12 مهارت ضروری برای میلیاردر شدن
اگر می خواهید میلیاردر شوید، برای گذران زندگی به مهارت هایی نیاز دارید.وجه تمایز میلیاردرها از دیگران در مهارت هایی است که دارند. این مهارت ها آن قدر خوب پرورش یافته اند که یک شخص معمولی آنها را تشخیص نمی دهند. این همان چیزی است که در درجه ی اول آنها را میلیاردر کرد.
در سفرم برای میلیاردر شدن، فکر می کردم پرورش چنین مهارت هایی ناممکن است. اما، وقتی شروع به ملاقات آدم هایی کردم که آن مهارت ها را داشتند، پی بردم، که من هم، می توانم آنها را یاد بگیرم.
بعد از اشتباهات بسیار، برای دریافتن آنها دوباره به مطالعه روی متخصصان پرداختم. درحالی که بعضی از کسانی که من زندگی شان را مطالعه می کردم در میزان فروش عالی بودند، سایر آنها در بازاریابی عالی بودند. من از میلیاردرهایی که در هر یک از دو مهارت بهترین بودند چیزها آموختم. و این طور شد که میلیاردر شدم!
و این هم ۱۲ مهارت که هر میلیاردر باید داشته باشد:
۱. ارتباط
میلیاردرها هر ساله هزاران ایمیل می فرستند. هر ایمیلی برند شما را می سازد. آنها همچنین متخصصان صحبت با تلفن و ملاقات های رودررو هستند.
هرچه کارآمدتر بتوانید پیام تان را با جهان قسمت کنید، احتمال این که آدم ها بخواهند با شما کار کنند بیشتر است. سطح ارتباط تان سطح ثروت شما را تعیین می کند.
۲. فروش
در دنیای کنونی، یا فروشنده ایم یا به ما می فروشند. به هر روی، مجبور هستید یکی را انتخاب کنید. اگر به دنبال درک فروش، پردرآمدترین حرفه، بروید یک میلیاردر خواهید شد.
آن هایی که می دانند چگونه بفروشند می دانند که این امر به شدت زندگی همه را ارتقاء می بخشد. و در نهایت، تمام چیزهای اطراف تان فروخته شده است.
۳.بازاریابی و برندسازی
شهرت شما بهترین تبلیغ شما است. ارتقاء دادن خودتان با بازاریابی و برندسازی شرکت تان سنگ زیربنای هر گونه فرمانروایی است.
این که به روشن ترین شکل به دنیا بگویید چه می کنید به شما اجازه می دهد در بازار شناخته شوید و کسب وکارتان را به روش هایی بی سابقه گسترش می دهد. هر میلیاردری یک برند خوب دارد.
۴. هوش هیجانی
اگر می توانید از خودتان مراقبت کنید، می توانید از هزاران نفر مراقبت کنید. شناخت ماهیت انسان کلید موفقیت است. میلیاردرها انگیزه، زبان بدن، لحن صدا، تدبیر، سیاست، عطوفت، و هر چیز دیگری را که به هوش هیجانی مربوط می شود خوب می فهمند.
همچنین بخوانید: خصوصیت های اصلی افراد با هوش هیجانی بالا
اکثرِ این ها را صرفا با توجه کردن به آدم های اطراف تان می توانید بیاموزید. آن چه را تئودور روزولت گفته است به یاد داشته باشید: “مردم به این که چه می دانید اهمیتی نمی دهند مگر آن که بدانند تا چه اندازه اهمیت می دهید.”
۵. نوآوری محصول و خدمات
هر میلیاردر باید به محصول یا خدمتی که ارائه می دهد معنی خاصی بدهد. رِی کروک، بنیان گذار مک دانلد، همبرگر را اختراع نکرد، ولی در معرفی ارزش های اصلی واقعا پیشگام بود که همین امر به او کمک کرد صنعت فست فود را به نقطه ی اوج خود برساند.
نوآوری شما را فوق العاده ثروتمند می کند، حتی اگر محصولی ارائه دهید که اندکی از محصول رقبای تان بهتر باشد.
۶. سازماندهی
هر میلیاردری یک سیستم دارد که برایش کار می کند. آنها خوب سازماندهی شده اند و به اندازه ی کافی برای سازگاری با محیط های در حال تغییرشان منعطف هستند.
تقریبا هر تصمیم کسب وکاری که هر زمان بگیرید، از پشت میزتان نشات خواهد گرفت. اگر سازمان یافته باشید و بدانید چگونه اطلاعات را به سریع ترین روش ممکن پیدا کنید، مهارت های میلیاردر شدن را خواهید داشت.
۷. تعیین هدف و برنامه ریزی
کارتان را برنامه ریزی کنید و روی برنامه ریزی تان کار کنید. این شعار میلیاردرها است. هیچ کس نمی تواند بدون یک برنامه ی به خوبی تعریف شده پیشرفت کند. شما باید هدف های روزانه تعیین کنید و سال ها، ماه ها، هفته ها و روزهای تان را به خوبی از پیش برنامه ریزی کنید.
از این جمله پیروی کنید: برنامه ریزی صحیح مانع اجرای ضعیف می شود. فرصت ها فقط نصیب کسانی می شوند که مهیا هستند.
۸. مدیریت پول
فقط در صورتی می توانید مسئولیت مبلغ زیاد(100000000 دلار) را بر عهده بگیرید که بتوانید از مبلغ کمِ(۱۰دلار) مراقبت کنید.
میلیاردرها همیشه از تتمه ی حساب های بانکی خود خبر دارند. آنها تمام هزینه های شان را ثبت می کنند. آنها درآمدشان را می شمارند. آنها مالیات خودشان را پرداخت می کنند(با کمک فراوان! ). آنها جایگاه مالی خود را می شناسند. شما فقط در صورتی می توانید کسب ثروت کنید که قدر پول تان را بدانید.
همچنین بخوانید: مقالات موفقیت مالی
۹. نوع دوستی
میلیاردرها می فهمند که راز زندگی بخشش است. بسیاری از آدم های ثروتمند بی وقفه بخشش می کنند. شما فقط با افزودن ثروت دیگران می توانید ثروتمند شوید.
اما، وقتی بحث از خیریه می شود، آنها مثل بیشتر مردم فقط چِک نمی کشند. در عوض، با علم به این که پول شان دقیقا کجا صرف می شود دست به مشارکت می زنند.
۱۰. شبکه سازی
تشکیل روابط در کسب وکار ضروری است. شما باید یک منبع اتکاپذیر باشید تا منابع اتکاپذیر دیگر را جذب کنید.
در شبکه ام، من همه ی مهارت های ممکنِ موجود را دارم. فقط یک تماس یا یک ایمیل تا دستیابی به آنها فاصله هست. تنها راهی که می توانید کارهای بزرگی انجام دهید از طریق استخدام کسانی است که کارهایی را انجام می دهند که شما نمی توانید(یا نمی خواهید) انجام دهید. آدم هایی که شما به دنبال آنها هستید نیز خود به دنبال شما می گردند.
۱۱. رهبری
هر میلیاردری یک رهبر است. آنها می فهمند که باید رهبران بزرگ را، همگام با تبدیل شدن به یکی از آن ها، دنبال کنند. آنها می دانند چه وقت مسولیت و ابتکار را هنگامی که شرایط سخت رخ می دهند در دست بگیرند.
وقتی زمان آزمون می رسد، آنها آزمون را می گذارند و به شکلی مثبت دیگران را مطمئن می سازند که همه چیز برنامه ریزی به روش میلیاردرها تحت کنترل است. یک نشانه از سوی یک رهبر درست، به دیگران الهام می بخشد که می توانند غیرقابل تصورها را انجام دهند.
۱۲. مدیریت زمان
اولویت بندی تمرکز کردن بر چیزی است که بیشتر از همه باید انجام شود. میلیاردرها نمی روند مشغول چمن زنی شوند وقتی که می دانند لازم است به کسب وکار بپردازند. ازآن برنامه ریزی به روش میلیاردرها جایی که مدیریت زمان بیشتر درباره ی مدیریت انرژی تان است، باید به دنبال راه هایی باشید که جسم و ذهن تان را برای تمرکز بر پروژ هایی که استحقاق نهایت توجه تان را دارند، حفظ کنید.
همچنین بخوانید: چگونه زمان را مدیریت کنیم؟
میلیاردر شدن آسان تر از آن چیزی است که قبلا بود. شما برای خلق مبلغ فراوانی پول راه های تجلی بیشتری دارید. بیش از ۱۵ میلیون میلیاردر در جهان امروز وجود دارد. اگر تصمیم تان برای میلیاردر شدن جدی است، این مهارت های قوی را بیاموزید و استعدادهایی را برای تملک ثروتی که آرزوی اش را دارید توسعه بدهید. و به یاد داشته باشید، سفر ثروت از مقصد مهم تر است!
اگر به دنبال موفقیت هستید این کتابها را مطالعه کنید
کتابها میتوانند به شما کمک کنند تا ذهن، اشتیاق و دانشتان را برای موفقیت و ثروتمند شدن بسازید.
به گزارش ایسنا بنابر اعلام بامبو ، موفقیت و ثروت برای بسیاری از افراد آرزویی دست نیافتنی است اما با قدم گذاشتن در مسیر درست آسان و ساده خواهد شد. در این مطلب بهترین کتابهای موفقیت و ثروت را معرفی می کنیم که میتوانند به شما در این مسیر ثروتمند شدن کمک بسیار زیادی کنند.
کتابهایی که در این نوشته به آن خواهیم پرداخت:
· کتاب همسایه میلیونر
· کتاب میلیونر خودکار
· کتاب علم ثروتمند شدن
· کتاب مسیر سبقت میلیونرها
· کتاب فکر کنید و ثروتمند شوید
کتاب پدر پولدار ، پدر فقیر
کتاب رابرت تی کیوساکی در هر روز و هر زمان حیرت انگیز است. اگر می خواهید در دوران جوانی دستیابی به راهی برای رسیدن به ثروت را شروع کنید، باید آن را بخوانید. در این کتاب، کیوساکی توانست عوامل یا عادات تمایز پدرش که فردی بسیار تحصیل کرده و در عین حال فقیر بود و پدر دیگرش که ترک تحصیل کرده بود اما به یک میلیونر خودساخته تبدیل شده بود، ذکر کند. تمرکز این کتاب بر طبقات مختلف جامعه است و اینکه چگونه می توانید خود را به طبقه سرمایه گذارها ارتقا دهید تا ثروتمند شوید.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل
این کتاب که توسط جورج اس. کلاسون نوشته شده، اصول و رازهایی را عیان می کند که شما را به سمت ثروت شخصی سوق می دهد. ” ثروتمندترین مرد بابل ” به عنوان یکی از الهام بخش ترین آثار در زمینه صرفه جویی ، برنامه ریزی مالی و ثروت شخصی ، راه حل مشکلات مالی را معین می کند که شما را به سمت ثروت راهنمایی می کند.
رازهایی از قبیل نگه داشتن پول ، کسب درآمد بیشتر با سرمایه گذاری و همیشه یافتن راهی برای ارزش افزوده، این کتاب را به یک کتاب پرفروش مشهور تبدیل کرده است.
کتاب بهترین سال زندگی تو
کتاب بهترین سال زندگی تو یک اثر معروف و تاثیرگذار از دارن هاردی است. او خود یک سخنران و نویسنده انگیزشی است و در این کتاب اصول انگیزشی را معرفی میکند که در موفقیت شما تاثیرگذار است.
در کتاب بهترین سال زندگی تو، اشاره می شود که در طول تاریخ تنها ۳ درصد از افراد جوامع بودهاند که باعث پیشرفت و رو به جلو رفتن جامعه شدهاند و مابقی تنها مصرف کننده بودهاند.
دارن هاردی معتقد است در این کتاب مهارت قرار گرفتن در جمع آن ۳ درصد را به خواننده خود میدهد و پیشاپیش تبریک میگوید که میخواهید در این جمع ۳ درصد قرار بگیرید.
کتاب همسایه میلیونر
این کتاب کلاسیک برای اولین بار در سال 1996 منتشر شد و توسط توماس جی استنلی و ویلیام دی دانکو نوشته شده است، دانش عمیقی از یافته های این نویسندگان درباره چگونگی ثروتمند شدن میلیونرهای آمریکا را در هفت مرحله اصلی ارائه می دهد. یکی از نکات مهم مورد بحث در این کتاب روش ساده و استراتژیک هزینه کردن کمتر از درآمد است. با این کار می توانید از خرید غیرضروری جلوگیری کرده و سرمایه گذاری های تان را متنوع کنید.
کتاب ثروتمندان چگونه فکر می کنند
استیو سیبولد، نویسنده کتاب ” ثروتمندان چگونه فکر می کنند ” 30 سال را صرف مصاحبه با یک میلیون نفر میلیونر و میلیاردر کرده است تا بفهمد چه چیزی آنها را از یک فرد متوسط متمایز می کند. در این کتاب ، سیبولد مراحل عملیاتی را ارائه می دهد تا به عنوان یک فرد جاه طلب برای ایجاد ثروت تان دنبال کنید.
کتاب علم ثروتمند شدن (یک کتاب صرفه جویی)
والاس واتلز چارچوب فکری ایجاد ثروت شخصی را از طریق تفکر مثبت فراهم می کند. این کتاب در مورد چگونگی ایجاد ثروت از طریق تجهیز فکرتان برای جذب ثروت صحبت می کند. به عنوان مثال ، اگر فکر می کنید پول شیطان است، ثروتمند نخواهید شد.
کتاب میلیونر خودکار
کتاب میلیونر خودکار نوشته دیوید باخ توضیح می دهد که شما نیازی به ثروتمند شدن از طریق بودجه ندارید بلکه به یک برنامه ریزی دقیق نیاز دارید. کتاب میلیونر خودکار اصول بی انتهایی شامل شماره تلفن ها، وب سایت ها و هر عنصری را که در یک ساعت شما را در مسیر رسیدن به ثروت قرار می دهد، ارائه می کند.
کتاب مسیر سبقت میلیونرها
مسیر سبقت میلیونر به شما کمک می کند تفاوت بین آنچه را که نمی توانید و آنچه را که می توانید انجام دهید ببینید. جاده مسیر کند رو وجود دارد و مسیر تند رو نیز وجود دارد که شامل نادیده گرفتن توصیه های عمومی و عزیمت برای راهی غیر متعارف برای دستیابی به ثروت و امنیت مالی است.
کتاب فکر کنید و ثروتمند شوید
نویسنده و مشاور سابق رئیس جمهور فرانکلین روزولت در دوران رکود بزرگ این کتاب را نوشته است، او برای کشف نکات اصلی کسب موفقیت و ثروت با بیش از پانصد نفر موفق مصاحبه کرده است. این کتاب یک کتاب کلاسیک و پرفروش است و در مورد چگونگی شروع برنامه ریزی با تعیین اهداف و خواسته های تان از میزان واقعی ثروتی که می خواهید است. همه چیز از قدرت افکار و سپس اقدامات شما شروع می شود.
پنج استراتژی ذهن ثروتمند که بهرهمندی از آن میتواند پولدارتان کند!
مسلما شما هم مانند میلیونها انسان دیگر بر روی کره زمین، دلتان میخواهد ثروتمند باشید، پول فراوان داشته باشید و بتوانید فوقالعاده زندگی کنید. شاید برای شما هم سوال باشد که ثروتمندان چگونه به ثروت رسیدهاند و در کل، نظر آنها نسبت به راه و روش پولدار شدن چیست؟ ذهن آنها چگونه نسبت به پول واکنش نشان میدهد و تفاوت آنها نسبت به سایرین در چه چیزی است؟
اما آنچه میتواند به شما کمک کند، این است که بدانید منظورتان از ثروت دقیقا چیست و چه کسی را ثروتمند می دانید! آیا فردی که یک خانهی لوکس و شیک و یک ماشین گرانقیمت دارد، ثروتمند است؟ یا فردی که برای خودش یک هواپیمای شخصی، یک کشتی و یک خانه خیلی بزرگ دارد!
اگر این سوال را از ۵ نفر دیگر هم بپرسید، هیچکدام از آنها یک تعریف مشخص ندارند، بلکه فقط میدانند ثروت یعنی داشتن پول زیاد! منتها نمیدانند چقدر زیاد! بنابراین هنوز ذهن آنها متمرکز بر روی ثروت نیست و فقط دلشان میخواهد که به ثروت برسند. ما در این مطلب قصد داریم “پنج استراتژی ذهن ثروتمند” را برای شما عزیزان ارائه دهیم تا با به کار گرفتن این پنج استراتژی بتوانید با تغییر افکار و دیدگاهتان، رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید.
۱- تصویری شفاف از ثروت را در ذهن خود بگنجانید!
پول نقش مهمی در زندگی انسانها ایفا میکند. پول به شما آزادی میدهد و نیازهای شما را تامین می کند. هنگامی که پول زیادی داشته باشید، میتوانید هر چقدر که میخواهید خرید کنید و از بی پولی هیچ نگرانی نداشته باشید. منتها تصویر هر کسی از ثروت با دیگری متفاوت است و عموما این تصویر شفاف نیست. اگر می خواهید اولین استراتژی ذهن ثروتمند را در خود پرورش دهید، لازم است تصویر شفافی از آنچه از ثروت میخواهید در ذهن خود داشته باشید. این تصویر به ذهن کمک میکند که با تمرکز بر روی هر چیزی، به آن برسید.
شما میخواهید پولدار شوید؟ آیا زمانش را مشخص کردهاید؟ آیا میدانید منظورتان از ثروت چیست؟ چه چیزهایی باید داشته باشید تا خودتان را ثروتمند بدانید؟! این سوالها میتواند به شما کمک کند تا هدفتان را مشخص کنید! با چه میزان پول شما خودتان را ثروتمند میدانید؟ آیا داشتن یک خانه لوکس و یک ماشین کافیست؟ یا داشتن یک حساب بانکی توپ! 🙂 😄 این فقط خود شما هستید که میدانید چه چیزی میخواهید، منتها بایستی آن را به صورت واضح در ذهن خود ثبت کنید و تصویر شفافی از آن داشته باشید. هر چه شفافتر و واضحتر، بهتر!
۲- به جای برنامه ریزی عمل کنید!
ما انسانها عادت کردهایم، وقتی صحبت از انجام کاری میشود، اول از همه یک کاغذ بزرگ برمیداریم و شروع به نوشتن میکنیم. گاهی آنقدر این برنامهریزیهایمان طولانی میشود که به کل یادمان میرود، طرف دیگر برنامهریزی، عمل کردن است! در مقولهی ثروتمند شدن، برنامهریزی مهم است، ولی این عمل کردن است که میتواند شما را به پول و ثروت واقعی و هنگفت برساند. اگر شما شبانه روز برای رسیدن به ثروت برنامهریزی کنید، ولی هیچ عملی در کار نباشد، هیچ نتیجهای برایتان نخواهد داشت. از همین حالا شروع کنید و با یک حرکت هر چند ساده، اولین گام خود را برای ثروتمند شدن بردارید.
بر خلاف باور عموم مردم، دومین استراتژی ذهن ثروتمند عمل کردن است، نه برنامهریزی کردن!
۳- منتظر شانس نباشید!
به صراحت میشود گفت: گاهی اوقات انسانها منتظر شانس بزرگی هستند و به قول آنها، شانس یک شبه در میزند و زندگی آنها را متحول میکند! منتها ممکن است در زدن این شانس برای آنها ۵۰ سال طول بکشد! آیا واقعا هنوز هم میخواهید منتظر باشید؟
از نظر ما چیزی تحت عنوان شانس وجود ندارد، چون انسانها خالق تمام اتفاقات زندگی خود هستند. شما میتوانید خلاف نظر ما فکر کنید و همچنان منتظر شانس بمانید و یا بپذیرید که شانسی وجود ندارد و دیدگاه خود را تغییر دهید. این تغییر دیدگاه به طور اساسی روی ذهن شما تاثیر مثبت میگذارد و خیلی زود میتوانید این تغییر را در زندگی خود به وضوح مشاهده کنید. ثروتمند شدن و ثروتمند ماندن، به این است که خودتان برای خودتان شانس بسازید نه اینکه منتظر شانس بمانید. افراد دارای ذهن ثروتمند از هر فرصتی برای ساختن یک راه بزرگ که برایشان ثروت میآفریند، استفاده میکنند. اگر شما هم میخواهید ذهنیت افراد ثروتمند را داشته باشید، کافی است همانند آنها فکر کنید!
۴- الگوهای مناسبتان را دنبال کنید!
چهارمین استراتژی یک ذهن ثروتمند الگویابی صحیح است. قطعا الگوهایی وجود دارند که شما دوست دارید برخی از موقعیتهای مشابه و حتی بهتر از آنها را داشته باشید. برای اینکه به موقعیتهای مورد نظر خود نزدیک شوید، بهتر است با این افراد تعامل برقرار کنید و از راه و روش های آنها برای رسیدن به موفقیتهایشان آگاه شوید. قطعا شما روش و مسیرهای خود را خواهید داشت ولی آگاهی از نتایج مشابه، دید خوبی برای پیمودن مسیر به شما خواهد داد.
۵- از همان جایی که هستید شروع کنید!
قدم اول، مهمترین قدم برای داشتن یک ذهن ثروتمند
و اما مهمترین استراتژی یک ذهن ثروتمند ! برداشتن قدم اول …
مهم نیست در چه جایگاهی هستید و چقدر از لحاظ شغلی، درآمد، پول و … موقعیت خوب و یا بدی دارید! اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید ذهن ثروتمند ی داشته باشید! هنگامیکه دیدگاهتان تغییر کند، خواه ناخواه روی رفتار و نوع نگرش شما هم تاثیر مثبت میگذارد. از این رو در هر موقعیتی که هستید، به جای فکر کردن به شرایط اکنون، قدم اول را بردارید، شروع کنید و کارهایی را انجام دهید که شرایط عالی آینده شما را رقم خواهد زد!
چکیده مطلب:
برای ثروتمند شدن و رسیدن به مقدار پول دلخواه، کافی است ذهن ثروتمند داشته باشید. برای داشتن این ذهن برنامه ریزی به روش میلیاردرها میبایست افکار و باورهای مناسب را در خود نهادینه کنید. برخی از راهکارها و استراتژیها از این قرارند:
تصویری شفاف از ثروت را در ذهن خود بگنجانید! به جای برنامه ریزی عمل کنید! منتظر شانس نباشید! الگوهای مناسبتان را دنبال کنید! از همان جایی که هستید شروع کنید!
5 راز جالب درباره اولین زن میلیاردر ژاپنیافزودن دیدگاه
این مدیرعامل ۸۲ ساله، اولین میلیاردر خودساختهی ژاپن است که پس از طلاق در دههی ۷۰ میلادی، آژانس کاریابی تمپتاستف را در آپارتمان خود راهاندازی کرد. امروزه کسبوکار او پنج هزار کارمند را در سراسر جهان دراستخدام خود دارد و فروش سالیانهی آن به ۳ میلیارد دلار میرسد
یوشیکو شینوهارا، زن 82 ساله ژاپنی پس از راه اندازی تجارت شخصی اش طی ده ها سال به عنوان نخستین زن بیلیونر ژاپنی شناخته شده است. شینوهارا ابتدا آژانس خدماتی و نیروی انسانی خود را با عنوان Temp Holdings در سال 1973 و در آپارتمان محل زندگی اش در توکیو راه اندازی کرد.
از ریسک کردن او برای راه اندازی شرکت خصوصی اش گرفته تا آغاز شادترین لحظات زندگی اش. این زن حرف های زیادی برای گفتن دارد و درس های زیادی به ما خواهد داد، زیرا نام او در لیست 50 زن قدرتمند در تجارت جهانی ذکر شده است.
خطرها را با آغوش باز می پذیرفت
شینوهارا به شغل هایی که در ژاپن برای او امکان پذیر بود علاقه ای نداشت و به همین دلیل در سفر خود به اروپا با شغل های موقتی آشنا شد. بعد از بازگشتش به ژاپن در سال 1970، شینوهارا نخستین آژانس موقتی خود را راه اندازی کرد، اما در آن زمان تجارت های موقت در کشورهای آسیایی غیرقانونی بود. حتی غیرقانونی بودن هم نتوانست مانع او شود و شینوهارا با پذیرفتن این خطر کار خود را شروع کرده و هرگز فکر تغییر ایده خود در تجارت را نپذیرفت.
شینوهارا در گزارش خود در سال 2009 و در Harvard Business Review می گوید:« من عادت کرده ام همیشه به خودم بگویم حتی اگر انجام کار من و اجرای ایده ام در شرایطی مثل بودن در زندان باشد من پیروز خواهم شد. من تجارتم را از خانه ام و از اتاق های کوچک آن شروع کردم.»
هرگز قصد بیلیونر شدن را نداشت
باوجود بسیاری از میلیونرهای دنیا، شینوهارا هرگز به دنبال بیلیونر شدن و پیوستن به جمعیت یک درصدی بیلیونرهای دنیا نبود، بلکه او می خواست در جامعه سهم داشته باشد و به عنوان یکی از افراد جامعه از طریق تجارت نقش خود را ایفا کند. هدف نهایی او تنها این بود که عنوان شرکت خود را جهانی کند.
موفقیت خود را تنها در داشتن شریک زندگی نمی دانست
شینوهارا پس از گذشت زمان کوتاهی از ازدواجش از همسرش جدا شد، زیرا به نظر او همسرش نمی توانست برنامه ریزی به روش میلیاردرها در رسیدن او به هدف هایش فرد مناسبی باشد. با آنکه جداشدن او از همسرش نارضایتی خانواده را به همراه داشت، اما چون او نمی خواست تنها یک زن خانه دار باشد به دنبال کردن هدف هایش و ایفای نقش در جامعه ادامه داد. شینوهارا می گوید: «جدایی نتوانست جلوی پیشرفت مرا بگیرد و من برنامه ریزی به روش میلیاردرها با قدرت هرچه تمام تر هدف خود را دنبال کردم.»
فرصت هایی را در اختیار زنان ژاپنی قرار داد
در گزارشی از شینوهارا که در مجله فوربس آسیا (مجله فوربس آسیا به تحلیل کارفرمایان، مدیران و شرکت ها در سطح آسیا می پردازد) منتشر شده است، شینوهارا می گوید:«اهمیت مسئله کار کردن زنان در بیرون از خانه و در کنار تربیت و مراقبت از فرزندان بر هیچکس پوشیده نیست.»در ژاپن رایج است که زنان بعد از ازدواج و فرزنددار شدن در خانه مانده و تنها به خانه داری بپردازند و خلاف عرف رفتار کردن نه تنها برای آنها سخت است، بلکه انجام دادن این کار و خلاف رسم ژاپنی ها رفتار کردن هم به این سادگی ها نبوده است.
حتی اگر وجود مشکلات در جامعه و رسم و رسومات ژاپنی ها را هم کنار بگذاریم مسئله مهم دیگری که مانع کار کردن زنان در بیرون از خانه می شود نبود فرصت های شغلی برای آنهاست. شرکت شینوهارا دقیقا این مسئله را دغدغه خود قرار داد و با تمرکز روی این مسئله عوامل رشد شرکت را با انگیزه های اساسی زنان ژاپنی هماهنگ کرد.
استخدام مردان تجارت او را حفظ کرد
در ابتدا شرکت شینوهارا تنها زنان را استخدام می کرد و به این مسئله بسیار افتخار می کرد و این مسئله دقیقا به دغدغه ای تبدیل شده بود که ارزش های شرکت را تعیین می کرد ، اما زمانی که شینوهارا متوجه رکود شرکت در میزان فروش شد این فکر به ذهنش رسید که به استخدام نیروی کار مرد در شرکت خود اقدام کند.
شینوهارا می گوید: «در سال 1988 از مدیران بخش های مختلف شرکت سوال کردم درباره استخدام نیروی کاری مرد چه نظری دارید؟ و آنها به اتفاق گفتند ما نیازی به داشتن چنین پدیده هایی در شرکت خود نداریم.» اما او به پاسخ های مدیران خود توجه نکرده و طبق بررسی هایش استخدام تعدادی نیروی کاری مرد را ضروری دید. پس از استخدام، شینوهارا رشد فروش شرکت خصوصی اش را مشاهده کرد. بعد از انجام این کار شینوهارا به این نتیجه رسید که ایجاد توازن میان مرد و زن در شرکتش موفقیت های بسیاری را برای او در حوزه تجارت رقم زده است.
صنعت درمان مقصد بعدی میلیاردرها
دنياي اقتصاد : اواخر ماه پیش آمازون اعلام کرد که شرکت مراقبتهای بهداشتی «وانمدیکال» را خریداری کرده. چند روز بعد، «لری الیسون» مدیرعامل اوراکل گفت قصد دارد حوزه خدمات درمانی آمریکا را دگرگون کند. هفته پیش نیز نشریه فوربس در گزارشی نوشت که بیل گیتس، لئونارد لادر و جف بزوس هر کدام ۲۵/ ۱۱ میلیون دلار به بنیاد کشف داروی آلزایمر کمک کردهاند. در اوایل سال ۲۰۲۲ هم خبر آمده بود که بزوس با سرمایهگذاری در پروژهای به نام «آلتوس» قصد دارد جلوی روند پیری را بگیرد. با انتشار خبرهایی از این دست، این سوال مطرح میشود که چرا میلیاردرها در حال ورود به حوزه درمان هستند؟ آیا این گرایش به سایر رهبران «سیلیکون ولی» نیز سرایت خواهد کرد؟ ورود ثروتمندترین مردان جهان به عرصه سلامت چه پیامدهایی خواهد داشت؟
روزهای پایانی سال ۲۰۲۱: کرونا از تب و تاب برنامه ریزی به روش میلیاردرها افتاده بود. بسیاری از مردم جهان، خوشحال از اینکه از سختترین پاندمی قرن، جان سالم به در برده بودند به استقبال سال نو میلادی میرفتند. یک جوک تصویری در شبکههای اجتماعی وایرال شده بود که دیالوگ بین دو نفر را نشان میداد. اولی میپرسید: «امسال چه کارهایی کردی؟» و آن یکی میگفت: «زنده ماندم.» گویا «زنده ماندن» در دوران کرونا خودش یک دستاورد است. درست در همان روزها، نام جف بزوس به تیتر خبرها آمد: «جف بزوس نمیخواهد پیر شود»، «جف بزوس مرگ را شکست خواهد داد؟»، «تکنولوژی ضدپیری در دستان جف بزوس». زیر تیتر یکی از خبرها، عکسی مونتاژ شده دیده میشد.
یک صفحه شطرنج که یک سوی آن، فرشته مرگ نشسته و در سوی دیگر، جف بزوس که لبخندی بر لب دارد و ظاهرا بازی را برده. ماجرا از این قرار است: بزوس در استارتآپی به نام «آلتوس» سرمایهگذاری کرده. هدف این شرکت تحقیقات بیوتکنولوژی، کشف روشهایی برای افزایش طول عمر است که میتوانند پروسه پیر شدن را متوقف یا برعکس کنند؛ از طریق تبدیل سلولهای پیر به سلولهای جوان که نام علمیاش، «برنامهریزی مجدد» است (این روش توسط دانشمند ژاپنی به نام شینیا یاماناکا کشف شد. او نامش را «اکسیر زندگی» گذاشت). انتشار این خبر، سوالات بسیاری در ذهن مخاطبان ایجاد کرد. برخی که از زاویه علمی به ماجرا نگاه میکردند میپرسیدند اصلا چرا انسان پیر میشود؟ آیا واقعا میتوان جلوی پیر شدن را گرفت؟ برخی دیگر اما این سوال را مطرح میکردند که چرا بزوس و امثال او در چنین پروژههایی سرمایهگذاری میکنند. این سوال بجایی بود چرا که بزوس تنها کسی نیست که وارد این حوزه شده.
میلیاردرها در برابر مرگ
علاوه بر بزوس، «برایان آرمسترانگ»، همبنیانگذار و مدیرعامل صرافی کوینبیس نیز در یک شرکت فعال در زمینه افزایش بازه سلامت انسان، سرمایهگذاری کرده. شرکتهایی مثل گوگل، بلکراک و ولزفارگو نیز از پروژههایی در رابطه با طول عمر حمایت مالی کردهاند. انتظار میرود که با احتساب این سرمایهگذاریها، ارزش صنعت «ضد پیری» تا سال ۲۰۲۶ به ۶۴ میلیارد دلار برسد که نسبت به سال ۲۰۲۰، ۴۵ درصد رشد خواهد داشت. اما چرا میلیاردرها در حال سرمایهگذاری در تکنولوژیهای ضدپیری هستند؟
برخی این را به تفکر بلندمدت آنها مرتبط میدانند. عموم مردم، چندان به فرآیند پیر شدن دقت نمیکنند. در واقع آن را خیلی جدی نمیگیرند. یک فرد عادی، اگر خیلی سالم زندگی کند، نهایتا ۲۰ سال را در جوانی میگذراند و از ۴۰ سالگی وارد سرازیری میشود. امید به زندگی در آمریکا نهایتا ۸۱ سال است. خب حق دارند چون همه سازمانها و بیمهها و داروها و سیاستها حول محور این ذهنیت شکل گرفته و سازماندهی شدهاند. اما میلیاردرهایی مثل بزوس که دارای تفکر بلندمدت هستند، میگویند مرگ اجتنابپذیر و جوانی، قابل تمدید است. آنها تکامل علم پزشکی و پیشرفت تکنولوژیهای این حوزه را با دقت زیرنظر دارند. و ذهن کنجکاوشان دوست دارد در این دنیای ناشناخته گشت و گذار کند.
آیا آلتوس، آرمان بزوس است؟ او فضا را دیده. شاید نامیرایی، هدف بعدی اوست. شرکت آلتوس اما در بیانیهای اعلام کرده که ماموریتش، حفظ سلامت و برگشتپذیری سلولها با هدف خنثیسازی آسیب بیماری و دگرگونی علم پزشکی است. «وان کارلوس ایزپیژوا»، بیولوژیست و استاد دانشگاه، نظریه نامیرایی را رد میکند و میگوید: «هدف، صرفا افزایش طول عمر نیست. اگر بتوانیم طول عمر را افزایش دهیم اما کیفیت زندگی را نه، این نه تنها به لحاظ اخلاقی زیر سوال است، بلکه هدفمان را نیز زیر سوال خواهد برد. قصد ما این است که مردم، برای مدتی طولانیتر، زندگی سالمتری داشته باشند.»
نبرد میلیاردرها با آلزایمر
هفته پیش، نشریه فوربس خبر داد که بیلگیتس، جف بزوس و لئونارد لادر، مدیر سابق برند لوازم آرایشی «استی لادر» هر کدام ۲۵/ ۱۱میلیون دلار به بنیاد کشف داروی آلزایمر کمک مالی کردهاند. طبق آمار این بنیاد، در آمریکا حدود ۶ میلیون نفر به آلزایمر دچارند که نیمی از آنها تشخیص داده نشدهاند. بنیاد قصد دارد کمکهای مالی این سه نفر و سایرین را که مجموعا ۱۰۰ میلیون دلار است، صرف ساخت تست تشخیصیای مشابه با «نمونهبرداری مایع» کند که در حال حاضر برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه به کار میرود.
این نخستین بار نیست که آنها به این بنیاد کمک میکنند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۸، گیتس و چند تن دیگر از میلیاردرها از جمله بزوس و مکنزی اسکات (همسر سابق بزوس)، ۳۰ میلیون به این بنیاد اهدا کردند. گیتس همان موقع در مصاحبهای گفته بود که هدفش، یافتن راهی موثرتر و آسانتر جهت تشخیص این بیماری است. او ضمن اشاره به چالشهای پیش روی این بیماران در تشخیص بیماری، گفته بود: «دنیایی را تصور کنید که در آن، تشخیص آلزایمر به سادگی یک آزمایش خون برای چکاپ باشد.» برای تشخیص آلزایمر، دو روش اصلی وجود دارد: پت اسکن و نمونهبرداری از مایع نخاع. هر دو گران و سخت هستند. مثلا در روش پت اسکن، بیمار مجبور است ۴۰ دقیقه بیحرکت بنشیند.
البته گیتس در نوامبر ۲۰۱۷ بهطور رسمی وارد نبرد علیه آلزایمر شده بود. به نظر میرسد او از این کمکها انگیزه شخصی دارد چرا که در گفتوگویی تلویزیونی فاش کرد که پدر ۹۲ سالهاش از آلزایمر رنج میبرد. او آلزایمر را «یک بیماری غمانگیز» خواند اما با لحنی خوشبینانه گفت: «اگر منابع را به درستی اختصاص دهیم، مشکل حل میشود.»
لری الیسون و رویای دگرگونی خدمات درمانی
لری الیسون از جمله کسانی است که به سرمایهگذاری در حوزه درمان گرایش دارد. او که مدیرعامل اوراکل و (در زمان تالیف این مقاله) ششمین فرد ثروتمند دنیاست، اخیرا اعلام کرده که قصد دارد خدمات بهداشت و درمان آمریکا را دگرگون کند. اوراکل در ژوئن امسال، اقدام به خرید شرکت «سرنر» کرد. سرنر، تامینکننده خدمات، دستگاهها و سختافزارهای فناوری اطلاعات سلامت (HIT) است. الیسون اندکی پس از عقد قرارداد، چشماندازش را ترسیم کرد: همکاری دو شرکت با هدف ایجاد یک سیستم اطلاعات سلامت در فضای ابری، تا مراکز ارائهدهنده خدمات درمانی و مسوولان بهداشت عمومی به اطلاعات بیماران دسترسی پیدا کنند. فرض کنید دچار جراحت شدهاید و شما را به اورژانس بیمارستانی منتقل میکنند. اما بیمارستان هیچ اطلاعاتی درباره گروه خونی شما ندارد. الیسون میگوید: «ما این مشکل را حل خواهیم کرد.» اوراکل تصمیم دارد از دارایی اصلیاش، یعنی فضای ابری جهت بهبود گردش اطلاعات سلامت استفاده کند و یک پایگاه داده یکپارچه ایجاد کند. اوراکل با حوزه درمان غریبه نیست. اما ایجاد زیرساخت برای گردش اطلاعات سلامت مردم، وعده بزرگی است که عمل به آن، آسان نیست به ویژه با توجه به مشکلاتی که همین حالا در شرکت سرنر وجود دارد.
گسترش امپراتوری آمازون
همین چند روز پیش، آمازون اقدام به خرید استارتآپ مراقبتهای بهداشتی «وانمدیکال» کرد. این سومین خرید بزرگ آمازون است. طبق گمانهزنیها، آمازون احتمالا قصد دارد با خرید این شرکت، چیزی شبیه به پرایم ارائه کند تا مردم با استفاده از آن، سلامت خود را مدیریت کنند. «نیل لیندزی» از مدیران آمازون در این رابطه گفت: «خدمات درمانی از نخستین حوزههایی است که از نظر ما نیاز به بازآفرینی دارد. وقت دکتر گرفتن، ماهها منتظر ماندن، مرخصی گرفتن از کار، رانندگی تا کلینیک و یافتن جای پارک. همه اینها تجربیاتی هستند که فرصت اصلاحشان وجود دارد.» مدیرعامل وان مدیکال هم گفته که این قرارداد، فرصتی است تا خدمات درمانی، قابل دسترستر، ارزانتر و حتی لذتبخشتر باشد، هم برای بیماران و هم برای ارائهدهندگان خدمات. این اقدام آمازون، نگرانیهایی در رابطه با حریم خصوصی دادههای بیماران و احتمال ایجاد فضای غیررقابتی ایجاد کرده. برخی از قانونگذاران آمریکا در تلاشند لایحهای را به تصویب برسانند تا موانع سختگیرانهتری برای ورود غولهای حوزه تکنولوژی به صنایع مختلف در نظر گرفته شود. منتقدان میگویند برنامه ریزی به روش میلیاردرها گسترش سیطره این شرکتها و کسبوکارهای در انحصارشان، فضای رقابتی را از بین خواهد برد.
خرید وان مدیکال توسط آمازون، نخستین اقدام جدی آمازون در زمینه خدمات درمانی نیست. این فروشگاه آنلاین که به «همهچیز فروشی» معروف است، سال ۲۰۱۸ یک داروخانه آنلاین به نام «پیلپک» را به مبلغ ۷۵۳ میلیون دلار خریداری کرد. همزمان گزارشهایی مبنی بر مذاکره آمازون با شرکتهای بیمه و ساخت املاکی برای ورود به صنعت دارو به گوش میرسید؛ صنعتی که شدیدا ناکارآمد اما بسیار ارزشمند است. سال ۲۰۲۰، «آمازون فارمسی» با همت مدیران سابق «الکسا» و «پرایم» تاسیس شد. آمازون همچنین مالک یک شرکت تشخیص بیماری است. اما از همه اینها مهمتر، اقدامی است که بار دیگر آمازون را به تیتر خبرها آورد: همکاری با مرکز تحقیقات سرطان «فردهاتچینسون» برای تولید واکسن سرطان.
شکست یا موفقیت؟
از نگاه برخی کارشناسان، ورود آمازون به صنعت درمان تحول چشمگیری در این حوزه ایجاد نخواهد کرد چرا که آنها فاقد مهارت و دانش کافی در زمینه جلوگیری از بیماریها و ایجاد یک سبک زندگی سالم هستند. اما تخصصشان در حوزه تکنولوژی قطعا در این حوزه نیز تاثیرگذار خواهد بود، از جمله سهولت خرید دارو برای مشتریان و افزایش امکانات پزشکی از راه دور. به زبان سادهتر، هر کجا نیاز به تخصص تکنولوژی هست، آمازون میتواند مفید باشد، از جمله در زمینه ارائه خدمات ابری و هوش مصنوعی به شرکتهای خدمات برنامه ریزی به روش میلیاردرها درمانی.
حوزه درمان، فرصتی برای رشد
کمتر کسی از ارزش صنعت خدمات درمانی خبر دارد. این صنعت «مقاوم در برابر تورم»، از درک بسیاری از مردم خارج است چرا که علم بیماریها و اختلالات و داروها، بسیار فراتر از دانشی است که در مدارس و دانشگاهها یاد میگیریم. بسیاری از ما حتی نمیتوانیم اسم بعضی داروها را تلفظ کنیم. با وجود این، بسیاری از میلیاردرها در حال سرمایهگذاری یا کمک مالی به این حوزه هستند. شاید به این خاطر که تورم و شرایط اقتصادی روی تقاضا برای خدمات درمانی و محصولات و خدمات مربوطه تاثیر چندانی ندارد. در سال ۲۰۲۰، برای هر آمریکایی بهطور متوسط ۱۲۵۳۰ دلار صرف درمان شدهاست، یعنی مجموعا ۱/ ۴ تریلیارد دلار. به اینترتیب، صنعت خدمات درمان آمریکا هدف جذابی برای شرکتها و سرمایهگذارهایی است که سایر حوزهها را دگرگون کرده و حالا به دنبال راههای جدیدی برای رشد هستند. شاید هم افرادی مثل بیلگیتس با انگیزه شخصی وارد این صنعت میشوند. اما یک انگیزه میان این میلیاردرها مشترک است: پتانسیل رشد.
دیدگاه شما