر (SL) یا هنگام رسیدن به حد سود (TP) بسته خواهد شد.
در نظر داشته باشید که کاهش ریسک به این معنی نیست که حدود ضرر را در معاملات خود کوچک یا کم تنظیم کنید. واقعیتی که وجود دارد این است که سرمایهگذاران حرفهای در همه بازارهای مالی برای فراهمکردن یک فضای معاملاتی موقت با نوسانات بالا، از استراتژی استاپ هانت Stop hunt استفاده میکنند. بهعبارتی دیگر، پدیده استاپ هانتینگ زمانی رخ میدهد که شما وارد معاملهای شدهاید و حد ضرر خود را تعیین کردهاید. این استراتژی خیلی ساده است و تنها به یک نمودار قیمتی و یک اندیکاتور تکنیکال نیاز دارد. جهت آشنایی بیشتر با حد ضرر به مطلب « Stop loss یا حد ضرر چیست ؟» مراجعه کنید. در ادامه به شما میآموزیم که چگونه استاپ لاس بگذاریم.
نحوه تعیین بهترین نقطه حد ضرر
محل ایدهآل برای تنظیم حد ضرر توسط دو عامل کلی و سپس گامهایی مهم تعیین میشود. دو عامل موثر در تنظیم حد ضرر عبارت است از:
- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
گامهای ساده استراتژی تعیین Stop loss که باید به آنها پایبند باشیم
برای تنظیم حد ضرر میتوانید هم از طریق روشهای مبتدی و هم روشهای حرفهای اقدام کنید. در ادامه نمونههایی از هر دو روش را برای شما فراهم کردهایم.
1- تعریف پلن یا استراتژی معاملاتی
قبل از انجام هر کاری ابتدا پلن کتبی و معاملاتی خود را مشخص کنید. توجه داشته باشید که انتخاب روش و قوانین مشخص در آغاز، میتواند در بهینهتر شدن محل تنظیم حد ضرر بسیار مفید و موثر واقع شود.
2- استراتژی معاملاتی خود را بسنجید
آزمودن بازدهٔ استراتژی معاملاتی به شما این امکان را میدهد تا بر اساس دادههای تاریخی قیمت، عملکرد سیستم حد ضرر معاملات خود را بدست آورید. سپس نتایج به دست آمده را مرور کنید تا کاربردیترین موارد را شناسایی و بررسی کنید. تایمفریمها و جفتارزهای مختلف را نیز محک بزنید و از میان آنها پربازدهترین را بر اساس استراتژی خود انتخاب کنید.
3– بهبود استراتژی معاملاتی و سنجش مجدد آن
در صورتی که پلن شما سودآور نبود، وقت آن است که دست بکار شوید و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید. حتی اگر نتایج استراتژی شما خوب پیش رفته است، آزمایش ایدههای نو را نادیده نگیرید؛ ممکن است در این بررسیها سیستم سودآورتری به ذهن شما راه یافت. از خلاقیت نترسید، بعضی اوقات عجیبترین ایدهها سودآورترین هستند! بعد از دست پیدا کردن به یک استراتژی مناسب، دیگر نوبت گام نهادن به مرحله چهارم است.
4- هرگز از ارتقاء و تقویت استراتژی معاملاتی خود غافل نشوید
حالا زمان محک زدن نتایج استراتژی است. یک حساب آزمایشی ایجاد کرده و با اقدام به شروع معاملات در آن، نتایج را زیر ذرهبین دقت قرار دهید. محدودیتها و اشکالات در این مرحله به تدریج آشکار خواهند شد، بنابراین اینجا میتوانید در استراتژی خود را تغییرات لازم را اعمال کنید و شکل نهایی آن را معین کنید.
۴ شیوه متداول معامله گران حرفهای برای تنظیم حد ضرر
این روشها، شما را برای دستیابی به ایدهای جهت تعیین بهترین حد ضرر در معاملات ارزهای دیجیتال یاری میدهند. این موارد دیدگاه تازهای در مورد مکان تنظیم حد ضرر معاملات به شما میبخشند. البته برای انتخاب، پیشنهاد میکنیم که حتما استراتژی فعلی خود را نیز مد نظر داشته باشید. همچنین از طرفی میتوانید بعد از انتخاب یکی از این روشها، پلن معاملاتی خود را بر اساس آن مشخص کنید.
روش اول برای تنظیم حد ضرر:
آسانترین و عمومیترین روش، تنظیم حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه است. این استراتژی حد وسط ندارد! استاپ لاس یا حد ضرر در این روش مبتنی بر درصدی معین از حساب معاملاتی تنظیم میشود. اجازه دهید با یک مثال به توضیح این روش بپردازیم. برای نمونه، تصور کنید شما یک بیت کوین دارید و نگران این هستید که قیمت آن به زیر مقدار کنونی آن برسد. پس نقطهای را برای آن مشخص میکنید و به صرافی میگویید زمانی که قیمت بیت کوین به زیر این نقطه رسید، به طور خودکار بیت کوین شما را بفروشد.
در اینصورت اگر قیمت بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش آن به کمتر از مقدار مشخص شده برسد، دارایی شما نقد شده و از ضرر بیشتر جلوگیری کردهاید؛ همچنین شما قادر هستید در نوبت بعد که قیمت پایینتر رفت، اقدام به خرید مجدد کنید. اما اشکال اینجا است که امکان دارد از خواب بیدار شوید و قیمت بیت کوین دوباره به بالای مقدار تعیین شده شما رسیده باشد؛ در نتیجه شما مجبور هستید که در بالای مقدار تعیین شده خود دوباره اقدام به خرید کند و این یعنی ضرر! پس بهتر است حد ضرر را مطابق با شرایط و محیط بازار یا قوانین استراتژی تعیین کنید، نه اینکه چهمقدار از سرمایه خود را حاضر به از دست دادن هستید.
روش دوم برای تنظیم حد ضرر:
راه دیگر تنظیم حد ضرر استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی است که روشی مناسب برای استراتژیهای معاملاتی پیرو روند محسوب میشود. این اندیکاتور به صورتی پویا و دینامیک، سطوح مقاومت و حمایتی را با توجه به حرکات قیمت در بازار در اختیار معاملهگر میگذارد. میانگین متحرک برای دورههای مختلف اطلاعات متفاوتی را نمایش میدهد و هرچه طول مدت دوره کاهش یابد، خطوط میانگین متحرک رفتار حرکتی نزدیکتری به نمودار قیمت خواهند داشت. استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی یک استراتژی کاملا ساده است. این بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش استراتژی قدرت زیادی در شناسایی تغییر روند دارد و زمانی که سیگنالی صادر کند به احتمال خیلی زیاد شاهد تغییر حرکت قیمتها خواهیم بود. گاهی بعضی از معاملهگرها در استراتژیها خود برای یافتن محل چرخش و بازگشت بازار نیز از این روش استفاده میکنند.
روش سوم برای تنظیم حد ضرر :
یک روش متفاوت در تعیین Stop loss، حد ضرر بر اساس زمان به جای پارامترهای قیمت است. به عنوان نمونه، تریدر یا سرمایهگذار باید بعد از پایان یک بازه زمانی مشخص مثلا انتهای روز و بدون در نظر گرفتن نتیجه، موقعیت را ببندد و از بازار خارج شود. شاید بتوان چشمپوشی از وضعیت واقعی بازار در این روش را عامل اصلی کاهش محبوبیت آن در مقایسه با سایر استراتژیها دانست.
روش چهارم برای تنظیم حد ضرر:
روش چهارم استفاده از استراتژی اندیکاتور پارابولیک سار ParabolicSar & RSI استاپ لاس است. این استراتژی با دقت بالایی روند را شناسایی میکند و معاملهگر با معامله در جهت روند از بازار سود میگیرد. در واقع این استراتژی هم در تشخیص روندهای صعودی کوتاه مدت و بلند مدت؛ و هم در تشخیص روندهای نزولی یا حتی در بازارهایی که قابلیت معامله دو طرفه را دارند، کاربرد دارد. این اندیکاتور مانند مابقی اندیکاتورها بهتنهایی کامل نیست و تکمیلکننده حرکات قیمت و اندیکاتورهای دیگر است، اما در پیروی و تأیید روند بهخوبی عمل میکند.
در این بلاگ سعی کردیم تا با بیانی شفاف شما را با روشهای مبتدی و حرفهای تعیین حد ضرر و همچنین اهمیت آنها آشنا کنیم. امیدواریم که این مطالب برای شما مفید بوده باشد.
سوالات متداول
اگر حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر بیشتر برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است، پیشنهاد میشود که حتماً از استراتژی تعیین Stop loss استفاده کنید. والکس
نیاز است که در تعیین حد ضرر دو عامل مهم را رعایت کنید:
۱- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
۲- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
انتخاب پر بازدهترین استراتژی تعیین استاپ لاس با توجه به دیدگاه و میزان ریسکپذیری شما، احتمال خطر ضرر بیشتر را در معاملات به کمترین حد ممکن میرساند.
استراتژی مومنتوم
فردی به نام ریچارد دریهاوس (Richard Driehaus) که مدیر صندوقهای مالی بود، اولین بار از مومنتوم به عنوان یک استراتژی کاربردی نام برد و به همین خاطر او را پدر سرمایه گذاری مومنتوم میدانند. البته او اولین کسی نبود که از استراتژی مومنتوم استفاده کرد.
اساس استراتژی معاملاتی مومنتوم مطابق نظر دریهاوس این است که نیازی نیست سهم را در قیمت پایین بخریم و منتظر بمانیم تا رشد کند. به جای آن میتوانیم در قیمت بالا ورود کنیم و در قیمتهای بالاتر سهم را بفروشیم.
مومنتوم چیست؟
مومنتوم یک مفهوم مهم در علم فیزیک است،
وقتی یک جسم در مسیری حرکت میکند، تمایل دارد که به حرکتش ادامه بدهد، این حرکت تا وقتی ادامه پیدا میکند که یک نیروی خارجی سر راهش سبز شود.
به عبارتی یک ارز تمایل به ادامهی حرکت در مسیر خودش را دارد، اما نیروهای خارجی این اجازه را نمیدهند، استراتژی معاملاتی مومنتوم راهکاری است که برای سرمایهگذاری در جهت روند در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع مومنتوم یک واکنش متفاوت در برابر اطلاعات بازار نشان میدهد.
اندیکاتور مومنتوم به ما کمک میکند بتوانیم قدرت یا ضعف یک روند را تشخیص بدهیم. البته بیشتر در روندهای صعودی از این اندیکاتور استفاده میکنیم.
ولی به هر حال این اندیکاتور در روندهای نزولی هم کاربرد دارد. این مسئله به این نکتهی اساسی برمیگردد که بازارهای مالی در بلندمدت تمایل به رشد و صعود دارند.
اساس سرمایهگذاری مومنتوم چیست؟
برای سرمایه گذاری با استفاده از بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش استراتژی مومنتوم باید 5 مرحله را طی کنید.
- پیدا کردن سهام مناسب
- کنترل ریسک
- ورود به سهام
- مدیریت معامله
- خروج از سهام
پیدا کردن سهام مناسب
سهام پرنوسان گزینههای بهتری برای سرمایه گذاری هستند. ما چون به دنبال نوسان هستیم و میخواهیم سوار موج شویم، سعی میکنیم خیلی سمت صندوق قابل معامله نرویم.
این صندوقها ساختار متفاوتی دارند و خیلی دقیق نمیشود حرکات قیمت آنها را بررسی کرد. پس به سراغ سهام عادی میرویم. این را یادتان باشد که هر چه نوسان بیشتر باشد، همانقدر که احتمال سودآوری بیشتر باشد، احتمال ضرر هم زیاد میشود. این مسئله در قالب نسبت سود به زیان قابل بررسی است. پس با آگاهی معامله کنید.
اخباری که دور و بر یک سهم و یک شرکت وجود دارد میتواند باعث حرکت قابل توجهی در سهم بشود.
یک راهحل خوب برای اینکه داراییهای مناسب را راحتتر پیدا کنید، این است که به پربینندهترین نمادهای روز توجه کنید. معمولا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران توجهشان را به یک دارایی معطوف میکنند، میتوانیم حدس بزنیم که خبرهایی در آن سهم وجود دارد.
این توجه، میتوانید موجب نوسانهای زیادی سهم در یک دورهی زمانی کوتاه شود. ما باید از این فرصت مناسب به خوبی استفاده کنیم.
کنترل ریسک
اصلا فرقی نمیکند که قصد دارید از کدام استراتژی معاملاتی استفاده کنید. کنترل ریسک باید در تمام معاملاتتان وجود داشته باشد. اما آیا میدانید که ریسک استراتژی مومنتوم چیست؟ چند مورد از ریسکهای این استراتژی را در زیر بخوانید:
وقتی زودتر از موعد وارد سهم میشوید کار پرریسکی انجام دادهاید. اول صبر کنید مومنتوم تایید شود و بعد وارد شوید. خیلی از معاملهگران طمع میکنند و به جای سود کردن، با ضررهای بزرگی مواجه میشوند.
همانقدر که زودتر وارد شدن به سهم آفت است، خروج دیرهنگام هم مضر است. وقتی سر موعد از سهام خارج نمیشوید، هر چه سود کرده بودید از دستتان خواهد رفت. آیا این همان چیزی است که شما دنبالش هستید؟
وقتی وارد سهمی میشوید آن را به امان خدا ول نکنید! به دنبال اطلاعات و اخبار آن باشید. بازار را رصد کنید و نگذارید بازار شما را جا بگذارد. اگر این کار را نکنید ممکن است روند قیمت برعکس شود و شما غافلگیر شوید.
طمع بد است ولی امیدواری بیش از حد هم چیز خوبی نیست. اگر به اشتباه وارد یک سهم شدهاید و معاملهی خوبی ندارید، ممکن است منتظر بمانید تا وضعیتتان بهتر شود. اما آیا میدانید در بیشتر مواقع این امیدواری کاذب، باعث از دست رفتن سرمایهتان میشود؟
اینها فقط چند نمونهی بارز از ریسکهای استراتژی مومنتوم و به طور کلی انواع استراتژیهای معاملاتی هستند. ولی اگر همین چند مورد به ظاهر ساده را هم مدنظرتان قرار بدهید، مطمئن باشید به مرور زمان یک معاملهگر موفق خواهید شد. همهچیز به سرعت عمل و منطق و قدرت تصمیمگیری شما بستگی دارد.
ورود به سهام
بخش مهمی از استراتژی معاملاتی مومنتوم مربوط به تشخیص بهترین زمان برای ورود به سهم است. فرض کنید یک خبر خوب و مثبت در صنعت فولاد منتشر میشود. این بهترین موقعیت است که وارد سهام مربوط به این صنعت شوید و شما هم از واکنش سایر معاملهگران سود ببرید. وقتی مومنتوم قیمت قدرت زیادی داشته باشد، ریسک معاملهتان خیلی کم است و احتمال سود بیشتر است.
اما چرا حتی معاملهگران با توجه به این اخبار باز هم عملکرد خوبی ندارند؟ دلیلش این است که تعلل میکنند. مثلا وقتی یک معاملهگر اخبار مثبت را میشنود ولی هنوز چندان مطمئن نیست، صبر میکند تا ببیند چه میشود.
همین فولاد را در نظر بگیرید. معاملهگر منتظر میماند و میبینید چند روز بعد این سهم صف خرید است. پس تصمیم میگیرد وارد شود. اما آیا این نقطه برای ورود مناسب است؟ نه. چرا که ممکن است در لحظات پایانی موج باشیم. پس میبینید که معاملهگرهایی موفقتر هستند که سریع به امواج پاسخ میدهند.
مدیریت معامله
وقتی از مدیریت معامله حرف میزنیم معمولا بخش عمدهی صحبتمان به حد سود و حد ضرر مربوط است. البته در بازارهای مختلف مدیریت معامله متفاوت است.
اما اگر همین بازار بورس خودمان را مدنظر قرار دهیم هم باز باید حد سود و حد ضررمان را مشخص کنیم. اگر میبینید وارد سهمی شدهاید که بر خلاف انتظار شما حرکت میکند و نه تحلیل بنیادی و نه تحلیل تکنیکال از حرکات آن حمایت نمیکند دیگر منتظر چه هستید؟
مدیریت معامله دنیایی گسترده است و نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید. خوشبختانه یا متاسفانه این فاکتور به میزان زیادی به تجربهی معاملهگر بستگی دارد.
خروج از سهام
گام آخر استراتژی معاملاتی مومنتوم پیدا کردن نقطهی مناسب برای خروج از سهام. وقتی یاد بگیریم که تمام سودهای بازار برای ما نیست، خیلی راحتتر میتوانیم در نقطهی مناسب سهاممان را بفروشیم و سودمان را برداشت کنیم. در استراتژی مومنتوم یکی از بهترین راهحلها برای خروج از سهم وقتی است که قیمت با سرعت زیاد و به شکلی عجیب و غریب صعودی میشود.
یک معاملهگر حرفهای این مسئله را به خوبی میفهمد و اقدام مناسب را انجام میدهد.
در اینجا اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال میتوانند خیلی به ما کمک کنند. اندیکاتوری مثل باند بولینگر میتواند نقطهی خروج را به ما نشان بدهد.
وقتی قیمت از سومین یا چهارمین انحراف معیار در سقف یا کفهای 20 روزهی باندهای بولینگر بگذرد، میتوانیم سیگنال خروج بگیریم. همچنین میشود از شکست خط روند هم برای پیدا کردن نقاط خروج استفاده کرد.
مزایای سرمایهگذاری استراتژی مومنتوم
سود بالا در زمان کم
چه چیزی از این بهتر؟ شما میتوانید سهمی را در قیمت 1000 تومان خریداری کنید و در قیمت 1500 تومان آن را بفروشید.
با این کار سودی 50 درصدی نصیبتان میشود. پیش از آنکه قیمت اصلاح شود، در طی چند هفته یا چند ماه میتوانید 50٪ سود کنید. پس از گذشت زمان، پتانسیل سوددهی افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که میتوانید با افزایش سرمایهتان، در موقعیتهای بزرگتری سرمایه گذاری کنید.
سود بردن از نوسانهای بازار
وقتی بازاری پر از نوسان است شما میتوانید به کمک این استراتژی از تک تک موقعیتهای مناسب استفاده کنید و سود ببرید.
خرید سهم در هنگام رشد و فروش آن در هنگام نزول قیمت در جریان نوسانها یکی از بهترین مزایای این استراتژی است.
بهرهمندی از احساسات و هیجان سرمایهگذاران دیگر
وقتی یک خبر مثبت در بازر منتشر میشود، سرمایهگذاران معمولا احساساتی میشوند و تصمیمهایی از روی هیجان میگیرند.
خودتان ببینید که این مسئله تا چه اندازه باعث افزایش حجم معاملات میشود. این همان چیزی است که یک تحلیلگر مومنتوم به آن نیاز دارد و دنبال آن است.
معایب استراتژی مومنتوم
کارمزد بالا
وقتی بر اساس نوسانها مدام خرید و فروش میکنید، باید حواستان به کارمزد هم باشد. کارمزدها در معاملات متعدد به خوبی خودشان را نشان میدهند.
تمرکز روی زمان
شما به عنوان یک معاملهگر مومنتوم باید جزئیات بازار را در طول روز بررسی کنید. چرا که به دنبال پیدا کردن امواج مناسب هستید تا از آن سود ببرید.
گفتیم که بعد از پیدا کردن نقطهی ورود باید سریع وارد بازار شوید. وگرنه سودی نصیبتان نمیشود. پس باید بتوانید اخبار را به خوبی دنبال کنید و زمان بگذارید. کمین کنید و سر موعد شکار کنید.
بازدهی کم در بازار خرسی
یکی از ایراداتی که به مومنتوم وارد میشود این است که این استراتژی معمولا در بازارهای صعودی بهتر جواب میدهد.
ریسک سرمایهگذاری استراتژی مومنتوم
بازار مالی با ریسک سرمایه گذاری معنا پیدا میکند. بارزترین و مهمترین ریسک این روش این است که هیچ تضمینی در مورد روند قیمت وجود ندارد.
همیشه خودتان را برای برگشت غیرمنتظرهی قیمت آماده کنید. احتمال اصلاح هم که همیشه جزو جدانشدنی سهام بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش است.
به جز اینها انتشار اخباری ناگهانی میتواند تمام معادلات شما را بر هم بزند. به همین خاطر است که اینهمه تاکید داریم حتما حواستان به بازار باشد تا غافلگیر نشوید.
جمع بندی
احتمال دارد شما هم مثل خیلیهای دیگر بخواهید از استراتژی مومنتوم استفاده کنید و بر این اساس معامله کنید. اما بهتر است با یک حقیقت مواجه شوید و آن هم این که این استراتژی به درد همه نمیخورد.
دلیلش هم این است که معمولا معاملهگران تازهکار تا میبینند روند سهم صعودی است دست به خرید میزنند.
ولی خیلی از مواقع مجبور میشوند در روند نزولی سهام خودشان را بفروشند. اما معاملهگران حرفهای مومنتوم را زودتر تشخیص میدهند و وارد بازار میشوند. آنها حتی زودتر از بقیه از سهم خارج میشوند. باز هم همهچیز به سرعت عمل مربوط است.
همیارکریپتو در دوره ارز دیجیتال در مشهد مفاهیم و اصطلاحات مختلف را از پایه تا پیشرفته به کاربران آموزش می هد.
بازار رنج یا خنثی در فارکس چیست؟
یکی از سه روند موجود در بازارهای مالی، روند خنثی یا روند رنج گفته میشود که در این حالت بازار را رنج یا خنثی گفته و معامله گران بر اساس استراتژی خود با این روند معامله میکنند. بازار رنج در بازار فارکس نیز بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش وجود داشته و در برخی از اوقات در تایم فریم های مختلف دیده میشود. روند خنثی یا بازار رنج با توجه به شرایطی که دارد، باید به نکات مهم آن توجه کرد و برخی اوقات از معاملات در آن اجتناب کرد. در این مقاله آموزشی قصد داریم تا با بررسی دقیق روند رنج، استراتژی آن را به شما عزیزان در بازار فارکس آموزش دهیم.
بازار رنج یا روند خنثی چیست؟
بازار رنج یا یا همان روند خنثی به حرکت قیمت در یک محدوده مشخص و به صورت افقی گفته میشود که دلیل این حرکات قیمت برابری عرضه و تقاضا در این محدوده بوده و بازار نه روند صعودی داشته و نه روند نزولی دارد. معمولا دلیل ایجاد بازار رنج در بازار مالی به دلیل عدم اطمینان از روندهای صعودی و نزولی بوده و تکلیف بازار به نحوی مشخص نیست. اغلب معامله گران از معامله در بازار رنج خودداری کرده و ترجیح میدهند که بازار روند خود را به صعودی یا نزولی تغییر دهد.
بازار رنج و خنثی در بازار فارکس
روند و بازار خنثی در تمامی بازارهای مالی بویژه بازار فارکس دیده میشود و معمولا در مواقعی رخ میدهد که حجم معاملات بسیار کم بوده و یا به نحوی یک بی اعتمادی و یا بلاتکلیفی بر بازار وجود دارد. بازار رنج یکی از خطرناک ترین حالات بازار فارکس برای مبتدیان بوده و در صورت معامله در چنین بازار ممکن است دچار ضرر و زیان شوند. دلیل آن این است که در این حالت بازار امکان تحلیل درست نداشته و مشخص نیست که روند جفت ارز فارکس به کدام سمت حرکت خواهد کرد. البته معامله گران حرفه ای بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش در بازار رنج نیز امکان کسب سود از فارکس را داشته و استراتژی های مخصوص به خود را در بازار رنج دارند.
روانشناسی بازار رنج و روند خنثی در فارکس
اگر بخواهیم با دید روانشناسی به محدودهای رنج در بازار فارکس نگاه کنیم، معمولا معامله گران با معامله در محدوده رنج انتظار خروج قیمت از این محدوده را داشته و منتظر شکل گیری روندهای صعودی یا نزولی هستند. هنگامی که قیمت امکان خروج از محدوده رنج را نداشته و انتظار معامله گران شکل نگیرد، در این حالت قیمت از محدوده حمایت یا مقاومت برگشته و تا محدوده بعدی حرکت میکند.در چنین شرایطی موقعیت های فروش بیشتری شکل گرفته و تا محدوده حمایت حرکت میکند. این حرکات قیمت تا زمانی ادامه دارد که قیمت نتواند از محدوده حمایت یا مقاومت در بازار رنج عبور بازار صعودی و استراتژی خرید و فروش کند. هنگامی قیمت بتواند از این محدوده ها عبور کند، روند صعودی یا نزولی شکل گرفته و معامله گران بیشتری وارد معاملات خرید و فروش میشوند.
روش معامله در بازار رنج فارکس
برای معامله در روندهای خنثی و رنج در بازار فارکس باید به عنوان یک معامله گر در این بازار، استراتژی مخصوص به روندهای خنثی را داشته باشید. اگر دارای استراتژی هستید که بر اساس روندهای صعودی و نزولی خرید های خود را در بازار فارکس انجام میدهید، توصیه ما این است که در روندهای خنثی از انجام معاملات در بازار فارکس بپرهیزید. در روندهای خنثی بازار فارکس به دلیل پایین بودن حجم معاملات، حرکات قیمت بسیار کم و غیرقابل پیش بینی بوده و سود شما در معاملات این روندها بسیار کمتر خواهد بود. اما اگر مایل هستید تا در بازار رنج نیز، معاملات خود را در فارکس انجام دهید ، توصیه میشود تا به نکات زیر توجه کنید.
- در هنگام رسیدن به محدوده حمایت خرید Buy انجام دهید.
- در هنگام رسیدن به محدوده مقاومت فروش Sell انجام دهید.
استراتژی خرید و فروش روند خنثی در بازار فارکس طبق دو نکته بالا این است که حتما تا زمان ماندن قیمت در محدوده رنج، تنها زمانی وارد معامله خرید میشویم که قیمت به محدوده حمایت رسیده و واکنش نشان دهد. همچنین برای ورود به معاملات فروش نیز باید منتظر رسیدن قیمت به محدود مقاومت شده و به آن واکنش نشان دهد. البته ماندگاری قیمت در محدوده رنج و خنثی همیشگی نبوده و نباید انتظار برگشت از محدود حمایت و مقاومت را داشت. معمولا پس از گذشت زمان قیمت از محدوده حمایت و مقاومت در محدود رنج عبور کرده و این نکته نشان دهنده شکل گیری روندهای جدید در جفت ارزهای فارکس میباشد. در تصویر زیر استراتژی بازار رنج در بازار فارکس را مشاهده میکنید.
اندیکاتورهای بازار رنج یا خنثی در فارکس
برای انجام معاملات در محدوده رنج و خنثی در بازار فارکس اندیکاتورهای مختلفی برای پلتفرم معاملاتی متاتریدر وجود دارد. از جمله این اندیکاتورها میتوان اندیکاتور Stochastic را مثال زد که این اندیکاتور با توجه به نوسان در یک محدود 0 تا 100 میتوان زمان بازگشت قیمت از محدوده حمایت و مقاومت را در بازار رنج شناسایی کرد. همچنین از طریق اندیکاتور باند بولینگر نیز امکان شناسایی موقعیت های خرید و فروش از طریق این اندیکاتور در روند خنثی وجود دارد.
نکته مهمی که در رابطه با این نوع روند باید در فارکس بدانید این است که در صورت مبتدی بودن در فارکس بهتر است در این روند معامله ای انجام نداده و منتظر شکل گیری روندهای صعودی یا نزولی باشید. برای اینکه در روندهای خنثی معامله ای انجام ندهید بهتر است در ساعتی از روز معامله کنید که بیشتر حجم معاملات وجود دارد. برای شناسایی بهترین زمان معامله فارکس بهتر است از مقاله مربوطه استفاده کرده و سشن معاملاتی فارکس خود را انتخاب کنید.
دیدگاه شما