نسبت های مالی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای فعالیت
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: دوره گردش موجودی کالا چیست؟ شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت دوره گردش موجودی کالا چیست؟ بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت دوره گردش موجودی کالا چیست؟ در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن دوره گردش موجودی کالا چیست؟ اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین دوره گردش موجودی کالا چیست؟ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
- نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
- نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه دوره گردش موجودی کالا چیست؟ ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام دوره گردش موجودی کالا چیست؟ برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
- نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
چرخه عملیاتی چیست؟
چرخه عملیاتی، به تعداد روزهای مورد نیاز برای انجام عملیاتهای یک کسب و کار (دریافت، فروش، جمعآوری پول) گفته میشود. این چرخه اطلاعات مهمی درمورد کارایی یک کسب و کار ارائه میکند. همچنین این مقاله، به بررسی فرمول چرخه عملیاتی، اهمیت آن و مقایسه آن با چرخه نقدینگی میپردازد.
چرخه عملیاتی چیست؟
یک چرخه عملیاتی (OC) به روزهای مورد نیاز یک کسبوکار برای دریافت موجودی انبار، فروش موجودی و جمعآوری پول از فروش موجودی اشاره دارد. این چرخه در تعیین کارایی یک کسبوکار نقش مهمی دارد.
فرمول آن دوره گردش موجودی کالا چیست؟ به شرح زیر است:
که در این فرمول دوره نگهداری موجودی در انبار مقدار زمان ذخیره موجودی کالا در انبار است و دوره حساب دریافتی به مدت زمان لازم برای جمعآوری پول نقد از فروش موجودی کالا اشاره دارد.
فرمول چرخه عملیاتی
با استفاده از فرمول OC دوره گردش موجودی کالا چیست؟ بالا:
• دوره نگهداری موجودی در انبار به شرح زیر محاسبه میشود:
که فرمول گردش موجودی عبارت است از:
دوره حساب دریافتی به صورت زیر محاسبه میشود:
که فرمول گردش دریافتیها به شرح زیر است
بنابراین، فرمول دقیق OC به شرح زیر است:
دوره گردش موجودی کالا چیست؟
محاسبهOC با اطلاعات ارائه شده در بالا:
گردش موجودی: 2.931 = 2,900,000$/8,500,000$
دوره نگهداری موجودی در انبار: 124.53 = 2.931 / 365
بازدهی دریافتی: 6.419 = 2,025,000$ / 13,000,000$
دوره حساب دریافتی : 56.862 = 6.416 / 365
روز 182 = 181.38 = 56.842 + 124.53 = چرخه عملیاتی
اهمیت چرخه عملیاتی
OC دیدگاهی از کارایی عملیاتی شرکت را ارائه میدهد. ترجیح بر چرخهی کوتاهتر است و چنین چرخهای نشاندهنده یک کسبوکار کارآمدتر و موفقتر است. یک چرخه کوتاهتر نشان میدهد که یک شرکت قادر به بازیابی سریع سرمایهگذاری است و پول نقد کافی برای انجام تعهدات خود دارد. طولانی بودن OC یک شرکت نشاندهنده طولانیتر بودن زمان مورد نیاز برای بازگشت فروشهای موجودی آن به نقدینگی است.
یک شرکت میتواند OC خود را به دو روش کاهش دهد:
- سرعت فروش موجودی خود را افزایش دهد: اگر یک شرکت بتواند سریعا موجودی خود را به فروش برساند، OC کاهش مییابد.
- زمان مورد نیاز برای جمعآوری دریافتیها را کاهش میدهد: اگر یک شرکت بتواند سریعا فروشهای اعتباری را جمع آوری کند، OC کاهش مییابد.
مقایسه چرخه عملیاتی خالص (چرخه نقدینگی) با چرخه عملیاتی
OC اغلب با چرخه عملیاتی خالص (NOC) اشتباه گرفته میشود. NOC به عنوان چرخه تسعیر نقدی یا چرخه نقدی نیز شناخته میشود و نشان میدهد که یک شرکت چه مدت زمانی را صرف جمعآوری نقدینگی از فروش موجودی میکند. برای تمییز این دو مفهوم به تعریف آنها توجه کنید:
- دوره عملیاتی: مدت زمان بین خرید موجودی و نقدینگی جمعآوری شده از فروش موجودی.
- چرخه عملیاتیخالص: مدت زمان بین پرداخت برای موجودی و نقدینگی جمعآوری شده از فروش موجودی.
علاوه بر این، فرمول NOC به شرح زیر است:
تفاوت بین دو فرمول به NOC منهای دوره حساب پرداختی استناد دارد. این امر تحقق یافته است، زیرا که NOC فقط مربوط به زمان بین پرداخت موجودی تا نقدینگی جمعآوری شده از فروش موجودی است.
کنترل موجودی انبار
در دوره انبارداری هرآنچه مربوط به این رشته می باشد را می آموزید و می توانید به خوبی خود را برای حضور در مشاغل حرفه ای انبارداری آماده کنید. از آنجایی که انبارداری در ایران تاریخچه طولانی دارد، می توان نتیجه گرفت تا چه حد این حرفه برای کسب و کار های مختلف اهمیت زیادی دارد. از قدیم روش های مختلفی برای انبارداری استفاده میشده ، اما رفته رفته با پیشرفت هایی که در صنایع و تکنولوژی صورت گرفت، این روش های قدیمی دیگر پاسخگوی انبارداری مدرن نبودند. در نتیجه برای مدیریت تنوع محصولات در انبار ها، یک سیستم انبارداری جامع لازم بود. جالب است بدانید تا قبل از سال ۱۳۴۰ هیچ قانون مشخصی برای انبارداری، وظایف انبارداران و یا روش های انبارداری در ایران وجود نداشت. از آن پس به دلیل نیاز تولید کنندگان برای مدیریت کالا ها و محصولات، قانونی برای تاسیس انبار ها شکل گرفت که تمامی تولید کننده ها موظف به اجرا و رعایت آن بودند. اما به طور کلی انبار داری یعنی چه؟
ده پرسش برای تعیین موجودی کالای مناسب برای شرکت وجود دارد .این پرسشها جهت ارزیابی میزان اثربخشی فرآیندهای کاهش موجودی به علاوه کارآمدی و گستره تلاشها در این راستا طراحی شدهاند.
چک کردن ضربان موجودی
۱-آیا قادرید موجودی عملیاتی خود را در در سه سطح موجودی مورد نیاز برای حفظ امنیت [تولید یا فروش]، نیاز به تامین مجدد و موجودی مازاد تقسیم کنید؟
این تقسیم بندی تصمیم گیری درباره میزان مناسب موجودی برای هر یک از این سطوح را امکان پذیر می سازد و در تعیین حداقل ایمن موجودی مورد نیاز برای رویارویی با عدم اطمینان و مشکلات تولید و زنجیره تامین کمککننده است. همچنین، مقدار دقیق سفارش مجدد را مشخ میکند و به شرکت ها برای جلوگیری از انباشت کالای اضافی کمک می کند.
۲-آیا شرکت شما از موثرترین روش برای محاسبه سطوح ایمن موجودی کالا استفاده می کند؟
آیا از فرمولهای آماری برای تعیین پیش بینی فروش و زمان های مورد احتیاج تولید وبرنامه های تولیدی و یا اطلاعات سطح خدماتی برای هر واحد تولیدی استفاده می کنید؟ یا از قوانین سرانگشتی مانند این که تولیدات کارخانهمان نیاز به ۱۵ روز موجودی احتیاطی دارند؛ استفاده میکنید؟ مشکل این نوع محاسبه سرانگشتی این است که متکی به محصولاتیاند که بیشترین عدم اطمینان را در عرضه به بازار دارند. مدیران عملیاتی کارآمد از فرمول های استاندارد آماری استفاده میکنند که هر محصول را به طور جداگانه مورد توجه قرار میدهد.
۳– آیا سطوح ایمن موجودی را بر اساس قاعدهای منظم از نو محاسبه میکنید تا از بهروز بودنشان مطمئن شوید؟
تامینکنندگان منظم، حدودا هر ۳ الی ۶ ماه محاسبات خود را برای اطمینان از این که تصمیمات بر اساس صحیح ترین اطلاعات اتخاذ شده اند، به روز می کنند.
۴-چه کسی درباره سیاستهای موجودی کالاهای کلیدی، مانند سطح موجودی لازم برای برقراری تعادل مناسب بین ارائه خدمات به مشتریان و تحلیل هزینه-اثربخشی موجودی کالا تصمیمگیری میکند؟
برخی تصمیمات درباره سطوح موجودی کالا اهمیت استراتژیک دارند. بنابراین به جای تکیه بر تامینکنندگان برای تصمیم گیری، مدیران نیاز به اظهار نظر مشخص در مورد نتایج بنیادی تاثیرگذار بر موجودی کالا دارند. (هر موردی از تعیین میزان صحیح و پیچیدگی محصولات سفارشی تا ماشین آلات بهینه و توزیع.)
۵-چه کسی دفعات بهینه برای سفارشات تولید را تعیین می کند؟
یک تیم فراواحدی و چندوظیفهای
فقط مدیران برنامه ریزی تولید و یا مدیران منابع
چندین فاکتور بر برنامه ریزی موثر تولید اثر دارند. برای مثال کمپین های بازاریابی می توانند نقشی موازی بخش تامین منابع داشته باشند. بنابراین یک تیم فراواحدی و چندوظیفهای باید تنظیم و زمانبندی سفارشها و برنامه ها را انجام دهد.
۶- اگر مجموعه شما به تنهایی تصمیمگیرنده و تاثیرگذار نباشد، چگونه جریان سفارشات و موجودی محصولات را تعیین می کنید؟
به طور ایده آل دو عامل وجود دارد:شرکت ها باید محاسباتی را مورد ملاحظه قرار دهند که به کاهش هزینه کل مانند هزینه های موجودی کالا و هزینه گردش موجودی میانجامد. به علاوه، آنها باید از جریان مذاکرات بین همه طرفین درگیر در این مسئله آگاه باشند و عوامل حادثهزاد از قبیل عدم قطعیتهایی مانند هوای نامساعد را هم در نظر داشته باشند.
۷-آیا مقدار سفارش بهینه و جریان محصول براساس قاعده ای منظم به عنوان بخشی از فرآیند بهبود مستمر محاسبه می دوره گردش موجودی کالا چیست؟ شود؟
هرگاه موجودی کالا را کاهش دادید، باید فرآیندهایی را برای تداوم این روند کاهشی در طول زمان در نظر بگیرید. شرکتهای مشاوره مانند بیسیجی از ابزارهای تحلیلی استفاده میکنند که اهرم های بیشتری را جهت کاهش پیوسته موجودی فراهم میآورد. برای مثال به جای تلاش در جهت توسعه دقت پیش بینی فروش از ۷۰ به تنها ۷۵ درصد، یک تیم برای تمرکز بر زمان کاهش تولید محصول از تامین کنندگان آسیایی ایجاد میشود که ممکن است تاثیر بیشتری داشته باشد.
۸- آیا نظارت منظمی بر موجودی اضافی یا از تاریخ گذشته دارید؟ آیا این مشاهدات به برنامه های عملیاتی هدفمند برای فروش ارزان این موجودیها یا کاهش آنها مرتبط است؟
به طور معمول موجودی زائد و یا از تاریخ مصرف گذشته ناشی از پیش بینی فروش، برنامه ریزی یا استفاده از مدل تجاری غیرموثر است که نمیتوانند چرخه های تولید و پیچیدگی محصول را به درستی اندازه گیری کنند. مسئولان موجودی کالا فرآیندهایی را برای مشخصساختن چگونگی ایجاد موجودی کالای زائد وضع میکنند و سپس برنامه ای عملیاتی برای کاهش قیمت فروش برخی نمونه ها توسعه می دهند. برخی مواقع، اهمال در ثبت موارد به ساخت بیش از حد محصولات و موجودیهایی منجر می شود که در طول زمان منسوخ میشوند.
۹- آیا آنالیز ریشه ای عیب ها را بر موجودی زائد و منقضی اعمال می کنید و مطلع هستید که چگونه آنها را به برنامه های عملیاتی که مانع از تولید موجودی اضافی می شود مرتبط کنید؟
شرکت های با مدیریت کارامد موجودی کالا دو اقدام مرتبط با برنامه های عملیاتی را ایجاد می کنند: اولین اقدام علل ریشه ای را تعیین می کند و راه هایی را که موجودی زائد جدید و منسوخ را کاهش می دهد شناسایی می کند. دومین اقدام بر فروش کارآمدتر این دسته دوره گردش موجودی کالا چیست؟ از موجودیها متمرکز است. این اقدامها لیستی از محصولات زاید و تاریخ مصرف گذشته را برای تیم فروش فراهم می سازد تا مطمئن شوند که در حال کاهش موجودی اضافی خاصی هستند.
۱۰- آیا تمام موارد بالا را برای انواع تولید (کالای نهایی، مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و موجودی ذخیره) در تمام بخش های سازمان به کار می برید؟
یکی از عمومی ترین اشتباهات که توسط سازمانها انجام می شود توجه صرف به بخشی از کالا (عمدتا کالای نهایی موجود در انبار) است. با این حال مواد خام، کالای در جریان ساخت و قطعات یدکی و کالاهای موجود در خرده فروشی ها ۵۰ درصد از کل را تشکیل می دهند. در نتیجه آنها پتانسیل های صرفهجویی را از دست می دهند. تهیه نقشه سازمانی از تمام موجودی ها به اولویت بندی تمام مسیرهایی که به کاهش موجودی می انجامند منجر شده و تمام تکنیک هایی که در این مقاله ذکر شدهاند را به کار میگیرد.
تعیین سلامت شرکت از حیث موجودی کالا با پاسخ به ۱۰ پرسش فوق، شما را برای دستیابی به فرصت هایی مهم از طریق تنظیم هزینه ها و دارایی و ایجاد پتانسیل برای دستیابی به سطوح بالای فروش آماده می سازد. آن چه که غالبا فراموش شده است بررسی نبض موجودی کالای شماست که می تواند اهرمی برای توسعه مالی شرکت باشد.
نرخ مصرف (Turnover) کالا
نرخ مصرف کالا از فرمول زیر محاسبه می شود:
میانگین مقدار موجودی در طول دوره / هزینه کالاهای مصرف شده یا فروخته شده در طول دوره
مقدار به دست آمده بیانگر سرعت مصرف کالا در تولید است. بالا بوده این نرخ نشان دهنده پایین بودن مدت زمان انباشت کالا در کارخانه است. این عدد شاخصی است از مدیریت صحیح و کارآمد مواد.
مقایسه نرخ مصرف یک کالا در سال های مختلف بیانگر یکی از انواع موجودی است که در زیر به آن اشاره شده است:
کالاهای کم مصرف:کالاهای کم مصرف دارای نرخ مصرف و برگشت پایین بوده و مسئول انبار میبایست پس از شناسایی این کالاها سعی نماید موجودی آن ها را در حداقل موجودی مورد نیاز نگه دارد.
کالاهای بدون مصرف:برای مدت طولانی این کالاها از سمت تولید درخواست نشده و بنابراین دیگر مورد استفاده قرار نخواهند گرفت. از این رو مدیر مالی با توجه به شرایط و قیمت بازار باید در خصوص نگهداشت و یا از بین بردن و یا فروش این کالاها تصمیم بگیرد.
کالاهای بی مصرف (منسوخ):کالاهای منسوخ شده که نه در سازمان مورد استفاده قرار می گیرند و نه در خارج از سازمان امکان فروش و یا واگذاری آن ها وجود دارد. به دلیل هزینه های بالای نگهداشت که این کالاها بر سازمان تحمیل می کنند میبایست هر چه سریع تر نسبت به از بین بردن و ضایعات آن ها اقدام نمود.
کالاهای پرمصرف:این کالاها با سرعت بالایی در سازمان مصرف شده و درخواست برای دریافت آن ها بالاست. از این رو باید با دقت و توجه ویژه ای نسبت به کنترل و تامین به موقع آن ها اقدام نمود تا فرایند تولید به دلیل کمبود این کالاها دچار توقف نشود.
با توجه به نرخ مصرف کالاها به منظور دستیابی به موجودی صحیح و به موقع، لازم است تا لیست های گردشی برای انبارگردانی های دوره ای تهیه شود تا کالاها با توجه به گروه مصرف خود در این لیست های ۱۰ تا ۱۵ تایی قرار گرفته و به صورت دوره ای و چرخشی انبارگردانی شوند تا مغایرت های موجود به سرعت کشف شده و مانع از کاهش موجودی کالای پر مصرف و دیگر کالاهای موجود در انبار شوند.
لیتک کوتاه شده مطلب:
برنامه ریزی و کنترل موجودی ، اکسل موجودی انبار ، نقطه سفارش در کنترل موجودی ، انبار آنلاین، برنامه ریزی و کنترل تولید و موجودی
دوره گردش موجودی کالا چیست؟
گزارش گردش کالا طی دوره ، کارتکس کالاها طی دوره
گزارش گردش کالا طی دوره : یکی از گزارشات مهم بازرگانی گزارش گردش کالا طی دوره و یا بهای تمام شده کالا فروش رفته به تفکیک کالا است که در نرم افزار های مختلف به عنوان سرجمع کارتکس کالا نیز معروف است در نرم افزار بازرگانی سگال این گزارش به صورت کامل گردش کالا ها را تا حصول مانده میسر میسازد . این گزارش با فیلتر تاریخ و نیز فیلتر های سطری حاکم در نرم افزار ترکیب شده بهترین نتیجه را برای کاربران رقم میزند ناگفته نماند این گزارش یکی از گزارشات خواسته شده دارایی و مالیات از هر شرکت است.
این گزارش شامل ۲۴ فیلد (ابتدای دوره – ورود – برگشتی خروج – خروج – برگشتی خروج – سرجمع ورود – سرجمع خروج – مانده ) است که هرکدام شامل (تعداد – فی – جمع ) میباشد و فیلد های اصلی نمایش داده شده اند و سایر فیلد ها بسته بر نیاز از منوی امکانات فیلد ها فعال میشوند. که نرخ ورودی و خروجی ، تعداد و حجم مبادلات بر این گزارش تاثیر دارند که میتوان در یک انبار و یا چند انبار کالایی خاص را مشاهده کرد این اطلاعات در تعیین سود و زیان کالا موثر میباشد
همچنین این گزارش مانند تمام گزارشات برنامه قابلیت اضافه شدن سرجمع ، ارسال به اکسل ، ۴ نوع طراحی گزارش در گزارش ساز را داراست .
یکی از مسایلی که در این گزارش گردش کالا طی دوره مورد اهمیت است نرخ گذاری بر طبق روش انبار است و اطلاعات این گذارش بعد از نرخ گذاری (Lifo Fifo avg )کامل مورد بهره برداری میباشد .
این گزارش به صورت مرور و سطحی نیز قابل مشاهده است که با دابل کلیلک روی هر سطح میتوان ریز کاردکس و گردش کالای مورد نظر را دید ، سطح بعدی آن مربروط به خود برگه ورودی یا خروجی است
آموزش حسابداری – بخش دهم: ارزیابی موجودی کالا در پایان دوره
برای تهیه صورتهای مالی (در پایان دوره مالی) در مؤسساتی که به خرید و فروش کالا اشتغال دارند، تعیین ارزش موجودی کالای پایان دوره از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به طور کلی دو روش برای محاسبه ارزش موجودی کالا مورد استفاده قرار میگیرد:
۱- روش محاسبه دائمی موجودی کالا
۲- روش محاسبه ادواری موجودی کالا
روش محاسبه دائمی موجودی کالا
در این روش حسابی به نام موجودی کالا در دفاتر افتتاح می گردد و کلیه خریدهای کالا در بدهکار این حساب به ثبت میرسند، اما حسابهای هزینه حمل کالای خریداری شده، برگشت از خرید و تخفیفات نقدی خرید نگهداری نمیشود؛ بلکه کلیه مبالغ مربوط به هزینه حمل کالای خریداریشده در بدهکار حساب موجودی کالا و کلیه مبالغ مربوط به برگشت از خرید و تخفیفات نقدی خرید در بستانکار حساب مذکور ثبت میشوند. با فروش کالا (گذشته از این که حساب صندوق و یا حسابهای دریافتنی بدهکار و حساب فروش بستانکار می گردد.) حساب بهای تمامشده کالای فروش رفته، معادل بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار و حساب موجودی کالا بستانکار می گردد؛ به این ترتیب در هر لحظه، تعداد و ارزش موجودی کالا مشخص بوده، نیازی به ارزیابی نمیباشد. این روش برای مؤسساتی که تعداد کالای مورد معامله آنها کم، ولی دارای ارزش زیاد میباشند (مانند مؤسسات خرید و فروش اتومبیل) مناسب است. اما در مورد موسسات کوچکی که حجم خرید و فروش آنها بسیار زیاد است (مانند سوپر مارکتها) قابل استفاده نمیباشد.
با استفاده از نرمافزار انبار پگاهسیستم، موجودی کالا با روش دائمی نگهداری میشود. همچنین گزارشات حرفهای موجود در نرمافزارهای پگاه سیستم، امکان مشاهده جزئیات گردش و کنترل کامل اطلاعات را در طول انجام عملیات به خوبی پوشش داده است.
روش محاسبه ادواری موجودی کالا
در این روش کلیه خریدهای کالا، در حسابی به نام خرید ثبت میگردد. همچنین حسابهای جداگانهای برای هزینه حمل کالای خریداری شده، برگشت از خرید و تخفیفات نقدی خرید نگهداری میشود. از آن جایی که ممکن است در پایان دوره مالی تمامی کالای خریداری شده به فروش نرود و حسابی که نشاندهنده مقدار موجودی کالای فروخته نشده و ارزش آن باشد، نیز وجود ندارد و با توجه به اینکه برای محاسبه سود ناویژه، تعیین ارزش موجودی کالا ضروری است؛ از این رو در پایان دوره مالی مقدار و ارزش موجودی کالا ارزیابی میگردد. در این ارزیابی، مقدار (از نظر تعداد، وزن، حجم، …)، ارزش هر واحد و ارزش کل موجودی کالای فروش نرفته معین میشود. روشهای مختلفی جهت ارزیابی موجودی کالا در پایان دوره مالی وجود دارد که در بحثهای بعدی از آنها نام خواهیم برد.
دیدگاه شما