آشنایی با الگوی کندل Spinning Top + مثالهای کاربردی
الگوی کندل استیکی اسپینینگ تاپ یا (Spinning Top) زمانی رخ میدهد که فروشندگان قیمت را در بازه معین به سمت پایین بردهاند و همزمان خریداران قیمت را به سمت بالا بردهاند اما در نهایت (فعلا) این نبرد بی نتیجه بوده و قیمت پایانی برابر با قیمت باز شده بوده که نشان از تردید معامله گران در روند فعلی (صعودی یا نزولی) وجود دارد.
نکات مهم در شناسایی کندل اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
- بدنه اصلی کوتاهی دارد. تفاوت قیمت بین باز شدن و بسته شدن کم باشد.
- سایه کندل از دو طرف باید بلند باشد. (از آنجایی که خریداران و فروشندگان هر دو قیمت را تحت فشار قرار دادند ، اما نتوانستند آن را حفظ کنند ، این الگو باید سایه بلندی داشته باشد)
کندل اسپینینگ تاپ چه نکاتی را به ما میگوید؟
بلاتکلیفی در بین خرسها و گاوهایی که زورشان باهم برابر شده. نشون میده در حالت عادی باید وارد روند ساید بشیم اما معمولا چنین اتفاقی نمیفته و با کندل بعدی روند مشخص میشه یا روند ادامه دار میشه یا روند رو برعکس میکنه. کندل بعدی باید بدنه بلندی داشته باشد.
معامله با الگوی کندل استیکی Spinning Top
دو حالت وجود دارد اگر کندل بعدی کندلی با بدنه کوچک باشد معامله گر باید به دنبال نشانه دیگری باشد اما اگر کندل بعدی کندل بلندی باشد نشان دهنده ادامه روند در جهت کندل بعدی است. این الگو برای شروع یک معامله احتمالا گزینه مناسبی نیست چون باتوجه به بدنه بلند کندل بعدی و سایه بلند خود کندل Spinning Top حد ضرر باید پایین سایه کندل اسپیننیگ تاپ قرار بگیرد؛ پس با توجه به فاصله زیاد بین نقطه ورود و حد ضرر، ریسک معامله ریسک بالایی است.
اما پس این کندل به چه دردی میخوره؟
اگر وارد معامله ای شدید و در حین روند معامله چنین کندلی رو مشاهده کردید این کندل به تصمیم شما برای ادامه معامله یا خروج از معامله کمک خواهد کرد.
مثلا شما در روند صعودی، وسط معامله این کندل رو مشاهده میکنید، بعد از مشاهده این کندل صبر میکنید تا کندل بعدی رو ببینید اگر کندل بعدی با بدنه کوتاه بود تا سه کندل صبر میکنیم، اگر روند مشخص شد که تصمیم مشخص است اما اگر هر سه کندل با بدنه کوتاه بود نشان دهنده این است که احتمالا وارد یک روند ساید شده ایم و بهتر است از معامله خارج شویم.
اما اگر کندل بعدی کندلی با بدنه بلند بود که مشخص است که روند صعودی یا نزولی ادامه پیدا میکنه یا روند معکوس میشه.
الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی دوجی نام یک سری از الگوهای کندلی میباشد که قیمت باز و بسته شدن در آنها تقریباً با یکدیگر برابر میباشد. این الگوها معمولاً در الگوهای کندلی زیادی یافت میشوند. الگوهای کندلی دوجی بهشکل یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت جمع (+) دیده میشوند.
الگوهای دوجی بهتنهایی الگوهایی خنثی هستند که در بسیاری از الگوهای مهم نموداری یافت میشوند. الگوهای دوجی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمتهای باز و بسته شدن (سهام یک شرکت) تقریباً با هم برابر باشند.
این الگو معمولاً نشان از برگشت روند میدهند و تحلیلگران تکنیکال میتوانند از این الگو بهعنوان هشداری جهت تغییر روند استفاده نمایند.
در زبان ژاپنی، دوجی به معنی «اشتباه بزرگ» و یا «خطای بزرگ» میباشد، که این نشاندهندهٔ نادر بودنِ برابر شدنِ قیمت باز و بسته شدن (Open And Close) یک سهام در بازار میباشد.
با توجه به محل قرارگیری خط باز و بسته شدن قیمت (خط افقی)، کندلهای دوجی بهشکل سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-legged) و یا سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی دوجی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
انواع کندل های دوجی؛ منبع – Investopedia
نکات مهم:
- الگوی شمعی دوجی به الگوهای کندلیای اطلاق میگردد که قیمت باز و بسته شدن (سهام) در آنها تقریباً با یکدیگر برابر بوده و معمولاً کندلهای دوجی عضوی از الگوهای مهم نموداری میباشند.
- الگوی شمعی دوجی به تنهایی، الگویی خنثی میباشد که در بسیاری از الگوهای مهم قیمتی نیز یافت میشود.
- کندلهای دوجی به سه شکل اصلی سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-Legged) و سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
الگوی شمعی دوجی چه چیزهایی را به شما میگویند؟
تحلیلگران تکنیکال میگویند که تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهام را میتوان از روی قیمت آن متوجه شد، بهعبارتی تکنیکالیستها بر این باورند که قیمت سهم، بازتابی از تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهم میباشد، بههمین دلیل بهعقیدهٔ آنها، قیمت برای بررسی کامل سهام کافی میباشد.
همچنین، عملکرد گذشتهٔ قیمت هیچ تأثیری بر روی عملکرد آینده قیمت نمیگذارد، و قیمت واقعی سهم در حال حاضر هیچ ارتباطی با قیمت واقعی و یا ارزش ذاتی (Interistic Value) آن سهم ندارد. بنابراین، تحلیلگران تکنیکال از ابزارهایی جهت پیدا کردن بهترین فرصتهای معاملاتی استفاده مینمایند.
یکی از این ابزارها توسط تاجر ژاپنی بنام هوما (Homa) که از اهالی شهر ساکاتا (Sakata) بود در قرن هفدهم ابداع شد. این ابزار توسط چارلز داو (Charles Dow) در سال 1900 معروف گشت.
نام این ابزار، نمودار کندلی (Candlestick Chart) بود. هر الگوی شمعی به ما چهار دسته از اطلاعات را میرسانند. براساس شکلِ این کندلها، تحلیلگران میتوانند فرضیاتی را در مورد رفتار قیمتهای سهم انجام دهند.
هر کندل در نمودار چهار دسته از اطلاعات را به ما نمایش میدهد: قیمت باز شدن (Open Price)، قیمت بسته شدن (Close Price)، بالاترین قیمت ثبت شده (High) در طی روز، و پایینترین قیمت ثبت شده (Low) در طی روز.
بازهٔ زمانی مدنظر در الگوی شمعی دوجی اهمیتی ندارد. بدنۀ تو خالی و یا بدنههای توپر در کندلها به نام «بدنه یا بدنه اصلی» شناخته میشوند.
خطهایی که از سمت بالا و پایین این بدنهها به بیرون حرکت کردهاند را بهعنوان سایه (Shadow – Wick) میشناسند. سایههایی که در بالای بدنهٔ اصلی قرار میگیرند، نشاندهندۀ حرکات قیمتی تا آن سطح میباشند.
از روی سایههای کندلها میتوانیم اطلاعات زیادی را در مورد روانشناسی بازار بهدست بیاوریم. در کندلهایی که قیمت بسته شدن سهم از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، شاهد یک بدنهٔ توخالی (Hollow-Body) یا سفیدرنگ خواهیم بود.
اگر قیمت بسته شدن سهامی از قیمت باز شدن آن در طی روز پایینتر باشد، شاهد بدنهای سیاهرنگ خواهیم بود که از آن بهعنوان کندل خرسی (Bearish Candlestick) نام برده میشود. در کل، دوجیها جزو مهمترین الگوهای کندلی بهشمار میآیند.
به کندلی نام دوجی اطلاق میشود که قیمت باز و بسته شدن آن (در هر بازهٔ زمانیای) با یکدیگر برابر باشند. کندلهای دوجی معمولاً بهشکل یک صلیب، و یا یک علامت جمع (+) دیده میشوند، بدنهای بسیار کوچک دارند و یا در بسیاری از مواقع هیچ بدنهای ندارند.
اگر از دید مزایدهای بهموضوع نگاه کنیم، کندل دوجی نشان میدهد که در بازار قطعیتی برای خرید و یا فروش بین معاملهگران وجود ندارد و هر دو در قیمت مدنظرشان ثابت ماندهاند.
بهعبارتی، میتوان گفت که بازار در این حالت و برای مدت زمانی محدود، جهت ندارد و فشار خرید (Buying Pressure) و فشار فروش (Selling Pressure) و یا مقدار خرید و فروش در بازار و قیمت آنها با یکدیگر برابر میباشند.
این خود نشانهای از عدم وجود قطعیت در بازار و عدم جهتگیری قیمت به سمت بالا (صعودی) و یا پایین (نزولی) در سهم میباشد.
در این حالت، معاملهگران هوشمند و موفق، دست از معامله کشیده و تنها بر حرکات قیمتی بازار نظارت میکنند. برخی از تحلیلگران نیز وقوع این حالت در بازار را نشانهای از یک بازگشت قیمتی (Price reversal) یا بازگشت روند (Trend Reversal) میدانند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
هر چند، از شکلگیری الگوی شمعی دوجی میتوان بهعنوان فرصتی برای جمعآوری نیرو توسط قیمت و حرکت به سطوح بالاتر یا پایینتر نیز اشاره کرد.
کندلهای دوجی، معمولاً در زمان تثبیت قیمتی دیده میشوند و به معاملهگران و تحلیلگران بازار کمک میکنند تا بتوانند احتمال شکست قیمتی بازار را بررسی کرده و آنها را به موقع تشخیص دهد.
مثالهایی برای استفاده از الگوی شمعی دوجی
نمودار زیر نشاندهنده یک الگوی شمعی دوجی از نوع دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) در نمودار سهام شرکت سیانوتک (Cyanotech Corp) میباشد.
این جدول مربوط به فوریهٔ سال 2018 است. الگوی نامبرده پس از یک حرکت قدرتمند و با حجم معاملاتی بالا در بازار تشکیل شده است.
این الگو میتواند نشان از یک بازگشت روند نزولی (Downtrend Reversal) باشد و احتمال رخداد یک شکست (Breakout) در بازار بالا میرود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حجم معاملات میتوانید از مطلب آموزشی «حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثال دوجی سنگ قبر
در این مثال، کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) توانسته بهخوبی یک شکست را در سطوح فعلی قیمت پیشبینی کند. این شکستِ پیشبینی شده، در محدودۀ قیمتیای نزدیک به میانگینهای متحرک 50 روز و 200 روزه (50 or 200 Day Moving Averages) در سطوح قیمتی 4.16 دلار و 4.08 دلار رخ داد. البته برای پیشبینی تنها نباید به الگوی شمعی اعتنا نمود.
معاملهگران معمولاً برای شناخت یک شکست قیمتی (Breakout) در بازار، از دیگر ابزارهای تکنیکالی مانند اندیکاتورهای تکنیکالی (Technical Indicators) استفاده میکنند.
از این اندیکاتورها میتوان به شاخصِ قدرتِ نسبی (Relative Strength Index – RSI) و اندیکاتور واگرایی و همگرایی میانگینهای متحرک Moving Averages convergence) (divergence – MACD اشاره کرد.
معاملهگران روزانه میتوانند همچنین یک دستور استاپ حفاظتی را در بالای سایه (Wick) این کندل قرار دهند که در نمودار فوق محدودهای در حدود 5.10 دلار میباشد.
اما معاملهگران میانمدت (Intermediate-term Traders) ممکن است دستور استاپ حفاظتی خود را در محدودهای بالاتر قرار دهند تا با نوسانات قیمتی، معاملهٔ آنها بسته نشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتورها میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین کندلهای دوجی و الگوی شمعی اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
نمودارهای کندلی میتوانند مقداری از اطلاعات بازار مانند روند احساسات، شتاب در بازار و نوسانات قیمتی را نشان دهند. الگوهای شکلگرفته توسط این کندلها در نمودارهای کندلی نشاندهندۀ سیگنالهایی از عمل و عکسالعمل در بازار میباشند.
الگوی دوجی و اسپینینگ تاپ (Spinning top) الگوهای کندلی میباشند که معمولاً بهشکل اعضایی از الگوهای بزرگتر دیده میشوند.
مانند الگوی ستاره (Star formation). بهتنهایی، الگوی شمعی دوجی و الگوی شمعی تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی اسپینینگ تاپ نشاندهندۀ تعادل در قیمت میباشند، همچنین این الگوها نشان میدهند که فشار خرید و فشار فروش با یکدیگر برابر بوده و هیچکدام نتوانستهاند بر دیگری غالب شوند.
همچنین اطلاعاتی توسط این الگوهای کندلی ارائه میشود که یک معاملهگر تکنیکال باید یاد بگیرد تا آنها را بهخوبی تفسیر کند.
الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ بسیار شبیه به الگوهای کندلی دوجی شکل میباشند، اما بدنۀ آنها از بدنۀ الگوهای کندلی دوجی بزرگتر بوده، و قیمتهای باز و بسته شدن در آنها فاصله بیشتری نسبت به یکدیگر دارند.
برای اینکه یک کندل در دستهٔ کندلهای دوجی قرار بگیرد، بدنۀ کندل باید حدوداً 5 درصد از کل محدودهٔ اشغالشده توسط کندل و سایههای آن را دربر بگیرد.
هر مقداری بیش از 5٪، کندل مورد نظر را در دستهٔ کندلهای اسپینینگ تاپ (Spinning top candles) قرار خواهد داد. کندلهای اسپینینگ تاپ همچنین نشاندهندهٔ ضعف در قیمت و روند کنونی بازار میباشند، اما لزوماً نشاندهندۀ یک بازگشت قیمتی نمیباشند.
اگر الگوهای کندلی مانند الگوی دوجی و یا الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ را در نمودار مشاهده گردید، به دنبال نشانههایی از اندیکاتورهای دیگر نیز بگردید.
اندیکاتورهایی مانند باندهای بولینجر (Bollinger Bands)، تا بتوانید تشخیص درستی از بازار داشته باشید. استفاده از دیگر اندیکاتورها به ما این امکان را میدهد تا به خوبی متوجه شویم که الگوی دوجی و یا اسپینینگ تاپ شکل گرفته در بازار، نشاندهندۀ خنثی بودن بازار میباشد و یا اینکه نشان از بازگشت روند (Trend Reversal) و بازگشت قیمتی (Price reversal) دارند.
محدودیتهای الگوی شمعی دوجی چیست؟
بهتنهایی، الگوهای کندلی دوجی نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات کمی را دربارۀ بازار به ما میدهند. علاوه بر این دوجیها الگوهایی معمول در بازار محسوب نمیشوند. بههمین سبب، ابزاری قابلاعتنا برای تشخیص نکات مهم قیمتی مانند بازگشتهای قیمتی محسوب نمیشوند.
همواره نمیتوان در زمان تشکیل این الگوها به آنها اعتماد نمود. زیرا هیچ تضمینی در مورد بازگشت قیمتی و یا ادامهٔ قیمت در روند سابق خود به معاملهگر نمیدهند. بههمین سبب نباید بهتنهایی به این الگوهای نموداری جهت بررسی و آنالیز بازار تکیه نمود.
اندازهٔ سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تأییدیه آن میتواند بهعنوان یک نقطهٔ ورود به بازار در نظر گرفته شوند.
این بدین معنی است که معاملهگران نیاز به پیدا کردن مکانی دیگر برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی خود خواهند داشت، یا اینکه آنها نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت زیرا که قرار دادن یک دستور استاپ حفاظتی بسیار بزرگ و یا بسیار کوچک ممکن است باعث ضرر دیدن آنها در معامله شود. البته امکان سود نیز وجود دارد.
تمامی این موارد بستگی به ریسکپذیری معاملهگر و تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی میزان سود به زیان او خواهد داشت. پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهٔ الگوهای کندلی دوجی انجام میشود نیز سخت میباشد.
زیرا این الگوهای کندلی به ما هیچگونه هدف قیمتی (Target Price) را ارائه نمیدهند. بنابراین، استفاده از دیگر ابزارها و تکنیکها مانند الگوهای کندلی دیگر، اندیکاتورها (Indicators) و یا دیگر استراتژیهای معاملاتی برای در نظر گرفتن محلهای ورود و خروج از معامله لازم و ضروری میباشد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی کندل استیک 15 الگوی مهم تحلیل تکنیکال
الگوی کندل استیک مواردی هستند که به معاملهگران این امکان را میدهد در کنار بررسی خطوط مقاومت و حمایت و خطوط روند، بتوانند در تایم فریمهای مختلف روند قیمتی را شناسایی و پیشبینی کنند. در دوره آموزش ارز دیجیتال مشهد الگوی کندل استیک به طور کامل تدریس می شود. هیچ یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال دقت 100 درصدی ندارند و همه این ابزارها خطا دارند. این الگوهای کندلی نیز از این موضوع مستثنی نیستند. در این مقاله از حامی سرمایه برای آشنایی بیشتر شما با این الگوها 15 نوع از پرکاربردترین الگوها را انتخاب و برای شما توضیح دادهایم. برای یادگیری بیشتر این موضوعات با ما همراه باشید.
الگوی کندل استیک چیست؟
کندلها در تحلیل تکنیکال راهی برای نمایش اطلاعات مربوط به حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای کندل استیک یکی از محبوبترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال است که معاملهگران را قادر میسازد تا روند قیمت را بهسرعت و تنها از طریق چند کندل تفسیر کنند.
در این مقاله بر نمودارهای تایم فریم روزانه تمرکز داریم که در آن هر کندل، معاملات یک روز را شرح میدهد. برای این که بهتر متوجه شویم منظور از الگوهای کندل استیک چیست بهتر است ابتدا با مفاهیم مربوط به کندلها بیشتر آشنا شویم.
نمودارهای شمعی از یک بدنه مستطیلی تشکیل شدهاند و دو خط در بالا و پایین آن (البته این خطها ممکن است در برخی از کندلها وجود نداشته باشد) وجود دارد که به سایه یا شَدو معروف هستند. اگر کندل سبز و مثبت باشد قسمت بالای مستطیل نشاندهنده قیمتی است که کندل در پایان تایم فریم به آن قیمت رسیده است و پایین مستطیل نشان دهنده قیمتی است که کندل در شروع بازه زمانی داشته است. ولی در کندلهای منفی این موضوع برعکس است.
هنگام استفاده از هر الگوی کندل استیک، نکته مهم این است که اگرچه این نوع تحلیل برای پیشبینی تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی روندها عالی هستند، اما این الگوها باید در کنار سایر الگوهای تحلیل تکنیکال برای تأیید روند کلی استفاده شوند آموزش الگوهای کندل استیک به شما کمک خواهد کرد اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید و از تجربه متخصصان در این زمینه استفاده کنید.
چه زمانی از الگوهای کندل استیک استفاده کنیم؟
کندلها یکی پس از دیگری در طول زمانی شکل میگیرند و ممکن است به شما کمک کنند روند تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی کلی و خطوط مقاومت و حمایت و حتی خطوط روند را چک کنید. علاوه بر این، کندلها میتوانند الگوهای خاصی را شکل دهند که بهعنوان سیگنال خرید یا فروش عمل میکنند.
مهمترین الگوهای Candlestick
استفاده از این الگوها همیشه معاملهگران را به سمت سیگنال صحیح هدایت نمیکند و همیشه درست نیستند. البته اندیکاتور تشخیص الگوهای کندل استیک به معاملهکنندگان کمک شایانی میکند.
6 الگوی صعودی (بولیش)
الگوهای بولیش یا صعودی ممکن است پس از یک روند نزولی در بازار به وجود آیند و کندلهای نزولی ممکن است نشانه معکوس شدن حرکت قیمت باشد. این الگوها همانند شاخصی برای معاملهگران عمل میکند و آنها را به خرید برای کسب سود ترغیب میکند.
الگوی کندل استیک چکش (Hammer)
الگوهای کندل استیک چکش شامل یک کندل با بدنه کوتاه و سایه بلند است که این سایه رو به پایین تشکیل شده است. در این الگو باید طول سایه حداقل دو برابر طول بدنه باشد و سایه در این الگو فقط باید سمت پایین تشکیل شود. این الگو نشان میدهد اگرچه فشار فروش وجود داشته است اما در انتها یک فشار قوی خرید موجب برگشت این کندل شده است و احتمال این که کندل بعدی مثبت باشد زیاد است.
الگوی کندل استیک چکش معکوس (Inverse Hammer)
الگوی چکش معکوس یک تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی الگوی بولیش و صعودی که شکل آن برعکس الگوی قبلی است. تنها تفاوت این الگو این است که سایه سمت بالا و بلند است و یک بدنه کوتاه سمت پایین قرار دارد. این موضوع نشان دهنده فشار خریداران و به دنبال آن فشار فروشندگان است. فشار فروش بهاندازه کافی قوی نبوده و نتوانسته قیمت بازار را پایین بیاورد. از این رو این الگوهای کندل استیک نشان میدهد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.
در کل الگوی چکش و چه چکش معکوس یک الگوی صعودی است که برای تریدر خبر الگوی خوشحال کنندهای بهحساب میآید. اما در این دو الگو باید در نظر داشت سایه باید فقط در یک طرف کندل تشکیل شود و آن حداقل دوبرابر بدنه کندل باشد.
الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing)
الگوهای کندل استیک پوشاننده صعودی بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و شامل دو کندل است. کندل اول کوتاه منفی (قرمز) و کندل دیگری صعودی (سبز) است.
درواقع در این الگو کندل سبز باید تمام کندل قرمز را بپوشاند اگرچه ممکن است کندل دوم در قیمتی پایینتر باز شود اما کاملاً کندل قرمز را میپوشاند و بازار را کاملا سبز میکند. این کندل پوشاننده سبز نوید بازار سبز را میدهد.
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده است و این الگو نوید یک صعود را بعد از نزول سنگین میدهد. این الگو از یک کندل قدرتمند قوی و منفی تشکیل شده که بدنه بزرگی دارد و بعد از آن یک کندل که بدنه و سایه کوتاهی دارد جای آن را میگیرد.
در این الگوهای کندل استیک پس از یک نزول قدرتمند قدرت فروشندهها در کندل بعدی خیلی کمتر شده و اگر کندل بعدی سبز باشد احتمالاً بازار در آینده صعودی خواهد بود.
الگوی کندل استیک سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید طی سه روز متوالی رخ میدهد. این الگو شامل سه کندل متوالی سبز (سفید) است. این کندلها سایه کوتاهی دارند یا اصلاً سایه ندارند. در این الگو هر کندل بالاتر از روز قبل باز میشوند.
این الگو یک سیگنال صعودی بسیار قوی است تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی که پس از یک روند نزولی رخ میدهد. این الگو نشان دهنده افزایش بیشتر فشار خرید است. پس از این سه کندل احتمال صعود بیشتر است.
الگوی کندل استیک ماروبزو سفید (White Marubozu)
در الگوهای کندل استیک ماروبوزو سفید شامل یک تک کندل صعودی (سبز) است این کندل پس از یک روند نزولی شکل میگیرد که نشاندهنده بازگشت صعودی است. این کندل بدنهای بلند صعودی و بدون سایههای بالا و پایین است (میزان سایه خیلی کم است) که نشان میدهد گاوها فشار خرید دارند و ممکن است بازار را صعودی کنند. هنگام تشکیل این شمع، فروشندگان باید احتیاط کنند و موقعیت شورت خود را ببندند چون احتمال صعود زیاد است.
6 الگوی نزولی (بیرش)
در این بخش قصد داریم به آموزش الگوهای کندل استیک بیرش بپردازیم در این بخش شش الگوی بیرش بحث خواهد شد. این نوع الگوها پس از یک روند صعودی شکل میگیرند و معاملهگران را ترغیب به فروش میکند و این الگوها نشاندهنده تغییر روند هستند و همانند سیگنال برای فرش عمل میکنند. همچنین برای کسانی که قصد دارند موقعیت فروش باز کنند مناسب باشد.
الگوی کندل استیک مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی کندل استیک مرد به دار آویخته معادل نزولی الگوی چکش است و شکل یکسانی دارد. اما تفاوت آن با الگوی چکش این است که در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد. این کندل نشان میدهد که فروش قابل توجهی در طول روز وجود داشت، اما خریداران در انتها توانستند قیمت را دوباره بالا ببرند.
فشار فروش نشانهای برای تغییر روند بازار است و در این نوع الگوهای کندل استیک، کندل بعدی به احتمال زیاد کنترل بازار از دست خریداران (گاوها) درآمده و فروشندگان (خرسها) کنترل بازار را به دست میگیرند.
الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting Star)
الگوی ستاره دنبالهدار همانند الگوی چکش معکوس است با این تفاوت که پس از یک روند صعودی شکلگرفته است. این الگو بدنه پایینی کوچک و یک سایه بلند سمت بالا دارد. در این الگوها سایهها فقط در یک طرف تشکیل شدهاند و اندازه سایه از دوبرابر بدنه کندل بزرگتر است.
معمولاً این اتفاق بعد از چند کندل صعودی رخ میدهد و خریداران (گاوها) چندین کندل صعودی ثبت کردهاند و در این کندل آخر نیز تلاش کردند بازار را بالا نگه دارند اما زور فروشندگان زیاد شده است. به احتمال زیاد کندل بعدی نزولی خواهد بود و این کندل برای کسانی که قصد فروش دارند و یا قصد دارند پوزیشن شورت باز کنند مناسب است.
الگوی کندل استیک پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing)
الگوهای کندل استیک پوشاننده نزولی به این صورت عمل میکند که پس از یک روند نزولی یک کندل ضعیف و کوچک صعودی زده میشود که این کندل نشان دهنده اتمام روند است سپس یک کندل نزولی بزرگ این کندل کوچک را کاملاً در بر میگیرد. این کندل بزرگ حاکی از تغیر قدرت بین گاوها و خرسهاست و احتمال این که روند نزولی ادامه پیدا کند بسیار زیاد است.
به تریدرها پس از مشاهده این نوع کندل پیشنهاد میشود ارز و یا سهم خود را بفروشند زیرا به احتمال زیاد کندلهای بعدی نزولی خواهد بود. این نوع کندلها میتواند سیگنال برای پوزیشن شورت باشد.
الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star)
الگوهای کندل استیک ستاره شامگاهی عکس الگوی ستاره صبحگاهی عمل میکند. این الگو شامل سه کندل میشود کندل اول پس از یک روند صعودی است و کندلی قوی و سبز است. کندل بعدی بدنه کوتاه و سایه بلندی دارد که نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان است. چون روند قبلی صعودی بوده است احتمال این که روند تغییر کند و نزولی شود زیاد است. پس این الگو سیگنالی برای فروش است و به احتمال یاد روند تغییر میکند.
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوهای کندل استیک سه کلاغ سیاه، برعکس الگوی سه سرباز سفید عمل میکند. این الگو شامل سه کندل منفی پشت سر هم است که این کندلها سایه های کوتاه دارند یا اصلاً سایهای ندارند و بیشتر کندل را بدنه تشکیل داده است.
این موضوع حاکی از فشار فروش قوی در سه روز متوالی است و احتمال این که این روند فروش ادامه داشته باشد زیاد است. توجه کنید این الگوها قطعی نیستند و جای نقض شدن آن همیشه وجود دارد همانطور که در شکل زیر میبینید الگوی چکش معکوس نقض شده است و الگوی سه کلاغ سیاه رخداده است.
ماروبزو سیاه (Black Marubozu)
الگوهای کندل استیک ماروبزو سیاه، یک کندل قرمز بزرگ زده میشود که هیچ سایهای ندارد و تمام آن بدنه کندل تشکیل میدهد. این نشان میدهد که قدرت فروشندگان خیلی زیاد است احتمال این که کندل بعدی هم به همین صورت باشد خیلی زیاد است. این کندل معمولاً بدنه خیلی بلندی دارد و فشار خرید را نشان میدهد.
3 الگوی کندلی ادامه دار
همیشه الگوها نشان دهنده تغییر جهت بازار نیستند و گاهی ممکن است الگویی نشان دهنده این باشد که بازار ادامه دارد و تغییر روندی رخ نمیدهد. این الگوها میتواند به معامله گران کمک کند تا دوره استراحت در بازار را شناسایی کنند.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
در این الگوهای کندل استیک دوجی کندلهایی شبیه بهعلاوه به وجود میآید. در این الگوها بدنه بهقدری نازک است که شبیه خط شده است. این الگو بهتنهایی نشان جدال بین خریداران و فروشندگان است و تغییر روندی را نشان نمیدهد. اما کندلهای دوجی اگر در الگویی شبیه الگوی ستاره صبحگاهی و یا الگوی ستاره شامگاهی به وجود آیند نشان از تغییر روند است.
الگوی فرفره یا اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
در این الگوی فرفره یا اسپینینگ تاپ دو کندل قرمز و سبز مشابه پشت سر هم تشکیل میشود که هر دو سایههای خیلی بلند و بدنه بزرگ دارند. این الگو معنی خاصی ندارد و نشان از جدال بین گاوها و خرسهاست و بدنه کوتاه این کندل نشان دهنده برابری قدرت این دو است. پس روند بازار را در آینده نمیتوان پیشبینی کرد.
الگوی سه کندل پس از سقوط و الگوی سه کندل پس از صعود (Falling three methods and Rising three methods)
این الگوهای کندل استیک، پس از یک صعود یا نزول شدید رخ میدهد. درواقع پس از یک کندل صعودی قوی سه کندل نزولی ضعیف زده میشود و این نشان دهنده این است که قدرت خرسها به گاوها نمیرسد و همچنین برای حالت نزولی هم همین موضوع صدق میکند. این الگو تغییری در روند بازار ایجاد نمیکند.
نتیجهگیری
در این مقاله 15 تا از معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک برای شما شرح داده شد. اما باید این موضوع را در نظر گرفت که این الگوها مطلق نیستند و اگر چنین الگوی رخ داد به این معنی نیست که صد درصد روند عوض شده یا تغییری در آن ایجاد نمیشود. باید این نکته را در نظر داشت که در بازارهای مالی هر چیزی ممکن است و این الگوها ابزار برای کمک به شماست.
معامله با الگوی کندل استیکِ های ویو
بسیاری از معامله گران کندل استیک نمیدانند که هر کندل استیک، داستانی درباره بازار به ما میگوید. این امر در مورد سیگنالِ “های وِیو” (High Wave) که غالباً نادیده گرفته میشود نیز صدق میکند. من قصد دارم به شما نشان دهم که چگونه باید با الگوی کندل استیک های ویو معامله کنید.
این الگوی کندل استیک، دقیقاً مثل الگوهای اسپینینگ تاپ و دوجی، نشان دهنده تردید در بازار است؛ بنابراین شما کندل استیکِ های ویو را به عنوان یک سیگنال ورود در نظر نمی گیرید، اما این الگو ممکن است نشان دهنده این باشد که جهت روند بازار احتمالاً تغییر خواهد کرد. شما اغلب کندل هایِ های ویو متعددی را در بالا یا پایین روندها پیدا میکنید که روند را تغییر میدهند.
توجه: من شخصاً از معامله با کندل استیک های خالیِ خالص سودی نبرده ام، اما معامله گرانی را می شناسم که به خوبی با این تکنیک ها کار می کنند. با این حال، من به این نتیجه رسیده ام که استفاده از سیگنال های کندل استیک در ترکیب با یک سیستم معاملاتی قابل اعتماد، که ثابت کرده است به تنهایی هم سودآور است، میتواند یک ترکیب بسیار قوی باشد.
الگوی کندل استیکِ “های وِیو” چیست؟
همانطور که قبلاً اشاره کردم، کندلِ های وِیو، مثل کندل اسپینینگ تاپ یا دوجی است زیرا تردید در بازار را نشان تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی میدهد. ایده اصلی آن این است که گاوها و خرس ها در طی یک دوره زمانی مشخص تلاش می کنند تا بازار را به نفع خود حرکت دهند، اما هیچ یک از آنها نتوانسته اند سود خود را تا پایان دوره حفظ کنند.
یک الگوی کندل استیکِ های وِیو، مثل یک کندل اسپینینگ تاپ، دارای یک بدنه واقعی نسبتاً کوچک است. تفاوت آنها در این است که اسپینینگ تاپ دارای فتیله های بالایی و پایینی نسبتاً کوچکی است، در حالی که یک کندل استیکِ های وِیو، دارای فتیلههای بالایی و پایینی نسبتاً بلندی است و نوسانات بیشتری را نشان می دهد.
در تصویر بالا، یک کندل دوجی، اسپینینگ تاپ و یک کندلِ های ویو را مشاهده میکنید. کندل های اسپینینگ تاپ و های ویو میتوانند بدنه واقعی صعودی یا نزولی داشته باشند. بدنه واقعی یک های ویو میتواند بزرگتر از بدنه واقعی اسپینینگ تاپ باشد، اما در مقایسه با اندازه کلی آن (فاصله بین سقف و کف) باید نسبتاً کوچک باشد.
شما میتوانید کندل استیک هایِ های ویو ژاپنی را ببینید که در مکان های مختلف نمودار های شما، از جمله بازارهای تثبیت (دامنه کوچک، ساید وِی، sideways market) شکل میگیرند. مثل دوجی و اسپینینگ تاپ، سیگنالِ های ویو نیز باید بعد از یک روند صعودی یا روند نزولی بیاید. با این روش، این سیگنال میتواند تغییر احتمالی جهت روند را نشان دهد. این الگو حداقل باید شما را از احتمال وقوع سیگنال های معکوس قوی تر و قابل اطمینان تر در آینده آگاه کند.
معامله با الگوی کندل استیکِ های ویو
در تصویر زیر، یک سری الگوی کندل استیکِ های ویو را می بینید. اولین مورد، پس از یک بازگشت کوچک در روند کلی رخ داده است، که معمولاً جایی نیست که این سیگنال، مفید واقع شود. با این حال، همانطور که می بینید، وقوع آن پس از یک کندل نزولی نسبتاً بزرگ، نشانه ای از تردید در بازار بود. به دنبال آن یک الگوی چکش معکوس (که یک سیگنال صعودی ضعیف است) ظاهر شد و سپس روند رو به بالا ادامه یافت.
دومین کندلِ های وِیو در تصویر بالا، نمونه مفیدتری از معامله گری با الگوی کندل استیکِ های ویو است. این کندل پس از یک روند صعودی گسترده، ظاهر شده که این امر نشان میدهد که بازار در ادامه روند صعودی مردد بوده است. سپس بعد از این سیگنال، یک کندل انگولفینگ نزولی ظاهر شده که ۲ کندل قبلی را پوشش داده است. روند از آن نقطه معکوس شد.
سومین سیگنالِ های ویو، اندکی پس از الگوی انگولفینگ نزولی قبلی ظاهر شد. این الگو، نشان دهنده تردیدِ بیشتر بود، اما در نهایت روند معکوس شد.
توجه: در بالای روند فوق، ما یک کندلِ های ویو و به دنبال آن یک کندل انگولفینگ ، یک کندل اسپینینگ تاپ (یا یک کندل بسیار شبیه به آن)، یک کندلِ های ویو دیگر، یک دوجی، و در نهایت یک الگوی انگولفینگ ، قبل از بازگشت نزولی روند داریم. همه این کندل استیک ها داستانی را روایت می کنند.
آخرین کندل استیکِ های وِیو در تصویر بالا، پس از یک روند نزولی ظاهر شده است، که این امر نشان دهنده تردید در بازار است. به دنبال آن یک کندل استیک انگولفینگ وجود دارد که یک الگوی انگولفینگ صعودی ایجاد کرده است (البته الگوی خیلی خوبی نیست). نتیجه، یک بازگشت دیگر بود (حداقل در کوتاه مدت).
در ادامه چند مثال از نحوه استفاده از الگوی کندل استیکِ “های وِیو” در معاملات شخصی ارائه شده است:
مثال ۱: فرض کنید در حال مشاهده یک روند صعودی، منتظر یک سیگنال معکوس هستید. سپس یک کندلِ های ویو می بینید. این کندل به شما اطلاع میدهد که در بازار، تردید وجود دارد و شما باید منتظر ظهور یک سیگنال معکوس قوی مثل شوتینگ استار، الگوی انگولفینگ نزولی، ستاره عصرگاهی و غیره در آینده باشید. کندلِ های ویو، همچنین تأیید میکند که قیمت در حوزه سیگنالِ بازگشتیِ قویِ شما معکوس خواهد شد.
مثال ۲: شما در حال انجام یک معامله، نزدیک حدِ سودِ خود هستید. به نظر میرسد بازار، مومنتوم خود را از دست داده است و سپس یک کندل استیکِ های ویو را می بینید. متوجه میشوید که این توقف قیمت، در نزدیکی یک ناحیه حمایت و مقاومتِ قابل توجه نیز رخ میدهد. آنگاه به جای اینکه ریسک بازگشت شدید را به جان بخرید، تصمیم می گیرید معامله را ببندید و سود خود را حفظ کنید؛ یا شاید فقط حد ضرر خود را حرکت دهید و به نقطه سر به سر برسانید.
مثال ۳: شما تصمیم می گیرید یک معامله را با یک پوزیشن کوچک شروع کنید. ابتدا، پرایس اکشن به نفعتان پیش می رود، اما سپس متوجه یک سری سیگنال های تردید مثل کندل هایِ های ویو، اسپینینگ تاپ، دوجی ها و غیره میشوید؛ آنگاه تصمیم می گیرید که تا زمانی که بازار شواهد بیشتری از تداوم روند خود به شما نشان دهد، پوزیشن خود را ثابت نگه داشته و چیزی اضافه نکنید.
سخن پایانی
همانطور که همیشه می گویم، معامله گری با استفاده از کندل استیک، برای پیش بینی تغییرات کوتاه مدت در جهت بازار بسیار عالی است؛ با این حال، هیچ چیزی به طور کامل در تمام معاملات نتیجه نمی دهد و حتی سیگنال های بازگشتی قوی هم، تضمین نمیکنند که روند معکوس، به نفع شما ادامه یابد.
همانطور که گفته شد، شما نباید با الگوی کندل استیکِ های ویو به عنوان یک سیگنال ورودی معامله کنید، اما میتواند به عنوان یک سیگنال بازگشت قوی استفاده شود. شما اغلب سیگنال هایِ های وِیوِ متعددی را در بالاترین و پایین ترین سطوح روندهای بزرگ می بینید که در ترکیب با یک سیستم معاملاتی مناسب میتوانند بسیار قدرتمند باشند.
مانند تمام سیگنال های کندل استیک دیگر، این خیلی مهم است که این سیگنال ها در چه زمینهای رخ میدهند. اگر یک کندل استیکِ های ویو را در طول یک دوره ی تثبیتِ قیمت ببینید، این مسلماً تردید در بازار را نشان میدهد. با این حال، این سیگنال ها زمانی ارزشمند میشوند که در طول روندها، به ویژه روندهای قوی یا گسترده، رخ دهند.
استیو نیسون (Steve Nison) توصیه میکند که از سیگنال های کندل استیک با اندیکاتورهای فنی غربی استفاده کنید تا بتوانید بهترین معاملات را پیدا کنید. من دوست دارم سیگنال های کندل استیک را با سیستم معاملاتی سودآور دیگری که به خوبی با کندل استیک ها مچ میشوند، ترکیب کنم.
کندل استیکِ های وِیو یک سیگنال تردید ساده است که به خودی خود خیلی قوی نیست، اما میتواند به تأیید سیگنال های کندل تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی استیک قویتر کمک کند. امیدوارم که این مقاله به شما کمک کند تا معامله با الگوی کندل استیکِ “های ویو” را آغاز کنید.
الگوهای تک کندلی
الگوهای تک کندلی در تحلیل تکنیکال زیاد استفاده می شوند. این الگوها اطلاعات خوبی را در مورد آینده ی دارایی تان به شما می دهند.
الگوهای تک کندلی بسیارند که در این مقاله ستاره ی دنباله دار، اسپینینگ تاپ، دوجی سنگ قبر و دوجی سنجاقک مورد بررسی قرار می گیرند. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
اسپینینگ تاپ
ستاره ی دنباله دار
دوجی سنگ قبر
دوجی سنجاقک
الگوهای تک کندلی
الگوهای کندل استیک همان الگوهایی هستند که در نمودارهای شمعی ژاپنی دیده می شوند و چون یک کندل در ساخت آن ها نقش دارد، به الگوهای تک کندلی معروف هستند.
این الگوها بی شمارند مانند چکش، چکش معکوس، مرد به دار آویخته و … که در این مقاله فقط ستاره ی دنباله دار، اسپینینگ تاپ، دوجی سنگ قبر و دوجی سنجاقک بررسی می شوند.
اسپینینگ تاپ
آن یک الگوی تک کندلی است که دارای سایه ی بالا و پایین است. این الگو بیانگر شک و تردید در برابر آینده ی دارایی مورد نظر است.
بدنه ی شمع در اسپینینگ تاپ، بلند نیست و تقریبا می توان گفت جای کندل در این جا بین شدوهای عمودی بالا و پایینش است.
این وضعیت بیان کننده ی این است که خریدارها نرخ را بالا برده اند و فروشنده ها آن را پایین می آورند ولی نهایتا نرخ پایانی نزدیک به نرخ باز شدن قرار خواهد گرفت.
با مشاهده ی اسپینینگ تاپ، انتظار برگشت قیمت را بدهید، البته در صورتی که شمع بعدی آن، این حرکت را تأیید نمایید.
دقت داشته باشید در این جا قیمت پایانی امکان دارد در بالا یا پایین تر از نرخ باز شدن قرار گیرد ولی در هر صورت نهایتا هر دو نرخ باید به هم نزدیک باشند.
نکات مهم در رابطه با اسپینینگ تاپ
- شمع های اسپینینگتاپ مختلف و متقارن هستند؛ به این معنا که طول شدوهای بالا و پایینی شان حدودا با هم یکسان است.
- بدنه ی شمع در این جا باید حتما کوچک باشد تا بیان کند که فرق زیادی بین نرخ باز و بسته شدن وجود ندارد.
- نمایان شدن اسپینینگ تاپ نشانه ی تردید در بازار است؛ به همین علت با تشکیل شدن آن احتمال دارد نوسانهای عرضی زیادتری شکل بگیرد.
- شمع های اسپینینگ تاپ زمانی که پس از نوسان های شدید شکل می گیرند نشان دهنده ی این هستند که تریدرها باورشان را به روند فعلی بازار از دست داده اند.
به عنوان مثال اگر این الگو پس از یک روند پر قدرت صعودی تشکیل شود؛ یعنی خریدارها در حال از دست دادن قدرتشان هستند.
پس در این وضعیت نوعی هشدار وجود دارد مبنی بر این که معکوس شدن روند نزدیک است.
- با مشاهده ی یک کندل اسپینینگ تاپ حتما باید تأیید آن را هم مشاهده نمایید.
یعنی زمانی که یک شمع اسپینینگ تاپ بعد از روند صعودی شکل گرفته و احتمال عوض شدن روند وجود دارد، باید حتما شمع بعدی پایین آمدن نرخ سهم را نشان دهد و بالعکس.
ستاره ی دنباله دار
این الگو آن دقیقا بر عکس الگوی چکش است. در سقف بازار و در روند صعودی تشکیل می شود و نشانه ی معکوس شدن روند است.
بدنه ی آن کوچک است. سایه ی بالایی آن حداقل دو برابر شمع است. اگر خود بدنه ی شمع نشانه ی نزولی بودن داشته باشد، بهتر است.
ستاره ی دنباله دار، تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی سریع درون تریدرها اثر می گذارد و فروشندگان را به سرعت وارد بازار می کند. در این جا دقت داشته باشید که حمایت و مقاومت ها را از انتهای سایه ها رسم نمایید.
ستاره ی دنباله دار جزء الگوهای Bearish Reversal یعنی برگشتی نزولی می باشد. هر چه سایه ی بالایی بلندترباشد، نشانه ی این است که قدرت فروشندگان هم بالاتر است.
رنگ کندل در این جا زیاد اهمیتی ندارد؛ چون وقتی سایه ی بالایی تشکیل می شود نشانه ی قدرت فروش است ولی اگر رنگ کندل، قرمز (نزولی) باشد این الگو بهتر عمل می کند.
هر چه بدنه ی کندل در الگوی ستاره ی دنباله دار کوچک تر و سایه ی بالایی آن بلند تر باشد به این معناست که دارایی مورد نظر نوسان منفی زیادی داشته و فشار فروش قوی است.
در نتیجه روند بعدی قدرت تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی زیادتری هم دارد و بیش تر می توانید به آن اطمینان کنید.
دوجی سنگ قبر
آن یک الگوی شمعی نزولی (خرسی) به شکل (T) معکوس است که بیان کننده ی بازگشت روند قیمت است.
دوجی سنگ قبر زمانی تشکیل می شود که نرخ های گشایش، پایانی و پایین ترین نرخ همراه با یک شدوی بلند بالا، برابر یا نزدیک به هم قرار بگیرند.
سایه ی بلند بالای آن بیانگر غلبه پیدا کردن گاوها بر خرس ها می باشد. البته این حالت اکثرا پس از یک روند نزولی طولانی مدت رخ می دهد.
پس سایه ی بلند آن بیانگر این است که در آغاز روند، بازار صعودی بوده ولی نهایتا به خاطر عرضه ی زیاد، قیمت افت پیدا کرده است.
سقوط شارپی قیمت در دوجی سنگ قبر، فروش کامل یک شمعدان با کندل صعودی را نشان می دهد.
این کندل نشانگر این است که در آخرین وقت، گاوها توسط خرس ها زمین زده می شوند.
دلیلش هم این است که گاوها توانایی نگه داشتن قدرت را ندارند. پس پیروزی در این وضعیت به خرس ها می رسد که بیانگر قدرت نزولی بازار هستند.
بنابراین این الگو هم در انتهای روندهای صعودی و هم نزولی یافت می شود. تریدرها با مشاهده ی دوجی سنگ قبر از معاملات بلند مدت خارج می شوند و معاملات کوتاه مدت را انتخاب می کنند.
به دلیل این که در این موقعیت ها روندهای نزولی در مدت های کوتاه و معمولا بعد از شکست رخ خواهند داد.
دوجی سنجاقک
شکل آن شبیه (T) است که می تواند حرکت نزولی را برعکس نماید. در این جا هم قیمت های گشایش، پایانی و بالاترین قیمت با هم برابر یا خیلی نزدیک به هم هستند.
شدوی بلند پایین شمع بیانگر این تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی تفاوت میان کندل اسپینینگ تاپ و دوجی است که در طی معامله ی روزانه، فروشنده ها حمله وار، وارد بازار شده اند.
ولی چون نهایتا قیمت باز و بسته شدن به هم نزدیک یا با هم یکسانند یعنی خریدارها توانسته اند فروش را جذب کنند و کنترل قیمت را در دست گیرند.
اگر سنجاقک دوجی پس از یک حرکت نزولی ظاهر شود بیانگر این است که نرخ در آینده افزایش می یابد و نمایان شدن آن پس از یک حرکت صعودی نشانه ی فروش بیش تر است.
در این وضعیت نرخ امکان دارد پی در پی کاهش یابد. پس نمایان شدن سنجاقک دوجی پس از پایین آمدن قیمت احتمالا افزایش قیمت را در پی دارد.
در این جا حتما باید شمع بعدی، سنجاقک دوجی را تأیید کند. اگر شمع بعدی بالا برود، افزایش نرخ را تأیید می کند و بالعکس.
سنجاقک دوجی که حجمش زیاد باشد نسبت به زمانی که حجمش کم باشد، دقیق تر و مطمئن تر است.
دوجی سنگ قبر و سنجاقک هر دو هشدارهایی مشابه را می دهند. هر دو بیانگر معکوس شدن روند می باشند. در هر دو الگو به شمع بعد از آن ها هم باید توجه کنید.
چون آن ها خیلی شبیه به هم هستند با توجه به شکل ظاهری آن ها می توانید تفاوت آن ها را تشخیص دهید.
جمع بندی الگوهای تک کندلی
دانستید که الگوی تک کندلی ستاره ی دنباله دار بر عکس الگوی چکش است. در روند صعودی تشکیل می شود و نشانه ی بر عکس شدن حرکت بازار است.
بدنه ی کندل در این الگو کوچک و سایه ی بالایی آن حداقل دو برابر شمع است.
شمع های اسپینینگ تاپ که سایه های بلند بالا و پایینی آن ها در نرخ باز و بسته شدن تغییر چندانی به وجود نمی آورند، بیانگر تردید در بازار هستند.
آن ها نشانه ی برگشتی شدن قیمت هستند یعنی اگر در روند نزولی دیده شوند احتمال معکوس شدن حرکت بازار و ادامه پیدا کردن آن به شکل صعودی وجود دارد و بالعکس.
در الگوی دوجی سنگ قبر بهتر است قیمت های باز، بسته شدن و پایین ترین نرخ با هم برابر و سایه ی بالایی کندل، بلند باشد. آن در انتهای روندهای نزولی و صعودی هم شکل می گیرد.
سنجاقک دوجی زیاد در چارت دارایی ها دیده نمی شود ولی زمانی که آن را ببینید هشداری مبنی بر تغییر پیدا کردن ادامه ی روند است.
برای تأیید عوض شدن روند پس از ظاهر شدن سنجاقک دوجی، نیاز به تأیید شمع بعدی است. این موضوع مهمی است.
اگر نرخ Close شمع بعدی بالاتر از نرخ Close سنجاقک دوجی باشد، عوض شدن مسیر صعودی است و بالعکس.
برای خواندن مقالات بیش تر در زمینه ی کندل ها می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
در سایت آکادمی طهرانی می توانید پکیج های آموزشی بیش تری را هم در این زمینه ها دریافت نمایید.
پکیج هایی که بر روی چارت دارایی های مختلف، این کندل ها را به شما نشان می دهند تا به خوبی با آن ها و نوع عملکردشان آشنا شوید.
دیدگاه شما