الگوهای هارمونیک
افرادی که وارد دنیای بورس میشوند، از طریق تحلیلهای مختلف بازار و نمودارهای قیمت، اقدام به استخراج اطلاعات برای پیشبینی آینده و خرید و فروش در بازار میکنند. تاثیر این تحلیلها روی موفقیت در بورس غیرقابل انکار است. اکثر افرادی که در بازارهای بورس و فرابورس ضرر میکنند، به دلیل ناآگاهی نسبت به این نوع تحلیلها، اشتباهات بزرگی را مرتکب میشوند. به همین دلیل اهمیت شناخت تحلیل تکنیکال پیشرفته و مواردی مثل الگوهای هارمونیک و فیبوناچی و غیره از اهمیت فراوانی برخوردار است.
برای ورود به دنیای تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید در ابتدا نسبت الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ به تحلیل تکنیکال مقدماتی و اصول آن آشنا باشید. سپس اقدام به یافتن نقاط دقیق بازگشت قیمت یا تحلیل الگوهای هندسی کنید.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
پیش از این که بخواهیم در مورد الگوهای هارمونیک صحبت کنیم، باید ببینیم که تحلیل تکنیکال پیشرفته چیست. تحلیل تکنیکال را اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریف کنیم، باید گفت که به مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته با هدف پیش بینی روند قیمت، در آینده گفته میشود.
بازار سهام به طور کلی مجموع نوساناتی به هم پیوسته است و هر موج جدیدی در بازار متاثر از موج قبلی است. این امواج توسط خطوطی موسوم به خطوط فیبوناچی قابل تفکیک هستند و اطلاعاتی که از آنها استخراج میشود به شکل سریهای فیبوناچی ثبت میشوند. دو نسبت که از این سریهای فیبوناچی به دست میآیند در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی که در الگوهای هارمونیک به کار گرفته شده، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم از ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ گرفته شدهاند. زمانی که این دو نسبت اصلی با نسبتهای مشتق شده از توالی فیبوناچی با هم ترکیب میشوند، الگوهای هارمونیکی را به وجود میآورند که نشانگر نواحی برگشتی مهم در بازار هستند.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، مجموعه الگوهایی هستند که روی نمودارهای قیمتی سهم تشکیل میشوند. برای توضیح الگوی هارمونیک به زبان ساده باید گفت در نمودارها با توجه به شکل گذشته قیمت و مسیر حرکت خطوط، میتوان الگوهایی را پیدا کرد و با توجه به مجموعهای از سریهای فیبوناچی، آینده این حرکت را پیشبینی کرد و از این طریق، به مسیر حرکت بازار پی برد. الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما شناسایی آنها نیازمند آشنایی با قوانین خاصی است. الگوهای زیادی وجود دارند که شبیه به این الگوها هستند ولی نباید با آنها اشتباه گرفته الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ شوند.
این الگوها همچنین ممکن است که در داخل الگوهای دیگر شکل بگیرند و گاهی نیز ممکن است که الگوهای غیر هارمونیک در داخل الگوهای هارمونیک تشکیل شوند. همچنین احتمال وجود چند موج قیمتی در داخل یک الگوی هارمونیک وجود دارد.
چرا الگوهای هارمونیک شکل می گیرند؟
قیمتها در بازار همیشه به شکل خاصی حرکت میکنند و خط روند مشخصی را طی میکنند و سپس دچار حالت تثبیت میشوند و دوباره در قالب یک روند پیش میرود. به ندرت پیش میآید که خط روندها برعکس شوند. در جریان این عمل، الگوهای قیمتی قابل تشخیصی ایجاد میشوند. این الگوها همان الگوهای هارمونیک هستیند که به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت / زمان است که خود آن نیز به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها مربوط است. تجزیه و تحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازار و در هر نمودار زمانی به خوبی نتیجه مطلوبی به ما میدهد. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط عطف کلیدی، اکستنشنها و پروجکشنها به همراه یک سری از نوسانات زیاد و نقاط کم نوسان است. پروجکشنها و اکستنشنهای بدست آمده با استفاده از این نقاط نوسان (بالاترین و پایین) سطح کلیدی قیمت را برای نقاط حد یا اهداف (تارگت) به ما نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر ما پنج نقطه روی یک بازار خرسی داشته باشیم، که دوتای آنها تغییر جهت نمودار به سمت پایین را نشان بدهد و دوتای آنها تغییر به سمت بالا را نشان بدهند، میتوانیم یک الگوی هارمونیک گارتلی را مشاهده کنیم. همه این نوسانات در تمام الگوهای هارمونیک بهم پیوسته بوده و با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
یافتن الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال پیشرفته، دارای مزایا و معایبی است. ما در ادامه به برخی الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد:
مزایای الگوهای هارمونیک
- فراهم کردن پروجکشنهای آینده و نقاط استاپ و تعیین آنها به عنوان ایندیکاتور (شاخص).
- قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار استاندارد هستند.
معایب الگوهای هارمونیک
- این دسته از الگوها، بسیار تکنیکی هستند و فهم آنها برای اکثر افراد دشوار است.
- تشخیص درست این الگوها و تمایز بین آنها نیز گاها دشوار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD
الگو AB=CD یکی از سادهترین و پرکاربردترین الگوهای هارمونیک است و تشخیص آن نیز بسیار آسانتر از سایر الگوها است. الگوی AB=CD به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل میشود و سپس از نقطه B اصلاحی برای AB انجام میشود که خط BC است. سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود.
الگوی گارتلی
این الگو یکی از اولین و قدیمیترین الگوهاست. این الگو از ۵ نقطه اساسی X، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، برای شناسایی الگو بسیار مهم است. الگوی صعودی گارتلی اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این اتفاق است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد. در این الگو موج AB حتماً باید به اندازه %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند و موج BC میتواند به میزان %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ از موج AB را اصلاح کند. همچنین نباید اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر شود.
الگوی پروانه
الگوهای پروانه اگرچه شباهتهایی با الگوهای گارتلی دارند اما با آنها تفاوتهای اساسی نیز دارند. توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی CD، BC، AB، XA را شاهد هستیم. الگوی پروانهای دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است. نقطه D در این الگو نقشی محوری دارد. این نقطه، نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود.
الگوی خفاش
پایههای این الگو دارای شکل خفاش هستند و به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. این الگو هم برای بازارهای گاوی قابل تشخیص است و هم در بازارهای خرسی رخ میدهد. الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه الگوی گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد. در این الگو، دو نقطه A,C فاصله کمتری نسبت به دو نقطه X,D دارند. نقطه D نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگی از ۵ نقطه ،X،A،B،C،D تشکیل شده است. بسیاری از افراد این الگو را با الگوی پروانهای اشتباه میگیرند. خط XA اولین خط این الگو است و در اصلاح آن خط AB تشکیل میشود. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است در یک الگوی صعودی، نقطه وسط هم تراز نقاط بالا است و در الگوی نزولی، برعکس است. الگوی خرچنگ با توجه به حرکت شارپی خط CD از دیگر الگوهای هارمونیک متمایز می شود. این حرکت معمولا به اندازه 1.618% فیبوناچی اکستنشن موج اول یعنی XA می باشد.
چطور با الگوهای هارمونیک معامله کنیم؟
حالا که با دسته بندی الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، احتمالا برای شما سوال ایجاد میشود که چطور باید از این الگوها استفاده کرد. در ادامه صفر تا صد استفاده از الگوهای هارمونیک برای معامله را برای شما بازگو خواهیم کرد.
تشخیص الگو
بدون شک اولین گام برای استفاده از الگوهای هارمونیک، تشخیص الگو است. شما با توجه به الگوهای گفته شده، باید یکی از این الگوها را شناسایی کنید و ببینید که این الگو جزو کدام دسته است. برای این کار باید فیبوناچی برگشتی (retracement) را بر روی خطوط بین نقطهها بگذارید. سپس اگر شرطها در مورد یکی از الگوها صدق کرد، الگو شناسایی شده است.
تشخیص معامله
در یک الگوی هارمونیک وقتی که سه پایه (خط) از پنج نقطه الگو تکمیل شدند، میتوان معامله را تشخیص داد. برای مثال اگر الگوی ما الگوی گارتلی در بازار گاوی باشد، XA, AB و BC سه پایه باشند و پایهها از CD شروع شوند، شما میتوانید معامله را تشخیص بدهید. ما با استفاده از پروجکشنها و فیبوناچی برگشتی، خط XA و BC به همراه نرخهای فیبوناچی میتوانیم شاخه قیمتی را شناسایی کنیم که یک PTZ است.
(PCZ (Pattern Completion Zone
در الگوهای ۵ نقطه ای هارمونیک ، الگو با تشکیل سه پایه(موج) شناخته می شود. برای مثال، در الگوی Gartley Bullish ، پاهای XA ، AB و BC به اتمام رسیده و شروع به تشکیل پایه CD می کند و شما می توانید یک فرصت ترید را به راحتی تشخیص دهید. با استفاده از فیبوناچی projections و retracements پایه های XA و BC ، می توانیم تعدادی نقطه قیمتی در نظر بگیریم تا یک منطقه تکمیل الگو که به آن Pattern Completion Zone گفته می شود، در الگو مشخص شود.تمام الگوهای هارمونیک مناطق تکمیل الگوهای (PCZ) را تعریف کردهاند. این PCZها که به عنوان خوشههای قیمت نیز شناخته میشوند، توسط تلاقی نوسان (پایه) پسوندهای فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها تشکیل میشود. الگوها به طور کلی پایه CD را در PCZ تکمیل کرده و سپس معکوس میکنند. معاملات در این منطقه پیشبینی شده و قیمتها تغییر میکنند.
نقاط ورود الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ و حد ضرر
برای خرید و ورود به یک سهم بهتر است از ترکیب شناخت الگوهای هارمونیک به همراه تغییرات روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برای مثال اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و این نقطه میتواند یک خرید (در الگوهای صعودی) یا یک فروش (در الگوهای نزولی) باشد. معمولاً نقطه "D" با تلاقی پروجکشنها، نقاط برگشت و اکستنشنهای نوسانات قبلی (پایهها) مشخص میشود، که همان "منطقه معکوس" است. هنگامی که قیمتها رسیدن به این نقطه را آغاز کردند، فرصتی بالقوه برای معامله است، اما هنوز دلیل محکمی برای انجام معامله نیست. معیار ورود و اعتبار الگو توسط عوامل مختلف دیگری مانند نوسانات جاری، روند، حجم معاملات و موارد دیگر در بازار تعیین می شود. حدضررها در معاملات خرید اغلب مقداری پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
نحوه به دست آوردن محدوده هدف
مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها در نوسانات ایمپالس و نسبت های فیبوناچی از نقطه عمل ساختار الگو محاسبه میشود. به عنوان مثال، در الگوی صعودی گارتلی، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه عمل معامله (D) محاسبه میشوند. منطقههای هدف نیز از فرمولهای زیر تعیین میشوند:
منطقه هدف 1: (D + XA * 0.62) تا (D + XA * .786)
هدف منطقه 2: (D + XA * 1.27) تا (D + XA * 1.62)
توجه به این نکته مهم است که مناطق هدف بالقوه در الگوهای هارمونیک به شکل احتمالی هستند، نه قطعی. قوانین سخت مدیریت سرمایه و ریسک و داشتن دانش کامل در مورد الگوها برای موفقیت در معامله ضروری است.
جدول اهداف الگوهای هارمونیک
این جدول یکی از جدولهایی است که نسبتهای فیبوناچی برای پایههای مختلف و نقاط متفاوت محاسبه میشوند و در داخل آن قابل تشخیص هستند. همچنین این جدول، نسبتهای فیبوناچی برای الگوهای مختلف خرچنگ، گارتلی، سایفر، خفاش و بت و غیره را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید از این جدول برای تشخیص درست الگوها و نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید تا بتوانید معاملات، نقاط تکمیل شده و نقاط ورود را تشخیص بدهید و فرآیند تشخیص و استفاده از الگوهای هامونیک را تکمیل کنید.
معرفی یک کتاب مرجع الگوهای هارمونیک
یکی از منابع مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد، کتابی است که به قلم اسکات کارنی در دهه 90 میلادی نوشته شده است و بسیاری از الگوهای ذکر شده در این مطلب نیز توسط این شخص ابداع و معرفی شده است. این کتاب Harmony Traders نام دارد و یک کتاب مهم برای آموزش الگوهای هارمونیک در تمام دنیا محسوب میشود. در این کتاب برای اولین بار الگوی خرچنگی معرفی شد. این کتاب را میتوانید از طریق وبسایتهای اینترنتی خریداری کنید.
جمعبندی
ما در این مطلب نگاهی به الگوهای هارمونیک انداختیم و دیدیم که این الگوها چگونه تشکیل میشوند، چه نوعهایی دارند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. الگوهای هارمونیک یکی از مهمترین الگوهایی است که با آن میتوان معاملات را تشخیص دارد و دیدی جامع نسبت به قیمت سهام پیدا کرد. با یادگیری این الگوها میتوان به سودهای کلانی در بازار بورس دست یافت. اگر علاقمند به تشخیص بهتر این الگوها هستید، بهتر است که منبع ذکر شده را مطالعه کنید. افرادی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، میتوانند از دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال پیشرفته که در آن به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازند، استفاده کنند.
الگوهای هارمونیک در معاملات + معرفی 4 الگوی هارمونیک پرطرفدار
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم نگاهی داشته باشیم به انواع الگوهای هارمونیک که در معاملهگری استفاده میشود.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
1 – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
2 – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
3 – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.
موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب میشود و CD نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است.
نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
4 – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.
موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگوهای تکرار شونده هم شناخته میشوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفتهاند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نامگذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیلگران با شناسایی این الگوها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیتهای مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی میکنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگوی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روشهای مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیلگران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرده است. با این دستاورد، پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکانپذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
آشنایی با الگوی فیبوناچی
مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی به دست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست میآید. اهم نسبتهای به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبتها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق است، میتوان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود میآید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
انواع الگوی فیبوناچی
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده میشود میپردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته میشوند:
۱/ الگوی Bullish AB=CD
این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار میگیرند.
۲/ الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
نکته: این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava
این اشکال جزو تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآیند؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها، شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشوند.
۳/ الگوی Retracement
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۴/ الگوی Extension
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension مینامیم. به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۵/ الگوی Projection
از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را تشخیص میدهد؛ به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر کمک میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۶/ الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند اما به طور کلی، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش تحلیلگر خواهد بود.
۷/ الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۸/ الگوی Fan یا بادبزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
۹/ الگویTime
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبتهای ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازههای ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) میکند.
۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود.
از این الگو میتوان در کانالهای موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانالهای موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را میتوان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت میتوانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستمهای معاملاتی بسیار گران قیمت در دهههای گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا بهاندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو میتوان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
ویژگیهای الگوی AB=CD
- برابری طول AB و CD
- اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
- اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD
- برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
- وجود واگرایی بین دو نقطه B و D
نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاحها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. شکلهای زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.
بررسی الگویAB=CD ایدهال
در این الگو، تشکیل موج CD بهاندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC میتواند بهاندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD میتواند بهاندازه %۱٫۶۱۸ تا %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.
نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتیکه این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل میکند.
الگوی AB=CD معکوس
آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامهدهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامه روند است.
در این الگو، موجهای AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD میتوان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:
در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده میکنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.
۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن میتوان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، از مهمترین شاخصههای شناسایی آن محسوب میشود.
- موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (میتواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
- موج BC میتواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
- اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:
- توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB = CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:
بررسی الگوی گارتلی ایدهآل
در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:
- اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB =CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی میدهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همانطور که میدانیم الگوی AB = CD خود به تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.
اهداف الگوی گارتلی
- هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
- هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA است.
حد ضرر الگوی گارتلی
قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد میبایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطهای قرار میگیرد که مشخص میشود منطقه بازگشتی الگو درست عمل نکرده است.
نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را میدهد. به این معنی که میتوان با دقت بسیار بالا دقیقا نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه میشود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل میکند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) میتوان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.
حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.
و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود میتواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معاملهای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود میشود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که میتواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبهرو هستیم میتوان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکلگرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو انتهای موج دو را نشان میدهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، میتوان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.
سخن آخر
همانطور که میدانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنند. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه در معاملات استفاده کنیم ؟
انواع الگو های هارمونیک از ابزارهای مطرح در بازار سرمایه محسوب می شود که معامله گران و به خصوص کسانی که علاقه بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند از این الگو ها بسیار استفاده می کنند. اما انواع الگو های هارمونیک چگونه کار می کند؟ رسم انواع الگو های هارمونیک و نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه؟ در این مقاله سعی می کنیم پاسخ های مناسبی برای این سوالات پیدا کنیم.
به طور کلی وقتی صحبت از شاخص ها و فاکتورهای تکنیکالی می شوند عده ای قلم به دست آماده منتظر فرمول ها و روش ها و شکل های خاص و … هستند. در واقع برای این افراد تکنیکال چیزی جز اعداد و ارقام و چند فاکتور و … نیست. البته این موضوعی است که بسیاری از تازه کاران بورس نیز به آن دچار هستند.
اما یک معامله گر حرفه ای و یک سرمایه گذار با تجربه به خوبی می داند چارت و نمودار تنها نمایش دهنده اعداد و ارقام و قیمت های سهم در موقعیت های مختلف نیست. چارت می تواند با معامله گر سخن بگوید. یک معامله گر می تواند با استفاده درست از تحلیل تکنیکال و نگاه درست به چارت رفتار سهم را بشناسد و به نوعی آن را روانشناسی کند. این مفهوم یک اتفاق تجربی نیست و می توان به صورت کاملا علمی آن را ثابت کرد.
انواع الگو های هارمونیک نیز یکی از روش ها و ابزارهایی است که می تواند به ما در زمینه شناسایی رفتار یک چارت و نمودار کمک کند. اما این که نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه باشد و چطور باید اقدام به رسم انواع الگو های هارمونیک کنیم می تواند بحث جالبی باشد.
روانشناسی سهم
مهمترین نکته ای که باید قبل از مبحث انواع الگو های هارمونیک به آن اشاره کنیم این است که شما به عنوان سرمایه گذار یا معامله گر باید یاد بگیرید که سهم و نمودار آن را رفتارشناسی کنید. در واقع باید بدانید که چارت سهمی که انتخاب کرده اید در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کند.
این کاری است که شما باید در تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما متاسفانه معامله گران و تازه کاران دنیای سرمایه چندان خودشان را درگیر فرمول ها و جداول و اعداد و ارقام کرده اند که عملا توجهی به این موضوع ندارند. در واقع هم اکنون نیز انتظار آن ها از این مقاله این است که مانند ده ها سایت و مقاله دیگر انواع الگو های هارمونیک را با رسم شکل توضیح دهیم و بیان کنیم که اگر این نوع الگو را در سهم دیدید احتمالا رفتار این چنینی خواهد داشت، به این الگو پروانه ای می گویند و ….
اما سوال اینجاست این اطلاعات که معمولا به صورت رایگان هم در اختیار تمامی معامله گران و سرمایه گذاران قرار دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد؟ این اطلاعات مادامی که شما مفهوم انواع الگو های هارمونیک و سایر ابزارهای تکنیکالی را درک نکرده باشید عملا بی فایده است.
مهمترین مفهومی که در چارت سهم ها وجود دارد این است که شما با انسان ها رو به رو هستید. شما به عنوان یک معامله گر، سرمایه گذار یا هر عنصر دیگر در اقتصاد به هر حال در نهایت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با انسان ها رو به رو هستید. همین چارت سهمی که شما می خواهید با انواع الگو های هارمونیک به جان آن بیفتد در نتیجه معامله های انسان های مختلف ساخته شده است. آیا می توان انسان را بر اساس یک فاکتور شناسایی کرد؟ یا این که می توانیم انسان ها را مجاب به انجام کاری کنیم؟
مسلما خیر! پس وقتی خود انسان ها قابل پیش بینی نیستند و عملا نمی توان با استفاده از فاکتورهای مختلف آن ها را تحلیل کرد چه لزومی است که یکی از نتایج رفتار آن ها مانند همین چارت سهم را با این گونه ابزار تحلیل کنیم؟
گذشته و تکرار دو عامل مهم در ایجاد انواع الگو های هارمونیک
بنابراین تا این جا متوجه شدیم که انسان ها عمل اصلی ایجاد چارت های قیمتی هستند. پس برای شناسایی درست آن ها باید مانند یک انسان واحد با این چارت برخورد کرد. یعنی چه؟
یعنی این که همانطور که یک انسان شخصیت خاص خودش را دارد و بر اساس شخصیت خود دست به تصمیم گیری می زند و در برابر شرایط مختلف واکنش نشان می دهد و در عین حال می تواند کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد. هر چقدر شناخت شما از این شخصیت بیشتر باشد می توانید راحت تر رفتار های او را در موقعیت های مختلف تحلیل و پیش بینی کنید.
بنابراین تحلیل تکنیکال استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و انواع الگو های هارمونیک نیست. بلکه تحلیل تکنیکال درست مانند روانشناسی است. در این جا شما باید بتوانید روان چارت را با استفاده از شناختی که به دست آورده اید و با استفاده از اندیکاتورها و انواع الگو های هارمونیک بشناسید.
پس رفتار چارت چیزی شبیه به رفتار انسانی است. از این گزاره می توان به این نتیجه رسید که گذشته در آینده چارت تکرار می شود. در واقع همه ما در زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که در برابر شرایط های یکسان واکنش های برابری نشان داده ایم.
بنابراین رفتار ما در گذشته می تواند رفتار ما در آینده را نشان دهد. وقتی شما بتوانید رفتار چارت در گذشته را به درستی تشخیص بدهید در واقع می توانید رفتار آن در شرایط و موقعیت مشابه در آینده را به دست بیاورید. انواع الگو های الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ هارمونیک یکی از این ابزارهایی است که می تواند به شما در تشخیص این کار کمک کند.
تشخیص انواع الگو های هارمونیک
بنابراین انواع الگو های هارمونیک بر اساس تکرار در گذشته ساخته می شود و به ما می تواند نشان بدهد که قرار است در آینده تحت شرایط مشابه چه اتفاقی رقم بخورد.
شما هر چقدر یک سهم را بشناسید و آن را دنبال کرده باشید مسلما می توانید به صورت چشمی و حتی بدون داشتن دانش کافی در مورد انواع الگو های هارمونیک، تکرارهای جالبی در این سهم پیدا کنید. اما نکته ای که وجود دارد این است که عملا نه شما و نه بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران وقت این را ندارند که بخواهند روی هر سهم و هر چارت مدت ها زمان صرف کنند و آن را بشناسند.
درست مانند این است که شما برای انتخاب دوست بخواهید با تک تک آدم های شهر رفت و آمد کنید و برای هر کدام از ان ها زمان زیادی را صرف کنید تا در نهایت بخواهید از میان آن ها یک یا چند دوست انتخاب کنید. این کار عملا امکان پذیر نیست. اگر هم امکان پذیر باشد به سبب صرف زمان بسیار از نظر اقتصادی به صرفه محسوب نمی شود.
اینجاست که انواع الگو های هارمونیک به کار می آید. این الگو ها بر اساس بررسی چند ده ساله روی سهم ها و چارت های مختلف ایجاد شده است. (در ادامه مقاله خرید کاردانو و توکن غیر مثلی را مطالعه نمایید.)
در این مقاله قصد نداریم که این الگو ها را برای شما بیان کنیم و یا این که بخواهیم آن ها را با فرمول ها و شکل های عجیب و غریب به شما ارائه دهیم. این کاری است که بسیاری از سایت ها و در تمامی آموزش ها وجود دارد.
نکته مهمی که در بسیاری از این آموزش ها و سایت ها به آن کمتر توجه شده این است که چگونه این الگوها را پیدا کنیم. معمولا برای پیدا کردن این الگو ها گفته می شود که از شکل های مختلف پیروی کنید و یا این که از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
اما واقعیت این است که عملا این کار نمی تواند ذهن شما را برای تحلیل درست آزاد بگذارد. زمانی که ذهن شما درگیر یادآوری شکل الگو و تطابق آن با چارت است عملا بسیاری از نکات را از دست الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ می دهد. راه کار ساده است.
به چارت نگاه کنید. برخی از رفتارها تکرار شده است. یعنی انگار بخشی از چارت در جای دیگر عینا کپی شده است. این نشان می دهد که یک هارمونیک در اینجا اتفاق افتاده است. حال کافی است شرایط هارمونیک را بررسی کنید تا تحلیل درستی در این مورد به دست بیاورید.
همه چیز درباره الگوی هارمونیک خفاش (Bat Pattern) و استراتژی معاملاتی آن
یکی از انواع الگوهای نمودار بازارهای مالی، الگوی هارمونیک خفاش میباشد. تحلیل و ارزیابی این الگو تاکنون توانسته است نتایج بسیار دقیقی در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو از مجموعهای از شکلهای هندسی و محاسبات ریاضی تشکیل شده است که میتواند روی نمودار بازار مالی به شکلهای صعودی یا نزولی دیده شود.
تحلیل هر کدام از این حالتها متفاوت بوده و سیگنالهای مختلفی را از خود نشان میدهد. الگوی (bat pattern) انواع مختلفی دارد که در ادامه این مقاله از مجموعه جی تو او قصد داریم به طور کامل دربارۀ انواع الگوی هارمونیک خفاش و همچنین ویژگیها و نحوه استفاده از این الگو صحبت کنیم. بنابراین پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
انواع الگوی هارمونیک خفاش (صعودی الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ و نزولی)
الگوی هارمونیک خفاش میتواند به شکلهای صعودی و نزولی روی نمودار دیده شود و وضعیت بازار را برای ورود و ماندن در معامله مورد بررسی قرار دهد. در ادامه با بررسی و تحلیل الگوی صعودی و نزولی خفاش متوجه خواهید شد که اطلاعات حاصل از این نمودار بسیار دقیق هستند و سیگنالهای بازگشتی را با کیفیت بسیار بالا و همچنین درصد صحت زیادی، صادر میکنند. همچنین الگوهای صعودی و نزولی الگوی هارمونیک خفاش، میتوانند محدودههای حمایت و مقاومت را نیز در بازارهای مالی مشخص کنند.
برای آشنایی بیشتر با الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال این مقاله را از دست ندهید.
· الگوی خفاش صعودی
الگوی bat pattern)) صعودی به راحتی قابل تشخیص است. چرا که روی نمودار به شکل حرف M دیده میشود. در تصویر بالا مشاهده میکنید که یک رشد قیمت در بازه نقاط X تا A داریم. این محدوده نشان میدهد که بازار در وضعیت صعودی قرار داشته و قیمت به صورت پیوسته در حال افزایش است. به عبارتی میتوان گفت که خریداران سهام قدرت را در دست گرفتهاند و فروشندگان به نسبت میزان قدرت کمتری را دارا هستند. در ادامه نمودار ما مشاهده میکنیم که یک افت قیمت یا اصلاح قیمت اتفاق میافتد.
علت ایجاد این اصلاح قیمت روی نمودار این است که احتمالاً فروشندگان در تقابل با خریداران سهام بیشتر بر روی قیمت بازار تأثیرگذار بودند. یعنی برای لحظه کوتاهی قدرت از دست گاوها خارج شده و در اختیار خرسها قرار گرفته است. برای اینکه بتوانید میزان این افت وضعیت در بازار را به دست آورید، میتوانید مقدار عددی آن را بر اساس موج XA محاسبه کنید.
به عبارت دیگر میتوان گفت باید محاسبه کنید که خط افت قیمت چند درصد خط رشد قیمت بوده است. در اینجا خط اصلاح قیمت در بازار معادل ۰.۳۸۲ تا ۰٬۵ موج XA است. یعنی اگر موج XA را برابر یک در نظر بگیریم، میتوان به این ترتیب میزان اصلاح قیمت در بازار را محاسبه کرد.
با ادامه دادن خطوط میتوان متوجه شد که مجدداً یک رشد قیمت در بازار داشته و شاهد یک وضعیت صعودی هستیم. این وضعیت صعودی به صورت خط BC مشاهده میشود. اما همانطور که میبینید، نقطه C پایینتر از نقطه A قرار دارد. بنابراین با توجه به اینکه ما رشد قیمت داشتهایم و از مرحله نزول قیمت فاصله گرفتهایم، اما در هر صورت میتوان مشاهده کرد که نسبت به رشد قیمت اولیه، کاهش قابل ملاحظهای روی نمودار مشاهده میشود.
بنابراین، این میزان اصلاح را نیز باید محاسبه کرد. از روی نمودار میتوان متوجه شد که تقریباً در نقطه C سطح اصلاحی از ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ خط AB واقع شده است. مجدداً پس از خط قبلی افت قیمت را مشاهده میکنیم و باید میزان اصلاح آن را محاسبه کنیم. در نقطه D سطح اصلاح از ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ موج BC، واقع شده است. یکی از نکات مهم در تحلیل و محاسبات الگوی هارمونیک خفاش صعودی این است که شما باید میزان اصلاح را نسبت به خط قبلی محاسبه کنید.
البته میتوانید نسبت به خط رشد اولیه نیز اصلاح را انجام دهید. هر دو روش تحلیلهای بسیار دقیقی را در اختیار شما قرار خواهد داد. در نمودار میبینید که پس از رسیدن موج به خط D ما شاهد یک رشد صعودی بسیار قوی و پر شدت در بازار هستیم. بنابراین میتوان این نقطه را ابتدا وضعیت صودی بازار در نظر گرفت. با توجه به این وضعیت امکان خرید سهام برای خریداران وجود خواهد داشت و تا مدتی بازار به شکل صعودی ادامه پیدا خواهد کرد.
مقاله معرفی الگوی پرچم سه گوش را از دست ندهید.
· الگوی خفاش نزولی
الگوی bat pattern)) نزولی روی نمودار بازار مالی به شکل حرف W دیده میشود. همانطور که در تصویر میبینید، ابتدا یک وضعیت نزولی قوی در بازار به وجود آمده است و ما شاهد کاهش قیمت در بازار بودهایم. در این حالت بدیهی است که فروشندگان سهام قدرت بیشتری دارند. همین موضوع باعث شده است قیمت سهام بسیار پایین بیاید. این موج نزولی تقریبا از X تا A ادامه پیدا کرده است. همانطور که در ادامه مشاهده میشود، برای مدت کوتاهی شاهد افزایش قیمت در الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ بازار هستیم. یعنی بازار وضعیت صعودی پیدا میکند.
تقریبا از نقطه A تا نقطه B این وضعیت ادامه دارد. نهایتاً این رشد قیمت در منطقه خاصی از بازار متوقف شده و محاسبات مربوط به آن برابر ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ موج XA است. پس از رسیدن به این نقطه مجدداً کاهش قیمت در بازار را مشاهده میکنیم. اما همانطور که دیده میشود، میزان کاهش قیمت به اندازه خط موج اولیه نبوده است. یعنی هنوز به کف و پایینترین قیمت ممکن نرسیده است. لازم است در این نقطه ترازها به طور کامل محاسبه شوند تا سطوح اصلاحی به دست آید.
نقطه C در سطوح اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB واقع شده است. همانطور که میبینید، میزان سطوح اصلاحی نسبت به خط اولیه در نظر نگرفته شده است و نسبت به خط قبلی موج محاسبه شده است. مجدداً در بازار ما به رشد قیمت رسیده و شاهد صعودی شدن وضعیت بازار هستیم. این وضعیت صعودی را از نقطه C تا نقطه D میتوان مشاهده کرد. میزان محاسبات اصلاحی برابر با ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبت به موج BC است.
همانطور که مشاهده میشود، در این نمودار پس از رسیدن به نقطه D به طور کامل وضعیت بازار به نزولی تبدیل میشود. بنابراین این نقطه را میتوان ابتدای روند نزولی و کاهش قیمت در بازار در نظر گرفت. بهتر است در این نقطه از بازار سهامداران و سرمایه گذاران به خرید سهام بپردازند و به جای آن تا جایی که امکان دارد وارد پوزیشن فروش نشوند.
بسیاری از تحلیلگران که مهارت چندانی در بازارهای مالی ندارند یا ممکن است تجربه کافی نداشته باشند، پس از مشاهده نقاطی مثل نقاط D به سرعت در معاملات ورود میکنند و به خرید و فروش سهام میپردازند. اما باید توجه کنید که مشاهده سطحی و ظاهری نمودار به هیچ وجه نمیتواند یک روش مناسب برای دستیابی به نتایج دقیق باشد. برای اینکه بتوانید نتایج حاصل از مشاهدات خود را تایید کنید و به طور دقیق به تحلیل نمودار بپردازید، بهتر است که از اندیکاتورها استفاده کنید. اگر پاسخ اندیکاتورها نیز به شما مشابه بود، آنگاه میتوانید وارد معاملات شوید.
مثال تصویری الگوی هارمونیک خفاش
در ادامه برای اینکه الگوی (bat pattern) را به طور کامل متوجه شوید، یک مثال واضح برای شما بیان میکنیم. مثال زیر تصویر مربوط به ایجاد الگوی خفاش روی نمودار بازارهای مالی دلار آمریکا به دلار کانادا میباشد. همانطور که میبینید، روی این نمودار شاهد یک الگوی نزولی هستیم و نشان میدهد که قیمت در بازار کاهش چشمگیری پیدا کرده است. پس از مشاهده نمودار باید خطوط اصلی الگوی هارمونیک خفاش را پیدا کنید.
خطوط صعودی وخطوط نزولی و همچنین محاسبات مربوط به اصلاح را به سرعت تعیین کنید تا خطا در محاسبات شما وجود نداشته باشد. محل قرارگیری موج AB دقیقاً در وسط بخش مربوطه بر روی سطوح ۵۰ درصد میباشد. بنابراین با توجه به محاسبات، موج CD باید روی سطح ۸۸% قرار بگیرد. همانطور که مشاهده میکنید، در نقطه D انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی را مشاهده میکنیم. این سیگنال بازگشتی نشان میدهد الگوی هارمونیک خفاشی به شکل نزولی تشکیل شده است و میزان سیگنال آن نسبت به خط اولیه برابر ۸۸.۶ درصد است.
نحوه تشخیص ساده تر الگوی خفاش
اگر به عنوان یک تحلیلگر، تشخیص الگوی هارمونیک خفاش برای شما کار پیچیدهای بود، روشهای سادۀ دیگری نیز برای تشخیص این الگوها وجود دارد. در واقع برای اینکه بتوانید الگوی خفاش صعودی را به روش سادهتری تشخیص دهید، ابتدا باید یک روند نزولی روی نمودار پیدا کرده و مشاهده کنید که یک روند نزولی روی نمودار در کجا به پایان رسیده است و در ادامۀ آن رشد صعودی طولانی مدت بوجود آمده است.
اگر قصد دارید الگوی خفاش نزولی تشخیص سادهتری داشته باشید، باید پایان یک روند صعودی را مشاهده کنید. یعنی روی نمودار به دنبال یک خط صعودی بوده که در انتهای آن یک وضعیت نزولی طولانی مدت قرار دارد. در مرحله بعد باید یک Fibo Retracement رسم کنید این خط باید روی محور اولیه یعنی محور AX باشد. در ادامه باید نقطه B روی ۸۹% و نقطه D روی سطح ۱۱۳ تا ۱۶۲% باشد.
نحوه معامله با الگوی هارمونیک خفاش
یکی از مهمترین نکات پس از تعیین الگوی (bat pattern) روی نمودار، نحوه معامله و لحظه ورود به بازار برای خرید و فروش میباشد. برای اینکه بتوانید معاملات خود را با توجه به این الگو انجام دهید، باید از نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید.
شما باید چهار موج اصلی را در این الگو در نظر بگیرید. در قسمتهای قبل بیان شد که چهار خط اصلی در الگوی هارمونیک خفاش چه خطوطی هستند و سپس باید نسبتهای فیبوناچی را برای هر خط در نظر بگیرید.
نسبت های فیبوناچیف
نسبتهای فیبوناچی شامل موارد زیر هستند:
- خط A-B بین ۳۸.۲% و ۵۰% فیبوناچی خط X-A قرار گیرد.
- خط B-C بین ۳۸.۲% و ۸۸.۶% فیبوناچی خط AB قرار گیرد.
خط C-D در سطح ۸۸.۶% خط X-A قرار داشته باشد یا بین ۱۶۱.۸% و ۲۶۱.۸% خط A-B قرار گیرد. شما در ابتدا باید موج اول را مشخص کنید و با توجه به وضعیت صعودی یا نزولی این موج، نسبت آن را با توجه به فیبوناچی بسنجید. یعنی برای موج اول باید حداقل تا ۳۸.۲% و حداکثر تا ۵۰% فیبوناچی اصلاح صورت گرفته باشد.
پس از آن شما نقطه B را مشاهده خواهید کرد. از نقطه B تا C ما یک اصلاح دیگر داشته و حداقل تا ۳۸.۲% و حداکثر تا ۸۸.۶% فیبوناچی موج A-B خواهد بود. پس از آن نقاط C و D مشخص خواهد شد. باید ابتدا سطح ۸۸.۶% موج X-A مشخص شود. برای موج BC نسب فیبوناچی بین ۱۶۱.۸% و ۲۶۱.۸% است.
استراتژی در الگوی خفاش (bat)
برای انجام معامله با کمک استراتژیهای الگوی (bat pattern) لازم است ابتدا حد سود و حد ضرر مشخص شود. یکی از روشهای استفاده از استراتژی معاملاتی الگوی خفاش این است که میتواند میزان سود به ضرر یا میزان سود و درصد خطا را برای معاملهگر یا تریدر مشخص کند. به همین دلیل توسط بسیاری از معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرد.
برای ورود به معاملات در الگوی هارمونیک خفاش، باید نقطه D را درنظر بگیرید که سطح ۸۸.۶% فیبوناچی، موج X-A است. هنگامی که این سطح را نمودار الگوی هارمونیک خفاش مشاهده کردید، سعی کنید فوراً وارد معاملات شوید. چرا که صبر کردن و فاصله انداختن ممکن است میزان سود و درآمد شما در معاملات را کاهش دهد. از طرفی معمولاً امواج تا همین سطح امتداد پیدا میکند.
حد سود و حد ضرر
قبل از اینکه بخواهید حد سود را برای خود مشخص کنید، ابتدا باید حد زیان را تعیین کنید. چرا که اهمیت بسیار زیادی در معاملات بازارهای مالی دارند. معمولاً نقاطی که پایینتر از نقطه X قرار بگیرند، به عنوان حد زیان شناسایی میشود. اگر قیمت از این منطقه خارج شود، نشان میدهد که الگوی bat pattern)) ارزش و اعتبار چندانی ندارد و نتایج حاصل از آن کاملاً قابل استناد نخواهد بود. همچنین در بازار مالی برای تشخیص الگوی هارمونیک خفاش و همچنین تعیین میزان سود روشهای مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال شما برای تعیین حد سود باید به چند نقطه مختلف توجه کنید. اولین نقطه، نقطه C و دومین نقطه، نقطه A است.
برای آشنایی با الگوی چکش معکوس پیشنهاد میشود این مقاله را مطالعه نمایید.
ترکیب الگوی خفاش با الگوهای دیگر
ترکیب الگو خفاش با سایر الگوها میتواند نتایج دقیقتر و بهتری را ارائه بدهد. به عنوان مثال یکی از امواجی که معمولاً با الگوی خفاش ترکیب میشود، امواج الیوت هستند. الگوی خفاش همیشه در پایان یک روند نزولی یا صعودی در بازار شکل میگیرد. ممکن است که نشان دهنده آغاز یک روند صعودی و پایان یک روند نزولی باشد. همچنین امکان دارد نشان دهندۀ آغاز یک روند نزولی و پایان یک روند صعودی باشد. به همین دلیل بهتر است کل موج الگوی خفاش را به دو موج کلی تقسیم کنیم. موج اول شامل XA و موج دوم شامل ABCD است. همچنین امکان ترکیب آن با سطح
(Fibo Retracement) نیز وجود دارد. یعنی نقاط اصلاح را به چند دسته تقسیم کنید. برای نقطه B، از ۳۸ تا ۵۰% موج XA، نقطه C از ۳۸ تا ۷۹% موج BC و نقطه D از ۱۱۳ تا ۱۶۲% موج BC است.
سخن پایانی
در این مقاله از مجموعه جی تو او به طور کامل درباره الگوی (bat pattern) صحبت شد. این الگو میتواند به شکل صعودی و نزولی دیده شود. تشخیص این الگو روی نمودار بسیار راحت است. مهمترین مسئله در رابطه با الگوی هارمونیک خفاش تشخیص روند نزولی و صعودی بازار است که معمولاً در انتهای یک روند مشاهده شده و وضعیت بعد خود را مشخص میکند.
با این حال ممکن است که نتایج حاصل از همه نمودارها کاملاً صحیح نباشد. بنابراین بهتر است در کنار تحلیل الگوی هارمونیک خفاش از الگوهای دیگر نیز استفاده کنید یا میتوانید اندیکاتورها را مورد استفاده قرار دهید.
دیدگاه شما