انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه


ریسک کلی که به یک سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.

مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟

مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پس‌انداز خود را سرمایه‌گذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایه‌گذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایه‌گذاری‌ها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایه‌گذار‌ی‌ها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.

مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفه‌ای انواع دارایی‌ها به منظور تحقق اهداف سرمایه‌گذار تعریف می‌شود، چه دارایی‌های ملموس مانند مسکن و چه دارایی‌های ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.

استراتژی مناسب برای سرمایه‌گذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسک‌پذیری و. باعث پیدایش استراتژی‌های متفاوت سرمایه‌گذاری می‌شود.

ریسک چیست؟

کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر می‌اندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست می‌آید. وقتی شما ریسک می‌کنید، خطری را به‌جان می‌خرید، به امید آن‌که فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان توانایی‌های فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، می‌توانید از این فرصت‌ها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.

مدیریت سرمایه

بیشتر روش‌های سرمایه‌گذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی چون سپرده‌گذاری در بانک یا مواردی چون سرمایه‌گذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.

این موارد (که می‌توان آن‌ها را سرمایه‌گذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایه‌گذاری روی آن‌ها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشم‌گیر نباید داشت.

مدیریت سرمایه صحیح

اما آشنایی با مدیریت سرمایه به‌صورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایه‌گذاران می‌توانند به بازدهی بیشتر هم دست‌پیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.

پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپرده‌گذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمی‌کنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایه‌گذاری‌ها متمایل می‌شوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایه‌گذاری زد؟

یکی از دلایلی که باعث می‌شود بازار سرمایه محبوب‌تر از بانک‌ها باشد، این است که شما با سپرده‌گذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که می‌توانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهی‌های بیشتر از 100 درصد را هم می‌دهد.

مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم

علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریم‌های بی‌شماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بی‌اندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بوده‌ایم.

وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش می‌یابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح می‌گویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپرده‌‌گذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمی‌رسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمی‌تواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمی‌تواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) می‌تواند متناسب با رشد تورم رشد ‌کند. در این بازار افراد با سرمایه‌گذاری مناسب و مدیریت سرمایه می‌توانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.

تشکیل سبد سرمایه‌گذاری

برای پوشش ریسک در سرمایه‌گذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایه‌گذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم می‌کند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف می‌برد. مثلا درصدی از سرمایه‌اش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص می‌دهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایه‌ای، مانند ماشین‌آلات و تجهیزات می‌کند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.

مدیریت سرمایه

هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدت‌زمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آن‌ها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایه‌گذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده به‌عنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایه‌گذاری هستند.

در واقع ریسک و بازده به‌عنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایه‌گذاری هستند.

همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایه‌گذاری به‌حساب می‌آید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد می‌توانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایه‌گذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی می‌توانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.

مدیریت سرمایه در شرکت ها

مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکت‌ها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایه‌گذاریِ شرکت را بررسی می‌کند تا مشخص کند کدام سرمایه‌گذاری‌ها سریع‌تر به وجه نقد تبدیل می‌شوند. اگر درصد عمده‌ای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمده‌ای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحت‌تر و سریع‌تر می‌تواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.

بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، می‌تواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایه‌گذاری مطمئن بسازد به‌شکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.

فرآیند مدیریت سبد سهام

برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد می‌توان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایه‌گذاری متناسب با ویژگی‌های شخصی خود کرد.

هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی می‌تواند با توجه به میزان ریسک‌پذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.

یکی از راه‌های کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوع‌بخشی به آن است. تنوع‌بخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام می‌شود.

با تقسیم کردن مبلغ سرمایه‌گذاری در سهم‌های متنوع، می‌توان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهم‌ها، از صنایع و گروه‌های متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایه‌گذاری شما به‌خطر بیفتد.

مدیریت سرمایه

تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری و سبد سهام

نقل قولی معروف در رابطه با تنوع‌بخشی وجود دارد که بیان می‌کند: تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغ‌هایتان از بین نروند.

نکته‌ی قابل توجه این است که شما با تنوع‌بخشی نمی‌توانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما می‌توانید آن را کم کنید.

ریسک کل

ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوع‌بخشی قابل کاهش است.

اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذف‌نشدنی هم می‌گویند. این ریسک از طریق تنوع‌بخشی کاهش پیدا نمی‌کند.

نمونه‌ای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا می‌بینید. می‌توان از گروه‌ها و صنعت‌های مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژی‌های متفاوت می‌توانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.

انواع سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاران به دو طریق می‌توانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایه‌گذاری مستقیم می‌گویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطه‌های مالی انجام دهند، که به آن سرمایه‌گذاری غیرمستقیم می‌گویند.

انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک

نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایه‌گذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  • ریسک‌گریز
  • ریسک‌پذیر
  • ریسک خنثی

سرمایه‌گذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایه‌گذاری توجهی نمی‌کنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آن‌ها توسط بازدهی سرمایه‌گذاری تعیین می‌شود.

برخی از سرمایه‌گذاری‌ها و دارایی‌ها نوسانات بیشتری نسبت به سایر دارایی‌ها دارند. در نتیجه سرمایه‌گذاری در آن‌ها ریسک بیشتری دارد.

گروهی از سرمایه‌گذاران نسبت به سایرین ریسک‌پذیر‌تر هستند؛ در نتیجه می‌توانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان رو‌به‌رو می‌شوند، پروژه‌ای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آن‌ها است.

این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپرده‌گذاری در بانک دارند.

سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز

آخرین دسته، سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایه‌گذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته‌ باشند علاقه‌مند هستند و از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های پرریسک دوری می‌کنند. بیشتر این افراد به سپرده‌گذاری در بانک روی می‌آورند و معتقدند که سپرده‌گذاری در بانک نوعی سرمایه‌گذاری ایمن است.

این سه طبقه، خود می‌توانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آن‌ها در سهم‌هایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهم‌هایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آن‌ها در آینده‌ای نزدیک می‌رود) سرمایه‌گذاری می‌کنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکت‌هایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند، در حالی که ممکن است این سهم‌ها رشد آهسته‌ای داشته باشند.

نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجع‌به آن توضیح داده خواهد شد.

ریسک دارایی‌های مالی از منظر مدت زمان نگهداری

می‌توان ریسک دارایی‌های مالی را از نظر دوره نگهداری آن‌ها نیز طبقه‌بندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایه‌گذاری زمانی که به دید کوتاه‌مدت خریداری می‌شود با ریسک آن وقتی که با دید بلند‌مدت خریداری می‌شود، متفاوت است.

با افزایش مدت‌زمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش می‌یابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.

13 ریسک در تجارت

13 ریسک در تجارت

13 ریسک در تجارت همان چیزی است که صاحبان کسب و کار باید بدانند. در این مقاله به 13 نوع خطر تجاری که می تواند هر شرکتی را تهدید کند، می پردازیم.

ریسک در تجارت

ریسک در تجارت به موانع احتمالی گفته می شود که ممکن است مانع از دستیابی یک شرکت به اهداف نهایی خود شود. برخی از این خطرات تحت کنترل هستند، در حالی که برخی از آنها خارج از کنترل ما می باشند مانند ریسک اقتصاد جهانی. به هر صورت باید بدانیم که تجارت بدون ریسک امکان پذیر نیست.

در برخورد با هر گونه ریسک باید تلاش کنیم که خطرات آن را به حداقل ممکن برسانیم. حذف کامل خطرات امکان پذیر نیست و ما در تجارت چیزی بعنوان خطر صفر نداریم. اما موضوعی که حائز اهمیت است تحمل ریسک است. باید بدانیم که متناسب با بیزینسی که داریم تا چه اندازه توان تحمل ریسک را خواهیم داشت.

اما ریسک هایی که ممکن است در هر تجارتی با آنها روبه‌رو شویم، کدامند؟ در ادامه به معرفی برخی از این ریسک ها در تجارت می پردازیم.

حوزه اصلی و تخصصی گروه ما ثبت شرکت در آلمان و اخذ اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت است. در این باره بیشتر بدانید.

معرفی ریسک های موجود در تجارت

در زیر به معرفی 13 ریسک موجود در هر کسب و کار و تجارتی پرداخته ایم. امید است که معرفی این ریسک ها به شما و کسب و کارتان در مسیر پر فراز و نشیب اقتصادی کمک کند. بدون هیچ اتلاف وقت معرفی ریسک های موجود در تجارت را شروع می کنیم.

ریسک رقابتی در تجارت

این یکی از رایج ترین انواع ریسک در هر صنعتی محسوب می شود. رقابت در همه فعالیت های اقتصادی وجود دارد. ریسک رقابتی مزیتی است که ممکن است رقبا با دستیابی به هدف از شما بدست آورند. کاهش سهم بازار هم نوعی ریسک رقابتی است و بدین معنا است که رقبای شما سهم بیشتری از بازار را به دست می آورند.

ریسک اقتصادی در تجارت

ریسک اقتصادی در آن گروه از ریسک هایی قرار می گیرد که خارج از کنترل شرکت ها می باشد. هر گونه ریسک مرتبط با شرایط اقتصادی یک کشور به عنوان ریسک اقتصادی نامیده می شود، نظیر کاهش سرعت اقتصاد، تغییرات اقتصادی در سطح کشوری و جهانی، کاهش ارزش پول یک کشور و غیره. حتی اقدامات شدید دولت ها در مواجهه با برخی از موضوعات در زمره ریسک اقتصادی قرار دارد.

ریسک عملیاتی در تجارت

نوع دیگری از خطر که شرکت ها با آن مواجه هستند ریسک عملیاتی است. هرگونه اختلال در روند فعالیت های روزانه یک شرکت ریسک عملیاتی نامیده می شود. هر شرکت فرایندهای متفاوتی را در خود جای داده است نظیر فرایند خدمات به مشتری و یا فرایند زنجیره تامین. خطراتی که هر یک از این فرایندها را در خطر قرار دهد در زمره ریسک عملیاتی قرار دارد. این نوع ریسک در هر مرحله ای از انجام یک فرایند و حتی پس از اتمام آن ممکن است وجود داشته باشد.

D 2 C در واقع مدلی از بازاریابی است که در آن تولید کننده بدون نیاز به شرکت های عمده فروش، توزیع کننده و یا خرده فروشی ها محصول و یا خدمات خود را مستقیماً به مصرف کننده ارائه می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره D 2 C مقاله زیر را مطالعه فرمایید.

ریسک عدم رعایت ضوابط در تجارت

همیشه این احتمال وجود دارد که که در یک شرکت به هنگام انجام کار قوانین و ضوابط نادیده گرفته شود. عدم رعایت ضوابط به معنای خطر برای یک سازمان محسوب می شود. لذا در بسیاری از سازمان های بزرگ معمولا بخشی تحت عنوان Compliance Department وجود دارد که بخشی از وظایف آن کنترل این نوع ریسک در سازمان می باشد.

ریسک استراتژی در تجارت

شرکت ها برای پیشبرد اهداف خود استراتژی های مختلفی را تعریف می کنند. آیا همیشه این استراتژی ها می تواند شرکت را به موفقیت برساند؟ ریسک مربوط به انتخاب یک استراتژی خاص به عنوان ریسک استراتژی نامیده می شود. اگر آخرین استراتژی اتخاذ شده توسط یک شرکت به درستی اجرا نشود، تهدید بزرگی برای کل سازمان محسوب خواهد شد.

ریسک اعتباری (1) در تجارت

هر سازمانی ممکن است با ریسک اعتبار و شهرت مواجه باشد. افت شهرت ممکن است ضررهای طولانی مدت برای سازمان ایجاد کند. دلایل افت شهرت می تواند عدم کیفیت محصول و خدمات و متعاقب آن نارضایتی عمومی مشتری از سازمان باشد. شرکت هایی که اعتبار و شهرت خود را از دست می دهند معمولا مورد سرزنش مشتریان قرار می گیرند.

آشنایی با فروش B 2 B می تواند به شما کمک کند تا پس از ثبت شرکت در آلمان در قالب نماینده فروش و یا یک شرکت تریدر در این حوزه فعالیت نمایید.

ریسک پروژه در تجارت

انجام یک پروژه جدید برای یک سازمان همیشه با خطر همراه است. گرچه گرفتن یک پروژه بویژه یک پروژه کلید در دست (Turn Key) همواره مورد استقبال سازمان ها قرا می گیرد اما آیا این پروژه ها همیشه با موفقیت به اتمام خواهد رسید؟ پایانی موفقیت آمیز برای یک پروژه Turn Key به مفهوم افزایش توان مالی و ایجاد شهرت و اعتبار محسوب می شود اما ریسک عدم موفقیت همیشه وجود دارد که به آن ریسک پروژه می گویند.

ریسک نوآوری در تجارت

نوآوری می تواند یکی از رموز موفقیت سازمان ها باشد اما تضمینی وجود ندارد که انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه هر محصول خلاقانه در بازار مورد پذیرش قرار گیرد. تولید یک محصول جدید نیاز به سرمایه گذاری زیادی در بخش تحقیق و توسعه دارد و عرضه آن در بازار باید در زمان مناسب انجام شود. بعنوان مثال پیش از آنكه اپل تولید تلفن های صفحه لمسی خود را به بازار عرضه کند نوکیا و چند شرکت دیگر سعی کردند تا تلفن های بدون صفحه کلید را راهی انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه بازار کنند ولی محصول آنها از محبوبیت زیادی در بازار برخوردار نشد و مشتریان آنها را نپذیرفتند در حالی که محصول عرضه شده توسط اپل به دلیل ایجاد محبوبیت در بازار بعدها مورد استقبال قرار گرفت.

ریسک کیفیت در تجارت

کیفیت یک محصول همواره یکی از پارامترهای اساسی در موفقیت یا عدم موفقیت یک محصول محسوب می شود. کالاهای با کیفیت ولی گران همیشه مشتری خود را دارند در حالی که محصول بی کیفیت و ارزان به زودی از چرخه بازار حذف می شود. ریسک کیفیت حتی پس از تولید کالا و ورود به بازار هم می تواند وجود داشته باشد اگر با گذر زمان نتواند با استانداردهای روز مطابقت نماید.

ارتباط با مشتری و توسعه آن یکی از سخت ترین چالش‌هایی است که سازمان‌ها با آن روبرو هستند. ارتباط با مشتری و معرفی راه هایی برای ایجاد ارتباط با مشتری به گونه ای موثر موضوع مقاله زیر است.

ریسک اعتباری (2) در تجارت

پرداخت به موقع وجه کالای فروخته شده به خریدار در زمان مقرر ضامن گردش صحیح پول در سازمان و رشد و پویایی آن خواهد بود. هرگونه اختلال در برگشت پول توسط خریدار برای سازمان شما خطری جدی محسوب می شود به همین لحاظ تعهد یا عدم تعهد مشتریان شما به پرداخت به موقع وجوه سازمان شما را با ریسکی مواجه خواهد کرد که ریسک اعتباری نامیده می شود.

ریسک سیاسی در تجارت

هر سازمانی در معرض ریسک سیاسی قرار دارد. وضعیت سیاسی یک کشور ممکن است باعث ایجاد اختلال در شرکت برای مدت زمان طولانی شود و باعث تغییراتی در بخشی از سازمان یا کل آن شود. عوامل سیاسی بیرونی است و توسط هیچکس قابل کنترل نیست. بعنوان مثال تحریم های کشور در وضعیت فعلی فعالیت شرکت ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

ریسک فصلی در تجارت

در بسیاری از شرکت ها فروش محصول و خدمات تحت تأثیر فصول می باشد و ضروری است تا شرکت برای حفظ فروش خود در تمام سال برنامه ریزی مناسبی داشته باشد. بعنوان مثال با شروع فصل زمستان تقاضا جهت عضویت در باشگاه های ورزشی سرپوشیده افزایش می یابد، لذا درآمد حاصل در این فصل و تلاش برای جذب مشتری در فصول غیر اوج باید به گونه ای مدیریت شود تا در تمام سال بتواند سطح درآمد یکسانی را برای سازمان حفظ کند.

ریسک مالی در تجارت

یکی از مهم ترین انواع ریسک برای یک سازمان ریسک مالی است. ریسک مالی نه تنها برای سازمان بلکه برای سرمایه گذارانی که به دنبال بازگشت سرمایه هستند نیز مهم است. این نوع ریسک با توجه به ماهیت یک سازمان، میزان رشد و یا کیفیت محصولات قابل ارزیابی است. برای بانک ها هم هنگام ارائه وام و تسهیلات مالی این ریسک مورد توجه است. بدیهی است هر چه فروش بهتر باشد ریسک مالی کمتر است. ریسک مالی می تواند ناشی از عوامل بیرونی هم باشد. در شرایط رکود اقتصادی، جنگ، تحریم و تورم ریسک مالی بیشتر است.

ثبت شرکت در خارج از کشور یکی از موضوعات مطرح در تجارت امروز ماست. در مقاله زیر بیشتر به این موضوع پرداخته ایم.

ریسک بازار (Market Risk) چیست؟

ریسک بازار احتمال ضرر سرمایه‌گذار به خاطر جریانات کلی بازارهای مالی است که شخص درگیر آن است. مارکت ریسک یا ریسک بازار را ریسک سیستماتیک هم می‌نامند. ریسک سیستماتیک را نمی‌توان از طریق پخش سرمایه در میان انواع دارایی‌های مالی پوشش داد، با این حال شاید به کمک سایر روش‌های مدیریت ریسک بتوان ریسک بازار را کنترل کرد. منبع اصلی ریسک بازار را می‌توان رکود، بحران سیاسی، تغییرات نرخ بهره، بلایای طبیعی و جنگ دانست. ریسک سیستماتیک کل بازار را در یک لحظه درگیر می‌کند. در مقابل ریسک بازار (Market Risk)، ریسک غیر سیستماتیک هم وجود دارد که تنها مربوط به یک شرکت یا صنعت خاص است. معمولاً سرمایه‌گذار می‌تواند این ریسک را با ایجاد تنوع در سبد دارایی خود پوشش دهد.

انواع ریسک بازار

ریسک نرخ بهره، نوسانات ناشی از تغییرات سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی است. این ریسک بیشتر بازار اوراق با درآمد ثابت مثل اوراق قرضه را درگیر می‌کند. ریسک بازار سهام، شامل تغییرات قیمتی در بازار سهام است. ریسک کامودیتی هم به خاطر نوسانات قیمتی در بازار کالا مثل بازار نفت خام یا مس به وجود می‌آید. ریسک ارز هم ناشی از نوسانات شدید یک ارز در برابر رقباست.

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)

منظور از ریسک نرخ بهره، ضرر و زیانی است که به خاطر تغییر در نرخ بهره تحقق می‌یابد. به طور مثال اگر نرخ بهره افزایش یابد، قیمت اوراق قرضه هم کاهش خواهد یافت. معمولاً سرمایه‌گذار می‌تواند ریسک نرخ بهره را با نگهداری اوراق قرضه با سررسیدهای متفاوت پوشش دهد.
تغییر نرخ بهره می‌تواند بسیاری از ابزارهای مالی و سرمایه‌گذاری را درگیر کند، اما بیشترین تأثیر تغییر نرخ بهره بر بازار اوراق قرضه است. به همین دلیل معامله گران بازار اوراق قرضه بیشتر از سایرین به تغییرات نرخ بهره حساسیت نشان می‌دهند و در سرمایه‌گذاری‌های خود همیشه به نحوه تغییرات نرخ بهره توجه خاصی دارند.
در بازار اوراق قرضه، افزایش نرخ بهره به معنی کاهش قیمت اوراق قرضه است. یعنی رابطه معکوسی بین قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره وجود دارد. چرا؟ چون‌که با افزایش نرخ بهره، هزینه فرصت نگهداری اوراق قرضه هم افزایش می‌یابد. یعنی سرمایه‌گذار با خرید اوراق قرضه فرصت‌های دیگر و بهتر را از دست می‌دهد. به همین دلیل وقتی نرخ بهره افزایش می‌یابد، بازدهی اوراق قرضه هم جذابیتی برای سرمایه‌گذاری ندارند. به طور مثال، اگر بازدهی اوراق قرضه‌ای با ارزش اسمی ۱۰۰۰ دلار برابر ۵ درصد باشد و نرخ بهره هم ۵ درصد باشد، جذابیتی برای سرمایه‌گذاری نخواهد داشت. حال اگر نرخ بهره به ۶ یا ۷ درصد افزایش یابد، خرید این اوراق توجیه اقتصادی نخواهد داشت. برای این‌که اوراق قرضه دوباره برای سرمایه‌گذاری جذابیت داشته باشند، باید قیمت آن‌ها کاهش یابد تا بازدهی اوراق هم بالا بیاید و با نرخ بهره جدید بازار مطابقت داشته باشد.
فرض کنید سرمایه‌گذاری اقدام به خرید اوراق قرضه پنج ساله با بهره ۳ درصد می‌کند. بعد از خرید این اوراق، نرخ بهره به ۴ درصد افزایش می‌یابد. وقتی اوراق قرضه جدیدی در بازار حراج می‌شود، سرمایه‌گذار می‌تواند اوراق قرضه جدید را با بهره ۴ درصد خریداری کند که بازدهی بیشتری نسبت به اوراق با بهره ۳ درصد دارد. این در حالی است که اگر این شخص بخواهد اوراق قرضه با بهره ۳ درصد را بفروشد، کسی خریدار نخواهد بود. چون‌که خریدار جدید می‌تواند اوراق قرضه‌ای با بهره ۴ درصد را خریداری کند و دلیلی ندارد که به دنبال اوراق قرضه با نرخ بهره ۳ درصد برود. به همین دلیل اگر این شخص که اوراق قرضه ۳ درصد دارد بخواهد این اوراق را بفروشد، باید ارزان‌تر به فروش برساند تا بازدهی آن برای خریدار جدید توجیه اقتصادی داشته باشد.

ریسک کامودیتی یا نوسانات بازار کالا

ریسک قیمت کامودیتی (Commodity) زیان و ضرر ناشی از نوسانات قیمتی در بازار کالاست. به طور مثال تولیدکنندگان و کارخانجات برای تولید محصول به کالاهای اساسی و مواد اولیه نیاز دارند. افزایش ناگهانی و یا بیشتر از انتظار قیمت کامودیتی می‌تواند هزینه تمام شده کارخانجات را افزایش دهد و در عین حال حاشیه سود تولیدکننده را پایین بیاورد. به طور مثال در نیمه اول سال ۲۰۱۶ قیمت فولاد به اندازه ۳۶ درصد و قیمت مواد اولیه تولید لاستیک به اندازه ۲۵ درصد افزایش یافتند. در آن زمان بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی آمریکا به این نتیجه رسیدند که کارخانجات تولید خودرو و قطعات خودرو حاشیه سود کمتری نسبت به دوره‌های قبل خواهند داشت.

ریسک ارز یا Currency Risk

تغییرات نرخ برابری ارز همان ریسک ارز است. سرمایه‌گذاران یا شرکت‌هایی که دارایی‌ها یا کسب‌وکاری در کشورهای خارجی دارند، بیشتر از همه در معرض ریسک ارز قرار دارند. بسیاری از مؤسسات سرمایه‌گذاری از بازار فارکس و قراردادهای آتی برای پوشش دادن ریسک ارز استفاده می‌کنند.
مدیریت ریسک ارز در دهه ۱۹۹۰ میلادی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در آن زمان بحران آمریکای لاتین در سال ۱۹۹۴ بسیاری را نگران کرده بود. اکثر کشورهای آمریکای لاتین بدهی خارجی بالایی داشتند و در عین حال توانایی پس دادن این بدهی را نداشتند. بحران ارزی آسیا در سال ۱۹۹۷ هم نمونه دیگری از ریسک‌های ارزی مهم دنیاست.
ریسک ارز را می‌توان به کمک بازار ارز یا فارکس پوشش داد. فرض کنید یک سرمایه‌گذار آمریکایی، سهام شرکت‌های کانادایی را خریدار می‌کند. بازدهی این سرمایه‌گذاری تنها به تغییرات قیمتی سهام در کانادا بستگی ندارد، بلکه تغییرات ارزش دلار کانادا در برابر دلار آمریکا هم بر بازدهی این سرمایه‌گذاری تأثیر خواهد گذاشت. اگر بازدهی سرمایه‌گذاری در سهام شرکت کانادایی ۱۵ درصد باشد و در همین دوره دلار کانادا هم ۱۵ درصد در برابر دلار آمریکا تضعیف شود، می‌توان گفت که بازدهی در کار نبوده و سرمایه‌گذاری سر به سر شده است.

انواع هفت گانه ریسک ( قسمت دوم )

پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا) با هدف توسعه فرهنگ سهامداری و معرفی هر چه بیشتر بازار سرمایه به علاقه مندان، متن های آموزشی الفبای بورس را منتشر می کند.

در این متن های آموزشی، ارکان مختلف بازار سرمایه، ابزارهای و نهادهای مالی جدید، نحوه ورود و معامله و … به زبانی در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.

بخش یازدهم این مجموعه به توضیح انواع هفت گانه ریسک می پردازد:

در قسمت قبل ، دو طبقه‌بندی عمده ریسک را توضیح دادیـم و گفتیـم براساس این طبقه‌بندی، برخی از ریسک‌ها توسط سرمایه‌گذاران قابل اجتناب‌اند، اما کنترل برخی از ریسک‌ها، از اختیار سرمایه‌گذاران خارج است. به ریسک‌های گروه اول، ریسک‌های اجتناب‌پذیر یا غیرسیستماتیک و به گروه دوم، ریسک‌های اجتناب‌ناپذیر یا سیستماتیک می‌گوییم. اما در این برنامه، می‌خواهیم ریسک‌ها را از منظر دیگری، طبقه‌بندی کنیم. براساس این طبقه‌بنـدی، ۷ نوع ریسک عمده در سرمایـه‌گذاری وجود دارد که در ادامه، به آنها اشاره می‌کنیم:

۱- ریسک نرخ سـود: فرض کنید شما قصد دارید بین خرید اوراق مشارکت با نرخ سود ثابت ۲۰ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۳۰ درصد، یک گزینه را انتخاب کنید. اگـر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید، احتمالا سهام را انتخاب می‌کنید، چون انتظار دارید بازدهی بیشتری نصیب شما کند. حال فرض کنیـد بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود اوراق مشارکت را از ۲۰ درصد به ۳۰ درصد افزایش دهد. در این صورت، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ درحالیکه شما با پذیرش ریسک و خرید سهام، انتظار دارید ۳۰ درصد بازدهی بدست آورید، فرد دیگری بدون آنکه ریسکی متحمل شود، می‌تواند اقدام به خرید اوراق مشارکت جدید نماید و همان ۳۰ درصد بازدهی را، البته به صورت تضمین شده بدست آورد. در این حالت، شما در واقع با ریسک جدیدی مواجه خواهید شد که از آن، به ریسک نرخ سود تعبیر می‌شود.

۲- ریسک تورم: فرض کنید نـرخ تورم سالیانه، ۱۵ درصد است و شما سهامی را خریداری کرده‌اید که انتظار دارید در پایان سال، حداقل ۴۰ درصد بازدهی برای شما داشته باشد. با توجه به این میزان نرخ تورم، بازدهی ۴۰ درصدی برای شما مطلوبیت دارد، چون حداقل ۲۵ درصد بیشتر از نرخ تورم است. حال اگر به هر دلیلی، نرخ تورم سالیانه از ۱۵ درصد به ۳۰ درصد افزایش یابد، طبیعتا ممکن است دیگر بازدهی ۴۰ درصدی، آنهم برای یک سرمایه‌گذاریِ دارای ریسک مثل خرید سهام برای شما مطلوب نباشد، چون حتی به فرض کسب ۴۰ درصد بازدهی از سهام، قیمت‌ها آنقدر افزایش یافته است که دیگر این میزان بازدهی، آنهم برای یک سرمایه‌گذاری دارای ریسک چندان جذاب نیست. به ریسک ناشی از افزایش نرخ تورم، ریسک تورم گفته می‌شود.

۳- ریسک مالی: اگر شرکتی که سهام آن را خریداری می‌کنید، حجم زیادی وام از بانک دریافت کرده باشد، طبیعتا باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص به بانک پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی مواجه خواهد بود. هر اندازه این تعهدات بیشتر باشد، ریسک مالی شرکت بیشتر خواهد بـود و بنابراین سهامداران چنین شرکتی نیز در معرض ریسک بالاتری قرار دارند.

۴- ریسک نقدشوندگـی: همانطور که قبلا گفتیم، یکی از ویژگی‌های مهم یک دارایـی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید سال گذشته، سهام شرکتی را خریداری کرده‌اید و حالا به پول نیاز دارید، اما به‌علت عملکرد نامناسب شرکت، این سهـم در بورس خریداری- که به سرعت آن را بخرد- نداشته باشد؛ در این صورت، شما با ریسکی به نام ریسک نقدشوندگـی مواجـه خواهیـد شد.البته در اغلب اوقات، شما می‌توانید با قیمتِ اندکی پایین‌تر سهام خود را بفروشید ولی ممکن است این موضوع مطلوب شما نباشـد.

۵- ریسک نـرخ ارز: نرخ ارز یکی از مسائلی است که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد. برای مثـال، فرض کنید شرکتی که سهام آن را خریداری کرده‌اید، بخش عمده‌ای از مواد اولیه موردنیاز خود برای تولید را از خارج کشور خریداری می‌کند. وقتی نرخ ارز افزایش پیدا می‌کند، شرکت باید هزینه بیشتری برای واردات مواد اولیه بپردازد و طبیعتا با افزایش هزینه‌های شرکت، میزان سودآوری شرکت و به دنبال آن، قیمت سهام آن کاهش خواهد یافت. بنابرایـن، نوسانات نرخ ارز به‌عنوان یکی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، مورد توجه سرمایه‌گذاران است.

۶- ریسک سیاسی: عدم ثبات در اوضاع سیاسی -که به مسائل اقتصادی کشور آسیب بزند- به طور مستقیم بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی فعال در آن کشـور تأثیر می‌گذارد. هر اندازه بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در یک کشور افزایش یابـد، عملکرد بنگاه‌های اقتصادی بیشتر با مشکل مواجه خواهد شد و این مشکل، افت قیمت سهام آن‌ها را درپـی دارد. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور می‌گوینـد.

۷- ریسک تجاری: تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کرده‌اید. تا پیش از این، دولت تعرفه واردات بسیار بالایی برای خودروهای خارجی وضع کرده بود، به نحوی که برای مثال، خودرویی که در خارج از کشور ۱۰ هزار دلار ارزش دارد، در داخل با قیمتی بالغ بر ۴۰ میلیون تومان به فروش می‌رسد. در چنین شرایطی، خودروهای داخلی به علت قیمت پایین آنها مشتریان زیادی دارد و بنابراین، میزان فروش و سودآوری خودروسازان داخلی قابل قبول است. حال فرض کنید دولت تعرفه واردات خودرو را تا حد زیادی کاهش دهد؟ چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ طبیعتا قیمت خودروهای خارجی به قیمت خودروهای داخلی نزدیک‌‌تر می‌شود، بنابراین قدرت انتخاب مشتریان انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه افزایش می‌یابد و در چنین شرایطی، ممکن است گروهی از مشتریان، خودروهای خارجی را ترجیح دهند. بنابراین، میزان فروش و سود صنعت خودروسازی کاهش خواهد یافت. به این ریسک که در واقع، به یک صنعت خاص ارتباط پیدا می‌کند، ریسک تجاری می‌گوینـد.

امیدواریم از این تقسیم‌بندی بهره برده باشید. به نظر می‌رسد در این چند برنامه، به اندازه کافی با مفهـوم ریسک و انواع آن آشنا شده‌اید. اما نگران نباشید، در برنامه‌های بعد روش‌های جالب و آسانی را برای به حداقل رساندن ریسک سرمایه‌گذاری برای شما بیان خواهم کرد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایه‌گذاری است. اگر قصد سرمایه‌گذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که می‌تواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟

فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار توده‌ای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار توده‌ای یعنی چه؟

منظور از رفتار توده‌ای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.

بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریده‌اند به پیروی از آن ها خرید می‌کنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام می‌زنند. این رفتار هیجانی باعث شکل‌گیری صف های خرید و فروش می‌شود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار توده‌ای باعث می‌شود تا در بازار حباب شکل بگیرد.

در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس خواهیم پرداخت.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس مفاهیم بورسی

حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئله‌ای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیده‌ای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارت‌های مالی رفتاری را توشه راه کرد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس اصطلاحات بورسی

بازده چیست؟

بازده، پاداشی است که سرمایه‌گذار در ازای سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایه‌گذار حاصل می‌شود.

بازدهی قابل قبول یک سرمایه‌گذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایه‌گذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه می‌توانیم ادعا کنیم که توانسته‌ایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایه‌گذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.

در هر سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار از دو جهت منتفع خواهد شد:

1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایه‌ای): یعنی بازدهی که سرمایه‌گذار از محل تغییر قیمت سهام کسب می‌کند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست می‌آورید.

2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایه‌گذاری به دست می‌آید. اگر در سهام سرمایه‌گذاری کرده باشید، انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.

بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایه‌ای است.

ریسک چیست؟

ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیش‌بینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.

اگر پیش‌بینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی می‌شود؛ چون درصد دقیق آن را نمی‌دانیم.

وقتی سهام شرکتی را خریداری می‌کنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر می‌گذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیش‌بینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.

ریسک به دو دسته تقسیم می‌شود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل می‌شود و راهی برای فرار از آن نداریم.

ریسک غیر سیستماتیک

ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایه‌گذار است. از آنجایی که هر سرمایه‌گذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.

اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوع‌تر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر می‌افتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکت‌های بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیف‌تری به شما می‌زند.

ریسک کلی که به یک سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس ریسک کل

انواع ریسک

ریسک دسته‌بندی‌های متفاوتی دارد. می‌توان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیم‌بندی کرد.

ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت‌ها اثر می‌گذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایه‌گذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن می‌پردازیم.

ریسک نوسان نرخ بهره

این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید می‌کند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.

ریسک نکول یا ریسک اعتباری

این ریسک هنگامی رخ می‌دهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کرده‌اید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.

ریسک نقدینگی

ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل می‌شود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش می‌ماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .

ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.

ریسک سرمایه‌گذاری مجدد

اگر سرمایه‌گذار افق سرمایه‌گذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایه‌گذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایه‌گذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.

ریسک درجه اهرم مالی

ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه می‌کنیم تا پیش از سرمایه‌گذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و دارایی‌های آن اطلاعات کافی داشته باشید.

ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل می‌کنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت می‌شوند.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس انواع ریسک

چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟

تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایه‌گذار را مشغول می‌کند. اول اینکه با سرمایه‌گذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایه‌گذاری چقدر دارایی‌های فعلی خود را به خطر انداخته‌ایم؟ این دو مسئله تداعی‌کننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسک‌گریزی وجود دارد.

رکود ستیزی و ریسک‌گریزی یعنی چه؟

فرض کنید سرمایه‌گذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او دارایی‌ای را انتخاب می‌کند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته می‌شود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح می‌دهید.

فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایه‌گذار دو انتخاب برای سرمایه‌گذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد می‌کنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب می‌کنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو می‌توانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما انواع ریسک های دیگر در بازار سرمایه شما سرمایه‌گذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.

اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده می‌کنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب می‌توانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت می‌کند که ما ریسک گریز هستیم.

هر چقدر ریسک یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، سرمایه‌گذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.

ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس

پیشنهاد

در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایه‌گذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.