اقبال ضعیف سهامداران مانعی بزرگ برای توسعه صنعت نساجی
میانگین بازدهی گروه منسوجات در شهریورماه سال جاری از مرز ۸,۲۵ درصد گذشت؛ عددی که باعث شد تا با این سطح بازدهی، گروه منسوجات بر سکوی سومین گروه پر بازده ششمین ماه سال جاری، جا خوش کند.
چابک آنلاین، مجید میرزاحیدری ، در حال حاضر 5 نماد در این گروه بورسی، حضور پررنگی دارند.
از نبروج، نمرینو، نتوس، نشار و نطرین به عنوان نمادهای حاضر در این گروه یاد می شود.
اما درباره خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز کلیات این گروه چه می دانیم؟
درحال حاضر حاشیه سود خالص گروه نساجی در محدوده 10,9 درصد ارزیابی شده و حاشیه سود عملیاتی آن هم حدود 20,4 درصد است.
با این حال، نرخ بازده دارایی 8,7 درصدی آن باعث شده که یکی از صنایع با نرخ بازده دارایی پایین لقب بگیرد.
از دیگر مختصات این گروه، می توان به دوره وصول مطالبات 67 روزه و p/e 43,83 درصدی اشاره داشت که تا حدودی از جذابیت این سهم در بازار معاملات کاسته است.
ارزش بازار گروه منسوجات در محدوده یک هزار و 894 میلیارد تومان بوده و سهم از بازار این گروه حدود چهارصدم درصد است.
ناگفته نماند که میانگین حجم معاملات این گروه در 30 روز گذشته، اندکی رشد داشته است.
درحال حاضر تعداد واحدهای فعال صنعت نساجی و پوشاک 5هزار و 800 واحد بوده که گفته می شود در کنار آنها 405 واحد راکد هم وجود دارد.
با این همه، وزارت صمت اعلام کرده که در سال گذشته صادرات صنعت نساجی و پوشاک از نظر وزنی 8 درصد و از نظر ارزشی 6 درصد رشد داشته است.
این صنعت با چه ریسک هایی دست و پنجه نرم می کند؟
از قرارمعلوم، صنعت نساجی را چهار ریسک مهم تحت فشار بیشتری گذارده که ازجمله آنها می توان به ریسک نوسانات نرخ ارز، وصول مطالبات، ریسک نقدینگی و ریسک تجاری اشاره کرد.
فرسوده بودن ماشین آلات صنعت نساجی هم ریسک دیگری است که به جرات می توان گفت، 70 درصد مشکلات صنایع نساجی در تولید محصولات مرغوب و صادرات محور، ناشی ازعقب ماندگی این صنایع از به روز رسانی دستگاه ها و ماشین آلات بوده زیرا عمر بسیاری از ماشین آلات صنایع مرتبط با نساجی و پوشاک کشور به نیم قرن می رسد و رفع این مشکل مستلزم سرمایه گذاری های کلان برای نوسازی این ماشین آلات فرسوده و از رده خارج است.
ریسک بزرگ دیگر، فشار جدی قاچاق کالا بر شانه های این صنعت و افت تاب آوری صنعت نساجی در مقابل مشکلات مذکور است.
واقعیت این است که به دلیل ماهیت قاچاق و عدم امکان ثبت آمار در این حوزه، میزان دقیق قاچاق در حوزه صنعت نساجی قابل عنوان نخواهد بود، اما بررسی میزان صادرات حوزه نساجی در کشور های همسایه به ایران بیانگر آن است که حجم قاچاق در صنعت نساجی بیش از 3,5 میلیارد دلار است.
البته آمار ستاد قاچاق کالا و ارز از قاچاق 700 میلیون دلار پوشاک به کشور حکایت دارد.
ناگفته پیداست که اتحادیه ها و انجمن های مرتبط با صنعت نساجی و پوشاک، آمار قاچاق را بیش از 4,5 میلیارد دلار عنوان می کنند.
وضعیت سرمایه گذاری در این صنعت چگونه است؟
به نظرمی رسد با وجود سرمایه گذاری های انجام شده در صنعت نساجی ایران، این صنعت در بخش های مختلف زنجیره ارزش دچار چالش های جدی است.
براساس برآورد سرمایه گذاری به قیمت های ثابت سال 95 سرمایه گذاری در صنایع نساجی کشور از 13 هزار میلیارد ریال در سال 68 به 30 هزار میلیارد ریال درسال 72 صعود کرد، اما از آن پس به شدت کاهش یافت و به 9,5 هزار میلیارد ریال در سال 79 سقوط کرد.
در دهه 80 سرمایه گذاری در صنایع نساجی بتدریج رشد کرد و به 28 هزار میلیارد ریال در سال 89 افزایش یافت. درسال 91 هم میزان سرمایه گذاری به شدت سقوط کرد و به 5,9 هزار میلیارد ریال رسید.
این روند تا سال 92 ادامه یافت و در سال های 93 تا 95 بهبود پیدا کرد و سرمایه گذاری در این صنعت در سال های 96 و 97 به ترتیب به 16 و 14 هزار میلیارد ریال رسید.
هرچند که همچنان مشکلات جدی بر سر راه سرمایه گذاری در این صنعت وجود دارد. یک واقعیت کلی وجود دارد که گروه منسوجات از جمله صنایع بااهمیت در فهرست صنایع کشور جای گرفته زیرا در صنعت پوشاک و نساجی با تبدیل مواد اولیه پایه مانند پنبه، الیاف اکریلیک، چیپس پلی استر و گرانول پروپیلن به نخ و الیاف، امکان تامین سایر کالاها در طول زنجیره تولید فراهم می شود.
با توجه به اینکه سهم عمده قیمت تمام شده کالای نهایی مرتبط با مواد اولیه مصرفی است، بر این اساس نیاز است تا در بخش زنجیره تامین، بنگاه های فعال در این صنعت از یک اطمینان خاطر در قیمت، کمیت و کیفیت مواد اولیه برخوردار باشند که این موضوع با مشکلات زیادی مواجه است، زیرا بخشی از این مواد از خارج کشور تامین می شوند که همین موضوع سبب شده هزینه های تامین افزایش یابد.
مواد اولیه صنعت نساجی به دو دسته مواد اولیه طبیعی از جمله پنبه و مواد اولیه مصنوعی از جمله پلیمرهای صنعت پتروشیمی طبقه بندی می شود.
درخصوص الیاف پنبه، نیاز کشور حدود 120 هزار تن پنبه در سال است. هرچندکه ظرفیت تولید پنبه کشور امکان تامین نیمی از این نیاز را دارد و بقیه پنبه مصرفی در صنعت نساجی کشور به طور عمده از مسیر واردات تامین می شود.
دربخش پلیمرهای مصنوعی هم مشکل به دو بخش تقسیم می شود؛ بخش نخست، پلیمرهایی است که زنجیره ارزش آنها در کشور شکل گرفته و در داخل تولید می شود از جمله پلی استر و پلی پروپیلن گرید نساجی، اما تولید آنها کمتر از نیاز داخل است. دسته دوم محصولاتی از جمله اکریلیک و نایلون است که در کشور تولید نمی شود و باید برنامه ریزی لازم برای تکمیل زنجیره ارزش آنها در صنایع بالادست یعنی صنعت پتروشیمی کشور انجام شود.
نیاز صنعت نساجی کشور به الیاف اکریلیک حدود 115 هزار تن در سال و به طور عمده برای تولید فرش ماشینی است. یکی از دلایل عدم تولید این محصول در کشور کمبود پروپیلن به عنوان ماده اولیه فرایند تولید اکریلیک است. امیداعلائی، مدیرعامل شرکت کارخانجات نساجی بروجرد در بررسی مشکلات صنعت نساجی، با تایید مشکل تامین سرمایه در گردش، گفته است که با افزایش چندین برابری قیمت انرژی، فشار سنگینی بر گرده تولیدکنندگان این صنعت وارد آمده و این صنعت را با مشکلات جدی مواجه کرده است.
به گفته وی، فعالان صنعت نساجی برای نوسازی ماشین آلات خود ناچار به دریافت تسهیلات از نظام بانکی هستند اما تراز بانک ها منفی بوده و همین امر باعث شده تا نظام بانکی اشتیاق زیادی برای ارائه تسهیلات نداشته باشد.
اعلایی اذعان داشت که به دلیل افزایش شدید قیمت ارز، فعالان صنعت نساجی قدرت مالی خرید ماشین آلات نو را ندارند و به همین دلیل، خرید ماشین آلات دست دوم در این صنعت بشدت رایج شده است.
مدیرعامل شرکت کارخانجات نساجی بروجرد، تصریح کرده که در یک سال اخیر و طبق دستور دولت، برای حمایت از تولید داخل، واردات کالا محدود شده که همین امر به کارخانجات نساجی کمک جدی کرده است.
وی در عین حال یادآور شد که به دلیل اقبال پایین سهامداران از خرید سهام کارخانجات نساجی، بسیاری از کارخانجات نساجی اقبالی برای ورود به بازار خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز سرمایه ندارند و به همین دلیل، تعداد شرکت های نساجی حاضر در بورس بسیار پایین است.
اعلایی، اذعان داشت که سهام صنعت نساجی چندان برای معامله گران جذاب نیست، ضمن اینکه در بازار سرمایه شرکت ها و رقبای بهتری در قیاس با این صنعت وجود دارد که معامله گران با استرس کمتری در آنها سرمایه گذاری می کنند و بازدهی بهتری هم کسب می کنند.
روی خوش بازار به نمادهای کوچک/ مسیر نقدینگی تغییر کرد
دنیای اقتصاد نوشت: معاملات روز سهشنبه تالار شیشهای پس از دو روز افت متوالی و نوسان در کانال یک میلیون و ۴۳۰ هزار واحد، با افزایش شاخص کل همراه شد. به این ترتیب روز گذشته نماگر اصلی بورس تهران با رشد بیش از ۸هزار واحدی (معادل ۶/ ۰ درصد) به محدوده یک میلیون و ۴۴۴ هزار واحدی وارد شد.
رشد کمرنگ شاخص کل در حالی رقم خورد که تداوم اقبال به نمادهای کوچک بازار سبب شد شاخص کل هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، برای چهارمین روز متوالی صعودی باشد و با افزایش ۸/ ۱درصدی همراه شود. اما دلیل اقبال به سهام با ارزش بازار پایینتر چیست؟ این مهم چه عواقبی میتواند به دنبال داشته باشد؟
سد جهانی اقبال به کالاییها
یکی از موضوعاتی که درخصوص حرکت نقدینگی از بزرگان کالایی به سهام گروههای کوچکتر عنوان میشود، تغییر مسیر قیمتها در بازار جهانی است. در آخرین روز کاری (میلادی) بازارهای جهانی بود که شاهد رشد خیرهکننده فلزات و نفت بودیم. جایی که مس با رسیدن به مرز ۸هزار دلاری (به ازای هر تن)، سقف ۹۵ ماهه را تجربه کرد و روی نیز در قیمت ۲۸۶۶ دلار بر هر تن به اوج ۲۰ ماهه خود رسید. نفت نیز توانست از سد ۵۲ دلاری (بر هر بشکه) عبور کند و رکورد ۹ماهه خود را ارتقا دهد. این وضعیت اما ادامه پیدا نکرد. با بازگشایی بازار جهانی در روز دوشنبه، انتشار اخباری درخصوص شیوع گونه جدید ویروس کووید-۱۹ در بریتانیا که مسریتر از گونههای دیگر آن است، بازارها را متحول کرد. در این میان بسیاری از کشورها نیز از ممنوعیت پرواز به انگلستان خبر دادند و پروازها به خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز این کشور نیز با محدودیت مواجه شد. این مهم سبب شد تا شاهد افت قیمت فلزات و نفت باشیم. مس از اوج هفته گذشته خود بیش از ۵/ ۲ درصد عقب نشست و در جریان معاملات روز گذشته به محدوده ۷۸۰۰ دلار بر هر تن وارد شد. هر بشکه نفت برنت نیز که از سد ۵۲ دلار عبور کرده بود، روز سهشنبه حتی برای ساعاتی زیر مرز ۵۰ دلار دادوستد شد. این موضوع را میتوان یکی از دلایل کاهش اقبال به سهام کامودیتیمحور بورس تهران عنوان کرد.
اصلاح P/ E در بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه: نقشآفرینی سهمهای پر وزن در کنار حساسیتهای سازمان بورس و سایر مسوولان در روند حرکتی شاخص نشان میدهد که در شرکتهای بزرگ بیش از پیش دقت نظر صورت میگیرد، بنابراین چنین موضوعی باعث میشود دامنه نوسان این گروه از سهام کمتر از سایرین باشد. بر این اساس در اولویت لازم برای مدیریت شاخص یا کنترل نوسان قیمتها سهامهای خرد قرار نمیگیرند.
موضوع دیگر مربوط به سهام شناور آزاد شرکتهای بزرگ میشود. سهام این شرکتها به دلیل اینکه ممکن است شناوری زیادی داشته باشند در نتیجه به راحتی قابلیت تاثیرپذیری از ورود نقدینگی نخواهند داشت.
بنابر موارد ذکر شده یکی از رویکردها این است که مانند چند ماه ابتدایی سال جاری اغلب شرکتهایی که از توضیح بنیادی خاصی هم برخوردار نبودند، با رشد قیمتی سهام همراه شدند. تبعات رویداد اوایل سال ۹۹ همچنان قابل مشاهده است بهطوری که P/ E بالای ۱۰۰ مرتبه نیز در بازار دیده میشود.
به هر حال یکی از معیارهای ارزندگی و جذابیت در امر سرمایهگذاری نسبت قیمت به درآمدی است که شرکتها از آن برخوردارند، بنابراین در شرایط فعلی، فعالان بازار به خصوص افرادی که طی چند وقت اخیر دچار زیان شدند با استفاده از چربش اثر نقدینگی بر قیمت سهام استراتژی ورود به سهام کوچک را در دستور کار معاملاتی خود قرار میدهند.
ناهمگن شدن و غیر قابل توضیح بودن قیمت جاری سهام و ارزش ذاتی آن میتواند یکی از پیامدهای ورود نقدینگی به سهمهای کوچک در نظر گرفته شود. به مرور زمان این بازدهی به دلیل اینکه بهطور مستمر مورد هدف سرمایهگذارانی که با چنین تکنیکی فعالیت میکنند قرار میگیرد، در نتیجه نمیتواند نقطهای ثابت را برای قیمت سهام ایجاد کند که پس از آن شاهد رشدهایی اینچنینی نباشیم.
در یک بازه میان مدت حداقل ۶ ماه تا یک سال شاهد بروز وضعیتی مانند ۳ تا ۴ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹ خواهیم بود که اصل و اساس معیارهای سرمایهگذاری تحت تاثیر رفتار معاملهگران قرار گرفته بود، بنابراین عملا یک اختلافی بین مقاصد کوتاه مدت و بلندمدت فعالان بازار ایجاد خواهد شد. در وضعیت فعلی خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز باید مسوولان مربوط توجه بیشتری بر نوسان قیمت شرکتهایی که هر چند ممکن است نقش خاصی در شاخص کل نداشته باشند، اما به دلیل اینکه ممکن است جو عمومی این دست از نوسانات کلیت بازار را تحت تاثیر قرار دهند، داشته باشند. به اعتقاد بنده بخش عمدهای از اینکه چرا صنایع بزرگ طی چند وقت اخیر تاثیر خاصی را از نوسانات متغیرهای اثرگذار نمیپذیرد در شکلگیری قیمتها قبل از وقوع اتفاقات بوده است. رشد بیش از اندازهای که شاخص (۱۸۰درصد افزایش از ابتدای سال تا کنون) تجربه کرده است در برخی صنایع به حدی فزاینده بود که در حال حاضر هم بهرغم اصلاحات صورت گرفته در بهبود وضعیت کامودیتی، قیمت نفت یا سایر متغیرها به دلیل اینکه از قبل چنین اخباری پیشخور شده است بنابراین فقط نسبتهای P/ E در شرف اصلاح هستند، کما اینکه از ابتدای مرداد که متوسط P/ E در رقمی بالغ بر ۳۴ مرتبه قرار داشت اکنون به رقم ۲۰ مرتبه رسیده است. بر این اساس انتظار رشد شارپی برای چند ماه پایانی سال جاری وجود ندارد و نوسان سینوسی بسیار محدود طی این مدت دور از انتظار نیست.
افزایش شاخص هموزن
روزبه شریعتی، تحلیلگر بازار سرمایه: اینکه سهمهای بزرگ و شاخصساز خیلی مورد اقبال سهامداران حقیقی قرار نمیگیرند به این دلیل است که طرف عرضه از سوی حقوقیها و بازارگردانها به حدی قدرتمند بوده که اجازه پیشروی نقدینگی خرد حقیقیها را نمیدهد. البته شاید محرکهایی که برای سهمهای بزرگ وجود دارد با ابهام و عدم ثبات زیادی همراه است که در حقیقت جسارت خرید سهام شرکتهای بزرگ وجود ندارد. به اعتقاد بنده نقدینگی سرگردان در حال حاضر به سهمهای کوچک بازار وارد میشود و تک سهمهایی که گاه از پتانسیل بنیادی و غیرسیستماتیک برخوردارند در واقع با افزایش اقبال همراه شدهاند. اگر محرکهایی که در سهام شاخصساز تاثیرگذار هستند با ثبات شوند یا اینکه فرصت آربیتراژ مهیا شود بهطوری که سهمهای بزرگ افت کنند و سهمهای کوچک نیز به میزانی افزایش پیدا کنند که از لحاظ ارزندگی دستخوش تغییر شوند. در واقع شاخص هموزن با شاخص کل مورد مقایسه قرار میگیرد در صورتی که هم وزن نزدیک ۷۰ درصد رشد کند و در نقطه مقابل شاخص کل هیچگونه رشدی را به ثبت نرسانده باشد در نتیجه پارادایم فکری سرمایهگذاران تغییر پیدا خواهد کرد و سهام شرکتهای بزرگ مورد اقبال قرار میگیرد. پیامد اقبال تک سهمها را میتوان در رشد شاخص هموزن و تغییرات جزئی شاخص کل مشاهده کرد.
پیامد بورسبازی در کوچکترها
در حالی قیمت سهام صنایع و شرکتهای بزرگ در دنیا طی چند روز معاملاتی اخیر تحت تاثیر ویروس جهشیافته کرونا در مسیر کاهشی قرار گرفتهاند که در بورس تهران نیز روند حرکتی سهام به همین منوال است؛ بهطوریکه در چند روز گذشته شاهد رویگردانی سرمایهگذاران از بزرگان بازار هستیم. در این میان اما بخش قابل توجهی از نقدینگی، طرف تقاضای سهمهای کوچک و متوسط را سنگینتر از روزهای گذشته کرده است؛ بهطوریکه بعضا شاهد خروج پول از لیدرهای شاخصساز و تزریق آن به تک سهمهای کوچک هستیم. ارسال سیگنال افزایش شاخص هموزن به جامعه سهامداری نیز از پیامد چنین تغییر رویکردی در فضای معاملاتی بورس و فرابورس در نظر گرفته میشود که به اعتقاد صاحبنظران اقتصادی، تداوم این رویه پیامدهایی را برای بورسبازان خواهد داشت.
به دلیل اینکه سهمهای کوچک در محدوده جذابی قرار دارند، نقدینگی هوشمند همچنان بخش مولد اقتصاد کشور را بستری امن برای سرمایهگذاری در نظر میگیرد. با چنین رویکردی هرچند پول تازه میتواند در نقش محرک قابل اتکایی در رشد تکسهمها پدیدار شود، اما بررسی و مرور تجربیات گذشته حاکی از این است که سهام صنایع کوچک به دلایلی همچون نقد شوندگی پایین در زمانی که کوچکترین ریسکی را متحمل شوند سریعا درصف فروش قفل میشوند. بنابراین چنین اتفاقی با توجه به قدرت اندک بازارگردانی در این سهمها میتواند در صورت تداوم، خسارتهای جبرانناپذیری را به قشر سرمایهگذار وارد کند و در این میان تنها حرفهایهای بازار هستند که گاه همراه با رانت اطلاعاتی یا پشتوانه حقوقی میتوانند بهعنوان برندگان این روزهای بورس در سهمهای کوچک نوسانگیری و کسب سود کنند.
بازگشت پولهای حقیقی
روز گذشته پس از دوری دو روزه سهامداران حقیقی از زمین خرید سهام، شاهد ثبت خالص خرید ۵۳۶ میلیارد تومانی این دسته از بازیگران سهام بودیم. در این میان بیشترین توجه سهامداران خرد به زیرمجموعههای گروه خودرو و ساخت قطعات معطوف شد.
سهامی که در روزهای اخیر با فشار سنگین فروش مواجه شدند اما روز گذشته به مدار صعودی بازگشتند و معاملهگران شاهد جابهجایی سهام خودرویی به ارزش ۱۸۲ میلیارد و ۳۷۰ میلیون تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. پس از آن گروه کاشی و سرامیک بود که در تداوم روند روزهای گذشته خود شاهد افزوده شدن سهامی به ارزش ۱۰۶ میلیارد تومان به سبد سهام حقیقیها بود.
در آنسوی بازار همانطور که اشاره شد گروههای بزرگ کالایی شاهد خروج نقدینگی حقیقی بودند. در این میان بیشترین خالص فروش سهامداران خرد به ارزش ۱۱۶ میلیارد و ۵۸۰ میلیون تومان از زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی رقم خورد. گروه چند رشتهای صنعتی نیز در این روز شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۶۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. دو گروه کانههای فلزی و محصولات شیمیایی نیز در مجموع با خالص خرید ۲۶ میلیارد تومانی حقوقیها همراه شدند.
در بازار چه گذشت؟
در جریان دادوستدهای روز سهشنبه از ۳۳۶ نماد معامله شده بورسی، ۱۶۴ نماد (معادل ۴۹ درصد) صف خرید به ارزش ۱۹۱۶ میلیارد تومان داشتند و ۲۷ نماد (معادل ۸درصد) صف فروش به ارزش ۴۳۲ میلیارد تومان تشکیل دادند.
در این بین دو نماد «وپارس» و «خودرو» بیشترین حجم صف خرید و نماد استانی «وسلرستا» بیشترین حجم صف فروش را داشت.
در معاملات فرابورس نیز از ۱۳۶ نماد فعال، ۷۰ نماد (معادل ۴/ ۵۱ درصد) صف خرید به ارزش ۸۰۲ میلیارد تومان و تنها یک نماد (قچار) صف فروش ۱۱ میلیارد تومانی داشتند. نماد تازهوارد «وکبهمن» دیروز هم بیشترین حجم صف خرید را داشت. از مجموع کل بورس و فرابورس حدود ۷۴درصد از نمادها قیمت پایانی مثبت و ۲۳ درصد از نمادها با قیمت پایانی منفی معاملات دیروز را پایان دادند. ضمن آنکه ارزش معاملات خرد بورس تهران (با کسر معاملات بلوکی و اوراق مشارکت) با رشد حدود ۱۴ درصدی نسبت به روز دوشنبه، ۱۱ هزار و ۲۶۰میلیارد تومان برآورد شد.
خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز
حدود ۳ ماه از آغاز اصلاح قیمت سهام میگذرد و در این مدت شاخص کل، با عقبگرد ۳۸ درصدی مواجه شده است. در این میان تنها یک صنعت از افت قیمتی در امان مانده است و دیگر گروهها با عقبگرد ۲۰ تا ۶۷ درصدی از نقطه اوج خود مواجه شدهاند.
شاخص کل بورس تهران در پایان یک هفته تماما منفی، کف ۳/ ۱ میلیون واحدی را نیز از دست داد و به کمترین سطح از اواخر بهار نزول کرد. از این رو طی ۴ روز کاری آبان شاهد کاهش بیش از ۹ درصدی ارتفاع نماگر اصلی سهام بودیم. با این کارنامه بورس تهران ۵۴ روز کاری است که وارد فاز اصلاحی شده و از نقطه اوج خود در ۱۹ مرداد که نماگر اصلی این بازار به ارتفاع بیسابقه ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد رسیده بود، با عقبنشینی ۳۸درصدی مواجه شده است. شاخص کل هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد نیز کاهش حدود ۳۰ درصدی را ثبت کرده است. این اختلاف میان دو نماگر اصلی بورس تهران البته نه به معنای کاهش قیمت بیشتر بزرگان بازار ؛بلکه به دلیل معاملات کممقدار کوچک ترها و پرنشدن حجم مبنا بود. عاملی که سبب شد تا قیمت پایانی سهام کوچک افت کمتری را تجربه کرده و اصلاح شاخص هموزن را محدودتر کند. «دنیای اقتصاد» بر آن شد تا به بررسی میزان اصلاح صنایع بورسی از نقطه اوج قیمتها (که البته ممکن است با زمان اوج شاخص کل همسان نباشد) بپردازد. بررسیهای آماری از عملکرد صنایع ۳۸گانه بورس نشان از رشد قیمت سهام تنها در یک گروه دارد و دیگر صنایع بورسی با عقبگرد ۲۰ تا ۶۷ درصدی از نقطه اوج خود مواجه شده و بعضا به قیمتهای ابتدای سال و حتی ماههای پایانی سال ۹۸ بازگشتهاند.
زیاندهترین صنایع بورسی کدامند؟
در میان صنایع ۳۸ گانه بورسی، گروه استخراج سایر معادن با تک سهم «کماسه» نسبت به قله یعنی ۷ تیر سال جاری با عقبگرد ۷/ ۶۷درصدی قیمت مواجه شده است. در حال حاضر قیمت هر سهم «کماسه» به ۲۰ فروردین سال ۹۹ بازگشته است. حمل و نقل دیگر گروهی است که بیشترین زیان را به سهامداران خود تحمیل کردهاست. این صنعت ۵ سهم بورسی «حپترو»، «حتاید»، «حتوکا»، «حکشتی» و «حفارس» را در خود جای داده است و ۲۰ مرداد توانست در اوج قیمتی قرار گیرد. در حال حاضر؛ اما میانگین قیمت سهام زیرمجموعه این گروه با افت ۵/ ۶۳ درصدی به ۲۷خرداد سال جاری بازگشته است.
و اما خودروییها؛ گروه پر حاشیه بورس تهران که در سال های گذشته یا در صف خرید قفل بودند یا صف فروش. این گروه از خودروسازان مطرح کشور و جمعی از قطعهسازان تشکیل شده است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» موید آن است که سه خودروساز خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز بزرگ این گروه در نیمه اول سال جاری زیان ۱۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومانی را به ثبت رساندهاند. این رکورد نامیمون موجب شده تا زیان انباشته آنها تاکنون به حدود ۴۰هزارمیلیارد تومان برسد. خودروییها در ۶ مرداد توانست به ارتفاعی تاریخی دست یابد. اما گروه خودرو در زمره پرزیاندهترین صنایع بورسی در دوره اصلاحی اخیر قرار دارد و با کاهش ۲/ ۵۵ درصدی شاخص صنعت خود به میانگین قیمتها در ۲۷ خردادماه رسیده است.
در میان صنایع با کمترین میزان اصلاح قیمتی نام گروه بانکها و موسسات مالی خودنمایی میکند. گروهی که در ۱۹ مردادماه همزمان با قله تاریخی شاخص کل، به اوج قیمتی دست یافتند و از آن زمان تاکنون با اصلاح ۳۳درصدی به شاخص خود در ۲۶ خرداد رسیدهاست.
کمترین میزان افت قیمت سهام در میان گروههای بورسی ؛اما با کاهش ۴/ ۲۰ درصدی از آن گروه خردهفروشی به تک سهم «افق» شد. این صنعت ۲۹ تیر به اوج قیمتی رسیده بود و حال در این روند اصلاحی شاهد برگشت قیمت به ۲۳ شهریورماه است.
عملکرد شاخصسازها در دوره افول
بد نیست نگاهی نیز به صنایع بزرگ بازار بیندازیم. صنایعی که بیش از ۶۰ ارزش کل بورس تهران را در اختیار دارند و نقش بسزایی در تعیین جهت شاخص کل ایفا میکنند. گروه محصولات شیمیایی یا همان پتروشیمیها با سهم حدود ۴/ ۲۲ درصدی از ارزش کل بورس تهران لقب بزرگ ترین گروه را به خود اختصاص داده است. این گروه ۱۹ مرداد یعنی درست در زمان اوج شاخص کل، به سقف تاریخی رسید و از آن زمان تاکنون با کاهش ۶/ ۲۴ درصدی میانگین قیمت سهام خود مواجه شده است. رخدادی که قیمت سهام پتروشیمی را به ۹ تیرماه رسانده است.
دومین گروه بزرگ بورس تهران فلزات اساسی با سهم ۹/ ۱۳ درصدی از ارزش کل بازار هستند. در این گروه دو غول بورسی یعنی «فولاد» و «فملی» جای گرفتهاند که به ترتیب در رده دوم و سوم بزرگ ترین شرکتهای بورسی نیز قرار میگیرند. فلزیها ۴ مرداد به قله رسیدند و از آن زمان تاکنون اصلاح حدود ۴۱ درصدی را ثبت کردهاند. افت قیمتی که میانگین قیمت سهام خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز زیرمجموعه این گروه را به ۲۷خردادماه رساند.
گروه چندرشتهای صنعتی که چهارمین بنگاه بزرگ بورسی یعنی «شستا» را در خود جای داده، ۸/ ۱۰ درصد از ارزش کل بورس تهران را از آن خود کرده است. این گروه ۲۰ مرداد (در زمانی که هنوز شاخص کل بورس تهران در محدوده ۲ میلیون واحدی قرار داشت) به اوج رسید و پس از آن زیانی معادل ۲/ ۴۴ درصد به سهامداران خود تحمیل کرد. این افت قیمت صنعت چند رشتهای صنعتی را مجبور به عقبگرد به ۱۰ تیر کرد. بازگشت قیمت سهام زیرمجموعه این گروه به قیمتهای ۴ ماه گذشته در حالی رقم خورد که «شستا» از ۱۶ شهریورماه با توقف نماد معاملاتی مواجه است و در صورت معامله شدن شاید زیان بیشتری به سهامداران این صنعت تحمیل میشد.
پالایشیها نیز که در برههای به واسطه قرار گرفتن در پرتفوی دومین صندوق ETF مورد توجه بورس بازان قرار داشتند، در ادامه از افت قیمت در امان نماندند. این گروه با سهم ۳/ ۷درصدی از ارزش کل بازار سهام، از ۷ مردادماه یعنی زمان اوج قیمت زیرمجموعههای این گروه تا پایان معاملات روز گذشته متحمل اصلاح ۷/ ۵۵درصدی شده و به محدوده یک تیرماه رسیده است. ۴ بزرگ این گروه یعنی پالایشگاههای تهران، اصفهان، تبریز و بندرعباس در پرتفوی صندوق «پالایشی یکم» قرار دارند و به واسطه صفهای سنگین فروش در حال حاضر به ارقام کمتر از مبلغ فروش در روز پذیرهنویسی این صندوق سقوط کردهاند. بهطوری که نرخ خرید ترکیب این صندوق در بازار، حدود ۴/ ۸درصد کمتر از قیمت فروش دولت (با احتساب ۳۰ درصد تخفیف) میشود.
خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز
در حالی که غریب به اتفاق سرمایهگذاران بورسی یک ماه گذشته با کاهش ارزش داراییهای خود مواجه شدند که گروه کاشی و سرامیک با ۶ نماد زیرمجموعه نه تنها به اصلاح قیمتی تن نداده ؛بلکه سومین روز آبان ماه به قله تاریخی خود رسیده و در قیاس به نقطه اوج شاخص سهام (۱۹ مرداد) با رشد ۸/ ۳ درصدی میانگین سهام زیرمجموعه خود همراه شده است.
پایگاه خبری مشهد فوری (mashhadfori.com)
حدود ۳ ماه از آغاز اصلاح قیمت سهام میگذرد و در این مدت شاخص کل، با عقبگرد ۳۸ درصدی مواجه شده است. در این میان تنها یک صنعت از افت قیمتی در امان مانده است و دیگر گروهها با عقبگرد ۲۰ تا ۶۷ درصدی از نقطه اوج خود مواجه شدهاند.
شاخص کل بورس تهران در پایان یک هفته تماما منفی، کف ۳/ ۱ میلیون واحدی را نیز از دست داد و به کمترین سطح از اواخر بهار نزول کرد. از این رو طی ۴ روز کاری آبان شاهد کاهش بیش از ۹ درصدی ارتفاع نماگر اصلی سهام بودیم. با این کارنامه بورس تهران ۵۴ روز کاری است که وارد فاز اصلاحی شده و از نقطه اوج خود در ۱۹ مرداد که نماگر اصلی این بازار به ارتفاع بیسابقه ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد رسیده بود، با عقبنشینی ۳۸درصدی مواجه شده است. شاخص کل هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد نیز کاهش حدود ۳۰ درصدی را ثبت کرده است. این اختلاف میان دو نماگر اصلی بورس تهران البته نه به معنای کاهش قیمت بیشتر بزرگان بازار ؛بلکه به دلیل معاملات کممقدار کوچک ترها و پرنشدن حجم مبنا بود. عاملی که سبب شد تا قیمت پایانی سهام کوچک افت کمتری را تجربه کرده و اصلاح شاخص هموزن را محدودتر کند. «دنیای اقتصاد» بر آن شد تا به بررسی میزان اصلاح صنایع بورسی از نقطه اوج قیمتها (که البته ممکن است با زمان اوج شاخص کل همسان نباشد) بپردازد. بررسیهای آماری از عملکرد صنایع ۳۸گانه بورس نشان از رشد قیمت سهام تنها در یک گروه دارد و دیگر صنایع بورسی با عقبگرد ۲۰ تا ۶۷ درصدی از نقطه اوج خود مواجه شده و بعضا به قیمتهای ابتدای سال و حتی ماههای پایانی سال ۹۸ بازگشتهاند.
زیاندهترین صنایع بورسی کدامند؟
در میان صنایع ۳۸ گانه بورسی، گروه استخراج سایر معادن با تک سهم «کماسه» نسبت به قله یعنی ۷ تیر سال جاری با عقبگرد ۷/ ۶۷درصدی قیمت مواجه شده است. در حال حاضر قیمت هر سهم «کماسه» به ۲۰ فروردین سال ۹۹ بازگشته است. حمل و نقل دیگر گروهی است که بیشترین زیان را به سهامداران خود تحمیل کردهاست. این صنعت ۵ سهم بورسی «حپترو»، «حتاید»، «حتوکا»، «حکشتی» و «حفارس» را در خود جای داده است و ۲۰ مرداد توانست در اوج قیمتی قرار گیرد. در حال حاضر؛ اما میانگین قیمت سهام زیرمجموعه این گروه با افت ۵/ ۶۳ درصدی به ۲۷خرداد سال جاری بازگشته است.
و اما خودروییها؛ گروه پر حاشیه بورس تهران که در سال های گذشته یا در صف خرید قفل بودند یا صف فروش. این گروه از خودروسازان مطرح کشور و جمعی از قطعهسازان تشکیل شده است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» موید آن است که سه خودروساز بزرگ این گروه در نیمه اول سال جاری زیان ۱۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومانی را به ثبت رساندهاند. این رکورد نامیمون موجب شده تا زیان انباشته آنها تاکنون به حدود ۴۰هزارمیلیارد تومان برسد. خودروییها در ۶ مرداد توانست به ارتفاعی تاریخی دست یابد. اما گروه خودرو در زمره پرزیاندهترین صنایع بورسی در دوره اصلاحی اخیر قرار دارد و با کاهش ۲/ ۵۵ درصدی شاخص صنعت خود به میانگین قیمتها در ۲۷ خردادماه رسیده است.
در میان صنایع با کمترین میزان اصلاح قیمتی نام گروه بانکها و موسسات مالی خودنمایی میکند. گروهی که در ۱۹ مردادماه همزمان با قله تاریخی شاخص کل، به اوج قیمتی دست یافتند و از آن زمان تاکنون با اصلاح ۳۳درصدی به شاخص خود در ۲۶ خرداد رسیدهاست.
کمترین میزان افت قیمت سهام در میان گروههای بورسی ؛اما با کاهش ۴/ ۲۰ درصدی از آن گروه خردهفروشی به تک سهم «افق» شد. این صنعت ۲۹ تیر به اوج قیمتی رسیده بود و حال در این روند اصلاحی شاهد برگشت قیمت به ۲۳ شهریورماه است.
عملکرد شاخصسازها در دوره افول
بد نیست نگاهی نیز به صنایع بزرگ بازار بیندازیم. صنایعی که بیش از ۶۰ ارزش کل بورس تهران را در اختیار دارند و نقش بسزایی در تعیین جهت شاخص کل ایفا میکنند. گروه محصولات شیمیایی یا همان پتروشیمیها با سهم حدود ۴/ ۲۲ درصدی از ارزش کل بورس تهران لقب بزرگ ترین گروه را به خود اختصاص داده است. این گروه ۱۹ مرداد یعنی درست در زمان اوج شاخص کل، به سقف تاریخی رسید و از آن زمان تاکنون با کاهش ۶/ ۲۴ درصدی میانگین قیمت سهام خود مواجه شده است. رخدادی که قیمت سهام پتروشیمی را به ۹ تیرماه رسانده است.
دومین گروه بزرگ بورس تهران فلزات اساسی با سهم ۹/ ۱۳ درصدی از ارزش کل بازار هستند. در این گروه دو غول بورسی یعنی «فولاد» و «فملی» جای گرفتهاند که به ترتیب در رده دوم و سوم بزرگ ترین شرکتهای بورسی نیز قرار میگیرند. فلزیها ۴ مرداد به قله رسیدند و از آن زمان تاکنون اصلاح حدود ۴۱ درصدی را ثبت کردهاند. افت قیمتی که میانگین قیمت سهام زیرمجموعه این گروه را به ۲۷خردادماه رساند.
گروه چندرشتهای صنعتی که چهارمین بنگاه بزرگ بورسی یعنی «شستا» را در خود جای داده، ۸/ ۱۰ درصد از ارزش کل بورس تهران را از آن خود کرده است. این گروه ۲۰ مرداد (در زمانی که هنوز شاخص کل بورس تهران در محدوده ۲ میلیون واحدی قرار داشت) به اوج رسید و پس از آن زیانی معادل ۲/ ۴۴ درصد به سهامداران خود تحمیل کرد. این افت قیمت صنعت چند رشتهای صنعتی را مجبور به عقبگرد به ۱۰ تیر کرد. بازگشت قیمت سهام زیرمجموعه این گروه به قیمتهای ۴ ماه گذشته در حالی رقم خورد که «شستا» از ۱۶ شهریورماه با توقف نماد معاملاتی مواجه است و در صورت معامله شدن شاید زیان بیشتری به سهامداران این صنعت تحمیل میشد.
پالایشیها نیز که در برههای به واسطه قرار گرفتن در پرتفوی دومین صندوق ETF مورد توجه بورس بازان قرار داشتند، در ادامه از افت قیمت در امان نماندند. این گروه با سهم ۳/ ۷درصدی از ارزش کل بازار سهام، از ۷ مردادماه یعنی زمان اوج قیمت زیرمجموعههای این گروه تا پایان معاملات روز گذشته متحمل اصلاح ۷/ ۵۵درصدی شده و به محدوده یک تیرماه رسیده است. ۴ بزرگ این گروه یعنی پالایشگاههای تهران، اصفهان، تبریز و بندرعباس در پرتفوی صندوق «پالایشی یکم» قرار دارند و به واسطه صفهای سنگین فروش در حال حاضر به ارقام کمتر از مبلغ فروش در روز پذیرهنویسی این صندوق سقوط کردهاند. بهطوری که نرخ خرید ترکیب این صندوق در بازار، حدود ۴/ ۸درصد کمتر از قیمت فروش دولت (با احتساب ۳۰ درصد تخفیف) میشود.
خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز
در حالی که غریب به اتفاق سرمایهگذاران بورسی یک ماه گذشته با کاهش ارزش داراییهای خود مواجه شدند که گروه کاشی و سرامیک با ۶ نماد زیرمجموعه نه تنها به اصلاح قیمتی تن نداده ؛بلکه سومین روز آبان ماه به قله تاریخی خود رسیده و در قیاس به نقطه اوج شاخص سهام (۱۹ مرداد) با رشد ۸/ ۳ درصدی میانگین سهام زیرمجموعه خود همراه شده است.
چراغ قرمز فولاد در بازار جهانی
بازار سهام در یک هفته اخیر نمایی از خوش بینی به برجام و بدبینی به آینده صنایع کامودیتی محور را به نمایش گذاشت. به نظر می رسد تا زمان مشخص شدن آینده مذاکرات اتمی، بازار همچنان به این مساله توجه کند. با این حال می توان گفت که برخلاف هفته های گذشته نشانه هایی از رکود در صنایع غیر برجامی مشهود به نظر می رسد.
به گزارش تجارت معدن و فولاد : تجربه ادوار گذشته نشان داده است که اگرچه قطب بندی ها در این بازار همواره وجود داشته، با این حال جبهه بندی مذاکراتی بازار سهام در برهه کنونی نیز می تواند با مشخص شدن نتایج مذاکرات به مرور زمان تغییر کند.
بازار سهام در هفته گذشته شاهد تاثیرگذاری تحولات مربوط به مذاکرات رفع تحریم ها با چاشنی احتیاط بود. طی این هفته هر چند شاخص کل رشد محدوده ۲/ ۰درصدی را تجربه کرد اما گروه های موسوم به برجامی شامل خودروسازان و بانک ها واکنش مثبت جدی تری به اخبار مزبور نشان دادند. از منظر معاملات نیز علائم بهبود اولیه شامل افزایش ارزش روزانه از کانال دو هزار میلیارد تومان به سه هزار میلیارد تومان به چشم می خورد.
حجم دادوستدها عملا به عنوان یک متغیر مهم پیش نگر مورد توجه سرمایه گذاران است زیرا هرگونه رونق در بازار های مالی از مسیر افزایش حجم معاملات می گذرد. با عنایت به رفت و برگشت مکرر اخبار مذاکراتی و سوابق مربوط به تغییر شرایط از خوش بینی به بدبینی و بالعکس، انتظار می رود تا واکنش اصلی سرمایه گذاران در بازار سهام پس از اعلام خبر توافق احتمالی نشان خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز داده شود، با این حال فرآیند تدریجی اجرای توافق احتمالی موجب می شود تا آثار اقتصادی رفع تحریم ها در طول زمان پدیدار شود. در طول هفته گذشته آنچه که بیش از هر چیز حائزاهمیت بود، جبهه بندی برجامی معاملات سهام، پررنگتر شدن حال ناخوش فولادی ها در بورس و آرامش خاطری بود که به پالایشی ها تزریق شد.
احیای مجدد دوقطبی در بازار
شکل گیری دوقطبی های مختلف معاملاتی در تاریخ فعالیت بازار سرمایه کشور پر سابقه است. در نمونه های اخیر، در برهه ای از فاز رونق در سال های ۹۷ و ۹۸، این دوگانگی بین سهام کوچک و بزرگ شکل گرفت و اقبال به سهام کوچک و فاصله گرفتن از شرکت های سنگین وزن قابل مشاهده بود. در اوج رونق سال ۹۹ نیز در برهه ای سهام دولتی و غیردولتی شاهد قطب بندی بودند و سرمایه گذاران معتقد بودند که به دلیل حمایت دولت از بازار، سهام شرکت هایی که درنهایت ذی نفع دولتی دارند بازدهی بهتری خواهند داشت.
یکی دیگر از دوقطبی های مشهور که مسبوق به سابقه است، دوگانه سهام برجامی و غیر برجامی است که با توجه به کشدار شدن فرآیند مذاکرات هر از چندگاهی پررنگ می شود. در روزهای اخیر نشانه هایی از احیای دو قطبی مزبور رصد شد به طوری که موج تقاضای جدید عمدتا در سهام گروه های بانکی و خودرو شکل گرفت که تصور می شود از رفع تحریم ها اثر مثبت بپذیرند.
نیمه دیگر بازار که عمدتا شامل سهام کالایی و صادرکنندگان کامودیتی است در رکود نسبی به سر می برند و این فرضیه که توافق احتمالی باعث کاهش نرخ ارز می شود مانع از اقبال تقاضا به سهام صنایع شاخص شده است. بررسی سوابق تاریخی اما نشان می دهد که این نوع قطب بندی ها به اشکال مختلف هیچ گاه پایدار نیستند و به جز ایجاد موج های مقطعی، نقش تعیین کننده ای در بازدهی میان مدت و بلندمدت سهام ایفا نمی کنند.
چراغ قرمز فولاد در بازار جهانی
یکی از صنایع مهم و بزرگ بورس تهران که حضور پررنگی در سبد اکثر سرمایه گذاران تحلیل محور و حقوقی ها دارد، صنعت فولاد است که تحولات آن عمدتا به بازارهای جهانی و نرخ ارز گره خورده است. روند نوسان قیمت جهانی فولاد نشان می دهد که یکی از منفی ترین بازدهی ها در پنج ماه گذشته همگام با اصلاح گسترده قیمت ها در این بخش رقم خورده است.
در این میان، ارزش مبادلاتی محصولات مرتبط با تولیدکنندگان ایرانی از ابتدای سال به طور میانگین تا ۳۵ درصد کاهش یافته است. انعکاس این مساله در بورس کالای ایران هم قابل مشاهده است به نحوی که به عنوان نمونه، قیمت محصول اصلی فولادمبارکه (ورق گرم) در معاملات هفته گذشته به کانال ۱۶ میلیون تومان در هر تن بازگشت که نه تنا بیش از ۲۰ درصد از ابتدای سال کمتر است بلکه آخرین بار در پاییز ۹۹ در این محدوده قرار داشته است.
نرخ میانگین شمش فولاد خوزستان هم شرایط مشابهی دارد و افت متناظری را ثبت کرده که به نوبه خود بر قیمت سنگ آهن و سودآوری شرکت های معدنی تاثیرگذار است. از سوی دیگر، شرایط بزرگ ترین مصرف کننده فولاد جهان یعنی چین نیز مبهم بوده و به دلیل ورود بازار مسکن به رکود، واردات فولاد آن به کمترین میزان از سال ۱۹۹۷ تاکنون رسیده است! برخی از خبره ترین کارشناسان اقتصاد این کشور معتقدند که رکود فعلی بازار مسکن چین ساختاری و پیچیده است و برخلاف تجربه های قبلی، به دلیل عمق بحران، با سیاست های انبساطی و موقت قابل ترمیم نیست. در صورت ادامه ضعف تقاضا از سمت چین، این احتمال وجود دارد که بازار فولاد جهانی کماکان تحت فشار باقی بماند. برآیند این تحولات موجب می شود تا سایه روند مزبور بر صنعت فولاد و سنگ آهن و شرکت های مرتبط در بورس تهران نیز سنگینی کند.
عبور پالایشگاه ها از ابهامات تاریخی
یکی از صنایع پر چالش بزرگ در بازار سرمایه از بدو حضور نخستین شرکت (پالایشگاه نفت اصفهان در سال ۱۳۸۷) صنعت پالایشگاهی بوده است. شرکت های این صنعت تا پیش از ورود به بورس، تقریبا به عنوان یکی از ادارات ذی حساب وزارت نفت فعالیت می کردند و دغدغه سود و زیان در آنها مطرح نبود، پس از حضور خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز در بازار سرمایه اما شرایط متفاوت شد و با ورود ذی نفعان جدید به ترکیب سهامداری، تعیین تکلیف و شفافیت رابطه مالی پالایشگاه و شرکت ملی پالایش و پخش اهمیت یافت.
از همان ابتدا اما پالایشگاه ها با مشکل تاخیر در دریافت صورتحساب ها و انتشار صورت های مالی در مقاطع فصلی مواجه بودند. علاوه بر این، عدم شفاف سازی لازم درخصوص نرخ خوراک و فرآورده ها و نوسانات مکرر حاشیه سود شرکت های مزبور موجب شد تا این صنعت به عنوان یکی از گزینه های پرابهام نزد تحلیلگران شناخته شود. شدت ابهامات و کش و قوس بین اهالی بازار سرمایه و پالایشگاه ها به اندازه ای بود که یکی از مقامات ارشد سابق وزارت نفت، خصوصی سازی این صنعت را اشتباه خوانده بود! تحولات یک سال اخیر اما مسیر متفاوتی پیموده بوده، چراکه در گام اول، در مهرماه سال گذشته طی یک ابلاغیه مشروح، وزارت نفت جزئیات نحوه محاسبه خوراک ومحصول را شفاف سازی کرد و بر اساس صورت های مالی ۱۲ ماهه شرکت ها، به الزامات مفاد آن (که به جهش سودآوری پالایشگاه ها انجامید) هم پایبند ماند.
در روزهای اخیر نیز دستورالعمل جدیدی منتشر شد که نه تنها فرمول سال گذشته را تکرار کرد بلکه در سمت خوراک، کیفیت نفت خام را در محاسبه نرخ ها لحاظ می کند که بر اساس برآوردهای اولیه تحولی مثبت (اما کوچک) برای شرکت ها از منظر سودآوری به شمار می رود. به این ترتیب می توان گفت صنعت پالایشگاه پس از یک دوره پرابهام و دشوار به شرایطی شفاف و پایدار به لحاظ تحلیل پذیری رسیده است. با توجه به ارزش گذاری متعادل کنونی سهام پالایشگاه ها، سهامداران می توانند نسبت به آینده این گروه مشروط برعدم سقوط قیمت جهانی نفت و محصولات پالایشی امیدوار باشند.
بهترین زمان فروش سهام در بورس چه زمانی است؟ (نکات طلایی)
انتخاب زمان فروش سهام، کار بسیار سختی است. زیرا بیشتر افراد به هنگام گرفتن تصمیمات معاملاتی، هیجانی عمل میکنند. ترس و طمع، عمدهترین احساسات مخرب معاملهگران در زمان فروش سهام است. توانایی کنترل این احساسها، کلید اصلی تبدیل شدن به یک معامله گر برتر به شمار میرود.
یکی از کلیدیترین مفاهیم در آموزش بورس اطلاع از بهترین زمان فروش سهام در بورس میباشد. برای تمامی افرادی که به عنوان معاملهگران سازمان بورس در آن مشغول به کار هستند، آگاهی از بهترین زمان فروش سهام در بورس بسیار اهمیت دارد. زیرا همانطور که خرید سهام در زمان مناسب برد محسوب میشود، فروش آن در زمان مناسب نیز معاملهای پرسود خواهد بود. اگر تریدرها نتوانند تشخیص دهند که چه زمانی به فروش سهام خود مبادرت ورزند، در اکثر مواقع در سرمایهگذاری در سهام موجب ضرر خواهند شد.
شناسایی طلایی ترین زمان فروش سهام
حال باید بدانید و توجه کنید که شناسایی بهترین زمان فروش سهام، یک چالش اساسی است که همواره معاملهگران با آن سر و کار دارند. اولین گام در راستای خروج بهموقع از معاملات این است که بپذیرید باید حتما غیراحساسی معامله کنید. خوشبختانه روشهایی برای کمک به معاملهگران وجود دارند. این روشها براساس برخی پارامترها به شما کمک میکنند تا یک خروج سیستماتیک و غیر هیجانی داشته باشید.
سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
بهترین زمان فروش سهام در بورس به نوع سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بستگی دارد. در سرمایهگذاریهای کوتاه مدت برای بهترین زمان فروش سهام در بورس بایستی بر اساس استراتژیهای معاملاتی حد ضرر عمل کرد. بر فرض مثال حد ضرر سهامی ۱۰ درصد است و آن را با قیمت ۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید. با روند منفی این سهام در صورتی که به ده درصد افت قیمتی رسید بایستی برای فروش آن اقدام کرد. بهتر است بدانید که تحلیل حد ضرر به آسانی انجام نمیشود و به یک سری آموزشهای بورسی در رابطه با زمان فروش سهام نیاز دارد و در افراد با استراتژیهای معاملاتی مختلف این میزان فرق دارد.
روندهای تجربی در بورس نشان میدهند که اگر سهامی با تحلیلهای بنیادی قوی(میزان فروش، سودآوری، رشد تجاری و …) و با تحلیل تکنیکال دقیق(روند صعودی قیمت سهام در گذشته) در زمان و در قیمت مناسب خریداری شود، هیچ گاه با افت ۸ تا ۱۰ درصدی روبرو نخواهد شد، اگر چنین اتفاقی در خرید سهامتان رخ داد بدانید خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز که در قیمت نامناسب برای خرید آن اقدام نمودهاید.
نکته: نکته حائز اهمیت دیگر این است که سهام شرکتها اگر با افت شدیدی در بازار مواجه شد، دید افراد نسبت به آن منفی شده و در نتیجه به ندرت ممکن است آن شرکت دوباره به روزهای پر اوج و فروش بالا باز گردد مگر اینکه از استراتژیهای رقابتی منحصر بفردی برای بالا بردن ارزش ذاتی سهام خود استفاده کند، در صورت اتفاق افتادن این امر ممکن است سهام خریداری شده با روند صعودی روبرو شود اما احتمال این امر بسیار پایین است. بنابراین در اینگونه سهام با رسیدن به حد ضرر بایستی برای بهترین زمان فروش سهام در بورس اقدام کرد.
فروش سهام بر اساس ارزش واقعی آن سهام
ارزش ذاتی سهام به ارزش فعلی جریانات نقدی آتی شرکت بستگی دارد، تخمین جریانات نقدی اتی و سپس تنزیل ان به حال حاضر، با توجه به این که نیازمند در نظر گرفتن مفروضات است، همراه با ریسک عدم تحقق است.
این روش بیشتر در میان معاملهگران ارزشی رواج دارد. نکته مهم در استفاده از این استراتژی، ارزشگذاری سهام با استفاده از نسبتهای رایج در تحلیل بنیادی مانند نسبت قیمت به درآمد، قیمت به ارزش دفتری یا قیمت به فروش است. سپس در صورتی که قیمت، کمتر از ارزش واقعی باشد، سرمایهگذار اقدام به خرید نموده و رسیدن قیمت به سطح ارزش واقعی، نقطه خروج محسوب میشود. یکی از مهمترین مزایای این روش، خرید نکردن به هنگام وجود حباب قیمتها است. این استراتژی یک نقطه خروج از پیش تعیین شده محسوب میشود. مثللا، یک سرمایهگذار، سهام شرکت وال مارت را با نسبت قیمت به درآمد ۱۳ خریداری میکند.
بررسی اطلاعات تاریخی شرکت نشان میدهد، میانگین ۵ سال اخیر نسبت قیمت به درآمد برای این سهام، ۱۵٫۸ بوده است. با فرض اینکه عدد میانگین به دست آمده برای این نسبت، نشان دهنده ارزش واقعی شرکت بر اساس این شاخص باشد، رسیدن به این سطح، نقطه زمان فروش سهام محسوب میشود. بنابراین میبینیم که بر اساس یک روند مشخص و فرضیهای به نسبت معقول، میتوان منطقی سرمایهگذاری کرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر اطلاعیه های کدال
شرکت ها اتفاقات مهمی که باید در اختیار سهامداران قرار بگیرد را از طریق سامانه کدال به نشانی Codal.ir منتشر می کنند. بعضی از این اطلاعیه های مثل تصمیم هیات مدیره برای افزایش سرمایه، تحقق سود، امضای قرارداد جدید و … می توانند به عنوان نشانه خرید سهام و برخی دیگر از اطلاعیه های مثل تکذیب افزایش سرمایه و ایجاد اختلال در روند تولید می توانند به عنوان نشانه ای برای فروش سهام ایفای نقش کنند. بعضی مواقع اطلاعیه دعوت به مجمع عمومی را هم به عنوان نشانه فروش سهام می دانند چراکه خیلی از سهامداران ترجیح می دهند در جلسات مجمع عمومی شرکت های زیان ده شرکت نکنند، زیرا نماد شرکت در این مواقع متوقف می شود.
فروش بر اساس فرصت بهینه
این استراتژی مختص افرادی است که بهصورت مداوم مشغول پایش و تحلیل بازار هستند و فرصتهای جدید را به سرعت کشف میکنند. در این روش باید همواره ریسک، بازده و شرایط سهام موجود در سبد سرمایهگذاری خود را بررسی کنید. هنگامیکه در بازار یک موقعیت مناسب برای ورود مشاهده کردید باید بهسرعت به پرتفوی خود مراجعه کرده و اگر سهامی دارید که انتظار خاصی از آن نمیرود یا شرایط بدتری نسبت به موقعیت جدید دارد، همه یا قسمتی از آن را جایگزین کنید. هدف اصلی، داشتن یک سبد سهام بهینه است.
بهترین زمان فروش سهم از نظر اندیکاتورها
آن هایی که تحلیل تکنیکال می دانند، از اندیکاتورهایی برای شناسایی زمان فروش سهام استفاده می کنند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI، نوارهای بولینگر، MACD و میانگین متحرک MA از جمله متداول ترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است. شاخص قدرت نسبتی عددی بین یک تا ۱۰۰ را برای هر نماد نشان می دهد. زمانی که این عدد بالاتر از ۷۰ باشد، نشان می دهد اشباع خرید اتفاق افتاده.
به این معنا که قیمت سهام به شکل غیرعادی در حال افزایش است و می توان از این مورد به عنوان نشانه ای برای فروش سهام استفاده کرد. نوارهای بولینگر کانال روند قیمت سهام را به ما نشان می دهند. زمانی که نمودار شمعی قیمت سهام به حاشیه بالایی کانال بولینگر برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است. اندیکاتور MACD از دو نمودار آبی و قرمز رنگ تشکیل شده است. زمانی که نمودار قرمزرنگ یا همان EMA با نمودار آبی رنگ SMA برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است.
از طرفی اندیکاتور میانگین متحرک یا MA در برخی نمادها حکم سد مقاومت را دارد و زمانی که قیمت سهام به نمودار این اندیکاتور برخورد می کند، می تواند نشانه ای برای فروش سهام باشد. این اندیکاتورهای را می توانید از منوی ابزار تکنیکال در سامانه های معاملات آنلاین خود انتخاب و وضعیتشان را برای نماد موردنظرتان بررسی کنید.
فروش بر اساس وخامت اوضاع بنیادی
این استراتژی خروج بسیار شبیه به روش اول است، اما اینجا زمانی فروش اتفاق میافتد که روند نامطلوبی بر امور داخلی شرکت حاکم شده باشد. در این روش خروج، سرمایهگذار بر اساس شاخصهای بنیادی مشخصی چون وضعیت ترازنامه، نقدینگی و نسبتهای پوشش بدهی، وضعیت شرکت را رو به افول ارزیابی میکند و به این نتیجه میرسد که روند رو به رشد شرکت، متوقف شده و زمان خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز فروش این سهام، فرا رسیده است.
مثلا فرض کنید سهام یک شرکت خدماتی که سوددهی بالا و مداومی دارد را خریداری کردهاید. تا زمانی که این روند برقرار است شما به خاطر سود سهام و ثبات فعالیت این شرکت، سهامداری میکنید. هنگام خرید، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ۱ بود که به مرور زمان عملکرد شرکت افت کرده و این نسبت به ۱٫۴ رسیده است.
در این حالت شما برای حفظ سرمایه خود، یک قانون برای خروج از سهم وضع میکنید. مثلا با خودتان قرار خوش اقبالترین سهامداران روزهای قرمز میگذارید که اگر این نسبت به کمتر از ۱ یا بیش از ۱٫۵ برسد، سهام خود را میفروشم. چون رسیدن این نسبت به هرکدام از آن اعداد، نشان دهنده اوضاع نامناسب بنیادی شرکت است و با این وضعیت، سرمایه شما در معرض خطر قرار میگیرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر سدهای مقاومت
احتمالا تا حالا با اصطلاحاتی مثل مقاومت دو میلیونی شاخص کل برخورد کرده باشید. این ارقام رند، هر کدام می توانند به عنوان یک سد جلوی رشد شاخص را بگیرند. علاوه بر این ارقام، تحلیلگران از تحلیل تکنیکال هم برای شناسایی نقاط مقاومت استفاده می کنند که از جمله متداول ترین آن ها می توان به نسبت های فیبوناچی برای شناسایی سدهای مقاومت اشاره کرد.
علاوه بر شاخص کل، هر نماد هم سطوح مقاومت مخصوص به خودش را دارد. زمانی که قیمت سهام یک شرکت به سطوح مقاومت نزدیک می شود، امکان بازگشت روند نزولی وجود دارد و می توان آن را به چشم نشانه ای برای فروش سهام دانست. روش دیگر شناسایی سطوح مقاومت این است که روی نمودار قیمت سهم، نقاطی را که در امتداد یک خط قرار دارند و هر بار قیمت سهام با نزدیک شدن به آن تغییر روند داده پیدا کنیم. در چنین شرایطی می توان با احتمال بالایی پیش بینی کرد که در صورت نزدیک شدن قیمت سهام به خط شناسایی شده، روند صعودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام است.
فروش بر اساس مدیریت سرمایه
برخی از معاملهگران، بر اساس میزان تحمل ریسک، نقطه خروج خود را تعیین میکنند. مثلا یک معاملهگر در نظر میگیرد، اگر قیمت با توجه به حجم معامله، به سطحی برسد که زیان آن ۱۰% از کل سرمایه را دربربگیرد، سهام خود را به فروش رسانده و روی دیگر سکه نیز به همین صورت است. برای تعیین نقطه خروج با سود نیز از همین روش استفاده میشود. درواقع این استراتژی خروج، یک اقدام متوقف کننده ضرر است که در صورت افت قیمت، از اصل سرمایه و هنگام رشد سهام، از سود محافظت میکند. نکته اصلی در این روش این است که میتوانید با ترکیب حداکثر درصد قابلتحمل ریسک خود، با میانگین درصد نوسانات تاریخی سهام به نقطه خروج بهینه، دست پیدا کنید.
بهترین زمان فروش سهام از نظر تابلوخوانی
خروج پول هوشمند یکی از نشانه های قوی برای شناسایی زمان فروش سهم است. خروج پول هوشمند زمانی اتفاق می افتد که سهامداران بزرگ از نماد موردنظر خارج می شوند. برای اینکه بفهمیم چه زمانی خروج پول هوشمند اتفاق افتاده می توانیم ارزش فروش سهام را بر تعداد فروشندگان تقسیم کنیم تا ببینیم هر کدام از فروشنده ها به طور میانگین چه مقدار سهم فروخته اند.
تعداد سفارش های فروش و حجم کلی آن ها را می توان در تابلو هر نماد مشاهده کرد. بعد از پیدا کردن میانگین حجم هر سفارش فروش، با در نظر گرفتن قیمت هر سهم، می توان قدرت فروشنده ها را محاسبه کرد. مقایسه این رقم با قدرت خریداران می تواند نشان دهنده خروج پول هوشمند باشد. اگر قدرت فروشنده ها از حدی بیشتر بود، می توانیم این موضوع را به عنوان یک نشانه برای فروش سهام در نظر بگیریم.
فروش سهم بر اساس سطوح نموداری
این روش بر اساس ابزارهایی مثل اعداد رند، سطوح حمایت و مقاومت یا سایر شاخصهای فنی است. البته لازم به ذکر است که این روش نسبت به سایرین از قطعیت کمتری برخوردار است، اما در نظر داشته باشید که میتوانید با ترکیب این روش با بقیه استراتژیها، به یک تکنیک خروج چندجانبه برسید.
در تحلیل تکنیکال، این که سهام روند گذشته خود را چگونه طی کرده است، در قالب چارت و نمودار دیده می شود، حتی حجم معاملات که یکی از شاخص های مهم در تشخیص روندهای قیمتی است نیز با استفاده از اندیکاتورهایی در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال قابل بررسی است.
نمیتوان گفت حجم معاملاتی بالا یا پایین به چه معناست، عموما این ابزارها در کنار یکدیگر معنی پیدا می کنند. قدرت خریدار و فروشنده بخصوص در محدوده های خاص مقاومتی و حمایتی نیز از اهمیت برخوردار است، تحلیل تکنیکال کمک می کند با چشمانی باز اقدام به خرید یا فروش کنید، اطلاعات بسیار زیادی در داده های نموداری نهفته است که شرح کامل ان در اینجا نمی گنجد، اما به صورت کلی، نمودارها به شما می گویند که ذات رفتار معاملاتی و شخصیت سهام به لحاظ معاملاتی چگونه است و شما با شناخت این رفتار بهتر و دقیق تر می توانید تصمیم بگیرید در هر محدوده چه واکنشی نشان داده و چه تصمیمی بگیرید.
کلام آخر
این که قبول کنید پذیرش زیان یکی از سختترین موارد در معاملهگری است مورد توجه است. بیشتر وقتها چیزی که باعث موفقیت سرمایهگذاران میشود، انتخاب بهترین گزینه سرمایهگذاری نیست بلکه توانایی آنها در فروش سهام در زمان مناسب است.
دیدگاه شما